eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
555 دنبال‌کننده
336 عکس
1.1هزار ویدیو
191 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ادمین @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
کامل.mp3
زمان: حجم: 97.77M
💠ایران و انتخابات دولت چهاردهم 🔻چگونه می‌توان از اقتصاد ایران سخن گفت؟ 🎥گفتگوی علیرضا شفاه و صادق الحسینی، ۱۲ تیر ۱۴۰۳ @simafekr_com @Kolbe_Andishe_Farhang
14.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠آخرین فرصت طبقه متوسط 🎥قطعه‌ای از مناظره علیرضا شفاه و صادق الحسینی این گفتگو که در گردهمایی انسجام طراحی و برنامه‌ریزی شده، با همکاری سیمافکر، ائتلاف انسجام و ستاد آقای دکتر جلیلی برگزار شده است. @simafekr_com @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 دلواپسی ها فردا عاقبت انتخابات تمام می شود و پس فردا، مشخص می شود رئیس جمهور کیست و کشور بین 4 الی 8 سال در کنترل کدام جریان خواهد بود. اما هر کدام از این دو نامزد که به قدرت برسد، من برای کشور نگرانی هایی دارم. 🔹اول نگرانی عمومی ام از فردا برای درصد است که اگر چندان تکانی نخورد ما با یک جامعه دوساحتی مانند مصر روبرو باشیم. جامعه ای که خوشبینانه به دو قسمت 50 - 50 تبدیل شده (بدبینانه 30 - 70 است) و میانشان بجای وفاق و وحدت، کینه و خشم جای بگیرد. که در این مورد بیشتر خواهم نوشت. 🔹در باب دکتر پزشکیان باید گفت پزشکیان پدیده این انتخابات بود و کسی حداقل در ش. نگهبان تصور این اقبال عمومی از ایشان را نداشت. بنظرم اگر ایشان رد صلاحیت می شد، ما با یک انتخابات حداکثر 30 درصدی مواجه بودیم. وجه قوت ایشان بنظرم دادن شعارهای است که نوید برگشت می دهد. و از حیث توانسته قسمت قابل توجهی از سبد رای سنتی اصولگرایان را به خودش اختصاص دهد. او می تواند تا حدی شکاف میان دولت - ملت را التیام دهد و جو روانی مشوش جامعه را کمی التیام دهد. از سوی دیگر ایشان با شخص رهبری دارای رابطه حسنه است که می تواند ترمیم کننده شکاف میان احزاب با رهبری باشد. اما نگرانی هایم: 1- روی کار آوردن تیمی که در دهه 90 مردم از آنها خاطره خوبی ندارند. که البته با وجود مجلس انقلابی بعید است به این طیف رای اعتماد دهد. 2- تکیه بیش از حد بر خارج از کشور و غافل شدن از توان داخلی 3-شیوع اصطکاک با نهادهای انتصابی و انقلابی که قدرت نهادهای بسیاری را در اختیار دارند و می توانند برای دولت منتخب دست انداز درست کنند. 4- توان مدیریت کشور در حالت ابقا و تشدید تحریم ها با فعال شدن مکانیسم ماشه. آقای پزشکیان باید دارای برنامه ای منسجم در رویارویی با جهان باشد. 🔹 در باب سعید جلیلی ایشان و حلقه اطرافیانش را می توان جزو اصلی ترین اجزا هسته سخت نظام دانست. شخصیتی که در این انتخابات با شعار ادامه راه دولت مرحوم رئیسی، رسما خود را نماینده وضعیت موجود و حرکت نظام با دست فرمان کنونی قلمداد کرد. ایشان از سال 92 در اندیشه تصاحب پاستور بوده و برای این کار بیش از یک دهه مطالعه و تحقیق کرده است که جای تحسین دارد. در سیاست منطقه ای حضور جلیلی سبب تقویت بیشتر جبهه مقاومت و هماهنگی های منطقه ای خواهد شد. تیم ها و کارگروه های ایشان پیرامون شیر مرغ تا جان آدمیزاد برای ایشان طرح و برنامه تدوین کرده اند که بنظرم ایشان را با مواجه کرده. این تیم با روی کار آمدن دولت آقای رئیسی، غالبا جذب دولت شدند و بنظرم نفوذ آقای جلیلی از وزرا و معاونان کمتر نبود. اما نگرانی هایم 1- ادامه مسیر دولت شهید رئیسی. کاهش مشارکت مردم از 48 درصد در 1400 به 40 درصد در 1403 نشان دهنده عدم موفقیت ایشان در احیای اعتماد به نظام بود. بخصوص که آقای جلیلی هیچ نقدی به روند سه ساله گذشته نداشته که نگران کننده است. 2-ادامه نزاع دولت - ملت با استمرار طرح( های ایدولوژیک. 