eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
553 دنبال‌کننده
245 عکس
811 ویدیو
163 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ما در یک امتحان بزرگ واقع هستیم 🔻به مناسبت روز جمهوری اسلامی اینکه من خیلی به آن اهمیت می‌دهم این است که امروز که جمهوری اسلامی اعلام شده است و مردم ایران را از شرّ آنها، از شرّ رژیم فارغ می‌دانند و جمهوری را «اسلامی» می‌دانند، همه اقشار ملت خصوصاً آنهایی که در رأس کار هستند، خصوصاً روحانیینی که در رأس کار هستند، اینها جدیت کنند به اینکه نبادا خدای نخواسته چهره جمهوری اسلام به طور قبیح بین مردم وجود پیدا کند. این اهمیت در رأس همه امور این معناست... آنکه اهمیت دارد حیثیت اسلام است، که باید کوشش کرد این حیثیت را حفظ کرد. تا حالا مردم می‌دیدند که خوب، یک دولت طاغوتی است و کارهایش کذا و کذاست؛ وقتی که دولت طاغوتی رفت، مردم توقع دولت اسلامی دارند. مردم توقع دارند که حالا که نمی توانید همه کارها را یکدفعه اصلاح کنید، لکن اینهایی که در رأس کار هستند جوری نباشد که اسلام را هم مثل یک دولت طاغوتی ما عرضه بکنیم. اگر ما مسامحه کنیم در امور، یا تخطی کنیم از آن مشیی که اسلام و حکومتهای اسلامی دارد، این اسباب این می‌شود که اسلام را ما در نظر عالم، در نظر غیر، در نظر جوانهای بی‌اطلاع از اسلام، قشرهایی که اسلام را درست اطلاع بر آن ندارند، در نظر اینها یک صورت طاغوتی به آن داده بشود. این شکست است که تا آخر اسلام را به شکست می‌رساند... الآن ما در یک امتحان بزرگ واقع هستیم. الآن خدا ما را امتحان می‌کند که آیا ما در این وقتی که یک مطلبی دستمان آمده، یک قدرتی دستمان آمده است، آیا ما چه می‌کنیم؟ ما هم همان هستیم به صورت دیگر؟ یا خیر، ما روی مقررات عمل می‌کنیم؟... اگر ما بخواهیم اسلام را حفظ کنیم و اینطوری که بخواهیم یک نمونه در عالم نشان بدهیم، ایران را بگوییم یک نمونه است، یک الگو هست، با رفتن شاه درست نمی‌شود؛ با رفتن ظالمها درست نمی‌شود. اگر بنا شد که ظالمها رفتند و ما یک دسته دیگر جایشان نشستیم، همان کارها را به اندازه‌ای که قدرت داریم بکنیم، ما هم همان هستیم؛ ما هم همان رژیم هستیم؛ ما هم همان ظالم هستیم. این یک مطلبی است که باید همه بدانند و همه ملت باید بدانند. و در رأس آنها این است که روحانیون و کسانی که مرجع امورند در همه جاها، دولت اسلامی - عرض بکنم که - ارتش اسلامی، همه قوای انتظامیه‌ای که حالا همه می‌گویند ما اسلامی هستیم و از طاغوت بیرون آمدیم و به اسلام گرایش پیدا کردیم، مجرد لفظ فایده ندارد؛ باید محتوا داشته باشد. باید شهربانی حالا وضعش با آن وقت تغییر بکند؛ نه لفظش تغییر بکند و وضعش همان باشد. باید شهرداریها همین طور باشند. ارتشیها همین طور باشند، وزارتخانه‌ها همین طور باشند ادارات همین طور باشند، بازار همین طور باشد، بازار باید بازار اسلامی باشد، نه بازار چپاولگری؛ نه بازار قاچاق؛ بازاراسلامی باشد؛ به حال مردم رسیدگی بکنند. این مردم دارند از بی‌بضاعتی چه می‌شوند، آنهایی که فرصت طلبند حالا اجناس را چند مقابل بالا می‌برند! اینها با وضع اسلام موافق نیست؛ مخالف است.... حالا که می‌گوییم جمهوری اسلامی هست و حالا که می‌گوییم مملکت اسلامی است و حالا که می‌خواهیم عرضه کنیم به خارج که این ایران الگو باشد از برای سایر جاها، یکوقت جوری نباشد که یک الگویی باشد، الگوی شیطانی باشد؛ و ما غفلت از آن بکنیم. باید یک الگوی اسلامی باشد و این وظیفه بر عهده همه ماست. ✍امام خمینی، ۸خرداد۵۸ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠جمهوری اسلامی منهای انقلاب اسلامی معنا ندارد یک امر است؛ یک امر دفعی نیست که بگوییم در تاریخ فلان، مثلاً یک حادثه ای اتّفاق افتاد، یک عدّه ای به خیابان آمدند، ده روز، بیست روز، دو ماه، شش ماه طول کشید و حکومت سرنگون شد؛ انقلاب این است؛ نه، این انقلاب نیست؛ این یک از انقلاب است. انقلاب یک ماندگار و حقیقت دائمی است. انقلاب یعنی دگرگونی؛ دگرگونیهای عمیق در ظرف شش ماه و یک سال و پنج سال به وجود نمی آید؛ علاوه بر اینکه اصلاً دگرگونی و صیرورت -یعنی حالی به حالی شدن، تحوّل- اصلاً ندارد؛ هیچوقت تمام نمی شود؛ انقلاب یعنی این. انقلاب یک امر دائمی است. حرفهایی یک عدّه [میزنند] -منبع این حرفها، به قول خودشان، اتاق فکرهای خارجی است، اینجا هم این حرفها را بعضیها در روزنامه ها و در مجلّه ها و در حرفهای گوناگون خودشان رِلِه میکنند و همانها را تکرار میکنند و به زبان ایرانی آنها را بیان میکنند؛ [امّا منبع] حرف از آنجا است- که بله، انقلاب تمام شد. حالا یک نفر بی عقلی پیدا میشود به صراحت میگوید انقلاب را باید به موزه سپرد، بعضی های دیگر هم هستند اینقدر بی عقل نیستند، به این صراحت نمی گویند، در پوشش این حرف را میزنند؛ جوری حرف می زنند که معنایش این است که انقلاب تمام شد؛ تبدیل انقلاب به جمهوری اسلامی. اصلاً قابل تبدیل نیست؛ جمهوری اسلامی باید مظهر انقلاب باشد. یعنی همان حالت تجدیدپذیری، همان حالت تحوّل دائمی، همان حالت باید در جمهوری اسلامی وجود داشته باشد والّا جمهوری اسلامی نیست؛ حکومت اسلامی نیست؛ انقلاب یک امر مستمر است. ✍رهبر انقلاب، ۹۴/۶/۲۵ @Kolbe_Andishe_Farhang
