eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
554 دنبال‌کننده
245 عکس
807 ویدیو
162 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠نابرابری ریشه‌ اصلی دوقطبی اجتماعی است ✍گفت‌وگوی نسیم آنلاین با حجت‌الاسلام مجتبی نامخواه درباره سیاست‌گذاری فرهنگی، وحدت و هویت ملی و ایده‌های انقلابی. 🔹از نظر نامخواه، وجود دوقطبی اجتماعی از ایران غیرقابل انکار است، اما ریشۀ آن نابرابری‌های عمیق سیاسی، اجتماعی و اقتصادی است. 🔹وجود دو قطبی و حد بالایی از قطبیدگی در جامعه ما غیرقابل انکار است. 🔹دوقطبی فرهنگی است ولی این قطبیدگی‌ها زمینه‌هایی اجتماعی دارد؛ زمینه‌ای از اختصاص یا توزیع ثروت که در شکل‌دادن به فرهنگ متأثر است و فقط برساخت رسانه‌ای نیست. 🔹ما با دوگانه‌هایی مواجهیم که سیاسی هست اما اجتماعی نیست. همه ابعاد جامعه سیاست‌زده شده است به این خاطر که سیاست، اجتماعی تفسیر نمی‌شود. 🔹عقب‌ماندگی در عدالت بستر کاهش همبستگی است. سیاست‌های فرهنگی از جامعه فاصله گرفته است. فضیلت عمومی مبنای سیاست است. 🔹برای دور زدن برحان نانمایندگی و نابرابری، برای دور زدن ایده جمهوری اسلامی تلاش می‌شود اما این یک تلاش موفق نیست. گمان می‌کنند جامعه موجود ابله و سفیه است که تحت تأثیر رسانه‌هاست. 🔗متن گفتگو http://tabagheh3.ir/post/615 @Kolbe_Andishe_Farhang
💠فساد، نارضایتی و عقب ماندگی 🔹از زمان شکل گیری دولت در طول تاریخ تاکنون، همواره فساد مالی دولتمردان یکی از مسائل اساسی بوده است. کائوتيلا يکي از کارگزاران ايالت‌هاي شمالي هند در بيش از دو هزار سال پيش مي‌نويسد: «همان‌گونه که نمي‌توان از چشيدن مزۀ عسل يا زهري که بر نوک زبان نشسته است چشم پوشيد؛ براي کسي که با پول‌هاي دولت سر و کار دارد نیز ممکن نيست که حداقل مزمزه‌اي از اين ثروت نکند.» بنابراین چگونگی مهار و یا کاهش فساد مالی نیز همواره مورد توجه بوده است. 🔹 فساد مالی معمولا از طریق اختلاس، رانت، رشوه، قاچاق و به طور کلی هر جایی که پای پول وسط بیاید رخ می دهد. از این رو در نظام های بانکی، شرکت های دولتی و خصولتی، بورس، گمرک و قوانین مافیایی می تواند رخ دهد. این تصور که فساد تنها وجهۀ غیرقانونی دارد اشتباه است زیرا باندهای مافیایی چنانچه در تجارب کشورهای مختلف نیز منعکس است با نفوذ در نهادهای قانونی به ریل گذاری هایی می پردازند که منافع آن به جیب گروههای خاص می رود. 🔹 خوشبختانه تحلیل ابعاد فساد مالی در دوران جدید را می توان در مطالعات علمی تجربی دنبال کرد. یکی از جنبه های آن تاثیر فساد حکومتی بر نارضایتی عمومی است. فساد مالی به دلیل آثاری که در جامعه می گذارد از چشم مردم دور نمی ماند. زیرا که نتیجۀ آن نابرابری ناموجه و فقر گروههای زیادی از مردم خواهد بود. این امر موجب گسترۀ نارضایتی عمومی و شکاف دولت ـ ملت می گردد و هر گاه تنگناهای معیشتی و نارضایتی از سطحی بگذرد، بستر شورش و انقلاب فراهم شده است. کرین برینتون در کتاب کالبدشکافی چهار انقلاب، فساد مالی در حکومت را یکی از چهار عامـل مـؤثر در بـروز چهار انقلاب تأثیرگذار جهان یعنی روسیه، انگلستان، آمریکا و فرانسه دانسته است. نارضایتی ها و شورشهای اجتماعی و انقلابات و یا فروپاشی به تداوم توسعه نیافتگی می انجامد. این موضوع در سال 1997 در اجلاس سازمان ملل مطرح شد. در این اجلاس که بسیاری از مقامات عالیرتبه دولتی و بازرگانان بین المللی شرکت داشتند، مهمترين مانع توسعۀ کشورهاي در حال توسعه را فساد اقتصادی برشمرده است. و به همين دليل مواجهۀ با فساد به عنوان يک مسئله اساسي در آنجا طرح شد. آرتور لوئيس برنده جايزه نوبل نیز معتقد است که تا وقتي کشورهاي در حال توسعه يک يا دو برنامه را به اصلاح ساختارهاي دولت، سالم سازي و کارا کردن آن اقدام نکنند، آنها رنگ توسعه را نخواهند ديد. 🔹اکنون که در دهه محرم به سر می بریم و یاد بزرگ آزادمرد جهان، حسین بن علی بر هر کوی و برزن است، خوب است که به این پرسش اساسی توجه کنیم که چرا مردم کوفه از امام حسین برای قیام علیه حکومت یزید دعوت کردند. در نگاه نخست ممکن است به نظر رسد که چون حکومت معاویه بر علیه فرائض دینی اقدام کرده است و مانع نماز و روزه و دیگر مناسک می شد، مردم آزرده خاطر شده اند. اما ایراد آنان به معاویه این نبود که نماز نمی خواند و ظواهر دینی را رعایت نمی کرد. مسعودی نقل می کند که معاویه در ابتدای روز، بخشی از قرآن را تلاوت می کرد سپس چهار رکعت نماز می خواند. به مسجد می رفت و امام جماعت و جمعه نیز بود. در ایام حکومتش نیز حداقل دو بار حج رفت. ( مروج الذهب، 29) نامه بزرگان کوفه به سیدالشهداء نشان می دهد که علل نارضایتی مردم و تقاضای شورش علیه حکومت، چپاول اموال عمومی، رانت خواری، کنار گذاردن صالحان و شایستگان و پست گرفتن ناشایستگان بوده است. ابن ابی الحدید نیز در روایتی از رسول خدا دو نکته مهم کلیدی در مورد حکومت بنی امیه بیان می کند این شجره ملعونه به هنگام قدرت دو ویژگی دارند. اول اینکه مردم را به بردگی می گیرند و ارادۀ خود را بر آنان تحمیل می کنند و دوم اینکه فساد مالی گسترده دارند و به اموال عمومی چنگ می اندزند. ( شرح ابن ابی الحدید، 9 / 145) اینها همه به دلیل فقدان شایسته سالاری، شفافیت، نظارت و کنترل است. ✍️ محمدرضا یوسفی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 تحکیم تبریز نه، شاخهٔ دانشجویی شورای ائتلاف «هرگز»! به سبب نامه حمایت‌آمیزی که درخصوص پروژه حذف تحکیم تبریز صادر شد، سخن گفتن پیرامون ابعاد این پروژه برای چون منی دشوار شد. من هیچ نسبتی با گفتار شورش براندازِ زن‌زندگی‌آزادی و عدالت‌خواهی پروژه‌بگیر و پست‌مدرنیسم زدهٔ دههٔ ۹۰ی «زیباکلام-اشتری-دخانچی» ندارم و به‌نظر هر چه در خصوص پروژه مذکور بنویسم، در پازل آن حمایت و دایره امضاکنندگان آن تعریف خواهد شد. حتی مجال توضیح انتقاداتم به انجمن تحکیم تبریز هم فراهم نیست. پس توضیح مفصل در این خصوص را به محافل دانشجویی موکول می‌کنم که امکان طرح و تفصیل ابعاد ماجرا ممکن باشد. اما اجمالاً اندک مخاطبان فعال دانشجویی این کانال را به تأمل پیرامون آن‌چه دفتر موسوم به «انجمن اسلامی حکمت علامه» در بیانیه‌اش ذکر کرده دعوت می‌کنم و از دریچهٔ این دعوت چند نکته به رفقای عزیزم در جریان دانشجویی و عزیزان‌مان در دانشگاه علامه عرض می‌کنم: در پروژهٔ اخیر مشخصاً با یک تسویه‌حساب سیاسیِ داخلی مواجه هستیم که پشت‌پردهٔ آن فرد و نهادِ قابل پیش‌بینی و معینی است! این «فرد» که عضو شورای ائتلاف می‌باشد خود را قیّم جریان دانشجویی آن اتحادیه مخصوصاً دانشگاه امیرکبیر و به‌تازگی دانشگاه علامه معرفی می‌کند و علاوه بر ایفای نقش پدرخواندگی بر دانشجویان این اتحادیه و دانشگاه‌های مذکور، شبکه‌سازی وسیعی در سطح مدیران وزارت علوم و دانشگاه‌ها نیز نموده است تا هر پروژه‌ای برای تسویه‌حساب سریعاً در زمین واقعیت بنشیند. عینِ این تسویه‌حساب سال گذشته بر تشکلی دیگر در دانشگاه امیرکبیر گذشت که اخیراً رگ‌وریشه‌های حضور و تصمیم این پدرخوانده نیز افشاء شده است. پس اساساً با یک امر تکراری در جنبش‌های سیاسی-اجتماعی مواجهیم؛ تسویه‌حساب داخلی در مقیاس ملّی! پدرخواندگان اتحادیه‌‌ای که اکنون در فلان نهاد و وزارت‌‌خانه و سازمان و مجموعه مستقرند، تصمیم به حذف دفتری از دفاتر خویش گرفته و یک نفر را هم مامور به تحقق این هدف نموده‌اند. در میان رفت‌وبرگشت‌هایی که بین تحکیم تبریز و بازیگران این صحنه در جریان بود، دفتر انجمن اسلامی حکمت علامه طی بیانیه‌ای عجیب اقدام به فحّاشی علیه تحکیم تبریز نمود که متن آن در کانال‌ این مجموعه هنوز موجود است‌. من این بیانیه را «مانیفست شاخهٔ دانشجویی شورای ائتلاف» جهت تعیین تکلیف با هر جریان دانشجویی غیرِ مطیعی می‌دانم که بناست در صحنهٔ سیاسی ماه‌های پیش روی کشور «حاضر» باشد. سال پیش رو سال انتخابات است و بالطبع پدرخواندگان حساس‌تر از پیش نگرانِ عدمِ هم‌یاری‌های پیش روی فرزندخواندگان خویش‌ هستند. نکتهٔ جالب این قصه آن‌جاست که چنین بیانیه‌ای با چنان لحنی را حتی ارگان رسمی اتحادیه‌ کشوری تحکیم هم صادر نکرده و این سخنان از زبان دفتری تازه‌تأسیس در دانشگاه علامه صادر شده است. دانشگاه علامه به‌لحاظ تهدیدات سیاسی-دانشجویی بین دانشگاه‌های کشور بین سه دانشگاه اول قرار می‌گیرد. البته این موضوع دلایل مشخصی دارد: الف/عقبهٔ تاریخی این دانشگاه. ب/بازیگران رادیکال دانشجوی کنونی حاضر در کفِ دانشگاه. پ/زمین بِکر مدیریتی و فقدان رقابت تشکیلاتی بین تشکل‌ها و امکان حضور بیرونی در این دانشگاه. به همین سبب از سال ۹۵ جریان‌های اسم‌ و رسم‌دار بیرون دانشگاه علامه‌ای که ردّ پایی اساسی و جدّی در امتداد سیستم سیاسی «پایداری» یا «اصول‌گرایی» معنا داشتند، اقدام به تشکیلات‌سازی در دانشگاه علامه جهت «کنترل» جریان دانشجویی دانشگاه نمودند. فی‌المثل در سال ۹۷ «همان فرد» که این‌روزها خود را یکی از پدرخوانده‌های دفتر تحکیم و دانشگاه امیرکبیر و علامه و‌... می‌داند، چند ماهی به دفتر نهاد رهبری دانشگاه مأمور گشت و در همان دوره هم به لطایف‌‌الحیلی مجوز تاسیس دفتر «انجمن اسلامی حکمت» را از شورای فرهنگی دانشگاه أخذ کرد. دو ماه پیش نیز، تحویل یک دفتر از دانشگاه را با حضور معاونین،  مسئولین دانشگاه و پدرخواندگان و غیره جشن گرفتند و  گرامی داشتند. تصاویر این جنبش نیز در کانال آن مجموعه موجود است! بیانیه شاخه دانشجویی شورای ائتلاف در دانشگاه علامه فارغ از اینکه به‌قلم‌ چه کسی نگاشته شده که آن هم قابل پیش‌بینی است- توسط دفتر و افرادی نشر پیدا کرده که «ناکامان فعالیت تشکیلاتی-دانشجویی»اند و به دلایل قابل بحثی خود را در دامان «پروژهٔ سیاسی پدرخواندگان» جا کرده‌اند. دانشجویانی که باید عمر را وقف کسب اصالت سیاسی و تشکیلاتی در صحنه می‌کردند، اکنون شده‌اند بازیچهٔ دست یک فرد یا افرادی که پروژه سیاسی خود را دارند و برای جنبش دانشجویی «برنامهٔ کنترل»طراحی می‌کنند! می‌پذیرم که مشخصاً نباید تحکیم تبریز بود، اما یقیناً شاخه دانشجویی شورای ائتلاف و یا پایداری در مرکز، خطرناک‌تر از آن مجموعه است! صحنه را درست باید شناخت و آن را دست گرفت. بازیچهٔ هیچ کس وناکسی نباید شد! ✍امین حیدرلو @Kolbe_Andishe_Farhang
