eitaa logo
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
2هزار دنبال‌کننده
9.5هزار عکس
3.6هزار ویدیو
1.3هزار فایل
⚘﷽⚘ تقدیم محضر مولی صاحب الزمان علیه السلام #قرائت_تجوید_حفظ_تفسیر_تدبر #قرآن_ونهج_البلاغه با همکاری اساتید محترم تدبر، قرائت، تجوید و حفاظ کل قرآن کریم آیدی مدیر کانال⏬ @V012345 کانال های دیگر ما :کانال گیف استیکر⏬ https://eitaa.com/stikerrrr
مشاهده در ایتا
دانلود
🍂 🍃 💠آشنایی با معنا و مفاهیم و قرآن کریم 🔻در تعریف تجوید آمده👇 🔺التجوید اِخراجُ کلِّ حَرف مِن مَخرَجِه مَع اِعطائِه حَقَّه وَمُستَحَقَّه(تلفظ هرحرفی از مخرج آن بادرنظرگرفتن ورعایت حق حرف"صفات ذاتی که لازمه حرف است" و مستحق حرف "احکام وصفات عارضی که براثر ترکیب حروف ناشی میشود"). 📌باتوجه به این معنا،تجوید شامل سه بخش است: ① شناخت مخارج حروف وتلفظ حرف از جایگاه و مخرج آن ②شناخت ورعایت حق حرف(صفات ذاتی که خروف هم مخرج را ازهم متمایز میکند) ③شناخت ورعایت مُستحَق حرف(احکام وصفات عارضی که براثر ترکیب حروف ناشی میشوند) ♻️پس موضوع علم تجوید👇 🔻تلفظ صحیح کلمات وآیات قرآن از نظر مخارج وصفات حروف 🔺تجوید باعث زیبایی قرآن است. 💢آنچنان که امام رضاعلیه السلام💢 فرمودند: حَسِّنوا القرآنَ بِاَصواتِکُم فاِنَّ الصُّوتَ الحَسَنَ یَزیدُ القرآنَ حُسنا.✔️ @KhatmeNoor
🍃🍃🍃🍃 آفات تهمت قسمت اول (۱): تعریف تهمت ((تهمت )) از ریشه ((وهم ))، به معناى اظهار گمان بدى است که به دل انسان راه یافته است . هر رفتارى از مجموعه رفتارهاى انسان که در جامعه پدیدار مى شود، به دو گونه قابل تفسیر و برداشت است : برداشتى((خوب و مثبت ))، و برداشتى ((بد و منفى )). در تهمت ، انسان از رفتار، گفتار یا حالت دیگرى ، برداشت ((بد و منفى ))مى کند که البته این برداشت ، گاه به خود رفتار باز مى گردد به این معنا که خود رفتار، ناپسند و ناشایست تلقى مى شود، و گاه از آن رفتار، صفات درونى و ویژگى هاى ناپسند برداشت مى شود بى آن که خود رفتار بد و ناپسند باشد که در این صورت ، رفتار، فقط به منزله آینه و نماى آن صفت درونى گرفته مى شود؛ یعنى گاه ((تهمت )) درباره زشتى ذات عمل و خود رفتار است ، و گاه عمل و رفتار پلى قرار داده مى شود تا برخى از زشتى هاى درونى به شخص نسبت داده شود. تفاوت سوءظن با تهمت هر گاه کسى از رفتار، گفتار یا حالات دیگران برداشت بدى داشته باشد، ولى این برداشت ، فقط در درونش پنهان بماند و آشکار نشود، به ((سوءظن )) (بدگمانى ) مبتلا شده است ؛ ولى اگر برداشت ناشایستش را اظهار کرد، به رفتار او((تهمت )) گفته مى شود؛ پس ‍ تفاوت ((سوءظن )) و ((تهمت )) در آشکار کردن گمانى است که از رفتار دیگرى برداشت شده است. تفاوت بهتان با تهمت در ((بهتان )) انسان مى داند کسى که به او نسبت ناروا مى دهد، کار نادرستى انجام نداده است ؛ ولى از روى اغراض و خواسته هاى نفسانى ، همانند دشمنى ، کینه و حسد، صفت یا رفتار ناشایستى را به او نسبت مى دهد؛ اما در تهمت ، انسان برداشت خویش از رفتار دیگرى را مدنظر قرار مى دهد و او را متهم مى سازد؛ در حالى که نمى داند این رفتار از او سر نزده است ؛ براى نمونه اگر انسان ، شخصى را با سلاح گرم در کنار مقتولى مشاهده کند و به او نسبت قتل بدهد؛ در حالى که مى داند قاتل نیست ، رفتارش ((بهتان )) نامیده مى شود و اگر نداند او قاتل نیست ، به رفتار او((تهمت )) گفته مى شود. سرچشمه تهمت ، ((سوءظن )) است . بدگمانى به کردار، گفتار یا حالات دیگران ممکن است موجب شود شخص چه در حضور و چه در غیاب ایشان تهمت بزند؛ پس سوءظن مى تواند به تهمت بینجامد؛ به این گونه که در سوءظن ، برداشت انسان از عمل ، سخن یا حالت دیگرى ، برداشتى بد در درون خود او است و ممکن است به سبب عواملى از درون انسان به بیرون تراوش کند؛ یعنى به دیگران اظهار شود که در این صورت به تهمت تبدیل مى شود. اخلاق الاهی جلد چهارم ، آفات زبان//استاد آیت الله مجتبى تهرانى 🔵 دارد...... @KhatmeNoor
