مطالعات اخوان المسلمین
#معرفی_کتاب
📖مجموعة رسائل الإمام الشهید حسن البنا
🖋نویسنده: حسن البنا
⚡️این کتاب مجموعه آراء و طرحها و اندیشه های حسن البنا بنیانگذار اخوان المسلمین است که حاوی بیست رساله مختلف است.
📣البنا در طی این رساله ها وضعیت اندوهبار مسلمانان را شرح میدهد و راه حل مشکلات را نیز بیان می کند .
⚡️⚡️مطالعه این کتاب می تواند در جهت شناخت افکار و ایده های بنیانگذار اخوان المسلمین و به تبع آن شناخت اخوان المسلمین اصیل راهگشا باشد.
📚کتاب با عنوان#پیام_بیداری توسط #مصطفی_اربابی به فارسی 📣ترجمه شده است.
ترجمه فارسی عناوین برگرفته از همین نسخه می باشد
🔻عناوین کتاب:
🔹دعوتنا⬅️ دعوت ما
🔹إلى أى شيء ندعو الناس⬅️مردم را به چه چیزی دعوت می کنیم
🔹نحو النور⬅️به سوی نور
🔹إلى الشباب⬅️ تقدیم به جوانان
🔹الإخوان المسلمون تحت راية القرآن⬅️اخوان المسلمین در زیر پرچم قرآن
🔹دعوتنا في طور جديد⬅️دعوت ما در مرحله جدید
🔹 بين الأمس واليوم⬅️از دیروز تا به امروز
🔹رسالة المؤتمر الخامس⬅️بیانیه همایش پنجم
✍️هدف و ویژگی های اخوان المسلمین، موضع اخوان درباره خلافت، گروههای مختلف، دولت های اروپایی، وحدت ملی و عربی و اسلامی ، و.... در این رساله تبیین شده است
🔹مشكلاتنا في ضوء النظام الإسلامي⬅️مشکلات ما در پرتو نظام اسلامی
🔹نظام الحكم⬅️نظام حکومت
🔹النظام الإقتصادي.⬅️نظام اقتصادی
🔹رسالة الجهاد⬅️رساله جهاد
🔹المرأة المسلمة⬅️زن مسلمان
🔹إلى الطلاب⬅️(خطاب) به دانشجویان
🔹رسالة المؤتمر السادس.⬅️بیانیه همایش ششم
✍️در این رساله ضمن معرفی اخوان المسلمین به تبیین دیدگاه آنها نسبت به سیاست و حکومت و احزاب پرداخته شده است
🔹هل نحن قوم عمليون⬅️آیا ما اخوان المسلمین اهل عمل هستیم؟
🔹رسالة التعاليم⬅️رساله آموزش ها
✍️در این رساله ارکان ده گانه بیعت اخوان المسلمین؛ فهم، اخلاص، عمل، جهاد، فداکاری، اطاعت، ثبات(استواری)، تجرد(آزاد کردن فکر از قید افکار و اشخاص)، اخوت، اطمینان، تبیین شده است
🔹نظام الأسر⬅️نظام اسره.
✍️در این رساله بر اخوت و برادری بین مسلمانان تاکید شده و در واقع مسلمانان را به منزله یک خانواده واحد ترسیم می کند
🔹العقائد⬅️عقاید
🔹المأثورات⬅️مأثورات
✍️در این رساله به ادعیه و ذکرهای خاصی که در حالات و اوقات و ... وارد شده اند پرداخته شده است
◀️مطالعات اخوانالمسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
هدایت شده از مسلمنا muslimnair
⚡️ سلفیه چه کسانی هستند؟ (قسمت ششم)
✍ به قلم: مهدی فرمانیان
➣https://eitaa.com/muslimnair مُسْلِمْنا
🔸 نور احمد اسلام جار، از رهبران فعلی طالبان و استاد حدیث دارالعلوم اسلامیه هرات با تفکری دیوبندی در کتاب «معتمد ماترید من معتقد ماترید» درباره اطلاق لفظ سلفیه (ص۳۹-۴۰) می نویسد: «اکنون فرقه ای از غلات و افراطیون در اثبات صفات، خودشان را سلفیه می نامند و عموم مردم آنان را وهابیت می نامند. برخی از آنها افکاری دارند که مضر به دین است و خدا به آنان شرح صدر بدهد برای قبول حق. این طایفه هر نوع تأویلی را منکرند. ابن عثیمین حتی تاویل جزئی را نمی پذیرد و حال آن که تأویل در بعضی از صور از سلف ثابت است و حتی از صحابه رسیده است. وهابی ها هر حدیثی که شائبه تجسیم دارد را می پذیرند و لوازم صفات بشری و جسمی را قائل هستند.
🔹 مولانا محمد عمر سربازی ایرانی می گوید: «به گمانم سلفیه معاصر، در اعتقادات خودشان از سلف تبعیت می کنند (نه از سلف). اصل این است که فرقی میان سلف و خلف نیست و وهابی ها نسبت به سایر فرقه های اهل سنت تندرو هستند. خلف و سلف همه اهل سنت هستند و فرق این دو این است که خلف بیشتر در تاویل فرو رفتند و اهل تاویل نام گرفتند و سلف کمتر در تاویل فرو رفتند و اهل تفویض نام گرفتند. خلف اصل صفت را قبول دارند و سلف هم معتقد به تأویل هستند هر جا لازم است».
