eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
554 دنبال‌کننده
245 عکس
812 ویدیو
165 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠فساد سایه شوم درخت ناکارآمدی است 🎥قالیباف: چند ده میلیارد دلار را سالانه حیف می‌کنیم؛ این ناکارآمدی و ضعف مدیریت است فساد سایه شوم درخت ناکارآمدی است. برنامه های اول تا ششم کمتر از ۳۰ درصد و ضعیف عمل شده است. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠استراتژی شکست! اصرار و تکرار ناکارآمدی در سخنان قالیباف، دو پیامد ناخواسته برایش به همراه دارد: 1. اصرار و تکرار بر ناکارآمدی و عدم تحقق سند چشم انداز توسعه، اصرار و تکرار ناکارامدی حکومت جمهوری اسلامی هم هست. 2.تلاش او برای مستثنی کردن خود در حالی که خودش بخشی از ساختار موجود در 30 ساله اخیر بوده، اگرچه ممکن است در حلقه طرافدرانش شوری برانگیزد اما در سطح کلان و در میان آرای خاکستری چیزی جز اصرار و تکرار بر ناکارآمدی خودش نیست. تو گویی او ایستاده و یک نفس با اصرار و تکرار تاکید می کند ببیند من ناکارآمدم! قالیباف اگرچه در هر انتخاباتی با یک فیگور می آید اما هر بار با یک استراتژی مشابه شکست می خورد، خطای این استراتژی دقیقا این است که او در هر دوره از انتخابات از بیرون به درون سیستم حمله می کند، در حالی که خودش یکی از پازل های درون است. ناتوانی او را می توان از انتخاب مشاورانش حدس زد، در چهار دوره شرکت یک نفر نبود به این مرد هزار چهره بگوید، ویژگی مشترک خاتمی، احمدی نژاد و حتی روحانی در این بود که این افراد از مبادی بیرونی بدون اینکه سابقه ای که در افکار عمومی حک شده باشد وارد قدرت شدند، خب مرد حسابی تو می‌خواهی فردا کشور را بگردانی یک اندک هوش هم بد نیست! عوض اینکه شما بعد سه دوره شکست، در این دوره از دستاورد مجلسی که ریاستش را در دست داشتی و در هماهنگی با دولت رئیسی از پیروزی ها و موفقیت ها سخن بگویی...پا برهنه رفتی بیرون خودت ایستادی و داری به خودت حمله می کنی حداقل از شکست هاشمی رفسنجانی درس بگیر که تا وقتی که در درون بود هرچه انتقاد می کرد کسی باور نمی کرد ✍یاسر عرب @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠در جستجوی روح ملی 🎥سیدجواد میری، خرداد ۱۴۰۳ ایرانیان از اولین مردمانی بودند که اراده عمومی خود را شکل دادند و چیزی به نام دولت ساختند؛ دولت امری نیست که به این سادگی‌ها بتوان خود را از آن جدا ساخت و قوام دولت به شکل‌گیری نوعی امر ملی است. سیدجواد میری در این جا همین روح ملی و جمعی را پیش می‌کشد و توضیح می‌دهد که مسأله صرفاً مشخص کردن کاندیدای مطلوب ریاست جمهوری نیست؛ مسأله یافتن آن چیزی است که روح جمعی را احیا کند. یعنی شرایطی فراهم شود که خیر عمومی فراتر از منفعت شخصی قرار گیرد. گرچه بازگویی آرزوها چندان دشوار نیست که اندیشیدن به شکل واقعی تحقق رؤیا. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠بخاطر جمهوریت این روزها زیاد با این دو پرسش مواجهم: ۱. چرا در انتخابات بطور کلی ورود مصداقی نمی کنید؟ ۲. چرا برای کاندیدی که به او رای می دهید حمایت علنی و تبلیغ نمی کنید؟ دومی را به بعد انتخابات وا می گذارم چون اگر تبلیغات بر من واجب نباشد، تضعیف قطعا حرام است! از اولی هم می خواستم با سکوت بگذرم اما دیدم همه در طول سال از جمهوریت و مردمسالاری می گوییم اما در بزنگاهش، هریک به نوعی لوازمش را زیر پا می گذاریم و حتی به ضدش دچار می شویم؛ لذا اشاراتی لازم شد. بیّنه یا قیّم؟ با چند کارویژه مواجه ایم: معرفی اصلح، ستاد تبلیغی شدن، کمک متخصصانه کردن، قیّم شدن! در مکتب امام، "معرفی کردن اصلح" به مردم -که میزان، رای آنهاست- فقط از باب "شهادت عدول" و "بیّنه" است نه بیشتر.(۱) بیشتر از معرفی کردن، "موج های تبلیغاتی" است که چیزی بر تعریف و شناخت نمی افزاید و قطعا وظیفه همه نیست. مرز این ورود(چه معرفی چه تبلیغ) هم "قیّم" نشدن برای ملت است. هرگونه کار که به قیم شدن بیانجامد، دیگر نقض مردمسالاری دینی است و جایز نیست.(گونه های قیّم شدن را خواهم گفت) این از محکمات مردم سالاری دینی امام خمینی است. بر این اساس: در معرفی کردن، کاندید، نباید برای رای دهنده خود اجلی و آشکارتر از معرِف باشد؛ و الا تحصیل حاصل و افتادن در امواج تبلیغاتیِ له و علیه است که وظیفه همه از جمله علماء نیست. البته اگر حقیقتی پنهان یا اتهامی دروغ مطرح است که معرفی کننده شهادتی خلاف آن دارد، کتمان جایز نیست؛ حتی اگر به نفع غیر اصلح باشد! طلبه کوچکی مثل بنده نه از خفایای کاندیدهای میدان خبری دارم که سکوتم کتمان شهادت شود و نه برای جامعه هدف، اشتهاری اطمینان بخش تر از آنها -با رزومه چندین دوره کاندید بودن- دارم، تا اجلای از معرَف باشم! برای مرددین، ساختن زمینه مقایسه با برخی برنامه های تلویزیونی و...، کمک خوبی است تا به تصمیم شخصی برسند؛ چون اصل در مردمسالاری دینی همین است نه اتکاء به تشخیص دیگران.(۲) کمک دادن متخصصان به عامه در جمع بندی مناظرات و میزگردها و... البته کاری خوب و لازم است؛ اما باید اولا متخصصانه و بعد منصفانه و غیر جانبدارانه و غیر تبلیغاتی باشد؛ لذا الزاما به معرفی یک کاندید بعنوان اصلح نمی انجامد بلکه کمک هایی در بخش های مختلف(اقتصادی، فرهنگی و...) است تا درست از غلط معلوم شود و هربار ممکن است نتیجه به نفع یک کاندیدای متفاوت بیافتد. بنده ناچیز در همه زمینه ها تخصصی برای این جمع بندی های مقایسه ای ندارم؛ در قسمتهایی هم فضای تبلیغات زده مانع طرح جمع بندی های منصفانه و عالمانه است. کجا قیّم می شویم؟! وقتی نه قضاوتِ کارشناسی و منصفانه و نه معرفی اصلح(با شرایط پیش گفته) است؛ بلکه افتادن به گونه ای از کمپین تبلیغاتی است که به نام وظیفه خواص در معرفی اصلح، دنبال جنگ گلادیاتورها و الهکم التکاثر و رو کم کنی هاست. باید توجه کنیم قیّم مآبی پدرخوانده ها می تواند تبدیل به قیّم گونگی فرزندخوانده ها شود! جوانان عزیز انقلابی که آسیب دیده های اولی اند خود باید مراقب دومی باشند. اگر کارشناسی از هو شدن ترسید، وظیفه خود در کمک به قضاوت عمومی را ترک کرد، انتخاب آگاهانه -که شرط مردمسالاری دینی است- آسیب می بیند. اگر بزرگانی از مشاهیر در معرفی اصلح، ترس کامنت گذاران برداشته، وظیفه را خوب انجام ندادند، باز در واقع بینی، مردمسالاری دینی متضرر می شود ! مقصر ایندو قیّم مآبی فرزندخوانده ها هم می تواند باشد؛ نه حتماً محافظه کاری آنها. جوانان انقلابی همانطور که از پروپاگاندای تخریبی قیّم مآبانه برخی جناح ها دورند، از فشار روانی بر مشاهیر جبهه انقلاب هم دورند. همان طور که براساس انتفاع های خود و مجموعه شان تصمیم نمی گیرند، موقعیت کسی را هم بخاطر اظهار نظر یا سکوتش به مخاطره نمی اندازند! جوانان انقلاب بهترین عناصر برای زمینه سازی انتخاب آگاهانه و التزام به همه جهات جمهوریت اند. ✍محسن قنبریان 🔗۱و۲. برای نمونه ر.ک: امام خمینی۶۲/۱۰/۱۳ @Kolbe_Andishe_Farhang