💠ویدئوها، سرنوشت ما را می‌سازند 🔻از ویدئوی مرگ ندا آقاسلطان تا مهسا امینی 🔹یکی از عوامل مهم و موثر در وقایع سال ۱۴۰۱ و شبه‌جنبشی که با شعار زن، زندگی و آزادی شکل گرفت، پدیده فراواقعیت بود که توسط رسانه‌شبکه(انسانی) به روایتی قابل پذیرش برای عموم تبدیل شد. 🔹در ایجاد فراواقعیت؛ ویدئوهای کوتاه، اصلی‌ترین نقش را داشتند و بعد از آن متن‌های کوتاه برای توضیح ویدئوها موثر واقع شدند! این پدیده در سال ۸۸ برای اولین بار در جامعه ما بروز کرد و با ویدئوی لحظه کشته شدن ندا آقاسلطان، آشوب‌های سال ۱۳۸۸ وارد فاز جدیدی شد. ویدئویی که بسیاری معتقدند به دلایل و شواهد متعدد، طراحی و ساخته شد و دختری بی‌گناه در جریان آن پروژه کشته شد تا خونش، آتش آشوب را شعله‌ور کند. 🔹حالا که چندین ماه از وقایع مهر ۱۴۰۱ فاصله گرفتیم و از هیجان آن روزها کاسته شده، می‌شود خاطرات مان را با آرامش بیشتری مرور کنیم و بارها بپرسیم که واقعا چه اتفاقی افتاد؟ 🔹اغلب ما در پاسخ به این سوال که چه اتفاقی افتاد؟ یک خط داستان داریم که از تعدادی ویدئو در کنار هم خلق شده است. اگر یادتان باشد ویدئوی اول روز سه‌شنبه ۲۸ تیرماه ذهن همه را درگیر کرد. مادری که نگران دختر مریضش بود و جلوی ون گشت ارشاد ایستاده بود. بعد ویدئوی یک فرد روحانی که در واگن قسمت زنان مترو نشسته بود و به شکلی وقیحانه تذکر حجاب به خانمی که معترض حضور ایشان در قسمت زنان بود، می‌داد و چند ویدئوی دیگر تا ویدئوی مهم مهسا در مرکز مقر پلیس در خیابان وزرای تهران! 🔹باز بعد از آن هم ویدئوها بودند که ذهینت‌ساز شدند، مثل ویدئویی که رامبد جوان از هل دادن دختر خانمی که گوشه پارکی نشسته بود توسط نیروی انتظامی منشتر کرد که دختر با صورت زمین می‌خورد و خون هر مخاطبی را به جوش می‌آورد. یا ویدئوی کتک زدن با باتوم یک خانم توسط لباس شخصی با هیکل درشت در گوشه یک دیوار و جلوی چشم ده‌ها مامور یگان ویژه! 🔹خلاصه اینکه داستان ذهنی اغلب ما تقریباً تعدادی ویدئوست که کنار هم چیده‌ایم. مثلاً برای طرفداران انقلاب و نظام، همه چیز با ویدیوی آتش زدن مامور پلیس عوض شد و همه چیز برای آنها تغییر کرد و یا ویدئوی کشیدن چادر از سر زن میانسال توسط چند مرد مخالف نظام و حجاب. در نهایت هم ویدیوی شهادت عجیب آرمان علی وردی و روح‌الله عجمیان همه چیز را دگرگون کرد. 🔹پس ویدیوها مهم هستند، چون در ترکیب با متن و صوت های توضیحی، روایت غالب را می‌سازند و مشخص نیست چقدر این روایت با واقعیت تطابق دارد. اما مهم این است که ذهن‌ها این خط روایت‌ها را می‌پذیرند و بر اساس آن رفتار می‌کنند! 🔹حالا و با نزدیک شدن به شهریور و سالگرد وقایع سال گذشته‌، باز شاهد یک خط روایت جدید هستیم که باز با تعدادی ویدئو در حال شکل‌گیری است. ویدئو‌ها دو دسته هستند. دسته اول درباره مردم است و دسته دوم درباره حاکمیت.‌ 🔹ویدئوهای درباره مردم در حال نشان‌دادن این است که مردم به جان هم افتاده‌اند و حتی اینکه کدام طرف حق و کدام طرف ناحق است هم دیگر مهم نیست. مهم این است که مردم در حال درگیری و دریدن یکدیگر در مسئله حجاب هستند (مثل ویدئوی زنی که با لباس خاص جلوی موکب با یک آقا درگیر شد و یا ویدئوی کتک زدن زن چادری در نارنجستان شیراز) ویدئوهای مربوط به حاکمیت هم قصد دارد حجم دو رویی و بی‌خیالی حاکمیت نسبت به این احوالات مردم و مشغول بودن به رفتارهای پلید مسئولین را نشان بدهد که مهم‌ترین آن ویدئوی مدیرکل ارشاد گیلان و ویدیوی چت‌های مسئول ستاد امر به معروف گیلان است که در نوع خود خاص و عجیب بوده‌اند. زمان ویدیوها مربوط به الان نیست و یکی از ویدئوها قطعا مربوط به ده ماه پیش است اما الان منتشر می‌شود تا در کنار ویدیوهای دیگر کارکرد ویژه داشته باشد. 🔹کلام آخر؛ از ترکیب این موارد، خطی که ذهنیت ما را شکل می‌دهد این است که مردم ایران آگاه باشید، با حجاب و بی‌حجاب و انقلابی و برانداز، همگی سر کار هستید و در شرایطی که بابت مسئله‌ پوشش و حجاب وحشیانه به هم حمله می‌کنید، مسئولان نظام در حال امور دیگری هستند که به هیچ شکلی قابل توجیه نیست! 🔹این خط روایت در شرایطی در حال شکل‌گیری است که اوضاع ایران به لحاظ داخلی در سال جدید کمی بهبود یافته و روابط منطقه‌ای و بین‌المللی دولت ایران متفاوت شده و به عبارت دیگر اوضاع حداقل در شرایط بحرانی رو به زوال نیست. اما این خط روایت‌ها همگی در پروژه بزرگ «یاس اجتماعی ایرانیان» جای می‌گیرد که از حوالی سال ۱۳۷۰ و پس از شکست در جنگ نظامی تمام عیار علیه ملت ایران باجدیت شروع شده و همچنان ادامه دارد. بعداً درباره آن صحبت خواهیم کرد. ✍محسن دنیوی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠سرکه ریختیم... شراب شد 🔻نگاهی به داستان شیخ فضل الله و علمای مشروطه خواه ... پس از فتح تهران توسط مشروطه خواهان و عزل محمد‌علی‌شاه، زمان برخورد با شیخ شهید فرا رسیده بود. او که پیش از این با انواع تهمت‌ها خصوصاً استبدادگرایی و عوام‌فریبی، تخریب شده بود، باید جور مخالفت‌های چندساله خویش با سفارت انگلستان و روشنفکران مشروطه‌خواه را می‌چشید. این واقعه آن قدر محتمل به نظر می‌رسید که میرزای نائينی برای نجات دادن شیخ فضل‌الله به آخوند خراسانی می‌گوید: خبرهای ناگواری که درباره شیخ نوری می‌رسد، نشانه آن است که زندگی او در خطر است. و آخوند خراسانی و ملاعبدالله مازندرانی و میرزا حسین تهرانی، تلگرافی حاوی ضرورت حفظ امنیت جان شیخ به تهران فرستادند. اما پس از قرائت آن در مجلس عالی انقلاب، تصمیم بر این شد که پس از اعدام شیخ، منتشر شود و البته هیچ‌گاه نیز منتشر نشد! تناقضات رفتاری مشروطه‌خواهان با شعارهایشان به حدّی بود که شیخ شهید در دادگاه صوری محاکمه خویش خطاب به شیخ ابراهیم زنجانی – دادستان مشروطه – می‌گوید: «با محمدعلی شاه چه کردید؟ او رأس استبداد بود. در ظاهر هم که مشروطه، مخالف استبداد است. چطور به او امان دادید تا از ایران خارج شود و تمام قتل و غارت‌های او را بی‌ملاحظه ندیده گرفتید؟ مقدّری هم تعیین کرده‌اید تا سالیانه صد هزار تومان بر او بفرستید. آیا این همان حرفی نیست که ما از اول می‌زدیم: مشروطه‌ای که در سفارت انگلستان به عمل بیاید، عاقبتی جز این دارد؟ با عین‌الدوله چه کردید به خاطر معاونت در کشتار و ظلم بی حدّ به مردم؟ ... بهتر است به او یک پُست وزارت هم بدهید! با لیاخوف چه کردید؟ دیگر مجلس را که من به توپ نبستم ... مشروطه‌ای که با پناه بردن به اجنبی پیش برود، پیروزی‌اش را هم مستبدین جشن می‌گیرند». اعدام شیخ، سرآغازی شد بر نقاب افکنی سران مشروطه و اقدامات صریح‌تر آنان در ضدّیت با دین. در واقع، جدال سنگین مجتهد بیدار و بصیر تهران با غربزدگان دو رو و متظاهر، سرانجام با پیروزی اینان پایان یافت و به قول جلال آل احمد، نعش آن بزرگوار بر سر دار، پرچمی‌بود به علامت استيلاي غربزدگی پس از دویست سال کشمکش بر سر بام این مملکت... ... میرزای نائینی هم کتاب تنبیه الامّه و تنزیه الملّه[مشهورترین رساله درباره مبانی فکری و ابعاد گوناگون حکومت مشروطه، بر اساس نگرش شیعی، و به زبان فارسی] را جمع‌آوری کرد و تا پایان عمر نامی‌از آن به میان نیاورد. حتی پس از مرجعیّت، برای به‌دست آوردن یک نسخه از کتاب، یک لیره نقره می‌بخشید و آن‌گاه که در مورد مشروطیت و این کتاب از او پرسیدند، به درگاه الهی استغفار نمود. حتی سید محمد طباطبایی در توجیه سوابق خویش گفت: ما مشروطیت را که خودمان ندیده بودیم، ولی آنچه شنیده بودیم و آنهایی که ممالک مشروطه را دیده بودند به ما گفتند مشروطیت، موجب امنیت و آبادی ممالک است. ما هم شوق و عشقی حاصل نموده تا ترتیب مشروطیت را در این مملکت برقرار نمودیم. خود او بعد از این وقایع می‌گفت: سرکه ریختیم، شراب شد! آخوند خراسانی هم پس از اشغال نظامی‌انگلستان، تصمیم به مداخله مستقیم در امور ایران گرفت و با تدارک جمعیتی آماده جهاد، عزم ایران کرد که به صورت مشکوکی در شب حرکت درگذشت! میرزای نائینی، اصلاح مشروطه و مبارزه با اشغالگران را به عنوان دو هدف آخوند از عزیمت به تهران، ذکرکرده است. و بدین ترتیب عاقبت مشروطه با هدايت انگليس و فضاحت روشنفكران مشروطه،‌ به کودتای رضاخانی پیوند خورد. ✍مهدی همازاده، مجله راه شماره 18 - 19 @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠فشار لابی‌های قدرت و جریان‌های سیاسی 🎥 تخلفات وزیر صمت تازه از راه رسیده در موضوع انتخاب غیرقانونی سلاح‌ورزی @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠گناه مسئولان سنگین‌تر از گناه مردم! 