‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
•إنْتَنکُرونۍفأنبنالحَسَـنگویٰآن.. • قٰآسِمبنالحَسَنعَلَیہِالسَلٰآم°💔° ▪️ششم #محرم #یاقاسم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸سرباز کوچک حسین، آن روز با گلوی پارهپاره مظلومیت پدر را فریاد زد و امروز هزاران سرباز مثل خودش را برای ظهور منتقم خون پدر دور هم جمع میکند.
▪️هفتم #محرم
#یاحضرتعلیاصغر(ع)🖤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
به تو محتاجیم
هم چون علیاصغر(ع) به آب ..
#عزیزم_حسیـن🖤
📌 ...اَللَّـهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاكِرينَ...
▫️عمه سادات، ذوالجناح را خونین و بدون سوار دید، پیکر ارباً اربا و ذبیح ششماهه دید.
شمر را روی سینه برادر و سر برادر را بر نیزه دید، اسارت امامش، جشن و پایکوبی مردم شام و مجلس شراب و هزار مصیبت دیگر دید، اما شکوه نکرد. با همه این مصائب فرمود: «ما رأیت الا جمیلا.»
▪️پیکرش که از سوریه برگشت، پدر و مادرش هر دو به شکرانه شهادتش نماز خواندند. مادرش میگفت: نه ما قابل بودیم و نه پسر ما قابلی داشت، این لطفی بود که خدا قسمت ما کرد.
#حسین_زمانت_را_دریاب ۷
شماها خیال میکنید مصیبت، خوردن تیر
به حلقوم حضرتعلیاصغر(ع) است؟!
اصلِ مصیبت طفل به میدان آوردن است؛
دو چیز از بابت این طفل دل را میسوزاند:
یکی آنکه حسین(ع) فرمود:
خودتان آبش دهید
یکی دیگر آنکه او را بلند کرد فرمود:
ببینید چطور رنگش زرد شده است
و دست و پا میزند ..
• علامهشوشتری(ره) •
#سخن_بزرگـان
آمد بالای سرت، پدری که خاطرهها داشت
از پدربزرگش و رفتار و کردار و رخسار تو
همه مروری بود بر هر چه خاطره داشت؛
وقتی رسید به تو دیگر
شبیه خاطرههایش نبودی
او کِی و کجا پدربزرگ را "إرباً إربا" دیده بود؟!
وای از لحظهای که حسین(ع) میخواست
محمّد ِ کربلایش را به خیمهها برگرداند!
#حضرت_علی_اکبر🖤
تجسّم ِ خاطرههای محمّدی!
چگونه میتوان وصف کرد
لحظهای را که حسین(ع)
صورت به صورتت گذاشت و گریست؟!
کاش خودت میگفتی
چه حسی داشتی وقتی که پدر
قامت خم کرد و گونهٔ غرقه در اشکش
را روی صورت خون آلودِ تو گذاشت ..
#حضرت_علی_اکبر🖤
امان از لحظهی
وداع ِ پدر و پسر؛
لحظهای که میشد فهمید
دیگر حسین(ع) دلی به
ماندن ِ علی اکبر(ع) نبسته💔))
هدایت شده از ‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
دعاےسلامتیآقا ..🌱↻
بـا هـم تـلاوت کنـیـم : )
بهنیابتازبرادرشھیدمان🍁
شھیدجـھادمغنیه ✨
اَینَالطالِبُبِدَمالمَقتولِبِکَربلا💔🍂
ـبِسْمِھأللّٰھِألخَلَقَألْمَهْدے(عج)᯽
ـصُبحِتوݩمُݩوربِھنگاهبرادَرجهـادۡ᯽
_اَلسَّلامُعَلێڪَێابَقیَّةأللّٰه(عج)
³ـصلواتهدیهبهآقاصاحبالزمان(عج)
السَّلامُعَلَيْكَيَابَقِيَّةَاللّٰهِفِيأَرْضِهِ
سلامبرتوایبهجاماندهیخدادرزمیناش
سلامحَضرتحُجَةِابْناِلْحَسَنْ(عج)🖤
#سلام_باباجان✋
#منتظرانه
#انس_با_قرآن جزء0⃣2⃣
#ختمصفحهچهارصد
#همراهترجمه✨
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
#التماس_دعا🦋
‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
#سخن_شهید🌼 " نحن هُنا يا والدي.. الحُسَينيّون الّذين يُقاتلون مع حُسينهم حين يدعوهم للنّزال! -بخش
38.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الجهاد🌿
مادر پریشان است ؛ تمام خاطرات پسرش از مقابل چشمش عبور میکند ؛ برق چشمانش ، قد رشیدش ، چهره زیبای پسرش را به یاد می آورد ؛ چشمش که به پیکر بی جان پسرش میافتد امیدهایش ناامید میشود💔!"
با خودش میگوید : یعنی واقعا جهاد رفت!؟
بیتابی امانش را بریده ، که پرچم گنبد آقاامامحسین(علیهالسلام) را میآورند..