39.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠این انقلاب آن وقت تداوم پیدا خواهد کرد که... 🎥 دو هشدار مهم در فروردین ۱۳۵۸ یک ماه قبل از شهادت @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠خط امام خط آزادی های اساسی در جامعه است! 🎥بیانات پرحرارت و خیلی قشنگ آقای ‎خامنه‌ای در ۱۲ بهمن ۵۸ و توصیف ایشان درباره مقولاتی نظیر؛ آرمان انقلاب، ‎خط امام، ‎آزادی بیان و... 🔹به جنگ افکار رفتن فقط با بیان فکر و اندیشه ممکن است ولاغیر! 🔹از پدران و مادران خود و نسل‌های قبل از دهه۶۰ می پرسید که چرا انقلاب کردید؟! 🔹ما با این شعارها و وعده‌ها سنگ انقلاب و جمهوری اسلامی را به سینه خود می‌زدیم... 🔹آیا اگر کسی خواهان اجرای این شعارها باشد، ضدانقلاب و ضدنظام محسوب می‌شود!؟ @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠فاصله جهنمی سطح زندگی در جمهوری اسلامی! 🎥 هنوز ۲ سال از پیروزی انقلاب نگذشته که این‌چنین صادقانه و دردمندانه، قاطعانه و محکم، بی‌پروا و صریح، عملکرد همین چند ماهه جمهوری اسلامی (آن هم در آن شرایط دهشتناک) را به بوته نقد می‌کشاند: 🔹۱۵ ماه از پیروزی انقلاب می‌گذرد ولی هنوز در جامعه ما سیرها و خیلی سیرها، با گرسنه‌ها و خیلی گرسنه‌ها با هم در جامعه دیده می‌شوند. تا وقتی چنین است جامعه ما اسلامی نیست. 🔹قابل قبول نیست برای ما، که اداره جامعه در دست ما باشد و باز هم در این مملکت کسی شب گرسنه بخوابد. 🔹باید حرکت و اقدامی سریع و قاطع و موثر آغاز کنیم و هرچه زودتر به این سطح زندگی در جمهوری اسلامی ایران، پایان بدهیم. 🔺 اکنون اما بعد از گذشت ۴۰ سال، هنوز برخی، تاب و تحمل این سخنان را ندارند و این حرف‌ها را تضعیف کننده نظام و در جهت خواست دشمن می‌دانند! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 جمهوری اسلامی موعود 🔹 در نظریه‌ی جمهوری اسلامی، سالاریِ مردم هیچ‌وقت ساقط نمی‌شود. نهاد سازی‌ها برآمده از اراده ملی و مانع هرج و مرج هستند؛ اما باز مردم را کنار نمی‌نهند. 🔹در پیام روز جمهوری اسلامیِ امام (۱۲فرودین۵۸) اگر نهاد و دستگاه اداری ای به خروج از اراده ملی کشید و جبر و غلبه ورزید، مردم باید بتوانند از آن به دادگاه صالحه داد خواهی کنند و اگر دادگاه کاری نکرد، خودِ جمهور (نه گروه فشار) به دهن آن دستگاه جبّار بزند. یعنی روح نهضت تا آخر مراقب نظام دیوانی باشد. 🔹 در جمهوری اسلامی مطلوب، مردم فقط نقش آفرین انتخابات‌ها نیستند؛ بلکه بر اساس اسلام، سالار[یعنی سالار!] زندگیِ جامعه، خود مردمند.(۹۵/۹/۴) 🔹 روز ۱۲ فروردین روز جشن ملی و گفتگو از این است تا تحقق کامل آن مهیا شود. ✍محسن قنبریان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠هذیان‌های نواصولگرایانه: خوارج، عدالت‌خواه بودند! ایام شهادت علی بن ابیطالب (ع) است. ایامی که قرن‌هاست فرصت بازخوانی منشور حیات و حکومت علوی و یادآوری اصل زوال‌ناپذیرِ «عدالت» است. اساساً این ایام جز برای گفتن و شنفتن از نبوده. حالا چند سالی ‌است گروهی از نواصولگرایان، که عداوت با عدالتخواهان، کر و کورشان کرده، بر خود فرض می‌دانند در این ایام، به‌جای شرح عدل علی (ع) و تبیین حکمرانی علوی، در مذمت عدالت‌خواهی بکوشند. آن‌هم در رسانه‌هایی که نام و نانشان از حکومت اسلامی است. آنها در کینه‌ورزی‌شان چنان دچار افراط شده‌اند و عنان تعادل از کف داده‌اند که در روز روشن می‌گویند «خوارج هم عدالت‌خواه بودند»! تا مثلاً با این تطبیق ابلهانه، مردم را نسبت به تحرکات عدالت‌خواهانهٔ امروز بدبین کنند. ابلهانه است، اما اصرار دارند بر تکرار و تداوم این بلاهت. خوارج و عدالتخواهی؟! یعنی خوارج هم دنبال مبارزه با و و بودند؟ یعنی این جماعت خشک‌مغزِ متحجر، دنبال برانداختن و و بودند؟ از مردم و مستضعفان و تاریخ که خجالت نمی‌کشند، لااقل به عنوان شیعهٔ علی(ع) از نام مبارک او شرم کنند و اینقدر پریشان و هذیان نگویند. نواصولگرایان می‌توانند از هر کنش عدالت‌خواهانه‌ای منزجر باشند _حق هم دارند_ و هرکس سودای عدالت داشت، به هر انگ و برچسبی بنوازند، اما عدالت‌خواه جا زدن خوارج، خیانت به تاریخ و اسلام است. در ایام منتسب به امیرالمومنین (ع) به‌جای برانگیختنِ شوق عمومی در جهت عدالت و نزدیک شدن به شاخص‌های جامعهٔ علوی و اصلاح امور، همت گماشته‌اند برای متنفرسازی عمومی از عدالتخواهی؛ که البته آب در هاون کوبیدن است این اراده. اگر بنا بر تطبیق تاریخی هم باشد، قطعاً خوارج را باید مصداق تام و تمامِ تحجر، جمود و عدالت‌ستیزی دانست؛ یعنی دورترین جریان به عدالت‌خواهی و نزدیک‌ترین جریان به تحجر. بیراه نیست که دسته‌ای از تندترین متحجرین، شمشیر را علیه عدالت‌خواهی آخته کرده‌اند. آنها ماهیت خود را فریاد می‌زنند. بارها گفته‌ایم اصولگراها عدالت را امری فرعی می‌دانستند، اما نواصولگراها، رسماً عدالت‌ستیزند. بیانیه‌های جاهلانه و کینه‌توزانهٔ ایام شهادت مولا، گواه روشن این عداوت است. ✍ روح‌الله رشیدی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 پیروان حقیقی علی ع را اینجا بشناس نه آنجا! برخی مواقف و موقعیت ها هست که خیلی ها حاضرند در آن بایستند و فریاد هم بزنند ولی نقاطی هم هست که اگر میخواهی پیروان حقیقی علی بن ابی طالب علیه السلام را بشناسی به آنها بیشتر فکر کن! نقاطی که احتمالا باید با کلیدواژه «آمادگی برای هزینه دادن» شناخت: »»» هیچ گاه اعتراض او را در جلسات کسی ندیده با این توجیه که نمی‌شنوند یا ته دل میداند که احتمالا برخی «خوش شان نمی آید!» و حتی اگر احتمال مخالفت بدهند سکوت می‌کند تا منفعتی به خطر نیفتد! »»» علیه هیچ طرح یا اقدامی موضع عمومی ندارد با این توجیه که بالاخره عده ای هستند در مسوولان کشور که از آن اقدامات دفاع می کنند! بدبختی اینکه برخی از جوانان خوش آتیه به فکر آینده هستند و این محافظه کاری ها را از این سن دارند. »»» پای هیچ بیانیه یا متنی را امضا نزده و همواره به روش «آسته برو آسته بیا که گربه شاخت نزنه!» یا به قول خودش «سری که درد نمی کنه را دستمال نمی بندند!» زیست کرده است. »»» تنها نقاطی که اعتراض او احیانا شنیده شده جاهایی است که همه فریاد زده اند نه عده قلیلی مباد که تندرو نام بگیرند! 