eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
548 دنبال‌کننده
276 عکس
892 ویدیو
178 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠مسیح کردستان 🎥 صدای شهید همت درباره‌ی شهید محمد بروجردی «حاج احمد به بروجردی گفتن دعا کنید شهید بشیم ‌و ایشون گفتن ان شاء الله» به مناسبت ایام شهادت شهید بروجردی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠شكاف میان معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی 1️⃣ معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی وجود دارد، امّا شكافی میان آنها نیست. این رأی سقراط بود كه می‌گفت هركس بداند كه نباید دروغ گفت دروغ نخواهد گفت و اگر دروغ بگوید نمی‌دانسته است كه نباید دروغ گفت، بلكه گمان می‌كرده است كه نباید دروغ گفت. امروزه نیز سقراط‌شناس بزرگی مثل گریگوری بلاسوث (؟) در كتاب خیلی جالبی با عنوان تأملات سقراطی دفاع جانانه‌ای از این رأی می‌كند. 2️⃣ معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی وجود دارد، شكاف میان آنها هم هست، امّا این شكاف اختصاصی به معرفت اخلاقی ندارد و میان مابقی معرفتها نیز هست و مثلاً مگر هركس كه می‌داند آب در صد درجه به جوش دارد مطابق معرفت‌اش عمل می‌كند. همۀ اقوال بعدی معتقدند كه معرفت اخلاقی و عمل اخلاقی و شكاف میان آنها وجود دارد و این شكاف هم فقط در معرفت اخلاقی هست، تنها اختلاف در این است كه شكاف از كجا پدید می‌آید: 3️⃣ این شکاف به دلیل ضعف اراده است. این رأی ارسطو است، از این رو به آن ضعف اخلاقی هم می‌گویند. 4️⃣ این شكاف را فریب ایجاد می‌كند؛ نظریه‌ای كه معمولاً در ادیان ابراهیمی به آن تمسك می‌شود و فریبكار را عوامل مختلفی می‌دانند كه تا جایی كه من احصا كرده‌ام عبارتند از نفس، هوا، شیطان، دنیا. 5️⃣ نظیر قول پیشین در ادیان شرقی هست، كه نمی‌گویند موجودی انسان را فریب می‌دهد، بلكه می‌گویند انسان دستخوش مایا است، یعنی توّهم عظیم جهانی؛ كه برخلاف رأی ادیان غربی كه در آن ممكن بود انسان فریب فریبكاری را بخورد یا نخورد، در اینجا گریزی از این توهم نیست و تنها به میزانی كه در انسان كم و كمتر شود انسان اخلاقی‌تر زندگی می‌كند. این دو نظریه خاستگاه دینی و مذهبی دارند و ندیده‌ام كه فیلسوفی از آنها دفاع كند. 6️⃣ این شكاف به دلیل خودفریبی است، كه غیر از رأی پنجم است. خودفریبی بحث بسیار جدی و مهّمی در روانشناسی اخلاق است و من خیلی بر آن تكیه دادم. خودفریبی در اینجا به معنی خود را فریب دادن نیست، بلكه یعنی از خود فریب خوردن، كه بسیاری از روانشناسان اخلاق به این رأی معتقدند. 7️⃣ این شكاف به این دلیل است كه ساختار روانی انسان ساختاری یكدله نیست. یكی از مفاهیم اصلی فلسفۀ كیركگور مفهوم خلوص دل است كه عنوان مهّمترین كتاب او به نظر بسیاری و از جملۀ خود من است. كیركگور معتقد بود كه ساختار انسان طوری است كه فقط یك چیز را نمی‌خواهد و یك سر دارد و هزار سودا، امّا می‌گفت با نوعی سیر و سلوك اخلاقی خاص می‌توان به سوی یكدله شده رفت، امّا این حالت به‌ندرت حاصل می‌شود. یكی از چیزهایی كه انسان طالب آن است معصومیّت است یعنی مرتكب خطای اخلاقی نشدن، امّا این معصومیّت با دیگر خواسته‌های انسان تعارض پیدا می‌كند و چون انسان یكدله نیست باید یكی را ترجیح دهد، كه