💠 به نظر می رسد نویسنده دیوبندی و طالبانی این گفتار فقط وهابی را سلفی می داند و این دو را عین یکدیگر دانسته و شاخصه آن را نفی مطلق تأویل می داند. بنابراین شاخصه سلفی بودن نزد این نویسنده، نفی مطلق تأویل است که فقط در نزد وهابیان وجود دارد. نکته دیگر این است که کلمه سلفی نزد دیوبندیان و طالبان، کلمه مثبتی نیست.
ادامه دارد...
🏷 #اسلام_سلفی
💥مسْلِمْنا (کانال علمیتخصصی مسائل جهان اسلام) در تلگرام، ایتا و بله:
➣ @Muslimnair ؛ @muslimnair
➣ واتس اَپ:
https://chat.whatsapp.com/H7nizlXGUrP2CtEK6UrE2J
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 وقتی بلاگرهای اهل سنت در تقابل با شیعه هراسی و اِخوان هراسی به میدان روشنگری می آیند.!
◀️مطالعات اخوانالمسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
مطالعات اخوان المسلمین
⚡️چرا بزرگترین مسجد قطر به نام "محمدبن عبدالوهاب" نامگذاری شد؟
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
✍ به قلم: علی مقدس
🔹اگر از خیابان ها و محلات شرجی دوحه گذر کنیم، به راحتی می توان طیف های گوناگون از جنبش های اسلامگرا را مانند: اخوان المسلمین،مذهبی های سنی سنتی، طالبان،صوفی ها، انصارالدعوه، جماعت التبلیغ، شیعیان و حتی جهادی های رادیکال را در این شهر جستجو کرد. اما آنچه نظر همگان را به خود جلب می کند، مسجد زیبا و بزرگی است که با تلفیقی از معماری سنتی و مدرن تحت عنوان" جامع الإمام محمد بن عبدالوهاب" خودنمایی می کند که بیش از ۱۲هزار نمازگزارِ سلفی_ وهابی را در خود جای داده است. مکانی که واعظان آن، همسایگان غیر سلفی خود را در خطبه های جمعه به صورت مستقیم و غیر مستقیم، مورد عتاب و سرزنش قرار می دهند.
🔸این سوال به ذهن می رسد؛دولت قطر از ساخت بزرگ ترین مکان عبادی دوحه آن هم به نام تئوریسین وهابیت، چه هدفی دارد؟ و اینکه دولت قطر چه انگیزه ای از رشد و تقویت سلفیت و وهابیت در کنار دیگر جریان های نامبرده، دنبال می کند؟
🔸به نظر می رسد خاندان حاکمیتی قطر سه هدف را در حمایت از سلفی گریِ وهابی دنبال می کنند؛
هدف اول:همگرایی قبیله ای با محمد بن عبدالوهاب:
بررسی نسب محمد بن عبدالوهاب نشان می دهد که وی از قبیله بنی تمیم است که خاندان حاکم در قطر به آن تعلق دارند.
قطری ها بر این باورند که آل ثانی تلاش می کند از ظرفیت قبیله ای بنی تمیم در شبه جزیره عربستان در جهت سرمایه گذاری استفاده کند و قطر را به عنوان مرکز رشد و افتخار این قبیله معرفی کند.
هرچند برخی شهروندان قطری استدلال میکنند بهتر بود نام بنیانگذار دولت مدرن قطر، شیخ جاسم بن محمد آل ثانی بر این مسجد گذاشته می شد نه ابن عبدالوهاب.
هدف دوم: معرفی آل ثانی به عنوان وارثان فکری ابن عبدالوهاب:
پس از اینکه شاهزاده بن نایف سعودی در افتتاحیه سمپوزیومی در ریاض تاکید کرد که عربستان به پیروی از رویکرد وهابی ادامه خواهد داد و از آن منحرف و تسلیم نخواهد شد، دو هفته بعد قطر بزرگترین مسجد خود را به نام محمد بن عبدالوهاب نامگذاری کرد. اقدامی که برخی تحلیلگران تلاش قطر را برای رقابت با عربستان سعودی به عنوان مرکز وهابیت قلمداد کردند.
سعودیها این اقدام قطر را تمایل به رقابت شدید با کشورشان برای جذب وهابیها میدانند و معتقدند واشنگتن از قطر برای نفوذ بر وهابیها استفاده میکند، پس از اینکه موفق شد اخوانالمسلمین را زیر چتر خود نگه دارد.
هدف سوم:تعهد حاکم قطر بر پذیرش و تبلیغ وهابیت:
شیخ حمد بن خلیفه آل ثانی امیر قطر در افتتاحیه مسجد نامبرده گفت: پدربزرگ مؤسس ما شیخ جاسم بن محمد آل ثانی که عالم دین و در عین حال حاکم بود، یکی از کسانی بود که دعوت شیخ ابن عبدالوهاب را پذیرفت و تلاش نمود تا افکار وی در کشور ما و خارج از جهان اسلام منتشر شود و مسئولیت انتشار کتب وعاظ وهابی و دیگران را بر عهده گرفت.
🔸اخوانی های مقیم دوحه که با رفتار دوگانه حاکمان قطر با سلفی ها و اخوانی ها مواجه شدند، در رسانه های داخلی و بین المللی، عملکرد آنان را مورد انتقاد قرار دادند. زیرا برخی رهبران اخوانی همچون حماس، تجربه تخریب مسجد ابن تیمیه در رفح را به خاطر ترویج اندیشه های سلفی و تکفیری را دارند.