🔗 پ ن: خدایا به برکت مقاومت مردم و مجاهدان غزه به ما هم نعمت شجاعت عطا کن! به قول بنده خدا فلان ایت الله هیچی از امام کم نداشت جز شجاعت... فارزقنا! ✍علیرضا کمیلی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 شب قدر واژه ی «لیلة القدر» اشاره به قدر دارد. البته که انسان تا اندازه خود را نداند، قدر ندارد؛ که البته نه اندازه کمّی؛ چرا که قدر، گاهی به معنی قیمت و بهاست و گاهی به معنای اندازه ریاضی است. ما یک زمانی قدر را به معنای قیمت در نظر می گیریم که در واقع، ارزش و اندازه ای است که کمّی و ریاضی نیست. قاعده ی کلی اینست که هیچ چیز و هیچ موجود بدون اندازه ای در عالَم وجود ندارد؛ اما ما برای خداوند اندازه ای قائل نیستیم، بلکه او اندازه آفرین است؛ «وَمَا قَدَروا اللهَ حَقّ قَدرِهِ» شما در این عالَم طبیعت، نمی توانید موجودی را تصور کنید که اندازه نداشته باشد و این اندازه ی کمّی است. اما گاهی منظور ما قدر و قیمت است و ارزش و بهای چیزی را در نظر می گیریم. ارزش هم، به یک معنا، همین اندازه است اما قدری بالاتر از آنست. مثلا ارزش معنوی و اخلاقی را فرض کنید. اخلاقیات، ارزش های انسانی هستند. صدق، خوبی، عدالت، امانت، وفای به عهد، همه ی اینها از یک ارزشی برخوردارند. اینها هم ارزش و اندازه هستند و قدر دارند؛ اما نه قدر کمّی هندسی. اینکه گفته اند انسان باید قدر خود را بیابد، بدن انسان از یک اندازه کمّی برخوردار است و به طور کلی، هر جسمی و بدن انسان به حکم اینکه یک جسم است، دارای ابعادی است و می توان با قطعیت ریاضی آن را اندازه گیری کرد. اما انسان، از یک اندازه ی معنوی هم برخوردار است که دیگر نمی توان آن را با متر اندازه گرفت و این همان قدر عَقول است. عقل، این اندازه را می سنجد. صدق، وفای به عهد، و زیبایی دارای ارزش و بهایی هستند که عقل آنها را اندازه می گیرد. انسان، همه ی اندازه ها را در خود دارد. انسان، هم اندازه ی مادی و هم اندازه ی معنوی دارد. .... ارزش معنوی انسان بسیار بالاست. اما در سوره ی قدر که می فرماید: «إنّا أنزَلنَاهُ فِی لَیلَة القَدرِ»، این تنها قدر انسان نیست. البته هنگامی که انسان، قدر خود را بشناسد، می تواند قدر همه چیز را بداند. انسان، محیط بر عالَم است وصرفا یک موجودی در بین موجودات دیگر در عالَم نیست. این کلمه ی «القدر» با «ال» به این معناست که همه چیز در این شب، قدر و اندازه ی خودش را می یابد. ✍دکتر ابراهیمی دینانی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠نفرت پراکنی توی این مملکت هزاران ساله که ماه‌های قمری در حال جابجایی در فصول هستن و همیشه مردم احترام ایام عزا رو نگه داشتن. آدم به وضوح میبینه جریانی به اسم اسلام داره زمینه‌سازی میکنه که مردم به عقاید و علایق قلبی خودشون هم بی حرمتی کنن و محبت اهل‌بیت را از قلوب برانند و حول هر چیز پیش پا بساط نفرت پراکنی را برپا کنند. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠مدیریت سازگار عید و عزا در جامعه ایرانی جامعه ایران قرن‌هاست توانسته میان اسلامیت و ایرانیت سازگاری ایجاد کند و همین سازگاری علت «دوام» ایران شده است. در زمان غزنویان، بودند کسانی که سلاطین را از دنبال کردن جشن‌های ملی منع می‌کردند. عنصری بلخی در مدح سلطان محمود غزنوی، او را از جشن سده پرهیز می‌دارد: «خدایگان بزرگ، آفتاب ملک زمن/ امام عصر، خداوند خسرو ذوالمن.... تو مرد دینی و این رسم ، رسم گبرانست/ روا نداری بر رسم گبرکان رفتن.» در مقابل، اسدالله علم، وزیر دربار محمدرضا پهلوی در یادداشت‌هایش آورده که: «اول فروردین ۱۳۴۸ مصادف با دوم محرم بوده است و عده‌ای از شاه خواسته بودند «چون دهه عاشورا است، خوب است سلام منعقد نشود». و علم به شاه گفته بود «البته چنین اجازه‌ای نخواهید فرمود. مراسم ملی را که نمی‌توان فدای این حرف‌ها کرد.»‌ فرمودند «درست می‌گویی». آخوندها را هم دعوت کردیم، آمدند و اول صبح آنها تهنیت عرض کردند.» در یادداشت ۱۳ فرودین ۱۳۴۹ هم ناخرسند است که «چون سلام عید را به علت تصادف با چهارده محرم موقوف کردیم، که هیچ دلیلی نداشت -و حتی من عقیده داشتم که اگر در روز عاشورا هم بود باید مراسم ملی را ترک نمی‌کردیم- آخوندها چسبیدند که امروز مصادف با رحلت امام زین‌العابدین است، باید موسیقی رادیو موقوف باشد!» غزنویان به توصیه امثال عنصری گوش ندادند و تمدن ایرانی-اسلامی را رونق بخشیدند، جشن سده را هم برگزار کردند ولی نه به آداب گبرکان! اما محمدرضا پهلوی به توصیه امثال علم گوش داد و تقویم هجری شمسی را هم تغییر داد و حکومتش یک دهه نشده بود که ساقط شد. ایرانیان سده‌هاست که توانسته‌اند غم و شادی، عید و عزا، و اسلامیت و ایرانیت را با هم مدیریت کنند. علم‌ها و عنصری‌ها را رها کنید و نترسید از چند اظهارنظر و رفتار در فضای مجازی و واقعی. جامعه ایران بزرگ است و عاقل. تجربه تاریخی می‌گوید در مواردی از این دست، اعتماد به تجربه و عقلانیت تاریخی جامعه ایرانی، کم‌هزینه‌ترین راه است. «دستکاری» جامعه نه به این سادگی ممکن است و نه مطلوب. لذا بهتر آن است که حوزه اجتماع به خانواده و مسجد و هیات و نهادهای مدنی سپرده شود. ✍محمدرضا جوادی یگانه @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 کدام علی(ع)؟ 🔹درود خداوند بر او فرمود به بی‌توجهی می‌کنید و با این حال گمان می‌کنید در قیامت، در جوار قدس الهی خواهید بود؟ هیهات که نمی‌توان برای به دست آوردن بهشت، خدا را فریب داد. نهج‌البلاغه خطبه ۱۲۹ 🔹و درود خدا بر او که فرمود خداوند از عالمان پیمان گرفته که در میانه جنگ فقر و غنا بی‌قرار باشند و این «بی‌قراری» را فلسفه حکمرانی دینی می‌دانست. نهج‌البلاغه خطبه ۳ 🔹و درود خدا بر او که فرمود هیچ فقیری گرسنه نمی‌ماند مگر به آن سبب که غنی‌ای حق او را خورده است؛ مگر به دلیل جنگ فقر و غنا. نهج‌البلاغه حکمت ۳۲۸ 🔹ایده‌ اجتماعی علی (علیه‌السلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما برای او اجتماعی و مسئله است. برای او توزیع نابرابر ثروت و در پی آن، منزلت و قدرت مطرح است؛ نه فقط عدالت قضایی و برخورد با مفسدین. 🔹ایده‌ اجتماعی علی (علیه‌السلام) محدود به جنگ فقر و غنا نیست؛ اما برای او تنها ارزش مطلق است. 