💠 مفهوم امید را در مدرسه هفتتپه بیاموزید!
🔹کاش مسئولان یکی را داشته باشند که این یکی دو روزه چرخی در تایملاین و استوریهای ملت بزند و ببیند تا چه اندازه ملیشدن #هفت_تپه، به کاربران و کارگران شادی و امید را هدیه کرده است.
🔹 بررسیهای مختلف میگویند در جامعه کنونی ما ناامیدی، چالشی جدی است. مهم تر از ناامیدی اما درک ما از امید و ناامیدی است. مدرسه هفت تپه به ما می گوید ناامیدی بیشتر از آنکه ناشی از مغلوبه شدن در #جنگ_روایت_ها باشد ناشی از شکست در #جنگ_فقروغنا ست.
🔹بین این دو تلقی از ناامیدی تفاوت زیادی وجود دارد. اگر ناامیدی معلول جنگ روایتها باشد، راه حل آن این است که میلیاردی هزینه کنیم و گردان و لشکر سایبری به خط میکنیم تا کشتگانِ جنگ هیبریدی را با حقنه کردن روایت های موسوم به #خبر_خوب، احیا و امیدوار کنند.
🔹 اگر ناامیدی را فراتر از یک بحث اعتقادی، یک برساخته تبلیغاتی و چالش ذهنی و روانشناختی ببینیم و آن را یک «واقعیت اجتماعی» بدانیم، تلاش میکنیم برای حل آن «پاسخ اجتماعی» بیابیم. تلاش می کنیم بلدوزرهای سرمایهداری را اگر نه متوقف، دستکم اندکی کُند کنیم و #سوژه_عدالتخواه را برای کنشگری در میدان جنگ فقر و غنا احیا کنیم.
🔹قریب به نیم قرن قبل مرحوم مطهری از «فقر تفکر اجتماعی»، «فقر فلسفه اجتماعی» و تفوق «تفکر فردی» میگفت و این که فقر تفکر اجتماعی باعث شده تصور کنیم مفاهیمی همچون جود، احسان (و مواسات)، برتر از عدالت اجتماعی هستند.
🔹ما همچنان در تفکر اجتماعی فقیریم بلکه جای افسوس دارد که طی این نیم قرن، ما در تفکر و فلسفه اجتماعی فقیرتر هم شدهایم.
اگر امروز در تحلیل بحران ناامیدی برای آن هیچ بستر اجتماعیای قائل نیستیم؛ اگر #عقبماندگی_در_عدالت را نمیبینیم و ناامیدی را تنها و تنها محصول جنگ روانی و جنگ روایت و «شبهات» سیاسی و اعتقادی میدانیم، از جمله، به خاطر همین فقر تفکر اجتماعی است.
🔹قبلتر و در بحبوحه اعتراضها، مفصل نوشتم که #مدرسه_هفت_تپه به ما درسهایی درباره آینده مشارکت آموخته است. اکنون و در پایان بندی خوشِ این فصل از قصه هفتتپه، مدرسه هفت تپه برای ما حرفهای مهمی درباره جامعهشناسی امید دارد.
✍حجتالاسلام نامخواه
@Kolbe_Andishe_Farhang
1.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠ارتش صهیونیستی به ارتشی تبدیل شده که دیگر رنگ پیروزی نخواهد دید.
🎥 #رهبر_انقلاب در سخنرانی روز قدس:
🔹جوان فلسطینی که روزی با سنگ دفاع میکرد، امروز با موشک نقطهزن پاسخ میدهد. موازنه قوا به نفع فلسطینیها بشدّت تغییر کرده است.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠 به خواست اکثریت مردم تمکین کنید
1️⃣ منتقد جدی برخی افکار، برنامهها و رفتارهای احمدینژاد هستم و او را گزینۀ مناسبی برای ریاست جمهوری اسلامی ایران نمیدانم.
2️⃣ حضور او در انتخابات، خواست میلیونها ایرانی خصوصا طبقات محروم در گوشه و کنار کشور است که به دلایل درست یا غلط خواستار بازگشت او به قدرتند.
3️⃣ مطابق تمام نظرسنجیهای صورت گرفته، احمدینژاد محبوبترین نامزد انتخابات است و در صورت حضور در صحنه، رقابت را در دور اول خواهد برد.
