『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
. اولیــن بـار وقتۍ مَـردم بـا چـهره #جهاد_مغنیه آشـنا شـدند، ڪه او در مراسـم ختـم والده #سردار_
#شهید_جهاد_عماد_مغنیه :
«مـا در مواجهـه بـا مـرگ
رسیـدن به #شهادت و بزرگـی را انتخاب ڪرده ایم؛
ما فرزنـدان ڪسانی هستیـم ڪه مـرگ راه آنها را نمـیشناسد؛
چرا ڪه آنها بهوسیلـه مـرگ در #مسیر_خدا صعـود ڪردهاند
و به زندگـی و نشـاط و بشـارت دست یافـتند؛
زندگی ڪه جــز ڪسی که ابـرها از دیدگـانش ڪنار رفتنـد
آن را احسـاس نمیڪند؛ از ایـن رو آنچـه را ڪه کسی ندیـده میبیند
و آنچه ڪه بـه قلب ڪسی خـطور نڪرده به قلـب وی خطـور میڪند.
ما فرزندان ڪسانی هستیـم
ڪه در راه دفـاع از مـرزهـای وطـن جـز زیـبایی چیـزی ندیدند.
وطنـی ڪه ما شَـرم داریـم آنـرا رها ڪنیم هـر چقـدر تهـدید هـم باشد؛
ما سربلـند میایستیـم و افتـخار میڪنیم ڪه مـیوههای سـالها جـهاد با چشمانـی باز هستیـم، با اختیـار و اخـلاص،
چشمانی ڪه با عِـشق و اراده با شهادت بسـته شدند.
ما فرزنـدان مدرسـهای هسـتیم ڪه در آنـجا یاد گرفتـیم آزاد زندگی ڪنیم
ما امنیـت را از دشمـن التمـاس و گـدایی نمیڪنیم؛
ما حـق خـود را با خـونهایمـان ڪه بـرای سربلنـدی نذر شده
و بـر آزادگۍ ایسـتاده است، باز پس مـیگیریم.
ما یـاد گرفتیـم ڪه اگـر سلاحـت را در جـنگ خونین بـیرون نیاوری،
بردهای خواهۍ شـد در بـازار بـرده فروشان ڪه رحـم و مروتی دیگر در آنجا نیست….
•😍💛•
مَجـݩـوݧاگَرچه چَندیسـٺ،
دَسټازجُـنـۅݩڪِـشــیـدهـ🌿
لُطفـاًبـہاوبِـگۅییـڋ،
لـیـلآاِدامـہدآرَد...😉
✨
#بیو 🌱
°•°ʝoɨn↓
∞ @Gordane118
500 (5).mp3
5.18M
هوا هوای #فاطمیه ی جبهه ها...
#محمدحسین_حدادیان
به زبانی که گناه لالش کرده میخوانمت.
علی(ع) چه دیدهست از صحرای محشر که میگوید
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُکَ الاَْمانَ؛
علی که این را میگوید ما چه بگوییم ما چه کنیم؟
خدایا ؛
| من سخت به رحمتت امید بستم |❤️
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
🌷ای شهـدا ؛ از چشمانـتان ، از امتداد نگاه روشنتان ، میتوان یافت ، مسیر "شهادت " را #فرمانده_جوان_
▪️ چقدر جهاد را دوست داشت، بعد از شهادت جهاد همیشه میگفت جهاد را الگوی نسل جدید کنید. حالا این عکس را میشود در بهشت تصور کرد. دیگر برای همیشه باهم هستند
#جهاد_عماد_مغنية
#سردار_دلها🌴
#چقدردلتنگ_سردارم_خدایا😭
@Karbala_1365
#سردارسلیمانی و
#شهیدمحمدحسین_بشیری
°
تمام شعرهایی که گفته ام
یا شاید بگویم
نامه های عاشقانه ای هستن
که با دل و جانم
نوشته ام
تو هم با دل و جان بخوان
بگذار تمام شهر بفهمند
من
عاشق ترین شاعر دیوانهِ این شهرم
🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋🦋
@Karbala_1365
•| #دمیباشهدا |•🍀
دلتون رو گرفتار این پیچ و خم دنیا نکنید، این پیچ و خم دنیا انسان رو به باتلاق می برد و گرفتار می کند ازش نجات هم نمیشه پیدا کرد.
