eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
552 دنبال‌کننده
240 عکس
788 ویدیو
154 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠در مذمت مکتب همگرایی در اقتصاد این سخنان از زبان دانشمندی چون «دکتر الوانی» حاصل دارایی به نام «دانش سیاست‌گذاری» است که مع‌الاسف غالب اقتصادخوان‌های ما فاقد آن هستند. دانش سیاست‌گذاری می‌گوید دوران مکتب همگرایی یا «مک‌دونالدسازی» به معنای تجویز نسخه واحد (که مثلا تورم همیشه و همه‌جا پولی است) منقضی شده است. و ‏تاکید میکند که امروزه باید علت‌یابی و سیاستگذاری را بر پایه زمینه‌ فرهنگی و بافت اجتماعی و نظام نهادی هر کشور، بنانهاد. فقدان دانش سیاستگذاری ترجمانش روی زمین میشود تفکرات خاویر میلی‌‌ در آرژانتین و همفکران ایرانی او و صدور نسخه‌های فانتزی و فاجعه‌باری چون بنزین ۵۰ هزارتومانی. ✍محمدطاهر رحیمی @Kolbe_Andishe_Farhang
41.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠قرائت دعای افتتاح 🎥 سید عبدالملک بدرالدین الحوثی؛ البته دعای قرائت شده بخشی از فرازهای دعای افتتاح مشهور نزد شیعه اثنی عشری را ندارد. @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠وای بر کسانی که نسبت به حداقل های زندگی محرومین جامعه دغدغه ندارند 🎥گذری بر سوره ماعون همراه با حجت الاسلام مجتبی نامخواه ایمان و موضوع ایمان فقط خدا نیست بلکه مستضعفین و محرومین هم موضوع ایمان هستند کسانی که حق یتیم را نمی پردازند تکذیب کننده مجموعه تعالیم الهی هستند که به بشر رسیده‌است بعضی هستند که حتی به مسکین و یتیم هم توجه میکنند ولی این توجه برای آنها صرفا جنبه شخصی دارد و جامعه را تشویق نمیکنند که نگران حداقل‌های زندگی رنج دیدگان باشند ، او هم درواقع دین را تکذیب کرده و سوره ماعون اینطور به ما می گوید که وای برنمازگذارانی که بر حداقل‌های زندگی محرومین و مستضعفین توجه نمیکند @Kolbe_Andishe_Farhang
💠برای فریضه نهی از منکر نیازمند دیالیز عمومی در جامعه هستیم 🔹رابطه‌ی دنیای گذشته رابطه‌ی واقع - واقع بوده است، اما در دنیای ما الان رابطه، رابطه‌ی واقع - رسانه - واقع شده است، یعنی هر واقعیتی اتفاق بیافتد، ابتدا به رسانه می‌رود و رسانه آن را دوباره به مردم برمی‌گرداند و یک واقعیت تازه‌ای را ممکن است خلق کند. لذا از آن تعبیر به برساخت رسانه می‌کنم. اینجا ممکن است تعمیم دهد، اینجا ممکن است تحریف کند که این را باید خیلی جدی بگیریم. همین مسئله در دنیای ما موجب شده که حجاب واقعا یک دوقطبی در جامعه‌ی ما بسازد، با ضرب این مسئله که ما دچار واقع - رسانه - واقع شده‌ایم. این حتی به نحوه‌ی انجام تکلیف‌ها اثر می‌کند که لازم است خیلی به آن توجه کنیم که انجام تکلیف در چنین دنیایی با این خصوصیات، ظرایف و لطایف بیشتری دارد تا دنیای گذشته‌ای که شما یک منکری را در خیابان می‌دیدید، وارد می‌شدید. اینجا حتی ممکن است یک تذکر ساده‌ای هم چون ضرب در رسانه می‌شود و برساخت آن دوباره به جامعه برمی‌گردد و جامعه را فاصله می‌دهد و یا همراه می‌کند، در اینجا آن انجام تکلیف حتما باید به خوبی رعایت شود. 🔹توجه کنیم که همه به خصوص رسانه‌های داخلی و افراد صاحب رسانه به وضعیت دنیای کنونی و به خصوص مختصات ما با دشمن که واقع - رسانه - واقع است و کار دشمن هم تعمیم و برساخت‌سازی است دقت کنند. اینجا ما در قضاوت شتاب نکنیم. بله، می‌توانیم از جهاتی سؤال کنیم. مثلا آیا واقعا این روحانی فیلم یا عکس گرفته است؟ مثل این‌ها را می‌توانیم پرسش کنیم، اما این‌که یک‌باره قضاوت کنیم و دوقطبی شدیدی بسازیم، واضح است که این گسست اجتماعی را بیشتر می‌کند که به سود هیچ طرفی نیست. 🔹تبعیض یا احساس تبعیض ممکن است گسست‌ها را بیشتر کند. مثلا از طرفی امکان عکس‌برداری از یک بی‌حجاب را به ناظر داده که یک برنامه‌ای تعریف کرده که بتواند از طریق موبایلش عکسی بگیرد و به عنوان ناظر بفرستد، اما از طرف دیگر اگر انتشار عمدی یا حتی غیرعمدی اموال مسئولین کرد، این جرم‌انگاری شده است، حتی در صورت غیرعمدی هم جرم‌انگاری است. 🔹اگر جامعه دید که دور اموال، یک ویلا، باغ یا دارایی مسئولی طوری فنس کشیده که اگر کارمندی که قانونا برای ثبت از این مطلع می‌شود، غیرعمدی این را منتشر کرد، دچار جرم باشد، اما در مقابل آن برای آحاد هیچ جرمی ندارد که ما از باب نهی از منکر و این‌ها عکس‌برداری کنیم. این احساس تبعیض می‌کند که گویی طبقه‌ی فرمانفرمایی هست که نیازی نیست مردم هیچ اطلاعی از او داشته باشند، بلکه اگر کسی هم مردم را از اموال و دارایی‌های او و امثال این‌ها مطلع کرد، او دچار جرم شده است ولی مقابلش این‌طور نیست. گسلی را درست می‌کند که بعدا نهی از منکر را دچار سختی می‌کند. 