4️⃣ رد صلاحیت او در چنین شرایطی چند نتیجه دارد:
- بیآبرویی بیشتر برای شورای نگهبان
- دلسردی طیف وسیعی از مردم از ایجاد تغییر
- تعمیق ساختار دو قطبی سیاسی
- کاهش مشارکت مردم در انتخابات
- تداوم روند افزایش محبوبیت احمدینژاد
5️⃣ تردید ندارم که احمدینژاد تایید صلاحیت نخواهد شد و همه موارد ذکر شده در بند چهار اتفاق خواهد افتاد.
🔹امام خمینی به عنوان بنیانگذار جمهوری اسلامی نظرش را بطور صریح دربارۀ این مناقشه به مسوولان کشور اعلام کرده است؛ آنجا که میگوید: «آن مسیری که ملت ما دارد، روی آن مسیر راه را بروید، ولو عقیدهتان این است که این مسیری که ملت رفته خلاف صلاحش است. خوب، باشد. ملت میخواهد این طور بکند، به ما و شما چه کار دارد؟ خلاف صلاحش را میخواهد. ملت رأی داده؛ رأیی که داده متَّبع است.»
(۲۷ مرداد ۱۳۵۸ ، سخنرانی در جمع منتخبین مجلس خبرگان)
✍امیر تفرشی
@Kolbe_Andishe_Farhang
16.64M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠کدامیک به نفع جامعه است؟
✔️تحمیل یک فرد (ولو فرد اصلح) از سوی حاکمیت، یا انتخاب توسط مردم ولو انتخابی نادرست؟!
🎥استاد شهید مرتضی مطهری
@Kolbe_Andishe_Farhang
3.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠هرچه اکثریت مردم بگویند همان معتبر است ولو به ضررشان باشد
✔️شما ولی مردم نیستید، شما وکیل مردم هستید
🎥تذکرات صریح امام خمینی(ره) به مجلس خبرگان قانون اساسی، ۲۷ مرداد۱۳۵۸
@Kolbe_Andishe_Farhang
عید فطر4_5942532118138585482.mp3
زمان:
حجم:
1.78M
💠کی می توانیم این روز را برای خودمان عید قرار بدهیم؟
🎙رهبر معظم انقلاب اسلامی
🔹این روز را خداوند عید مسلمانان قرار داده است.
ذخیره است برای پیغمبر، شرف است برای نبی اکرم، کرامت است و مزید است، مایه افزایش و گسترش میراث معنوی نبی اکرم است.
🔹کی می توانیم ما امت اسلامی برای خودمان عید قرار بدهیم این روز را و برای پیامبر مکرمان مایه شرف و سربلندی و کرامت بسازیم؟
آن وقتی که به اشاره دست پیامبر توجه کنیم و برطبق آن حرکت کنیم...
حافظ منشین بی می و معشوق زمانی
که ایام گل و یاسمن و عید #صیام است
عید سعید #فطر مبارک💐
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠سه جمهوری در یک جمهوری!
🔹وقتی میگوییم جمهوریت، دقیقا کجا را نشان می دهیم؟! تحقق کامل جمهوریت و مردمسالاری عیناً حضور مردم در چه ظرفیت های نظام است؟! صرفاً مشارکت انتخاباتی و حضور در راهپیمائی، کفایتِ جمهوریت می کند؟!
🔹برای پاسخ، باید به سه لایه جمهوری و رابطه آن سه باهم توجه کنید. هر لایه را تسامحاً یک جمهوری می نامم:
۱.جمهوری معروف
۲.جمهوری مغفول
۳.جمهوری مهجور
🔹می گویم جمهوری، چون در همه صندوق رای و انتخابات هست. دولتهای پنهان، لابی ها و... در آن ظرفیت ها منظور نیست؛ که اگر باشد قصه جدی تر هم میشود!
1⃣جمهوری معروف:
همان است که می شناسیم و با انتخابات عمومی شکل می گیرد: مجلس، دولت، خبرگان، شورای شهر و روستا و...
2⃣جمهوری مغفول:
انتخابات های کوچک تر در لایه میانی قدرت که تأثیر و تأثر جدی در جمهوری معروف دارد:
-اتاق بازرگانی معروف به پارلمان بخش خصوصی! با حداکثر ۲۰هزار واجد رای و ۵۰۰ منتخب!
