eitaa logo
اینو خوندی
139 دنبال‌کننده
227 عکس
8 ویدیو
6 فایل
﷽ 📚 #اینو_خوندی 📚 تقدیم به ساحت مقدس امام جواد الائمه علیه السلام 📌 تکه کتاب های خواندنی کاری از گروه گرافیکی #مطیع کیفیت اصلی تصاویر در motigraphic.ir 👈🏻 کانال اصلی◀️ @motigraphic 👤 ارتباط با ادمین◀️ @motigraphicAdmin التماس دعا...
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 ؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📗 📖 ۲۷۱صفحه 📝 🖨 ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅ 📌تمام امیدم رفتن به در خانه (علیهم‌السلام) بود. متوسل شدم به خود خانم حضرت صدیقه طاهره (سلام‌الله‌علیها). با آه و ناله گفتم: «بی‌بی! خودتون وضع ما رو دارین می‌بینین. دستم به دامنتون. یه‌کاری بکنین». به سجده افتادم روی خاک‌ها و باز گفتم: «شما خودتون توی همه عملیات‌ها مواظب ما بودین. این‌جا هم دیگه همه‌چیز به لطف و عنایت خودتون بستگی داره. توی همین‌حال، گریه‌م گرفت. عجیب هم قلبم شکسته بود که خدایا چه‌کار کنیم... وقتی لطف و معجزه‌ای مقدر شده باشد و قطعاً بخواهد اتفاق بیفتد، می‌افتد... ➕ حاج اولش یکی بود مثل من و شما. کتاب این را می‌گوید؛ خاطره‌های پدر و مادر و دوستان و نزدیکانش. آن‌ها می‌گویند عبدالحسین یک پسر ساده خاکی اهل تربت‌حیدریه بود، با چهره‌ای روستایی که صمیمیت از آن می‌بارید. همین‌ پسر ساده صمیمی، اتفاق بزرگی را در تاریخ هشت‌ساله دفاع مقدس رقم زد. این ، هفتاد خاطره از او را کنار هم گذاشته؛ درست مثل هفتاد تصویر که به خواننده کمک می‌کند با نگاه کردن به آن‌ها، این ‌شهید مخلص را بهتر بشناسید. خاطره‌ها، هم از روزهای کودکی و نوجوانی او گلچین شده‌اند، هم از روزگار جوانی. هم از زندگی شخصی او می‌گویند، هم از منش جهاد و فرماندهی‌اش. راوی‌ها هم مختلف‌اند، از خانواده گرفته تا اقوام و دوستان و هم‌رزمان تا همه وجوه شخصیت این ‌فرمانده جهادی برای مخاطب روشن شود... 🔗 سلام‌الله‌علیها
📚 #اینو_‌خوندی؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📗 #معاد 📖 ۱۹۶ صفحه 📝 شهید #عبدالحسین_دستغیب 🖨 انتشارات #هاتف_مشهد ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅ 📌مشهور است #جالینوس حکیم وقتی در مقام اعتراض به خلقت جُعَل (نوعی سوسک سیاه) برآمد، گفت : «هیچ فایده‌ای در او نمی‌بینم! چرا خدا او را آفریده‌است؟» تا اینکه به دردِچشمی سخت مبتلا شد؛ با اینکه خودش از جمله بهترین طبیب‌ها بود، آنچه از دواها می‌دانست به کاربرد، اما فایده‌ای نکرد. دیگران‌هم مداواهایی کردند و سودی نبخشید؛ تا اینکه پیرزنی آمد و گفت:«من گردی دارم که برای چشم‌درد خوب است.» آنرا به کاربرد و چشمش خوب شد... از ترکیبات آن گرد پرسید و معلوم شد جزئی ازآن، از بدن همان جُعَل می باشد... ذره‌ای از ذرات عالم وجود بی‌حکمت نیست... آیا خود عالم وجود بی‌حکمت است؟! جزئی از اجزای بدن، حتی ناخن و مو بی‌مصلحت خلق نشده؛ پس آیا خود بدن انسان بی‌غرض و مصلت آفریده شده‌است؟! هیهات! ➕ #کتاب معاد نوشته #شهید محراب، آیت‌الله عبدالحسین‌ دستغیب ، در زمره بهترین و تکان‌دهنده‌ترین کتاب‌هایی است که در این‌مضمون نوشته شده‌است و به خوبی انذارها و بشارت‌های قرآنی را یادآوری می‌کند... آوردن داستان‌ها و روایت‌هایی دراین باره ازجمله ویژگی‌های کم‌نظیر این کتاب است که مخاطب را لحظه‌به‌لحظه برای مطالعه سطر بعد تشنه‌تر می‌کند...اگر خواهان نگرشی درست درباره دنیا و آخرت هستید، مطالعه این کتاب را ازدست‌ ندهید... 📃 در ادامه شما می‌توانید #نسخه_الکترونیکی این کتاب را دریافت و مطالعه کنید... 🔗 #مذهبی #دنیا #آخرت #مرگ #مرگ_اندیشی #قیامت #آیت_الله_دستغیب #شهید_دستغیب 🔰 @ino_khundi