متأسفانه بیشتر اوقات خواسته‌های دیگر را ترجیح می‌دهد. البتّه كسانی هم رأی كیركگور را نپذیرفته‌اند امّا قبول كرده‌اند كه ساختار روانی انسان چنان است كه طالب مطلوب‌های مختلف است و اخلاقی زیستن هم در عرض آنهاست؛ بنابراین تعارض پیش می‌آید و انسان با مطلوبهای دیگر مبارزه می‌كند و معمولاً هم شكست می‌خورد. 8️⃣ شكاف به دلیل توّهم جمعیّت است. نظریه‌ای در روان‌شناسی هست كه می‌گوید انسان‌ها در حاق واقع تنها هستند و وقتی احساس تنهایی نمی‌كنند دستخوش توّهم‌اند. بحثهای جالبی در اینجا هست چه از سوی كسانی كه در عالم هنر بوده‌اند و چه از سوی فیلسوفان و روانشناسان. این نظریه معتقد است كه اگر انسان در همۀ حالات زندگی خود به تنهایی‌اش وقوف داشت همواره اخلاقی زندگی می‌كرد. بنابراین راه اخلاقی شدن غور هرچه بیشتر در تنهایی عمیق و برطرف‌نشدنی انسان است. این مسئله موضوع كتاب خیلی معروف رایزمن، روان‌شناس معروف اجتماعی، با عنوان ازدحام تنهایان است. از قدیم نیز بعضی از فیلسوفان اخلاق معتقد بودند كه اگر انسان در خود غور كند می‌یابد كه به این دلیل كار غیراخلاقی مرتكّب شده است كه احساس می‌كرده است كس یا كسانی هستند كه از او حمایت كنند. 9️⃣ شكاف به دلیل خودگزینی اجتناب‌ناپذیر آدمیان است و به میزانی كه بتوان از این خودگزینی كاست اخلاقی‌تر می‌توان زیست. ✍️ مصطفی ملکیان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠خرمشهر شقایقی خون رنگ خرمشهر شقایقی خون رنگ است که داغ جنگ بر سینه دارد.داغ شهادت؛! ویرانه های شهر را قفسی درهم شکسته بدان که راه به آزادی پرندگان روح گشوده است تا بال در فضای شهر آسمانی خرمشهر باز کند. زندگی زیباست! اماّ شهادت از آن زیباتراست. سلامت تن زیباست! اماّ پرنده ی عشق تن را قفسی می بیندکه در باغ نهاده باشند!. ومگر نه آنکه گردن ها را باریک آفریده اند تا در مقتل کربلای عشق آسان تر بریده شود. ومگر نه آنکه از پسر آدم عهدی ازلی ستانده اندکه حسین را از سر خویش بیشتر دوست داشته باشد. ومگر نه آنکه،خانه ای تن راه فرسودگی می پیمایید تا خانه ای روح آباد شود. ومگر این عاشق بی قرار را براین سفینه ی سرگردان آسمانی -که کره ی زمین باشد- برای ماندن در استبل خواب و خور آفریده اند؟ ومگر از درون این خاک اگر نردبانی به آسمان نباشد،جز کرم هایی فربه و تن پرور برمی آید؟. پس اگر مقصد را نه اینجاست در زیر این سقف های دل تنگ و در پس این پنجره های کوچک که به کوچه های بن بست باز می شود، نمی توان جُست. بهتر آن که پرنده ی روح دل بر قفس نبنند. پس اگر مقصد پرواز است!قفس ویران بهتر! پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند،از ویرانی لانه اش نمی هراست! زندگی زیباست.اما از مجید خیاط زاده باز پرس که زندگی چیست؟ اگر قبرستان جایی است که مردگان را در آن به خاک سپرده اند،پس ما قبرستان نشینان عادات و روزمره گی ها را کی راهی به معنای زندگی هست؟ اگر مقصد پرواز است!قفس ویران بهتر! پرستویی که مقصد را در کوچ می بیند،از ویرانی لانه اش نمی هراست! سید صالح موسوی نمی توانست شهادت مجید را ببیند! و ندید.خبر شهادت او را در پرشن هتل آبادان به سید صالح رساندند! اما تو می دانی که هر تعلّقی هرچند بزرگ،در برابر آن تعلّق ذاتی که جان را به صاحب جان پیوند می دهد کوچک است.! مسجد جامع خرمشهر قلب شهر بود که می تپید!