🔹ولاء طرفینی یعنی«بَعْضُهُمْ أَوْلِياءُ بَعْضٍ» را واقعا باید به شکل متناسب در جامعه برقرار کنیم. یعنی یک طبقه نهی کننده و طبقه‌ی دیگر نهی‌پذیر نشوند. ما یک منکر به نام حجاب - که البته حرام است و حرام سیاسی هم هست - وسط بگذاریم، خب واضح است، متشرعین و باحجاب‌ها و متدینین، امر کننده می‌شوند و یک طبقه‌ی بزرگی هم فقط نهی‌پذیر می‌شوند. اینجا واضح است که این رفتار در طول زمان جامعه را دو طبقه‌ای و دو قطبی می‌کند و اثرات منفی می‌گذارد. راهکار این است که امر سیاسی، نهی از منکر حاکمان و سایر منکرات بزرگی که گاهی اوقات در طبقه‌ی ما متدینان هم ممکن است پیدا شود، آن هم باز گذاشته شود. یعنی همان خانم بی‌حجاب بتواند منِ روحانی را نهی از منکر کند و این راه را باز می‌گذارد و در جامعه دیالیز عمومی صورت می‌گیرد. او حاکم را نهی می‌کند، او ما به عنوان روحانیون را نهی می‌کند و ما هم او را به خاطر بی‌حجابی نهی می‌کنیم و این چون متقابل است، در واقع جامعه را دو قطبی و دو طبقه‌ای نمی‌کند. 🔹مستحضر هستید فقهای بزرگ شرط امر به معروف و نهی از منکر را عدالت نمی‌دانند، پس حتی یک مشروب‌خوار می‌تواند در یک منکر دیگری که خودش دچار نیست، نهی از منکر کند. یک دختر بی‌حجابی می‌تواند منِ روحانی را در بعضی از عیوبی که دارم نهی از منکر کند، بعضی از آقایان را به خاطر اشرافیت مذهبی‌شان نهی از منکر کند. این راه را باید باز بگذاریم تا جامعه، جامعه‌ی پیوسته‌ای باشد و نهی از منکر در آن ارجمند باشد، تا یکی از نهی از منکرها که حجاب هست هم در آن محترم بماند. ✍حجت الاسلام محسن قنبریان 🔗متن کامل گفت وگو: https://mobahesat.ir/24315 @Kolbe_Andishe_Farhang
💠ابعاد فقهی و اجتماعی حجاب 🔹باید بین دو بعد اجتماعی و فقهی حجاب تفکیک انجام شود، بعد فقهی، کار فقیهانه است و فقه در معنای مصطلح یک واقعیت معرفتی و علمی در حوزه‌های علمیه ما است که یک حوزه زنده معرفتی است و یک مرجعیتی در جامعه دارند و بر اساس همین مرجعیت عمل‌ می‌کنند. 🔹یک‌زمان، بحث مدیریت اجتماعی و اجرای فقه است، اجرای فقه گاهی در حوزه زندگی شخصی است و در هنگام اجرا تزاحم‌ها و اولویت‌هایی وجود دارد و خود فرد، موضوع را تشخیص‌ می‌دهد و مدیریت‌ می‌کند. 🔹گاهی حوزه زندگی اجتماعی است و در قلمرو زندگی اجتماعی تحقق عمل فقهی مسائل و احکام متناسب و متناظر با خود را دارد و آن احکام از نوع احکام فقهی نیست بلکه احکام حکومتی است. مدیریت اجرای فقه کاملاً قواعد، مسیر و ضوابط مربوط به خود را دارد، اگر بخواهیم تفاوت احکام این دو حوزه را مشخص کنیم چیزی شبیه تفاوت میان فقه و قانون است. 🔹امربه‌معروف و نهی از منکر تا جایی در حوزه فردی اعمال شود که اثر منفی نداشته باشد؛ یعنی تا جایی که‌ می‌شود باید اجرا کرد، در حوزه اجتماعی نیز همین است و شناخت این‌که کجا قابلیت اجرا دارد یک شناخت فقهی نیست. حوزه اجرا نیاز به روانشناسی اجتماعی و جستجو کردن عوامل دیگر دارد، جامعه و رسانه باید بتوانند بین این دو قلمرو تفکیک قائل شوند، در این صورت متدینان و متشرعین هم وظیفه خود را‌ می‌دانند. 📎متن کامل: https://b2n.ir/f09727 ✍حمید پارسانیا @Kolbe_Andishe_Farhang
💠برای قوهای سیاه شمع بخرید! بگذارید با یک سوال چالشی شروع کنم صادقانه جواب دهید: برگردید به سی سال پیش، آیا آن موقع می توانستیم رییس جمهور شدن ترامپ را پیش بینی کنیم؟ ظهور بیت کوین را چی؟ ۱۱ سپتامبر را چی؟ می توانستیم پیش بینی کنیم یک چیزی وارد زندگی مان می شود که صبح را با آن آغاز می کنیم، شب با آن به رخت خواب می رویم. مونس همیشگی ماست؛ داخل مترو، تاکسی، کلاس، اداره، مدرسه حتی دستشویی و حمام، موقع غذا خوردن و ... هم آن را چک می کنیم (موبایل را می گویم). قطعا نه! رای آوردن خاتمی سال ۷۶؛ احمدی نژاد ۸۴ و روحانی ۹۲ را چه؟ ممکن است الان بگویید قابل پیش بینی بود. این همان خطای رایجی است که به آن می گویند پس بینی! شما کرونا را هم پیش بینی می کردید که در طول دو سال ۹ هزار میلیارد دلار به اقتصاد جهان ضربه بزند؟ احتمالا این را دیگر نمی توانستید! به این ها می گویند قوی سیاه! داستان قوی سیاه چیست؟ قبل از اینکه استرالیا کشف شود، همه ما فکر می کردیم که قوها سفیدند تا اینکه فهمیدیم در استرالیا قوهایی هستند که سفید نیستند اتفاقا برعکس، سیاه هستند! میلیون ها بار دیدن قوهای سفید باعث نمی شود که قوهای سیاه وجود نداشته باشند. قوهای سیاه نماد، رخدادهای مبهوت کننده هستند. از آن جهت مبهوت کننده اند که کسی آن را پیش بینی نمی کرد و برای آن هم آماده نبود. چرا؟ به این دلیل که ما آدم ها با نگاه کردن به تجربه گذشته (تاریخ)، می خواهیم آینده را پیش‌بینی کنیم. و خوب بدیهی است که در گذشته موبایل اختراع نشده بود. داعش وجود نداشت. هیتلر به دنیا نیامده بود. اتحاد جماهیر شوروی فرو نپاشیده بود و جنگ روسیه و اوکراین پیش نیامده بود و یا اگر آمده بود ما اکنون فراموش کردیم. قوهای سیاه سه ويژگی را دارند: ▫️اول؛ دور از انتظار هستند. بنابراین ما احتمال رخداد آن را بسیار پایین ارزیابی می کنیم. ▫️دوم؛ اگر رخ بدهند تأثیرات خیلی مهم و یا وحشتناکی دارند. ▫️سوم؛ بعد از وقوع، انسان‌ها ادعا می‌کنند که چنین رویدادی قابل پیش‌بینی بود! دقت کنید که قوهای سیاه همیشه منفی نیستند بلکه می توانند تاثیرات مثبت داشته باشند: متاورس، اینرنت ماهواره ای، موبایل، هوش مصنوعی، رمزارزها و رای آوردن مهاجرین و اقلیت ها در انتخابات کشورهای پیشرفته؛ همه قوهای سیاه مثبت هستند. 