📚 #اینو_‌خوندی؟ 🏆 #پیشنهاد_طلایی ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📗 #عارفانه 📖 ۱۶۰صفحه 🖨 انتشارات #شهید_ابراهیم_هادی ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 «من یک نیمه‌شب زودتر از ساعت نماز راهی #مسجد شدم. به محض اینکه در را باز کردم دیدم شخصی در مسجد مشغول نماز است... حضرت #آیت_الله_حق‌_شناس مکثی کردند و ادامه دادند: «من دیدم یک جوان در حال سجده است، اما نه روی زمین!! بلکه بین زمین‌ و آسمان مشغول تسبیح حضرت‌حق است!!» ➕ عارفانه گوشه‌ای از حیات عارف شهید #احمدعلی_نیری را به تصویر می‌کشد. شهیدی که آیت‌الله حق‌شناس پس از شهادت این شهید بزرگوار می‌فرماید: «بروید #تهران را بگردید ببینید مثل این آقا احمدعلی دیگر پیدا می‌شود یا خیر؟» شاید بشود گفت یکی از تاثیرگذارترین کتاب‌های حوزه #دفاع_مقدس است. داستان زندگی این شهیدِجوان خیلی‌ها را تغییر داده است. پیشنهاد اکید می‌شود حتما آن‌را مطالعه کنید و دیگران را هم به خواندن آن تشویق کنید... 📗 همچنین شما می‌توانید بخشی از این کتاب زیبا را از طریق آدرس زیر مطالعه کنید... https://b2n.ir/arefane 👉 🔗 #خاطرات #شهید #جنگ_تحمیلی 🔰 @ino_khund
اینو خوندی
📚 ؟ 🏆 🏅 رتبه نخست جایزه ادبی در سال ۱۳۹۳ 🕊 *به بهانه پرکشیدن جانباز سر افراز میرزامحمدسلگی* ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📗 📝 (خاطرات سردار شهید ) 📖 ۷۶۰صفحه 🖨 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 «از روزی که در ۶ سالگی روضه‌ و را از پدرم شنیدم تا زمانی که دستم به داس و خوشه‌های گندم گره خورد، رد این بوی خوش را گرفتم تا به زیر علم عباس علیه‌السلام رسیدم. اتفاقی نبود. در دفتر تقدیر الهی همه‌چیز حساب و کتاب داشت که با شروع و تأسیس یگان رزمی استان همدان – علیه‌السلام - به نوکری گردان علیه‌السلام منصوب شدم و تشنه‌ آب، آب حیاتی که هنوز از مشک ابالفضل علیه‌السلام می‌ریخت و به تاریخ آبرو می‌داد.» ➕ مِنَ المُؤمِنينَ رِجالٌ صَدَقوا ما عاهَدُوا اللَّهَ عَلَيهِ ۖ فَمِنهُم مَن قَضىٰ نَحبَهُ وَمِنهُم مَن يَنتَظِرُ (احزاب،۲۳) کتابی فوق العاده جذاب، خواندنی و عاطفی... به قول رهبر معظم انقلاب... «در میان کتاب‌های جنگ، این یکی از بهترین‌هاست.»... قلم بسیار جذاب، امید بخش و متواضعانه از قول راوی حاج‌میرزامحمدسلگی است که حمیدحسام آن را به خوبی به تصویر کشیده است. انقدری که جوان و نوجوان امروز دنبال افسانه‌های و... می‌گردند که همه آن‌ها جز شوخی چیزی نیست... می توانند با مطالعه این دسته کتب مزه واقعیِ حماسه را بیش از آن افسانه‌های دروغین بچشند.... 🌹 راوی کتاب، جانباز سرافراز میرزا محمد سلگی است که امروز پنجشنبه به درجه رفیع نائل‌آمد و به یاران شهیدش در گردان حضرت اباالفضل پیوست. کسی که رهبر انقلاب درباره او گفته بودند: «اگر ممکن بود، می‌رفتم همدان دیدن این مرد.» . 📗 شما می‌توانید بخشی از این کتاب زیبا را از طریق آدرس زیر مطالعه کرده و نسخه کامل الکترونیکی آن را خریداری کنید... 👉 https://b2n.ir/abhargheznemimirad 🔗 🔰 @ino_khundi | 🌿 @motigrphic