🌸🌸🌸 آفات قسمت دوم اقسام تهمت : آشکار کردن گمان نادرست و اظهار آن ، به دو صورت ممکن است : ۱ – اظهار حضورى گاه تهمت زننده ، رفتار یا ویژگى زشتى را در حضور خود متهم ، به او نسبت مى دهد و مدارک و اسناد این نسبت که مى تواند شامل عمل ، سخن یا حالتى از او باشد را نیز ارائه مى کند. ۲ – اظهار غیابى گاه تهمت زننده در حضور فرد چیزى بیان نمى کند؛ بلکه در غیابش به او رفتار یا صفت ناپسندى را نسبت مى دهد که این امر دو حالت دارد: الف . تهمت زننده فقط نتیجه برداشت خود را از رفتار شخص در غیابش به او نسبت مى دهد و از خود رفتار، سخنى به میان نمى آورد به این معنا که تهمت زننده نمى گوید به دلیل دیدن چه رفتارى از متهم ، چنین برداشتى از او داشته است ؛ البته تفاوتى نیست بین آن که برداشت او از رفتار متهم در برخورد با خود او باشد یا دیگران ؛ زیرا در هر دو صورت ، اظهار بدگمانى شده و حقیقت تهمت پدید آمده است . ب . خود آن رفتار، گفتار یا صفات را نقل مى کند؛ سپس برداشت خود از آن را به دیگران ارائه مى دهد. زشت ترین مصداق تهمت تهمت ، ابراز کردن گمان بد به دیگرى است که از زشت ترین مصادیق آن ، این است که انسان در آغاز کار، شخصى را امین و معتمد خود کند و کارى را به او واگذارد؛ سپس به او سوءظن یافته ، این بدگمانى را به شخص ‍ بگوید. امام جعفر صادق (علیه السلام ) از قول پیامبر (صلى الله علیه و آله و سلم ) روایت کرده است : لیس لک ان تتهم من ائتمنته . حق ندارى به کسى که او را امین خویش ساخته اى ، تهمت بزنى . ((حال و ملکه ))زشت تهمت تهمت از رذایل نفسانى چون دشمنى ، حسد، شهوت یا غضب سرچشمه مى گیرد و در آغاز، رفتارى است که اتفاقى از انسان سر مى زند؛ ولى تکرار آن موجب مى شود که به صورت ملکه در نهاد شخص در آید و انجام آن برایش آسان شود. کسى که این صفت براى او ملکه نشده است ، شاید در اثر انجام این رفتار، تحت فشار مسائل اعتقادى و وجدانى خود قرار گرفته ، متاءثر و متاءلم شود؛ ولى اگر این عمل تکرار شده ، به صورت صفت پایدار نفسانى درآید، آن رفتار زشت را به آسانى انجام مى دهد و نه تنها برایش ناراحت کننده نیست ؛ بلکه سرور و شادمانى هم به همراه خواهد آورد و با رسیدن به این گمان باطل که با تهمت ، رقیبى از صحنه خارج شده است ، خشنود مى شود؛ بنابراین باید از تکرار این گناهان خوددارى کرد تا به ملکه اى زشت و ناپسند در روح انسان تبدیل نشوند. اخلاق الاهی جلد چهارم ، آفات زبان//استاد آیت الله مجتبى تهرانى ✅✅ دارد... 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 @KhatmeNoor
🍃🍃🍃🍃 آفات تهمت قسمت سوم رد تهمت همان گونه که در بحث غیبت آمد، انسان نه تنها نباید شنونده غیبت باشد، بلکه اگر غیبت به شکل ناخواسته نیز به گوش او رسید، باید در رد آن بکوشد و فقط ذکر این نکته که ((غیبت نکنید)) کافى نیست ؛ زیرا شاید بیان همین جمله ، تاءییدى بر وجود عیب و نقص در غیبت شده باشد؛ پس باید در رد غیبت کوشید تا غیبت شده از اصل عیب مبرا شود. ((تهمت )) و ((بهتان )) نیز چنین است ، و آن کس را که مورد تهمت قرار گرفته باید از اتهام پاک سازد. گوینده تهمت فقط با تکیه بر قرائن موجود، نتیجه گیرى کرده و برداشت خود از آنچه واقع شده را به دیگرى نسبت مى دهد و در واقع بدگمانى خود را ابراز مى کند؛ از این رو باید در صدد نفى آن بر آمد و یادآور شد که نسبت دادن این کار نادرست به دیگرى – حتى اگر این نسبت درست هم باشد – مشمول حکم غیبت است و در صورت اشتباه ، مشمول حکم بهتان مى شود که در هر دو صورت کار او حرام است ؛ پس وظیفه انسان حمایت از شخصى است که مورد بهتان و یا تهمت قرار گرفته است و باید آبروى او را از گزند تهمت مصون داشت . پیامبر اکرم (صلى الله علیه و آله و سلم ) مى فرماید: من اذل عنده مؤ من و هو یقدر على ان ینصره فلم ینصره ، اذله الله یوم القیامه على رءوس الخلائق . کسى که نزد او مؤ منى او مؤ منى را خوار کنند، در حالى که مى تواند وى را یارى کند و این کار را نکند، خداوند او را روز قیامت در راس تمام آفریده هایش خوار مى کند. من رد عن عرض اخیه کان له حجابا من النار. کسى که (آسیب ها) را از آبروى برادر (مؤ من ) خود رد کند؛ (همین ) براى او پرده اى در برابر آتش مى شود. در مواردى که انسان توانایى حمایت از آبروى دیگرى را ندارد مى تواند مجلس را ترک کند و اگر نمى تواند چنین کارى کند، باید در دل از حضور در چنین مجلسى ناخشنود باشد. بى تفاوتى درونى نیز در برابر چنین رفتار زشتى ، بد و نازیبا است . اخلاق الاهی جلد چهارم ، آفات زبان//استاد آیت الله مجتبى تهرانى ✅✅ دارد... 