3-کم شدن امید و زندگی در میان مردم و استمرار سیر صعودی انباشت خشم و نفرت عمومی و جدایی بیشتر عامه مردم از نظام و انقلاب. تداوم فیلترینگ و نزاع با زنان. 4- عدم هماهنگی با سایر دستگاه ها و ایجاد اختلاف میان حامیان نظام (بحران میان اصولگرایان معتدل و اصولگرایان رادیکال) . بخاطر روحیه مرکز گرا و سخت تعامل آقای جلیلی. 5-عدم گشایش در سیاست خارجی، تقویت جو ضد ایران در فضای بین الملل و تقویت اپوزیسیون 6-روی کار آمدن تیمی با علقه های ایدولوژیک، تقویت حلقه بسته مدیران و حکمرانان و ادامه مدیریت محفلی نظام 7- ایجاد حاکمیت یکدست که مستعد خود رایی و فشار بر کنشگران و منتقدان است. 8-تبدیل کشور به آزمایشگاه طرح های غیرقابل اجرا ✍سلمان کدیور @Kolbe_Andishe_Farhang
💠آخرین تلاش ها 🔹آنچه بنده از آخرین پیمایش ها دیدم یک رقابت بسیار نزدیک و شکننده است، در یکی از معروفترین نظرسنجی‌ها که به ملاحظاتی نام نمی‌برم، اختلاف رای یک درصد بود یعنی ۴۶ - ۴۷ 🔹ظاهراً باید امیدوار باشیم که رشد دو سه درصدی مشارکت را هم شاهدیم. عده ای ممکن است گمان کنند ماشین ترس و فریب اصلاحات است که به کار افتاده و جواب داده اما پیش‌بینی بنده به میدان آمدن مستضعفین حامی انقلاب است. بعد از مناظره دوم دکتر جلیلی رشد رای شروع شده است. 🔹در چنین شرایطی «موج پیروز انتخابات کدام است؟» میتواند ده درصد آراء را در روز آخر جابجا کند. ما برای این پیشنهادهایی طراحی کرده بودیم که به هر دلیل بخشی از آنها پیش نرفت، تجربه چنین انتخابات پایاپایی را هم بنده در تاریخ انقلاب به خاطر ندارم. اینکه چه بر سر موج پیروزی و اثرش در تکانه رای روز آخری خواهد آمد اینبار معلوم نیست. 🔹وقتی اختلاف آرا در نظرسنجی ها بعضا به ۱ درصد رسیده یعنی در مشارکت ۴۳ درصدی، فقط ۲۶۲ هزار رای! که چون رقابت دو نفره است، در واقع ۱۳۱ هزار رایی که با تصور غلط و نا آگاهی میخواهد به پزشکیان رای بدهد را باید منصرف کرد که به جلیلی رای دهد! یا اگر جلوتر باشیم با همین میزان تلاش اندک ممکن است رقیب پیروز گردد. درنتیجه: ۱. بیستکال و پیامک در همین بیست و چهار ساعت میتواند سرنوشت چند سال کشور را جابجا کند! ۲. نظارت مردمی و ممانعت از تخلفات رقیب - که بنابر گزارشات واصله مردمی تخلفات مهمی را در دور اول انجام دادند، اعم از اجبار رای در پادگان، خرید رای با شناسنامه، خرید افراد موثر روستاها، دروغ هرکس دور اول رأی داده کافی است و...- همچنین حضور موثر سر صندوق آراء و کمک به مردم عادی که سوال دارند و خسته نشدن از این فرآیند نظارت و حضور مردمی، میتواند کل ماجرای انتخابات را با نتیجه دیگری رقم بزند. به سامانه سعیدیار ( saeedyar.com ) برای کمک به نظارت مردمی بپیوندید. ۳. پدران عملیات روانی و فریب در ستاد رقیبند، امروز و فردا روز پرفشارتری از پنجشنبه گذشته خواهد بود، مراقب باشید خسته و منفعل از دروغ ها نشوید. بایستید و عملیات کنید چه در دفاع چه در تهاجم ۴. مجددا و با تاکید توسل و تضرع خالصانه به درگاه احدیت جهت رقم خوردن خیر کشور و متمایل شدن دلها به سوی فرد اصلح را جدی بگیریم. دعا، توسل جمعی، ختم صلوات، روضه حضرت مادر سلام الله علیها و قربانی را جدی دنبال کنیم. ✍ مجتبی عرب @Kolbe_Andishe_Farhang