🔹ایده‌ اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما در زمانه‌ای به سر می‌بریم که تقدس‌مآبی این همه رواج یافته و این همه تریبونِ رسمی، خرجِ خروارها تمجید بی‌حاصل از علی(ع) می‌شود و حتی با او هم عقب‌ماندگی در عدالت توجیه و تمهید و تعمیق می‌شود.. 🔹ایده‌ اجتماعی علی(ع) محدود به جنگ فقر و غنا نیست، اما همین چند جمله نهج‌البلاغه‌خوانی هم کافی است تا ما را در برابر این پرسش قرار می دهد که «کدام علی(ع)؟» ✍حجت الاسلام مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠جمهوری اسلامی عدالت خواه به معنای دقیق کلمه است 🎥اظهارات حسن رحیم ‌پور ازغدی در جمع روحانیون آیت‌الله مطهری صراحتا می‌گوید، قرار نیست حکومت آخوندی و صنفی برقرار کنیم شهید مطهری حرفهایی زده است که آدم می‌ترسد الان بگوید، قابل گفتن نیست! جمهوری اسلامی قرار نیست آزادیهای فردی رو سلب بکنه. اگر سلب کرد این جمهوری و انقلابی رفتنی است جمهوری اسلامی عدالت خواه به معنای دقیق کلمه است. هیچ تفاوتی بین عالی‌ترین مقامات جمهوری اسلامی با عادی ترین مردم از لحاظ برخورداری از مزایای اقتصادی، اجتماعی و حکومتی نباید باشد والا این جمهوری اسلامی نابود خواهد شد. و اگر بماند آن انقلاب دیگر این انقلاب نیست. ممکنه جسمش بماند اما خود این انقلاب دیگر نیست. @Kolbe_Andishe_Farhang
21.26M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 فقر و تبعیض از نگاه حضرت علی(ع) 🎥مصطفی ملکیان، دهه۷۰ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠پررو کردن مردم نسبت به حاکمان! 🔹در بخشی از عهدنامه امام علی علیه السلام به مالک اشتر آمده: بخشى از وقت خود را به كسانى اختصاص بده كه به تو نياز دارند، تا شخصا به امور آنها رسيدگى كنى، و در مجلس عمومى با آنان بنشين و در برابر خدايى كه تو را آفريده فروتن باش، و سربازان و ياران و نگهبانان خود را از سر راهشان دور كن تا سخنگوى آنان بدون اضطراب در سخن گفتن با تو گفتگو كند. من از رسول خدا صلّى اللّه عليه و آله و سلّم بارها شنيدم كه مى‌‏فرمود: «ملّتى كه نتواند حق ناتوانان را از زورمندان، بى اضطراب و لکنت بگیرد، رستگار نخواهد شد!» پس درشتى و سخنان ناهموار آنها را برای خود هموار كن، و تنگ خويى و خود بزرگ‌بينى را از خود دور کن تا خدا درهاى رحمت خود را به روى تو باز کند، و به تو پاداش اطاعت از خودش را بدهد. (نهج البلاغة (صبحی صالح)، ص۴۴۰) 🔹ابن ابی الحدید از واقدی نقل کرده که ابن عباس گفته من شاهد سرزنش شدن امام علی توسط عثمان بودم. در بخشی از این نقل آمده: عثمان به او گفت: به خدا قسمت می دهم که برای تفرقه میان مردم بابی را باز نکنی! امام علی ضمن دفع این اتهام از خود، به او می‌گویند: «به خدا قسم اگر هر یک از منصوبان و کارگزاران تو و لو در غرب عالَم، ظلمی بکنند، تو هم در گناه او شریک هستی!» (یعنی اگر در نصب او حجتی نداشتی، گناه کردی، و اگر حجت داشتی، نسبت به ظلم آن شخص ضامنی و در صورت عدم جبران، گناهکاری) عثمان گفت: «حق با توست! هرآنکس را که تو و مسلمانان قبول ندارند، عزل می‌کنم.» بعد از آنکه امام علی رفت، مروان به عثمان گفت: اگر این کار را بکنی مردم نسبت به تو جرات پیدا می‌کنند! هیچ کس را عزل نکن! (شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، ج‏۹، ص۱۵) 🔹در نقلی آمده که وقتی معاویه با اعتراض سودة بن عمارة مواجه شد، به او گفت: «پسر ابوطالب جرات نسبت به سلطان را به دهان شما انداخته! طول می‌کشد تا (این جرات‌ها) از سرتان بیفتد.» (بلاغات النساء، ص۴۹) @Kolbe_Andishe_Farhang
💠حمله به ساختمان کنسولگری ایران 1. مسأله ربطی به نقّادی عملکرد کلّی ایران در منطقه ندارد. پیشرفت منطقه ای یکی از شاخص های چشمگیر پیشرفت ایران است و جای مناقشه ندارد. 2. راهبرد کلّی ما در مواجهه با طوفان الاقصی که از زبان سید حسن نصرالله بیان شده و تصریح شده، درست است؟ اجمالا بله و منطقی است. امّا این ربطی به نامعادله و ناموازنه نسبت ایران با حملات مستقیم اسرائیل ندارد. این دو امر ابتدائا تلازمی ندارند، می توان در یکی درست بود و در دیگری نادرست. 3. مسأله دقیقا به نقطه بعد از شهادت حاج قاسم باز می گردد. جایی که موازنه بازدارندگی بین ایران و جبهه اسرائیلی_آمریکایی در منطقه ضربه خورد. پس مسأله امر حادثی بعد از طوفان الاقصی نیست، طوفان الاقصی آن را تشدید کرد. 4. ما در پیش از حوادث سوریه زیرساختی را مهیّا کرده بودیم برای مقابله با اسرائیل که امروز از آن استفاده می کنیم. حوادث سوریه شتاب خاصی در تقویت این جریان داد. لکن با شهادت حاج قاسم و نوع کنش های اسرائیل و عدم پاسخ های ما این زیرساخت در حال افول است. یکی از شاخص هایش ترور فرماندهان عالی است. هر فرمانده ارشد که می رود چیزی از دست می رود که به این راحتی ها جایگزین نمی شود!(این را فارغ از اثر فرهنگی بسیار زیاد عدم پاسخ مؤثّر در جبهه مؤمنین عرض می کنم) 5. اصل ارهاب(انفال60) برای شرائط غیرجنگی است چونان شرائط ما. ارهاب یعنی اقتداری که مانع از دشمنی ورزیدن دشمنان می شود. اگر مدیریت راهبردی صحنه تقابل با جبهه آمریکایی_اسرائیلی به این نتیجه منتهی شود که دشمن ترسی از واکنش ما نداشته باشد حتما محاسبه نادرستی برای ما و او شکل گرفته و باید صحنه تغییر کند. 6. حتما پیشنهاد این نیست که مستقیما تلآویو را با موشک بزنند این خلاف اصل ارهاب است. امّا باید پاسخ داد. نه فقط یک پاسخ بلکه سلسله ای از پاسخ های جدّی، آشکار و با پیام روشن. تا محاسبه تغییر کند. 7. عمده استدلال پاسخ مؤثّر ندادن، پاسخ متقابل آمریکا یا اسرائیل و آماده نبودن شرائط داخلی برای این رویارویی است، در کنار آن صدمه جدّی به زیرساخت های کشور. در شرائط طوفان الاقصی یک متغیر جدید نیز وارد شده. پاسخ جدّی ما چه تاثیری بر حل مساله طوفان الاقصی دارد؟ 