#شهیداحمدکاظمی
#کلام_شهید
#مردان_بیادعا
#حدیث_عشق♥️
گاهی خدا را صدا بزن
بی آنکه بخواهی ا او گله کنی
بی آنکه بگویی
چرا؟
ای کاش
بی آنکه نداشتن ها و نبودن ها را
به او نسبت دهی
گاهی خدا را به خاطر خدا بودنش
صدا بزن......
گاهی توی خلوت شب برو زیر سقف آبی آسمون!!
سرت رو بگیر بسمت آسمون...چشمات رو ببند .. دستات رو تا مرز عشق بالا بگیر.. بالاتراز سر که حد در دعاست.. کمی آرام شو و بعد بی آنکه به کسی و چیزی فکر کنی
زیر لب طوری که فقط خودت صدای خودت رو بشنوی آرام و زیبا با صدای قلبت بگو:
✨ #اللهم_عجل_لولیک_الفرج✨
اونقدر بگو تا آرام بشه اون قلبی که همیشه منتظر دعای ماست...
#السلام_علیک_یاصاحب_الزمان
#شبتون_مهدوی
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
گاهی توی خلوت شب برو زیر سقف آبی آسمون!! سرت رو بگیر بسمت آسمون...چشمات رو ببند .. دستات رو تا مرز
✨شیخ رجبعلے خیاط تعریف میکرد :
❄️در نیمه شبے سرد زمستانے
در حالے که برف شدید میبارید و تمام کوچه و
خیابان ها را سفید پوش کرده بود ؛
از ابتداے کوچه دیدم که در انتهاے کوچه کسے
سر به دیوار گذاشته و روے سرش برف نشسته است!
❄️باخود گفتم شاید معتادے دوره گرد است که
سنگ کوب کرده!
جلو رفتم دیدم او یک جوان است!
او را تکانے دادم!
بلافاصله نگاهم کرد و گفت چه میکنے !
گفتم : جوان مثه اینکه متوجه نیستے !
برف، برف ! روے سرت برف نشسته!
ظاهرا مدت هاست که اینجایے
خداے ناکرده مے میرے!!!
🔹جوان که گویے سخنان مرا نشنیده بود!
با سرش اشاره اے به روبرو کرد!
دیدم او زل زده به پنجره خانه اے!
فهمیدم " عاشـــــ💔ـــــق " شده!
🔹نشستم و با تمام وجود گریستم !!!😭
جوان تعجب کرد ! کنارم نشست !
گفت تو را چه شده اے پیرمرد!
آیا تو هم عاشـــــق شدے؟!
🔹گفتم قبل از اینکه تو را ببینم فکر میکردم عاشـــــقم!
☘ عاشـــــق مـــــهدے فاطـــــــمه ☘
ولے اکنون که تو را دیدم چگونه براے رسیدن به
عشقت از خود بے خود شدے فهمیدم
من عاشق نیستم و ادعایے بیش نبوده !😔
مگر عاشق میتواند لحظه اے به یاد معشوقش نباشد!!!
🍃 الّلهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَــــ الْفَــرَج 🍃
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
✨شیخ رجبعلے خیاط تعریف میکرد : ❄️در نیمه شبے سرد زمستانے در حالے که برف شدید میبارید و تمام کوچه و
.
دلم نیومد این پست رو قرار ندم .. دیگه واقعا شبتون مهدوی
شهید بشیم إن شاءالله❤️
✨بسم الله القاصم الجبارین✨
🍃🌸
تقـــدیم به ســـاحت مقـــدس قطب عالــم امڪان #حضـــرتصـاحـبالــزمان
【عجل الله فرجه】
السَّلامُ علیڪَ یا بقیَّةَ اللهِ یا اباصالحَ المَهدے یاخلیفةَ الرَّحمن و یاشریڪَ القرآن ایُّها الاِمامَ الاِنسُ و الجّانّ
سیِّدے و مَولاے الاَمان الاَمان الاَمان
⊰❀⊱و #سـلامبرسـالارشهیـــدان
اَلسَّلامُ عَلَيْڪَ يا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَے الاَْرْواحِ الَّتے حَلَّتْ بِفِناَّئِڪَ عَلَيْڪَ مِنّے سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقيتُ وَ بَقِےَ اللَّيْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّے لِزِيارَتِڪُمْ
اَلسَّلامُ عَلَے الْحُسَيْنِ وَ عَلے عَلِےِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَ عَلے اَصْحابِ الْحُسَيْـــن
@Karbala_1365
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_امام_زمانم
#سلام_آقای_من
#سلام_پدر_مهربانم
امید غریبانه تنها کجایی
چراغ سر قبر زهرا کجایی
🌹تعجیل درفرج #پنج صلوات🌹
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
° مخاطب كه تو باشى، مگر جز عاشقانه هاىِ پر از دلتنگى، متن ديگرى هم مى شود نوشت؟! اصلاً براى از "تو
🦋
💖 #مهمان_ویژه_شهدا💖
✨امروز توفیقی شد و به گلزارشهدای #همدان(باغ بهشت) رفتیم هنگام زیارت شهدا کم کم بسمت مزار پاک #شهیدمحمدغفاری رسیدیم که سعادت یارمان شد و #مادر بزرگوارشان را هم زیارت کردیم.❤️ و متوجه شدیم فردا #تولد محمد است.😍🍃
امشب مادرشهیدغفاری #مهمان_ویژه_شهدا در کانال ما شدند❤️ و امیدواریم حضورگرمشان در کنار ما همیشه ادامه داشته باشد.