دوحه پیش از این نتوانسته بود اخوانالمسلمین را متقاعد کند تا صفوف خود را با سلفیهای وهابی متحد سازند. از این رو دیپلماسی قطر با مشکلات زیادی در کشورهای دیگر همچون لیبی مواجه گردید، جایی که درگیری شدید و مسلحانه بین گروه های اسلامی وابسته به سلفی گری وهابی و سایر وابسته به اخوانی ها در جریان است، که دوحه را به نزدیکی با سلفی های وهابی سوق می دهد تا شاید اتهام تعصب نسبت به اخوان را انکار کند.
◀️مطالعات اخوانالمسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
مطالعات اخوان المسلمین
⚡️به مناسبت شصت سالگی تأسیس "الجماعة الإسلامية" شاخه لبنانی اخوان المسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
🔹در اوایل دهه پنجاه، جنبش های اسلامی در تعدادی از کشورهای جهان عرب رشد کرده بود و به یک حرکت روشن فکری و سیاسی در صحنه عرب تبدیل گشته بود.
تألیفات حسن البنا و سید قطب و مصطفی السباعی و کتابهای ابوالاعلی مودودی که در پاکستان به عربی ترجمه و منتشر شده بود به رشد اخوان در دیگر کشورها کمک شایانی کرد. نشریات اخوان المسلمین مانند: مجله الدعوه و «المسلمون» در مصر، «الشهاب» در سوریه و «مبارزه اسلامی» در اردن، سبب گردید یک جنبش فکری و سیاسی اسلامی در مناطق مختلف لبنان شکل بگیرد.
این روند در لبنان به کمک دکتر مصطفی السباعی (مرشد عام اخوان المسلمین در سوریه) در سال 1952 در دوره حکومت سرهنگ ادیب الشیشکلی در سوریه، انجام شد جایی که او توانست برای تحکیم اندیشه اسلامی با تدوین مطالعات فکری و حرکتی، در ابتدا جنبشی تحت عنوان "عباد الرحمن" را در بیروت به سرپرستی آقای محمد عمر الداعوق در سال 1950 و گروهی از جوانان و مردم طرابلس که برجسته ترین آنها فتحی یکن بود، تاسیس و سامان دهد.
🔸پیوند این جنبش اسلامی لبنان با جنبش اخوان المسلمین، در سفر راهنمای عمومی اخوان المسلمین (حسن الهضیبی) به لبنان در سال 1953 و نشست دفتر اجرایی رهبران اخوان المسلمین در تفرجگاه "بحمدون" که علاوه بر الهضیبی (مصر) شخصیت هایی همچون؛ مصطفی السباعی (سوریه) و الداعوق (لبنان)، شیخ محمد محمود الصواف (عراق)، محمد عبد الرحمن خلیفه (اردن) و دیگران نیز حضور داشتند.
🔸در سال 1956 اولین مرکز برای جنبش عباد الرحمن در طرابلس تأسیس شد. این گروه در بیروت در حال گسترش افکار خود و گسترش دامنه اعضای خود، بدون اتخاذ یک مسیر سیاسی خاص بود، در حالی که مرکز طرابلس در حال صدور مواضع سیاسی در مورد درگیری داخلی لبنان در زمان حکومت رئیس جمهور شمعون و در مورد مسائل منطقه ای همچون؛ وضعیت اعراب، پروژه آیزنهاور، پیمان بغداد و درگیری اعراب و اسرائیل، نشریات غیررسمی خود را مانند «الفجر» در سال 1957 و «الثائر» در 1958 را منتشر می کرد.
زمانی که وقایع 1958 رخ داد و شکاف ملی و فرقه ای همراه آنها بود، جنبش عباد الرحمن در طرابلس موقعیت سیاسی و نظامی مشخصی داشت و ایستگاه رادیویی «صدای آزاد لبنان» را تأسیس کرد.
🔸بعدها در سال 1964 جماعت اسلامی لبنان ظهور کرد و مرکز خود را در بیروت افتتاح کرد.
اولین دبیر کل جماعت، فتحی یکن بود. این جنبش در ابتدا با انتشار اعلامیه های تبلیغاتی پیام خود را می رساندند که مهمترین آن "جماعت اسلامی؛ اصول و اهداف" بود که اهداف خویش را اینگونه عنوان نموده است:
اول: رساندن ندای اسلام به مردم، پاک و روشن، متصل به عصر و مشکلات آن.
ثانیاً: سازماندهی کسانی که دعوت اسلام را اجابت کردند و آنان را در مورد آن آموزش داد و آنان را برای پیشاهنگی واجد شرایط دانست.
سوم: مقابله با چالش تمدن غرب.
چهارم: تلاش برای ساختن جامعه ای جدید که در آن اسلام معیار اعمال افراد باشد.
پنجم: تلاش در جهت وحدت عقاید اسلامی با استناد به مبانی اسلامی.
🔸جماعت اسلامی، در ادبیات خود از گرایش سنی یا شیعه صحبت نمی کند، علیرغم این واقعیت که اعضای آن به اصول اهل سنت و جامعه در جهت گیری فکری یا عمل عبادی خود پایبند هستند. این نشان دهنده یک وابستگی جامع اسلامی است که فراتر از اختلافات فرقه ای است و در تلاش برای توسعه نقاط همگرایی بین سنی ها و شیعیان است و نقاط اختلاف را محدود می کند و برای ایجاد درک متقابل از این نقاط تلاش می کند. راهی که مانع از راه همکاری و هماهنگی در عرصه های مختلف کاری اعم از اجتماعی، سیاسی و جهادی نشود.