🎥رهبر انقلاب ۸۴/۸/۸(بخش اول) سه جور وجود دارد و سه گونه : 1️⃣ گناهی که فقط ظلم به نفس است. فرد مرتکب می‌شود و اثر مستقیمش هم به خود او برمی‌گردد؛ این نوع گناه استغفارش به این است که انسان صادقانه از خدای متعال آمرزش بخواهد؛ 2️⃣ گناهی که فرد مرتکب می‌شود، اما اثر مستقیم آن به مردم و به دیگری می‌رسد. این گناه، ظلم به نفس هم هست؛ اما چون تعدی و تجاوز به دیگران است، دشواری کار آن بیشتر است و علاج آن هم سخت‌تر است؛ از قبیل ظلم، غصب، پایمال کردن حقوق مردم، پایمال کردن حقوق عمومی انسان‌ها. این گناه بیشتر متعلق می‌شود به حکومت‌ها؛ مدیران؛ سیاستمداران؛ و آنهایی که یک کلمه حرفشان، یک امضایشان، یک عزلشان، یک نصبشان می‌تواند خانواده‌هایی و گاهی ملتی را تحت تأثیر قرار دهد. این نوع گناه مسأله‌اش فقط با استغفار حل نمیشود؛ انسان باید آن را درست کند. مقوله‌ی اصلاح کردن و درست کردن و مشکلات را برطرف کردن، این‌جا پیش می‌آید. @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠سکوت در برابر اعدام شیخ فضل‌الله، گناه جمعی ملت بود! 🎥رهبر انقلاب ۸۴/۸/۸(بخش دوم) 3️⃣گناهان جمعی ملت‌هاست. یک ملت گاهی سال‌های متمادی در مقابل منکر و ظلمی سکوت می‌کند و هیچ عکس‌العملی از خود نشان نمی‌دهد؛شاید این سنگین‌ترین گناه باشد؛ این همان «ان اللَّه لا یغیر ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم» است؛ این همان گناهی است که بلاهای سخت را بر سر جماعت‌ها و ملت‌های گنهکار مسلط می‌کند. ملتی که در تهران ایستادند تا مجتهد بزرگی مثل شیخ فضل‌الله نوری را بکشند بالای دار و دم نزدند،چوبش را خوردند. «واتقوا فتنة لاتصیبن الذین ظلموا منکم خاصة»؛گاهی مجازات فقط شامل افرادی که مرتکب گناهی شدند،نمی‌شود؛مجازات عمومی است؛چون حرکت عمومی بوده؛ولو همه‌ی افراد در آن شرکت مستقیم نداشتند. همین ملت آن روزی که به خیابان‌ها آمدند و سینه‌شان را مقابل تانک‌های محمدرضا پهلوی سپر کردند و از مرگ نترسیدند؛یعنی سکوت گناه‌آلود پنجاه ساله را تغییر دادند، خدای متعال پاداش آنها را داد؛حکومت ظلم ساقط شد،حکومت مردمی سر کار آمد؛گناه نوع سوم،اینطور استغفار دارد. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 یک ساعت اجرای عدالت، بهتر از هفتاد سال عبادت «در سخنان و ایستارها، بر نفی لیبرال و لیبرالیسم تأکید می شود؛ و منظور لیبرالیسم فرهنگی است – بر حسب تصوّر- ، در صورتی که مشکل اصلی، و انقلاب شکن واقعی، لیبرال های اقتصادی اند، که با حضور و نفوذ آنان و تسلّطشان بر امور، مبارزه با لیبرالیسم فرهنگی – در صورتی که در تشخیص مصداق نیز اشتباهی نباشد – نه ممکن است و نه مُثمِرثَمَر. ام الفساد همان لیبرالیسم اقتصادی است که – بناچار – زاینده لیبرالیسم فرهنگی نیز هست. چگونه ممکن است در جامعه ای لیبرالیسم اقتصادی باشد، و از لیبرالیسم فرهنگی پرهیز شود؟ قرآن کریم، مسئله قارون (مظهر لیبرالیسم اقتصادی) را با اهمیّت و ذکر خصلتها و ویژگی ها یاد می کند، تا خوب شناسانده شود؛ و پس از هشدار درباره طاغوت سیاسی (فرعون)، تنها به ذکر هامان (مظهر لیبرالیسم فرهنگی) بسنده نمی کند، بلکه قارون را نیز می شناساند، و درباره او بسختی و با تأکید هشدار می دهد، و زندگی تفاخرآمیز او را می نکوهد ... . ما بر خلاف مشی قرآنی و انبیایی، همه ترس خود را (درباره تباه شدن انقلاب، و سقوط جامعه، و سرخوردن برخی از جوانان، و بر باد رفتن ایثارها، و افتادن فرصت به دست سودپرستان جانی)، به «لیبرالیسم فرهنگی» منحصر می کنیم، و توجهی که باید به لیبرالیسم اقتصادی(تکاثر و اِتراف) و خطر ویرانگر آن داشته باشیم نداریم، و جامعه را که زیان دیده از عملکرد آن است، هیچ از آن بیم نمی دهیم. برای تبرّک و تنبّه حدیثی از پیامبراکرم(ص) نقل می کنم، و درک عظمت آن را، در ابعاد اجرای عدالت، و ساختن «جامعه قرآنی» و کمک به «رُشد انسانی» به خوانندگان گرامی و بیداردل وا میگذارم: «عَدْلُ ساعَةٍ خَیرٌ مِن عِبادَةِ سَبعینَ سَنَةٍ قیامٌ لَیلها وَ صِیامٌ نَهارها» یک ساعت اجرای عدالت، بهتر است از هفتادسال عبادت، همه شب هایش نماز و همه روزهایش روزه ...» ✍️ استاد محمدرضا حکیمی 📚 جامعه سازی قرآنی، صفحه 186 و 187 @Kolbe_Andishe_Farhang
💠فقر و تکاثر؛ ریشه آسیب‌های اجتماعی تعدى به حقوق مالى مردم در ميان گناهان اهميت خاصى دارد. آرى، هيچ جرم و گناهى بقدر تعدى به حقوق مردم، جامعه را فاسد نمى‌سازد، زيرا مهم‌ترين چيزى كه جامعه انسانى را بر اساس خود پايدار مى‌دارد، اقتصاديات جامعه است كه خدا آن را مايه قوام اجتماعى قرار داده، و ما اگر انواع گناهان و جرائم و جنايات و تعديات و مظالم را دقيقا آمارگيرى كنيم و به جستجوى علت آن بپردازيم خواهيم ديد كه علت بروز تمامى آنها يكى از دو چيز است: يا فقر مفرطى است كه انسان را به اختلاس اموال مردم از راه سرقت، راهزنى، آدم‌كشى، گران‌فروشى، كم‌فروشى، غصب و ساير تعديات وادار مى‌كند، و يا ثروت بی‌حساب است كه انسان را به اسراف و ول‌خرجى در خوردن، نوشيدن، پوشيدن، تهيه سكنى و همسر، و بى بند و بارى در شهوات، هتك حرمت‌ها، شكستن قرق‌ها و تجاوز در جان، مال و ناموس ديگران وا مى‌دارد. و همه اين مفاسد كه از اين دو ناحيه ناشى مى‌شود هر يك به اندازه خود تاثير مستقيمى در اختلال نظام بشرى دارد، نظامى كه بايد حيازت اموال و جمع‌آورى ثروت و احكام مجعول براى تعديل جهات مملكت و جدا ساختن آن از خوردن مال به باطل را ضمانت كند، وقتى اين نظام مختل گردد و هر كس به خود حق دهد كه هر چه به دستش مى‌رسد تصاحب كند، و از هر راهى كه برايش ممكن باشد ثروت جمع نمايد قهرا سنخ فكرش چنين مى‌شود كه از هر راهى كه ممكن شد بايد مال جمع‌آورى كرد چه مشروع و چه نامشروع، و به هر وسيله شده بايد غريزه جنسى را اقناع و اشباع كرد چه مشروع و چه نامشروع، و هر چند به‌ جاهاى باريك هم بكشد. و پر واضح است كه وقتى كار بدينجا بكشد شيوع فساد و انحطاط‌هاى اخلاقى چه بلائى بر سر اجتماع بشرى درمى‌آورد، محيط انسانى را به صورت يك محيط حيوانى پستى در مى‌آورد كه جز شكم و شهوت هيچ همى در آن يافت نمى‌شود، و به هيچ سياست و تربيتى و با هيچ كلمه حكمت‌آميز و موعظه‌اى نمى‌شود افراد را كنترل نمود. و شايد همين جهت باعث بوده كه در آيه مورد بحث از ميان همه گناهان تنها مساله اكل مال به باطل آن هم از ناحيه احبار و رهبان كه خود را مربى امت و مصلح اجتماع قلمداد مى‌كنند ذكر شود. ✍ علامه طباطبایی، ترجمه المیزان، جلد ۹، ص ۳۳۱ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠نمی‌توانیم از سوسیال دمکراسی عقب‌تر برویم در مباحث اقتصادی طیفی از نظرات داریم که یک سرش «لیبرالیسم افراطی» و طرف دیگرش «سوسیالیسم اشتراکی» است. این دو هیچ‌کدام در عمل محقق نشده‌اند و در جهان هیچ سیستمی ادعای خلوص ندارد. نظام‌های اقتصادی همه‌شان جایی در میانه طیف قرار می‌گیرند، منتها برخی به جانب راست (آزادی و سرمایه‌داری) تمایل دارند و برخی به طرف چپ (عدالت و تأمین اجتماعی). پرسش معمول این است که آیا می‌توان این مفاهیم را کنار گذاشت؟ این‌ اصطلاحات غالبا مدرن هستند یعنی بعد از انقلاب صنعتی که کار و روابط اقتصادی تغییر ماهیت داد استفاده می‌شوند. هر نظامی که اقتصادش از مرحله ماقبل مدرن گذشته باشد ناچار است برای اداره خودش الگویی را انتخاب کند که به یکی از این دو سر نزدیک است. مثلا اگر تصمیم بگیرد که به حقوق کارگران، فقرا و توده مردم بیشتر اهمیت بدهد «چپ‌گرا» است و اگر به طرف آزادی سرمایه‌، ثروت‌اندوزی و تبعیض بیشتر برود «راست‌گرا» خواهد بود. پس تکلیف اسلام چه می‌شود؟ آیا اسلام نسخه مستقل اقتصادی ندارد؟! پاسخ این است که نزول اسلام پیش از شکل گرفتن این مفاهیم بوده و بستگی دارد چه تفسیری از دین ارائه بدهیم. متفکرین اسلامی بیشتر عدالت، رسیدگی به مستضعفین و پرهیز از تکاثر و اسراف را از اهداف اقتصادی اسلام می‌دانند. این اصول وقتی وارد دورۀ مدرن می‌شوند خود به خود در سمت الگوهای اجتماع‌گرا (سوسیالیستی) قرار می‌گیرند، نه الگوهای فردگرا (لیبرالیستی). سوسیالیسم انواع متعددی دارد و متناسب با هر کشور و اقتصادی می‌تواند شکل متفاوتی پیدا کند. با این حال راست‌گرایان (که عدالتخواهی بزرگ‌ترین خطر برای منافع‌شان است) هر نوع چپ‌گرایی را مساوی با کمونیسم و بی‌دینی می‌دانند! در دهه ابتدایی انقلاب چنین تهمت‌هایی حتی به امام خمینی (ره) هم زده می‌شد اما ایشان ابایی از این سخنان نداشت و متعهد به تأمین اجتماعی مردم بود. در واقع هیچ عدالتخواهی نیست که با این تهمت‌ها آزار ندیده باشد. اگر چپ‌گرایی در اقتصاد تبدیل به ننگ و ابزار ترور شود اثری از عدالت باقی نخواهد ماند. پیامبران هم به خاطر حمایت از فقرا سرزنش می‌شدند پس سیاست دینی وقتی وارد اقتصاد می‌شود اساسا نمی‌تواند به منافع صاحبان ثروت اولویت بدهد. از تهمت التقاط هم نباید ترسید چه اینکه اگر «التقاط با چپ» بد باشد «التقاط با راست» بدتر است و اصولا راه گریزی وجود ندارد. آنکه چپ‌گرایی را نفی می‌کند در حال تجویز راست‌گرایی و ریختن آب به آسیاب قارون‌ها است. اقتصاد اسلامی خواه ناخواه