📌 ...اَللَّـهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ حَمْدَ الشّاكِرينَ...
▫️عمه سادات، ذوالجناح را خونین و بدون سوار دید، پیکر ارباً اربا و ذبیح ششماهه دید.
شمر را روی سینه برادر و سر برادر را بر نیزه دید، اسارت امامش، جشن و پایکوبی مردم شام و مجلس شراب و هزار مصیبت دیگر دید، اما شکوه نکرد. با همه این مصائب فرمود: «ما رأیت الا جمیلا.»
▪️پیکرش که از سوریه برگشت، پدر و مادرش هر دو به شکرانه شهادتش نماز خواندند. مادرش میگفت: نه ما قابل بودیم و نه پسر ما قابلی داشت، این لطفی بود که خدا قسمت ما کرد.
#حسین_زمانت_را_دریاب ۷
شماها خیال میکنید مصیبت، خوردن تیر
به حلقوم حضرتعلیاصغر(ع) است؟!
اصلِ مصیبت طفل به میدان آوردن است؛
دو چیز از بابت این طفل دل را میسوزاند:
یکی آنکه حسین(ع) فرمود:
خودتان آبش دهید
یکی دیگر آنکه او را بلند کرد فرمود:
ببینید چطور رنگش زرد شده است
و دست و پا میزند ..
• علامهشوشتری(ره) •
#سخن_بزرگـان
آمد بالای سرت، پدری که خاطرهها داشت
از پدربزرگش و رفتار و کردار و رخسار تو
همه مروری بود بر هر چه خاطره داشت؛
وقتی رسید به تو دیگر
شبیه خاطرههایش نبودی
او کِی و کجا پدربزرگ را "إرباً إربا" دیده بود؟!
وای از لحظهای که حسین(ع) میخواست
محمّد ِ کربلایش را به خیمهها برگرداند!
#حضرت_علی_اکبر🖤
تجسّم ِ خاطرههای محمّدی!
چگونه میتوان وصف کرد
لحظهای را که حسین(ع)
صورت به صورتت گذاشت و گریست؟!
کاش خودت میگفتی
چه حسی داشتی وقتی که پدر
قامت خم کرد و گونهٔ غرقه در اشکش
را روی صورت خون آلودِ تو گذاشت ..
#حضرت_علی_اکبر🖤
امان از لحظهی
وداع ِ پدر و پسر؛
لحظهای که میشد فهمید
دیگر حسین(ع) دلی به
ماندن ِ علی اکبر(ع) نبسته💔))
هدایت شده از ‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
دعاےسلامتیآقا ..🌱↻
بـا هـم تـلاوت کنـیـم : )
بهنیابتازبرادرشھیدمان🍁
شھیدجـھادمغنیه ✨
اَینَالطالِبُبِدَمالمَقتولِبِکَربلا💔🍂
ـبِسْمِھأللّٰھِألخَلَقَألْمَهْدے(عج)᯽
ـصُبحِتوݩمُݩوربِھنگاهبرادَرجهـادۡ᯽
_اَلسَّلامُعَلێڪَێابَقیَّةأللّٰه(عج)
³ـصلواتهدیهبهآقاصاحبالزمان(عج)
السَّلامُعَلَيْكَيَابَقِيَّةَاللّٰهِفِيأَرْضِهِ
سلامبرتوایبهجاماندهیخدادرزمیناش
سلامحَضرتحُجَةِابْناِلْحَسَنْ(عج)🖤
#سلام_باباجان✋
#منتظرانه
#انس_با_قرآن جزء0⃣2⃣
#ختمصفحهچهارصد
#همراهترجمه✨
اَللّهُمَّعَجِّللِوَلیِّکَالفَرَج
#التماس_دعا🦋
‹🇮🇷شهیدجهادعمادمغنیه🇵🇸›
#سخن_شهید🌼 " نحن هُنا يا والدي.. الحُسَينيّون الّذين يُقاتلون مع حُسينهم حين يدعوهم للنّزال! -بخش
38.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
بسم رب الجهاد🌿
مادر پریشان است ؛ تمام خاطرات پسرش از مقابل چشمش عبور میکند ؛ برق چشمانش ، قد رشیدش ، چهره زیبای پسرش را به یاد می آورد ؛ چشمش که به پیکر بی جان پسرش میافتد امیدهایش ناامید میشود💔!"
با خودش میگوید : یعنی واقعا جهاد رفت!؟
بیتابی امانش را بریده ، که پرچم گنبد آقاامامحسین(علیهالسلام) را میآورند..
ندای یاحسین(ع) طنین انداز میشود🌱
آرام میگیرد ، با خودش روضهی عاشورا را مرور میکند ، به روضهی علیاکبر(ع) که میرسد ، خجالت زده اشکهایش را پاک میکند :جهاد اربا اربا نیست!
بمیرم برای آقایمحسین(علیهالسلام)🍂
که جمع کردن پیکر پسرش ، از دشت برایش معمایی شده بود🥀!
صدای جهاد در گوشش میپیچد :
اماه انی راحل والملتقی عند الحسین(ع)
مادر من میروم وعده دیدار نزد امامحسین(ع)..
و خدا میداند با چه حالی ، به آغوش حسین(ع) رفت ...💔(:
#برادرم_جهاد 🖤
#کلیپ_جهادی🎥
#علیاکبرمدافعحرم🕊