💠چه کسی نئولیبرال‌تر است؟! آقای قاضی زاده هاشمی پس از اظهار نظر شگفت‌انگیز درباره واگذاری شرکت نفت که خلاف بیّن سیاست‌های ابلاغی رهبر انقلاب است، گفته است می‌خواهد رئیس اتاق بازرگانی را عضو هیئت دولت کند. ظاهرا موضوع رقابت کاندیداهای ریاست‌جمهوری این است که چه کسی نئولیبرال‌تر است! ✍سیدیاسر جبرائیلی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تحلیل انتخابات در رقابت ایتایی ها و اینستایی ها 🔻رقابت بین سه قطب اساسی است. 1.جریان گفتمانی انقلابی(به پیشرانی ایتایی ها) به نمایندگی جلیلی و زاکانی(احتمالا انصرافی) 2.جریان گفتمانی غربگرا(به پیشرانی اینستاگرامی ها) به نمایندگی پزشکیان 3.جریان عملگرا (و محافظه کار) به نمایندگی قالیباف از طرف اصولگرایان و پورمحمدی(احتمالا انصرافی) از آنجا که جریان محافظه کار عمل گرا هیچگاه پیشرانی اجتماعی نداشته مگر به مدد شرائط ملتهب جامعه و برخی نکات دیگر که اکنون موجود نیست.لذا انتظار نقش آفرینی فعّال از حامیان این جریان انتظاری بیهوده است و نتیجه انتخابات ایران تحت تأثیر این عامل نیست و رقابت عملا بین دو جریان اجتماعی پیشرو ایتایی ها و اینستاگرامی ها صورت میگیرد. چند نکته در ادامه: ۱.عدم تغییر جدّی در معادلات انتخابات به دلایلی که خارج از حوصله این یادداشت است دوگانه حضور مردم در ایتا یا اینستا هیچ تغییر بنیادینی در معادلات انتخابات ایجاد نمی کند. الا اینکه بخشی از مردم در ایتا از هجوم سیستماتیک غربگراها مصون مانده اند.لکن به هر حال به دلیل فراگیری اینستا در عموم مردم همچنان برنده انتخابات را جریان غربگرا مشخّص می کند.صرفا به دلیل آنکه جریان اصلی توزیع پیام همراه با تزویر در دستان جریان غربگرا است. ۲.امکان پیروزی پزشکیان در دور اوّل و نقش ایتایی ها اوّلا احتمال دور دوم بالا است و شواهد نشان می دهد کمپین آقای پزشکیان همچنان فاصله بسیاری تا پیروزی در دور اوّل دارد.فلذا اگر جریان پیشروی گفتمانی(ایتایی ها)به جای مشغول شدن به بخش هسته سخت انقلاب به جذب رأی از عموم مستعدّ برای رأی دادن به فضای گفتمانی(غالبا مذهبی های محصور نشده در فضای مجازی پلتفرم های غربی) خاصّه آنها که برای شرکت در انتخابات مردّد هستند بپردازد قطعا سبد رأی آنها افزایش می یابد و نصاب کلّی برای پیروزی در دور اوّل نیز بالا می رود. ۳.کلید پیروزی در انتخابات جریان ایتایی ها یا حتّی عام تر اصولگرایان به لحاظ قواعد رسانه ای با مشارکت گسترده مردم نهایتا باخته اند آنچه این باخت را می تواند تحت تأثیر قرار دهد عبارت است از معادلات لحظه گفت وگوی سیاسی نامزدها با همه ی اقشار مردم. این لحظه حتّی مناظرات جمعی نیست.اصولا مناظرات جمعی از صافی پلتفرم های مجازی می گذرد و همچنین مناظرات جمعی فرصتی برای تبیین وسیع و نقد متقابل نزد توده فراهم نخواهد کرد.. پس کلید پیروزی یا مشارکت حداقلی است که خلاف مصالح کلّی نظام است یا کشاندن انتخابات به دور دوم و دل بستن به لحظات گفت وگوی سیاسی و رودرروی نامزدها با توده مردم. ۴.چه کسی از اصولگرایان در دور دوم امکان پیروزی دارد؟ واقعیت این است که نه کمپین انتخاباتی قالیباف و نه جلیلی روح ندارد. به عبارت دیگر اساسا کمپینی وجود ندارد.امّا با لحاظ شهادت شهید رئیسی کمپین تبلیغاتی اصولگرایان می تواند یک روح داشته باشد و آن روح جذّاب سیاست ورزی متّقیانه و خادمانه شهید رئیسی است.و واقعیت این است که این نسبت بین دوگانه قالیباف و جلیلی قطعا به آقای جلیلی بیشتر می چسبد و آقای قالیباف نمی تواند از رئیسی نمایندگی کند چه بخواهد و چه نخواهد.توضیحش بماند. ۵.اشتباه راهبردی نهضت انصراف هر کس جریان انتخابات را بخواهد به سمتی ببرد که در دور اوّل کار تمام شود تنها خدمتش این است که بدون یک تخاطب عمومی روشنگرانه با توده مردم کشور را در اختیار کمپین تبلیغاتی پزشکیان و جریان سازی پلتفرم های فجازی غربی قرار داده است و نتیجه این از پیش معلوم است. مضافا اینکه اساسا انصراف در موعد فعلی واقعی نیست و در روز آخر نیز صرفا به این منجر خواهد شد که بخش هایی از رأی دهندگان به جلیلی یا قالیباف یا رأی ندهند یا به سوی نامزدهای جریان دیگر بروند. زیرا این دو، دو سبک و سلیقه کاملا متفاوت هستند و فضای رأی دهی به هرکدام متفاوت است. ۶.امکان عبور از حاکمیت پلتفرم های غربگرا در دور اوّل تنها راه حل ما در حال حاضر عبور از ارتباطات فجازی پایه به سمت حقیقی پایه است. که در حال حاضر سه مدل دارد دعوت خانوادگی،دعوت خیابانی،دعوت تلفنی. به دلایل متعدّد از جمله اصابت هدفمند،اوّلی را مصیب تر می دانم.اگر نهضت دعوت خانوادگی به نامزد اصلح اصولگرا(جلیلی یا قالیباف) و دعوت به تداوم راه رئیسی و عدم عقبگرد توسّط ایتایی ها فراگیر شود؛میتوان از این حصار عبور کرد. 🔗پ.ن: 1:علی القاعده اگر در مناظره ها شاهد خطای راهبردی اصولگرایان نباشیم یک افزایش آرام رأی پزشکیان به دلیل شناخت بیشتر ایشان را داریم از این تعجّب نکنید. 2:انتخابات در بهترین موقعیت ممکن راهبردی برای جریان گفتمانی انقلاب است و پزشکیان بهترین رقیب برای عبور تثبیت شده از مسأله سازش با غرب؛به شرط آنکه هوشمندانه عمل کنیم. ✍رضا طراوت @Kolbe_Andishe_Farhang
💠آیا واقعاً رئیس‌جمهور هیچ‌کاره است؟! برخی منتقدان و معترضان به وضع موجود و روش حکمرانی فعلی، در مقابل دعوت به مشارکت در انتخابات، غالبا می‌پرسند: فرق می‌‌کند چه کسی رئیس‌جمهور باشد؟ خلاصه پاسخم به این پرسش چند بند است. یک. به معترضان حق می‌دهم از نتیجه انتخابات پیشین ناراضی باشند. آن‌ها به اهدافی نرسیده‌اند که در نظر داشتند. اما این در چشم‌انداز تاریخی، ماجرای ۱۲۰ سال تلاش ما ایرانیان بعد از مشروطه است. ما هنوز به «حاکمیت قانون» که از مهم‌ترین شعارهای مشروطه بود نرسیده‌ایم. ماجرا محدود به این ۴۰ سال نیست. شرح مفصلی درباره این ۱۲۰ سال در بازخوانی ایران معاصر ارائه کرده‌ام. دو. رئیس‌جمهور، انتخاب‌کننده ۱۸ وزیر و ده‌ها معاون و رئیس دستگاه است، که هر کدام از آن‌ها ده‌ها نفر را انتخاب می‌کنند و بر سرنوشت ما اثر می‌گذارند. رئیس سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی کشور یکی از مهم‌ترین رئیس سازمان‌هاست. سه. رئیس‌جمهور رئیس شورای عالی انقلاب فرهنگی است که بر سرنوشت آموزش و پرورش، دانشگاه، رسانه‌ها، فیلم، تئاتر، موسیقی، هنر و کل بخش فرهنگ و اهالی فرهنگ تأثیر تعیین‌کننده دارد. چهار. رئیس‌جمهور رئیس شورای عالی امنیت ملی است که دبیر این شورا را انتخاب می‌کند، و بر حیاتی‌ترین تصمیمات امنیتی، سیاست خارجی و سیاست داخلی، نوع برخورد با رسانه‌ها و ... تأثیر تعیین‌کننده دارد. پنج. رئیس‌جمهور