به الگویی نزدیک می‌شود که با عنوان «سوسیال دمکراسی» مورد توجه بسیاری از متخصصان اقتصادی قرار دارد. این الگو را در کشورهای اسکاندیناوی، سیاست‌های کلان حزب کارگر انگلیس و سایر چپ‌های اروپا می‌توان سراغ گرفت و آن را با مقتضیات جامعه و اقتصاد ایران متناسب کرد. عقب‌تر رفتن از مرز سوسیال دمکراسی به معنی تجویز راست‌گرایی و حراج کردن منافع مردم به سود طبقات برخوردار و صاحبان قدرت است. الگو گرفتن از تجربه‌های اقتصادی به معنی پذیرفتن فرهنگ دیگران نیست. همانطور که قانون اساسی به سوسیالیسم و تمرکز دولتی متمایل بود و با تفسیر اصل ۴۴ به سمت سوسیال دمکراسی رفت اما هیچ‌کدام خللی به ارزش‌های سیاسی و فرهنگی وارد نکرد. منتها اگر در عمل قانون اساسی نقض شود و سیاست‌های نئولیبرالیستی غلبه پیدا کنند دیگر نمی‌توان نظام را متعهد به عدالت و منافع اجتماع دانست. محو چپ‌گرایی از اقتصاد به معنی پشت کردن به انقلاب است. امروز هیچ نظام راست‌گرایی پیدا نمی‌شود که تحت فشار سوسیالیسم وادار به پذیرفتن حداقل حقوق، حداکثر ساعات کار و خدماتی مثل آموزش و بهداشت و بیمه و بازنشستگی نشده باشد. مفهوم «دولت رفاه» را خود راست‌گراها برای تأمین اجتماعی مردم ابداع کردند تا جلوی پیشروی تفکر چپ‌ را بگیرند. با این حال چپ حریف سرمایه‌داری نشد و اکنون فساد و غارتش مردم جهان و محیط زیست را تهدید می‌کند. ایران هم از این تهدید خطرناک مستثنی نیست. کافی است نگاهی به ثروت‌های ناشی از واردات و دلالی، بانک‌های خصوصی، ظهور سرمایه‌داران رانتی، تبعیض‌های وحشت‌بار درآمدی (مدیران، پزشکان، ورزشکاران، بازیگران) و توجه اندکی به شیوع فقر و فلاکت داشته باشیم تا بدانیم واگذاشتن عدالتخواهی و نفی چپ‌گرایی در اقتصاد چه سرانجامی دارد. ✍مجید دارابی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠چرا زوج‌های فرانسوی دیر لباسشویی می‌خرند؟ ژان کلود کافمن استاد دانشگاه سوربن فرانسه در سال ۱۹۹۸ کتاب پرفروشی منتشر کرد به نام «لباس‌های چرک: زوج‌ها و ماشین لباسشویی‌شان». این کتاب حاصل مصاحبه‌های فراوان این جامعه‌شناس با زوج‌های فرانسوی بود. کافمن معتقد است اینکه دو نفر تصمیم می‌گیرند تا «ماشین لباسشویی» بخرند، بیانگر تحول مهمی در زندگی‌شان است و نشان می‌دهد که ارتباطشان وارد مرحله‌ای جدید و جدی شده. گویی خرید ماشین لباسشویی به معنای شکل‌گیری پیوند خانوادگی بین دو نفر است. در آن سال‌ها مردان مجرد فرانسوی، معمولا لباس‌های کثیفشان را یا در ماشین‌های لباسشویی عمومی (در ساختمان‌های بزرگ) می‌شستند و یا به خانه مادرشان می‌بردند تا شسته شود. با توجه به سبک زندگی جامعه اروپایی، کافمن معتقد است گفتنِ بله هنگام مراسم عروسی چیزی را در دو نفر تغییر نمی‌دهد؛ چون معمولا زوج‌ها زندگی زیر یک سقف را قبل از این مراسم تجربه کرده‌اند. آنچه مهم است خرید یک ماشین لباسشویی است که مانند حلقه ازدواج، کارکردی سمبلیک دارد: «یک ماشین لباسشویی برای دو نفر». (مرجع: دکتر فردین علیخواه) 🔻تحلیل راهبردی: آنچه خواندیم نوشته دکتر فردین علیخواه، جامعه‌شناس معاصر است. البته او برای منظور دیگری این مقدمه را نوشته اما من وقتی آغاز نوشته او را خواندم دیگر ادامه را تا مدتی رها کردم. به فکر فرو رفتم، به این فکر که رابطه مردم و حکومت نیز شبیه به همین است؛ یک رابطه زوجی و دو طرفه است. زوج‌های جوان فرانسوی وقتی مدتی با هم زندگی می‌کنند و سپس به هم اعتماد می‌کنند و می‌فهمند که زندگی مشترک‌شان دوام‌پذیر و آینده‌دار است، آنگاه به فکر سرمایه‌گذاری‌های جدی‌تر می‌افتند. مهم‌ترین متغیر تصمیم‌گیری چیست؟ افق آینده مثبت و احساس امنیت؛ در یک کلام: «آینده پیش‌بینی‌پذیر مثبت». و ما مردم نیز تصمیمات مهم‌مان بستگی به حکومت دارد. مثلا چند تصمیم مهم را با هم مرور کنیم: ۱)بچه‌دار شویم یا نه؟ ۲)مهاجرت کنیم یا نه؟ ۳)سرمایه‌گذاری بلندمدت کنیم یا نه؟ همانند زوج‌های فرانسوی که با توجه به «آینده پیش‌بینی‌پذیر مثبت» تصمیم می‌گیرند، ما نیز چنین می‌کنیم. ما کاری به تبلیغات و تسهیلات و تغییرات نداریم. ما به این کار داریم که آیا برآیند همه سیاست‌ها و عملیات حکومت، منجر به «آینده پیش‌بینی‌پذیر مثبت» می‌شود یا نه؟ حالا نگاهی بیاندازیم به همین سه تصمیم مهم: 🔹بچه‌دار شویم یا نه؟ نرخ باروری (متوسط تعداد فرزندان زنده‌ای که هر زن در سنین باروری به دنیا می‌آورد) در سال ۱۳۷۵ حدود ۲/۵ بوده و اکنون به ۱/۷ رسیده. با این دست فرمان برویم تا ۳۰ سال آینده از یک جامعه ۹۲ میلیون نفری، نزدیک به ۳۰ میلیون نفر بالای ۶۰ سال خواهند بود که عدد بزرگی است. یعنی از سه نفر در ایران یک نفر سالمند است! سیاه‌چاله پیریِ جمعیت در راه است! 🔹مهاجرت کنیم یا نه؟ مدیر رصدخانه مهاجرت ایران گفته: نتایج یک نظرسنجی اینترنتی نشان می‌دهد بیش از ۶۰ درصد ایرانیان تمایل به مهاجرت دارند که بخش قابل توجهی از آنان برای مهاجرت اقدام کرده‌اند. در گزارش رصدخانه مهاجرت آمده است که وقتی از ۴ گروه مختلف (دانشجویان، پزشکان، استارت‌آپ‌ها و استادان) می‌پرسی چرا؟ همه بدون استثنا در جواب‌هایشان یا می‌گویند بی‌ثباتی، یا ناامیدی نسبت به آینده و یا شیوه مملکت‌داری! 🔹سرمایه‌گذاری بلندمدت کنیم یا نه؟ بر اساس آمارهای رسمی نرخ رشد موجودی سرمایه کل در دهه ۹۰ نزولی و حساب سرمایه منفی بوده است. این‌ها می‌تواند حکایت از آن کند که خروج سرمایه رخ می‌دهد. مثلا یک نشانه غیر قابل انکار: ایرانیان بعد از روسیهِ جنگ‌زده، دومین سرمایه‌گذاران خرید ملک در ترکیه هستند! مهم‌ترین پارامتر برای ارزیابی کیفیت و کفایت یک حاکمیت، «ایجاد آینده پیش‌بینی‌پذیر مثبت» است. تا زمانی که یک حکومت نتواند چنین کند مردمانش فرانسوی می‌شوند و ماشین لباسشویی نمی‌خرند. چون اعتمادی به فردا ندارند. نه بچه‌دار می‌شوند، نه دل به آن سرزمین می‌بندند و نه سرمایه‌گذاری می‌کنند. یا دست کم در آن تردید و تاخیر می کنند. ✍مجتبی لشکربلوکی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 تدبیر اجتماعی در سه گوشه دنیا! (۱) توجه:آنچه که میخوانید، حدود شست سال قبل در جغرافیاهای مختلف اتفاق افتاده اما جنس مسائلشان به امروز ما بسیار نزدیک است. داستان اول: وقتی مطهری آمریکا را ستود! حدود شست سال به عقب برگردیم. مرتضی مطهری در سال ۱۳۳۹ در انجمن گفتگوی دینی در تهران، درباره امر به معروف و نهی از منکر حرف میزد. او چنین گفت: ما در اجراء امر به معروف و نهی از منکر ، منطق را دخالت نمی‌دهیم، در صورتی که هر کاری منطقی‌ مخصوص به خود دارد که کلید آن کار است .... چیزی که بیش از هر چیز دیگر مورد غفلت است دخالت منطق‌ است در این کار. مقصود اینست که در کار معروف و منکر باید تدابیر عملی اندیشید و باید دید چه طرز عملی مردم را نسبت به فلان کار نیک‌ تشویق می‌کند و مردم را از فلان عمل زشت باز می‌دارد. بعد مطهری به ذکر چند مثال می‌پردازد تا منظورش را روشن کند: اولین مثال از ایالت فلادلفیای آمریکا بود و اینکه چکونه بعد از رواج قمار در بین زنان شهری کوچک و ناکامی تذکرات مکرر مخالفان درباره مضرات قمار، شهرداری پیدا می‌شود و با ایجاد چند باشگاه و نمایشگاه هنری زنانه و ایجاد سرگرمیهای مناسب در کنار اقدامات تشویقی مثل نمایش بچه‌های تندرست و جایزه دادن به مادران کاردان و مسابقات کارهای دستی و ... در یک روند دو ساله بر این مشکل فائق می‌آید. بعد از این خاطره مطهری جمله‌ای گرانبها گفت: این را می‌گویند چاره عملی و تدبیر عملی. این، معنای دخالت دادن منطق‌ و تدبیر است در مبارزه با منکرات. در نهایت او بحثش را اینطور تمام کرد: خلاصه اینکه اگر ما راستی می‌خواهیم این اصل فراموش شده را زنده کنیم‌ باید مکتبی و روشی به وجود آوریم عملی -نه زبانی فقط- و در عین‌ حال اجتماعی -نه انفرادی- و در عین حال منطقی و مبتنی بر اصول علمی علم‌ النفسی و اجتماعی. در این وقت است که صد در صد امید موفقیت هست. 🔗پ ن: این قسمت را اول آوردم برای شهادتین که اینها حرفهای مسلمانی است! ✍حمید آقانوری @Kolbe_Andishe_Farhang