🍃🍃🍃➖➖➖🍃🍃🍃 @KhatmeNoor
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
🎼 #آموزش_مقامات 🎼 🔺#آموزش_صوت_و_لحن🔺 💎آموزش ابتدایی و ساده "مقام شناسی" توسط 🔵 #استادغلامرضاشاه_م
🔰 قرآن توسط استاد غلامرضا شاه میوه اصفهانی ✅جلسۀ اول: مقامات موسیقایی تلاوت قرآن در تلاوت قرآن از هفت مقام اصلی و گوشه های آنها استفاده می شود که بصورت خلاصه در عبارت 👇 🔰توجه : گنجانیده شده اند. ص ،مخفف مقام صبا - ن ،نهاوند-ع ،عجم- ب ،بیات- س ،سه گاه- ح ،حجاز و بالاخره ر، مخفف مقام رست می باشند. هر چند بعضی مقام چهار گاه را هم مقام مستقلی دانسته و در نتیجه به هشت مقام اصلی قائل گردیده اند. در اینجا اشاره بسیار کوتاهی به این مقامات و بعضی فروعات آن خواهیم نمود. مقام (Gamme) ، یک طرح کلّی و الگویی است برای آفرینش نغمات و ملودی ها. اگر با یک نگاه کلی بنگریم می توانیم مفاهیم مقام، نغمه، لحن، آواز، دستگاه، گام و موارد مشابه آن را در یک تعریف کلی بگنجانیم، اگر چه در تعریف اصطلاحات برخی از این مفاهیم با دیگری تفاوت دارد. تمایز و تشخیص هر مقام نتیجه تغییر حالات و کیفیات یک نغمه و ملودی و تفاوت هر مقام با مقام دیگر نتیجه اختلاف در تغییر مسافت ها و فواصلی است که بین درجات صوتی هر مقام نسبت به مقام دیگر وجود دارد. ـ تعریف مقام در اصطلاح موسیقی به مجموعه ی اصواتی که بین یک نت و تکرار آن (جواب) با ترتیب معیّن قرار دارد مقام گفته می شود. ـ تعریف نغمه نغمه در لغت، عبارت از صدایی موسیقایی است که خالی از کلام و حرف باشد. در اصطلاح موسیقی نغمه در این معانی به کار رفته است: هر صدای موسیقایی (Sing)، ملودی (Melody)، در مقابل هارمونی (Harmony) [موسیقی چند صدایی]، مقام اصلی (Gamme)، مقام فرعی یا مشتقات یک مقام اصلی (گوشه) همچون نغمه شوری از مقام بیات، نغمه هزام از مقام سیکا و یا نغمه نکریز از مقام نهاوند. ـ تعریف لحن لحن در تلاوت قرآن، کیفیتی است که از استفاده صحیح و مطلوب مقامات و نغمات عربی برای آرایه آیات قرآن کریم بر اساس اصول و مبانی مربوط حاصل می آید. مقامات اصلی و تعداد آن 1ـ مقام راست 2ـ مقام بیاتی 3ـ مقام صبا 4ـ مقام سیکاه (سه گاه) 5ـ مقام حجاز 6ـ مقام نهاوند 7ـ مقام عجم (ماهور ـ راست پنجگاه در موسیقی ایرانی و گام ماژور در موسیقی غرب) 8ـ مقام کُرد 9ـ مقام نوا 10ـ مقام جهارکاه (چهارگاه) در موسیقی مقامی عرب تعداد مقامات اصلی و فرعی (گوشه ها) بالغ بر سیصد است. ـ شناخت علمی مقامات عربی مقام هایی که بر روی درجه DO (راست) قرار دارند: 1ـ مقام راست 2ـ مقام سوزناک 3ـ مقام حجازکار 4ـ مقام نهاوند 5ـ مقام نکریز مقام هایی که بر روی درجه Re (دوکا) قرار دارند: 6ـ مقام بیاتی 7ـ مقام کرد 8ـ مقام حسینی 9ـ مقام شوری 10ـ مقام عشّاق مصری 11ـ مقام صبا 12ـ مقام صبا زمزم 13ـ مقام حجاز 14ـ مقام شاهناز مقام هایی که بر روی درجه mi (سیکاه) قرار دارند: 15ـ مقام سیکاه 16ـ مقام هزام مقام هایی که بر روی درجه Fa (جهارکاه) قرار دارند: 17ـ مقام جهارکاه مقام هایی که بر روی درجه Si (قرار) استقرار یافته اند: 18ـ مقام عجم عُشِیران 19ـ مقام بستنکار 20ـ مقام عراق ✅ ^دارد 🎼 🎼 🔺🔺 💎آموزش ابتدایی و ساده "مقام شناسی" توسط 🔵 @KhatmeNoor
تجوید حفظ تفسیر تدبر ( ختم نور )
🔰 #متون_آموزش_مقامات_موسیقایی_تلاوت قرآن توسط استاد غلامرضا شاه میوه اصفهانی ✅جلسۀ اول: مقامات موسی