و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. مسجد جامع خرمشهر،مادری بود که فرزندان خویش را زیر بال و پر گرفته بود. و در بی پناهی پناه داده بود. و تا بود مظهر ماندن و استقامت بود. و آنگاه نیزکه خرمشهر به اشغال متجاوازان درآمد ومدافعان ناگزیر شدندکه به آن سوی شط خرمشهر کوچ کنندباز هم مسجد جامع مظهر همه ی آن آرزوی بود که جز در باز پس گیری شهر برآورده نمی شد. مسجد جامع همه ی خرمشهر بود. خرمشهر از همان آغاز خونین شهر شده بود. خرمشهر،خونین شهر شده بود،تا طلعت حقیقت از افق غربت و مظلومیت رزم آوران و بسیجیان غرق در خون ظاهر شود.و مگر آن طلعت را جز از منظراین آفاق می توان نگریست؟ آنان در غربت جنگیدند و با مظلومیت به شهادت رسیدند و پیکر هاشان زیر شنی تانک ها (شیطان )تکه تکه شد. و به باد و خاک وآب و آتش پیوست. امّا راز خون آشکار شد. راز خون را جز شهدا در نمی یابند.! گردش خون در رگ های زندگی شیرین است.امّا ریختن آن در پای محبوب شیرین تر است. و نگو شیرین تر!بگو بسیار بسیار شیرین تر است.! راز خون در آنجاست که همه ی حیات به خون وابسته است. اگر خون؛یعنی همه ی حیات و از ترک این وابستگی دشوار تر هیچ نسیت،!پس بیشترین از آن کسی است که دست به دشوار ترین عمل بزند. راز خون در آنجاست که محبوب خود را به کسی می بخشد که این راز را در یابد. کربلا مستقر عشاق است و شهیدسیدمحمدعلی جهان آرا چنین کرد تا جز شایستگان کسی در آن استقرار نیابد. شایستگان آنانند که قلبشان را عشق تا آنجا انباشته است که ترس از مرگ جایی برای ماندن ندارند!. شایستگان جاودانانند. ✍شهید سیدمرتضی آوینی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠چرا می‌تونیم موشک بسازیم، ولی نمی‌تونیم خودرو بسازیم؟ برخی نتیجه می‌گیرند که موفقیت ما در موشک سازی ناشی از مدیریت جهادی-انقلابی‌ست، و اگه خودروسازی هم بجای مدیران نئولیبرال، به مدیران جهادی-انقلابی سپرده بشه، به اندازه موشک سازی کشور موفق خواهد شد. در این پست از دو زاویه، موشک‌سازی و خودروسازی رو مقایسه می‌کنیم: زاویه اول: فرض کنیم قراره ده میلیارد تومن به شما بدهند، تا شما همایشی با موضوع «مدیریت جهادی» برگزار کنید. با اون پول، می‌تونید سالن بزرگ و مجللی اجاره کنید، با غذا و دسر خوب پذیرایی کنید، و با پرداخت پول به سخنرانان، سخنرانان مشهوری رو هم دعوت کنید. احتمالا همایش موفقی اجرا خواهید کرد. البته فرض کردیم که چون آدم سالمی هستید، کل پول رو صرف اجرای همایش می‌کنید و هیچی اختلاس نمی‌کنید. حالا فرض کنیم از شما می‌خواهند همایشی با موضوع «کارآفرینی» برگزار کنید، اما پولی در کار نیست. باید هزینه همایش رو از طریق فروش بلیط به شرکت‌کنندگان در همایش تامین کنید. حالا خیلی سختتر میشه. بخصوص که قراره این همایش رو همزمان با برگزاری چند همایش اقتصادی دیگه برگزار کنید. یعنی شرکت‌کنندگان بالقوه، چند تا همایش دیگه برای شرکت کردن دارند و فقط اگه فکر کنند همایش شما بهترینه، از شما بلیط می‌خرند. تولید موشک از محل بودجه دولتی، شبیه برگزاری همایش «مدیریت جهادی» هست. اما تولید خودرو بیشتر شبیه برگزاری همایش «کارآفرینی» هست. کسی که می‌تونه همایش «مدیریت جهادی» موفقی برگزار کنه، لزوما از عهده همایش «کارآفرینی» برنمیاد. بخش