💠مرزهای آزادی بین آزادی‌های فردی و اختیارات دولت/حکومت نسبتی معکوس وجود دارد. یعنی هر چه دامنۀ اختیارات دولت بیشتر شود، آزادی‌های فردی محدودتر می‌شود. بنابراین، کسب آزادی‌های فردی یعنی محدود شدن اختیارات دولت. اساساً «آزادی» به معنای «آزادی در برابر حاکمیت» است. بنابراین آزادی یعنی محدود کردن دولت/حکومت؛ یعنی شهروندان اجازه ندهند دولت از راه‌های دموکراتیک و غیردموکراتیکِ مختلف بر دامنۀ اختیارات خود بیفزاید و نیز بکوشند اختیاراتی که پیشتر به دولت داده شده، از دولت سلب شود. این معنای آزادی است. از این منظر که به مفهوم آزادی بنگریم، تازه متوجه می‌شویم بسیاری از مردم خیلی زود از آزادی رویگردان می‌شوند، چون معتقدند دولت/حکومت باید اختیارات گسترده باشد تا در زندگی مردم دخالت کند. طبعاً منظور همه از این مداخله «خیر» است؛ می‌خواهند دولت اختیارات داشته باشد تا برای مقاصد نیک در زندگی مردم دخالت کند. اما «شر» دقیقاً از همینجا شروع می‌شود. مسئلۀ بسیاری این نیست که چرا دولت در زندگی مردم مداخله می‌کند، بلکه منظورشان این است که چرا دولت در «فلان مسئله» دخالت می‌کند؟! به جای آن بیاید در یک مسئلۀ دیگر دخالت کند. حتی مسئله بسی پیچیده‌تر است. مثالی می‌زنم تا ببینید چگونه شهروندان مشتاق گسترش بوروکراسی دولتی‌اند: بزرگ شدن دولت به معنای افزایش مشاغل دولتی است و همیشه قشری از جامعه مشتاق مشاغل دولتی است و از اینکه حقوق‌بگیرِ دولت باشد راضی است. شغل دولتی سنگر خوبی برای فرار از رقابت سخت اجتماعی در جامعه‌ای آزاد است. بعید نیست کسی که نمی‌تواند نویسنده شود، ترجیح ‌دهد در یک اداره بنشیند و بر نویسندگان امرونهی کند. یا کسی که توان تولید ندارد، شاید ترجیح دهد به یک بوروکرات تبدیل شود تا از فشارهای تولیدکننده بودن فارغ باشد. سوءتفاهم نشود. نمی‌گویم همۀ کارمندان دولت عافیت‌‌طلبند. به هر حال همیشه به یک بوروکراسی دولتی نیاز است، اما همیشه کسانی هستند که بین شغل آزاد و شغل دولتی، دومی را ترجیح می‌دهند. طبعاً اینان از گنده‌شدن بوروکراسی دولتی استقبال می‌کنند. وقتی گنده‌شدن دولت یعنی محدود شدن آزادی، یعنی اینان برای زندگی بی‌دردسر حاضرند شعاع آزادی شهروندان کاهش یابد. اگر پای استدلال چپ‌ها بنشینید، بی‌درنگ می‌گویند آزادی باعث می‌شود یک قشر در جامعه قدرت اقتصادی بالایی بگیرند و در نتیجه آزادی دیگران محدود شود. نفس این استدلال قبول! اما اگر یک قشرِ پراکنده با انواع رقابت‌های درونی میانشان به صرفِ توان اقتصادی می‌تواند به چنین هیولایی تبدیل شود، یک دولت که علاوه بر توان اقتصادی، انواع ابزارهای نیرومندِ سیاسی، قانونی، نظامی، تقنینی و قضایی را هم در کف دارد و نیروی انسانی عظیم و منسجمی هم در اختیار دارد، به مراتب می‌تواند خطرناک‌تر و هیولاتر شود! قدرت اقتصادیِ محض هیولا می‌سازد، اما جمع قدرت اقتصادی، سیاسی، اجرایی، قضایی و تقنینی هیولا نمی‌سازد؟ نه! مرز میان شهروند و حکومت مانند مرز میان دو کشور است. هر جا حکومت پیشروی کند، قلمروی شهروند کوچک می‌شود. این امکان وجود ندارد که بدون کوچک شدن دامنۀ آزادی شهروند، اختیارات دولت زیاد شود. ناممکن است! به همین دلیل دولت همیشه تهدیدی برای آزادی است. به گمانم جدی‌ترین مشکل عصر جدید هم همین بوده که بخش بزرگی از مردم شیفتهٔ دولت بزرگ‌اند ــ که غایت آن «توتالیتاریسم» است؛ یک اَبَردولت ــ و مانند گربه‌ای که هر جور آن را رها کنی دوباره روی چهاردست‌وپا فرود می‌آید، هر نوع دولتی شکل گیرد، این دولت‌گُنده‌دوستان اختیارات آن دولت را بسط می‌دهند و آزادی را از بین می‌برند. به ویژه در جوامعی مانند ایران که «پدرسالاری» یک الگوی زیست اجتماعی دیرینه است، بسیاری ناخودآگاه تمایل دارند «دولت» جایگزین «پدر» شود. از دولت انتظار دارند، شغل ایجاد کند، امر و نهی کند، بر همه چیز نظارت کند، صاحب‌ اقتصاد باشد، منابع عمومی را تصاحب و بین مردم تقسیم کند، کتاب‌های درسی را بنویسد، رسانه‌ها را اداره کند، اخلاق عمومی را تعریف کند، بر هنر و ادبیات نظارت کند و هزاران اختیار دیگر. دولت پدری متکی به نیروی پلیس است و طبعاً در مجازات کردن هم ید طولا دارد! آزادی هزینه دارد! هزینۀ آن چیست؟ هر چه آزادی‌های فردی بیشتر باشد، مداخلات دولتی کمتر است و در نتیجه پشتوانه‌های دولتی کمتری برای شهروندان وجود دارد و فرد خود باید زندگی‌اش را بسازد. البته تازه اینها به شرطی است که آن دولت مداخله‌گر واقعاً خدمات بدهد و پشتیبان باشد، نه اینکه هم دخالت کند و هم با دخالت خود فقط آشفتگی، تورم و بدبختی بیشتر ایجاد کند (مانند دولت علّیۀ ما). اینجاست که درک شهروند از آزادی مهم می‌شود؛ اینکه بدانند آزادی چیست. وگرنه شهروندان به سادگی به سیاهی‌لشگرِ جان‌برکفِ حاکمیتی آزادی‌ستیز تبدیل می‌شوند. ✍ مهدی تدینی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠دفاعی عقیم و پرهزینه 🔹مدتی است برخی مبلغان و واعظان مشهور و محترم کشور، در دفاع و توجیه مشکلات موجود کشور، اوضاع حاکم بر حکومت امام علی – علیه‌السلام – را مطرح و وضعیت موجود را با حکومت مولا – علیه‌السلام – مقایسه می‌کنند! و آخرین آن، حرکتی بود که یکی از سخنرانان در چهارم مردادماه امسال (1402) انجام داد. در گذشته هم طلبه‌ای جوان مطرح کرد که حدود (یا بیش از) ثلث نهج البلاغه، راجع به متخلفان اقتصادی و غیر اقتصادی از کارگزاران حکومت علوی است. دیگری در مشهد مقدس مطرح کرد که حدود سی فساد در حکومت امام – علیه‌السلام – بوده است که امام نتوانسته‌اند آن ها را معالجه کنند. چنان که واعظ دیگری در پاسخ به سوال یکی از اصحاب رسانه که مطرح کرد (بدین مضمون): به نظر شما، امام خمینی و رهبران انقلاب ایران تا چه حد در پیاده کردن اهداف خود موفق بوده اند؟ پاسخ داد: من سوال را به شما برمی‌گردانم و می‌پرسم: اصولا پیامبران و پیامبر اسلام - صلی الله علیه و آله- تا چه پایه موفق بوده‌اند؟(استفهام انکاری) 🔹طبیعی است که این حضرات، خود را موظف به دفاع از عملکردها و وضعیت موجود دانسته و به گمان خویش، تکلیف خود را انجام داده‌اند و از نظام، انقلاب و مسئولان دفاع جانانه کرده‌اند؛ قهرا در آینده هم شاهد ادامه این حرکت خواهیم بود. از آن جا که عموم این آقایان، از چهره‌های انقلابی و از موقعیت قوی در امر تبلیغ برخوردار و صاحب تریبون‌های حساس‌اند (و اگر چنین نبود این جانب ورود نمی‌کردم) حقیر به تحلیل و بررسی این حرکت می‌پردازم. حاصل پرداختن به ادله ذیل، چیزی جز اثبات عقیم بودن این نوع دفاع (توهم دفاع) و پرهزینه بودن آن نیست؛ بدین قرار: 🔸آن چه این آقایان بیان می‌کنند یا در اصل خلاف واقع، یا غیر ثابت، یا راست ناقص و یا به قدری آمیخته به مبالغه است که هیچ کم از کذب ناموجه ندارد. با پوزش از اطاله نوشته، ناچارم توضیح کوتاهی در این باره داشته باشم. در مقایسه و تشبیه باید به همه اقتضائات تشبیه، توجه کرد. حکومت امام علی – علیه السلام – در طول چهار سال و چند ماه بر سرزمین پهناور اسلام که عراق و ایران بخشی از آن است بعثت عدالت بود که هرگز – هرگز – نباید رفتاری این چنینی با آن داشت! 🔸نباید تردید کرد دفاع‌هایی این چنین، هرگز منتقدِ به وضعیت موجود در جمهوری اسلامی ایران را معتقد به این روش حاکمیتی نمی‌کند؛ بر عکس، چوب حراج بر تراث می‌زند که بگویند: پس هر حکومتی از اسلام وضعیتش چنین است! من نمی‌دانم آن حضرات در آینده در نیمه شعبان، چگونه می‌خواهند از حکومت مهدوی بگویند و فریاد زنند که :«یَمْلَأُ اللهُ به الْأَرْضَ قِسْطاً وَ عَدْلًا بعد مَا مُلِئَتْ ظُلْماً وَ جَوْراً»؟ 🔸این گونه سخنرانی‌ها، تأمین خاطر دادن به مسئولانی است که هیچ نیازمند به تأمین خاطر نیستند، بلکه بیش از هر چیز و هر زمان محتاج شنیدن نقدهای منصفانه، خالی از سفیدنمایی ناموجه (و البته به دور از سیاه‌نمایی) هستند. 🔸دفاع از انقلاب و نظام البته با پذیرش برخی کاستی ها، خود تحریمی و ... راه دیگری دارد که صاحبان احساس تکلیف در اینباره باید به آن بپردازند. 🔹در پایان تذکری مشفقانه و ناصحانه به این حضرات باید داشت که قدری با احتیاط سخن بگویید و بدون هیچ عایدی و نتیجه، ناخواسته نسل امروز را با حکومتی که بی‌همتا در عدالت بود، بدبین نسازید. مخاطبانی هم که این سخنان را می‌شنوند، نباید این سخنان را جدی بگیرند و نسبت به آن چه باید مدافعش باشند، بدبین شوند. خوب است کسانی که وظیفه خطیر و ظریف دفاع از انقلاب اسلامی را بر دوش می گیرند، اَبرو را طوری آرایش نکنند که چیزی از چشم باقی نماند! و بُن همان شاخه‌ای را که بر آن نشسته‌اند، به دست اره نسپارند! این روزها دشمنان اهل بیت – علیهم‌السلام – برای دور کردن نسل جدید شیعه از دامان پاک اهل عصمت‌، نقشه‌های بسیار پیچیده‌ای اجرا می‌کنند؛ در چنین فضایی لازم است هر گاه به دلیلی سخنی از اهل بیت علیهم‌السلام می‌گوییم، مراقب سوء استفاده‌های احتمالی و قطعی، از گفته‌هایمان باشیم. سخن گفتن از اهل بیت به هر عنوان ورود به وادی مقدس طُوَی است که باید با احتیاط در آن میدان قدم برداشت! فراموش نکنیم که: إِنَّ السَّمعَ وَالبَصَرَ وَالفُؤادَ كُلُّ أُولٰئِكَ كانَ عَنهُ مَسئولًا. ✍آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست 🔗متن کامل یادداشت: https://mobahesat.ir/24122 @Kolbe_Andishe_Farhang
