💠مرز انتقاد و تخریب
🔻انتقاد و تخریب مرزهایی #ظریف اما #مشخص دارند. در خصوص تفاوت های نقد و تخریب چند نکته را می توان در نظر گرفت:
1⃣انتقاد و تخریب از نظر ماهوی با یکدیگر تفاوت دارند. #انگیزه انتقاد، #اصلاح و #سازندگی است ولی تخریب از ابتدا با هدف #تقبیح_حریف به منظور #تامین_منافع_فردی_یا_گروهی انجام می شود و در نهاد آن نیتی _خیرخواهانه نهفته نیست.
2⃣انتقاد را می توان کنشی اجتماعی مبتنی بر نوعی ارزیابی منصفانه دانست که نقاط قوت و ضعف را _همزمان مورد توجه قرار می دهد و در بهترین حالت به #ارایه_راهکار برای رفع نقاط ضعف منتهی می شود. تخریب اما نه تنها بر #برجسته سازی نقاط ضعف رقیب بنا شده بلکه با استفاده از ابزارهای تبلیغاتی، نقاط قوت را هم #ناچیز یا گاه منفی جلوه می دهد.
3⃣فرایندهای انتقاد و تخریب از نظر روش و ابزارهایی که برای دستیابی به اهداف به کار رود هم متمایزند.
انتقاد همواره بر مبنای #شاخص ها و با پایبندی به #هنجارها و #ارزشها و به صورت #مستند و #مستدل انجام می شود، اما تخریب از هیچ منطق و الگوی رفتاری جز زیر سوال بردن حریف و تقبیح او پیروی نمی کند. تخریبگرایان برای جبران بی منطقی خود در جلب #افکار عمومی در بسیاری از موارد از روش ها و ابزارهای #ناهنجار یا #نامشروع استفاده می کنند؛ انتخابی که گاه هوده ای وارونه به بار می آورد و اعتبار تخریبگران از بین می برد. به عنوان نمونه، تخریبگران برای زیر سوال بردن حریف بارها به ابزارهایی چون #شایعه پراکنی، #وارونه نمایی، #سیاه نمایی، #تعمیم، #بزرگنمایی و #توهین و ... متوسل شده اند.
4⃣بین نتایج و پیامدهای انتقاد و تخریب هم تفاوت هایی هست. انتقاد به خاطر برخورداری از منطق همه فهم، همواره موجب ایجاد #مطالبه ای عمومی و فراگیر در نتیجه #بهبود و #اصلاح امور می شود. تخریب اما هرگز #کارآمدی ندارد و نه تنها به بهبود امور منجر نمی شود، بلکه به کارگیری ابزارها و روش های نامطلوب در آن، سبب ساز #افول_اخلاق در جامعه هم می شود. انتقاد به خاطر #رویکرد_همگرایانه ای که در ماهیت خود دارد، #همبستگی و #انسجام ملی را تقویت می کند، اما تخریب به خاطر توجه مطلق به #منافع گروهی و جناحی و توسل به تاکتیک هایی چون گروکشی، خرده گیری، القای ناکارآمدی حریف، زیر سوال بردن اقدام های مثبت و ...، زمینه های #واگرایی و #بی_اعتمادی را در جامعه فراهم می کند. به عبارتی نقد سازنده #سرمایه های_اجتماعی را تقویت می کند اما تخریب سرمایه های اجتماعی را فدای منافع گروهی خاص می کند.
🔺در مجموع باید گفت راه نقد از تخریب جدا است؛ اولی با انگیزه اصلاح انجام می شود و دومی با هدف تخریب، اولی از قاعده و قانونی مشخص پیروی می کند و دومی تابع قانونی نیست، اولی سازنده است و دومی ویرانگر، اولی به دنبال گشودن درهای تازه است و دومی به دنبال به بن بست کشاندن.
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠مانیفست نواصلاح طلبی
دوشنبه ۲۴ اردیبهشت، آقای #روحانی رییس جمهور سابق، در واکنش به نامه اعلام دلایل رد صلاحیتش در انتخابات خبرگان، طی یک نامه سرگشاده تفصیلی به آن واکنش نشان داد.