-سازمان نظام پزشکی با حدود ۴۰۰هزار واجد رای
- سازمان نظام مهندسی با حدود ۵۰۰هزار واجد رای
- کانون وکلا
- اتاق اصناف
- فدراسیون های ورزشی
-و...
مشارکت رای دهندگان در برخی ۱۰درصدی هم میشود اما اختیارِ نهاد برآمده، چشم گیر است!
وقتی بازرگانیِ خارجی با سیاستهای اصل۴۴ از انحصار دولت درآمده و به بخش خصوصی داده میشود اتاق بازرگانی، واقعا پارلمان بخش خصوصی میشود! کارت بازرگانی بدون تایید او نمیشود! ۲۵۰بازرگان معرفی شده به قوه قضاییه که ۷میلیارد دلار ارز دولتی را پس نداده اند و ۷۰نفرش کارتن خوابند(!) یا وارد کردن ۷۰۰پورشه با کارت بازرگانی یک پیرزن در ظرفیت حول آن شکل می گیرد!
نظام پزشکی، حق اعطای مطب به پزشکان و تعیین تعرفه خدمات پزشکی در بخش خصوصی را واجد میشود. سهمیه کنکور پزشکی بین او و وزارت خانه بسته میشود! و می دانی اینها چه تاثیر شگرفی بر سبد خانواده و شغل جوانان ما دارد!
نزدیک به همین ها در بقیه ظرفیت های قدرت و حکمرانی جمهوری دوم هست!
3⃣جمهوری مهجور:
ظرفیت قانونی و برای حکمرانی دیگری است که لایه سوم جمهوری ماست؛ البته کاملا متروک و رها شده! از قضا واجدین شرایط آن در قبال قبلی ها باور نکردنی است! ۱۱تا۱۳میلیون کارگر! ۱۵میلیون دانش آموز! بیش از ۳میلیون دانشجو! و...
اصل۲۶ قانون اساسی اختیار انجمن های صنفی و انجمن های اسلامی به اینها داده و اینکه "هیچ کس را نمی توان از شرکت در آنها منع کرد/ یا به شرکت در یکی از آنها مجبور ساخت".
در اصل۱۰۴ "به منظور تامین قسط اسلامی و همکاری در تهیه برنامه ها و ایجاد هماهنگی در پیشرفت امور" شوراهای کارگری و دهقانی و کارمندی و آموزشی و... تعبیه شده است!
تبصره۴ ماده۱۳۱ قانون کار، کارگران را فقط مجاز به شرکت در یکی از سه شورای کارگری موجود کرد! آنها هم نمیتوانند حقوق و دستمزد عقب افتاده را استیفاء کنند چه رسد به اثرگذاری در برنامه های واحد تولیدی! یا مطالبه۲۵٪ از اقتصاد کشور برای تعاونی های فراگیر(بند۱۵سال معطل مانده سیاستهای اصل۴۴!)
دستمزد کارگر مثلا در شورایی مرکب از نمایندگان شوراهای کارگری و به همان تعداد نماینده کارفرمایان و نماینده دولت، تعیین میشود. هرسال، دولت هم مایل به کارفرما رای می دهد تا افزایش حقوق کارگران موجب، اخراج آنها نشود! پس به اقل بسنده میشود!(مقایسه کنید به نحوه تعیین تعرفه پزشکی و مهندسی و...)!
🔹وقتی شوراهای این اصناف و نخبگان، جدی و اثر گذار نباشد؛ حضور دائمی این مردم(بیشترین درصدِ مردم) در حکمرانی جدی نخواهد بود. پارلمان همه آنها مثل پارلمان دانش آموزی، نمادین و تمرینی جلوه و عملا خالی از مشارکت میشود.
اگر پارلمانها و دولتهای بخش خصوصی یا لابی های آنها توانست پیشرانِ جمهوری معروف شود؛ می دانی چه میشود؟! مثلا درتعامل با مجلس شورای اسلامی مانع افزایش مالیات اصناف خود شوند(مثل ماجرای کارت خوان پزشکان)! یا موجب کاهش تعرفه گمرکی واردات خودروهای لوکس شوند! در اینصورت جمهوری معروف، روی طبقه متوسط رو به مرفه قرار میگیرد و بنام جمهوری اسلامی به مرور به یک دمکراسی لیبرال تنزّل می کند. کانون های ثروت پیرامون آن لایه هم قدرت سازی می کند و جمهوری اول را شکل می دهد!