نظامی قرار نیست یک فعالیت سودده داشته باشه. قرار نیست رضایت مشتریان متعدد و متنوعی رو کسب کنه. باید منافع ملی رو تامین کنه، و این توانمندی و تخصصی‌ست که از اساس با کارآفرینی تفاوت داره. نیروی نظامی هیچ کشوری، خودروساز موفقی نمی‌شه. نیروی نظامی قراره امنیت ملی رو تامین کنه. اما برعکس، خودروساز باید بتونه یک خط تولید انبوه رو با حداقل هزینه اداره کنه، مطابق سلیقه مشتریان مختلف محصول تولید کنه، به اونها خدمات پس از فروش ارائه کنه، اقساط وامش رو سر موقع بپردازه، بطور مرتب صورت‌های مالی منتشر کنه، و در نهایت، به سهامداران هم سود بده. نیروی نظامی، هزینه تحقیق و توسعه مهندسی رو از بودجه تامین می‌کنه، در حالیکه خودروساز، باید این هزینه رو از بازار خودرو تامین کنه. زاویه دوم: تولید محصول یک بحثه، و برقراری سیستم یک بحث دیگه. از ایلان ماسک، مدیرعامل خودروسازی تسلا،‌ نقل شده که «تولید یک پروتوتایپ نسبتا ساده‌ست، اما تولید انبوه، خیلی سخته.» این سختی ناشی از چالش برقراری سیستم‌هاست: سیستم تهیه مواد اولیه، خط تولید، سیستم فروش، توزیع، خدمات، تعمیر و غیره‌. مشکل خودروسازی ما این نیست که نمی‌تونیم «یک» خودرو خوب بسازیم. اگه بخواهیم می‌تونیم «یک» خودرو بسازیم بهتر از بنز، اما چه فایده؟ چالش اصلی تولید انبوه «میلیون‌ها» خودروی خوبه. برای تولید انبوه خودرو، نیاز به سیستم‌های پیچیده در شرکت خودروسازی داریم. لازمه برقراری چنان سیستم‌هایی، مدیریت علمی، در بستر سیاستگذاری اقتصادی علمی‌ست. چالش برقراری سیستم‌ها، فقط به خودروسازی ما محدود نیست. همونطور که از تجربه تلخ هواپیمای اوکراینی بر اومد، پدافند کشور هم دچار کاستی‌های سیستمی‌ست. در حمله به عین‌الاسد، مشخص شد که موشک‌های ایرانی حقیقتا نقطه‌زن هستند، اما در خطای سیستمی که به انهدام یک هواپیمای مسافربری منجر شد، مشخص شد که موشک نقطه‌زن برای موفقیت نظامی کافی نیست. غلبه بر چالش مهندسی، بخش آسونه موشک‌سازی و خودروسازیه. چالش اصلی، یک چالش مدیریتیه. چالش مدیریتی بخش نظامی در داشتن سیستم‌هایی‌ست که در شلوغی و استرس یک حمله نظامی، جلوی خطای افسران رو می‌گیرند، تا غیرنظامیان آسیب نبینند. چالش مدیریتی بخش اقتصادی در راضی نگهداشتن مشتری، و سودده نگه داشتن شرکته. در هر دو بخش، چالش مدیریتی به مراتب دشوارتر از چالش مهندسیه. اما جنس چالشهای مدیریتی در بخش نظامی، با جنس چالشهای مدیریتی در بخش اقتصادی متفاوته. لذا یک فرمانده نظامی موفق، لزوما یک خودروساز موفق نخواهد شد. 🔹جمع بندی: موفقیت در موشک‌سازی، به معنی موفقیت در خودروسازی نیست. چرا که چالش اصلی، یک چالش مهندسی نیست. بطور کلی، ساختن «یک چیز» نسبتا آسونه. برقراری سازوکارها و فرایندهایی که بین صدها و هزاران نفر هماهنگی ایجاد می‌کنند، و بدون ممانعت از انجام اقدامات مفید، ریسک خطای این افراد رو کاهش می‌دهند، بسیار دشواره. تازه سودده کردن این سازوکار، خود چالش دیگه‌ایه. در همه عرصه‌های کشور، از اقتصادی تا نظامی، نیازمند رویکرد علمی به مدیریت، و تمرکز بر سیستمها هستیم. ✍پویا ناظران @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 نگاهی به چند گزاره راهبردی از رهبر انقلاب در حوزه اقتصاد در مورد مسأله خصوصی‌سازی که بعضی از دوستان گفتند و تکرار