3.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠رقم تخفیف در فروش نفت؟ 🎥پاسخ وزیر نفت به ادعاهای پزشکیان در مناظرات انتخابات می‌گویند ایران نفت را به چین با تخفیف بالا می‌فروشد و پولش را نمی‌گیرد، این حرف واقعیت ندارد. رقم تخفیف نفت کمتر از ۵ دلار است و ایران به ۱۷ کشور دنیا حتی اروپا نفت صادر می‌کند، اما به دروغ می‌گویند آمریکا تحریم را شل کرده. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تاملی در بازگشت نئولیبرال ها و سیاست هایشان! هدف غایی لیبرال سرمایه داری سپردن عنان کار به بازار است؛ دولت حداقلی و دولت زدایی نتیجه آن قوچانی سال‌هاست این ایده را در نشریات خود به ذهن مخاطب حقنه می کند و در فرصتی که دولت روحانی در اختیار او گذاشت تا حدودی با کمک امثال آخوندی به مرحله اجرا نیز آورد. در کارزار انتخابات؛ آقای پزشکیان نشان داد که در هیچ کدام از ماموریت های دولت ایده ای ندارد و با افتخار چند بار هم اعلام کرد در مباحث سیاسی، اجتماعی و اقتصادی : " می فهمم که نمی فهمم" ایشان وقتی با پرسشی در این موارد مواجه می شود آن را به کارشناسان حواله می دهد و بیان می کند که نسخه آنها را اجرا خواهد کرد هر چه آنها بگویند! مثلا نمونه ای از عدم ادراک عجیب ایشان از ابتدائیات اقتصاد در مناظره با آقای سعید جلیلی نمود داشت: آنجا که با نشان دادن نمودار در دولت های مختلف به عنوان یک متغیر انباشته (حتی فارغ از روند کاهشی آن در دولت شهید رئیسی) نتیجه گیری کرد: که این مقدار نقدینگی ناشی از چاپ پول توسط دولت است و را نیز ناشی از آن فهم کرد! در حالی که آنچه که در اقتصاد کلاسیک و مبتنی بر تئوری بیان می شود؛ پدیده پولی که همیشه و همه جا عامل تورم محسوب می شود است و نه مقدار آن که یک متغیر انباشته است.(ن.ک به رحیمی) بنابراین کارشناسانی که او مدام به آنها استناد می کند آنها هستند که در ستاد و دور او جمع شده اند که عبارت اند از: شاگردان موسی غنی نژاد و ارادتمندان که در تیم قوچانی و عبده تبریزی ( علاوه بر همراهی در میزگرد اقتصادی، چند بار هم اسم بر زبان پزشکیان جاری شد) و شبیه آنها تبلور یافته است. آنها نقطه ثقل طیف راست نئولیبرال در ایران هستند. دولت احتمالی آقای پزشکیان محملی خواهد بود برای سپردن کار به دست بازار که نتیجه آن سرکوب مستضعفان زیر چرخ های نئولیبرالیسم خواهد بود. راه حل اقتصاد نئولیبرال برای حل مسائل اقتصادی استفاده از است. آنچه که بر می آید کارگزاران دولت احتمالی آقای پزشکیان؛ تکنوکرات هایی چون آخوندی، قوچانی، مرعشی، نیلی، سریع القلم و... خواهند بود. نظر او درباره آزادسازی بنزین نیز در همین کانتکست قابل فهم است. بر این اساس با رای به آقای پزشکیان به دوران روحانی با چند گام پیش تر به سمت اجرای نسخه های بر خواهیم گشت؛ او بهترین گزینه برای دولت زدایی در ایران است. نسخه های نئولیبرال در هر جای دنیا اجرایی شده است منجر به سقوط دولت ها و فروپاشی ملت ها شده است از آرژانتین تا پرو... در توسعه نئولیبرالی؛ در تولید کالاها حتی از نوع استراتژیک آن مثل گندم نیز مقرون به صرفه نیست، به قیمت های جهانی باید محاسبه شوند و در مقابل باید سرکوب شوند ارزانی حامل های انرژی علت قاچاق و مصرف زیاد تلقی می شود و افزایش دستمزدها خاصه برای کارگران عامل نقدینگی و در نتیجه ایجاد تورم! در دکترین نئولیبرال ها برای