رئیس شورای عالی محیط‌زیست است که برخی از مهم‌ترین تصمیمات درباره محیط‌زیست و ظرفیت زیست‌پذیری سرزمین در آن گرفته می‌شود. شش. رئیس‌جمهور رئیس شورای عالی آب است که تصمیمات مهم آبی در آن اتخاذ می‌شود و ظرفیت زیادی برای هماهنگی‌های مربوط به مسائل آبی دارد. هفت. شورای عالی سلامت و امنیت غذایی که سیاست‌گذاری و راهبردهای کلان حوزه بهداشت، سلامت و امنیت غذایی را تعیین می‌کند. هشت. شورای عالی فضای مجازی نیز به ریاست رئیس‌جمهور برگزار می‌شود. سیاست‌گذاری کلان فضای مجازی نیز در این شورا انجام می‌شود. نه. شورای عالی آموزش و پرورش. یکی از مهم‌ترین نهادهای سیاست‌گذاری در امر حیاتی آموزش و پرورش در کشور است. ده. برخی دیگر از شوراهای عالی که رئیس‌جمهور ریاست آن‌ها را بر عهده دارد عبارتند از: شورای عالی اداری، شورای عالی اشتغال، شورای عالی جوانان، شورای عالی مناطق آزاد تجاری-صنعتی و ویژه اقتصادی، شورای عالی صنایع دریایی کشور. یازده. رئیس‌جمهور در تعیین سفرای ایران در کشورهای دیگر نقش تعیین‌کننده دارد. دوازده. رئیس‌جمهور در جلسه سران سه قوه شرکت می‌کند و بیشترین ظرفیت برای ارائه مهم‌ترین گزارش‌ها از وضعیت کشور در این جلسه را دارد. سیزده. رئیس‌جمهور در جلساتی با رهبری شرکت می‌کند و ظرفیت دارد که گزارش‌هایی درباره وضعیت کشور ارائه کند و مهم‌ترین مسائل مردم را با ایشان طرح کند. چهارده. رئیس‌جمهور در انتخاب همه استانداران نقش تعیین‌کننده دارد. اگرچه معتقدم انتخاب رؤسای دانشگاه‌ها باید بر اساس نظرات اعضای هیئت علمی صورت گیرد، اما در حال حاضر، انتخاب تمامی رؤسای دانشگاه‌های دولتی تحت تأثیر نظر رئیس‌جمهور (و در قالب تأثیرگذاری رئیس‌‌جمهور در شورای عالی انقلاب فرهنگی) است. این‌ها فقط بخشی از اختیارات رسمی رئیس‌جمهور است. آیا فکر می‌کنید آدمی با این همه اختیارات، بی‌اثر است و تفاوتی نمی‌کند چنین اختیاراتی به چه کسی و با چه جهت‌گیری‌ای واگذار شود؟ آیا واقع‌بینی است که تصور کنیم مقامی با این اختیارات، هیچ‌کاره است؟ اگر رئیس‌جمهور هیچ‌کاره است، چرا اصول‌گرایان که دیگر ابزارهای قدرت را دارند، این همه برای به دست گرفتن این سمت تلاش می‌کنند؟ برای تصاحب سمت یک هیچ‌کاره؟! ✍محمد فاضلی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تنزل سیاست ورزی به کارشناسی! این مناظرات چه کمکی به انتخاب بهتر می کند؟! سؤالات تخصصیِ اقتصادی، چه با پاسخ های کارشناسی دقیق و چه پاسخ های عوام فریب، چه عاید مردم می کند؟! تا پاسخ ها نامربوط نشود، جذابیت نگاه کردن هم برای عموم ندارد! (ویرال های فردا را ببینید!) نمیدانم برای اینگونه سؤالات دانشگاهیِ اقتصاد چرا مثلا ۳پزشک باید تایید صلاحیت شوند اما اقتصادان هایی مثل دکتر حسن سبحانی (با رزومه ای مثل برخی حاضرین) هر دوره رد شوند؟! رئیس جمهور از حیث سیاسی و بعد سیاستگذاری با اقتصاد و فرهنگ مواجه است نه صرفاً از حیث علمی و دانشگاهی. لذا و هرچه مانع تحقق نظریات درست در ساختارهای موجود است باید تخصص او باشد نه ارائه نظر علمی مثلا درباره نسبت نقدینگی و تورم یا...! از این تخصص با نگاه دقیق به میدان و آرمان باید ای برای دولتش خلق کند و از لوازم سیاسی و اقتصادی و فرهنگی آن دفاع کند. اینها کجای آن سؤالات است؟! سؤالات شده و آن هم نوعا برآمده از یک مکتب خاص اقتصادی، توانایی نامزدی در ریاست دولت با آن وظیفه را معلوم نمی کند! متاسفانه به خاطر برخی تجربیات بد، به اسم اخلاق از مواجهه دادن های اصولی نامزدها به هم هراس داریم؛ لذا کار را مهندسی شده می خواهیم که بین کارشناس اقتصادی و برنامه ساز تلویزیونی در می آید! اگر هر نامزد ایده مرکزی سیاسی خود را وسط می گذاشت و دیگران از لوازم اقتصادی و سیاسی و فرهنگی اش چالش می کردند، بهتر توان ها و تمایزها معلوم می شد. تنزل از ایده های مرکزی سیاسی، به بسته های سیاستی، مکتبی تر ها را هم بین حرفهای تکنیکال و شعار دفن می کند! فرصت نامربوط گویی را هم به بی برنامه ها می دهد تا با تعرض به امر سیاسی توجه جلب کنند بدون اینکه ایده جامعی داشته و از لوازمش دفاع کنند! ✍محسن قنبریان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠مسائل جمهور را با زبان جمهور روان شناسی مناظره نشون میده که تخصص و نظر کارشناسی اگر در زبان محاوره نیاد، نمیتونه در حکمرانی مردم پایه موفق عمل کنه. این مساله به ظاهر کوچیک، تبعات بزرگی در حکمرانی داره؛ نظرات فنی و کارشناسی در جای خودش لازم و امتیاز است اما رئیس جمهور باید بتواند مسائل جمهور را با زبان جمهور به گفتمان عمومی تبدیل کند تا جامعه برای مسائلش حرکت کند؛ در واقع خلق اراده عمومی و اقناع افکار عمومی، دو روی یک سکه هستند. 🔗پ.ن؛ دوستان این یک شاخص مهم حکمرانی مردم پایه است که در برخی نامزدها علیرغم تخصص، ظهور و بروز ندارد. ✍️ مهدی رشید @Kolbe_Andishe_Farhang
💠دوباره تنگۀ احد! علی نیکزاد رئیس ستاد محمدباقر قالیباف: "نکند ما این ده روز کم بگذاریم و فکر کنیم اردوگاه انقلاب برنده شده است. من به تجربه می‌گویم کار را جدی بگیرید فکر نکنید پیروز شده‌اید و تنگه احد را رها کنید. ده روز مجاهدت و چالش باعث می‌شود حسرت چهار سال را نخورید." سخنان آقای نیکزاد نشان می‌دهد که اینها همچنان در توّهم خودحق‌پنداری مطلق به سر می‌برند و رقیب اصلاح‌طلب خود را در ردیف مشرکان قرار می‌دهند وگرنه یک رقابت انتخاباتی را به "تنگۀ احد" تشبیه نمی‌کردند. با این حساب، نگرانی من به جا بود که اگر آقای پزشکیان برندۀ انتخابات شود، اجازه نخواهند داد آب خوش از گلوی او و جامعه پایین برود! فقط مانده‌ام که وقتی اینها به فکر جنگ با رقیب خود هستند به چه دلیلی اجازۀ حضور او را در انتخابات می‌دهند؟ ✍احمد زیدآبادی @Kolbe_Andishe_Farhang
13.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠تحلیل اولین مناظره انتخابات چهاردهمین دوره ریاست جمهوری 🎥پرویز امینی در گفت‌وگو با فرهیختگان: آقای پزشکیان بین کاراکتر واقعی خودش و مشورت‌هایی که به او داده شده بود در رفت‌وآمد بود و برای همین دچار پارادوکس شده بود. مشورت‌هایی که به آقای زاکانی داده شده بود مفید نبود و باعث شده بود کاراکتر خودش را هم از دست بدهد. بدترین کاراکتر در مناظره آقای جلیلی بود و بنظرم مناظره به پایگاه رای او هم آسیب زد. هر ۶ نامزد فاقد کاراکتر سیاسی هستند و برای شکل دادن به کمپین‌های تبلیغاتی خود باید تجدید نظر کنند. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠هیئت‌های سیاسی و معضل پزشکیان منصور ارضی، مداح مشهور و بانفوذ پایتخت، را همه به مواضع سیاسی تند وتیزش می‌شناسند؛ مواضعی که درلابه‌لای مداحی و دعاخوانی بیان می‌کند. از جمله مجلس مشهور و پرمخاطب دعای عرفه در حسینیه‌ی صنف لباس‌فروش تهران که در دو سه دهه‌ی اخیر اظهارنظرهای تهاجمی و انتقادی با تعابیر اهانت‌آمیز ارضی در میانه‌ی دعا یکی از اجزای ثابت آن بوده است. در فهرست کسانی که مورد تعریض ارضی در مداحی‌هایش بوده‌اند، نام‌ شخصیت‌های بسیاری از جریان‌های سیاسی مختلف (عمدتاً اصلاح‌طلبان) وجود دارد؛ ازجمله: هاشمی رفسنجانی، میرحسین موسوی، سیدمحمد خاتمی، حسن روحانی، عطاءالله مهاجرانی، هاشم آقاجری، فائزه هاشمی، سیدمحمدعلی ابطحی، رحیم مشایی، عماد افروغ، محمدباقر قالیباف، ‌عبدالله نوری و محمود احمدی‌نژاد. حتی مرجع تقلیدی مثل آقای مکارم شیرازی و یا فضانوردی مثل انوشه انصاری نیز از گزند تعریضات ارضی در امان نمانده‌اند. یک نمونه‌ی مشهور، سخنان ارضی علیه قالیباف در 29 آذر 1386 در همین مجلس دعای عرفه بود که وی را به عمر سعد تشبیه کرده و با اشاره به گفتگوی امام حسین و عمر سعد در شب عاشورا گفته بود حالا که وی به گندم ری ریاست‌جمهوری نرسیده، به جوی شهرداری راضی است. این مواضع البته مربوط به هجده‌سال پیش است و امروز ارضی و بسیاری از مداحان و وعاظ سیاسی روابط حسنه‌ای با همانی که روزی «عمرسعد زمان»اش خوانده بود،‌ دارند و در انتخابات از وی حمایت می‌کنند. در روزهای اخیر هم سخنان غلو‌آمیز ارضی درباره‌ی سیدابراهیم رییسی و تشبیه وی به امام‌حسین و دیگر اهل بیت و نیز انتشار کلیپی که در آن وی قاسم سلیمانی را مشاور حضرت زهرا دانسته، انتقاداتی را محافل مذهبی سنتی برانگیخت. تازه‌ترین موضع‌گیری سیاسی ارضی، حمله به مسعود پزشکیان و «دیوانه»‌خواندنِ این نامزد ریاست‌جمهوری در واکنش به مخالفت پزشکیان با «طرح نور» (گشت ارشاد)‌ است، در مراسم دعای عرفه‌ی دیروز. معمولاً تعریضات ارضی از جانب مخاطبانش بدون پاسخ می‌ماند (از طنز ماجرا از معدود مواردی که سخنان وی بی‌پاسخ نماند، شکایت معاونت حقوقی ریاست‌جمهوری در دوره‌ی دوم احمدی‌نژاد بود؛ کسی که تا چند سال قبلش ارضی از حامیان و مبلغان سینه‌چاک و اعضای تیم همراه وی در سفرهای استانی بود.) به فاصله‌ی چند ساعت پس از سخنان دیروز، پزشکیان با انتشار توییتی به حمله‌ی ارضی پاسخ داد و تفاوت خود را با دیگر قربانیان حملات ارضی به رخ کشید. در این توییت، پزشکیان با خطاب برادرانه به مداح مشهور، ضمن تأکید مجدد بر مخالفتش با طرح برخورد با بی‌حجابی نوشت: «من بیان چنین حرفی را از منبر هیئت به دور می‌دانم؛ تا بوده هیئت امام‌حسین جایگاه دفاع از مظلوم بوده نه حمایت از اشتباهات! من اگر دیوانه هم باشم، دیوانه‌ی مردمم، نه دیوانه‌ی قدرت». معضلی که ارضی و باند مداحان و منبریان سیاسی همراه وی در مواجهه با پزشکیان دارند، اینست که برخلاف کلیشه‌ی قبلی «دشمن اصلاح‌طلب» نمی‌توانند به آسانی شمایل شمر و یزید از وی بسازند و به او اتهاماتی از قبیل «‌دین‌ستیزی»، «فساد مالی»، «اشرافی‌گری» و «ضدیت با نظام» بزنند. مضافاً که نشانه‌هایی از گرایش بخش‌هایی از بدنه‌ی مذهبی (از جوانان عدالتخواه تا سنت‌گرایانی که میانه‌ای با جریان مذهبی حاکم ندارند) در انتخابات پیش رو به پزشکیان دیده می‌شود. همین امر، درصورتی که پزشکیان پیروز انتخابات باشد، مناسبات هیئت‌ها، مداحان و وعاظ سیاسی ـ که عادت دارند همه‌چیز را در دوقطبی امام‌حسین/یزید و حق/باطل تحلیل کنند ـ با رییس‌جمهور و دولت آینده را پیچیده‌تر خواهد ساخت. ✍محسن‌حسام مظاهری @Kolbe_Andishe_Farhang
💠اولین مناظره: لیگ برتر یا بازی در زمین خاکی فراتر از این‌که چه کسی در انتخابات پیش رو رئیس‌جمهور می‌شود، می‌توان به درس‌های در مسیر انتخابات نیز نگریست و برای ایرانی که قرار است در تاریخ بماند و بهتر شود، نکته‌هایی آموخت. دیشب‌، بعد از اولین مناظره که موضوعش اقتصاد بود، حتماً اعضای ستادهای نامزدها غمگین‌ترین افراد بوده‌اند. آن‌ها احساس می‌کنند انواع داده و اطلاعات به نامزدشان منتقل کرده‌اند اما اثری از آن‌ها در مناظره نیافته‌اند. احساس می‌کنند باخته‌اند. بخش‌های مهمی از جامعه هم احساس می‌کند نامزدها حرفی برای گفتن نداشتند. چرا چنین است؟ نظم سیاسی ایران به صورت ساختاری – نه در گفتار – با مقوله‌ای به نام سازمان سیاسی حزبی مشکل دارد. علل و دلایل آن در این نوشتار نمی‌گنجد. اما هیچ کدام از نامزدها آدم حزبی نیستند. ممکن است احزابی نیم‌بند از آن‌ها حمایت کنند، اما این‌ها آدم حزبی نیستند و خودشان را هم حزبی نمی‌دانند. این نامزدها هیچ وقت در جلسات درون‌حزبی جدی شرکت نکرده‌اند، در حزب‌شان برای نوشتن برنامه وقت نگذرانده‌اند؛ به عنوان آدم حزب وارد رقابت سیاسی نشده‌اند؛ در رقابت‌های درون‌حزبی برای تبدیل شدن به نامزد برتر حزب رقابت نکرده‌اند؛ در گردهمایی و همایش (میتینگ) حزبی شرکت نکرده‌اند؛ به عنوان نامزد حزب جلوی رسانه‌ها ننشسته‌اند؛ و به صورت سازمان‌یافته در جلسات گفت‌وگو با اقشار مختلف حضور نداشته‌اند تا چوب بخورند. انتخابات مسابقه‌ای در حد لیگ برتر فوتبال است، اما بازیکنانش از لیگ دسته سه یا حتی برخی از زمین‌های خاکی آمده‌اند. پذیرش این واقعیت به معنای کنار کشیدن از سیاست، عدم مشارکت یا انکار تفاوت‌ها نیست؛ اما به معنای آن است که ما راه زیادی تا رسیدن به سامان سیاسی مدرن داریم. رسیدن به سامان و نظمی سیاسی که سیاست‌مدار حرفه‌ای بپروراند؛ سیاست‌مدار تمام‌وقت؛ سیاست‌مداری که رسانه، سخن گفتن، عدد و رقم، ساختن چشم‌انداز، ساختار ذهنی منسجم، و توانایی ارتباط برقرار کردن با مخاطب را داشته باشد. جامعه ایران راه سختی در پیش دارد تا به یک نظم سیاسی مدرن برسد، و بدون داشتن احزاب سازمان‌یافته، نمی‌شود چنین راهی را پیمود. یکی از ضرورت‌های مشارکت فعالانه در سیاست ایران امروز، تلاش برای ساختن چنین احزابی متناسب با نظم سیاسی مدرن است. از طریق مشارکت در سیاست می‌توان این سیاست را تغییر داد. ✍محمد فاضلی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠آسیب‌‌های عملکرد صدا و سیما در مناظره اول نخستین بخش از سلسله مناظره‌های چهاردهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی ایران شب گذشته با حضور ۶ نامزد این انتخابات در استودیو ۱۱ ساختمان تولید سازمان صدا و سیما برگزار شد. فارغ از کیفیت کسالت‌بار و فروتر از حد انتظار مناظره که نتوانست انتظار افکار عمومی را برآورده کند، ذکر چند نکته در باب عملکرد صدا و سیما ضروری به نظر می‌رسد. الف) میزانسن نامناسب: نخستین عارضه‌ای که در مناظره نخست به چشم می‌آمد، میزانسن نامناسب استودیوی ۱۱ بود. چیدمان صندلی‌ها بدون استقرار میز در مقابل نامزدها باعث می‌شد که آنها حریم امنی نداشته و معذب باشند؛ به نحوی که هر بار برای مرور یادداشت‌‌هایشان ناچار به چرخاندن سر به سمت چپ و راست بودند. از سوی دیگر، چنین وضعیتی موجب شده بود که تصویربرداران حتی برای ثبت‌ قاب‌های مدیوم‌شات نیز با چالش‌‌هایی مواجه باشند! ب) کثرت پرسش‌های