کردند و بیرون هم همانها را می‌گویند، این منطق درستی نیست... دولت نمی‌تواند دستگاه‌ها و بنگاه‌های تولیدی بزرگ را اداره کند. دولت نمی‌تواند؛ مشکلات بوجود می‌آید، فساد به وجود می‌آید؛ چقدر در این چند سال این مسائل پیش آمده. راه‌حل این مسائل فقط خصوصی‌سازی بود. مهمترین مشکل اقتصاد ما تصدی‌گری دولتی است. بیشترین توجه ما در دهۀ ۶۰ به این مساله بود که کلید اقتصاد کشور را به دولت بسپریم. این به اقتصاد ما ضربه زد. این مربوط به خود ماست، ما خودمان کردیم... مهمترین مشکل ما «دولتی بودن اقتصاد» است. اصل خصوصی‌سازی نیاز مبرم اقتصاد و کشور ما است و نباید جلوی آن گرفته شود، بلکه باید جلوی لغزشها و خطاها در خصوصی‌سازی گرفته شود. ما آن روزی که همۀ سررشته‌‌ کارها را دست دولت دادیم، به این نیت این کار را کردیم که عدالت اقتصادی برقرار بشود؛ و برقرار نشد. به خطا خیال می‌کردند که اگر چنانچه کلید اقتصاد دست دولت باشد، عدالت اقتصادی به وجود می‌آید؛ این اشتباه بود و چنین چیزی اتفاق نیفتاد. ✍رهبر انقلاب @Kolbe_Andishe_Farhang
💠چرا تنش بین تهران و کابل افزایش یافت؟ 1- طالبان در دوره دوم حکومت خود که از تابستان 2021 آغاز شده است، آمریکا را به‌عنوان یک ابرقدرت شکست داده و برخلاف دوره نخست، بر تمام کشور به راحتی سیطره یافته است. این دو تفاوت بزرگ که البته مورد اول بزرگ‌تر است، باعث شده طالبان از خود برداشتی به‌عنوان یک گروه «غول‌کش» داشته باشد و بر همین مبنا با ‌انگیزه بالایی با دیگران روبرو شود. 2- پشتون‌ها رتبه 24 را در گروه‌های قومی بزرگ جهان دارند اما بزرگ‌ترین قبیله به حساب می‌آیند. بر این اساس آنها کمتر با تحولات جهانی تطبیق پیدا می‌کنند. طالبان همچنین گروهی شبه‌نظامی است که از میان این نظام قبایلی قدیمی برخواسته و به‌شدت از مناسبات فعلی جهانی، دانش و مواردی از این دست محروم است. 3- طالبان فاقد دانش و توان کارشناسی لازم برای اداره یک کشور است. از سوی دیگر توان کارشناسی موجود دولت طالبان نیز براساس ساختارها و کارمندان بازمانده از دولت پیشین است که هم از لحاظ فکر و هم ارتباطات، با قدرت‌های خارجی در ارتباطند. 4- طالبان برای سیستم امنیتی خود دو مسیر را پیش‌رو دارد. یک مسیر بهره‌گیری از مناسبات با آمریکا و متحدان این کشور مانند پاکستان و عربستان و مسیر دیگر ارتباط با چین، روسیه، ایران و کشورهای آسیای میانه. از نگاه طالبان، ‌آنها در همکاری با ائتلاف قدرت‌های شرقی عضوی معمولی بوده و تحت فشار قرار خواهند داشت تا اصلاح گردند اما در صورت ائتلاف با آمریکا، ‌آنها برای مهار قدرت‌های شرقی مورد توجه قرار گرفته و ضمن دریافت کمک، می‌توانند به مرور به قدرتی در منطقه تبدیل شوند. 5- براساس آمارها جمعیت کابل شامل ۴۵ درصد تاجیک و ۲۵ درصد هزاره، ۲۵ درصد مردم پشتون و ۵ درصد از سایر اقوام است. به عبارتی دیگر کابل شهری پشتون به شمار نمی‌رود. رهبران اصلی طالبان اما به مرور درحال کاستن از مرکزیت سیاسی کابل برای از بین بردن مزیت پشتون‌های زدران و همچنین اهمیت دیگر اقوام هستند. 