8. می شود به این پرسش ها مفصّل پاسخ داد لکن در نهایت در مواردی ریسک مخاطرات وجود دارد! هیچ حرکتی فاقد ریسک نیست جز ذلّت و تسلیم محض دشمن شدن! امّا به عنوان یک قاعده کلّی و اصل محکّم عرض می کنم اگر در شرائط جنگی نیستیم، موازنه بازدارندگی مبتنی بر اصل ارهاب باید برقرار باشد. نبود این موازنه یعنی شکست راهبردی تدریجی. یعنی همان چیزی که به خاطر ترس از به وجود آمدنش وارد مقابله مؤثّر نمی شویم! 🔗پ.ن: یک نکته هم فارغ از محاسبات می گویم. شرائط به پیش از طوفان الاقصی بازنخواهد گشت. امّا عدّه ای دنبال بازگشت به آن شرائط هستند. کما اینکه شرائط به پیش از جریانات بهار عربی بازنخواهد گشت. کما اینکه شرائط به پیش از کشف و به کارگیری نفت شیل بازنخواهد گشت. کما اینکه شرائط به پیش از جنگ روسیه با اوکراین بازنخواهد گشت. این حقیقت را باید بفهمیم. اگر این باشد یعنی نقطه تعادل قبلی در منطقه و بعد از حذف داعش از بین رفته و اگر قرار نیست رژیم حذف شود باید تعادل جدیدی شکل گیرد. این تعادل جدید به زعم من از جنس آتش بس پیش از طوفان نخواهد بود. یکی از طرفین درگیر باید عقب نشینی راهبردی داشته باشد یا جبهه مقاومت یا جبهه آمریکایی_اسرائیلی، حالت سومی ندارد. این تحلیل من است و ای بسا غلط باشد، امّا تا امروز اماره ای بر خلاف آن دستگیرم نشده است. ✍رضا طراوت @Kolbe_Andishe_Farhang
💠به حقیقت برو، بگو آمدم 🔹به حقیقت برو، بگو آمدم... 🔹اگر گفتند: اینجا چرا آمدی؟ بگو به کجا روم و به کدام در رو کنم؟ این ره است و دگر دوم ره نیست این درست و دگر دوم در نیست 🔹اگر گفتند به اذن کی آمدی؟ بگو شنیده ام: به ضیافتخانه ی فیض نوالت منع نیست در گشاده است و صلا در داده خوان انداخته 🔹اگر گفتند: تا به حال کجا بودی؟ بگو راه گم کرده بودم. 🔹اگر گفتند چه آوردی؟ بگو اولا دل شکسته که از شما نقل است: در کوی ما شکسته دلی میخرند و بس بازار خود فروشی از آن سوی دیگر است و ثانیا: جز نداری نبوده مایه ی دارایی من طمع بخششم از درگه سلطان من است و ثالثا: الهی! آفریدی رایگان، روزی دادی رایگان، بیامرز رایگان که تو خدایی نه بازرگان. 🔹اگر گفتند: برونش کنید، بگو: نمی روم ز دیار شما به کشور دیگر برون کنیدم از این در، درآیم از در دیگر 🔹اگر گفتند قابلیت استفاضه نداری بگو: قابلیت را هم شما افاضه می فرمایید. 🔹باز اگر به تو اعتراض نمودند بگو: بــه والله بـــه بالله بـــه تالله بـــه حق آیه نصر من الله که مو از دامن دست برندارم اگر کشته شوم الحکم لله 🔹اگر گفتند: مذنبی بگو: اولا شنیده ام شما غفارید و ثانیا من ملک نیستم، آدمی زاده ام و ثالثا: ناکرده گنه در این جهان کیست بگو؟ آنکس که گنه نکرده و زیسـت بـگو؟ من بــد کنـم و تو بد مکـافـات دهـی پس فرق میان من و تو،چیست بگو؟ 🔹اگر گفتند: این حرف ها را از کجا یاد گرفتی؟ بگو: بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نبود این همه قول و غزل تعبیه در منقارش 🔹اگر گفتند: چه میخواهی؟ بگو: جز تو مارا هوای دیگر نیست جز لقای تو هیچ در سر نیست ✍ حسن حسن زاده آملی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 بهترین تقدیر شب قدر کمتر از ۵۰سال دیگر، قریب به یقین غالب ما نیستیم و در زیر تلی از خاک مدفونیم... در گوری سرد و تاریک... نه حرکتی نه اثری نه هیجانی نه عشقی نه خشمی... نه قاتلین امروز مردم غزه زندگی ننگین خود را ادامه میدهند و نه بایدن و نه ترامپ و نه شارلاتانی چون اردوغان و حاکمان کشورهای عربی ... فارغ از اینکه هر چه در دنیا خواهد ماند متاثر از مجاهدت مومنین و البته اراده الهی است، ولی آنچه برای تک تک مان خواهد ماند صرفا است و ... و همین گرمابخش و روشن کننده گورهای سرد و تاریکمان خواهد بود. مگر زندگان ۵۰سال قبل الان چیز دیگری با خود به گور برده اند؟ از رضاخان تا مدرس و از مصدق تا کاشانی و محمدرضا پهلوی و خمینی کبیر همه در زیر خاکند و اینکه امروز از ایشان به نیکی یاد میشود یا خیر، خیلی تعیین کننده سعادت یا شقاوتشان نیست و فارغ از اینکه آثار اعمالشان بر جامعه امروز مشهود است ولی در قبر تنگ و تاریکشان صرفا با ایمان و عمل صالحی که احیانا داشته اند، تنها هستند... در عاقلانه این است که از خداوند طلب یکسال ایمان و عمل صالح کرد... ایمان به خداوند و تمامی اسامی ای که در جوشن خواندیم؛ و عمل صالح و مومنانه در تمامی حوزه های ریز و درشت زندگی... هرکس مختصات زندگی خودش را دارد و همان مختصات، محل عمل صالح اوست. این بهترین تقدیری است که از خداوند میتوان خواست و نتیجه این تقدیر، با هم افزایی عمل صالح مومنین، اصلاح و پیشرفت مومنانه جامعه خواهد بود و آثار و برکات آن نه تنها برای جامعه ما بلکه برای تمام مردمان آزاده دنیا و از جمله مردم مظلوم ساری خواهد شد و در آینده ای که ما نیستیم هم ترکیب عالم را به نفع مؤمنان تغییر خواهد داد انشالله. اَللّهُمَّ اِنّی اَسْئَلُکَ بِاسْمِکَ یا اَللّهُ... ✍عزیز نجف پور آقابیگلو @Kolbe_Andishe_Farhang
💠صبر راهبردی حدّ یقف این سیاست که هر چند ماه یکبار اسراییل یک یا چند تن از شخصیتهای کم‌نظیر و گرانبهای علمی، فناوری، دفاعی/امنیتی ما را به قتل می‌رساند و ما فقط "صبر راهبردی" می‌کنیم، چیست؟ یعنی، آیا این "صبر راهبردی" پایانی هم دارد؟ اگر دارد، آنجا کجاست؟ و اگر ندارد، این چه سیاست رسوا و حیثیت‎برباددهی است؟ اگر حدّ یقف یا حدود و ثغور ندارد، قدری آبرومندانه‌تر نیست که اصلا از این صبر سخنی به میان نیاوریم و همزمان، متناسب با این سکوت، سخنی هم از آن تعرض و ضربت دردناک رژیم جنایت‌پیشه به میان نیاوریم؟ با توجه به این وضعیت فضیحت‌بار، این سوال به قوت تمام مطرح می‌شود که این چه سیاست خارجی است که ما مدام از فروپاشی رژیم غاصب تروریستی سخن می‌گوییم و برای آنهم کلّی هزینه‌های گوناگون می‌کنیم اما در مقابل تک‌ضربات دردناک همان رژیم سالهاست که بگونه‌ای رفتار می‌کنیم که نه مجازات‌کننده است و نه بازدارنده؟ که بعکس، ترغیب و تشویق‌کننده است! توصیه یا پیشنهادم این نیست که هرگاه کشوری تعرضی به حاکمیت و امنیت ملّی ما کرد بلافاصله شیپور جنگ بنوازیم. امّا این سیاست "صبر راهبردیِ" ظاهرا آبرومند، حتی در میان‌مدت هم چیز زیادی از آن حیثیت و حاکمیت و امنیت ملی باقی نمی‌گذارد نواختن شیپور جنگ، نه. امّا آیا نباید عمل مقابله بمثلی صورت بگیرد تا دست‌کم، اولا مجازات‌کننده باشد و ثانیا بازدارنده؟ برخی می‌گویند: امّا مقابله بمثل منجر به جنگ می‌شود. آری! هم امکان دارد منجر شود و هم می‌تواند منجر نشود، که به عوامل متعددی بستگی دارد. امّا چقدر بجاست کسانی که چنین عاقبتی را برای مقابله بمثل پیشبینی می‌کنند اولا شواهد و قرائن و تحلیل خود را بیان کنند. ثانیا، توضیح بدهند که آیا در این مورد خاص مقابله بمثل منجر به جنگ می‌شود یا علی‌الاصول مقابله بمثل با اسراییل منجر به جنگ می‌شود؟ در اینصورت، امکان دارد آن اصولی که با توجه به آن، مقابله بمثل همواره منجر به جنگ می‌شود را قدری توضیح بدهند؟ ثالثا، اگر مقابله بمثل همواره منجر به جنگ می‌شود چه سیاستی را برای رفع و دفع این سیاست مداوم ضربات دردناک به امنیت و اقتدار ملی‌مان پیشنهاد می‌کنند، بجز تسلیم در مقابل رژیمی که ایجاد شده برای سیطره و سرکوب ملتهای منطقه و حفظ منافع استکباری غرب؟ و بالاخره، آیا برای کسانیکه مقابله بمثل را مقدمه قطعی جنگ می‌دانند روشن است که "جنگ" مدّنظرشان چه حدود و ثغور و ابعادی دارد؟ ✍ سعید زیباکلام @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠تمام دولت های اسلامی در معرض خطر اسرائیل! 🎥امام خمینی(ره): 🔹ما مکرر می‌گفتیم که اسرائیل، این جرثومه فساد اکتفای به بیت‌المقدس نخواهد کرد و اگر مهلت داده شود، تمام دول اسلامی در معرض خطر است. 🔹اشتباه سابق باید جبران بشود؛ به اتحاد مسلمین بر ضد مستکبرین؛ که در رأس آنها آمریکای جانی است و نوکر بسیار فاسد اسرائیل. @Kolbe_Andishe_Farhang
آزادی قدس، آزادی کل جهان اسلام.pdf
2.98M
💠آزادی قدس، آزادی کل جهان اسلام تحلیلی پیرامون مسئله قدس و نقش انقلاب‌اسلامی در مبارزه با صهیونیسم ✍حسن رحیم‌پور ازغدی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 خود و قدس را آزاد کنیم! هر طور حساب کنیم، مسئله قدس یکی از اصلی‌ترین آرمان‌های انقلاب اسلامی است: از آغاز مبارزات در خرداد 42، تا بهمن 57 و پس از آن به شکلی مستمر، بر محوریت مسئله قدس تأکید شده است؛ از وصیت‌نامه شهدای دفاع مقدس تا وصیت‌نامه آخرین شهدای انقلاب اسلامی در جبهه مقاومت؛ از اولین سخنرانی‌های امام خمینی تا آخرین سخنرانی‌های رهبر انقلاب. به همین خاطر کمتر کسی هست که بتواند تفسیر، خوانش و نظریه‌ای درباره ماهیت و اهداف انقلاب اسلامی ارائه بدهد که در بطن و متن آن قدس نباشد. انقلاب اسلامی از آغاز مبارزه تا اکنون، در طول بیش از نیم قرن حیات خود و در مسئله‎های گوناگون، با «غیر»های متفاوتی درگیر بوده است؛ گاه برخی از این غیرها در صدر مقدسین زمان خود بوده‌اند و گاه برخی روزگاری در شمار اصلی‌ترین کادرهای انقلاب اسلامی بوده‌اند. همین مقدس‌مآبی‌ها یا سابقه داشتن در انقلاب، گاه سبب تردیدها و ریزش‌هایی شده است و کسانی طاقت رویارویی با این غیرهای ظاهرالصلاح ها را نداشته‌اند. در مسئله قدس اما دشمنِ انقلاب اسلامی هیچ ظاهرِ الصلاحی ندارد.‌ پس بهانه‌ای برای تردید نمی‌ماند. برگردیم و به وضعیت خودمان نگاه کنیم؛ خود را فرزندان انقلابِ روح‌الله می‌دانیم. انقلاب و امامی که وقتی با کوهی متراکمی از ثروت و قدرتِ رژیم طاغوت مواجهه بود، از قدس می‌گفت. وقتی در اولین سال پس از پیروزی انقلاب با انبوهی از مشکلات متنوع مواجهه بود، «روز قدس» را برای ابراز اعتراض توده‌های مردم بنیان گذاشت و وقتی در روزهای آخر جنگ، تمام قد ایستاده بود که تردید و غفلت از مسائل جنگ، خیانت‌ به اسلام و رسول‌الله(ص) است، حتی وقتی مجبور به نوشیدن جام زهر می‎شد، باز هم دل در گرو آرمان قدس داشت و به فلسطینی‌هایی چون عرفات می‎تازید که چرا به آرمان قدس خیانت می‌کنی؟ این چه انقلابیگری‎ای است که امروز ما داریم؟ چرا انقلابیگری ما شامل آرمان قدس نمی‌شود؟ و کنشگری که جای خود دارد، چرا حتی در واکنش نشان دادن هم عقب افتاده‌ایم از خیلی دیگر از ملت‌ها؟ جز این است که انقلاب را به قرائت اهالی احزاب فهمیده‌ایم؟ جز این است دل به دولت/حاکمیت سپرده‌ایم برای پیگیری آرمان‌های انقلاب و خیلی که انقلابی باشیم، حداکثر از دولت/حاکمیت چیزی را «مطالبه» می‌کنیم؟ چشم وا کنیم و ببنیم چقدر شبیه شده‌ایم به کسانی که در آلاکلنگ قدرت یا وکیل و وزیر هستند، یا فعال سیاسی و حزبی. انقلابی هستیم اما همه کنش‌هایی که معطوف به آرمان محوری قدس داریم، محدود است به شرکتِ شرطیِ شده در یک یا چند راهپیمایی. ما می‌خواستیم فرزند خمینی باشیم، افسوس که این جماعت، جماعت همواره بر کرسیِ قدرت نشسته، یا همواره به سوی قبله قدرت خوابیده‌، ما را موجوداتی کرده‌اند مشابه خودشان. ما همانی شده‌ایم که از آن بدمان می‌آید. قدس نشانه خوبی است که ببنیم چه قدر کنشگری انقلابی‌مان در رکود است. ما فقط ادای انقلابی بودن در می‌آوریم. خود و قدس را آزاد کنیم. ✍علی ریاحی پور @Kolbe_Andishe_Farhang
💠دعای سحر آیت الله پهلوانی میفرمودند: از علامه طباطبایی پرسیدم ، اسم اعظم پروردگار چیست ؟! ایشان فرمودند: بهاء از دیگر شاگردان این مکتب، تفسیر این جمله علامه طباطبایی را جویا شدم؛ ایشان فرمودند: بهاء در دعای سحر دو معنا دارد، اول درخشش و دوم هر آنچه که پروردگار دارد و به تعبیری یعنی همان سید الشهدا سلام الله علیه! عرض کردم چگونه ؟! فرمودند : سید الشهدا علیه السلام هر چه داشت ، در راه خدا داد و پروردگار فرمود: من هم به همین خاطر ، هر چه دارم به تو خواهم داد! لذاست که می توان گفت: بهاء یعنی وجود مبارک سید الشهدا علیه السلام. 🔗پ.ن : خواندن این دعا در قنوت نماز وتر نماز شب مطلوب است. @tezkar @Kolbe_Andishe_Farhang