این نعمتهای زیبا و عزیز را از محبت های شهدا می دانیم که آرزومندیم شفیعمان باشند و در دنیا وآخرت دستگیرمان...
إن شاءالله
🌱خادم کانالِ
#کربلاجاریست_تاشهادت
تنها کانال معرفی #شهدای_کربلای۴🌾
@Karbala_1365
#و_اما_حکایتی_از_یک_عشقبازی💕
👣ارتفاعات جاسوسان در سردشت دیگر برای #صابرین جای شناخته شده ای است. جایی که تعداد زیادی از رزمندگان مظلوم این یگان، در درگیری با #اشرار گروهک #تروریستی_پژاک برای دفاع از خاک کشور به #شهادت رسیدند.🌹❣🌹
و شهیدمحمدغفاری نیز در ۱۳ شهریور سال ۱۳۹۰ در #ارتفاعات_جاسوسان جزء یکی از این پرستوهای خوشنام شد و به شهادت رسید.🌹
@Karbala_1365
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#و_اما_حکایتی_از_یک_عشقبازی💕 👣ارتفاعات جاسوسان در سردشت دیگر برای #صابرین جای شناخته شده ای است. جا
🌺روایت پدر و مادر #شهید_غفاری از دوران کودکی تا شهادت #محمد…❣
🍃🌱
🌸سال ۶۲ بود که ازدواج کردم.
همسرم همزمان در #جبهه به عنوان جهادگر حضور داشت. #محمد اولین فرزندی بود که خداوند به ما عطا کرد.🦋
زمانی که محمد را باردار بودم هر شب باوضو می خوابیدم. زمانی هم که به او شیر می دادم وضو داشتم.🦋 محمد خیلی باهوش و با احساس بود. همه چیز را خیلی زود یاد می گرفت. شنیده بودم که اگر کسی۳ پسر داشته باشد و اسم یکی را محمد نگذارد در حق رسول الله(ص) جفا کرده. لذا #نام_او_محمد_شد.
#سی_ام دی ماه ۱۳۶۳ همزمان با اذان صبح دیده به جهان گشود ، تقارن جالب اینجا بود که #عروج محمد هم دقیقا همزمان با نماز صبح بود.
🌱 گرما بخش زندگی ما بود یادم هست که تازه می خواست به حرف بیفتد ، معمولا بچه ها اول اسم پدر و مادر را یاد میگیرند . اما محمد میگفت:الله اکبر خمینی رهبر…❤️
✨خیلی به #حضرت_علی_اکبر(ع) علاقه داشت و به من می گفت : حضرت علی اکبر خیلی غریب و ناشناخته است…💔
در عین اینکه ظاهر بسیار جدی ای داشت، در رابطه برقرار کردن با دیگران بسیار مصمم و پیشقدم بود. همیشه در هر محیطی وارد میشد سریعا با افراد آن جمع دوست میشد وخودش را در دل آنها جا میکرد. از حرف زدن با دیگران لذت می برد . به همه کودکان توجه خاصی داشت. بعد از شهادت محمد خیلی از بچه ها برایش گریه می کردند.❣🍂
@Karbala_1365
قسمت اول
#ادامه_دارد👇
『شـُ℘َـدٰآۍِڪـَـرْبَلآۍِ۴🕊』
#شهیدمحمدغفاری❤️ @Karbala_1365
#قسمت_دوم
🍃
🌱پنج سالش بود که از طرف محل کارم به #جمکران رفتیم.
وقتی داشتیم از اتوبوس پیاده می شدیم. محمد جلوتر رفت و افتاد توی جوی آب و سرش شکست. من هم نگران محمد بودم و هم نگران اینکه نکند گریه کند و حواس مردم را در حین خواندن #دعای_کمیل پرت کند.