ندای یاحسین(ع) طنین انداز میشود🌱
آرام میگیرد ، با خودش روضهی عاشورا را مرور میکند ، به روضهی علیاکبر(ع) که میرسد ، خجالت زده اشکهایش را پاک میکند :جهاد اربا اربا نیست!
بمیرم برای آقایمحسین(علیهالسلام)🍂
که جمع کردن پیکر پسرش ، از دشت برایش معمایی شده بود🥀!
صدای جهاد در گوشش میپیچد :
اماه انی راحل والملتقی عند الحسین(ع)
مادر من میروم وعده دیدار نزد امامحسین(ع)..
و خدا میداند با چه حالی ، به آغوش حسین(ع) رفت ...💔(:
#برادرم_جهاد 🖤
#کلیپ_جهادی🎥
#علیاکبرمدافعحرم🕊
‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
🔸سرباز کوچک حسین، آن روز با گلوی پارهپاره مظلومیت پدر را فریاد زد و امروز هزاران سرباز مثل خودش را
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بالا بلند بابا گیسو کمند بابا
اگه تو بری توی این غریبی
دل به کی ببنده بابا..💔
▪️هشتم #محرم
#یاحضرتعلیاکبر(ع) 🖤
در زیارت ناحیه مقدّسه خطاب به
حضرتعلیاکبر(ع) آمده است:
سلام بر تو! اى نخستین كُشته از تبار
بهترین بازمانده از نسلِ ابراهیم خلیل؛
درود خدا بر تو و بر پدرت
آن گاه كه دربارهات فرمود:
{خدا، بكُشد آن گروهى را كه تو را كُشت
پسرم! چه جرئتى بر خداى مهربان كردند
و چه جسارتى در هتکِ حرمت پیامبر(ص)،
پس از تو، خاک بر سرِ دنیا}
📌 ...اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا بْنَ رَسُولِ اللهِ…
▫️لشکر هلهله میکرد تا صدای علیاکبر(ع) به گوش لشکریان نرسد. اما شباهتش به پیامبر را چه میکردند؟
چشمها ناباورانه میدید، اما دلهایشان مشغول شمارش سکههای یزید بود.
▪️همیشه کار داشت؛ بعد از نمازها، دعای فرج نخوانده، تندی میرفت. جمعهها، خسته از کار هفتگی تا ظهر میخوابید؛ نه زبانی، نه مالی، نه قدمی... هیچگاه وقتی برای یاری امامش نداشت.
#حسین_زمانت_را_دریاب ۸
شیخجعفرشوشتری(ره) نوشته:
حسین(ع) در مصیبت علیاکبر(ع)
سه بار به حال احتضار و مشرف به مرگ شد:
اول: وقتی دید علیاکبر(ع) آمادۀ
رفتن به میدان است،
دوم: وقتی برگشت و از حضرت طلب آب کرد،
او را به سینه گرفت و از شدت غصه و اندوه
که نمیتوانست آب برای او آماده کند،
حالت احتضار به او دست داد،
سوم: وقتی علیاکبر(ع) از اسب افتاد
و پدر را صدا زد،
که سکینۀکبری(س) میگوید:
لَمّا سَمِعَ أبی صوتاً وَلَدِه نَظَرتُ إلَیه
وقتی صدای اکبر را شنید
من پدر را نگاه کردم
فَرَأیتُهُ قَد أشرَفَ عَلَی الموت
دیدم مشرف به مرگ شده است
وَ عَناهُ تَدورانِ کَالمُحتًضَر
دو چشمش مثل آدم محتضر میگردد
وَ جَعَلَ یَنظُرُ الأطرافَ الخِیمَة
اطراف خیمه را نگاه میکند
نزدیک است روح از بدنش برود ..
#سخن_بزرگـان
گفتهاند که تو رفتی آب بیاوری
و مَشکت را سوراخ سوراخ کردند
و آرزویَت را شهید؛
و تو که شرمَت میآمد
از روی رقیه(س) و علیاصغر(ع)،
نخواستی که بَرَت گردانند سوی خیمهها؛
امّا دلِ من چیز دیگری میگوید،
میگوید: عالم همه آفریده شد
تا خداوند پرستیده شود
تا همه چیز و همه کس بندگی کنند
و تو در کربلا قلّهٔ بندگی بودی
میان ِ اصحاب حسین(ع)،
پس باید تو را جداگانه دید
و ضریحت را جداگانه بوسید،
خدا دوست داشت هر که زائر کربلا میشود
جدا به سراغ تو بیاید و عرض ادب کند،
عرض ادب به تو
عرض ارادت به ساحت بندگی است ..
#یا_حضرت_ابالفضل(ع)🖤
هدایت شده از ‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
دعاےسلامتیآقا ..🌱↻
بـا هـم تـلاوت کنـیـم : )
بهنیابتازبرادرشھیدمان🍁
شھیدجـھادمغنیه ✨
اَینَالطالِبُبِدَمالمَقتولِبِکَربلا💔🍂
ـبِسْمِھأللّٰھِألخَلَقَألْمَهْدے(عج)᯽
ـصُبحِتوݩمُݩوربِھنگاهبرادَرجهـادۡ᯽
_اَلسَّلامُعَلێڪَێابَقیَّةأللّٰه(عج)
³ـصلواتهدیهبهآقاصاحبالزمان(عج)
▪️او گفته که در روضه عباس(س) میآید!