تحلیل محتوای این رنجنامه مکتوب که به جای #شورای_نگهبان، خطاب به مردم بویژه حامیانش در انتخابات های ۹۲ و ۹۶ نوشته شده بود را می توان در چند سطح مدنظر قرار داد. سطح نخست آن پاسخ هایی است که به اتهامات خود داده و از موقعیت خود دفاع نموده و از موضع مدعی، برخی از آنها را از افتخارات خود نیز دانسته است.
اما در سطحی بالاتر نامه روحانی را می توان به #مانیفست_نواصلاح_طلبی تعبیر کرد که در عصر #پساهاشمی و در دوران بازنشستگی سیاسی #خاتمی ادعای رهبری جریان انتقادی را مطرح ساخته و همزمان، قدمت کنشگری هایش را مساوی با قدمت جمهوری اسلامی و در تراز یکی از بنیانگذاران آن معرفی می کند و در مقام یک عالیجناب و پدرخوانده سیاسی، فراتر از رسیدگی به اتهامات خود، حقوق استیفا نشده #لاریجانی و #ظریف را مطالبه می کند.
بیانیه روحانی، آشکارا اعلام نامزدی او برای رهبری جریان #جمهوری_خواه در #دوقطبی قابل تصور #جمهوریت - #اسلامیت است که در آینده نزدیک و در #انتخابات_ریاست_جمهوری_۱۴۰۴ احتمال خودنمایی دارد.
روشن است که روحانی نه از موضع یک نامزد احتمالی که از جایگاهی بالاتر و در مقام رهبر یک جریان سیاسی و فکری درصدد احیای رای ۲۳ میلیونی خویش به سود گفتمانی است که در چالش های کنونی مشارکت و کارآمدی ممکن است بر سپهر سیاسی کشور حاکم شود.
بی شک چالش های روحانی در این مسیر فراوان است که از جمله آنها می توان به باورپذیری چنین جایگاهی از سوی جامعه گریزان شده از سیاست از یکسو و کنشگران اصلاح طلب معتدل و پذیرش روحانی به عنوان بدیل خاتمی از سوی دیگر اشاره کرد. چنانکه پیش از این، افرادی چون #جهانگیری با طرح جایگاه رابط #اصلاحات با رهبر انقلاب، ادعای برادرخواندگی اصلاح طلبان را مطرح نموده بودند که با واکنش سردی روبرو شد.
در کنار این دو چالش، مخالفت و مقاومت طیف رادیکال اصلاحات از یکسو و رد و طرد مخالفان سیاسی و فکری روحانی از سوی دیگر نیز قابل تامل خواهد بود.
در گام مهم آخر نیز پذیرش روحانی به عنوان زبان تازه جریان منتقد و به رسمیت شناختن این نقش از سوی مقامات عالی نظام بزرگترین چالش سیاسی اوست که می تواند به او عمر سیاسی تازه ای ببخشد یا بازنشستگی اجباری او را نیز رقم بزند.
✍محمدرضا اخضریان کاشانی
🔗نامه حسن روحانی خطاب به ملت ایران در رابطه با ردّصلاحیت توسط شورای نگهبان
B2n.ir/h83583
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠 يُحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ...
بعید می دانم دیگر انتخابات به مدار خود برگردد!
آقای ظریف فقط برجام را تحریف نکرد، انتخابات را هم از مدار خود منحرف کرد!
اینکه در ده دقیقه صحبت چند تحریف برجام بود؟ را رسانه ها گفته و نامزدها هم حتماً پی خواهند گرفت.
اما انتخابات هم یک مداری داشت که به بحثهای بی حاصلِ #برجام خوب یا بد؟ سقوط کرد!
اصلا از این پس حرف بی حرف ها همین خواهد شد!
۵نامزد تا اینجا نتوانسته بودند انتخابات را در مداری مورد توقع #اکثریت_مردم قرار دهند و هنوز در مدار حزب اللهی ها می چرخید.
تنها نامزد اصلاح طلب از رو بیانیه می خواند و نوعا در سئوالات پاسخ دهنده زبر دستی نبود؛ البته سئوالات هم دغدغه های جدی مردم، یا نحوه طرحش جلب کننده توجه آنها نبود!
متاسفانه ۵نامزد نتوانسته بودند مقاومت و پیشرفت تا #وعده_صادق را روایت غالب و گفتمانی جذاب بر سر مسائل مردم کنند!