🔻تجویز راهبردی: اولین کار این است که بپذیریم که تعیین احتمال رخداد کشف قوهای سیاه با استفاده از روش‌های علمی قابل محاسبه نیست. متاسفانه خبرگان هم در این زمینه به اندازه عوام قدرت پیش بینی دارند. پیش فرضهای ما باعث می شود که نسبت به دیدن قوهای سیاه کور باشیم. یک جمله بامزه از نسیم نیکلاس طالب (نظریه پرداز قوی سیاه) است که می گوید: مشکل خبرگان این است که نمی دانند که چه چیزهایی را نمی دانند. دومین کار این است که علاوه بر توجه به پارامترهای قطعی (آینده قطعی) و سناریوهای احتمالی (آینده های محتمل)، قوهای سیاه (آیندهای نامحتمل) را هم در نظر بگیریم. چگونه؟ به آینده های نامحتمل فکر کنیم از بین آینده های نامحتمل آنهایی که تاثیرات خیلی اساسی روی ما دارند را شناسایی کنیم و سپس از خود بپرسیم که اثرات آن چیست و سپس چگونه می توان از اثرات منفی آن آسیب ندید؟ مثلا ما فکر می کنیم تاکنون هیچ بانکی در ایران ورشکست نشده، اگر هم ورشکست شود بانک مرکزی جبران می کند. چرا؟ چون در گذشته چنین چیزی رخ نداده. اما شاید یک دفعه فهمیدیم یک قوی سیاه لعنتی وجود دارد و دقیقا همان بانکی که ۱۰۰٪ سپرده ما در آن است ورشکست شد و... ما شاید نتوانیم جلوی سیل، زلزله، جنگ، تورم هزار درصدی را بگیریم. اما می توانیم در معرض یک رخداد باشیم یا نباشیم و یا می توانیم اقدامات جبرانی- پوششی برای آن ها داشته باشیم یا خیر. کسی که روی گسل خانه‌ دارد، نسبت به زلزله بسیار آسیب‌پذیرتر از دیگران است. ما نمی توانیم جلوی زلزله را بگیریم، حتی نمی‌توانیم بگوییم چه زمانی زلزله می آید؟ اما می توانیم در منطقه خطر زندگی نکنیم. چند روزی میهمان خانواده ای در اروپا بودم. دیدم ۴۰۰ شمع کوچک خریداری کرده اند و نگهداری می کنند. از آنان پرسیدم داستان چیست؟ گفتند دولت الزام کرده برای سه ماه غذا و گرما و روشنایی باید برای خود تامین کنید که در صورت جنگ های داخلی!!! از سرما و تاریکی و گرسنگی در امان باشید. با خودم فکر کردم چقدر احتمال دارد که آن کشور درگیر جنگ شود، احتمال= صفر. از خودم پرسیدم اگر رخ دهد، تاثیر آن چقدر است؟ تاثیر=بی نهایت. دقیقا این همان قوی سیاه بود. تجربه تاریخی نشان داده، ایران سرزمین قوهای سیاه است (از بلایای طبیعی گرفته تا غیرطبیعی)، قوهای سیاه هم تاثیرات مثبت هم تاثیرات منفی بالایی دارند. نمی توانیم قوهای سیاه را صید کنیم یا رام کنیم، اما می توانیم شمع بخریم و خود را برای قوی سیاه بعدی آماده نگاه داریم. ✍مجتبی لشکربلوکی @Kolbe_Andishe_Farhang
1_174531704.pdf
3.79M
💠جزوه تربیت ✍آیت الله العظمی آقامجتبی تهرانی 🔻مجموعه ارزشمند شامل ۵۸سخنرانی با موضوع تربیت در ۶بخش: ✔️تربیت در محیط خانوادگی ✔️تربیت در محیط رفاقتی ✔️تربیت در محیط آموزشی ✔️تربیت در محیط شغلی ✔️حیا در بعد تربیتی ✔️تربیت و مربیان تربیتی @Kolbe_Andishe_Farhang
Panahian-TanhaMasirFasle1.pdf
1.4M
💠 جزوه تنها مسیر ✍حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان 🔻این جزوه حاوی خلاصه متن فصل اولِ سلسله جلسات "تنها مسیر؛ راهبرد اصلی در نظام تربیت دینی" می‌باشد که در رمضان سال۹۲ و در مسجد جامع امام صادق(ع) برگزار شده و در ۳۹جلسه ارائه شده است. 🔗صوت این مبحث: Panahian.ir/post/1461 @Kolbe_Andishe_Farhang
💠ابعاد پنهانی نظام جهانی به یاد داشته باشید که گرسنگی و فقدان تغذیه بچه‌ها را یکی یکی می‌کشد. وزن بها تیسر النمر ۶٠ کیلو بوده و امروز دقیقا ١۶ کیلوگرم برخی از سیاستمداران، کارشناسان، و روزنامه‌نگاران حاکمیتی آمریکا و نیز پیروان آنها در ایران می‌گویند: این قبیل رویدادها همه تقصیر حماس است که در ٧ اکتبر علیه دهها سال قتل، بازداشت، حبس بدون اتهام و بدون محاکمه، تخریب منازل و مصادره آنها برای مهاجران اروپایی و آمریکایی، اشغال تدریجی محله‌ها و شهرهای فلسطینی طی ٧۵ سال، آزار و تحقیر و توهین و شکنجه هر روزه ساکنین قدس و کرانه باختری، و تبدیل تکه سرزمینی تحت محاصره زمینی و هوایی و دریایی به زندان بزرگی بدون سقف شورش کرد. حماس نباید شورش می‌کرد؛ حماس باید وضع فعلی محصول توافقات عقلانی میان رژیم دست‌نشانده اردن، رژیم کودتایی مصر، شیوخ امارات و سعودی و بحرین و کویت و قطر با رژیم اسراییل را بطور عقلانی می‌پذیرفت. فلسطینیانی که از قبل از ایجاد اسررایل در ١٩۴٨ در قدس و کرانه باختری زندگی می‌کرده‌اند باید آزار و توهین و تحقیر و بازداشت هر روزه خود؛ تخریب یا مصادره منازل موروثی اجدادیشان را بنحو عقلانی بپذیرند و تسلیم اراده و برنامه‌های اشغالی رژیم اسراییل باشند. آری! شورش ٧ اکتبر حماس به نمایندگی از مردم سرکوب و تضعیف و تحقیرشده فلسطین با هیچ‌یک از موازین عقلانی سازگار نیست! حماس باید به عوض عقلانیت بخرج داده نظام ابرآپارتاید و تبعیض گسترده اسراییل را بر دیده قبول می‌گذارد و سیطره امپراتوری آمریکا را عقلانی دیده، می‌پذیرفت. فلسطینیان ساکن در غزه و در قدس شرقی و در کرانه باختری و در اردن و سوریه و لبنان و مصر و شیخ‌نشینان خلیج فارس باید با عقلانیت معاصرِ ساخته امپراتوری آمریکا و پشتیبانی اتحادیه اروپا کنار آیند. وگرنه، کوچک و بزرگشان یا با بمبهای سنگرشکن مواجه می‌شوند و یا با رنج و درد و گرسنگی و مرگ. و چرا؟ چون تسلیم عقلانیت نمی‌شوند. و چرا؟ چون عقلانیت یکپارچگی و تسلیم را می‌طلبد. ولا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم! ✍دکتر سعید زیباکلام @Kolbe_Andishe_Farhang