◀️مطالعات اخوانالمسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
💠سفر اردوغان به مصر و اخراج رهبران اخوان المسلمین از ترکیه
🔹در یک اقدام غیرمنتظره، پس از سفر رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه به مصر، منابعی از تصمیم ترکیه مبنی بر لغو تابعیت محمود حسین قائم مقام رهبر اخوان المسلمین که در استانبول اقامت دارد، خبر دادند.
🔹اردوغان با کنار گذاشتن روابط سرد و پرتنش سالیان اخیر خود با قاهره، آغوش خود را به روی عبدالفتاح السیسی، رئیسجمهور مصر، باز کرده که نقطه عطفی مهم در روابط دیپلماتیک ترکیه و مصر است.
🔹اردوغان که زمانی سیسی را به دلیل نقشش در کودتای نظامی سال 2013 که اخوان المسلمین را از قدرت در مصر سرنگون کرد، لقب «جبار ستمگر و کودتاگر» مینامید، پس از 11 سال امتناع از سفرش به قاهره، در این دیدار او را «برادرم» خواند. این چرخش دیپلماتیک پس از یک دهه تیرگی روابط پس از کودتای مذکور صورت میگیرد که اردوغان به شدت با آن مخالفت کرد. این کودتا که باعث سرنگونی محمد مرسی، رئیس جمهور وقت و یکی از اعضای اخوان المسلمین و متحد اردوغان شد، باعث ایجاد شکاف عمیقی بین آنکارا و قاهره شده بود. دولت اردوغان به شدت از اخوان المسلمین حمایت کرده و اغلب با سرکوب این سازمان توسط دولت مصر مخالف بود.
🔹به نظر می رسد تصمیم لغو تابعیت محمود حسین و اخراج دیگر رهبران اخوانی از ترکیه بخشی از تلاشهای گستردهتر ترکیه برای تنظیم مجدد سیاست خارجی خود و هموار کردن روابط با مصر باشد.
🔹نزدیکی ترکیه با عربستان سعودی، مصر و امارات -کشورهایی که اخوانالمسلمین را یک سازمان تروریستی میدانند- به موازات محدودیتهای آزادی عمل و توانایی این گروه اسلامگرا برای فعالیت در این کشور رخ داده است. ترکیه از شبکه های تلویزیونی وابسته به اخوان المسلمین خواسته تا پوشش انتقادی خود از سیسی را محدود کرده و حداقل یکی از این شبکهها را در جریان سفر اردوغان به جده در سال گذشته تعطیل کرد.
🔹ترکیه از تمدید مجوز اقامت اعضا یا افراد مرتبط با این گروه برای ترغیب آنها به خروج از کشور خودداری کرد و بنا بر گزارشها برخی از رهبران این گروه در کشور را دستگیر و در حال بررسی اخراج بسیاری دیگر به درخواست رئیس جمهور مصر، به کشور ثالثی است.
🔹در همین راستا، رهبران اخوان المسلمین پس از سفر رجب طیب اردوغان به مصر، در حال ترک خاک ترکیه هستند که از آن جمله می توان به خبرنگاران وابسته به این جماعت، عناصری از جنبش حسم وابسته به اخوان المسلمین و همچنین عناصر دانشگاهی وابسته به این جنبش اشاره کرد. علاوه بر این فعالیت های شبکه های اجتماعی اخوان المسلمین درترکیه محدود شده و علیه عناصر دیگری از این جنبش محدودیت ایجاد شده است.
◀️مطالعات اخوان المسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
مطالعات اخوان المسلمین
🥷 چرا سلفیه جهادی، جنایات خود را به ابن تیمیه استناد می کنند؟
مقایسه عصرِ جهادی ابن تیمیه و سید قطب.!
مروری بر کتاب "ابن تیمیه در ادبیات جهادی های معاصر" اثر واعظِ سلفیِ نیجیریه ای
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
📚جابر ثانی مایهولا، از واعظان سلفی نیجیریه است که در بسیاری از علوم اسلامی مانند حدیث، فقه و حقوق تخصص دارد. مایهولا اولین مدرک خود را در دانشگاه مدینه در رشته حدیث و مدرک فوق لیسانس حقوق و سیاست اسلامی را از همان مرکز دریافت نمود. وی همچنین دارای مدرک کارشناسی ارشد حقوق از دانشگاه لندن است و مدرک دکترا خود را از دانشگاه ناتینگهام در بریتانیا اخذ نمود.
جابر ثانی، مقالات علمی بسیاری را تألیف نموده و آثاری از او منتشر شده که از جمله آن "ابن تیمیه در ادبیات جهادی معاصر" است. او بنیانگذار و مدیر "بنیاد امام مالک" در سوکوتو و امام جماعت مسجد بزرگ سلطان سعد ابوبکر جمعه، در این شهر است.
🔹مایهولا در کتاب خود سعی می کند بگوید آنچه جریان های سلفی از سخنان ابن تیمیه برداشت کرده اند اشتباه بوده و در عمل به خطا رفته اند.او به دنبال آن است تا چهره ای که جهادی های سلفی از ابن تیمیه در آثار خود پررنگ نموده را بازسازی و تطهیر کند.