مردمسالاری بدون تحقق جدی لایه سوم و اثرپذیری جمهوری معروف از آن، واقعی نخواهد بود؛ و در بهترین صورت یک جمهوری نخبگان(نخبگان ثروت، مدیریت، علم، دین) خواهد بود همان که امام نگران بود نشود:"یعنی در امور سیاسی در ایران ۵۰۰نفر دخالت کنند، باقی شان بروند سراغ کارشان...اگر ملت نظارت نکنند در امور مجلس و همه چیز، اگر کنار بروند، بسپارند دست اینها و بروند مشغول کارهایشان بشوند، ممکن است یک وقت به تباهی بکشد"(اینرا درباره نخبگان دینی می فرمود. تئوری ای که سیاست را حق مجتهدین می خواند)!
✍حجت الاسلام محسن قنبریان
#بازگشت_به_مردم
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠علیه سیاست«ورزی»؛ تصویر محافظهکارانه از کنشگری سیاسی
🔹 #آرمان_خواهی در #محافظه_کاری به بنبست میرسد. محافظه کارانی که هدفشان تنها حفظ نظام است. حفظ نظام را هم در بسط هر چه بیشتر عدالت و عدالتخواهی، به مثابه فلسفه مشروعیت نظام نمیبینند بلکه بیشتر در پی آن هستند که از طریق به نشستن خود(ها) بر کرسی قدرت، نظام را حفظ کنند! دستکم در طول مدت طولانی پس از جنگ هیچ ایده مشخصی برای حفظ نظام مطرح نکردهاند و همهی راه حلهاشان برای حفظ نظام از به قدرت رسیدن خودشان میگذرد.
🔹میگویند و زیادی هم میگویند میخواهیم از #وضع_موجود عبور کنیم اما تمام منظورشان از وضع موجود و تمام وضع موجود در منظرشان، عبارت است از این که لحاف قدرت، روانداز دیگری است نه آنها. جز قدرت و جابجایی در آن به چیزی نمیاندیشند و اگر هم از فیشهای نجومی و اشرافیت مینالند؛ به این معنی نیست که خوشان از ده برابر یک کارگر ساده، کمتر حقوق میگیرند؛ به این خاطر نیست که در بین خودشان بدهبستانهایی که جرم میلیاردیش قطعی اعلام شده ولی نادیدهاش گرفتهاند وجود ندارد؛ به این دلیل نیست که دلشان لک زده برای سادهزیستی؛ بلکه به این دلیل است که در راه تنها هدفشان که عبارت است از پایین کشیدن دیگریشان از قدرت، این مفاهیم کاربرد و فایده دارد. هم از این روی گرنه کسی ندیده روزی این جماعت گوشهای از این مفاهیم (نقد اشرافیت و غیره) را برای کسی غیر از رقیب سیاسیشان به کار ببرند.
🔹الغرض دیرزمانی است جماعت فتوایشان این است «الیوم پایین کشیدن رقیب از سریر قدرت بأی نحو کان واجب است»! استعمالشان مَر مفاهیم انقلابی را نیز از باب همین «بأی نحو» است. والّا از این جماعت بیشتر از سیاستورزی که عبارت است از لابی و جبهه و نظرسنجی، چیزی بر نمیآید که نمیآید و روشن است که توفیر چندانی نمیکند این #سیاست_ورزیِ محافظهکارانه را در حجرههای بازار و ذیل شیخوخیت ریشسفیدها دنبال کنند یا به زعم خودشان نوگرایی کنند و بساط سیاستورزیشان را در تحلیلها و ترهات جامعهشناسانه و استراتجیک پهن کنند.