بردمش کنار حسینیه کاشانی ها که درمانگاه بود. در تمام این مدت که بردم و آوردمش و سرش را بخیه کردند گریه نکرد، ترسیدم، پیش خودم گفتم : چرا بچه گریه نمی کند، نکند اتفاقی برایش افتاده است. رفتیم نشستیم، خواباندمش کنار خودم. محمد گفت : بابا خوشت آمد که من گریه نکردم؟😉😊
🌸چند سالی مانده بود تا مکلف شود که به #مشهد رفتیم. از همان جا نمازش را شروع کرد. حتی به برادر کوچکش هم نماز را یاد داد. در مسجد امام حسن(ع) اذان و تکبیر می گفت.
دوران راهنمائی که بود هیئت می رفت. این هیئت روزهای جمعه منازل اعضای هیئت برنامه داشت. #شهیدمصطفی_احمدی_روشن هم توی این هیئت بود. حتی یکبار همراه شهید احمدی روشن به منزل آمده بود.
🌼 #محمد رشته تجربی درس می خواند با اینکه در #بسیج و هیئت بسیار مشغول بود اما از شاگردهای ممتاز بود در کنکور شرکت کرد کارشناسی تغذیه دانشگاه خرم آباد قبول شد اما نرفت؛ برای پسر درس خوانی مثل محمد رشته پایینی بود . خیلی تلاش کرد کنکور سال بعد شرکت کرد، رشته دندان پزشکی دانشگاه #شیراز قبول شد #همه_بهش_میگفتند_آقای_دکتر_اما_پاسدار_شد.. پاسدارشدن را به دکتر بودن ترجیح داد.
#عاشق_سپاه_بود. دانشگاه امام حسین(ع) درس خواند، با همکاری یکی از فرمانده هان در زمینه مسائل نظامی کتاب نوشت. اعتقاد داشت که باید اطلاعات و سطح آگاهی اش بالا برود.
هر سال در ایام محرم به مناسبت شهادت سرور و سالار شهیدان #اباعبدالله_الحسین در منزل مان مراسم عزاداری برپا میکردیم تا اینکه بنا بر گفته خود محمد : یکی از همان روزها (محرم ۱۳۸۸)، بعد از مراسم خیلی خسته شده بودم آخرشب بود خوابیدم کمی قبل از اذان صبح بود که در خواب #شهیدعلی_چیت_سازیان را دیدم، چند نفری هم همراه ایشان بودند که من نشناختم. ایشان رو به من کرد و گفت: حتما به مراسم شما می آیم و به شما سر می زنم. درحالیکه لبخند قشنگی روی لبانش نقش بسته بود که زیبایی و نورانیت چهره اش را دو چندان می کرد.💖 دلتنگی شدیدی مرا احاطه کرد و دوست داشتم که با آنان باشم، موقع خداحافظی گفتم: #علی_آقا من میخواهم همراه شما بیایم ، گفت: شما هم می آیی اما هنوز وقتش نرسیده است…
@Karbala_1365
#ادامه_دارد👇
#قسمت_سوم
✨
❣همیشه می گفت:
#من_در_بین_دوستانم_اضافه_ام. اینها در یک سطح بالایی از تقوا هستند.
ولی من به او میگفتم یک کاری بکن که اگر اتفاقی برایت افتاد، پیش خدا روسفید باشی.
شب ۲۱ ماه رمضان سال ۹۰ آمد #همدان، شب احیا بود. من و محمد ساعت یک و نیم رفتیم به مادرم سر زدیم. کمی طول کشید، گفتم : احیا دیر نشود، گفت : #مادر_احیای_من_تویی💞 من به خاطر تو آمدم همدان. تنم لرزید.
پیش خودم گفتم : محمدم شهادتش نزدیک است.
ساعت دو من را گذاشت خانه و رفت احیا و با همه دوستانش هم خداحافظی کرد. آن شب هم ظرفهای افطاری را شست و هم ظرفهای سحری را، اذان صبح را که می گفتند، وقتی در صورتش نگاه کردم، فهمیدم که این پسر ماندنی نیست.✨ همیشه می گفت : جای ماندن در این دنیا نیست، سرم را بالا و یا پائین بگیرم همه می شود گناه..
بعداز رفتنش ساعت ۲۰ دقیقه به هشت به ما اطلاع دادند که محمد پر کشیده است...🕊❣
#پایان
#شهادت_هنرمردان_خداست
@Karbala_1365