📚 #اینو_‌خوندی؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📙 #رسول_مولتان 📝 #زینب_عرفانیان 📖 ۲۱۵ صفحه 📇 انتشارات #سوره_مهر ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 «یادم نیست چند بار مسیر بین دفتر علی و راهرو را رفتیم و بدن‌های خونی را دیدیم و برگشتیم. می‌آمدم خانه و با خودم فکر می‌کردم صحنه‌هایی که دیدم، واقعیت ندارد. برمی‌گشتم تا دوباره ببینم و مطمئن شوم. طفلک مهدی (پسرم) هم پابه‌پای من می‌آمد. حیران و سرگردان، پای برهنه روی خون‌ها، بین بدن‌های بی‌جان راه می‌رفتیم و برمی‌گشتیم خانه...» . ➕ #داستان زندگانی مدیر #شهید پرتلاش و جهادگر #خانه_فرهنگ_ایران در کشورهایی مثل #هند ، #افغانستان ، #پاکستان ، غنا و... که به معنای واقعی به #جهاد_فرهنگی معنا بخشیده بود... ولی صد افسوس که هیچکس در زمان حیاتش به جز مردم منطقه قدر او را ندانست و نفهمید که او در دوره مسئولیتش چه کارهای بزرگی انجام داده است؛ تا اینکه در آخرین روز ماموریتش در مولتان به دست وهابیان خبیث که بیشترین ضربه‌ها را از او خورده بودند در دفتر کارش به شهادت رسید... ماجرایی که خیلی جای کار دارد ولی تاکنون به آن خیلی پرداخته نشده است... 🔗 #زندگینامه #خاطرات #شهدا #زندگی_نامه_شهدا #خاطرات_شهدا 🔰 @ino_khundi | 🌿 @motigraphic
📚 #اینو_‌خوندی؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📙 #سلیمانی_عزیز 📖 ۲۵۶ صفحه 📝 #عالمه_طهماسبی #لیلا_موسوی #مهدی_قربانی 📇 انتشارات #حماسه_یاران ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 «کارگر گرفته‌بودیم. فرستاده بودیمشان بروند سرویس‌های بهداشتی را نظافت کنند. حاجی آمد توی بیت‌الزهرا... مستقیم رفت طبقه پایین پیششان. نگذاشت کارگرها دست بزنند. گفت:«همه برین بیرون.» روکرد بهم گفت: «نذار کسی بیاد.» قدغن کرد حتی خودم بروم. در را بست و خودش ماند تنها... یک ساعت بعد آمد نشست. یک نفس راحت کشید و گفت: «آخیش، منم تونستم به عزاداری حضرت زهرا (س) یه خدمتی بکنم.» ➕ #کتاب «سلیمانی عزیز» گوشه‌هایی از زندگانی شهید #سپهبد حاج #قاسم_سلیمانی را از منابع مختلف، چه تلویزیونی چه نشریات و بایگانی‌های مختلف تألیف و در همان ماه‌های اول پس از #شهادت این #شهید بزرگوار منتشر کرده است. ممکن است تعدادی از روایات و داستان‌های آن را شنیده باشید و از نظر نگارشی کار ویژه‌ای روی آن نشده باشد اما به خاطر منبع نویسی ریزِ در ذیل هر داستان خیالتان از معتبر بودن روایت راحت است. و البته بسیاری از مطالب برای‌تان جدید و تکان‌دهنده است... . 💯 همچنین می‌توانید این کتاب را از طریق سایت ناشر به آدرس hamasehyaran.ir یا ارسال نامِ کتاب به سامانه 3000191717 خریداری کرده و از #تخفیف 20% آن بهرمند شوید. 🔗 #مدافعان_حرم #زندگی_نامه #حاج_قاسم #حاج_قاسم_سلیمانی #شهید_سلیمانی #سپاه_قدس #قدس #نیروی_قدس #سپاه #هیئت #خادم_الحسین ع 🔰 @ino_khundi | 🌿 @motigraphic