🔹اقتضای محافظهکاری و بیآرمانی، تکیه بر سیاستورزی است؛ والا نه توفیق آرمانخواهی در عرصه سیاست، از خرداد 1342 به بعد معلول نبوغ شخصی است و نه بلاهت محافظهکارها، از خرداد 1342 به بعد، معلول نابلدی سیاستورزی. سیاستورزی یعنی تقلیل امر سیاسی، با همهی ذوجوهی خود به زبان بدن، نحوه گفتار در مناظرهها و مانند آن. راه حلش هم عبارت است ستکردن کت و شلوار کاندیدا با پردهی پشت سرش! سیاستورزی بسط تکنوکراتیسم به عرصهی امر انسانی و سیاسی است. سیاستورزی زایشگاه و زیستگاه سوداگران حرفهای قدرت است؛ سیاستورزانی که جز تاکتیکهای سیاسی چیزی بلد نیستند و جز راههای کسب قدرت به چیز دیگری نمیاندیشند. گذشته را نمیدانم اما بیشتر از پنجاه سال است که مردم در حال مدیریت کردن سیاستورزان حرفهایِ نشسته در اتاقهای فکر هستند. چه اصراری هست باز هم امتحان کنند؟ سیاستورزی قوام روششناختی محافظهکاری است.
✍مجتبی نامخواه
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠 موانع تحقق نظریه نظام انقلابی
✍سخنرانی حمید محمدپور، دبیر جنبش عدالتخواه دانشجویی در محضر رهبر انقلاب:
🔹از مهمترین مسائل پرداختهشده در بیانیه گام دوم، نظریه نظام انقلابی است. نظامی که ضمن پافشاری بر ارزشها، از انقلاب در زمینههای معیوبش ابایی ندارد. منظور از «نظام» نظم سیاسی و دیوانسالاریهاست و مفهوم «انقلابی» نیز به دو معنا اشاره دارد؛ یکی پایبندی به مبانی انقلاب و دیگری تغییر پیدرپی بهسمت وضع مطلوب. اما بیم آن میرود که در دوگانه دیوانسالاری و نظام امتوامامت؛ دیوانسالاری اولی شود و خواستِ خواص و سیاسیون بر رضایت عوام و مستضعفین غلبهکند. این نیز از نبوغ امام بود که ولایتفقیه را بهعنوان ضامن نظام انقلابی در راس جمهوری اسلامی طراحی کرد. ما نیز امروز اینجاییم تا از موانع مسیر تحقق این نظام، چارهجویی کنیم:
✔️مانعی بهنام اصالتِ ثُبات
✔️نبود نهاد ارزیاب در حوزه تحقق اهداف
✔️نگاه منحط به جمهوریت
✔️تصورهای غلط از ولایت فقیه
✔️چالش های دفتر رهبری
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠جشن پیروزی مقاومت فلسطین در جنگ۱۱روزه بعداز آغاز آتش بس میان رژیم صهیونیستی و حماس
🎥فلسطینیان ساکن قدس امروز صبح با شعار الله اکبر در حمایت از حماس وارد مسجد الاقصی شدند. واکنش پلیس و نظامیان صهیونسیتی حاضر در مسجد را ببینید.
🔹رژیم صهیونیستی از منطقه شیخ جراح عقب نشینی کرد و متعهد به حفظ امنیت فلسطینیها در مسجدالاقصی شد.
به امید پیروزی نهایی جبهه حق و ظهور حضرت مهدی موعود(عج)
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠مسئله #نانمایندگی
🔹پیشفرض میگیرند که جناح راست در دوره پسا دهه شصت یا دست کم در حال حاضر، «جبهه انقلاب» است و تنها مشکل این جاست که نیروهای انقلاب نتوانستند مردم را اقناع کنند که راه حل مسائل در داخل است، به همین دلیل مردم فریب غربگراها را خوردند و جبهه موسوم به انقلاب از رقیب، شکست گفتمانی خورد. پس بروید و بدوید از فرصتها کمال استفاده را ببریم برای تبلیغ گفتمان موسوم به انقلاب و برای گفتمان سازی و تکرار کلیاتی از قبیل آن که بیانیه گام دوم خوب است و برجام خسارت محض بود و غیره.