6- از نگاه امارت اسلامی، درگیری‌های مرزی باعث می‌شود این دولت ملی جلوه کرده و از طرفی رقبای بین‌المللی و منطقه‌ای ایران به خاطر دشمنی خود، نسبت به طالبان متمایل گشته و دولتش را به رسمیت بشناسند. این درگیری‌ها همچنین ضامن اتحاد در میان جناح‌های طالبان خواهد بود. 7- در کشوری که گوناگونی اقوام و مذاهب بسیار است و اندیشه‌های فراوانی به دلیل پراکندگی قدرت شکل گرفته‌اند، اجرای شیوه امارت اسلامی آن هم از سوی گروهی کم‌تجربه و کم‌توان از لحاظ مدیریتی، بسیار مخاطره‌آمیز است. 8- طالبان با مدل حکومتی‌اش براساس امارت اسلامی مشکلات ساختاری گسترده‌ای با کشورهای اطرافش دارد. دولت پاکستان سکولار است و نسبت به ادعاهای ارضی از سمت طالبان پشتون در ارتباط با مناطق پشتون‌نشین خود نگرانی دارد. تاجیکستان که دولتی لائیک دارد خود را مدافع جمعیت 25 درصدی تاجیک‌تباران می‌داند. ازبکستان نیز تقریبا وضعیتی مشابه با تاجیکستان دارد. چین به دلیل نگرانی از بروز تهدید از سمت افغانستان نسبت به سین‌کیانگ و روسیه نسبت به امنیت آسیای میانه که التهابات در آن می‌تواند وارد سرزمین‌های مسلمان‌نشین روسیه شده و تا جنوب مسکو را ناامن سازد حساس هستند. 9- اگر با اشتباهات طالبان، اقوام دیگر افغانستانی قدرت گیرند، حکومت یکپارچه طالبان محال خواهد بود. 10- طالبان از آنکه تاکنون از سوی جامعه بین‌المللی و به‌ویژه از سوی همسایگان به رسمیت شناخته نشده کلافه گشته و به دنبال انجام اقداماتی در راستای اعمال فشار است. آنها می‌خواهند به همسایگان بگوید از گذشته خود دست کشیده‌اند و منشا مشکلات امنیتی نخواهند بود اما اگر تصمیم بر عدم پذیرش‌شان باشد، به سمت اقدامات ضدامنیتی متمایل خواهند گشت. 11- مشکلات اقتصادی افغانستان، طالبان را به سمت باج‌گیری و تشدید فعالیت در مسیرهای غیررسمی برای کسب پول واداشته است. طالبان هرچند با بی‌توجهی‌اش به اقتصاد، به وخامت اوضاع دامن زده، اما این معضل دامن‌گیر خود این گروه شده است. ✍سیدمهدی طالبی http://fdn.ir/page/237718 @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠گفتمان انقلاب گفتمان مردمی بود 🎥علی انتظاری، برنامه شیوه مبانی مشروعیت در جمهوری اسلامی چیست؟ نظریات امام و حضرت آقا است، اما یک بخش عظیمی معرفت متفاوتی داریم که با این تفکر همراهی نمی‌کند. گفتمان انقلاب گفتمان مردمی بود. امام می‌گفت ما به دنبال مردم می‌رویم اما سایر جریان‌ها می‌گفتند مردم به دنبال ما بیایند. تفکر مردمی باعث شد که انقلاب اسلامی، کم‌خشونت‌ترین انقلاب مردمی شود. @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آقای لیبرالیست، عینکت رو کاری تر کن! 🎥شهید بهشتی این آزادی که میگی چیز خوبیه اما برای تو... @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 کلید مبارزه با بدحجابی 🔹اقامۀ مُنکَر بدتر از اشاعۀ مُنکَر و ارتکاب مُنکَر است. یک‌‌عدّه‌ای فرهنگ مردم را عوض می‌کنند تا مُنکَر به معروف تبدیل می‌شود. در نتيجه، این آدمی که تا دیروز از گناه بدش می‌آمد حالا خوشش می‌آید! این آدمی که تا دیروز به نظرش می‌آمد که باید باعفّت باشد امروز به نظرش می‌آید که اصلاً حجاب چیست؟! 🔹در اقامۀ بدحجابی، بستری درست می‌کنند که حجاب می‌شود ضدّارزش. و بی‌عفّتی می‌شود ارزش. لذا آن‌کسی که با هفت‌قلم آرایش و بدحجاب می‌کند بيرون می‌آید احساس عزّت و شرافت می‌کند! و در مقابل، آن کسی که می‌خواهد باحجاب باشد، احساس حقارت می‌کند. 🔹بر این اساس، وقتی بی‌حجابی به معروف تبدیل شده باشد، نهی از بی‌حجابی، نهی از معروف قلمداد خواهد شد! 