اینو خوندی
📚 ؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📙 📝 📖 ۲۱۶ صفحه 📇 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 «شروع بازی جعفر (در ) با قنوتی بود که می‌گرفت. ثریاخانم که همان ردیف اول نشسته بود و داشت تماشا می‌کرد، وقتی این صحنه‌ را دید با همان لحن عامیانه‌اش گفت:«جعفر! چرا را شروع نکرده قنوت می‌گیری؟ ابتدا رکعت اول را بخوان، بعد در رکعت دوم قنوت بگیر.» جعفر هم همانجا وسط نمایش به ثریاخانم جواب داد: «خانم معلم‌مان اینطوری گفته؛ به شما چه مربوط؟»... بگومگوی جعفر و ثریاخانم که بالا گرفت بعضی‌ها از این طرف و آن‌طرف سالن به ثریاخانم گفتند:«ثریاخانم! این نمایش است نماز واقعی که نیست...» او هم بدون توجه مدام تکرار می‌کرد: «نه نماز او باطل است و اصلا الان که وقت نماز نیست! نه نماز صبح، نه ظهر و...» هرچه می‌گفتم بعداً برایت توضیح می‌دهم، قبول نمی‌کرد که نمی‌کرد. خلاصه آن‌روز ثریاخانم بساط مارا به هم زد، اما خود این اتفاق برای بچه‌هایی که نماز بلد نبودند نوعی آموزش بود...» ➕ حتما در خلال مطالعه این کتاب هوسِ مربای گل محمدی می‌کنید حتی اگر تا به حال طعم آن را نچشیده باشید... مربای گل‌محمدی گزیده‌ای است از مربیان دهه شصت که در کنار هم گلستانی را تصویر می‌کند که گل‌های خوشرنگ این سرزمین، در آن سرکشیده و قدافراشته‌اند. در این کتاب خاطراتی از مبارزه باگروهک‌های سیاسی، نقش دانش‌آموزان و مدارس در به کمک به جبهه ، مطلوب انقلاب در مدارس، و نمایش‌های دانش‌آموزی و... روایت شده‌است. مطالعه این کتاب به همه مربیان و متصدیان امور توصیه می‌شود... 📗 همچنین شما می‌توانید از طریق آدرس زیر قسمتی از کتاب را مطالعه کرده و کتاب را خریداری کنید... 👉 https://plink.ir/e8oGY 😉 یا کتاب رو به صورت فیزیکی از وبسایت عماریار دریافت کنید: 👉 b2n.ir/mrbm 🔗 🔰 @ino_khundi | 🌿 @motigraphic
اینو خوندی
📚 ؟ 🥉 ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📙 📝 📖 ۱۲۰ صفحه 📇 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 ساعت روی دیوار از نیمه‌شب گذشته و وقت قرارمان رسیده بود، اما انگار راضیه امشب، زیر همه‌شان زده بود... «سحرها همدیگر رو با پیامک برای بیدار کنیم. اگه هم خسته بودیم، دو رکعت به نیت نماز شب بخونیم و بعدش بخوابیم. اگه هم دیگه از خستگی توان بلند شدن نداشتیم، چندتا ذکر بگیم و دوباره بخوابیم. توی شرایط عادی هم بعد از نماز تا ساعت شیش، درسای اون روز رو مرور کنیم.» یکبار دیگر شماره راضیه و خانه‌شان را گرفتم اما جوابی نشنیدم... . ➕ ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند... شامگاه شنبه ۱۳۸۷/۱/۲۴ بود که خبر انفجار حسینیه سیدالشهدای‌ کانون رهپویان وصال‌ شیراز براثر بمبی که در قسمت مردانه کارگذاشته شده بود منتشر شد. اما در میان ۱۴ شهید این حادثه نام ۲ خانم نیز می‌درخشید. یکی از این دو شهید دختر ۱۶ ساله‌ایست که این کتاب درباره او نوشته شده‌است. احتمالا شما هم با مطالعه این کتاب این حرف حاج قاسم را تصدیق می‌کنید که برای «شهید بودن باید شهیدانه زیست.» و به حال این شهید برزگوار غبطه خواهیدخورد. طاهره کوهکن قلم را به دست گرفته و از اولین ساعات و روزهایی می‌نویسد که یک خانواده با حادثه شهادت دخترشان روبرو می‌شوند. زیبایی آن‌جاست که قلم نویسنده بین روزهای قبل و بعد از شهادت راضیه دختر شانزده ساله خانواده رفت‌وآمد می‌کند. ترکیب خوب یک قلم روان با سر زدن‌های مناسب به گذشته، این کتاب را جذاب‌ و خواندنی کرده‌است‌... 