nameh-jomhour-dastmozd.pdf
40.77M
🔥انتشار رایگان ویژه‌نامه «سرکوب دستمزد» نامه‌جمهور منتشر شده در شماره پنجم نامه‌جمهور «طبقه دولتمند و سرکوب رفاه» 📝با آثار و نوشتاری و از: محسن قنبریان علی نصیری‌اقدم علی‌رضا خیرالهی علی‌رضا میرغفاری سمیه گلپور سید احسان ولدان 🗞در این ویژه‌نامه می‌خوانیم: مسئله کارگران، وظیفه همگان افزایش دستمزد به‌مثابه استراتژی توسعه نسبت دستمزد-تورم افسانه یا واقعیت سرکوب دستمزد زمینه‌ها و چالش‌ها طرد ساختاری کارگران 🔶 به‌همراه مصاحبه اختصاصی با سردار علی‌حسین رعیتی‌فرد معاون روابط کار وزارت کار، تعاون و رفاه اجتماعی 🔹این ویژه‌نامه بخشی از شماره پنجم نامه‌جمهور است که به‌دلیل ضرورت موضوع فصل سرکوب دستمزد آن به صورت رایگان منتشر شده است. ➖➖➖ برای تهیه این شماره نامه جمهور در طرح پیش‌فروش با ۱۰٪ تخفیف و ، مبلغ ۱۶۲ هزارتومان به شماره کارت: ۶۰۳۷ ۹۹۷۵ ۹۹۶۹ ۴۹۳۳ به‌نام پژوهشکده تبلیغ و مطالعات اسلامی باقرالعلوم واریز کرده و رسید واریز را به همراه آدرس پستی و شماره همراه به شماره ۰۹۰۱۶۸۵۵۲۹۰ ارسال نمایید. ➖➖➖➖ با ما همراه باشید: @nameh_jomhour
💠روزی نو و روزگاری نو با تبریک و تهنیت حلول سال نو... ان شاء الله عیدی امسال، فرج مولایمان حضرت صاحب العصر و الزمان باشد و این انقلاب اسلامی ما به عظیم ترین حادثه و قیام عدالت محور تاریخ بشری متصل شود. با بهاران روزی نو می رسد و ما همچنان چشم به راه روزگاری نو. اکنون که جهان و جهانیان مرده اند، آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای موعود سر رسد؟ و یحی الارضَ بعد مَوتِها... ." امام صادق علیه السّلام فرمودند: ما مِن يَومِ نَيروزٍ إلاّ و نَحنُ نَتَوقَّعُ فِيهِ الفَرَجَ لأِنَّهُ مِن أيّامِنا و أيّامِ شِيعَتِنا؛ هيچ نوروزي نيست مگر آن كه ما در آن روز منتظر فرج [ظهور قائم آل محمّد صلي الله عليه و آله و سلم] هستيم؛ چرا كه نوروز از روزهاي ما و شيعيان ما است. (مستدرك الوسائل، ج۶، ص۳۵۲) @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 بود آنروز بر ما عید مطلق، که در جنبش در آید پرچم حق 🔹كارت تبریک انقلابی نوروز ۱۳۴۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠عقب ماندگی در عدالت اتفاقی نیست مصوبه دستمزد ۱۴۰۳ تنها نیست، ما همواره با انبوهی از سیاست‌هایی مواجهیم که در حال دشوار ساختن زندگی عمومی از یک‌سو و واگذاری اموال عمومی، که دولتی خوانده می‌شوند، از سوی دیگر هستند: - مصوبه شورای عالی کار در مورد دستمزد ۱۴۰۲ و ۱۴۰۳؛ - اجرای سیاست تعدیل و گران‌‌سازی چند صد درصدی قیمت کالاهای اساسی در بودجه ۱۴۰۱؛ - جراحی صندوق‌های بازنشستگی و افزایش سنوات؛ - واگذاری کلیه شرکت‌های دولتی و برجستگی ابعاد ضد جامعه در برنامه هفتم؛ - بی‌توجهی به سیاست‌های کلی تامین اجتماعی؛ - مصوبه مولدسازی و واگذاری املاک عمومی؛ - سند انتظارات دولت از آموزش و پرورش و خصوصی‌سازی ۲۵% مدارس؛ در شماره پنجم نامه جمهور برای برآمدن «طبقه دولتمند» بر مصوبه مولدسازی و برای «فروپاشی رفاه» بر سرکوب دستمزد و جراحی صندوق‌های بازنشستگی متمرکز شدیم اما «طبقهٔ دولتمند و فروپاشی رفاه» ابعاد گسترده‌تری دارد. تازه موارد بالا فقط در ۲.۵ سال اخیر است. یعنی در دوره‌ای که هم در گفتار دولتمردان بر عدالت تأکید می‌شود و هم دولت مکلف شده برای هر تصمیم خود «پیوست عدالت» داشته باشد. عقب‌ماندگی در عدالت اتفاقی نیست. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
💠جای مردم در اقتصاد 🔻نگاهی به دو انحراف در معنای مشارکت مردم در اقتصاد موضوع مردم در اقتصاد، سال‌هاست تحت‌الشعاع مفهوم قرار گرفته و عملاً منتفی شده است. در این اتفاق، دو انحراف مشهود است: یک. مراد از مشارکت، صرفاً مشارکت مالی و مراد از سرمایه، صرفاً دارایی مالی (پول) شده است. سایر شکل‌های سرمایه، به نفع پول، بی‌ارزش شده است. صاحبان فکر، ایده، دانش، فناوران، و حتی توانمندان و کسانی که عرضه‌ی کار کردن دارند، در این فرهنگ معیوب، هیچ سرمایه‌ای ندارند. بنابراین از گردونه‌ی «مشارکت» به بیرون پرت می‌شوند. این پول‌مالی شدنِ معنای مشارکت، در همه‌ی عرصه‌های اجتماعی، اتفاق افتاده است و نه صرفاً در ساحت اقتصاد. دو. پس از آن‌که مراد از سرمایه، صرفاً سرمایه‌ی مالی (پول) شد، انحراف دوم شکل می‌گیرد و آن اینکه سرمایه، صرفاً به معطوف است که لزوماً و منحصراً در اختیار افراد معدودی است. به این ترتیب، حتی با معیار میزان دارایی مالی نیز جایی برای صاحبان دارایی‌های خرد و متوسط، در فضای اقتصاد وجود ندارد. معنای ساده‌ی این دو انحراف این است که فضای اقتصاد، در انحصار چند ابَرسرمایه‌دار (شخصی و شبه‌دولتی) است و اکثریت مردم، فاقد سهم و سود متناسب از مجموعه‌ی فعالیت‌های اقتصادی کشور و کارگرِ روزمزد یا مصرف‌کننده‌ی منفعل کالا و خدمات این ابرسرمایه‌دارها هستند. بدیهی‌ست که از چنین ترکیبی در فضای اقتصاد، عدالت اجتماعی بیرون نخواهد آمد. بلکه هرچه بیشتر، زمینه‌های نابرابری تشدید و تقویت خواهد شد. مردم دنبال جایی واقعی برای خود در اقتصاد هستند؛ دنبال در اقتصاد. ✍روح الله رشیدی @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠شرط عدالت 🎥محسن قنبریان مشارکت مردم به مثابه شرط عدالت باید توده ملیونی در تولید دخیل باشد نه صرفا در یارانه و مصرف! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تلویزیون، وکیل مدافع صدیقی؟ نزدیک نیم هکتار ناقابل(!) از اموال عمومی‌ِ تحت مدیریتِ‌ آقای صدیقی در بهترین نقطه تهران به موسسه خود صدیقی و پسرانش و.. منتقل شده است. صدیقی می‌گوید بی‌خبر بوده و رسانه‌ها با حمله به من، عقاید مردم هدف قرار داده‌اند !!!! با اینکه موضوع هنوز در دستِ بررسی است، اما رسانه ملی دت به کار شده و دفاعیات صدیقی را یکطرفه پوشش می‌دهد. معلوم‌ نییست نگران اعتقادات مردم و جوانان شده است یا وکیل مدافع صدیقی؟! در سال‌های گذشته شخصیت‌‌هایی به مراتب بزرگتر از صدیقی مورد حمله رسانه‌ها قرار گرفتند اما از صدا وسیما صدایی برنیامد‌. روحانیانِ بزرگتری که رجبی صدیقی در حد شاگرد آنها نیز نبود، رسماً به "شریح قاضی" و "طلحه" و "زبیر" و "ابوموسی اشعری" تشبیه شد و صدا و سیما ذره‌ای نگرانِ سست شدن اعتقاد مردم‌ نشد. بسی خطیب‌ جمعه در همین تلویزیون‌ مورد اتهام قرار گرفت و‌ هیچ وقتی برای دفاع نیافت. اما اکنون که یک سوگلی در نزد افکار عمومی زیر سوال رفته، جناب تلویزیون، دلسوزِ "عقایدمردم" شده‌ است! به گمانم در این روزها علاوه بر دستگاه قضایی، عدالت‌خواهان و مطالبه‌گران‌ نیز در یک آزمونِ دشوار قرار دارند و به زودی نشان خواهند شد که چه اندازه در‌پیِ حقیقت و شفافیت‌اند. ✍زین‌العابدین صفوی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠ما و این مناسک پوچ و پرهزینه نمی‌دانم رسمِ دیدار نوروزی کارکنان با رؤسای خود، به این شیوه که امروز شاهدش هستیم، از کی بنا نهاده شده و چه خاصیتی دارد. تصور نمی‌کنم لااقل در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب اسلامی چنین آدابی با این شکل و شمایل برقرار بوده باشد. سرپا ایستادن و صف کشیدن و دست به‌سینه‌شدنِ گروهی از مدیران و کارمندان برای لحظه‌ای دست دادن با رؤسا، حتی اگر از سر صدق باشد،رسم پسندیده‌ای نیست. این صحنه، بیشتر یادآور سنت‌های اشرافی و آداب طبقاتی است تا یک تجدید دیدار مناسبتی. در سال‌های اخیر، این رسم چنان جاافتاده که هرگونه تعریض یا نگاه دیگرگونه به آن، عجیب می‌نماید! اگرچه در بلبشوی مناسک‌گرایی پوچِ حاکم بر مناسبات مدیریتی، این رسم اشرافی، وزن چندانی ندارد، اما همین بدعت‌های کوچک، پیامدهای بزرگی در تخریب فرهنگ سیاسی ما داشته است. بدعت‌ها، رفته‌رفته مانند وزنه‌هایی به پر و پای مجموعه آویزان شده‌اند و آن را از پرداختن به تکالیف اصلی‌اش ناتوان کرده‌اند. ما با انبوهی از مناسک بی‌معنا و مضحک در نظام اداری کشور روبروییم که جز زحمت مردم و اتلاف منابع ثمری ندارد. اما به دلیل ارضای روانی طبقهٔ مدیران و کارکردهای جانبی! دیگر، بر بقا و تداوم آنها اصرار می‌شود. آن‌هم موبه‌مو و جزءبه‌جزء؛ آنچنان‌که فراموشی یا ترک یکی از این اجزا، در حکم خطای بزرگ است. باید گریخت از این مناسک پوچ. می‌شود نیت تجدید دیدار با کارکنان را به شیوه‌های اخلاق‌مدارانه‌تر و فایده‌مندانه‌تری به‌جای آورد. مثلاً مدیر ارشد مجموعه، خود به حضور کارکنان برود و واحدها و اتاق‌هایشان را بچرخد و دقایقی پای حرف‌های آنها بنشیند؛ یا یک نشست انتقادی با کارکنان برگزار کند و نقدهایشان به گذشته و حرف‌هایشان برای آیندهٔ مجموعه را بشنود و... اگر بنا باشد فهرستی از این قبیل مناسک پوچ، که ما را گرفتار کرده‌اند، تهیه کنیم، این فهرست، بلند خواهد بود. پی‌نوشت: امیدوارم شهردار و اعضای شورای شهر، امسال از برگزاری دیدار نوروزی با کارکنان به این شیوهٔ بدعت‌آلود پرهیز کنند. ✍روح الله رشیدی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠ماجرای ازگُل و خطر منتفی شدن بازسازی اجتماعی سه انتخابات متوالی با مشارکت زیر ۵۰ درصد اگر موجب نشود صدای یک زنگ خطر بلند را بشنویم یعنی ثغل سامعه سیاسی گرفته‌ایم، با آنهایی که با این وضعیت مشکلی ندارند و حتی ممکن است خوشحال هم شده باشند کاری نداریم، اما اگر این روند طبیعی‌سازی شود و تبدیل به سوالی برای سیستم حکمرانی نشود یعنی متولیان پروژه تخلیه‌ی اجتماعی انقلاب کارشان را خوب انجام داده‌اند. خطر بزرگتر از تخلیه‌ی اجتماعی اما تخلیه‌ی محتوایی است، تخلیه‌ی محتوایی است که منجر به بن بست در ایده‌ها می‌شود، وقتی تخلیه‌ی محتوایی رخ بدهد به طور طبیعی حتی اگر قصد و اراده‌ی بازسازی اجتماعی هم وجود داشته