💠چرا تمرکز بر موضوع انتقام، ایستادن در نقطه اشتباه تحولات است؟ احتمالا ساعت های پیشرو، بستر اولین رخداد نظامی رسمی ایران بر علیه رژیم صهیونیستی و البته یکی از هزارمین مورد غیررسمی آن خواهد بود. این اتفاق در عین این که از حساسیت برخودار است اما پرداختن به آن و به طورکلی تمرکز بر مقولاتی چون حضور مستقیم ایران، انتقام، تقاص، سیلی و ... ایستادن در نقطه غیراساسی‌ و اشتباه تحولات منطقه است. امروز جمهوری اسلامی امیر حوادث غزه است و رقیبانش همگی اسیر. این برتری در وهله نخست به حمایت تسلیحاتی، مالی، سیاسی و رسانه ای ایران از مقاومت مرتبط نیست. طوفان الاقصی و حوادث پیرامون آن مظهر غلبه منطق جمهوری اسلامی در مناسبات قدرت و اثبات حقانیت آن در الهیات سیاسی معاصر بوده است. حجم مصیبت در غزه معلول شکاف میان منطق انسان و جهان انقلاب اسلامی با انسان و جهان مدرن است و هیچ چیز این فاصله را جز همین حجم خشونت پر نمی‌کند. هیچ حد واسط مشترکی برای ما دیگر وجود نخواهد داشت، اگر بود هیچگاه عالم غربی زیر بار هزینه های این جنایات نمی رفت. امروز عالم مدرن هیچ ابزار دیگری جز کشتار جمعی برای تعامل با عالم انقلاب اسلامی ندارد. زلزله امروز غزه و طوفان الاقصی معلول برخورد دو سازه تمدنی و تاریخی است. بر شالوده این دو سازه هیچ پدیده واحدی استوار نخواهد ماند. خون های مقدسی که بر زمین آسمانی غزه ریخته می شود، خون بهای از جاکندگی و وارستگی انسان انقلاب اسلامی از رویای آمریکایی است. این خون ها امروز بیداری آفریده و به برکت آن، گفتار ۴۵ ساله جمهوری اسلامی در موضوع فلسطین، اسرائیل و غرب تبدیل به نجوای درونی میلیون ها انسان و پیش نویس قطعنامه های بین المللی شده است. حماسه غزه به همه فهماند، منطقی که ۴۵ سال جمهوری اسلامی برمبنای آن همه سیاست های منطقه ای خود را بنا کرده و برای پایداری بر آن زخم ها خورده، حرف ها شنیده، فشارها کشیده و بهترین انسان های خود را تقدیم نموده، سنت تغییر ناپذیر هستی است که هیچ مفری از آن وجود ندارد. به رسمیت نشناختن رژیم و سفارش به مقاومت خونین اگر روزی یک داعی داشت امروز یک جهان حامی آن است. غلبه منطق جدید نوید دهنده شکل گیری نظم جدید خواهد بود. تغییر موازنه مابین عقلانیت ها و الهیات هاست که تغییرات سیاسی، نظامی، اقتصادی و جغرافیایی را پی ریزی می کند. کوچک‌ترین حوادث معرکه حتی به اندازه یک آه که از زبان یک مادر غزاوی خارج می‌شود تقویت کننده منطق جمهوری اسلامی و تضعیف کننده طرح های معارض اوست. وقتی یک منطق در حال غلبه پیدا کردن است دیگر نمی شود تحولات را بر اساس کلیشه‌های سابق تحلیل نمود و ارزش گذاری کرد. مفاهیمی همچون انتقام، تقاص یا بازدارندگی پیش از ۷ اکتبر، کلیشه‌های مناسبی برای تعیین وضعیت ایران در قبال اقدامات رژیم صهیونیستی و طرح های آمریکایی بود اما امروز کل صحنه با همه جزئیات و اضلاعش‌ دگرگون شده است. انتقام اختصاص به معرکه ای دارد که در آن تعادلی مابین قدرت‌ها وجود داشته باشد، طوفان الاقصی هیچ توازنی مابین ما و استکبار باقی نگذاشته است. کل صحنه نموداری از مجازات و تنبیه تاریخی ارزش های آمریکایی توسط منطق انقلاب اسلامی است. وقتی در تحلیل مناسبات، همچنان تمرکز بر ادبیات انتقام است معنایش آن است که هنوز درک درستی از تحولات صورت نگرفته است. در نظم جدید اساسا واژگانی همچون انتقام و بازدارندگی دیگر برای ما بی‌معناست. طوفان الاقصی و من تبع آن این مفاهیم را از معنای سابق تخلیه کرده است. تا زمانی که طرح واره نوینی از حوادث غزه شکل نگرفته باشد ما همچنان گرفتار کلیشه های سابق خواهیم ماند. روایت فتح آوینی طرح واره ای برای سامان دادن به خرده گزارشات میدانی از دفاع مقدس بود و ما امروز بیش از هر چیز از فقدان آوینی غزه در رنج راهبردی هستیم. ممکن است جمهوری اسلامی در پاسخ به ترور دمشق یا بقیه حوادث مشابه، تل آویو و حیفا را با خاک یکسان و یا تصمیم بسیار محدودتری بگیرد که اساساً ممکن است این تصمیمات در نقطه خود بهترین تصمیم هم نباشد اما زوم کردن لنزها در این موضوع ناشی از ایستادن در نقطه اشتباه تحولات است. ✍مهدی افراز @Kolbe_Andishe_Farhang
💠نیازی به انتقام فوری ندارید؛ خود را کنترل کنید بخش اول نیروهای نظامی را تحریک و تحقیر نکنید و کشور را به مخاطره نیاندازید؛ که در خرابه های جنگ، جز رنج، گنجی نمی‌یابید. راه حل‌ها بستگی به راه های طی شده دارند. هر تصمیمی در امروز در اسارت تدبیری در گذشته است. راهی که در سیاست خارجی تاکنون طی شده است پیامدهایی داشته که یک پژوهشگر را در محدودیت بسیار قرار می‌دهد که بگوید چه باید کرد یا اینکه چگونه می‌توان از اسارت تصمیمات گذشته فراتر رفت؟ اما، سیاست‌ها و سیاستمداران می‌آیند و می‌روند؛ «تاج و سریر و دارها می‌نگریم و می‌رویم». ایرانِ تاریخی همواره چنین چالشهایی داشته است؛ «چو ایرانیان آگهی یافتند//یکایک سوی چاره بشتافتند». در این میان، وظیفه هر مصلحی تلاش برای امنیت ملی است. بنابراین: 1- فریب جنگ طلبی اسرائیل را نخورید و به ایران بیندیشید. بایستی طریق صلابت و مصلحت را توامان در پیش گیرید؛ «سخن گوی و روشن دل و تیغ زن». کناره گیری از افزایش تنش قطعا به ضرر اسرائیل و به نفع ایران است. نظام تصمیم گیری را تحقیر و تحریک نکنید بگذارید با آرامش تصمیم بگیرند. گاهی انتقام، تنها حرص را راضی می‌کند نه عقل را. حزم و احتیاط، جماعتِ سرکشِ حاکم بر اسرائیل را در دامی که خود ساخته خفه می‌کند. اینکه اسرائیل، این بت جنگجوی زمانه، دایما آدم می‌کُشد و خون می‌ریزد نشان استیصال یک قدرت نظامی است. آری! اسرائیل با حمایت سیاسی-نظامی آمریکا قدرت نظامی پیشرفته‌ای دارد اما وقتی قدرتی با چنین سبعیتی و چنان نخست‌وزیری تقلای ننگ و تمنای خون می‌کند نشانه استیصال است. بر اعصاب خود مسلط باشید و به سبعیت این نخست‌وزیر افسارگسیخته دامن نزنید. اقدامات حفاظتی برای نقاط آسیب زا