از این رو درصدد است جوابیه ای در مقابل تلاش طیف های مختلف سلفی برای استفاده از متون ابن تیمیه، به عنوان توجیهی برای لشکرکشی های خشونت آمیز خود تنظیم کند.
🔹این کتاب به تحلیل دو اثر«الفریضة الغائبة» و «العمدة فی إعداد العدة» که توسط نظریهپردازان جهادی مصری، عبدالسلام فرج و عبدالقادر بن عبدالعزیز نوشته شده، پرداخته تا تطور تاریخی مفصلی از چگونگی آغاز افراط گرایی پیش از شکل گیری القاعده به عنوان منبع مشهور از اوایل دهه 1980 ارائه کند.
🔹مؤلف خاطرنشان می کند که « الفریضة الغائبة» اولین تفسیر و برداشت رادیکال از آثار ابن تیمیه هست. از نگاه وی کتاب دیگر" العمدة في إعداد العُدة" نشان میدهد که چگونه نه تنها از آثار ابن تیمیه، بلکه از آثار سایر دانشمندان کلاسیک نیز برای توجیه مبارزات خشونتآمیز سلفی های جهادی، بکار گرفته شده است.
🔹در فصل دوم کتاب با اشاراتی به ابن تیمیه در ادبیات القاعده، داعش و بوکوحرام، به ویژه در مجلات آنها: دابق،انسپایر، مدد و ... می پردازد. نویسنده کتاب پس از تحلیل خود بر این باور است که سلفی ها،دوره معاصر را به دوره حمله مغول به سوریه تشبیه می کنند و از این رو مردم را مانند ابن تیمیه به سه گروه تقسیم می کنند.
🔹مایهولا با تاکید بر اینکه ابن تیمیه در آثار خود برخلاف آنچه جهادگران سلفی معاصر به آن دعوت می کنند، به جهاد دفاعی دعوت کرده است نه جهاد ابتدائی!
مایهولا می نویسد: در فتواهای ضد مغول و رویکرد تند ابن تیمیه به مغولان به دلیل خطر عملی که او و دمشقیان با آن مواجه بودند صادر شده، به همین خاطر فتواهای او در معرض ربوده شدن توسط جهادگران سلفی قرار گرفته است.
🔹نویسنده سعی نموده ابن تیمیه را از آثار جهادی دور کند و سلفی های جهادی را سوء استفاده گر از فتاوای او توصیف کند.برخی نویسندگان در واکنش به این کتاب معتقدند نویسنده به دنبال آن بوده تا ابن تیمیه را از آثار جهادی دور کند و به خواننده بفهماند که تفاوت اصلی ابن تیمیه با سایر نویسندگان این است که آنها در دوره صلح زندگی می کردند، در حالی که ابن تیمیه در دوره بحران زندگی می کرده است.
این نویسندگان عصر ابن تیمیه را با عصر سید قطب مقایسه کرده که سید قطب، شاهد سقوط تدریجی کشورهای عربی بود به همین خاطر در زندان به تولید متون جهادی روی آورد. ابن تیمیه نیز در زمان حمله مغول زندگی می کرد و به همین ترتیب به دلیل عقاید مذهبی افراطی خود به زندان افتاد.!
🔹نویسنده توانسته است اینگونه نتیجه گیری کند که افراد با موقعیت های ایدئولوژیک متفاوت می توانند متن یکسان ابن تیمیه را بخوانند و آن را به گونه ای متفاوت به کار گیرند. او بر این باور است که میان عصر امپراتوری مغول که ابن تیمیه در آن می زیسته و جهان معاصر، مشابهتی وجود دارد با این حال، برای جهادگران، فتواها بدون توجه به بافت تاریخی، محدود و محصور در یک زمان نیستند.
◀️مطالعات اخوانالمسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
💠محمد قطب: از چاپ کتابهایم در ایران خوشحالم
🔹سید هادی خسروشاهی ضمن یک مصاحبه به دیدار خود با محمد قطب در مکه اشاره کرده و می نویسد: سال 49 یا 50 كه همراه گروهی از برادران و دوستان، از جمله آیتالله شیخ محمد علی تسخیری به حج مشرف شده بودیم، من با توجه به آشنایی و ارتباط فرهنگی قبلی، با مسئولان «رابطه العالم الاسلامی» و حتی نوشتن مقاله در روزنامه هفتگی آن، به مركز اصلی سازمان در مكه مكرمه رفتم تا در جلسات سخنرانیهای رجال و شخصیتهای جهان اسلام كه در آن مركز ایراد میشد، شركت كنم.
🔹در یكی از این روزها علامه مرحوم، شیخ بزرگوار جناب شیخ محمد غزالی، مؤلف آثار اسلامی بسیاری را در آنجا دیدم؛ دیدار غیرمترقبهای بود و موجب مسرت گردید. پس از گفتگویی مبسوط درباره مصر و حوادث آن دیار و گرفتاری خود شیخ كه مجبور به ترك دیار شده بود، از احوال محمد قطب كه كتابش را ترجمه كرده بودم و از سلامت و سرنوشتش اطلاعی نداشتم، پرسیدم، شیخ گفت: به لطف الهی محمد آزاد شده و مدتهاست كه به عربستان آمده و در «كلیه الشریعه» مكه مكرمه تدریس میكند و اكنون كه موسم حج است و دانشكده تعطیل شده، او در مكه حضور دارد و در جلسات «رابطه العالم الاسلامی» هم شركت میكند.