🌿 در موسیقی مقامی ایران با نام ماهور و در موسیقی غرب به گام ماژور نامبردار است. دارای مقامات فرعی همچون عجم عشیران، چهارگاه، سوز دل آرا و شوق افزا می باشد. نغمه ای شاد و شادی آور امّا نه به طور مطلق. بسیار اتفاق می افتد که مقام صبا و عجم را با هم ترکیب می کنند که خود حاوی معانی بدیعی می شود. ـ وجود ارتباط و تطابق مضامین آیات قرآنی با نغمات و مقامات گرچه به قول برخی از اساتید ما این امر کلیت ندارد و حالتی که قاری به مقام و نغمه می دهد، آن مقام را شاد و فرح زا و یا محزون و غمگنانه می کند، امّا رعایت تناسب و ارتباط میان مقام و موضوع آیه خود،کاری هنری است. با شناخت حالت هر مقام و موضوعات آیات و تناسب آنها با یکدیگر و رعایت این تناسب، تلاوت قاری قرآن علاوه بر بیان لفظی، بیان تصویری پیدا می کند، این بیان یکی از مصادیق اعجاز لفظی قرآن است و تنها هنری که می تواند آن را به عرصه ظهور بیاورد، هنر قرائت است. تلاوتی که در آن، این تناسب رعایت نشود، تلاوتی بی روح است و گاهی اوقات بی معنی. مثلاً اگر آیه شریفه «خذوه فغلوه ثم الجحیم صلّوه» که در مورد اهل عذاب است و انسان با قدری تأمّل و اندیشه در آیه، از فرط تأثّر و اندوه گریان خواهد شد، با نغمه ای شاد و فرح فزا و شوق افزا (همچون مقام نهاوند) خوانده شود، چنان بی معنی و ناسازگار است که قاری و مُستمع با فکر و صاحب ذوق را به درد می آورد. 🔴1_ مضامین متناسب با اجرای مقام راست نشانه های عظمت پروردگار، هدایت تکوینی و تشریعی، آفرینش آسمان ها و زمین، بیان حقایق و معارف، نشانه های تجلّی انوار الهی در جهان، بیان و ابلاغ اسماء و صفات الهی، بیان ابلاغ نبوت و امامت، نشانه های الهی و ... 🔴2ـ مضامین متناسب با اجرای مقام بیات مقام بیات یکی از مقام های بسیار زیبا، حُزن انگیز و دارای لطافتی خاص است، در بیشتر م ضامین کاربرد دارد همچون نزول عذاب الهی بر ناسپاسان و کافران، آیات منسوب به جهنم، لطافت و زیبایی اخلاق الهی و حُزن از عدم تزکیه نفس، عشق به لقاء الله، محبت و عشق به ایمان و حُزن از نبودن در زمره مؤمنین، عنایت حق تعالی نسبت به هدایت بندگانش، لطف و رحمت رسول اکرم، زیبایی و لطافت توحید، حُزن از عدم معرفت 🔴 3ـ مضامین متناسب با اجرای مقام صبا توصیف جهنم، فرجام کار مجرمان در روز قیامت، خوف از حساب و کتاب و آلام محشر، حیاء از لقاء الله به جهت معصیت، غم و اندوه و ترس از عذاب، انذار و بیدار باش، خوف از عذاب الهی و ... 🔴4ـ مضامین متناسب با اجرای مقام سه گاه شادی اهل بهشت، شادی و سرور اهل ایمان، شادی از معرفت آیات ربّانی و ... 🔴5ـ مضامین متناسب با اجرای مقام عجم در موسیقی مقامی ایران با نام ماهور و در موسیقی غرب به گام ماژور نامبردار است. دارای مقامات فرعی همچون عجم عشیران، چهارگاه، سوز دل آرا و شوق افزا می باشد. نغمه ای شاد و شادی آور امّا نه به طور مطلق. بسیار اتفاق می افتد که مقام صبا و عجم را با هم ترکیب می کنند که خود حاوی معانی بدیعی می شود. 🔴6ـ مضامین متناسب با اجرای مقام نهاوند سرور از معرفت حق تعالی، لذت ایمان به نبوت و امامت خاصه، لذت و بهجت عبادت، لذت نعیم و پاداش اخروی، زیبایی و لطافت ایمان، امید و انتظار رحمت الهی، توصیف اهل بهشت، پیروزی، نصرت و سعادت مؤمنان و ... 🔴7ـ مضامین متناسب با اجرای مقام کرد این مقام از الحان بسیار حزین می باشد که در موسیقی مقامی عرب نیز از این مقام زیاد استفاده می شود. شباهت زیادی با مقام بیات دارد، به گونه ای که برخی آن را گوشه ای و مشتقی از مقام بیات می دانند. 🔴8ـ مضامین متناسب با اجرای مقام حجاز سرور و لذت رعایت اخلاق الهی، بشارت به اهل ایمان، عشق به حق تعالی در اثر معرفت او .. 🔰در ادامه تعریف الحان و مقامات👆👆 دارد 🎼 🎼 🔺🔺 🔵 @KhatmeNoor