تا #ظریف آمد!
شخصیت هیستریکِ برجام توانست در ده دقیقه مساله تاریخ گذشته را دوباره مساله کند!
انتخاباتِ قبل با نوار صوتی، خودش را و اینبار انتخابات را پای برجام سقط کرد!
از این پس در تبلیغات، دعوای بی حاصل یک دهه گذشته تَکرار می شود!
از تورم تا مزد کارگر، از نسل نو تا قهر کرده ها، انسجام ملی و امر عمومی، همه و همه اینبار نه به واقعیت برجام که به روایت برجام گره خواهد خورد!
نامسألگی برجام تمامی ندارد!
✍محسن قنبریان
@Kolbe_Andishe_Farhang
💠زمختی حتی حق دیپلمات #فاضلی به نام #ظریف هم هست
بغض هر کس یک جور باز میشود؛ یکی مثل ظریف با فریاد و یکی مثل فاضلی با قهر. چرا باید فکر کنیم یکی چون دیپلمات است، چون استاد دانشگاه است، چون دانشجوی شریف است، نباید رفتار علیالظاهر ناهنجار از خود بروز دهد؟ بله! ترک مناظره وسط برنامهی زنده ظاهر زنندهای دارد لیکن وقتی به یاد بیاوریم صدا و سیمایی که باید رسانهی ملی باشد، به حیاتخلوت تندترین حلقهی سوپرانقلابیها تبدیل شده، نه فقط مجبوریم محمد فاضلی را درک کنیم بلکه باید به او #حق هم بدهیم. از قضا معتقدم آنچه ساعاتی پیش در تیوی رخ داد، با شدت و حدت هر چه تمامتر به نفع پزشکیان تمام شد. این خطر وجود داشت که حرکت آهسته و پیوستهی #مسعود نتواند موج لازم را ایجاد کند ولی خروش امروز فاضلی به علاوهی خشم دیروز ظریف میتواند بهترین #آس برای فردای #پزشکیان باشد. واقعیت آن است که جامعه از پزشکیان انتظار یک داد داشت؛ دادی که ظریف با #گفتار و فاضلی با #رفتار زیر بار آن رفتند تا مسعود بیآنکه خود هزینهی فریاد و داد و بیداد را بدهد، از مواهب آن برخوردار شود. چه حرکتی بدتر از کوباندن سر به سینهی دیگری؟ اما ای بسا که #زیدان را نه به خاطر صدها دریبل زیدانی و نه حتی به خاطر پنالتی چیپش به بوفون بلکه به خاطر آن حرکت ماندگار در فینال جام جهانی تحسین میکنند. باری تو وقتی حواست به تفاوت صدا و سیما با کیهان نیست و کم و بیش این بیعقلی را به سایر ارکان مدیریتی کشور هم تسری دادهای، دیگر نباید گله کنی که چرا دانشجوهای شریف به جای اعتراض نرمال، فحش آنرمال میدهند. همه که آرامش و وقار البته قابل تحسین پزشکیان را ندارند؛ گاه هست که آدمی حس میکند چارهای جز #طغیان ندارد. میخواهم بنویسم: درست از همان منظر که کار ظاهراً ناپسند زینالدین زیدان در نهایت به نفع زیزوی همیشه دوستداشتنی تمام شد، کار #محمد_فاضلی هم جز به انتفاع ویژه برای پزشکیان منجر نخواهد شد. من به وکالت از #مردم_ایران حرف نمیزنم. از طرف خودم میگویم که فاضلی به جای من هم آن میکروفون سیاه را #پرتاب کرد. این حق رسانهی روسیاهی است که در قبال اعتراضات #جمهور کاری جز سیاهنمایی ندارد...
ده روز پیش به عنوان اولین نفر از این مهم نوشتم: پزشکیان میتواند با تجمیع دوم خرداد و سوم خرداد حتی حزباللهیهای خسته از امثال باقر و سعید را هم گرد خود جمع کند؛ مشخصاً حزباللهیهای چمرانیست. حالا حرف دیگری دارم: مسعود میتواند محبوب نسل #مهرشاد و #حمیدرضا و #محسن هم باشد؛ این لالههای پرپر وطن...
✍حسین قدیانی
@Kolbe_Andishe_Farhang