🔹فرصت مغتنمی بود و حتی یكی از فوائد مراسم حج، همین نوع دیدارهاست. نشانیاش را از شیخ گرفتم و همراه نسخههایی از ترجمه كتابهای سید قطب و خود محمد قطب، به سراغ او رفتم. در یكی از خیابانهای شلوغ مكه در آپارتمان كوچكی زندگی میكرد و ما را پذیرا شد و گفتگوی كوتاهی انجام گرفت و سپس گفتگوی مبسوط به دیدار در مركز رابطه العالم الاسلامی موكول گردید.
🔹استاد طبق وعده به آنجا آمد و ساعاتی به گفتگو پرداختم. او از اینكه كتابهای «برادران سنی» در ایران، و آن هم به دست «علمای شیعی» ترجمه و در«قم» مركز تشیع چاپ میشود، خیلی خوشحال بود و آن را گامی علمی در راستای تقریب بین مذاهب اسلامی میدانست كه شهید شیخ حسن البنّا ـ مرشد نخست اخوانالمسلمین ـ خود با علامه شیخ محمد تقی قمی و شیوخ الازهر، در تأسیس آن نقش داشت.
🔹استاد در مورد رفتارهای خشن و ظالمانه رژیم ناصری و اعدامهای ناجوانمردانه، با اشاره سخن گفت و شاید علاقهای به تكرار و تذكار خاطرههای سخت دوران شكنجه و زندان ناصری را نداشت و من هم، علی رغم تمایل به شناخت حقایق ماجرا، بحث را در این زمینه ادامه ندادم. در موقع خداحافظی در سالن مركز رابطه العالم الاسلامی، شیخ محمد صفوت آمد و گفتگویی كوتاه درباره ضرورت حضور و عضویت رسمی علمای شیعه در این سازمان و وعده او برای تحقق این امر خداحافظی كردیم. البته وعده شیخ صفوت با مخالفت علنی شیخ محمد سروالصبان ـ رئیس رابطه ـ عملی نشد و تحقق نیافت؛ ولی دیدار با محمد قطب یكی از ثمرات بزرگ حضور در جلسات این سازمان بود.
◀️مطالعات اخوان المسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
✅ معاونت فرهنگی و دانشجویی دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی در ادامه جلسات آشنایی با جریانهای فکری و فرهنگی جهان اسلام برگزار مینماید:
🔶دوره آموزشی «آشنایی با جریان اخوان المسلمین»
ویژه عموم
🔻با حضور دکتر عباس خامه یار
✅ شروع دوره از ۶ اسفند ماه، به مدت پنج جلسه.
(به صورت مجازی)
✅ هر شب از ساعت ۲۱:۰۰ تا ۲۲:۳۰
✍ثبت نام از تاریخ ۱۴۰۲/۱۱/۲۵ تا ۱۴۰۲/۱۲/۴
همراه با اعطای گواهی حضور در دوره
📌لینک ثبت نام:
https://kad.mazaheb.ac.ir/1484
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 اردوغان اخوانی نیست...
🔹سخنان المعشنی، کارشناس و تحلیلگر معروف عمانی در رابطه با اردوغان جالب توجه است. وی اردوغان را اخوانی نمی داند....
منبع: راصد امت
◀️مطالعات اخوان المسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
💠آیا سید قطب تکفیری بود؟ آیت الله خسروشاهی پاسخ می دهد/1
🔹پس از انتشار كتاب «معالم فی الطریق» (نشانههایی در راه) تألیف شهید سید قطب، عدهای از جوانان تندرو اسلامگرا در مصر گروهی را تشكیل دادند كه با رژیم طاغوتی مصر مبارزه كنند؛ ولی در مراحل مقدماتی، معتقد شدند كه چون در یك جامعه كافر به سر میبرند، باید پالایش را نخست از خود شروع كنند و به دوری از جامعه و هجرت بپردازند و در نقاطی در خارج از شهرها، زندگی كنند. رژیم مصر به این گروه كه خود را جهادی مینامیدند و به دنبال احیای «فریضه غائب» (جهاد) بودند، سازمان «التكفیرو الهجره» نام نهاد و سید قطب را هم به رهبری فكری آنان متهم ساخت.
🔹البته در درون تشكیلات اخوانالمسلمین هم اختلافاتی بر سر برداشتهای «سید» از آیات قرآن به وجود آمد تا آنجا كه شیخ حسن الهضیبی ـ مرشد وقت اخوان ـ كتابی تحت عنوان «دُعاه لاقضات» (دعوتگران نه داوران) تألیف و منتشر ساخت تا به شبهات ناشی از برداشتهای كتاب سید قطب پاسخی داده شود؛ اما سوءاستفاده رژیم و برداشتهای غلط جوانان جهادی، از كتاب سید پایان نیافت و آنها به دو گروه تقسیم شدند: عدهای به قطع كامل رابطه با جامعه و مردم ـ حتی پدر و مادر خود ـ معتقد شدند (گروه تكفیر و هجرت) و عدهای دیگر، فقط به دوری و جدایی فكری از جامعه و مردم روی آوردند؛ اما در دل به كفر همه مسلمانان باور داشتند. گروه دوم ظاهراً خود را هوادار اخوانالمسلمین مینامیدند، اما در واقع، روش آنها برخلاف مشی و روش رهبری اصلی اخوان و مرشد نخستین، شهید حسن البنا بود .