العَاقِلِ وَرَاءَ قَلبِه ے ..._... 🔑 ✅ : ((لِسان)) به معنای زبان است. 🔶این موضع وسیع ترین است. 🔶علت نام گذاری این موضع به اصلی این عضو مهمّ دهان در تولید اکثر حروف و اصوات است. 🔶موضع لِسان شامل مختلف زبان اصلی ؛ دندان ها و لثه ے آنها ؛ سقف دهان(( کام )) و زبان کوچک((لهاة)) است. ؛ 🔶و ما جهت آشنایی بهتر مخارج حروف ؛ به شرح مختصر این قسمتها می پردازیم : . ✅همانگونه که دقت می فرمایی: زبان نقش کلیدی در گفتار ما دارد و که قسمت انتهایی سر زبان است؛ موجب شده که اے از سر زبان محسوب شود و به آن(( )) گویند. /هر یک از این بخش های که در بالا مشاهده می کنید ؛ در ایجاد با قسمت های مقابل خود و در نتیجه ؛ تولید حرف دارند. 🔶⚜🔶 در مورد قسمتهای مختلف زبان و تولید و خروج ویژه هر به ترتیب بزودی مفصّل توضیح داده خواهد شد. 🔶⚜🔶 🔱 #و در ادانه با ها و نقش آنها در تولید بعضی حروف آشنا می شویم. 🔶 ها( اٌسنان )=جمع سِنّ است. 🔱 دندان ها بطور طبیعی ؛ ۳۲ عدد است؛ که در هر ۱۶ عدد از آنها قرار دارد. 🔶دندانه ها به دسته اصلی تقسیم می شوند و به ترتیب از به عقب عبارتند از : 👇👇 ۱ ✅ (حمع ثَنِیه)؛ دقیقاً در جلوی و وسط ها ( فکّ بالا) قرار دارند و تعدادشان است؛ ( در هر آرواره دو۲ عدد) ؛ که درشت تر از ثنایای پایین هستند و ریشه ے نام گذاری آنها نیز همین است( دوتایی ) ۲ ✅ (جمع رباعیه بدون تشدید) 🔶تعدادشان است؛ ( در هر آرواره دو۲ عدد) ؛ در طرفین قراردارند و در واقع ؛ چهار طرف را در بر گرفته اند. نام گذاری آتها نیز همین است. [ مجموعه ے دندان های و ت در فارسی دندان های (( )) نام دارد. ] ۳ ✅ ( جمع ناب ) : تعدادشان است ( در هر آرواره ) و در طرفین قرار دارند. هستند و در فارسی(( )) نام دارند. ۴ ✅ : (جمع ضِرس ): به علت(( دندانه )) دار بودن ؛ (( )) نام دارند. ( ضرس دیوار قلعه =دندانه های سر دیوار📛). به این دندان ها عربها(دندانهای ضرسی) و در فارسی دندان های(( )) گفته می شود. دندان ها خود سه . 💢در خواهد آمد...👇👇 ✅ ( جمع ضاحکة ) تعدادشان است.( دو عدد در هر ارواره) و هر یک پس از(( ناب )) قرار دارند. ((ضاحکة )) به معنای (( خندیدن )) است و به دلیل پدیدار شدن در هنگام ؛ چنین نام گرفته است! در فارسی به ضواحک دندانهای(( آسیای_کوچک ))گویند. ✅ : ( جمع طاحنه ) دندان های هستند. 🔶 تعدادشان است( شش عدد در هر آرواره ) و پس از ضواحک قرار دارند. ((طاحنه))=به معنای: ((آسیاب_لِه_کننده )) است ؛ و در کردن لقمه ے غذا مٶثراست.در (( دندان های آسیای بزرگ )) نام دارند. ✅ ( جمع ) نوع دندان های اَضراس هستند ؛ تعدادشان است. ( دو عدد در هر آرواره ) بر خلاف سایر دندان ها ؛ از به بعد ؛ بر می آیند و لذا به دندان های (( )) مشهورند: ( = به کمال عقل و بلوغ رسید. ) دندان ها به ویژه در نقش مهمّی در ایجاد حروف دارند و از قسمت های ثابت های هستند.
العَاقِلِ وَرَاءَ قَلبِه ے ..._... 🔑 ✅ : ((لِسان)) به معنای زبان است. 🔶این موضع وسیع ترین است. 🔶علت نام گذاری این موضع به اصلی این عضو مهمّ دهان در تولید اکثر حروف و اصوات است. 🔶موضع لِسان شامل مختلف زبان اصلی ؛ دندان ها و لثه ے آنها ؛ سقف دهان(( کام )) و زبان کوچک((لهاة)) است. ؛ 🔶و ما جهت آشنایی بهتر مخارج حروف ؛ به شرح مختصر این قسمتها می پردازیم : . ✅همانگونه که دقت می فرمایی: زبان نقش کلیدی در گفتار ما دارد و که قسمت انتهایی سر زبان است؛ موجب شده که اے از سر زبان محسوب شود و به آن(( )) گویند. /هر یک از این بخش های که در بالا مشاهده می کنید ؛ در ایجاد با قسمت های مقابل خود و در نتیجه ؛ تولید حرف دارند. 🔶⚜🔶 در مورد قسمتهای مختلف زبان و تولید و خروج ویژه هر به ترتیب بزودی مفصّل توضیح داده خواهد شد. 🔶⚜🔶 🔱 #و در ادانه با ها و نقش آنها در تولید بعضی حروف آشنا می شویم. 🔶 ها( اٌسنان )=جمع سِنّ است. 🔱 دندان ها بطور طبیعی ؛ ۳۲ عدد است؛ که در هر ۱۶ عدد از آنها قرار دارد. 