🔹در جامعه‌ای که «معروف بشود مُنکَر و مُنکَر بشود معروف»، دیگر اصلاً نمی‌شود نهی از منکر کنی! در نهی از مُنکَر، انسان اول باید مُنکَر را مُنکَر کند و بعد، از آن نهی کند. مُنکَری که در نگاه جامعه معروف است، چطوری می‌توانی از آن نهی کنی؟! چون به نظر آنها، داری منع از معروف می‌کنی! 🔹راه اصلیِ مبارزه با بدحجابی این است: شما اول باید آن پرچمدارانی که دارند اقامۀ بدحجابی می‌کنند را بزنید و جلوی اقامه را بگیرید، به‌طوری که مُنکَر بشود مُنکَر. و معروف هم بشود معروف. آن‌وقت می‌توانید بگویید اگر یک کسی گناه کرد، او را نهی کنید. ولی وقتی مُنکَر شد معروف، بی‌حجابی هم می‌شود عرف، می‌شود خوبی، اسمش هم می‌شود آزادی! ✍ محمدمهدی میرباقری @Kolbe_Andishe_Farhang
- ناشناس.mp3
35.49M
💠جامعه‌شناسی ایران 🎙گفتگوی سید جواد میری و علی انتظاری، برنامه شیوه، ۶ خرداد ۱۴۰۲ @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آقای لیبرالیست، عینکت رو کاری تر کن! 🎥شهید بهشتی این آزادی که میگی چیز خوبیه اما برای تو... @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 استیصال در مدیریت بودجۀ خانوار در یک تقسیم‌بندی کلی می‌توان سبد هزینۀ خانوارها را به سه بخش تقسیم کرد: ۱. اقلام ضروری، ۲. اوقات فراغت، ۳. تأمین و توسعۀ زندگی. منظور از اقلام ضروری عبارت است از مسکن، خوراک، پوشاک، سلامت، حمل‌ونقل، آموزش. براساس داده‌های درآمد-هزینۀ خانوار، در ایران طی سال‌های اخیر حدود ۸۷ درصد مخارج خانوار صرف اقلام ضروری می‌شود. در کلان‌شهرها به‌دلیل بالابودن سهم مسکن، این نسبت بالای ۹۰ درصد است. از طرفی مخارج فراغت اعم از تفریح و سرگرمی و هتل و رستوران به حدود ۲ درصد رسیده است. طی سال‌های اخیر به‌طور مستمر سهم اقلام ضروری در سبد هزینۀ خانوارها افزایش یافته و درعین‌حال باتوجه به تورم بالا در اقلام مختلف، کم‌و‌کیف سبد مصرفی نیز افت کرده است. برای مثال، درحالی‌که سهم هزینه‌های خوراکی خانوارها روند افزایشی داشته، میزان کالری مصرفی و کیفیت سبد خوراکی افت کرده است. یا درحالی‌که سهم هزینۀ مسکن رو به افزایش بوده، کیفیت سکونت کاهش یافته است. برخی گروه‌های جمعیتی نیز اساساً برخی اقلام ضروری را حذف کرده‌اند. برای مثال، معاون وزارت بهداشت و درمان در سال ۱۳۹۸ و پیش از شیوع کرونا اعلام کردند که مراجعه به مراکز درمانی حدود ۳۰ درصد کاهش داشته که ناشی از افزایش قیمت خدمات درمانی بوده است. براساس این روندها و شواهد عینی، خانوارهای هرچه‌بیشتری در مواجهه با تکانه‌های ریز و درشت اقتصادی کوچک‌ترین ضربه‌گیر و قدرت مانوری ندارند و صرفاً باید از کم‌وکیف اقلام ضروری خود بزنند. پی‌نوشت: وضعیت استاندارد این است که حداکثر ۷۰ درصد مخارج خانوار صرف کم‌وکیف مناسبی از اقلام ضروری شود. برای مثال در کشورهای عضو اتحادیۀ اروپا به‌طور متوسط ۶۰ درصد مخارج خانوار صرف اقلام ضروری می‌شود و نزدیک به ۱۸ درصد مخارج خانوارها به هزینه‌های فراغتی مربوط است (تصویر پیوست را ببینید). بررسی سبد خانوارها در دو مقطع قبل و بعد از کرونا در اتحادیۀ اروپا نشان می‌دهد که در این کشورها خانوارها با کاستن ۲ تا ۳ درصد از هزینه‌های فراغتی خود، افزایش هزینه در سایر نیازها را جبران کرده‌اند. @Kolbe_Andishe_Farhang