پیشگیری از قاچاق و مصرف زیاد به اصلاح قیمت حامل های انرژی دست می یازند در حالی که بدون زیرساخت حمل و نقل پیشرفته یا سبد توسعه یافته سوختی؛ نه تنها مصرف کاهش پیدا نمی کند که با شوکی که ایجاد می شود نارضایتی اجتماعی پدید می آید و اینگونه است که مستضعفان هزینه جراحی تکنوکرات های نئولیبرال را می پردازند و بدنه اصلی حامی نظام را به خیابان می کشانند. به نظر می رسد قانون بقای اصلح (داروینیسم اجتماعی) در ایدئولوژی نئولیبرالیسم که جامه علمی به تن کرده حاکم است و فقرا در زیر چرخ های توسعه موهوم له می شوند و این هزینه توسعه به این سبک است. نئولیبرالیسم به جای اجرای سیاست های (که در برنامه سعید جلیلی هست)؛ به ایجاد خیریه و گسترش آن می پردازد که بیشترین هدف آن تسکین وجدان ناآرام اغنیاست آنها از سر بزرگواری در مدیریت خیریه ها وارد می شوند و صله ای جمع می کنند و با رضایتی که از آن در دلشان حاصل می شود وجدانشان را آرام می کنند بعد با خیالی آسوده ثروتی که _به جهت اجرای سیاست های نئولیبرالی_ از غارت فرودستان به چنگ آورده اند بالا می کشند، کارزار راه می اندازند و گلریزان برگزار می کنند و برای فقرا اعانه جمع می کنند. روی سخنم با شماست که دغدغه مستضعفان را دارید یا خود عضوی از آنها هستید با دست خود تیشه به ریشه نزنیم دارد صدای نئولیبرالیسم می آید... ✍ یحیی حمدی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠دوراهی انتخابات و شناخت من از سعید جلیلی هرگاه موسم انتخابات فرا می‌رسد بسیاری از ما کسانی که، از یک طرف، دل در گروی آرمان‌های حیاتی انقلاب ـــ استقلال، آزادی، و حکومت عدالت اسلامی ـــ داریم و از طرف دیگر، بسیاری از رویه‌های حکمرانی جاری را برخلاف مسیرهای عدالت اسلامی می‌بینیم و بعلاوه برخی از اصول مهم قانون اساسی را تعطیل و یا مورد نقض می‌بینیم و نظام را مصمّم به ادامة رویه‌های روی‌هم‌رفته غیردموکراتیک جاری می‌بینیم دچار سردرگمی می‌شویم که چه باید کرد. از طرفی نظام از هرگونه اظهارنظر جمعی و سیاسی منتقد و معترض خود رویگردان است و اگر بتواند از آن ممانعت میکند. از طرفی دیگر، تلاش زیادی می‌کند تا کمترین نشانه‌ها و نمادهای دموکراسی از قبیل انتخابات را با مشارکت قابل قبولی به نمایش بگذارد تا وجاهتی ملّی و هم بین‌المللی برای مشروعیت و مقبولیت خود فراهم کند. از طرفی دیگر، برخی از جریانها و شخصیت‌های سیاسی در این سالهای اخیر به فکر افتاده‌اند تا تحریم انتخاباتها را بمنزله تنها گزینه باقیمانده برای اظهار نارضایتی مدنیِ خشونت‌پرهیز از رویه‌های غیر دموکراتیک نظام پیشه خود کنند. اینک امّا معتقدم که برغم اعتبار سیاست تحریم انتخابات بمنزله ابزار اعتراض، در مورد انتخابات این دوره ریاست جمهوری اوضاع بگونه‌ای است که آن سیاست را عجالتاً باید تعلیق کرد. تبیین این اعتقاد در ضمن مطالبی که درباره نامزدها اینک می‌خواهم بگویم روشن می‌شود. صرف‌نظر از اینکه در مقابل آقای پزشکیان چه نامزدی قرار دارد باید صادقانه اعلام کنم که رايحه بسیار گزنده هشت سال فشار شدید اقتصادی به معیشت مردم و گره‌خوردن جدّی فعالیتهای اقتصادی و تولیدی کشور به مذاکرات هسته‌ای طی دولتهای شوم یازدهم و دوازدهم به مشامم می‌رسد. از سلامت اقتصادی و بویژه سلامت سیاسی آقای پزشکیان هیچ اطلاعی ندارم امّا این مقدار مثل روز برایم روشن است که ایشان به‌استثنای بخشی از سیاست خارجی برای هیچ حوزه‌ای از حکمرانی قوه مجریه هیچ برنامه و سیاستی