🔶دندانه ها به دسته اصلی تقسیم می شوند و به ترتیب از به عقب عبارتند از : 👇👇 ۱ ✅ (حمع ثَنِیه)؛ دقیقاً در جلوی و وسط ها ( فکّ بالا) قرار دارند و تعدادشان است؛ ( در هر آرواره دو۲ عدد) ؛ که درشت تر از ثنایای پایین هستند و ریشه ے نام گذاری آنها نیز همین است( دوتایی ) ۲ ✅ (جمع رباعیه بدون تشدید) 🔶تعدادشان است؛ ( در هر آرواره دو۲ عدد) ؛ در طرفین قراردارند و در واقع ؛ چهار طرف را در بر گرفته اند. نام گذاری آتها نیز همین است. [ مجموعه ے دندان های و ت در فارسی دندان های (( )) نام دارد. ] ۳ ✅ ( جمع ناب ) : تعدادشان است ( در هر آرواره ) و در طرفین قرار دارند. هستند و در فارسی(( )) نام دارند. ۴ ✅ : (جمع ضِرس ): به علت(( دندانه )) دار بودن ؛ (( )) نام دارند. ( ضرس دیوار قلعه =دندانه های سر دیوار📛). به این دندان ها عربها(دندانهای ضرسی) و در فارسی دندان های(( )) گفته می شود. دندان ها خود سه . 💢در خواهد آمد...👇👇 ✅ ( جمع ضاحکة ) تعدادشان است.( دو عدد در هر ارواره) و هر یک پس از(( ناب )) قرار دارند. ((ضاحکة )) به معنای (( خندیدن )) است و به دلیل پدیدار شدن در هنگام ؛ چنین نام گرفته است! در فارسی به ضواحک دندانهای(( آسیای_کوچک ))گویند. ✅ : ( جمع طاحنه ) دندان های هستند. 🔶 تعدادشان است( شش عدد در هر آرواره ) و پس از ضواحک قرار دارند. ((طاحنه))=به معنای: ((آسیاب_لِه_کننده )) است ؛ و در کردن لقمه ے غذا مٶثراست.در (( دندان های آسیای بزرگ )) نام دارند. ✅ ( جمع ) نوع دندان های اَضراس هستند ؛ تعدادشان است. ( دو عدد در هر آرواره ) بر خلاف سایر دندان ها ؛ از به بعد ؛ بر می آیند و لذا به دندان های (( )) مشهورند: ( = به کمال عقل و بلوغ رسید. ) دندان ها به ویژه در نقش مهمّی در ایجاد حروف دارند و از قسمت های ثابت های هستند.
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره بقره ( آیه 143) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋 وَ كَذلِكَ جَعَلْناكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً وَ ما جَعَلْنَا الْقِبْلَةَ الَّتِي كُنْتَ عَلَيْها إِلَّا لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى‌ عَقِبَيْهِ وَ إِنْ كانَتْ لَكَبِيرَةً إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ إِنَّ اللَّهَ بِالنَّاسِ لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ‌ «143» 🌷 و بدين‌سان ما شما را امّتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر (نيز) بر شما گواه باشد. و ما آن قبله‌اى را كه قبلًا بر آن بودى برنگردانديم، مگر براى آنكه افرادى را كه از پيامبر پيروى مى‌كنند از آنها كه به جاهليّت باز مى‌گردند، بازشناسيم. و همانا اين (تغيير قبله،) جز بر كسانى كه خداوند آنها را هدايت كرده دشوار بود. وخدا هرگز ايمان شما را (كه سابقاً به سوى بيت‌المقدّس نماز خوانده‌ايد،) ضايع نمى‌گرداند. زيرا خداوند نسبت به مردم، رحيم و مهربان است. ✅نکته ها 🔷 مسيحيان در موقع عبادت، رو به محلّ تولّد حضرت عيسى در بيت‌المقدّس مى‌ايستادند كه نسبت به محلّ سكونت آنان، در مشرق قرار داشت، و يهوديان رو به بيت‌المقدّس عبادت مى‌كردند كه نسبت به محلّ سكونتشان، در طرف مغرب قرار مى‌گرفت، ولى كعبه نسبت به آن دو در وسط قرار مى‌گيرد و قرآن با اشاره به اين موضوع، مى‌فرمايد: همانگونه كه ما كعبه را در وسط قرار داديم، شما مسلمانان را نيز امّت ميانه قرار داديم. 🔷 مفسّران بحث‌هاى گوناگونى را در ذيل اين آيه مطرح نموده‌اند و در تفسير «امّت وسط» برخى گفته‌اند: مراد امّتى است كه نه اهل افراط باشد نه تفريط، نه طرفدار جبر نه تفويض، نه معتقد به اصالت فرد، نه اصالت جامعه. 🔷 ولى با چند مقدّمه، روشن مى‌شود كه مراد آيه از امّت وسط، افراد خاصّى هستند. آن مقدّمات عبارتند از: ✔️1- قرآن، امّت وسط را شاهد بر اعمال معرفى كرده است، پس بايد در قيامت بر اعمال مردم گواهى دهد. ✔️2- گواه شدن، علم و آگاهى وعدالت مى‌خواهد. ✔️3- همه‌ى افراد امّت، آگاهى و عدالت ندارند. 🔅جلد 1 - صفحه 220🔅 ❇️به همين دليل در روايات مى‌خوانيم كه مراد از امّت وسط، امامان معصوم هستند كه اوّلًا به همه كارها علم دارند. 