💠فرق خلاف شرع های ج.ا با حکومت علی(ع)؟! |بخش اول 🔻آیت الله سید احمد خاتمی فرموده اند: "نظام ما مصداق دولت حق است؛ که رهبر بزرگی دارد که عاشق بی قرار اهل بیت و شهادت است و ۲ساعت مانده به اذان صبح مشغول راز و نیاز با خداست و رئیس جمهوری دارد که حتی در روزهای جمعه و تعطیل به مناطق مختلف بخصوص محروم سرکشی می کند." "در عین حال مشکلات، گرفتاری، اختلاس، بی تدبیری و قیمت های افسار گسیخته هم هست؛ که اینها محکوم است، اما اگر از دست ما بیرون بود باید چه کار کنیم؟! آیا حکومت دین را رها کنیم؟!" " در کتاب روضه کافی آمده که امام علی(ع) فرمود در حکومت من ۳۰خلاف شرع است که از دست من کاری ساخته نیست؛ یکی اینکه نتوانستم فدک را به بچه های فاطمه بدهم. منطق امیرالمومنین این است. اگر حکومت علی باشد، ۳۰خلاف شرع است و اگر حکومت علی نباشد ۳۰۰خلاف شرع و بیشتر رخ می دهد" https://aftabnews.ir/fa/news/730840 🔺چند نکته محضر ایشان: 1⃣ شورش مردم علیه یا له عدالت؟! 🔹در روایت صحیح السند کافی، ۳۰خلاف شرع (عمدتا در حوزه عدالت اجتماعی) وجود دارد، اما جایی از آن نیست که حضرت فرموده باشد: از دست من کاری ساخته نیست! آنچه در روایت هست این است که: "حکمرانان پیش از من کارهایی انجام دادند که در آنها با رسول خدا(ص) مخالفت کردند و از روی تعمد راه خلاف پیمودند و پیمانش را شکستند و سنت و روشش را تغییر دادند. اگر من بخواهم مردم را به ترک آنها وادارم و به جای اصلی آنها بازگردانم و به همان ترتیب که در زمان رسول خدا بود مقرر دارم، لشکر از دور من پراکنده شوند تا جز خودم تک و تنها بجای نمانم و یا اندکی از شیعیان من که برتری مرا شناخته و وجوب اطاعت و امامت مرا از روی کتاب خدای عزوجل و سنت رسول خدا دانسته اند بجا می مانند" (الروضه فی الکافی ترجمه رسول محلاتی ج۱ص۸۵) 🔹اگر منظور آیت الله از جمله "از دست من کاری ساخته نیست" همان است -که در تتمه روایات درباره اعتراض عمومی به حضرت درباره نفی جماعت برای نافله خواندند- درباره دوره امیرالمومنین درست فرموده اند اما چه ربط و شباهتی با مردم ایران دارد؟! مردم ایران علیه حکمرانان سابق و روش های شاهنشاهشان شوریدند نه علیه سیاست های عدالتخواهانه حکمرانان جدید! ارزشهای علوی و کاهش فاصله طبقاتی پس از انقلاب مردم رو به تحقق نهاد، الان مردم از کوتاهی درباره تبعیض و فساد و بی عدالتی گله مند و معترض اند نه از برخورد با اینها! خواص و بجای استفاده از این خواست توده ها برای تصحیح دیوانسالاری و سیاستهای ضد عدالتی، با انواع توجیه و تخدیر، پشت وضع موجود می ایستند! پس آن شرایط ناکامی علوی چه شباهتی به ما دارد؟! شاید حداکثر همان شل حجابی در بیانات ایشان شباهتی داشته باشد که بعضا مقاومتی میشود و از قضا حکومت هنوز کوتاه نیامده و از دستش کار برمی آید! 2⃣ خط و نشان برای خلاف شرع ها یا ماله کشی؟! 🔹چون شاید از رهبر انقلاب بهتر از این طلبه ناچیز بپذیرند، تشریح ایشان از اقدامات امیرالمومنین در حوزه عدالت اجتماعی را نقل می کنم: "عدالت علی(ع) در قلمرو جامعه یعنی عدالت اجتماعی. در اینجا امیرالمومنین نسخه کامل اسلام است. حکومت امیرالمومنین یک حکومت صددرصد اسلامی است نه ۹۹درصد یا ۹۹/۹۹درصد، نه صد درصد یک حکومت اسلامی است. تا آنجایی که به امیرالمومنین و دامنه اختیار و قلمرو قدرت او ارتباط پیدا می کند، یک لحظه حرکت و تصمیم غیر اسلامی در او نیست؛ یعنی عدالت مطلق. البته در مناطق گوناگونی از حکومت امیرالمومنین کاملا ممکن نبود و اتفاق هم افتاد که کارهای غیر عادلانه ای انجام بگیرد، اما امیرالمومنین به عنوان یک فرد مسئول، هرجا که با چنین چیزی مواجه شد، احساس تکلیف کرد. نامه ها، هشدارها و خطبه های جان سوز و جنگ های امیر المومنین همه در راه اجرای عدالت بود"(۷۹/۱۲/۲۶) 🔹آری آن کاری از دست برنیامدن، پس از خط و نشان ها و حتی جنگ داخلی علیه زیاده خواران بوده است! رهبر انقلاب مواجهه امام(ع) با غصب خلافت را با عدالتخواهی اش در زمان حکومت مقایسه کرده می فرماید: "امیرالمومنین در مقابل آن مساله[غصب خلافت] ۲۵سال عکس العمل نشان نداد، اما در مقابل قضیه ای که به ظاهر کمتر از آن قضیه به نظر می رسد -مساله عدالت اجتماعی، مساله احیای اصول نبوی، دوباره بناکردن بنای اسلامی مستحکمی که پیغمبر گذاشته بود- امیرالمومنین سه جنگ را تحمل کرد: جنگ جمل، جنگ صفین، جنگ نهروان. ببینید این کار به نظر امیرالمومنین چقدر مهم بود. کار بزرگ امیرالمومنین این است"(۸۳/۸/۱۵) ✍حجه الاسلام قنبریان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠فرق خلاف شرع های ج.ا با حکومت علی(ع)؟! |بخش دوم 🔹از این حیث چه شباهتی با امیرالمومنین هست؟! جنگ با زیاده خواهان و قاسطین پیش کش، در جامعه ما با بی عدالتی، تبعیض ها و اشرافیت ها چقدر از جنس نامه ها و خطبه های نهج البلاغه سر می زند؟! مثلا خود آیت الله خاتمی در خطبه هایش علیه کدام فرد یا موضوع اشرافیت مثل نامه ۳و۴۵ نهج البلاغه انشاء کرده است؟! 🔹مشکل جامعه ما دقیقا در نقطه مقابل است! بسیاری از آن امتیازات قانونی و حتی بعضا مورد امضای شورای نگهبان یا مجمع تشخیص مصلحت است! تا ۷برابری حقوق دولتی را شورای نگهبان هم امضاء می کند! بعد از آن تازه خروج اغلب نهادهای انتصابی از زیر همان قانونِ نظام واحد (با وجود تفاضل ۷برابری) را شاهدیم! در خطبه ها ممکن است منتقد این قوانین و رویه ها، مارکسیست خطاب شود اما علیه آن رویه ها مطلقا کسی سخنی نمی شنود! 🔹این چه شباهتی با سیاست های عادلانه علوی تا کشیدن کار به جنگ مسلحانه با زیاده خواهان دارد؟! چه شباهتی به خط و نشان کشیدن های امام علی(ع) دارد؟ او بخاطر اینکه مردم و تاریخ ناکامی ها را جزو اسلام نگذارند آن ۳۰ مورد را رسما شمارش کرد، ماهم به تفصیل چنین می کنیم ؟! 🔹به حسب برخی گزارشات بین المللی رشد میلیاردرهای ایران در رکود کرونا ۲۱درصدی است در حالیکه متوسط جهانی ۶درصد است! در شرایط تحریم و کرونا و رشد اقتصادی نزدیک به صفر، این نابرابری چگونه قابل توضیح است؟! همان گزارش این ثروت را حاصل از دوبار تزریق پول به بورس(شهریور و دی ۹۹) از صندوق توسعه ملی می داند! می بینید سیاستهای مستقیم حکمرانی علت بخش بزرگی از تبعیض هاست نه اینکه بخاطر شورش مردم علیه عدالتخواهی موفقیت حاصل نشده باشد! 🔹با این وضع، آن روایت کافی چه به کار توجیه ناکامی ما می آید؟! 3⃣ مشروعیت حکومت از عدالتخواهی است! 🔹نه عشق رهبر انقلاب به اهلبیت و شهادت قابل تکذیب است و نه تهجد شبانه ایشان؛ اما به تصریح خود ایشان مشروعیت و دولت حق بودن به مبارزه با فساد و تبعیض و عدالتخواهی است نه نماز شب و شهادت طلبی! می فرمایند: "مشروعیت من و شما وابسته به مبارزه با فساد، تبعیض و نیز عدالتخواهی است، این پایه مشروعیت ماست. الان درباره مشروعیت حرفهای زیادی زده میشود، بنده هم از این حرفها بلدم، اما حقیقت قضیه این است که اگر ما دنبال عدالت نباشیم حقیقتا من که اینجا نشسته ام وجودم نامشروع خواهد بود، هرچه اختیار دارم و هرچه تصرف کنم، تصرف نامشروع خواهد بود دیگران هم همینطور"(۸۲/۶/۵) 🔹اینکه آیت الله خاتمی جای این رکن مشروعیت، تهجد و عشق به اهلبیت را می گذارد و در مقابل فساد و اختلاس ها به یک کلمه "محکوم است" بسنده و می گوید: "اگر از دست ما بیرون بود باید چه کار کنیم؟" اصلا رویکرد خوب و موجهی نیست و در تعارض با بیانات رهبر انقلاب است. 🔹با بودن این عشق به اهلبیت و شهادت در رهبرانقلاب از دهه پیشرفت و عدالت، عقب ماندگی در عدالت شروع و دائم افزون شده است بطوری که ایشان از ۸۹تا۹۹ بیش از ده بار به این عقب ماندگی اعتراف و چندبار عذر خواهی کرده اند. این سند مسلّمی است که ۳۰خلاف شرع می تواند به ۳۰۰خلاف شرع برسد حتی اگر حاکم عادل و عاشق اهلبیت باشد! 4⃣فرق اصلی رهبرانقلاب با این بزرگواران در همین است که: 🔹اولا به موارد عقب ماندگی در عدالت اعتراف و عذر خواهی می کند و برای توجیه آن از امیرالمومنین و ناکامی های متفاوت از مایش هزینه نمی کند. 🔹ثانیا آنها را از دست ما بیرون بوده، نمی داند. هم مسئول بسیاری از تبعیض ها را حکومت می داند و هم از تصحیح آن نیست و آب پاکیِ "از دست ما بیرون"، رویش نمی ریزد و بجایش مسکِنِ خوبی حاکم و نماز شبش را به جامعه تزریق نمی کند. کماکان عدالتخواه ماندن و جد و جهد در آن را علت مشروعیت می داند. 🔹ثالثا مصلحت اندیشی هایی که موجب این توجیه بافی ها میشود را باطل می کند و صریح می فرماید: "ما به عنوان شیعه باید این درس را به یاد داشته باشیم که عدالت قابل اغماض و قابل معامله نیست و هیچ یک از مصالح گوناگون نه مصالح فردی و نه مصالح حکومت و کشور اسلامی نمی تواتد با عدالت معامله شود"(۸۲/۸/۲۳) این ارزان فروشی عدالت و زود راضی شدن به بیرون از دست ما بودن، بلایی برای بسیاری از نخبگانی است که باید بجای این تئوری بافی ها، برای برون رفتن از این شرایط و جبران عقب ماندگی های مزمن را برای مردم کنند. ✍حجه الاسلام قنبریان @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠چرا قانون‌خواهی مشروطه به هرج‌ و مرج رسید؟ 🎥محمدعلی همایون کاتوزیان بشر قانون را به قصد نظم و استقرار ابداع کرده است، اما سرنوشت قانون‌خواهی در ایران خیلی زود به بی‌ثباتی و بی‌دولتی منجر شد. محمدعلی همایون کاتوزیان گرچه تمام تاریخ گذشته‌ی ایران را با شابلون دوره‌های مکرر استبداد و هرج و مرج می‌نگرد، اینجا توضیح می‌دهد که هرج و مرج برای اولین بار پس از تضعیف دولت مرکزی به قصد ایجاد قانون رخ داد. گویا قبل از صرف تشکیل مجلس ملی و تصویب قانون اساسی و مشروط کردن اراده‌ی شاه و... بنیادی فراتر از خود قانون ضرورت می‌یابد. گرچه ماهیت این بنیاد به روشنی مشخص نیست، اما شاید بتوان آن را در نقطه‌ی تولد جمهوری اسلامی جستجو کرد. نیروهای ایرانی با انقلاب اسلامی، وحدتی بی‌سابقه را تجربه کردند؛ وحدتی غیر از وحدت استبدادی رضاخانی که هرگونه هرج و مرج را به نفع استقرار نظمی نوین تا سال‌ها منحل می‌کند. @simafekr_com @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دین، دعواش سر آزادی است 🎥حجت الاسلام پناهیان دین اصلاً سر ارتباط تو با خدا دعوا نداره عشق و ارتباط با خدا که زوری نیست! پس دین چی میگه؟! اگر چیزی غیر از این دربارهٔ دین به تو گفته‌اند، غلطه! @Kolbe_Andishe_Farhang