ندارد. این قضاوت هم مستقیماً حاصل اظهارات ایشان در کارزارهای انتخاباتی است. در حوزه سیاست خارجی هم تمام قرائن و شواهد قویاً حکایت می‌کند که دولت ایشان، همچون دو دولت آقای روحانی، بشدت متمرکز بر مذاکراتی خواهد شد که امتیازدهی هر چه بیشتر به آمریکاییان موتور پیشران آن خواهد بود. باضافه، جریان اقتصادی کلّ کشور به طور گسترده به مذاکرات گره خواهد خورد و وضعیت معیشتی عموم مردم و بویژه دهک‌های پایین بشدت در فشار و مضیقه قرار خواهد گرفت. و امّا نامزد دیگر! آقای جلیلی را بیش از بیست سالست که می‌شناسم. اگر چه در برخی سیاستها و رویکردهای سیاسی با ایشان تفاوت یا اختلاف نظر دارم امّا امانتدارانه می‌دانم که فهم و شناختم از وی را با هموطنانم در میان بگذارم. نخست اینکه، بنده آقای جلیلی را یکی از معدود رجال کاملاً پاکدستی می‌شناسم که نه تنها خود مطلقاً به بیت‌المال مردم ذره‌ای تجاوز نمی‌کند که آن را همچون ناموس خود می‌داند بطوری که نسبت به هرگونه رانت‌خواری یا فساد هر یک از مدیران دستگاه تابع خود، از بالاترین مقام تا پایین‌ترین، واکنش بسیار جدی و فسادستیزانه‌ای خواهد داشت. دوم ویژگی فوق‌العاده سرنوشت‌ساز و تعیین‌کننده دیگر جلیلی سلامت سیاسی اوست. می‌دانم عموم هموطنانم بدرستی بر این باورند که اکثر رجال سیاسی ما بنحوی از انحاء اهل معامله و زدوبند سیاسی‌اند. این ویژگی که به حکمرانی ما صدمات عمیق و دردناکی در چند دهة گذشته زده است بنظر من بسیار ویرانگرتر از فساد اقتصادی و مالی است. جلیلی از جهت سلامت سیاسی یکی از نوادر رجال سیاسی ماست. هر نوع اقدام یا مراوده و ارتباط با هر رجل یا جمع و گروهی که در آن احساس زدوبند و ساخت‌وپاختی به هزینة بیت‌المال یا منافع ملّی و آرمانهای انقلاب کند وی بدون کمترین مماشات و درنگی از آن صرفنظر کرده و رویگردان می‌شود. به اشارتی بسنده کرده می‌گویم که بنده تردید ندارم که با وجود این دو ویژگی بنیانی، بسیاری از رجال با وی سرشاخ خواهند شد. والله اعلم بحقایق الامور. سوم ویژگی بازهم بسیار نادر در میان رجال سیاسی ما اینست که وی در حوزه‌های متعدد حکمرانی شخصا هم اهل مطالعه است و هم اهل مشاوره. اینکه گفته می‌شود ایشان طی یکی دو دهه گذشته دولت سایه‌ای تشکیل داده ناظر به جریان مشورتیِ کارشناسانه‌ای است که در عرصه‌های مهم حکمرانی همچون مسکن و یارانه‌ها و انرژی و سیاست خارجی، شخصا و با مشورت و همراهی جمعی از فرهیختگان متعهد و وطندوست دانشگاهی تشکیل داده است. از خدای رحمان استدعا دارم آنچه مایه اعتلا و بهبود معیشت و فرهنگ و رشد و عزت هموطنانم می‌شود حاصل این انتخابات شود. و سلام و رحمت خدا بر صدیقان و شفیقان و آخرت‌اندیشان. ✍سعید زیباکلام @Kolbe_Andishe_Farhang
💠یک جریان درونزا و اصیل در مورد سعید جلیلی ما تسلیم انگاره‌های پیشینی پُر خطایی هستیم. این خطا نیز در مورد بخشی از الیت نوگرای جریان اصولگرا نیز قابل تعمیم است. نسل جدیدی از اصولگرایان کنجکاو و خردمند شکل گرفته است که در زیر سایه‌ی سنگین پدرخوانده‌های مرتجع خود به درستی دیده نمی‌شوند . این یک جریان درونزا و اصیل است. از جایی خارج از منظومه ایران به عاریه و قرض گرفته نشده است. تکاملش را مدیون خودش است. آنتی‌تزی کاملا منطبق با تز. آنتی‌تزی که از بیرون تحمیل نشده است. برخلاف این پوست اندازی و جهش مثبت در بدنه ی اصولگرایان سنتی ، ما شاهد هیچگونه پویش امید بخشی در بخش نوگرای اصلاح طلبان نوگرا نیستیم. بر عکس سیر حرکت این جریان همواره روندی قهقرایی داشته و امروز به وضعیتی فلاکت بار دچار شده است. اقتصاد سیاسی این جریان فکری و اجتماعی، همپوشانی‌های گسترده‌تری با اقتصاد سیاسی تبهکاران و غارتگران اقتصادی اجتماعی دلباخته‌ی جریان‌ غرب دارد. پزشکیان این بخش ایران بر باد ده را نمایندگی می‌کند.