📗 مطالعه قسمتی از کتاب و خرید از وبسایت در * [اینجا](https://b2n.ir/524447) * 📘 خرید از وبسایت در * [اینجا](https://b2n.ir/Razebaba) * 🔗 🔰 @inokhundi | 🌿 @motigraphic
اینو خوندی
📚 ؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📙 📝 📖 ۱۴۴ صفحه 📇 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 درگیری خیلی شدید بود... محاصره شده بودیم؛ من ۱۰۰درصد یقین پیدا کرده بودم که از آنجا زنده برنمی‌گردم. یکی از بچه‌ها پرسید:«عقب‌نشینی کنیم؟» گفتم:«نه! نه! عقب‌نشینی درکار نیست. سنگرو حفظ کنید.» آخر صوت از غلامحسین طلب آب کردم و گفتم:« غلامحسین جان اون پایین آب دارید؟» او که پایین تل بود، گفت:«نه والله. اینجا آب نداریم.» گفتم:«یاحسین، ...» ➕ «ابوعلی کجاست؟» خودگفته مدافع حرم معروف به ابوعلی از رزمندگان لشگر است. شهیدی ایرانی‌الاصل از شهر مشهد که خود را افغانستانی معرفی کرده و با پشتکار و پافشاری خود را به لشگر فاطمیون و درنهایت به دفاع از حرم سلام‌الله‌علیها می‌رساند... ابوعلی و پشتکارش در خانه علیهم‌السلام شاید مصداق این شعر که «بکوب حلقه در را که عاقبت زسرای/ سری براید اگر حلقه را بجنبانی» باشد... آری درست‌است اگر زود خسته نشوی و هرچه تو را رد کردند از پشت در کنار نروی، بالاخره در را به رویت باز می‌کنند، مثل ابوعلی... دیر یا زود می‌شود ولی سوخت و سوز ندارد... 📘 خرید از در * [اینجا](https://plink.ir/dQkUk)‌ * 🔗 🌿 @motigraphic 🔰 @inokhundi 🌐 www.inokhundi.ir
📚 ؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📙 📝 📖 ۴۶۴ صفحه 📇 ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 خداحافظ سالار کتابی است از خانم همسر سرلشکر پاسدار شهید . راوی این نمونه‌ای‌ است، از یک زن فداکار که برای آرامشِ خانه و خانواده‌اش همه‌ دل‌مشغولی‌ها و عشق و علاقه به همسرش را در خود پنهان داشته تا در هنگام ماموریت‌های پدر، فرزندان بهانه پدر را نگیرند و همچنین نشان دهنده مردی است پر ازعشق؛ عشق خدا، خانواده، ، خدمت و به رفقایی که در جنگ ۸ساله از آنها جدا افتاده بود... شمع افروخت و پروانه در آتش گُل کرد می‌توان سوخت اگر امر بفرماید عشق... ➕ برشی از متن کتاب: بساط گردو شکستن را پهن کرد و مشغول شد... با تعجب پرسیدم: «چکار می‌کنی؟ مگه فردا صبح زود نمی‌خوای بری دیدار آقا؟» با خوش‌رویی جواب داد: «سارا خانم (دخترش) صبحونه، گردو با پنیر دوست داره، می‌خوام برای این چند روزی که نیستم براش گردو بشکنم....» سارا خوابیده بود وگرنه با دیدن این صحنه، مثل من، آشوبی به جانش می‌افتاد که خواب را از چشمانش می‌گرفت.... 📝 📘 خرید از در * [اینجا](https://plink.ir/PlRSo) * 📗 خرید از در * [اینجا](https://plink.ir/YOIJd) * 🔗 🌿 @motigraphic 🔰 @inokhundi 🌐 www.inokhundi.ir