را افزایش دهید. اقدامات حفاظتی فقط نظامی نیست بلکه تدابیر سیاسی و جابه‌جایی های استراتژیک است. بیش از این به گفت ناید. 2- این سخن غلطی است که اگر ایران پاسخ اسرائیل را ندهد مشروعیتش را در نیروهای طرفدار از دست خواهد داد. نیروهای طرفدار بایستی به این بلوغ فکری برسند که بر طبل مخرب جنگ نکوبند. دیرگاهیست که با بی تدبیری عقلانیت از آنها گرفته‌شده. آنها سرشار از کینه و نفرت و سوءظن به نیروهای ملی و رقبای داخلی خود شده‌اند. اقدامات اسرائیل بایستی با استراتژی های دراز مدتی که جمهوری اسلامی علیه آن در پیش گرفته است تراز شود نه با ترورهای اخیر. اینکه برخی از طرفداران دولت با تأخیر ذهنی به عقلانیت رسیده و بر سبیل حزم و احتیاط آمده‌اند مبارک است. 3- اسرائیل ترکیبی از قدرت و ضعف است. هر دو بعد را باید دید. ساده لوحی نکنیم. رژیمی جنگ-زی که در دام افتاده است می‌تواند خطرناک باشد. آرامش در چنین شرایطی می‌تواند به منزله یک سلاح عمل کند. رژیم آپارتاید در بن بستی تاریخی است «عبث آن جنگجو بر آب و آتش می‌زند خود را». ما نباید تغذیه خون و خرابی را برایش فراهم کنیم. کماکان از طریق مراجع دیپلماتیک و سازمان های بین‌المللی باید افشاگری کنیم؛ هر چند تأثیر اندکی داشته باشد. فراموش نکنیم اگر در داخل عادل و فرهیخته باشیم اقدامات دیپلماتیک بر جهانیان اثر خواهد داشت . به خرمای آلوده خرافات، افطارِ جهل نکنیم که مردمان را در جهان از خود بیزار می‌کنیم. 4- منازعات سیاست خارجی را یا با تفاهمات بزرگ یا با رویکردی تدریجی-مثبت و با مدیریت بحران باید حل کرد. ایران در مواجهه با غرب و بویژه آمریکا باید برای این دو رویکرد سناریوهایی پایدار داشته باشد. نباید اجازه دهیم که از کلیه بازیهای تجاری-سیاسی-استراتژیک در عرصه بین‌الملل حذف شویم چرا که در چنین صورتی کشورهای کوچک منطقه هم برایمان قد عَلَم می‌کنند. مسئله اساسی انتقام نیست، مسئله اساسی این است که دست ما از این ارتباطات کوتاه شده است. اگر چه «دیپلماسی توده ای» نکات مثبت و محدودی دارد اما نمی‌تواند جایگزین دیپلماسی عمومی و دیپلماسی رسمی شود. ✍کیومرث اشتریان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠نیازی به انتقام فوری ندارید؛ خود را کنترل کنید بخش دوم 5- وضع به گونه‌ای شده است که اگر شما در پی تنش زدایی با آمریکا باشید این آمریکاست که راضی به تنش زدایی نیست یا بار سنگین بر آن می‌نهد. مسئله به این سادگی حل نمی‌شود. ناز پر نیاز تو فزون طلبی او را دامن زده است. پرونده هسته‌ای ایران، بویژه در دو دهه اخیر، «تاریخمندیِ منفعتی» برای نظام بین‌الملل و بویژه برای نظام منطقه‌ای پیدا کرده است. یعنی بدلیل طولانی شدن این پرونده، کشورهای مختلف جایگاه منفعتی خود را در این شکاف تاریخی پیدا کرده‌اند. نفع خود را برپایه این شکاف تنظیم کرده‌اند و بر اساس آن شبکه های ارتباطی خود را در نظام بین‌الملل سامان داده و تثبیت کرده‌اند. مشکل، از یک پرونده به یک شبکه مرجانی تبدیل شده است. اقتصاد بین‌الملل، تجارت، حمل‌ونقل استراتژیک و وجوه سخت افزاری ارتباطات بین‌الملل بر پایه اختلافات ما با آمریکا شکل گرفته است. این، خود خطر نهادینه شدن حذف ما از مناسبات بین‌الملل را در پی دارد. 6- در نتیجه، ضمن تاکید بر دو رویکردی که در بند 4 بیان شد، باید به راه اندازی پروژه های ملی توسعه اندیشید و برای آن عزم ملی-کارشناسی ایجاد کرد. شماری از این پروژه‌ها را در نوشتارهای گوناگون برشمرده‌ام. دست از جشن شادی کودکانه‌ای که در صدا و سیما برای خود برگزار می‌کنید بردارید. دولت برنامه توسعه ندارد و پس از 3 سال هنوز سردرگم است. ماه هاست که برای مهم‌ترین رکن توسعه کشور یعنی سواحل مکران هنوز دبیری تعیین نکرده است. دلخوش به این است که هر شب در اخبار 20:30 برای سفرها و سخنرانی های رئیس‌جمهور بزم خوشِ کارآمدی می‌گیرند. مشکل اصلی کشور این است که راه نظام تصمیم گیری بر اساس تفکر توسعه و کارشناسیِ مستقلِ ملی بسته شده است. برای اصلاح سیاست خارجی بایستی اصلاح سیاست داخلی و گشایش های سیاسی در اولویت باشد. ظرفیت دولت ملی در ایران باید احیا شود. 7- امسال به طرز قابل توجهی شعارهای «لعنت بر یهود» در تابلوهای از پیش آماده شده برای راهپیمایی‌ها استفاده شده بود. در برنامه سحرگاهی سیمای جمهوری اسلامی در روز قدس تکیه کلام یک واعظ موثر «خیانت های یهود» بود. او به طرز معنا داری نه از واژه صهیونیسم و نه رژیم آپارتاید سخن به میان نیاورد. در این چهل و پنج سال همواره موضع رسمی ایران یهود ستیزی نبوده است. یهود ستیزی چهره ایران را تخریب می‌کند. این چه انحرافیست که بر جان سیاست در کشور افتاده است؟ ز آبِ زهرآگینِ کلام، موج فتنه خونبار بر خیزد. ✍کیومرث اشتریان @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠کاش این شخص رئیس جمهور ما بود! 🎥 دلشورۀ رئیس سابق قوه قضائیه برای مردم، هنگامی که سکه در دولت قبل ۱۷ میلیون شد! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تلاطم شدید! خبرگزاری دولت، افت ۲ و‌ نیم درصدی ارزش پول اسرائیلی که یک طرف جنگ غزه هست رو «تلاطم شدید» اعلام کرده! اگر ۲ و نیم درصد اسمش تلاطم شدیده، افت پنجاه درصدی ارزش پول کشوری که ته امنیت و ثباته، اسمش چیه؟ زلزله، سونامی؟ یا چی؟! @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 آقا مرتضی به مناسبت ۲۰ فروردین سالروز شهادت سید شهیدان اهل قلم، سید مرتضی آوینی با بهاران روزی نو می­رسد و ما همچنان چشم به راه روزگاری نو اکنون که جهان وجهانیان مرده­‌اند،آیا وقت آن نرسیده است که مسیحای موعود سررسد؟ ویحی الارض بعدموتها... @Kolbe_Andishe_Farhang
چرا آوینی؟.pdf
1.66M
💠چرا آوینی؟ دعوت به پرسش مهم که آوینی چگونه توانست کارفرهنگی اصیل را با نظر به مردم وبدون آنکه بخواهدخود راموافق مشهورات آنها بداند، به میدان بیاورد. @Kolbe_Andishe_Farhang