🔹در هر صورت هر دو گروه افكار و اقدامات خود را به سید قطب نسبت میدادند و به «قطبیون» معروف شدند و من [آیت الله خسروشاهی] با محمد قطب كمی در این باره بحث كردم و او متن نامهای را كه در مجله كویتی «المجتمع» چاپ كرده بود، به من داد كه توضیح بیشتری داشت. در واقع آن مرحوم با توجه به شناخت كاملی از افكار برادر شهیدش داشت، در نامهای به سردبیر مجله «المجتمع» ـ ارگان اخوانالمسلمین، چاپ كویت، حقایقی را مطرح ساخت كه جنبه تاریخی دارد. سردبیر مجله، ضمن نشر متن نامه وی، در مقدمه آن مینویسد:
🔹«... پیرامون افكار و آرای شهید سید قطب بحثهایی صورت گرفته كه برخی از آنها همراه با افراط و برخی دیگر همراه با تفریط بوده است؛ لذا برای هدایت بحث به سوی مثبتاندیشی و به منظور رعایت دقیق امانتداری، نویسنده اسلامی مشهور، استاد محمد قطب نامهای نوشته است. و البته او صادقترین فردی است كه میتواند در این مورد اظهار نظر نماید؛ زیرا او از افكار برادرش و از مدلول آنها آگاهی كامل دارد. مشهور است كه این دو برادر با یكدیگر پیرامون اسلام به بحث و بررسی میپرداختند و مفاهیم و مسائل را با یكدیگر مورد بررسی قرار میدادند و این ادعا كه محمد قطب بهترین كسی است كه میتواند در این موضوع اظهارنظر كند و مقاصد و افكار و آرا و اجتهادات شهید سید قطب را مشخص و معین سازد، بر همین اساس است.»
💠ادامه در بخش دوم
👇👇
◀️مطالعات اخوان المسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
💠آیا سید قطب تکفیری بود؟ آیت الله خسروشاهی پاسخ می دهد/2
🔹ترجمه نامه منتشر شده وی چنین است:
🔹«... از بحثها و واكنشهایی كه در میان جماعت اخوان پیرامون محتوای بعضی از آثار منتشر شده شهید سید قطب صورت گرفته و اینكه این افكار، مخالف و متناقض با اندیشه اخوان است، اطلاع دارید. دوست دارم در این مورد برخی از حقایق را روشن سازم... تألیفات سید قطب بر موضوع معین كه همان مفهوم حقیقی كلمه لااله الاالله و بیان ویژگیهای حقیقی ایمان طبق قرآن و سنت است، تأكید دارد؛ زیرا وی این احساس را داشت كه اكثر مردم از مفهوم حقیقی «توحید» آگاهی ندارند و اوصاف و ویژگیهای ایمان را فراموش كردهاند.
🔹او تمام تلاشش را به كار گرفت تا روشن سازد كه مقصود وی از این سخنان، صادر كردن احكام بر ضد مردم نیست، بلكه تنها هدفش این بود كه آن حقیقت فراموش شده را بار دیگر به مردم بشناساند و سرانجام خود آنان مشخص سازند كه آیا در راه مستقیم الهی گام برمیدارند یا آنكه از این راه منحرف شدهاند، پس زیبنده است كه به سوی آن بازگردند. خود من چندین بار از وی شنیدم كه میگفت: «ما دعوتگر هستیم نه صادركننده حكم» و هرگز وظیفه ما صدور حكم درباره مردم نیست، بلكه تنها وظیفه ما این است كه مردم را با مفهوم توحید آشنا سازیم؛ چرا كه مردم از مفهوم حقیقی آن كه همان برگشتن به شریعت خداست، ناگاه هستند.»
🔹همچنین بارها شنیدم كه میگفت: «صدور حكم علیه مردم مستلزم وجود قرینه قاطع و یقینی است كه تحقیق در این، جزو وظایف ما نیست و به همین دلیل معترض آن نمیشویم. علاوه بر آنكه راه و روش ما دعوت است نه دولت؛ دعوتی كه وظیفهاش تعیین حقایق برای مردم است نه صادر كردن احكام بر آنان.» اما پیرامون مسأله دوری و جدایی فكری كه او در سخنانش بیان كرده است كه این عزلت و جدایی فكری، میبایست در وجدان انسان مسلمان و به طور خودكار در برابر آنهایی كه به اسلام پایبند نیستند، شكل بگیرد و هرگز مقصود از آن، دوری و جدایی فیزیكی نیست، ما در این جامعه زندگی میكنیم و آن را به سوی حقیقت اسلام فرا میخوانیم و از آن دوری نمیكنیم، وگرنه دعوت جامعه به سوی حقیقت اسلام چگونه ممكن خواهد بود؟!
🔹آنچه بیان شد خلاصه اندیشه برادرم سید قطب است كه این جانب پیرامون این مطلب به دو نكته اشاره میكنم:
🔹اول: تأكید كامل دارم كه در تالیفات سید، اصولاً مسألهای كه مخالف و متناقض با قرآن و سنت كه دعوت اخوانالمسلمین بر آن دو استوار است، وجود ندارد.