🔷 چنانكه قرآن مى‌فرمايد: «فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَ رَسُولُهُ وَ الْمُؤْمِنُونَ» «1» 🔷 مراد از مؤمنانى كه اعمال مردم را مى‌بينند و به آن علم پيدا مى‌كنند، مطابق روايات امامان معصوم هستند. و ثانياً عدالت دارند. چنانكه خداوند در آيه‌ى‌ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً» «2» عصمت و عدالت آنان را تضمين نموده است. 💟 امام صادق عليه السلام مى‌فرمايد: مگر مى‌شود امّتى كه بعضى افرادش لايق گواهى دادن براى چند عدد خرما در دادگاه‌هاى دنيا نيستند، لياقت گواهى دادن بر همه‌ى مردم در قيامت را دارا باشند؟ به هر حال مقام گواه بودن در محضر خدا، آن هم نسبت به همه‌ى كارهاى مردم، تنها مخصوص بعضى از افراد امّت است كه به فرموده روايات، امامان معصوم مى‌باشند. ⁉️در اينجا يك سؤال باقى مى‌ماند كه چرا خداوند به جاى نام بعضى افراد، نام امّت را برده است؟ ✅✅كه در پاسخ مى‌گوييم: قرآن حتّى يك نفر را نيز امّت معرفى نموده است: «إِنَّ إِبْراهِيمَ كانَ أُمَّةً قانِتاً لِلَّهِ» «3» 💢فلسفه تغيير قبله‌💢 💠 در مورد فلسفه تغيير قبله، تحليل‌هاى متعدّدى صورت گرفته است؛ برخى گفته‌اند انتخاب اوّليّه بيت‌المقدّس به عنوان قبله، به منظور جلب افكار يهود و همراهى آنان بوده است و آنگاه كه مسلمانان خود قدرت و توانايى پيدا كردند، ديگر به اين كار نياز نبود. برخى نيز گفته‌اند: علاقه به مكّه و وطن موجب شد كه قبله تغيير يابد. ليكن اين تحليل‌ها موهوم و خلاف واقع هستند.❌ «1». توبه، 105. «2». احزاب، 33. «3». نحل، 120. جلد 1 - صفحه 221 در پست بعدی.. ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور
💢 تفسیر ایه 143👇 ⚠️ آنچه قرآن در اين باره تصريح و تأكيد دارد اين است كه تغيير قبله، الهى بود تا پيروان واقعى پيامبر شناخته شوند. زيرا آنها كه ايمان خالص ندارند، به محض تغيير يك فرمان، شروع به چون و چرا مى‌نمايند كه چرا اينگونه شد؟ اعمال ما طبق فرمان سابق چه مى‌شود؟ اگر فرمان قبلى درست بود، پس فرمان جديد چيست؟ اگر دستور جديد درست است، پس فرمان قبلى چه بوده است؟ 🍃خداوند نيز به كسانى كه در برابر فرامين او تسليم هستند، بشارت مى‌دهد كه اعمال گذشته‌ى شما ضايع نمى‌شود، زيرا مطابق دستور بوده است. ✨ در اين آيه به جاى كلمه نماز، واژه ايمان بكار رفته است كه نشان دهنده‌ى اهميّت و مقام نماز و برابرى آن با تمام ايمان مى‌باشد. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ» 🔰پیام ها 🔶 1- اولياى خدا، بر اعمال ما نظارت دارند. «لِتَكُونُوا شُهَداءَ» آرى، بعضى انسان‌ها داراى چنان ظرفيّتى هستند كه مى‌توانند ناظر تمام اعمال و آگاه به انگيزه‌هاى انسان‌ها در طول تاريخ باشند. 🔶2- در قيامت، سلسله مراتب است. تشكيلات و سازماندهى محكمه‌ى قيامت بگونه‌اى است كه ابتدا ائمّه بر كار مردم گواهى مى‌دهند، سپس پيامبر برامامان گواه است. «لِتَكُونُوا شُهَداءَ عَلَى النَّاسِ وَ يَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً» 🔶3- آزمايش، يك سنّت قطعى الهى است و خداوند گاهى با تغيير فرمان، مردم را امتحان مى‌كند. «لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ ...» 🔶4- پيروى از دستورات دين، مايه رشد و كمال و نافرمانى از آن، نوعى حركت ارتجاعى است. «يَنْقَلِبُ عَلى‌ عَقِبَيْهِ» 🔶 5- جز فرمان خداوند، به چيز ديگرى از قبيل، جهت، رنگ، زمان، مكان و شيوه‌ى خاصّى خود را عادت ندهيم، تا هرگاه فرمانى بر خلاف انتظار يا عادت و سليقه‌ى ما صادر شد، بدنبال فرار يا توصيه نباشيم. «لِنَعْلَمَ مَنْ يَتَّبِعُ الرَّسُولَ مِمَّنْ يَنْقَلِبُ عَلى‌ عَقِبَيْهِ» 🔅جلد 1 - صفحه 222 🔶 6- مقام تسليم بر افراد عادّى سنگين است: «لَكَبِيرَةً» وتنها كسانى به اين مقام دست مى‌يابند كه هدايت خاصّ الهى شامل آنان شود. «إِلَّا عَلَى الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ» 🔶 7- قوانين و مقررات، شامل زمان‌هاى قبل نمى‌شود. اگر امروز فرمان تغيير قبله صادر شد، نمازهاى قبلى صحيح است و از امروز بايد به سوى ديگر نماز خواند. «وَ ما كانَ اللَّهُ لِيُضِيعَ إِيمانَكُمْ» 🔶 8- تمام تغييرات و تحوّلات تكوينى و تشريعى، ناشى از رحمت و رأفت خداوندى است. «لَرَؤُفٌ رَحِيمٌ» ------------------------------------------------- 📚 برگرفته از تفسیرنور