🔹وقتی مسئلهها را بیتبار و وارونه ببینیم؛ چه باید کردهامان هم این چنین واژگونه خواهد بود؛ این که به مجموعهای از پیر و جوانهایِ یک جناح سیاسی بگوییم جبهه انقلاب، خودِ این حرف آغاز مسئله است. جبههای که جز با مشارکت اندک، ۲۰ و چند درصدی یا کمی بیشتر، امکان و وقوعی برای پیروزی نداشته و ندارد؛ این جبهه/ الیت را چه به انقلاب همگانی در سال ۱۳۵۷؟
اگر از انقلابیگری سیاستزده کنونی فاصله بگیریم و این همه میان جامعه/انقلاب دیوار نکشیم، آنگاه میبینیم که چندین دهه است جامعه/انقلاب اساساً سازوکارهای نمایندگی خواستهای اجتماعی سیاسی خود را نداشته و ندارد، چه رسد به این که امکان رقابت انتخاباتی داشته باشد. نباید بگذاریم شکستهاشان را به نام جبهه انقلاب، چیزی که نیست، فاکتور کنند.
🔹به عنوان یک مثال، دعوای ۹۶ دعوای پاس کردنِ چکِ برجام بود و تشخیص مردم اشتباه نبود؛ چه کسی برای پاس کردن چک برجام، بهتر از همان کسی که چک را کشیده است؟! چرا یکسره از اشتباه مردم و لزوم اقناع آنها حرف زده میشود اما احتمال رویدادن کوچکترین اشتباهی در الیت را منتفی میدانند؟
🔹چه باید کرد؟
از قضا مسئله نه در سمت مردم، که در سمت الیت است. مسئله این نیست که باید مردم را اقناع کرده و به راهِ [جناح] راست هدایت کرد. مسئله این است که الیتهای موجود به دلیل آنکه ویژگیهای الیکارشیک پیدا کردهاند، جامعه/انقلاب را نمایندگی نمیکنند. الیتهای فربهی که روزاروز مناسبات اجتماعی و ساختاریِ بیشتری را از خود متأثر میکنند و جامعهای که روزاروز لاغرتر از قبل میشود. مسئله #نانمایندگی جامعه در میدان سیاست و سیاستگذاری است و راهحل هم این است که برای جامعه/انقلاب، سازوکارهای نمایندگی خواست هایش را به وجود بیاوریم.
🔹تصور میکنم جز این، الباقی کارها جملگی سیاستزدگی باشد و لابیبازی و پروپاگاندا و تکرار؛ تکرار یک سری حرفهای تکراری، به گمان این که تکرار همان گفتمانسازی است در حالی که کلیشهسازی است.
ای کاش پروسه/ پروژه ایجاد امکانهای نمایندگی جامعه/انقلاب، بر پروژه/عملیات گفتمان(کلیشه)سازی مفاهیم انقلاب پیشی بگیرد؛ قبل از آنکه تتمه معنای انقلاب مصرف شود.
✍مجتبی نامخواه
📎تصویر: مجسمهای معروف از آلبرتو جاکومتی
https://www.instagram.com/p/CNUfwhqhayB/?igshid=27rn24k7jrs7
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠تحلیلی بر رد صلاحیتهای شورای نگهبان
🔹یک- عدهای میگویند انتخابات هزار و چهارصد بازگشت به قبل از دوم خرداد است. بازگشت به انتخابات غیررقابتی سالها شصت تا هفتاد و دو است.
این مقایسهای غلط است و محصول افسانهسازی اصلاحطلبان که خود را اغازگر تاریخ مشروعیت داشتن جمهوری اسلامی جا میزنند. در دهه شصت نظام از مشروعیت خللناپذیر برخوردارد بود. مشروعیتی که تلفیقی از مکانیزمهای مدرن و سنتی و قدسی بود: سهیم کردن تودهها در قدرت سیاسی و رفاه اقتصادی، رهبری کاریزماتیک دینی، هم خانواده شدن با نظام بواسطه هزینه دادن در جنگ...
🔹دو- به عبارت نرخ مشارکت مردم درانتخابات سهم اندکی در مشروعیت کلی نظام داشت و انتخابات حتی اگر با یک نامزد و با مشارکت چهل درصد هم برگزار میشد ضربهای به پایههای مشروعیت نظام محسوب نمیشد. چرا که نظام پایگاه اجتماعی وسیعی داشت از و وفادارانی که خیلی فراتر از چند ساعت ایستادن در صف رای، برایش در جبهه جان میدادند
🔹سه- با پایان جنگ و فوت رهبر کاریزماتیک و چرخش ایدئولوژیک به توسعه، آن مشروعیت سنتی کاهش یافت و نظام مقبولیتش بین بخشی از پایگاه سنتیش از دست داد. اتفاقا هوشمندی غریزی جمهوری اسلامی ارائه مکانیزم عرفی انتخابات نیمه-رقابتی به عنوان جبرانکننده کاهش تدریجی اشکال سنتی مشروعیت بود.