کارشناسان: دومین ضعف مناظره شب گذشته به پرسش‌های متکثر کارشناسان اقتصادی بازمی‌گشت؛ به نحوی که مشخص نبود نامزدها باید به کدام یک از این پرسش‌ها پاسخ دهند یا پاسخ به کدام یک را در اولویت بگذارند و اساسا آیا در زمان اندک پیش‌بینی شده، امکان پاسخ‌گویی دقیق و متمرکز به تمامی پرسش‌ها وجود دارد یا خیر. این وضعیت نه تنها موجب سرگردانی نامزدها می‌شد بلکه مخاطبان صدا و سیما را هم سردرگم کرده بود. کما اینکه ماحصل چنین حجم انبوهی از پرسش‌ها این بود که نامزدها غالبا به آنها پاسخ نمی‌دادند و اساسا مباحث دیگری را در زمان ۴ دقیقه‌ای خود مطرح می‌ساختند. ج) اجرای خنثی و ملال‌آور مجری: سومین نکته در مناظره شب گذشته به اجرای خنثی و ملال‌آور مجری مناظره بازمی‌گشت. درست است که مجری چنین مناظراتی باید در منش و روش خود اصل بی‌طرفی را رعایت کند اما رعایت این اصل به معنای اجرای خنثی و بی‌‌حرارت نیست. مجری در حداقلی‌ترین حالت ممکن می‌توانست به نامزدها تذکر دهد تا دست‌کم آنها پاسخ‌هایی متناسب با پرسش‌های مطرح‌شده از سوی کارشناسان اقتصادی ارائه کنند اما نه تنها این اتفاق ساده رخ نداد، بلکه مهدی خسروی با یادآوری مکرر و ملال‌آور مدت زمان باقی‌مانده برای هر نامزد (آن هم درست در میانه اظهارات افراد) هم تمرکز آنها را مختل می‌کرد و هم رفته‌رفته حوصله مخاطبان را سر می‌برد. د) فقدان طراحی میان‌برنامه‌های جذاب: یکی از الزامات تولید و پخش مناظره‌های تلویزیونی، آن هم در سطح انتخابات ریاست‌جمهوری که به نوعی مهم‌ترین آوردگاه سیاسی کشور به شمار می‌آید، طراحی و ساخت میان‌برنامه‌های جذاب و انگیزاننده است‌. ضعفی که در مناظره شب گذشته به وضوح خود را نشان داد و اساسا حضور بی‌ثمر سه مجری در استودیویی خارج از محل برگزاری مناظره، نتوانست خلاء ساخت میان‌برنامه‌های جذاب و گیرایی که به قول معروف بتواند آدرنالین مخاطبان صدا و سیما را بالا ببرد، پر کند. حال، باید دید که آیا صدا و سیما در مناظرات آتی برای رفع کاستی‌های مذکور کوششی خواهد کرد یا اینکه در همچنان روی پاشنه ضعف‌های موجود خواهد چرخید. ✍️ محمد خاجی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠ناترازی یا نابرابری؟ در جستجوی درک اجتماعی از تورم مهم‌تر از تلاش برای حل تورم، این است که فهمی جامع و اجتماعی و فرهنگی از تورم به دست بیاوریم. تورم وضعیتی اقتصادی است که مابه‌ازا اجتماعی آن عبارت است از نابرابری و تضعیف و نابودی اثر کلیه سیاست‌های رفاهی. فهم اجتماعی تورم یعنی بفهمیم جامعه‌ای که از دردِ مزمن تورم رنج می‌برد، عمیقاً نابرابر شده است. در چنین جامعه‌ای اکثریت مزدبگیر، به بازندگانی فرودست تبدیل می‌شوند. در مقابل اقلیتی قرار دارند که ملاکان و صاحبان مستغلات و انباشته‌های طلا و ارز هستند. اینان از راهی غیر از کار، درآمد کسب می‌کنند. تورم باعث می‌شود این دسته اخیر سود کرده و برنده و فرادست شوند. به این ترتیب می‌توان به آثار فرهنگی تورم نیز اشاره کرد. با تورم پیاپی و تضعیف عدالت به مثابه تنها ارزش مطلق در نظام ارزشی ما، کلیت نظام ارزش در جامعه تضعیف می‌شود. تورم همه ما را به شکل فراگیر و موثر دعوت می‌کند مسیرهایی غیر از «کار» را برای کسب درآمد برگزینیم. فرهنگ و ایده کار را در جامعه تضعیف می‌کند و در نتیجه به نیروهای غیر کارگر و روابط غیر کار، امکان می‌دهد بخش‌های غیرمولد در جامعه را رشد بدهند. در چنین شرایطی مقابله با تورم، بیش و پیش از پاسخ‌هایی کارشناسی- سیاستی و مبتنی بر ضوابط حسابداری، نیازمند ایده و ابعاد سیاسی اجتماعی است. بیش و پیش از تلاش برای مهار تورم، نیازمند تلاش برای رفع آثار اجتماعی تورم هستیم. دولت و رئیس دولت همان سازمان برنامه و ریاست آن نیست که همه پدیده کلان تورم را به برنامه‌ریزی و ناترازی تقلیل دهد. دولت پیش و به تأکید بیش از هر چیز یک موجود اجتماعی است و نه یک نهاد حسابداری عمومی. بنابراین باید رفع تورم را پیش و بیش از ناترازی، از نابرابری آغاز کرد و به تحکیم سیاست‌ها و نظام رفاهی پرداخت. 🔗پ.ن: این متن را قبل از مناظره دیشب نوشتم و کنار دستم گذاشتم که ببینم آیا در طول مناظره نماینده‌ای برای آن می‌یابم یا نه. طبیعی است انتظار حداکثری نداشته و ندارم، همین که کسی بداند و بگوید که مسئله بیش و پیش از ناترازی، نابرابری است کافی است. من که در برنامه دیشب چیز خاصی نیافتم که به درک و دردِ نابرابری ارجاع بدهد. گرچه فرم و محتوای ملال‌آور برنامه موسوم به مناظره هم موجب شد آن را به دقت نبینم جذابیت جام ملت‌های اروپا هم بی‌تاثیر نبود! به هر حال شاید کسی چیزی گفته باشد که من ندیده باشم. نمی‌دانم شاید هم انتظار زیادی باشد دیدن مسائل از منظر نابرابری و عقب‌ماندگی در عدالت؛ اما نمی‌توان از دولتی که در موقعیت نادیده‌گرفتن عقب‌ماندگی در عدالت متولد می‌شود، انتظار داشت برای عقب‌ماندگی در عدالت اجتماعی چاره‌ای بیاندیشد. این که چهار پنج ساعت درباره اقتصاد و غیر آن، مُشتی حرف کلی و غیر کلی مطرح بشود و در عمل هیچ ارجاع روشنی به وضعیتِ عقب‌ماندگی در عدالت ندهد؛ و پس از آن هم در فضای مجازی و غیر آن، هیچ نقدی از منظر این فقدان مطرح نشود، خیلی عجیب بود. این نشان می‌دهد مسئله ما این نیست که در عدالت عقب هستیم؛ مسئله ما این است که بر ما خلاف متن جامعه، حتی عدالت را هم نمی‌خواهیم درباره آن، آن‌چنان که شایسته است حرف نمی‌زنیم. ✍مجتبی نامخواه @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آنچه مقاومت را ایجاد کرد! 🎥فیلم بخشی از صحبت‌های محمدجواد ظریف در میزگرد انتخاباتی مسعود پزشکیان در شبکه‌ی سه صدا و سیما است. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠توهم مقاومت امروز مسعود پزشکیان به شکل رسمی با مشاور خود در حوزه سیاست خارجی در تلویزیون حاضر شد: محمد جواد ظریف، مهم‌ترین عضو کابینه حسن روحانی. اهمیت صحبت‌های اخیر محمدجواد ظریف در این نیست که یک بار دیگر ما را به قمار از پیش باخته‌ی برجام دعوت می‌‌کند. این سخن که حرف جدیدی نیست. خطر بزرگ حرف‌های ظریف آن جایی مشخص می‌گردد که او به نحوی هنرمندانه و فنی تمام نسخه‌های تعامل و سازش و تسلیم را در صحنه‌ی مقاومت ترسیم می‌‌کند. او مثل روحانی به صراحت نمی‌گوید «کربلا درس مذاکره است» و اجازه نمی‌دهد آشکارگی تناقض‌ش او را گیر بیندازد؛ جواد ظریف به زیبایی و با ادبیات تئوری‌های سازه‌انگاری مبارزه را در قامت قدرت هنجاری و معنایی طرح ‌می‌کند تا دست از تأکید بر قدرت نظامی برداریم و همچنان خیال کنیم در حال مبارزه هستیم. طرح ایده قدرت هنجاری و معنایی در شرایط جنگی امروز دنیا، ناشی از همان جهانی است که ظریف قبل‌تر آن را به پیش کشیده بود: جهان پساقطبی. جهان پساقطبی جهانی است خالی از ابرقدرت که اجازه‌ی نقش‌آفرینی کوچک‌ترین بازیگران را دوشادوش مقامات سیاسی بلند دنیا می‌دهد. در این جهان ذهنی ظریف، اروپا هر چقدر هم که در بند سلطه‌ی نظامی آمریکا باشد و قرار باشد با جنگ اوکراین، بزرگ‌ترین هزینه‌ها را در قبال روسیه بپردازد تا این سلطه تضعیف نشود، باز به عنوان بازیگری قدرتمند شناخته می‌شود؛ چرا که اروپا در توافق‌نامه‌های بین‌المللی می‌تواند آمریکا را شکست دهد؛ اما گویا واقعیت در این جهان ظریف رقم نمی‌خورد. واقعیت در وسط جنگ نظامی روسیه و اوکراین رقم می‌خورد. واقعیت در میانه‌ی مقاومت جانانه‌ی فلسطین و یمن و لبنان رقم می‌خورد. واقعیت لابلای پهپادها و موشک‌های عملیات بزرگ وعده صادق رخ می‌دهد. ظریف در واقع با طرح مبارزه از طریق قدرت هنجاری و معنایی در جهان پساقطبی، عملاً ایرانِ قوی را از نزاع واقعی بیرون می‌کشد و ده‌ها سال مقاومت و مبارزه را به مذبح توهم می‌آورد. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ... بعید می دانم دیگر انتخابات به مدار خود برگردد! آقای ظریف فقط برجام را تحریف نکرد، انتخابات را هم از مدار خود منحرف کرد! اینکه در ده دقیقه صحبت چند تحریف برجام بود؟ را رسانه ها گفته و نامزدها هم حتماً پی خواهند گرفت. اما انتخابات هم یک مداری داشت که به بحثهای بی حاصلِ خوب یا بد؟ سقوط کرد! اصلا از این پس حرف بی حرف ها همین خواهد شد! ۵نامزد تا اینجا نتوانسته بودند انتخابات را در مداری مورد توقع قرار دهند و هنوز در مدار حزب اللهی ها می چرخید. تنها نامزد اصلاح طلب از رو بیانیه می خواند و نوعا در سئوالات پاسخ دهنده زبر دستی نبود؛ البته سئوالات هم دغدغه های جدی مردم، یا نحوه طرحش جلب کننده توجه آنها نبود! متاسفانه ۵نامزد نتوانسته بودند مقاومت و پیشرفت تا را روایت غالب و گفتمانی جذاب بر سر مسائل مردم کنند! تا آمد! شخصیت هیستریکِ برجام توانست در ده دقیقه مساله تاریخ گذشته را دوباره مساله کند! انتخاباتِ قبل با نوار صوتی، خودش را و اینبار انتخابات را پای برجام سقط کرد! از این پس در تبلیغات، دعوای بی حاصل یک دهه گذشته تَکرار می شود! از تورم تا مزد کارگر، از نسل نو تا قهر کرده ها، انسجام ملی و امر عمومی، همه و همه اینبار نه به واقعیت برجام که به روایت برجام گره خواهد خورد! نامسألگی برجام تمامی ندارد! ✍محسن قنبریان @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تنشِ تولید و تعادل انتخابات ریاست‌جمهوری و فقدان طرح دفاع از اراده ملی بخش۱ جمهوری اسلامی ایران در شرایطی رئیس‌جمهور خود را از دست داده که در یکی از سیاسی‌ترین و سرنوشت‌سازترین لحظات تاریخی خود به سر می‌برد. منطقۀ ما از آغاز طوفان‌الاقصی، درگیر کشاکشی سرنوشت‌ساز برای آیندۀ خود بوده است و شهید سیدابراهیم رئیسی، رئیس‌جمهورِ تنها کشوری بود که «مقاومت» سیاست رسمی آن است. آن کشاکش برخلاف تصور، وضع یک‌سره‌ای ندارد و نقطۀ بحرانی خود را پشت سرنگذاشته است. ‌به تعبیر رهبر انقلاب، «شرایط کنونیِ منطقه به‌گونه‌ای است که هم برای دشمن صهیونیستی، شرایط مرگ و زندگی است و هم برای جبهۀ حق». شدت ضرباهنگ حوادث در این روزها، منطقه را آبستن آینده‌ای مبهم کرده است که چه‌بسا شباهتی با وضع کنونی آن نداشته باشد؛ آینده‌ای که در کوران حوادث و تحولات هرروزه، سمت‌وسوی قابل پیش‌بینی و مشخصی ندارد و در میانۀ کشاکش بازیگرانِ صحنه و تصمیم‌ و اراده‌شان رقم خواهد خورد. هر تصمیمی در این لحظاتِ پرتنش، معنایی متفاوت از همیشه پیدا می‌کند و می‌تواند به‌سادگی، اثری تعیین‌کننده بر سرنوشت منطقه داشته باشد. بعد از گذشت بیش از هشت‌ماه از جنگ غزه، به‌رغم تمنای بازیگران دو طرف برای پایان جنگ، و البته برای هر یک به گونه‌ای، هم‌چنان آتش جنگ رو به فزونی است. صحنۀ جنگ در هرلحظه هم منتظر آتش‌بس دائم یا صلح است و هم مستعد تشدید و تحریق بیشتر؛ و همین کیفیت است که همۀ بازیگران را به فشار برای پایان‌بندی آن وا می‌دارد. حمله زمینی اسرائیل به رفح و تشدید عملیات متقابل نیروهای مقاومت و اسیرگیری جدید از رژیم صهیونیستی، استعفای برخی اعضای کابینۀ جنگی نتانیاهو، حملۀ وحشیانۀ رژیم صهیونیستی به النصیرات و آزادسازی چهار اسیر اسرائیلی، حملات بی‌سابقۀ حزب‌الله لبنان به خاک رژیم صهیونیستی در پاسخ به تجاوزات آن و اعلام آمادگی این رژیم برای حمله به لبنان، محکومیت‌های پی‌درپی سازمان ملل علیه اسرائیل و قطعنامۀ شورای امنیت علیه این رژیم، همگی در همین یک ماه اخیر رخ داده و پیش‌بینی آیندۀ جنگ را ناممکن کرده است. همۀ این‌ها بیش‌ازپیش بر پیچیدگی این جنگ می‌افزاید و خبر از درگیری عمیق بر سر نحوۀ پایان جنگ می‌دهد. نیروهای مقاومت به هر آتش‌بسی تن نمی‌دهند و در مقابل، هربار که فشارها بر اسرائیل برای آتش‌بس دائم به حد نهایی خود می‌رسد، اقدامی تازه از جانب این رژیم، همه چیز را به نقطۀ اول برمی‌گرداند. در این میان، به‌نظر می‌رسد دولت آمریکا، کشورهای عربی و برخی جریان‌های سیاسیِ درون رژیم صهیونیستی، طرحی از پایان جنگ را دنبال می‌کنند که آیندۀ آن، تثبیت دودولتی و پایان مسئلۀ فلسطین و اسرائیل است که با عادی‌سازی روابط اسرائیل با همۀ کشورهای منطقه، به تعادل نهایی خود می‌رسد. این نیروها به‌دنبال برقراری تعادلی در منطقه هستند که در آن، با به‌رسمیت‌شناختن اسرائیل، همۀ کشورهای منطقه می‌توانند جایی در نظم اقتصادی و سیاسی جهان، به رهبری آمریکا داشته باشند. در مقابل، ایران حل این ماجرا و عمدۀ بحران‌های منطقه را در فروپاشی کامل رژیم صهیونیستی و استقلال کشورهای منطقه دنبال می‌کند. به نظر می‌رسد دولت فعلی رژیم صهیونیستی نیز جز با نابودی کامل مقاومت در فلسطین، حاضر به پایان جنگ نمی‌شود. ابتدا به نظر می‌رسد مسئلۀ فلسطین، موضوعی مربوط به بخشی از سیاست خارجی ایران است که آن هم کمتر در حوزۀ نفوذ رؤسای جمهور قرار دارد. از طرف دیگر چه‌بسا همۀ احزاب و جریانات سیاسی رسمی کشور هم در کلیت ماجرای فلسطین، اختلاف قابل توجهی نداشته باشند. همه متفق‌اند که در مقابل اسرائیل، ایران باید از فلسطین دفاع کند و اختلاف نهایتاً بر سر نحوه و حدود دفاع از «آرمان فلسطین» است. بر این اساس، طبیعی است که مسئله فلسطین، تأثیر تعیین‌کننده‌ای در جریان انتخابات و سیاست‌های داخلی ایران نخواهد داشت. ✍محمدرضا هدایتی https://scienceandpolitics.net @Kolbe_Andishe_Farhang