💢 مروری کوتاه بر آیات سوره بقره ( آیات158 ) 🌺🍃✨🌸✨🌺🍃 🕋 إِنَّ الصَّفا وَ الْمَرْوَةَ مِنْ شَعائِرِ اللَّهِ فَمَنْ حَجَّ الْبَيْتَ أَوِ اعْتَمَرَ فَلا جُناحَ عَلَيْهِ أَنْ يَطَّوَّفَ بِهِما وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَيْراً فَإِنَّ اللَّهَ شاكِرٌ عَلِيمٌ‌ «158» 🍃🌺 همانا صفا ومروه، از شعائر خداست. پس هر كه حج خانه‌ى خدا ويا عمره به جاى آورد، مانعى ندارد كه بين صفا ومروه طواف كند. و (علاوه بر واجبات،) هر كس داوطلبانه كار خيرى انجام دهد، همانا خداوند سپاسگزار داناست. ✅✅نکته ها 🔷 «شعائر» جمع «شعيرة» به نشانه‌هايى كه براى اعمال خاصّى قرار مى‌دهند، گفته مى‌شود و «شعائر الله» علامت‌هايى است كه خدا براى عبادت قرار داده است. «1» 🔷صفا و مروه نام دو كوه در كنار مسجدالحرام است كه با فاصله تقريبى 428 متر، روبروى يكديگر قرار دارند و امروزه به صورت خيابانى سرپوشيده در آمده است. زائران خانه خدا، وظيفه دارند هفت مرتبه فاصله ميان اين دو كوه را طى كنند. اين كار يادآور خاطره‌ى هاجر، همسر فداكار حضرت ابراهيم است كه براى پيدا كردن جرعه آبى براى كودك خود اسماعيل، هفت بار فاصله اين دو كوه را با اضطراب و نگرانى و بدون داشتن هيچ گونه ياور و همدمى طى كرد. 🔷امام صادق عليه السلام فرمود: در روى زمين، مكانى بهتر از ميان اين دو كوه وجود ندارد، زيرا هر متكبّرى در آنجا سر برهنه و پابرهنه و كفن پوشيده بدون هيچ امتياز و نشانه‌اى بايد مسافت بين دو كوه را طى كند، گاهى با دويدن و گاهى با راه رفتن. كوه صفا علاوه بر اينها خاطره‌هايى از دعوت پيامبر اسلام دارد كه چگونه كفّار مكّه را به توحيد فرامى‌خواند و آنها گوش نمى‌دادند. «2» 🔷در عصر جاهليّت، مشركان در بالاى كوه صفا، بتى بنام «اساف» و بر كوه مروه، بت ديگرى بنام «نائله» نصب كرده بودند و به هنگام سعى، آن دو بت را به عنوان تبرّك، با دست مسح مى‌كردند. مسلمانان به همين جهت از سعى ميان صفا ومروه كراهت داشته وفكر مى‌كردند با توجّه به سابقه قرار داشتن بت بر بالاى دو كوه، نبايد سعى كنند. 📚«1». تفسير مجمع‌البيان. 📚«2». تفسير نورالثقلين، ج 1، ص 145. 📚جلد 1 - صفحه 244 🔷 آيه فوق نازل شد كه صفا و مروه از شعائر الهى است و اگر مردم نادان آنها را آلوده كرده‌اند، دليل بر اين نيست كه مسلمانان آن را رها كنند. «1» 🔷حج وعمره، گاهى در كنار هم، مانند اذان واقامه بجا آورده مى‌شوند، و گاهى اعمال عمره، جداگانه وبه تنهايى انجام مى‌شود. 🔷در عمره تمتع پنج عمل واجب است: 1- احرام. 2- طواف. 3- نماز طواف. 4- سعى بين صفا ومروه. 5- كوتاه كردن مو يا ناخن. البته در عمره مفرده، طواف نساء و نماز طواف نساء نيز بر اين پنج عمل اضافه مى‌شود. 🔷حج علاوه بر اينها، چند عمل ديگر دارد كه در جاى خود بدان اشاره شده است. به هر حال سعى بين صفا و مروه، هم در عمره مطرح است و هم در حج. 🔷ديدن صفا ومروه، حضور در صحنه تاريخ است تا اينكه تصديق به جاى تصور، و عينيّت به جاى ذهنيّت قرار گيرد. در صفا ومروه، ✨كلاس خداشناسى است كه چگونه اراده او اين همه انسان را با آن همه اختلاف، در يك لباس و يك جهت جمع مى‌كند. ✨كلاس پيامبر شناسى است كه چگونه ابراهيم، آن پيامبر الهى، براى انجام فرمان خداوند، زن و فرزند خويش را در آن بيابان تنها گذاشت. ✨و هم كلاس انسان‌شناسى است كه مى‌آموزد چگونه انسان مى‌تواند در لحظاتى اعمالى را انجام دهد كه تا ابد آثار آن باقى بماند. سعى صفا ومروه، ياد مى‌دهد اگر همه با هم حركت كنيم، روح الهى را در جامعه خود مى‌بينيم. سعى صفا ومروه، ياد مى‌دهد كه بايد تكبّر را به دور انداخته وهمراه ديگران حركت كنيم. سعى صفا و مروه، به ما مى‌آموزد كه در راه احياى نام خداوند، زن و كودك هم سهم دارند. 👇👇