باشد عملا شرایط اعمال این اراده ممکن نیست. تخلیه‌ی محتوایی یعنی بی معنا شدن دال‌های گفتمانی اصلی انقلاب مثل عدالت، آزادی، استقلال و... بیایید در حد استعداد و امکانات اینستاگرام حرف بزنیم و از مقدمات عبورکنیم، حدود یک هفته از ماجرای ازگل می‌گذرد، یک طرف ماجرا یک پروژه‌ی افشاگری است که پیدا کردن رد و ربطش سخت نیست، طرف دیگر هم کوهی از توضیحات ناکافی و متناقض از یک مقام رسمی است که حداقلش کوتاهی و قصور است و میانه‌اش تخلف و تقصیر. در این شرایط آنچه افکار عمومی زخمی و ناراضی شاهد است رهاشدگی موضوع از طرف سیستم حکمرانی است، وسط دید و بازدیدهای نوروزی بعید است بین رد و بدل شدن ماچ و بوسه‌ی دوم یا سوم کسی غیر از ماجرای ازگل چیز دیگری بگوید اما یک هفته است هیچ اقدام اطمینان بخشی از طرف سیستم حکمرانی در این باره دیده نمی‌شود و این وسط گوشت قربانی گفتمان عدالت است که به مرور فرسوده و لاغر می‌شود چون افکار عمومی با خود می‌گوید این پرونده هم رفت کنار آن یکی در مشهد و گرگان و... کاش تدبیری این وسط وجود داشت که می‌فهمید با حل یکی یا دو تا از این پرونده‌ها چه امیدی می‌توان به جامعه داد و چطور می‌توان از خطر تخلیه‌ی گفتمانی انقلاب جلوگیری کرد، سرمایه‌ای که اگر از دست برود بازسازی اجتماعی هم ناممکن می‌شود. ✍محمد زعیم‌زاده @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 کماکان مسئله اصلی خلاء ایده حکمرانی در عمل است! 🔹 اگر دولت می‌خواهد اراده حکمرانی موثر داشته باشد که منجر به شود، باید قبل از آن، تکلیف «ایده حکمرانی» خود را در عمل مشخص کند و بر آن متمرکز شود. ایده حکمرانی چیست، نمودش کجاست و نبودش چه ضرری دارد؟ 🔹 این ایده حکمرانی چیست؟ منظور یک سند یا برنامه چندصد صفحه‌ای حاوی همه حرف‌های خوب نیست! منظور یک خط فکری مشخص و جهت‌دار «همراه با چند اقدام ویژه و تحولی» ذیل آن است که جنس حکمرانی-عملیاتی دارد و در ارتباط با مسائل مهم کشور تعریف می‌شود. همه کارهای دولت هم باید در نسبت با آن باشد. 🔹 نمود عملیاتی ایده حکمرانی چگونه است؟ آنجا که راس دولت را نمی‌بینی مگر اینکه دارد به آن چند کار اصلی می‌پردازد. یعنی عمده وقت اعضای اصلی دولت برای آن کارها صرف می‌شود و روی آن اجماع وجود دارد و بقیه کارها در نسبت با آن تعریف می‌شود. موفقیت دولت هم در به نتیجه رسیدن آنها خواهد بود. 🔹 نمود بیرونی ایده حکمرانی کجاست؟ آنجا که جلوی هر کس را در خیابان بگیری و از او بپرسی دولت چه کار می‌کند، به شما آن چند کار اصلی را بگوید. برنامه ساخت یک میلیون مسکن در این دولت از این جنس است. یا در دولت قبل برجام و سرمایه گذاری خارجی. یا در دولت قبل‌تر مسکن مهر و یارانه‌ها. 🔹 اگر ایده حکمرانی نباشد چه می‌شود؟ ۱. بی‌تصمیمی و بلاتکلیفی ۲. اتخاذ تصمیمات متناقض و خنثی‌کننده همدیگر ۳. اتخاذ تصمیمات گِرد و بی‌خاصیت و برآمده از اجماعِ داخل جلسات ۴. انجام اصلاحات جزئی و کم اهمیت ۵. غالب شدن اراده‌های پنهان و منفعت طلبانه نتیجه: رخ نمی‌دهد! 🔹بدون ایده حکمرانی مشخص در عمل، کارهای خوبی که در جریان است یا با اقدامات دیگر خنثی می‌شود یا به نتیجه مدنظر نمی‌رسد. 🔹چگونه ایده حکمرانی ایجاد می‌شود؟ راس دولت باید ذیل یک خط فکری مشخص مثل «مقاوم سازی اقتصاد»، آن چند کار تحولی که تعداد محدودی دارد را مشخص و روی آن اجماع یا ترکیبش را طبق آن اصلاح نماید. همچنین، همه‌جانبه ملتزم به تحققش باشد؛ همانگونه که آزادسازی سواحل اجرا شد. 🔹 کدام کارها ذیل ایده حکمرانی دولت می‌گنجد؟ «پیاده‌سازی نظام مالیاتی داده محور»، «توسعه زیرساختی، بهره‌وری و بهره‌برداری کریدورهای ترانزیتی»، «استقرار حکمرانی ریال»، «خودکفایی پایدار در غذای اساسی» و «توسعه زنجیره ارزش نفت» از اقدامات تحولی ذیل «مقاوم سازی اقتصاد» محسوب می‌شود. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 در شگفتم که چرا مسئولان مملکت هوشیار نمی‌شوند؟! در چنین شرایطی که اینقدر منطقه پرآشوب و شکننده است و در شرایطی که در کتاب بالدوین برنامه‌ریزی و توسعه در ایران به شکلی و در کتاب ریچارد نفیو، تحت عنوان «هنر تحریم‌ها: نگاهی از درون میدان» به شکل دیگری؛ به صراحت و عریانی این بحث مطرح شده است که تهی کردن ذخایر ارزی کشور و مصرف کردن آن‌ها در موارد غیرضروری می‌تواند شکنندگی‌های نظام ملی را افزایش دهد، من واقعا در شگفتم که چرا مسئولان کلیدی کشور هوشیار نمی‌شوند؟ ✍فرشاد مومنی 🔗متن کامل مصاحبه https://www.entekhab.ir/003Erw @Kolbe_Andishe_Farhang