‌ پزشکیان بی‌آن‌که و خودش ملتفت باشد ، اینجا نقش محلل را بر عهده گرفته و سوگند و عهدی که با مردم بسته، در لابلای چرخ‌دنده‌های فساد موجود خرد و خمیر خواهد شد. تا زمانی که نتوانیم‌ آثار پر خسارت و مصیبت بار ویروس لیبرال را از پستوها و تاریکخانه‌های ذهنی‌مان پاک کنیم، امید هیچ گشایش پایدار و پیوسته ای را نباید داشته باشیم. ما محکومیم که سعید جلیلی را انتخاب کنیم. ✍فرنوش اعتمادی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠شورش، جنبش و پایش مقدمه‌ای بر نوزایی نیروهای اجتماعی در انتخابات ۱۴۰۳ بخش اول همه می‌دانیم سعید جلیلی در دور اول انتخابات گزینه مطلوب ساختارها و سازوکارهای متعدد و قدرتمند جناح اصولگرا نبود؛ هنوز هم نیست. برآمدن او محصول شورشِ یک نیروی اجتماعی در بدنه جامعه بر علیه سازوکار و صاحبان قدرت بود. این شورش در گام نخست توانست موفقیت مهمی کسب کند و صحنه انتخابات را پیش ببرد و بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاسی را تحقیر کرد. البته بسیاری از کسانی که به رئیس مجلس رای دادند هم مطلقا به خاطر حمایت نیروهای اصولگرا از او رای ندادند، بلکه ویژگی‌های شخصی او برایشان جذاب بود. بنابراین تحقیر بخش مهمی از نیروهای رسمی سیاست، در واقعیت بسیار حادتر از روی کاغذ بوده و هست. این شورش لزوما شورش روستا علیه شهر، حاشیه علیه متن و محرومان علیه اشرافیت نیست. این‌ها هست ولی صورت مهم‌تری دارد. شورش آنان که به رسمیت شناخته نشده‌اند علیه نیروهای اجتماعی‌ای که به دلیل وابستگی‌های ژنتیک و حتی ایدئولوژیک برکشیده شده‌اند. این شورش از جهاتی، ولی فقط از جهاتی و نه از همه نظر، شبیه ماجرای تیر 84 است؛ در آن دوره نیز جناح راست که پس از 76 خودش را در چارچوب اصولگرایی بازسازی کرده بود، تحقیر شد. پس از آن، این نیروها در چارچوب نواصولگرایی و «جبهه انقلاب» خودشان را بازسازی کردند. این بازسازی‌ها یک امر زمان‌بر و تدریجی بود. شیوه سازماندهی سیاسی، گفتمان و تا حد زیادی اقتصادی سیاسی این جناح تغییر کرده اما همچنان اراده معطوف به استیلا و میل به تحمیل در آن موج می‌زند و همین بخش مهمی از نیروهای اجتماعی را به طغیان کشانده است. همان طور که می‌دانیم نیروهای سیاسی رسمی با شیوه‌هایی متفاوت اما با نتایجی کم و بیش یکسان، این شورش را طرد می‌کنند. تأکید می‌کنم نیروهای سیاسی «رسمی» این کار را می‌کنند، یعنی هم اصولگرایان و هم رقبایشان. اصولگرایان همچنان آن‌ها را را نادیده می‌گیرند و دیگران هم آن «طالبان» و «دیوانه» و «نابودگران ایران و جهان» می‌خوانند. می‌خواهم تأکید کنم این دیگران و طردکنندگان بیشتر از آن که رقیبان سیاسی اصولگرایان باشند، بخش قابل توجهی از نیروهای امنیتی و رسمی هستند. همچنان که در طرف اصولگرایان نیز چنین است. در واقع این ساختار رسمی است که کنشگران این تغییر و شورش را طرد می‌کند. در وضعیت فروبسته ما که دینامیسم اجتماعی اغلب میان دو نیروی رسمی تقسیم‌بندی می‌شود، تکوین این شورش خود یک پیروزی مهم است. فارغ از این که منتهی به کسب قدرت دولت بشود یا نه؛ اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، تکوین این شورش مهم‌تر از کسب پیروزی در انتخابات است. چرا مهم‌تر است؟ نمی‌خواهم بگویم قدرت سیاسی و دولت اهمیت ندارد؛ اما یک دلیل مهم این اهمیت این است ما اکنون با مسئله‌هایی مواجهیم که راه‌حل آن بیش از قدرت رسمی، نیازمند قدرت غیر رسمی است و بیش از قدرت کلان نیازمند قدرت خُرد است. این شورش می‌تواند، تأکید می‌کنم می‌تواند، یعنی ممکن است بتواند، مسئله و بحران نانمایندگی را حل کند. این شورش و طغیان تنها در میان نیروهای دربند اصولگرایان نیست که محتمل و ممکن بوده و خواهد بود. در طرف مقابل آنان هم محتمل بود بخشی از نسل جدیدی که در سازوکارهای جناح موسوم به اصلاح‌طلب تخته‌بند شده‌اند، بتوانند حرکت رهایی خودشان را ایجاد کنند؛ اما همان طور که می‌دانیم سیطره نیروهای رسمی در آن طرف موفق‌تر هستند چون میل به استیلا را کمتر بروز می‌دهند و بیشتر سازوکارهایی برای اعمال آن و مهار طغیان طراحی می‌کنند. برای مثال کافی است در نظر بگیریم سازوکار تصنعی، بسته‌، غیراجتماعی و خلق‌الساعه‌ای که در همین انتخابات اصولگرایان برای وحدت طراحی کردند با سازوکاری که تحت عنوان جبهه اصلاحات در طرف دیگر بود. این ناکارآمدی اصولگرایان به بروز گاه و بیگاه این شورش کمک می‌کند و بالعکس به واسطه توانایی اصلاح‌طلبان، اغلب منتفی می‌شود. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
💠شورش، جنبش و پایش مقدمه‌ای بر نوزایی نیروهای اجتماعی در انتخابات ۱۴۰۳ بخش دوم مسئله‌ی اکنونِ جامعه ما یک ثبات و رکود گسترده است. این به این معنا نیست که تحرک اجتماعی وجود ندارد؛ تحرک هست و بسیار هم گسترده است اما اغلب صرف آیین‌های مذهبی و یاریگری در مواقع بحرانی می‌شود. از این منظر تکوین این شورش از آن‌جا که می‌تواند نویدبخش یک تغییر در آینده باشد، خود یک پیروزی است. مسئله مهم پایش این شورش است. در دور دوم به طور طبیعی بسیاری از نیروها و نهادهای رسمی به حمایت از آقای جلیلی پرداختند چون مسئله‌شان دیگر نادیده‌گرفت یا تقابل با این شورش نبود، تقابل با نیروهای رسمی دیگری بود که رقیب‌شان هستند. پس از هفته جاری، یعنی پس از فاصله دور اول و دور دوم برای این شورش مهم‌تر است. نتیجه انتخابات هر چه باشد، اگر این شورش نتواند به جنبش تبدیل بشود، نخواهد توانست نقشی در سیاست ایفا کند. این بی‌نقشی این نیرو را سرخورده خواهد کرد. یعنی همان اتفاقی که در دو دهه اخیر رخ داد. نیروی طغیان اگر امکانی برای بودن نیابد، بر نبودن متکرکز خواهد شد. برخی توهم‌ها درباره موضوع طب اسلامی، نظام آموزش، فضای مجازی، حجاب، پیشرفت و مانند آن از همین مسیر طی یکی دو دهه اخیر کم و بیش مقبول مطرح شده است. به تعبیر امام خمینی باید مراقب بود تحجر از «لایه‌های تفکر اهل جمود» به طلاب جوان «سرایت» نکند. یکی از مهم‌ترین مراقبت‌ها این است که اجازه ندهیم نفی‌زدایی‌هایی که سیاست‌مدران رسمی از ایده انقلاب می‌کنند، فضا را برای پرخاشگری اخلاقی فراهم کند. دینامیسم اصلی انقلاب اسلامی همین نیرویی است که سیاستمداران رسمی آن را «دیوانه» می‌خوانند. باید پیش از این که وضع موجود با عاملیت عاقلان و منتفعان تثبت گردد؛ پیش از آن که نیروی جامعه و انقلاب در ساختار رسمی مضمحل و یا از آن طرد گردد، آن را فهمید و کشف کرد. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