الهی بحق العباس(ع) عجللولیکالفرج🤲
سلامحَضرتحُجَةِابْناِلْحَسَنْ(عج)🖤
#سلام_باباجان✋
#منتظرانه
#انس_با_قرآن جزء0⃣2⃣
#ختمصفحهچهارصدویکم
#همراهترجمه✨
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
#التماس_دعا🦋
‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
#زندگینامه🔖!" #قسمت_هفتادوسوم🌿" در ماه محرم سال 1431 هجری قمری ، مربوط به سال 2010 میلادی ، شهید
#زندگینامه🔖!"
#قسمت_هفتادوچهارم🌿"
جهاد از سال2010 هیچ سینه زنی را که در موکب انجام میشد را ترک نکرد!
همیشه تماس میگرفت و تاکید میکرد که حتما باید سه چیز آماده باشد، کفن، سربند و چفیه ...
او در ایام عزاداری از مکان و زمان عزاداری پرسوجو میکرد ، تا اطلاعات دقیق بدست آورد ؛ در محرم 2014 پیامی داد و گفت: من فردا سر وقت میآیم ، وسایل من را فراموش نکنید!
اما اتفاقی که در روز عزاداری افتاد؛ سر قرار نیامد و گوشی خود را بدون هیچ هماهنگی و خبری خاموش کرد ...
تا بعد از تمام شدن روز دهم محرم، در همان روز یکی از دوستان به او پیامی داد و نوشت: منتظر تو بودم چون هر سال بهم قول دیدن میدادیم. اما دوستش بعد از شهادت جهاد علت نبود جهاد در آن روز را فهمید ..💔
‹📸🌿›⇠قسمت¹
#برادرم_جهاد 🖤
#زندگی_به_سبک_برادر 🕊
‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
بالا بلند بابا گیسو کمند بابا اگه تو بری توی این غریبی دل به کی ببنده بابا..💔 ▪️هشتم #محرم #یاحضرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جنگاوری غیور باشد یا سقّای کودکان، برایش فرقی نمیکند. اطاعت محض است. نقطهٔ تسلیم است در برابر امام زمانش؛ لطف آنچه تو اندیشی، حکم آنچه تو فرمایی.
▪️نهم #محرم
#یاحضرتابالفضلالعباس(ع)🖤
اهل حرم آرامش داشتند؛
حافظ الخیام است
ابوالقربه است
پدر ِ مشک است، سقّا است
تا عبّاس هست امید آب هم است
تا عبّاس هست یعنی پدر تیر نخورده است یعنی اباعبداللّٰهالحسین(ع) سلامت است
"یَا کَاشِفَ الکَرب عَن وَجهِ الحُسَین"
#یا_حضرت_ابالفضل(ع)🖤
در زیارت ناحیه مقدّسه خطاب به
حضرتعباس(ع) آمده است:
السَّلامُ عَلَی أبى الفَضلِ العَبّاسِ
بنِ أمیرِ المُؤمِنینَ، المُواسى أخاهُ بِنَفسِهِ
الآخِذِ لِغَدِهِ مِن أمسِهِ، الفادى لَهُ الواقى
السّاعى إلَیهِ بِمائِهِ، المَقطوعَةِ یَداهُ
سلام بر اباالفضل عبّاس فرزند امیرمؤمنان(ع)
از خود در گذرنده با جان برای برادر
برگیرنده از دیروزش برای فردایش
فداییِ او، نگهدارنده، کوشنده برای
رساندن آب به او، و کسی که
دستهایش بُریده شد ..
📌 ...اِنّي سِلْمٌ لِمَنْ سالَمَكُمْ...
▫️شب تاسوعا، شب عشق و عاشقی بود. صورتهایشان گل انداخته بود. نمازها طعم دیگری داشت، طعم خداحافظی. نگاهها، عاشقانه مولایشان را بغل میکردند و چهرهٔ عباس، دیدنیتر از همیشه بود.
▪️نخستین بار بود که به پیادهروی اربعین میآمد. از آنهمه مهماننوازی عراقیها متعجب بود. میگفت: باورش سخته! ما هشتسال با اینها جنگیدیم، ولی حالا اینطور عاشق هم هستیم.
پدر گفت: قصهٔ حزب بعث از مردم جداست؛ اگه امروز دلهای دو ملت ایران و عراق به هم نزدیکه، فقط به خاطر حبّ حسینه. حبّ الحُسَین یجمعنا.
#حسین_زمانت_را_دریاب ۹
و تمام جان و محبّت ما
برای اویی که چون حضرت ماه؛
عمو و پنـاه مـا بود
و مثل او بین دست و تنش فاصله افتاد..
#جانفدا🖤
#علمدار_انقلاب