💠واقعيت اقتصاد ايران واقعيت اقتصاد ايران این است، نه آن‌چیزی که به آقای رییسی گفته‌اند که بگوید: ‏۱- هشت فصل پیاپی است که رشد اقتصادی بخش کشاورزی منفی است و این بخش از اقتصاد ایران به کل از دست رفته است. ‏۲- رشد اقتصادی کل بخش صنایع و معادن بغیر از نفت، در دو فصل تابستان و پاییز ۱۴۰۲ منفی بوده است. ‏۳- رشد اقتصادی بخش صنعت و بخش ساختمان به عنوان موتور محرک اقتصادی ایران، در دو سال گذشته به ترتیب صفر و منفی بوده است. ‏۴- رشد اقتصادی بدون نفت ایران در دوران تحریم، در هیچ دو فصل پیاپی بالای ۵ درصد تثبیت نشده است و این نرخ در سال ۱۴۰۲ با شیب قابل توجه کاهنده بوده و در فصل پاییز به ۲.۵ درصد رسیده است. ‏۵- تنها دلیل افزایش رشد اقتصادی کلی ایران، افزایش استخراج و فروش نفت به لطف دولت بایدن و رشد پایدار بخش خدمات بوده است که ذاتا تحریم‌ها تاثیر کمتری بر این بخش دارد و non Tradable است. ‏مملکت با آمارسازی و کتمان حقیقت اداره نمی‌شود و ایران هم تا زمانی که تحریم‌های آمریکا لغو نشود، هرگز از تله «رکود تورمی» که شش سال است در آن گرفتار است ، خارج نمی‌شود. ✍سیامک قاسمی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠یک درس از ماجرای حوزهٔ علمیهٔ آقای صدیقی مناقشهٔ مربوط به حوزهٔ آقای صدیقی از جهات مختلف، ارزش مطالعه و تأمل دارد؛ اگر البته انگیزهٔ اصلاح داشته باشیم! در این ماجرا، مسئلهٔ و‌ نسبتش با نهادهای دولتی و غیردولتی و... بار دیگر خود را نشان داد. مداخلهٔ تصاحب‌گرانهٔ نهادهای حاکمیتی، دولتی و غیردولتی در مسئلهٔ زمین، وضعیت وحشتناکی دارد. ورود این نهادها به توسعهٔ املاک و‌ سرمایه‌گذاری در حوزهٔ زمین و مسکن، در ابتدا به بهانهٔ یا توسعهٔ فعالیت‌های فرهنگی و اجتماعی اتفاق افتاده، اما در کمترین زمان، سر از سوداگری زمین و ملک و توسعه‌طلبی و سودجویی درآورده‌اند. نه خبری از تامین مسکن برای کارکنان بوده و نه توسعهٔ فعالیت فرهنگی و اجتماعی. هزاران نفر، امروز در دادگاه‌ها دنبال اعادهٔ حق خود از تعاونی!های مسکن هستند! امروز، تقریباً جایی نیست که چالش و مسئله‌ای در موضوع زمین وجود داشته باشد و ردی از این نهادها نباشد. بسیاری از تغییر کاربری‌های خسارت‌بار (تبدیل از باغ و فضای سبز به مسکونی و تجاری و خدماتی) در امتداد طمع‌ورزی صاحبان قدرت و نفوذ رخ داده و شهرها را از چهار سو به مخاطره انداخته است. بخش وسیعی از اراضی ارزشمند اطراف تبریز، که ذخیره‌گاه و پشتوانهٔ توسعهٔ شهر بوده است، در چنبرهٔ همین توسعه‌طلبی قرار دارد. این پدیدهٔ خسارت‌بار، با چراغ سبز دولت‌ها در و با هدف دلربایی از گروه‌های ذی‌نفوذ و پرسروصدا شکل گرفته است. امروز از رهگذر این توسعه‌طلبی و ‌دست‌اندازی به اراضی عمومی، رسماً شاهد شکل‌گیری نوعی در پوشش تعاونی‌های منتسب به نهادها هستیم. 🔗پی‌نوشت ۱: همین الان، با شکل‌گیری یک حملهٔ گازانبری (طرح نهضت ملی مسکن + مولدسازی اموال مازاد دولتی) موج جدیدی از این دست‌اندازی به اراضی ملی در حال رقم خوردن است. بازهم با محوریت نهادهای دولتی و در پوشش تامین مسکن کارکنان! 🔗پی‌نوشت ۲: یک مطالبهٔ کاملاً عقلانی و دینی که فراموش شده، شفافیت در مسئلهٔ زمین است. به مردم بگوییم در دهه‌های گذشته، چه کسانی/نهادهایی با چه عناوینی از دولت و شهرداری‌ها زمین و ملک گرفته‌اند و با آن چه کرده‌اند. ✍روح الله رشیدی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠نهج‌البلاغه را توقیف کنید! «از خدا بترس ، و اموال این مردم را به سویشان بازگردان، که اگر چنین نکنى و خداوند مرا بر تو چیره سازد، با تو کارى خواهم کرد که نزد خداوند عذر خواهم داشت، و با شمشیرم که هر کس را با آن زدم در آتش شد، گردنت را بزنم. به خدا سوگند، اگر کارى را که تو کردى حسن و حسین کرده بودند، از من نرمشى نمى دیدند، و به مرادى نمى رسیدند، تا آن که حق را از آنان بازگیرم، و باطلى را که از ستم آن دو پدید آمده، نابود سازم...» ✍ خطاب امیرالمومنین(ع) به ابن‌عباس 🔗همشهری نگران شده که گرفتار ظلم بزرگ نشویم! و مانده‌ایم آیا ظلمی بزرگتر از سرقت دین و دیانت مردم هست که حالا گرفتارش هستیم؟ دیگر چه قرار بود بر سر ما بیاید که نگران قرابت و ابتلایش باشیم؟ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠غزه؛ استیضاح نظریه 🔻ما از لحاظ نظری در برابر واقعیت خواب بوده‌ایم این روزها برای نوشتن سرمقاله شماره بعد نامه‌جمهور، درباره انسان فلسطینی، در حال خواندن روایت‌های از زندگی روزمره فلسطینی‌ها هستم. حدود ۸۵ انسان و روایت انسانی. تعداد زیادی را ترجمه کرده‌ایم و دست‌آخر برای تکمیل تصویرمان از این انسان، تعدادی مصاحبه گرفتیم. خیلی عجیب است؛ چگونه این همه ظلم به شکلی مستمر در این سیاره در جریان است؟ حالا جلوگیری از آن یک بحث است؛ چگونه این همه درباره آن از لحاظ «نظری» سکوت کرده‌ایم؟ یکی از کارهای فلسفه، حتی در وجه کلاسیک آن، توضیح دادن شرّ است. چرا اکنون درباره این شرّ بزرگ ساکت است؟ الهیات چطور؟ دین نمی‌خواهد در این باره حرفی بزند؟ آخر چطور می‌توان به خیر و خدا دلالت داد بی‌آن‌که بر علیه شرّ شورید؟ حتی علوم اجتماعی و انسانی که این همه میل ابژه کردن همه چیز را دارد، چگونه می‌تواند درباره یک وضعیت و واقعیت هفتاد ساله حرف نزند؟ آری؛ آن‌چه این روزها در غزه در جریان است یک جلسه استیضاح است: استیضاح اهالی فلسفه؛ استیضاح مفسران دین و استیضاح عالمان علوم اجتماعی. ادوارد سعید در مسئله فلسطین استدلال می‌کند که «خواب شبانگاهی و بیداری تدریجی ما» همواره به صورت دیالکتیکی تجربه فلسطینی‌ها را در برابر صهیونیسم شکل داده است. ما از لحاظ نظری در برابر واقعیت خواب بوده‌ایم و بیداری‌ای اگر بوده، در جان‌ها بوده و حداکثر در زبان ما؛ ذهن ما از این بیداری باز مانده است. احتمال دارد وضعیت نظریه در برابر واقعیت فلسطین این طور باقی نماند. شاید چیزی شبیه جنبش اگزیستانسیالیسم پس از جنگ جهانی دوم متولد شود. مسئله این است که ما چگونه می‌توانیم این خفتن نظری را به بیداری تبدیل کنیم و یا به تعبیر دقیق‌‌تر آن را به بیداری انسانی پیوند بزنیم؟ آن چنان که ملاصدرا استدلال می‌کرد، تضاد خیر و شرّ، امکان تولد فیض است. از دل این تضاد به فراز درآمده، انسان جدیدی متولد شده و خواهد شد؛ انسان جدید و اوضاع جدید. تنهایی انسان مدرن در جریان جنایت‌های جنگ جهانی، دستمایه خلق تنهاییِ اگزیستانسیالیستی شد اما تنهایی انسان فلسطینی اما به مراتب ژرف‌تر و وجودی‌تر است. چه مفهومی می‌تواند این تجربه وجودی را توضیح بدهد؟ انسان فلسطینی با رنج‌هایش توانسته به ما یادآوری کند که ما چقدر تنهاییم و انسان چقدر تنهاست و این تنهایی یک زایشگاه خواهد بود؛ زایشگاه اتصال با جهان و روابطی واقعی. از دل این اتصال و در میانه این رابطه‌ها ما با انسان جدیدی ملاقات خواهیم کرد. غزه استیضاح نظریه است؛ تنها نظریه‌ای بعد از آن باقی خواهد ماند که بتواند اعتماد عموم را جلب کند. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
💠چرا برای غزه کم تحرکیم؟! تصمیم گرفتم اولین و دومین یادداشت امسال رو برای غزّه بنویسم و نه حتی برای شعار سال! بعد از یادداشت «غزه؛ و البته هزاران مناسبت تقویمی و موسمی جور و واجور!!» که در آن به نقد رفتار فرهنگی دوستان حزب‌اللهی‌مان پرداخته بودم، برخی از دوستان گفتند که مردم ایران حاضر به همراهی با مردم غزه نیستند و افکار عمومی ما کشش طرح مسئله کمک به غزه را ندارد! بگذارید همین ابتدا نظر خودم را عرض کنم. این تحلیل از مردم ایران از اساس یک تحلیل غلط، انحرافی و تقلیل گرایانه است. مردم ایران همواره در طول قرنها جزو عدالت‌طلب‌ترین ملتها بوده‌اند و برای رسیدن به آن، هزینه‌های هنگفت داده‌اند. چطور می‌شود که چنین ملتی که حتی مخالفین حکومتش هم برای همراه کردن مردم ناچارند که بر روی عدالت‌طلبی دست بگذارند و حجاب قانونی را مصداق ظلم نشان دهند تا بتوانند جوانان و نوجوانان را برای مقابله با حکومت به خیابانها بکشانند، به یکباره چنان تحولی پیدا می‌کند که نسبت به یکی از بزرگترین جنایت‌ها و نسل‌کشی‌های آشکار تاریخ معاصر کرخت و سرد شوند؟! این تحلیل غلط اندر غلط است ... ریشه عدم تحرک کنونی مردم ایران را باید در جایی دیگر دنبال کرد؛ اولین ریشه‌ی این بی تحرکی در فراگیر شدن این تلقی است که «الان کمک به غزه یک کار تخصصی و نظامی است که مردم عادی نمی‌توانند نقشی در آن داشته باشند»؛ دومین ریشه این بی عملی را باید در این تلقی دنبال کرد که «راهپیمایی‌های کلیشه‌ای دردی از مردم غزه دوا نمی‌کند و اقتضائات بیرونی و میدانی به حدی قدرتمند است که این راهپیمایی‌های داخلی، تأثیری بر روی تصمیم گیری مسئولین سیاسی و نظامی کشور در مواجهه با مسئله غزه نمی‌گذارد.» حاصل جمع این دو تلقی این است که مردم ایران علیرغم تأسف و تأثری که از جنایتهای بی حد و مرز اسرائیل دارند و احیانا اشکی که شبها پای اخبار کودک‌کشی‌ها و زجرکشیدن‌های مردم غزه می‌ریزند، راهی را برای کمک در جلوی خود باز نمی‌بینند و ناگزیر برای فرار از فشار روحی آن، خود را به بی‌خیالی می‌زنند. خیلی فرق است که کسی بی‌خیال مسئله‌ای باشد و کسی از روی ناچاری و بن بست عملی و قاعدتاً برای فرار از فشار شکننده‌ی روحی مسئله‌ای، خود را به بی‌خیالی بزند؛ حال اکثر مردم ایران، حال دومی است. از اینرو، راه برافروخته نگه داشتن ابر مسئله‌ای به نام فلسطین در جان و فکر و رفتار مردم ایران، پخش عکس‌های جنایت‌های شنیع اسرائیل و نسل‌کشی‌ها و کودک‌کشی‌ها و رنج‌ها و زجرهای فلسطینیان نیست، بلکه راه اصلی «بازآفرینی فناوریهای اجتماعی استحصال اراده جمعی مردم ایران در راستای حضور واقعی در واقعه فلسطین» می‌باشد. ‌خلاصه اینکه: امروز مشکل مردم ایران «نبود تحریک» نیست، بلکه مشکل، «فقدان بستر تحرک» است. امروز مشکل مردم ایران «ندانستن ظلم اسرائیلیان» نیست، بلکه مشکل، «نداشتن راهی برای حضور و تأثیر واقعی» است. امروز مشکل مردم ایران «نخواستن کمک به غزه» نیست، بلکه مشکل، «تصور ناتوانی از کمک کردن» است. گسست زبانی با منطقه و جهان، بیرون بودن از مناسبات عربی و ترکی، بیگانگی با اقتضائات جامعه اهل تسنن، فشل بودن سامانه خبر در کشور و البته انسداد ذهنی خواص شتاب‌دهنده‌، همه و همه دست به هم داده‌اند تا فناوری‌هایی زنده‌ی چند دهه‌ی گذشته‌ی جامعه‌ی انقلابی ایران یعنی راهپیمایی به امری صرفا داخلی و کلیشه‌ای تنزل یابد و تخلیه معنایی شود ... اگر راهی برای تحرک مردم ایران هست که حتما هست، آن را باید در بسترسازی کنش عمومی، از طریق احیاء فناوری‌های اجتماعی با سابقه و یا خلق فناوری‌های اجتماعی جدید جستجو کرد... ✍حجت‌الاسلام علی محمدی @Kolbe_Andishe_Farhang