🔹چهار- این مکانیزم البته تا اینجا برای نظام سیاسی پرهزینه بوده.بویژه در سال هشتاد و هشت. زمانی که مکانیزم انتخابات و بسیج اجتماعی اطراف آن ایران را تا لبه پرتگاه ویرانگر اجتماعی سیاسی برد و به جای افزایش مشروعیت، نظام را با تهدید وجودی روبرو کرد. ترومایی که در ذهن حاکمیت تاثیر عمیقی گذاشت.
🔹پنج- با اینحال سال نود و دو نظام و به ویژه آیتالله خامنهای -که حتی مخالفان نظام را دعوت به حضور کرد- به سمت احیای مکانیزم انتخابات نیمه -رقابتی و درمان تدریجی ترومای ۸۸ رفت. دایره انتخابات توسط شورای نگهبان اگرچه حتیالمقدور تنگ شد اما باز اجازه دوقطبیسازی و حضور همه جناحها داد
🔹شش- تصمیم شورای نگهبان اما از نظر ماهوی متفاوت است و در زمانهای میفتد که مشروعیت نظام در پایینتر زمان خود در چهار دهه گذشته است. با لاریجانی و جهانگیری و ضرغامی هم انتخابات بیرمق و با مشارکت حدود پنجاه درصد برگزار میشد. اما پیام شورا چیز دیگری است: دیگر به انتخابات و مردم نیاز نداریم.
🔹هفت- ایده پشت چنین قماربازی خطرناکی اینست که دولت کارآمد میتواند با بهبود سریع وضع معیشتی مشروعیت از دست رفته را احیا کند. یعنی اگر از دهه۷۰ کاهش مشروعیت قدسی-سنتی با مشروعیت عرفی بواسطه انتخابات جبران شد، حالا قرارست کاهش مشروعیت عرفی- سیاسی بواسطه کارآمدی اقتصادی جبران شود
🔹هشت- بحث درباره حق مردم و جمهوریت حاصل از انقلاب به کنار، پریروز هم گفتم ایده جبران مشروعیت بواسطه معیشت در ایران ۱۴۰۰ غیرعملی است. هرگونه بهبود اقتصادی در ایران نیازمند مشارکت و اعتماد جدی جامعه است. (احمدینژاد هدفمندی یارانه ها را در اوج قیمت نفت و محبوبیت نظام عملی کرد و زمانی که محبوبیت نظام پایین بود افزایش خیلی کمتر بنزین به انفجار آبان نود و هشت انجامد)
🔹نه- حذف جناح رفسنجانیست-اصلاحطلب همزمان باعث مشروعیت یافتن دوباره آنها در ذهن جامعه و تبدیلشان به بلوک اپوزیسیون میشود. جناحی که برای عملکردش در هشت سال گذشته میبایست در مناظره ها محاکمه و هرگونه مشروعیتی برای سالها محروم میشد، هر روز کاری رییس جمهور بعدی را به یک دی نود و شش تبدیل میکند
🔹ده- دولت آینده از سویی از مشروعیت مردمی کمی برخوردار است و از سویی مقابلش تخریبهای هرروزه بلوک بزرگی از اپوزیسیون داخلی (همه محذوفین انتخابات هزار و چهارصد) را دارد. آنهم با نفت بشگهای بیست دلار و زیر تحریم و محرومان آماده انفجار. این نه شبیه شصت تا هفتاد و دو است نه شبیه هشتاد و چهار. با پدیدهای با ماهیتی متفاوت روبروییم. پدیدهای که حدس میزنم هیچ کدام از اعضای شورای نگهبان هیچ ایده ای از تبعات خطرناکش در بازه پنج تا ده ساله ندارند.
✍علی علیزاده
@Kolbe_Andishe_Farhang