💠انحصار پزشکی 🔹در شرایطی که چادرخوابی مردم در اطراف بیمارستان‌ها به دلیل سفر برای دسترسی به در تهران و...مشاهده می‌شود و رئیس جمهور و وزیر بهداشت وعده افزایش ظرفیت را داده‌اند، بند فریبنده‌ای در ماده ۶۹ لایحه گنجانده شده که عملا دستاویز عدم افزایش ظرفیت خواهدشد 🔹نه تنها در لایحه برنامه هفتم، گویا وزارت بهداشت و سازمان سنجش در عمل به مصوبه شورای عالی انقلاب فرهنگی در خصوص هم درحال دور زدن قانون‌اند. 🔹گمان نکنید که در دفاع از حق مردم و بیماران سکوت می‌کنیم. تعداد پزشک و متخصص در ایران باید سه برابر وضع کنونی باشد. ✍محسن مقصودی @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠نهاد مقدس بانک! 🎥عطا بهرامی تجربه نشان داده در ایران با نهاد مقدس بانک مواجه هستیم! هر برند معتبری می‌تواند ورشکسته شود ولی بانک‌ها نه. بانک مرکزی در حال خریدن ریسک بانک‌هاست به طوری که برخی از آنها ۹۵ درصد تراز منفی دارند ولی همچنان ورشکسته اعلام نمی‌شوند، این نوع بانکداری را فقط ما اختراع کرده‌ایم. اگر به دنبال احیای اقتصاد کشور هستیم، دالان باز بانک مرکزی باید بسته شود. فقط یک بانک، ۲۵ درصد خلق پول کشور را داشته است. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 صدرنشینی بانک‌ها در احتکار مسکن 🔹 ‌براساس آمارهای غیر رسمی حدود یک میلیون و هفتصدهزار خانه خالی در کل کشور وجود دارد که ۸٠٪ آن مربوط به شرکت‌های حقوقی به ویژه بانک‌ها است. 🔹 بنابر اعلام وزرات راه و شهرسازی فقط یک بانک به تنهایی مالک ۱٠٠٠ واحد مسکونی خالی است. عضو کمیسیون عمران مجلس نیز بیان کرده است که سه بانک مسکن، ملت و ملی در حال حاضر بیش از ۳۰ هزار خانه خالی دارند. 🔹 ورود بانک‌ها به حوزه مسکن باعث بی ثباتی بازار و افزایش فشار به مردم شده است. اقدامی که می بایست به صورت جدی با آن مقابله کرد. @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠با عشق ممکن است! 🎥مرکز بزرگترین خیریه بنام مهرانه در زنجان 🔹اينجا بيمارستانی ‌است که توسط خیرین برای بیماران سرطانی در زنجان ساخته‌ شده و از همه جای ایران، بدون یک ریال پذیرش می‌کنند! حتی غذا و سرویس کامل هم به بیمار اختصاص می‌دهند! 🔹تا حد توان این فیلم‌ را پخش ‌کنید که اگر بیمار سرطانی بی‌پولی بود به آنجا مراجعه کند! شاید کسی با دیدنش زندگی‌اش نجات پیدا کند و لااقل امیدوار شود! خداوند به سازنده این مکان که کمتر از مدرسه و مسجد نیست، و ‌همکاران آن جزای خیر دهد. آری، بخشنده بودن بیش از آنکه توانایی مالی بخواهد، قلبی بزرگ میخواهد @Kolbe_Andishe_Farhang
💠از رقص سلبریتی‌ها تا حسینیه معلی و خونی بر دست روشنفکرانِ جامعه‌نشناس گزارش اخیر آفکام از کاهش تماشای سنتی تلویزیون در بریتانیا خبر می‌دهد. رفته رفته از تعداد تماشاگرانی که در ساعات پربیننده «پای تلویزیون می‌نشینند تا ببینند چه نشان می‌دهد» کاسته می‌شود و تماشای انتخابی و شخصی بر سکوهای مختلف افزایش می‌یابد. 🔹البته رسانه‌های بزرگ خدمت عمومی مانند بی‌بی‌سی هم با راه‌اندازی پلتفرم‌های جدید بر بستر اینترنت مانند iPlayer مخاطبان خود در فضای مجازی را افزایش داده‌اند. همان‌طور که در ایران هم تلوبیون سکویی محبوب برای تماشای انتخابی و شخصی برنامه‌های تلویزیون را فراهم آورده است. 🔹نکته قابل توجه در گزارش آفکام آمار بینندگان مهمترین مناسک تلویزیونی و پربیننده‌ترین برنامه‌های تلویزیونی در بریتانیا است. در سال ۲۰۲۲ مسابقه فوتبال انگلستان - فرانسه در جام‌جهانی با ۱۶/۱ میلیون بیننده در رتبه‌ی اول و مراسم تشییع جنازه ملکه با ۱۳/۲ میلیون در جایگاه دوم قرار دارد. 🔹پر بیننده‌ترین برنامه‌ی تولیدی BBC در انگلستان یک مسابقه‌ی رقص سلبریتی‌ها است که ۱۹ سال سابقه‌ی پخش دارد. این برنامه در موفق‌ترین فصل خود ۱۱ میلیون بیننده داشته است. اگر جمعیت بالای ۱۲ سال آن کشور (حدود ۵۷ میلیون نفر) را در نظر بگیریم، این برنامه حدود ۲۰٪ بیننده داشته است. 🔹مقایسه‌ی این آمار با آخرین نظرسنجی در مورد مخاطبان ویژه برنامه‌های محرم در تلویزیون ایران قابل توجه است. پر بیننده‌ترین برنامه‌ی دهه‌ی اول محرم در ایران حسینیه‌ی معلی بود. بر اساس نتایج نظرسنجی ۳۰/۶ ٪ از مردم (بالای ۱۲ سال) تماشاگر این برنامه بودند؛ یعنی حدود ۲۰ میلیون نفر. 🔹این که یک برنامه‌‌ی مذهبی مانند «حسینیه معلی» سهم مخاطبش از جامعه‌ی ایران بزرگتر از سهم مخاطب یک مسابقه‌ی رقص سلبریتی‌ها از جامعه‌ی بریتانیا است، قاعدتاً برای هر جامعه‌شناس حقیقت‌جو و تحلیل‌گر منصفی باید محل تأمل باشد. 🔹بی‌گمان جایگاه نهاد دین و گستره‌ و عمق نفوذ آن در این دو جامعه بسیار بسیار متفاوت است. این که افرادی مثل نقل و نبات از «زوال مرجعیت دین»، «دین‌گریزی»، «افول باورهای مذهبی»، و حتی «فروپاشی اجتماعی» در ایران سخن می‌گویند بیشتر از جنس «آرزو اندیشی» است. 🔹‏این که برخی بدون توجه به این تفاوت‌های بنیادین در جایگاه و قدرت نهادهای اجتماعی و سازمان‌های مدنی و ساختارهای حقیقی قدرت، مطالبه‌ی دگرگونی ناگهانی ساختارهای حقوقی و تحقق یک جامعه‌ی سکولار و بی‌اعتنا به نهاد دین و ارزش‌ها و هنجارهای آن را طرح می‌کنند، آرزو اندیشی است. 🔹ظاهراً برخی ترجیح می‌دهند که «جامعه‌نشناس» باشند و به ترویج و نشر پیش‌فرض‌های ایدئولوژیک و گزاره‌های سیاسی خود اکتفا کنند. این رویکرد اگر صرفاً یک تفنن نظری بود اشکالی نداشت. فاجعه آنگاه رخ می‌دهد که برخی تصویر برساخته‌ی این روشنفکران و جامعه‌شناسان از جامعه را باور کنند. 🔹آن جوانی که فکر و ذهنش از این تصورات آکنده شده که «دین در حال زوال است»، و «جامعه در حال فروپاشی است»، و «نظام به زودی سقوط می‌کند»، طبعأ با محاسبات غلط ممکن است خطر کند و وارد میدان مبارزه‌ای خیالی شود که پیروزی در آن خیلی نزدیک و در دسترس به نظر می‌رسد. 🔹‏بر این اساس، آنها که چنین تصاویر جعلی از جامعه را برمی‌سازنند و ترویج می‌کنند در همه‌ی مصائب و هزینه‌هایی که بر نسل جوان تحمیل شده، شریک و مسئول‌اند‌. در مرور وقایع تلخ پائیز سال گذشته، این حقیقت را بی‌پرده باید گفت که برخی روشنفکران و جامعه‌شناسان خون بر دستان خود داشتند. 🔗پ.ن: ۱:به قید «برخی» در جمله‌ی آخر لطفاً دقت شود. بودند جامعه‌شناسان و فعالان اجتماعی و سیاسی که در بحبوحه‌ی همان حوادث تلخ کف خیابان‌ها، هشدار می‌دادند که این حکومت «پوشالی» نیست و «براندازی» آن نه ممکن است و نه مطلوب. البته شاید این صداها معدود بود و کمی هم دیر. ۲:برخی دوستان نکته‌سنج ممکن است بگویند اگر تلویزیون ایران هم رقص سلبریتی‌ها پخش کند چه بسا بیشتر از حسینیه معلی بیننده داشته باشد. به این بزرگواران عرض شود که آفتاب آمد دلیل آفتاب! این که چنان برنامه‌هایی از تلویزیون ایران پخش نمی‌شود، خود دلیل است بر نفوذ و قدرت نهاد دین. ✍شهاب اسفندیاری @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 تهدید؟! نقد سیاسی یا ابتدال فرهنگی؛ ویدئوهای ‎شاکر بوری را معمولا می‌بینم. برخلاف طنزپردازان اینستاگرام به جای جوک و جفنگ‌ جنسی به مسائل کشور با زبان طنز می‌پردازد و یک و نیم میلیون دنبال کننده دارد. این آخرین ویدئویش است. امروز دیدم صفحه‌اش پرایوت شده سرچ کردم متوجه شدم بازداشت شده است. خیلی تاسف خوردم. روشن است که من لزوما با همه مواضع‌اش همراه نیستم ولی از اینکه یک جوان آبادانی با لهجه خودش بدون هیچ‌گونه ابزار و امکانات از خودش سلفی می‌گیرد و بدون تدوین ویدئو ضبط می‌کند و با تم اعتراض به تبعیض و نابرابری و فساد به اخبار روز کشور می‌پردازد و موفق هم بوده لذت می‌برم. ولی متاسفانه واقعیت اینست که دستگاه قضایی و امنیتی اینقدر که نقد سیاسی را تهدید می‌داند از ترویج ابتدال فرهنگی نمی‌ترسد. بخاطر اینست که شاکر بازداشت می‌شود ولی با مبتذل‌ترین تولید کنندگان ویدئوهای اینستاگرام هیچ کاری ندارند. چه بسا از سیاست زدایان از جامعه، بدشان هم نیاید. اینها اگر می‌فهمیدند از کجا خورده‌اند که بعد از اینهمه سال وضع ما این نبود. القصه امیدوارم امثال شاکر بوری از این بردن و آوردن‌ها خسته نشوند. حیف است امثال این جوان‌ها که گوشه گیر شوند یا با این تعداد فالوور بی خیال مسائل کشور شوند و به تولیدات رایج اینستاگرامی مشغول شوند. یا شوربختانه با این رفتارها و برخوردهای متصلب، عطای این مملکت را به لقایش ببخشند و مثل هزاران استعداد دیگر که می‌توانستند با نقدشان به اصلاح وضعیت حکمرانی کمک کنند ول کنند و بروند و در شبکه‌های فارسی زبان مشغول تمسخر و تحقیر باورها و امیدهای یک ملت بشوند. ✍وحید اشتری @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 توضیحات استاد علیدوست پیرامون یادداشت «دفاعی عقیم و پر هزینه» باسمه تعالی اللهم صل علی محمد و اهدنا لما اختلف فیه من الحق باذنک انک تهدی من تشاء الی صراط مستقیم 🔹انتشار یادداشتی از این جانب در فضای مجازی واکنش‌های متفاوتی را در پی داشت. خلاصه یادداشت این بود: دفاع و صیانت از عملکرد جمهوری اسلامی ایران راه و رسم خود را دارد و این که پای مثل حکومت امام علی علیه السلام را به میان آورده، برخی فسادها را از آن دوران، ردیف کرده تا کاستی‌ها و ناراستی‌هایی که در نظام جمهوری اسلامی ایران هست، طبیعی و گریزناپذیر جلوه کند، صحیح نیست؛ این گونه دفاع ضمن این که در واقع دفاعی از عملکرد حاکمیت به حساب نمی‌آید، نسل جوان و دیگران را نسبت به حکومت علوی بدبین می‌سازد.