💠تنشِ تولید و تعادل انتخابات ریاست‌جمهوری و فقدان طرح دفاع از اراده ملی بخش۲ اما آنچه فلسطین و محور مقاومت را به مسئله‌ای اساسی برای آینده کشور تبدیل می‌کند، خود را در تقابل اساسی و پرتنش، اما پنهانِ دو نیروی متعارض در صحنۀ سیاست ایران نشان می‌دهد که البته مابه‌ازایی در صحنۀ جهانی هم دارد. تعارضی که برخلاف همه تقابل‌های نامولّدِ موجود در صحنۀ انتخابات، چه بر سر برجام و چه بر سر حجاب، هرکدام آینده‌ای را برای اقتصاد سیاسیِ ایران تصور و با قدرت دنبال می‌کنند. از یک‌طرف، بخش عمده‌ای از نیروهای تأثیرگذار سیاسی از جناح‌های مختلف، تلاش دارند تا با ایجاد نوعی تعادل میان معادلات موجود جهانی از یک‌سو و مناسبات داخلی کشور از سوی دیگر، با تثبیت موقعیت ایران در نظم جهانی، از منافع این موقعیت و امنیت و آرامشی که از پی آن حاصل می‌شود، بهره ببرند. این تعادل می‌تواند در نسبت با قدرت هژمونیک غرب یا در نسبت با قدرت‌های نوظهوری همچون چین و بریکس صورت پذیرد. ایجاد تعادل در سطح روابط بین‌المللی، اقتضای شکلی از اقتصاد سیاسی برای ایران دارد که در آن، ایران به‌عنوان بخشی از چرخۀ اقتصاد جهانی، تنها می‌تواند صادرکنندۀ مواد خام و واردکننده کالای صنعتی باشد. دستگاه اداری کشور نیز آنچنان در رتق‌وفتق معیشت مردم و امور روزمره گرفتار است که شدیداً از این تعادل که وضع فعلی آن را تثبیت و تقویت می‌کند، استقبال می‌نماید. به همین جهت است که مسئلۀ فلسطین برای نیروهای تعادل‌گرا، چه در جناح اصولگرا و چه در جناح اصلاح‌طلب، نمی‌تواند چیزی مربوط به سیاست داخلی ایران باشد؛ بلکه نهایتاً به‌عنوان یک آرمان اصولی و ایدئولوژیک و حتی در مقام منافع ملی، در جایی بیرون از جریان ادارۀ کشور پیگیری می‌شود. و این، نیروهای تعادل‌گرا را به انفعال در برابر طرح قدرت‌های بزرگ جهانی، چه آمریکا و چه چین در منطقه می‌کشاند. جهتی که نیروهای تعادل‌گرا دنبال می‌کنند، عمیقأ از سوی قدرت‌های جهانی نیز دنبال می‌شود. آن‌ها در تلاش‌اند تا با ایجاد نوعی تعادل میان قدرت‌های کوچک و بزرگِ منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای، نظم موجود را با ازبین‌بردن امکان ظهور هر نیروی جوهره‌مندی همچنان به نفع خود تثبیت نمایند. طوفان‌الاقصی توانست با برهم‌زدن این تعادل در منطقه، جغرافیایی تولید کند که در آن، فلسطین و کشورهای منطقه دیگر به‌سادگی نمی‌توانند در عرض کشوری به‌نام اسرائیل به مسیر خود ادامه دهند. ایران نیز همواره در پی آن بوده است تا با ایجاد تصویر تازه‌ای از جغرافیای منطقه، نظم جدیدی را در منطقه تولید کند که در آن، کشورها می‌توانند در عین برخورداری از شخصیت مستقل خود، از یک روابط درون‌زای اقتصادی و سیاسی در سطح منطقه برخوردار باشند. آنچه تاکنون در اظهارات نامزدهای انتخابات دیده می‌شود، هیچ‌کدام چه در گفتمان کارشناسی و تخصص‌محور، چه در گفتمان کارآمدی و منافع ملی و چه در گفتمان جهانی‌سازی، واجد یک گفتار نیرومند و ارادۀ قوی برای تولید نیستند. حتی در گفتار انتخاباتی آن نامزدهایی که امید بیشتری می‌رود تا جهت تولید را نمایندگی کنند، آنچه بیشتر برجسته می‌نماید، تأکید بر برنامه یا کارآمدی برای حل مشکلات معیشتی و خدمت به مردم است؛ نه مشارکت مردم در سیاستِ تولید و نه درکی سیاسی از ایران در موقعیت جغرافیایی‌اش و نه درکی از جوهره قدرت ملی و آن نیروی درون‌زایی که می‌تواند منجر به جریان تولید در کشور شود. مشارکت مردم به کوتاه‌کردن دست دولت از اقتصاد ترجمه می‌شود و موقعیت جغرافیایی ایران، به ظرفیت‌های بالقوه‌اش برای کسب درآمدهای ترانزیتی تقلیل پیدا می‌کند. در غیاب چنین جهتی در برنامه انتخاباتی نامزدها، که به نظر می‌رسد قصد دارند صرفاً نقش یک دولت خدمت‌رسان را به عهده بگیرند تا یک دولت مصمم که حامل نیروی سیاسی تولید و تغییر معادلات است، سازماندهی آن نیروهای اجتماعی که می‌توانند حامل نیروی سیاسی تولید باشند، مهم‌ترین اقدام در انتخابات پیشِ رو است. ✍محمدرضا هدایتی https://scienceandpolitics.net @Kolbe_Andishe_Farhang
💠از کدام دیار آمدید؟ کدام نهج‌البلاغه؟ پزشکیان می‌گوید: ۴۰سال است درست نکردید؟ خطاب او دقیقا به چه کسانیست؟! بگذریم که پزشکیان خود سابقه ۲۰سال وزارت و وکلات دارد. لکن سری به سوابق کارگزاری حامیان و اعضای ستاد او تعجب را دوچندان می‌کند: ۱- زنگنه: ۴۵سال: وزیر جهاد، نیرو، نفت، عضو تشخیص مصلحت. ۲- جهانگیری: ۲۹سال: نمایندگی‌مجلس- استاندار- وزیر معادن-وزیر صنایع-معاون‌اول رییس‌جمهور. ۳- ظریف: ۲۳سال: سفیر، معاون و وزیرخارجه. ۴- خاتمی: ۲۰سال: نماینده‌مجلس-وزیرارشاد- رییس‌جمهور ۵- ربیعی: ۲۰سال: مشاور رییس‌جمهور-وزیر تعاون+رییس‌مرکز بررسی‌های استراتژیک+ سخنگوی‌دولت. ۶- ابتکار: ۲۳سال: معاون‌ رییس‌جمهور- شورای‌ شهر تهران ۷- عارف: ۳۵سال: وزیر فرهنگ-وزیر پست- معاون رییس‌جمهور- رییس‌سازمان برنامه- نماینده‌مجلس- تشخیص‌مصلحت این لیست حامیان پزشکیان را می‌‌توان به ده‌ها تن با چندصدسال سابقه‌، افزایش داد. حال، خطاب «۴۰سال درست نکردید» دقیقا به کیست؟ مگر می‌شود با این لیست‌طویل، کارنامه ۴۰سال را گردن نگرفت؟! نمی‌شود دائم از نهج‌ابلاغه و عدالتِ علی خطبه خواند اما به‌وقت انتخابات، برای یک مشت رای، از کارنامه خود شانه خالی کرد و تازه سخن از خدمت‌گذاری در آینده گفت! طوری از کارنامه ۴۰ساله انتقاد می‌کنند که گویی در کشور دیگری وزیر بوده‌اند و امروز بهمن۵۷ است و آنان به تازگی از پلکان هواپیما پایین آمده‌اند! وقتی نامزدی، کارنامه ۴۰سال خود و هم‌قطارانش را گردن نمی‌گیرد و پاسخگو نیست، چگونه می‌توان به او اعتماد کرد؟ او حتما کارنامه و تصمیمات دولت خود را هم گردن نخواهد گرفت و به سیاق همین ۴۰سال گردن دیگران خواهد انداخت. حتما به وقت بحران خواهد گفت «من خودم روز جمعه فهمیدم!» کاش انقدر جوانمرد بودید که پای ۴۰سال کارگزاری خود می‌ماندید. کاش... ✍جواد موگویی @Kolbe_Andishe_Farhang
💠دلایل موافقان و مخالفان شرکت در انتخابات! انتخابات زودهنگام ریاست جمهوری جامعه ایران را دوشقه کرده و گفت‌و‌گوهای فراوانی را موجب شده است. فارغ از افرادی که با رویکردی مناسکی به انتخابات می‌نگرند و همواره در آن شرکت می‌کنند این رویداد بیشتر به اختلاف نظر میان شهروندانی دامن زده است که سال ۹۶ برای آخرین بار در انتخابات شرکت کرده‌اند. اما تایید صلاحیت مسعود پزشکیان به شقاقی مجال بروز داده که در سه انتخابات پیشین پنهان مانده بود بیشتر از آن‌رو‌ که برای بسیاری عدم شرکت در آن‌ها بدیهی به نظر می‌رسید. تا این‌جای کار اما شاید بتوان دلایل موافقان و مخالفان شرکت در انتخابات آینده را به شرح زیر فهرست کرد: ✅ چرا در انتخابات شرکت می‌کنم؟ شرکت در انتخابات به معنای باز کردن فضایی برای تنفس جامعه مدنی است. شرکت گسترده و پیروزی متعاقب آن موجب تزریق امید و انگیزه برای تداوم فعالیت‌های سیاسی، مدنی و توسعه‌ای می‌شود. مشارکت در انتخابات به معنای پایان دادن به احساس تحقیرشدگی ذیل حکمرانی نابلدان است. شرکت مانع از به قدرت رسیدن توهم‌فروشان، خیال پردازان، و فرصت سوزان می‌شود. مشارکت و پیروزی نامزد اصلاح طلبان موجب ورود متخصصان به بدنه بوروکراسی می‌شود. شرکت در انتخابات و پیروزی پزشکیان موجب کند شدن روند پرشتاب مهاجرت نخبگان می‌شود. مشارکت و پیروزی نامزد اصلاح‌طلبان موجب تغییر فضای سنگین جهانی منجر به تحریم علیه ایران می‌شود. شرکت و‌ پیروزی موجب تقویت هم‌افزایی جامعه و حکومت در مسیر توسعه می‌شود. هرگونه تحول در شیوه حکمرانی منوط به ایجاد شکاف در ساخت قدرت و حضور میانه‌روها در آن می‌باشد. رای ندادن کنشی سلبی، انفعالی و فاقد افق‌گشایی برای آینده است و در پنج سال گذشته دستاورد ملموسی در پی نداشته است. ❎چرا در انتخابات شرکت نمی‌کنم؟ شرکت در انتخابات موجب مشروعیت بخشی به حکومت می‌شود. حکومت مشارکت در انتخابات را مصادره به‌ مطلوب در راستای منافع خود می‌کند. شرکت موجب تجدید حس فریب‌خوردگی در رای دهندگان می‌شود. رئیس جمهور قدرت انجام تغییرات معنادار را ندارد. سیاست‌گذاری کلان کشور در حیطه اختیارات رئیس جمهور نیست. شرکت کردن موجب هدر رفتن خون معترضان جنبش زن، زندگی، آزادی می‌شود. پیروزی پزشکیان موجب طولانی شدن عمر جمهوری اسلامی می‌شود. پیروزی نامزد اصلاح طلبان موجب کاهش فشارهای جهانی بر جمهوری اسلامی می‌شود. ✍️ مهران صولتی @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠آیا بازار ارز مجددا شرطی می‌شود ؟ 🎥برشی از جدال، ۲۹ خردادماه ۱۴۰۳ اظهارات باورنکردنی ظریف در میزگرد انتخاباتی صداوسیما @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠چه کسی پیچ تحریم را شل کرد؟! 🎥پاسخ بلینکن -وزیر امور خارجه آمریکا- به ادعای ظریف درباره فروش نفت ایران! @Kolbe_Andishe_Farhang
34.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠نقد ناجوانمردانه! 🎥گفتگوی علی علیزاده با محمدرضا یزدی زاده در جدال آقای قالیباف! حذف ارز ترجیحی و انفجار قیمت ها با مدیـریت مستقیم چه کسی صورت گرفت؟ @Kolbe_Andishe_Farhang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠ترک گفتگو! 🎥 محمد فاضلی، مشاور همراه پزشکیان با کارشناس برنامه شهاب اسفندیاری به خاطر مساله شخصی درگیری لفظی پیداکرد و بعد از ثانیه‌ای میکروفون را درآورد روی زمین پرت کرد و از برنامه بیرون رفت. @Kolbe_Andishe_Farhang
💠همه‌ی ما یک دکتر فاضلی عصبی هستیم! ۱)راستش را بخواهید همه‌ی ما این روزها یک دکتر فاضلی عصبانی هستیم، فقط میکروفون نداریم که پرت کنیم. چرا عصبی نباشیم؟ کسی آمده است برای سکان داری ریاست جمهوری یک کشور هشتاد میلیونی با بیست وزارت‌خانه، که یک سرش فرهنگ است، یک سرش امنیت، یک سرش اقتصاد، یک سرش انرژی و... اما صادقانه می‌گوید که: «نه ایده دارم و نه برنامه، نه کارشناس هستم و نه متخصص». طوری کلی پاسخ می‌دهد به سوالات تخصصی که هر آگاه منصفی می‌فهمد آقای نماینده اطلاع دقیقی از هیچ چیز ندارد. مدام با خودمان کلنجار می‌رویم که: مرد حسابی اینکه می‌گویی «کار باید علمی و کارشناسی باشد» که نشد! مگر ما یک نظر کارشناسی داریم و یک قرائت علمی؟ اقتصاد و فرهنگ پر از مکاتب متناقض با یکدیگرند، شما که کارشناس کلان نیستید، در مواجه با تضارب آرای کارشناسان و نسخه های علمی، چه می‌کنید؟ سنگ کاغذ قیچی می‌کنید که کدام را انتخاب کنید؟ کلی گویی هم پرسشگران متخصص را کلافه می‌کند هم مخاطبان را و هم خود آقای نماینده‌ی کلافه شده از سوالات تخصصی را. ۲) کارگردان استودیو ‌ نما را از بالا و باز می‌گیرد تا رفت و آمد عصبی مشاور فرهنگی دکتر پزشکیان واضح ثبت شود، روی آنتن زنده؛ اصرار آقای نامزد هم برای آرام کردن دکتر فاضلی عصبانی فایده‌ای ندارد، وقتی که مجبور است به مشاور هیئت علمی خود با صدای بلند روی انتن زنده تذکر بدهد: «آقای دکتر فاضلی عصبی نشو». دست آخر کار به جایی رسید که مسعود پزشکیان مجبور شد در میز گرد فرهنگی، از مشاور خود انتقاد کند که: «ما فرهنگ گفتگو نداریم». ۳) گفتم، همه‌ی ما یک دکتر فاضلی عصبانی هستیم، وقتی مسعود پزشکیان طوری به مردم می‌گوید «فقط چهل سال می‌گوییم درست می‌کنیم‌، چرا نکردید؟» و به روی خودش هم نمی‌آورد که دهها سال از این چهل سال ، خودش هم نماینده بوده و هم وزیر و فی‌الحال اکثریت تیم حاضرش نیز، یا وزیر این مملکت بوده‌اند یا مسئول. وقاحت همه را عصبی می‌کند. ✍محمد حسین تیرآور @Kolbe_Andishe_Farhang
13.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠امر خطیر مذاکره 🎥علیرضا شفاه - خرداد ۱۴۰۳ @simafekr_com @Kolbe_Andishe_Farhang
💠زمختی حتی حق دیپلمات به نام هم هست بغض هر کس یک جور باز می‌شود؛ یکی مثل ظریف با فریاد و یکی مثل فاضلی با قهر. چرا باید فکر کنیم یکی چون دیپلمات است، چون استاد دانش‌گاه است، چون دانش‌جوی شریف است، نباید رفتار علی‌الظاهر ناهنجار از خود بروز دهد؟ بله! ترک مناظره وسط برنامه‌ی زنده ظاهر زننده‌ای دارد لیکن وقتی به یاد بیاوریم صدا و سیمایی که باید رسانه‌ی ملی باشد، به حیات‌خلوت تندترین حلقه‌ی سوپرانقلابی‌ها تبدیل شده، نه فقط مجبوریم محمد فاضلی را درک کنیم بل‌که باید به او هم بدهیم. از قضا معتقدم آن‌چه ساعاتی پیش در تی‌وی رخ داد، با شدت و حدت هر چه تمام‌تر به نفع پزشکیان تمام شد. این خطر وجود داشت که حرکت آهسته و پیوسته‌ی نتواند موج لازم را ایجاد کند ولی خروش امروز فاضلی به علاوه‌ی خشم دیروز ظریف می‌تواند به‌ترین برای فردای باشد. واقعیت آن است که جامعه از پزشکیان انتظار یک داد داشت؛ دادی که ظریف با و فاضلی با زیر بار آن رفتند تا مسعود بی‌آن‌که خود هزینه‌ی فریاد و داد و بی‌داد را بدهد، از مواهب آن برخوردار شود. چه حرکتی بدتر از کوباندن سر به سینه‌ی دیگری؟ اما ای بسا که را نه به خاطر صدها دریبل زیدانی و نه حتی به خاطر پنالتی چیپش به بوفون بل‌که به خاطر آن حرکت ماندگار در فینال جام جهانی تحسین می‌کنند. باری تو وقتی حواست به تفاوت صدا و سیما با کیهان نیست و کم و بیش این بی‌عقلی را به سایر ارکان مدیریتی کشور هم تسری داده‌ای، دیگر نباید گله کنی که چرا دانش‌جوهای شریف به جای اعتراض نرمال، فحش آنرمال می‌دهند. همه که آرامش و وقار البته قابل تحسین پزشکیان را ندارند؛ گاه هست که آدمی حس می‌کند چاره‌ای جز ندارد. می‌خواهم بنویسم: درست از همان منظر که کار ظاهراً ناپسند زین‌الدین زیدان در نهایت به نفع زیزوی همیشه دوست‌داشتنی تمام شد، کار هم جز به انتفاع ویژه برای پزشکیان منجر نخواهد شد. من به وکالت از حرف نمی‌زنم. از طرف خودم می‌گویم که فاضلی به جای من هم آن میکروفون سیاه را کرد. این حق رسانه‌‌ی روسیاهی است که در قبال اعتراضات کاری جز سیاه‌نمایی ندارد... ده روز پیش به عنوان اولین نفر از این مهم نوشتم: پزشکیان می‌تواند با تجمیع دوم خرداد و سوم خرداد حتی حزب‌اللهی‌های خسته از امثال باقر و سعید را هم گرد خود جمع کند؛ مشخصاً حزب‌اللهی‌های چمرانیست. حالا حرف دیگری دارم: مسعود می‌تواند محبوب نسل و و هم باشد؛ این لاله‌های پرپر وطن... ✍حسین قدیانی @Kolbe_Andishe_Farhang