💠کاش دولت پزشکیان، دولت سوم‌ روحانی بود! دارم به این جمع بندی می رسم که بنشینیم و دعا کنیم، دولت احتمالی پزشکیان، دولت سوم روحانی باشد ولی مشکل این است که دولت پزشکیان، اصلا دولت نیست، اصلا هیچ چیز نیست، بگذارید راحت تر بگویم: دولت احتمالی پزشکیان چیزی نیست جز پوچ! احیانا کسی به ذهنش هم خطور نکند که من طرفدار دولت روحانی باشم ولی حقیقتا روحانی را به پزشکیان ترجیح می دهم، لااقل می دانستیم که آخرِ روحانی و دولتش چیست ولی درباره پزشکیان حتی این را هم نمی دانیم یعنی پزشکیان چیزی نیست جز چند گزاره کلی، مبهم و بدون پشتوانه! اگر یک هفته بعد از مراسم احتمالی تحلیف، پزشکیان چند گزاره کلی و به درد نخور بیان کرد و نهایتا با استنادهای معیوب و مخدوش به برخی احادیث و روایات، ریاست جمهوری را هم رها کرد و رفت، لااقل من هیچ تعجبی نمی کنم! گویی (شما بخوانید حتما) پزشکیان فکرش را هم نمی کرده است که تائید صلاحیت می شود، او احساس تکلیف کرده و در انتخابات نامزد شده است به یکباره چشم باز کرده و دیده که عجب، حالا باید در مناظره شرکت کند، حرف و برنامه داشته باشد، جمع کننده باشد، حرف کارشناسی بزند، مدیریت عالی داشته باشد ولی ... ! ولی آمادگی هیچ کدام را ندارد ... مثل پسران و دخترانی که سودای ازدواج را در سر می پرورانند و تصورشان فقط جشن عروسی و پوشیدن لباس دامادی و عروسی و جیغ و دست و هوراست ... و حالا در فضایی ناخواسته، الان داماد یا عروس شده اند ولی هیچ آمادگی برای زندگی مشترک ندارند ... وای به آن لحظه ای که در این میان، فرزندی هم متولد شده باشد که ظاهرا هم دارد می شود! پزشکیان، در جاهایی از مناظره نقش بازی می کند و می شود بلندگوی افراد پشت پرده! اتفاقا در این لحظات حتی تسلط حالت عادی اش را هم ندارد یعنی حتی بلد نیست نقش هم بازی کند و این یعنی فضاحت سیاست ورزی در ایران! ولی پزشکیان خیلی جاها خودش است، خودِ خودش؛ اصلا نقش بازی نمی کند و تازه در این لحظات، عیارش معلوم می شود، جاهایی که عصبانی می شود کاملا خودش می شود و معلوم می شود که پُر است از خالی، یعنی خالیِ خالی! پزشکیان در تمام عمر کوشیده است که یک زندگی معمولیِ قابل احترام داشته باشد، سرش را انداخته پایین، سر کلاس رفته و درس خوانده، متخصص جراحی قلب شده است، به عنوان یک پزشک قابل احترام بوده و هست، نهج البلاغه و متون مذهبی هم خوانده (البته ظاهرا همان را هم‌بدون استاد خوانده لذا برداشتش از دین نظام مند و جامع نیست)، چون علایق کنشگری اجتماعی هم داشته، وارد عالم سیاست شده و تمام! ولی همچنان از نقش و کالبد اصلی اش خارج نشده است او حتی در عالم سیاست، رشد هدفمندی نداشته است آرمان شهری فانتزی و کلی برای خودش ساخته و پرداخته کرده است و اتفاقا در تمام این سال ها چه در کسوت وزیر بهداشت و چه در قامت نماینده ادوار مجلس، حتی اندکی دانش سیاست و اقتصاد را نیاموخته است و چه بسا در یادگیری، مقاومت زیادی هم داشته است چون اگر در تمامی این سال ها همین مفاهیم را به صورت جسته و گریخته هم می شنید الان وضعیت بهتری داشت! خلاصه اینکه حرف و دولتِ پزشکیان ماقبلِ نقد است یعنی حتی نمی شود نقدش کرد، حرف های پزشکیان مبنا و چارچوب اولیه را هم ندارد، چرا که از فکر و ذهن منسجمی تراوش نمی شود که بشود بر اساسش حرفی زد و قضاوتی نمود! او اساسا حرفی برای گفتن ندارد و در آرمان شهر فانتزی اش، کارشناس ها می نشینند و فکر می کنند و به جمع بندی می رسند و او در قامت رئیس جمهور، فقط دعوت کننده از کارشناس ها است، خلاصه اینکه دولت احتمالی پزشکیان هیچ چیز نیست حتی دولت سوم روحانی! ✍محمد نوروزی @Kolbe_Andishe_Farhang