🔹دوم: تأكید دارم كه در تألیفات سید، هیچ گونه رأی مخالف افكار و اندیشههای شهید حسن البنا و حتی مخالف اقوال وی نیست؛ از جمله سخنان حسن البنا در رساله «تعالیم» در بند بیستم این است: «تكفیر مسلمانی كه شهادتین را بر زبان جاری ساخته و به مقتضای آن دو عمل كرده و فرائض و واجبات را به جا آورده است، جایز نیست ...»
🔹مقصود و هدف اساسی تألیفات سید قطب، صدور حكم درباره مردم نیست، بلكه هدف وی همان هدف شهید حسن البناست: تبیین حقیقت اسلام و روشن ساختن ویژگیهای انسان مسلمان طبق قرآن و سنت پیامبر(ص)...
🔹برادرت، محمد قطب
🔹(مجله المجتمع، شماره 271، شوال 1395)
💠منبع: مرکز دائرالمعارف بزرگ اسلامی
https://www.cgie.org.ir/fa/news/11235
◀️مطالعات اخوان المسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
مطالعات اخوان المسلمین
⚡️حسن البنا و ادبُ الخلاف
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin
🔹شهید حسن البنا از معدود اندیشمندان و اصول گرایانِ اصلاح طلبی است که فرهنگ اخوت و وفاق را با الهام از ادبُ الخلاف گسترش داد. او تلاش نمود تا ضرورت وحدت کلمه بین گروه های مذهبی را با تکیه بر شناخت و التزام به آداب اختلاف تحقق بخشد.درواقع موضوعی که جای خالی آن در بین پیروان اخوان المسلمین و جریان های سنی و حتی شیعی بعضاً احساس می شود.
🔸شهید البنا برخلاف برخی پیروان اخوان المسلمین و طیفی از پیروان سنی و شیعه، توجهی به فروعات و اختلافات فرعی موجود در مذاهب نداشت بلکه به اعتلای توحید و امت واحده اسلام فارغ از هر نگاه و باوری می اندیشید و در برابر تنش و تفرقه سخت مقابله می کرد.
🔸البنا در آغاز فعالیت تبلیغی خود به این مسئله توجه داشت که در عرصه های فکری، فقهی، عقیدتی و سیاسی، چالش های اساسی پیش رو خواهد داشت زیرا هر یک از گروه های مذهبی ساز خود را می نواختند، به همین خاطر علاوه بر پر رنگ ساختن گفتمان مشترک، رساله و اصول بیست گانه را تدوین نمود تا در قالب ادبیات مشترک، احزاب را گرد هم جمع کند.
🔸شهید البنا در کنار این هدف بزرگ، با مشکلات و سختی های بسیاری روبه رو شد، زمانی که تبلیغ خود را در اسماعیلیه آغاز کرد، نخستین چالش و ترکش ها را از دو طیف سلفی و صوفی دریافت کرد. وی اختلاف جدی با دو گروه نامبرده پیدا کرد تا جایی که این اختلافات به مساجد و نمازگزاران سرایت کرد. به گونه ای که دوقطبی و دو دستگی عمیقی در بین متدینان شکل گرفت و تنش ها تا جایی بالا گرفت که مخالفان و نزدیکان البنا، در نماز به او اقتدا نکرده و از اتهام و افتراء تا تکفیر وی پیش رفتند.
🔸از آنجا که شهید البنا ادب الخلاف را مشی خود قرار داده بود، برای جلوگیری و پرهیز از تشدید اختلافات، تصمیم گرفت مساجد را رها کند و به کافه ها، بازارها و کلوپ های شبانه رو آورد و دعوت خود را در بین افراد فاقد تعهد مذهبی در پیش گیرد.
🔸قرضاوی در خصوص توجه شهید البنا به آداب الخلاف می نویسد: امام البنا در برخورد با مسائل و اختلافات فکری یا مذهبی فوق العاده عاقل بود. او در وهله اول هر آنچه را که صاحبان فکر در مورد موضوعات گوناگون مانند: ملیگرایی و میهنپرستی ابراز داشتند رد نمیکرد، بلکه آنها را تقسیم و طبقهبندی میکرد، سپس آنها را بر اساس اصول صحیح برگرفته از خود اسلام میپذیرفت و یا رد می کرد.(الصحوة الإسلامية بين الاختلاف المشروع و التفرق المذموم ص١٥٥)
🔸البنا معتقد بود اختلاف هرگز مانعی برای پیوند دلها و تبادل محبت و همکاری در امر خیر نخواهد بود. وی باور داشت آنچه را که برای خود دوست داریم باید برای دیگر انسان ها به ویژه مسلمانان دوست داشته باشیم. باید در فضای پر از صفا و محبت به همبستگی اندیشید. شهید البنا بر وفاداری با همه سازمان ها و نزدیک ساختن آنها به یکدیگر و همکاری همه جانبه با آنها پایبند بود، چرا که محبت بین مسلمانان را بهترین زمینه برای بیداری آنها می دانست. از این رو توانست با درایت و عمل به اسلوب ادب الخلاف،جمعیت هایی همچون؛ جبهه الازهر، جبهه صوفيه و گروه های اسلامی که شامل: أنصار السنه، انجمن جوانان مسلمان و جوانان پیامبر صلى الله عليه وسلم و ... بود را به خود معطوف سازد و از هجمه ها علیه دیگر مذاهب اسلامی بویژه شیعه در بین پیروان اخوان المسلمین نیز بکاهد.
◀️مطالعات اخوانالمسلمین
https://eitaa.com/Ikhwan_AlMuslimin