در آن یادداشت اصل برخی ناراستی‌ها در حکومت حضرت مورد انکار قرار نگرفت؛ اما گفته شد: نباید بحث مربوط به حکومت علوی را ناقص گذاشت؛ باید اقتضائات زمانه را هم در نظر گرفت، از برخوردهای قاطع، سریع و عادلانه حضرت هم صحبت کرد. حکومت علوی تراث ارزشمندی است که نباید – نابحق – بسوزد و مورد بدبینی قرار گیرد. 🔹با انتشار این یادداشت موجی از موافقت‌ها و مخالفت‌ها به منصه ظهوررسید، این رفتار از مخاطبان محترم، اینجانب را واداشت تا نکاتی را بیان کنم. جهت تکمیل و توضیح بیانیه نکاتی ذکر میگردد: 1️⃣ در این دو روز، بحث‌های خوبی صورت گرفت و از برخی حمله‌ها و نیت‌خوانی‌ها و ناسزاها که بگذریم – که متاسفانه آسیب اخلاق‌سوز فضای رسانه‌ای کشور به حساب می‌آید – گفتگوهای قابل تقدیر و تاملی به وجود آمد. ای کاش موضوعی مهم مثل موضوع مورد گفتگو درحد نخبگان و ترجیحا از رسانه‌های عامی مثل سیما در قالب مناظره انجام شود. و آن گونه که خداوند متعال می‌پسندد و اخلاق، مقتضی آن است، ادامه یابد. بدون این که افراد پنجه تعرض به یکدیگر بیفکنند. 2️⃣ بدون شک از وظایف مهم شرعی ما است. و همان طور که در سالهای قبل بارها گفته‌ایم، روحانیت با رصد، مراقبت، هدایت، نقد و حمایت خود باید به این مهم بپردازد(https://eitaa.com/alidost_fiqh/4439) این وظیفه نباید تحت الشعاع هیچ امری قرار گیرد. 3️⃣ بدون تردید کشور با فساد سازمان یافته (که عده‌ای برای فساد سرکار آمده باشند) مواجه نیست. لکن در بخش‌هایی با و موردی، اما متعدد و متکثر مواجه است؛ که بدون ناامیدی باید همگان در رفع آن بکوشند. و از اصلی‌ترین دغدغه مسئولان باید باشد اما رفع فساد راه و رسم خود را دارد که گاه برخی بی‌دقتی‌ها، آسیب‌های زیادی به بار می‌آورد. 4️⃣ در نقدی که در یادداشت مورد نظر بر گفته برخی افراد داشتم، به هیچ وجه – به هیچ وجه – ناظر به شخص و شخصیت خود افراد نبودم. بزرگوارانی که حقیر را می‌شناسند، میدانند این جانب هیچ گاه نقد افراد را جایگزین عملکردها و گفته‌ها نمی کنم. 5️⃣ خداوند متعال و عالم به سرّ و عَلَن، می‌داند که برای این جانب، خط و فکر سیاسی افراد در نقدها، هیچ مهم نیست، البته اگر موردی پیش آید، و به نظر اینجانب قابل نقدِ لازم باشد و متکفل نداشته باشد، عهده‌دار می‌شوم؛ بنابراین نباید افرادی، موارد قابل نقدی که حقیر به دلیل داشتن بانی در نقد، مورد نقد قرار نداده‌ام، لیست کنند و آن را حمل بر سیاسی‌کاری نمایند. گزینشی این چنین شایسته کسانی است که هر چه انجام میدهند، یا بیانیه می‌نویسند، سیاسی کاری است نه مثل این جانب! در کارنامه اینجانب نقدهای متعدد به روحانیون و غیر روحانیون، با افکار مختلف می‌بینید و هرگز عدم اطلاع را حمل بر عدم وجود نباید کرد. 6️⃣ واژه «» که در بیانیه بود را به معنای حرکتی که حضور حداکثری مردم را در صحنه‌های ضرور نفی کند، به کار برده‌ام و اگر دیگران در معنای دیگری به کار برده‌اند، از عهده ما خارج است. این جانب معتقدم هیچ پشتوانه‌ای برای کشور و حاکمیت مثل حضور مردم نیست و هر حرکتی که این حضور را کمرنگ کند – حتی الامکان – نبایدصورت پذیرد. 7️⃣ انتظار اینجانب – به عنوان صاحب یادداشت – این است که ناقدان، یادداشت را به طور کامل مطالعه کنند، سپس قلم به نقد بسپارند. بسیاری از نقدها، آشکارا از عدم مطالعه یادداشت خبر می دهد. 8️⃣ برخی مدافعان یادداشت، حمله‌هایی به ناقدان داشتند، از دوستان می‌خواهم به هیچ وجه تعرض به افراد صورت نپذیرد. ایکاش بحث در فضایی آزاداندیشانه وبدون پرخاش پیش برود. حوزه‌های علمیه را نباید از این فضا خالی دید، هر چند برخی غیر این را بر آن بپسندند. چنان که عهده‌دار برخی اظهار نظرها – هر چند در دفاع از بیانیه این جانب صورت پذیرد- نیستم. 🔹خداوند بزرگ همه را به وظایف ، آشنا و توفیق عمل خالصانه عنایت فرماید. طبیعی است که بنای حقیر در این پیوند بر ادامه دادن نیست. ان ارید الا الاصلاح ما استطعت. الحمد لله رب العالمین / 16/05/1402 @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠برای حکومت اسلام باید فاتحه خواند! اگر وضع به همان منوال خان‌خانی و بورس‌بازی و زمین‌خواری بماند که باز یک طبقه اشراف بدون رسیدگی به وضعشان، که غالباً بر خلاف موازین شرعیه است، در اروپا به عیش و عشرت مشغول و یک طبقه عظیم فقرا برای آنان- بر خلاف موازین- کار کنند و با فقر و فاقه زندگی کنند، برای حکومت اسلام و اسلام و قانون اساسی باید فاتحه خواند. ✍امام خمینی (ره)، ۲۵ بهمن ۶۰ @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠توسعه همین جاست تخریب علم است، فن است، محاسبه دارد همه‌ی این‌ها به کنار، از دهه‌ی چهل شمسی که دولت تلاش کرد کوره‌پزخانه‌های تهران را خراب کند، شغلی درست شد که کارش میل‌خراب‌کنی بود میل‌خراب‌کن می‌نشست تو قهوه‌خانه که کسی بیاید سراغ‌ش برای احیای زمین و تخریب میل کوره‌ی آجرپزی روش این‌گونه بود که با تیشه‌ی دستی در فاصله‌ی کم از زمین دیوار را می‌تراشیدند ومی‌رسیدند به تیرهای چوبی میل. بعد با حوصله آتش روشن می‌کردند و تیرها را با هم می‌سوزاندند، جوری که همه با هم ضعیف شوند نقل می‌کردند که میل‌خراب‌کن‌ها همه را عقب میراندند اما خودشان با اطمینان از سقوط در جای میل تا لحظه‌ی آخر دور میل می‌چرخیدند وآتش راتنظیم میکردند با کاه و خرده چوب. یک آب‌‌تاوه هم دم دست داشتند برای تیر چوبی موریانه خورده‌ای که مثلاسریع آتش می‌گرفت حالا بعد شصت سال از آن میل‌خراب‌کن رسیده‌ایم به این اساتید! ارزش حقیقی وتخصصی میل‌خراب‌کن قهوه‌خانه‌نشین را دادیم و ارزش حقوقی شهردار منطقه و ناحیه‌ی پشت‌میزنشین را معوض برداشتیم. بگردید در اخبار روزانه، چند اسم با تخصص حقیقی پیدا می‌کنید؟ توسعه همین جاست ✍رضا امیرخانی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠ایده حکمرانی؛ نه لحظه را عشق است 🔹روز سه شنبه لیست وام‌های اعطایی بانک‌ها به شرکت‌های خودشان منتشر شد؛ یک بانک ۱۲۵ هزار میلیارد تومان به خودش وام داده. می‌گویند برای فرار این بانک از ورشکستگی به اندازه ۲۵ درصد پایه پولی کشور پول چاپ شده، این یعنی تورم، یعنی رانت، یعنی افتضاح و...از این فاجعه چه قدر در رسانه‌های رسمی دیدید و شنیدید؟ واکنشی از مقامات دولتی در این باره به یاد دارید؟ هفته گذشته عکسی بد از کارکنان سابق یک پلتفرم منتشر شد، کل هدلاین خبری هفته به فیلترینگ، بستن یا باز کردن، قانونی یا غیرقانونی بودن، باناموس یا بی‌ناموس (تعبیر یکی از منسوبین دولت است اختراع من نیست) بودن بخش خصوصی در فرهنگ و...گذشت، حداقل ۳ وزیر دولت، سخنگوی قوه قضاییه له یا علیه این پلتفرم صحبت کردند و... از میان دو خبر بالا با ملاک قراردادن ارزش‌های خبری چون بزرگی، دربرگیری، شهرت و... کدام یک از دو خبر ارزش بیشتری داشتند و نیاز به موضع گیری دولتی‌ها داشت؟ 🔹وقتی می‌گوییم دولت یا حکمرانی فاقد ایده و گفتمان است دقیقا از چه چیزی حرف می‌زنیم؟ تقریبا از ماجرای سطل ماست در شاندیز مشهد که در فروردین امسال اتفاق افتاد، هر موضوعی که به ماجرای پوشش نزدیک باشد در افکار عمومی داغ می‌شود، دولت به شکل خاص و سیستم حکمرانی به معنای عام آن هم به سرعت دنبال آن سوژه می‌روند و به شکل انفعالی موضعی می‌گیرند، هیچ ایده‌ی ایجابی و رو به جلویی در کار نیست؛ دولتی که ادعایش عدالت خواهی و فسادستیزی بوده است هیچ پلن گفتمانی‌ای ندارد و صرفا پیرو اقتضائات است؛ ایده گفتمانی نداشتن اینجا بدجور توی ذوق می‌زند، گفتمان داشتن برای شما پروژه تعریف می‌کند به شما امکان کنش سیاسی و فضاسازی ایجابی می‌دهد؛ به شما قوه تشخیص می‌دهد که به هر سوژه چقدر باید اهمیت بدهید، از کدام‌ها عبور کنید و به کدام ضریب بدهید. وقتی ایده حکمرانی داشته باشید می‌فهمید که با این همه مشکل در بدیهیات اقتصادی، عقلانی نیست که کشور چندین ماه در چالش پوشش که یک بازی دو سر باخت است بماند. 🔹 مردم سیستان شدیدا گرفتار مسئله‌ی بی‌آبی هستند، دو ماه قبل بالاترین مقام اجرایی کشور به آن منطقه رفت و تهدیدی کرد و وعده‌ای داد، اقدامی که حداقل تحولات این دو ماه نشان داده است پشتوانه‌ی اجرایی نداشته است. خب اگر پشتوانه نداشته چرا گفته شده؟ چون لابد اقتضائات رسانه‌ای چنین چیزی می‌طلبیده، لابد مشاورینی چنین پیشنهادی داده‌اند، این هم از مصادیق دیگر نداشتن کلان ایده حکمرانی. ✍محمد زعیم‌زاده @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠دولت ها مستاجر مردم هستند 🎥بخشی از مناظره امیر دبیری مهر و میثم مهدیار با عنوان مذهب خیابانی یا لشکرکشی مذهبی دسته بندی های اجتماعی و سیاسی در ایران گمراه کننده و فریبنده است ..‌.ما در ایران دو گروه بیشتر نداریم عدالت خواهان و مخالفین عدالت....مواضع سیاسی هم پشت این دسته بندی قرار میگیرد. انقلاب اسلامی برای تحقق سه آرمان و ارزو شکل گرفت استقلال ملی؛ عدالت اجتماعی و ازادی سیاسی. هنوز در تحقق عدالت اجتماعی و آزادی سیاسی به موفقیت دست پیدا نکردیم جمهوری اسلامی بجای شنیدن نقدهای دلسوزانه و راهگشا دست به دامن طیفی از افراد کم سواد با نفوذ اجتماعی پایین شده که فرسنگ‌ها از خواسته ها و زبان مردم فاصله دارند. هنوز یک عده ای نمی دانند که صاحب اصلی کشور و ایران مردم ایران هستند و دولتها مستاجر مردم هستند و این مردم هستند که تعیین می کنند چه می خواهند و چه نمی خواهند نه بالعکس 🔗فیلم کامل https://www.aparat.com/v/vtVZK @Kolbe_Andishe_Farhang