📚 ؟ ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📕 📖 ۱۶۰ صفحه 📝 🖨 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅ 📌 روایت داستانی زندگی شهیدِ عارفِ ۱۶ساله ؛ از زبان مادر که نویسنده برش‌هایی از زندگانی مادر را نیز در آن گنجانده است. از آن دسته از شهدایی که به قول حاج قاسم، شهیدانه زیسته بود. آخرین باری که از جبهه بازگشت به مادرش گفت مادر ۱۲ روز دیگه پیکرم باز می‌گردد و همان‌طور هم شد. حسین تا کلاس هفتم بیشتر درس نخوانده بود ولی وصیت نامه‌ای نوشته که شاید نوشتنش از دست و زبان یک دانشجوی دکترای دین‌ومعارف هم برنیاید... حتی اگر موفق به خواندن کتاب هم نشدید، وصیت‌نامه شهید که خودش با صدای خودش در زیرزمین خانه ضبط کرده بخوانید و بشنوید، شاید تلنگری باشد... ➕ برشی از متن کتاب: شادمان‌فر (که با حسین شهید شده بود) چندسالی از حسین بزرگتر بود. نمیدانم چه سری بود بین این دو که جور دیگری با هم رفیق شده بودند. من چیز زیادی از رابطه‌شان نمی‌‌دانم، ولی حسین گفته بود قول و قرارهایی با هم دارند. می‌گفت قرار است در یک روز و یک ساعت شهید شوند. به حرفش می‌خندیدم و می‌گفتم: بسه حسین، جلوی مردم این جوری نگو! میگن پسر حاج‌محمد چیزخور شده!... 📗 خرید با ۱۰درصد خفیف از سایت ناشر در * [اینجا](https://b2n.ir/t34342) * 🔗 🌿 @motigraphic 🔰 @inokhundi 🌐 www.inokhundi.ir
اینو خوندی
📚 ؟ 🥈 ─┅┅─┅──┅─═ঊ🔶ঈঈঈঈ═─ 📔 📝 📖 ۳۵۴ صفحه 📇 انتشارات ─═ঈঈঈ🔶ঊঈ═─┅─┅─┅┅─ 📌 اگر تا به حال به سفرکرده باشید، حتما کنار پارک شیرین مجسمه این زن تبر به دست را دیده‌اید... زنی که آقا در سخنرانی در دیدار با مردم گیلان غرب از آنها خواست که او و هویتش را برای خودشان حفظ کنند! آری همان بانوی غیور روستایی‌است که یک سرباز عراقی را کشت و دیگری را اسیر کرده و با دست بسته تقدیم رزمندگان اسلام کرده است... اگر به دنبال روایتی متفاوت از بانوان دفاع مقدس هستید فرنگیس کتاب خوبی‌است... فرنگیس روایت مردان و زنانی روستایی‌است که یکی درمیان جانبازند و هنوز با مین‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند. مردمی که جنگ برایشان در آن هشت‌سال تمام نشد و همچنان پشت سرهم، شهید و جانباز تقدیم انقلاب می‌کنند... به قول آقا بانو فرنگیس را باید بزرگ داشت... ➕ برشی از متن کتاب: نشستم و غذا خوردنشان را تماشا کردم. به آنها چای هم دادیم. با هم حرف می‌زدند. کنجکاو بودم بدانم چه می‌گویند. وقتی از مهاجر عراقی پرسیدم، خندید و گفت: « از تو می‌ترسند! می‌گویند نوبتی بخوابیم، نکند این زن ما را بکشد.» یکی از آنها نشست و دوتای دیگر خوابیدند! لحظه‌ای چشم از آن‌ها برنمی‌داشتیم. کنارشان نشسته بودم که مادرم برگشت و گفت : «وقتی می‌گویم فرنگیس مثل گرگ شده، دروغ نمی‌گویم!» اسیرها تا غروب پیش ما بودند. همه‌جا صدای بمب و خمپاره می‌آمد. دایی حشمت گفت: «فرنگیس، زود باش اسیرت را بیاور تا برویم و تحویل رزمنده‌ها بدهیم.» یکی از اسلحه‌ها را دستم گرفتم و با دایی و سه تا اسیر راه افتادیم. مادرم مرتب می‌گفت:«فرنگیس مواظب باش بلایی سرشان نیاوری.» ➕ خرید نسخه‌ی چاپی، صوتی و الکترونیک کتاب فرنگیس 👇 🌐 https://sooremehr.ir/book/2255 🔗 🌿 @motigraphic 🔰 @inokhundi 🌐 www.inokhundi.ir