eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
549 دنبال‌کننده
275 عکس
886 ویدیو
178 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ارتباط باما @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💠 تمسک به محبت امیرالمومنین (ع) اصلًا معنا هم ندارد! 🎥 امام خمینی(ره) 🔹 تمسک به ولایت امیرالمومنین چی هست؟ آن هم تمسک به ولایت امیرالمومنین در روزی که ولایت به همان معنای واقعی خودش بوده است، نه تمسک به محبت امیرالمومنین، تمسک به محبت اصلًا معنا هم ندارد. 🔹 تمسک به مقام ولایت معنایش این است که چنانچه تشکیل شد، آن که امیرالمومنین اجرا می‌کرد، این هم به اندازه قدرت خودش اجرا کند. 🔹 به مجرد اینکه ما بگوییم ما متمسک هستیم به امیرالمومنین، این کافی نیست. چنانچه امیرالمومنین الگو نباشد، هزار مرتبه هم روزی بگوید «خدا ما را از متمسکین قرار داده است»، جز یک کذبی چیزی نیست. https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang‌ @kolbe_Andishe_fahang
💠ولایت یعنی... ولایت علی، نه علی را دوست داشتن که فقط علی را دوست داشتن است. ولایت علی، علی را سرپرست گرفتن و از هواها و حرف ها و جلوه ها بریدن است. و این ولایت، ادامه ولایت حق است و دنباله توحید، آن هم توحیدی در سه بعد؛ در درون و در هستی و در جامعه ؛ که توحید در درون انسان، هواها و حرف ها و جلوه ها را می شکند؛ هواهای دل و حرف های خلق و جلوه های دنیا را. و در جامعه طاغوت ها را کنار می ریزد و در هستی خدایان و بت ها را. ولایت یعنی تنها علی را حاکم گرفتن و تنها او را دوست داشتن و این و ولایت و سرپرستی است که معاویه و احمد حنبل و جرج جرداق و و و از آن بهره ای ندارند، که حاکم در درون آنها و محرک در وجود آنها امر علی و دستور علی نیست؛ که هواها و حرف ها و جلوه ها در آنها حکومت دارند. معاویه گرچه علی را دوست دارد، ولی سلطنت را بیشتر از علی خواهان است و دوستدار آن است. و احمد حنبل گرچه برای علی شعر می سراید اما حکومت دیگری را به عهده دارد. و جرج جرداق گر چه از چه از علی می نویسد، اما برای علی نمی نویسد؛ که محرکی دیگر دارد و عاطفه ای فقط او را به چرخ انداخته است. اما مالک؟ این مالک است که ولایت علی را به عهده دارد و این بار گران را به آسانی می کشد. مالک چند سال برای نابودی معاویه رنج کشیده و کوشش کرده است. خویش و فامیل و قبیله اش را به خون کشیده، شب ها و روزها را بر روی لبه تیغ و سر نیزه ها گذرانده و شمشیر زده و شمشیر زده تا این که لشگر شام را عقب رانده و معاویه را به حرکت وادار کرده و در بیرون از خیمه آماده فرار نموده، هان چیزی نمانده تا این بت بزرگ بشکند و این طاغوت سرکش بمیرد و یا فراری شود و مالک به هدف نهایی، به پیروزی محبوب دست بیابد و در میان قومش و در میان تمام مردم به بزرگی معرفی شود و بر رقیب خودش، اشعث و بر قبیله رقیبش، کنده، پیروز شود. درست در این هنگام، در این هنگام، علی او را می خواند، علی او را می طلبد. علی می گوید که برگرد. و این از مرگ سخت تر و این از مرگ جانکاه تر است. مخالفت یک هوی، مخالفت یک هوس، مخالفت با یک حرف و گذشتن از حرفهای خلق، مخالفت با یک جلوه از جلوه های دنیا ما را می شکند، ما را از پای در می آورد. ما از راه حق با یک حرف با یک فحش با یک پشیز باز می گردیم و اما مالک؟ و اما مالک؟ او از تمام هواهای چند ساله و تمام حرف های مردها و زن های عرب و از زمزمه خفیف زبان ها بر سر راه مردان فاتح و از نگاه های شیفته سرداران و پیروز و از تمام جلوه های دنیا، از این همه می گذرد و باز می گردد و به علی این سرپرست آگاه ملحق می شود. چرا؟ چون در درون مالک، دیگر هواها و غریزه ها حرف ها و زمزمه های زن های عرب جلوه های پررنگ و برق دنیا حاکم نیست، اینها کوچکتر از این هستند که در روح بزرگ مالک موجی و حرکتی ایجاد کنند. این بادهای بی رمق بیچاره تر از این است که در این دریای بزرگ، طوفانی بپاکند: مالک از هواها از حرف ها از جلوه های دنیا بزرگتر است و عظمت او اسیر این حقارت ها نیست. او در سطح غریزه نیست. او انسانی است که در حد وظیفه زندگی می کند و زندگی و مرگ او با این معیار می خواند، او کوه است از طوفان نمی لرزد. او کاه نیست تا با نسیمی از دهنی زیر و رو شود. او به ولایت رسیده و از نعمت ولایت برخوردار است. نشستن و ایستادن و آمدن و رفتن و دوست داشتن و دشمن داشتن او همه از سمت ولی کنترل می شود؛ نه از طرف هواها و حرف ها و جلوه ها. مالک این را یافته که علی این مرد آزاد از غیر حق و این انسان آگاه حق، بیش از مالک به مالک علاقه دارد و بیش از مالک از مصالح و منافع مالک آگاهی دارد و بیشتر از مالک به منافع او می اندیشد و بهتر به منافع او می اندیشد؛ پس دیگر جای درنگ نیست و جای سرکشی نیست؛ که سرکشی ها حماقت های زیان آوری بیش نیستند. جای تسلیم است و اطاعت و پیروی و تشیع و دنباله روی. ✍ استاد علی صفایی(عین.صاد) 📚کتاب غدیر https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang‌ @kolbe_Andishe_farhang
4_5864207539750569810.pdf
4.9M
💠 گفتارخوانی 📱مسابقه آنلاین از بیانات محوری رهبر معظم انقلاب 🔻د‌ر راستای گفتمان سازی و جاری سازی منظومه فکری رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بدنه جبهه فرهنگی، بنا داریم با عزم جمعی از کنشگران مردمی به بازخوانی و بررسی منویات و تکالیفی که به فرد فردمان برمی گردد بپردازیم. از اینرو مسابقه ای بر اساس گفتارهای محوری ایشان برگزار می شود که به امید خدا ماهیانه و به صورت مجازی استمرار خواهد یافت. مسابقه4⃣ با عنوان "درسی که از حسین(ع) باید آموخت" 🗒بیانات رهبر معظم انقلاب در خطبه ی اول نماز جمعه، روز عاشورا ۷۴/۳/۲۹ 🔺بحثی پیرامون علل قیام امام حسین(ع) جهت کسب اطلاعات بیشتر و ثبت نام ، به سایت زیر مراجعه فرمایید http://ZnBook.ir (ع) @ZnBook @Kolbe_Andishe_Farhang‌
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 کدام اشک برای امام حسین(ع) است که ذره‌ای از آن ارزشی فوق‌العاده دارد؟ 🎙استاد شهید مرتضی مطهری @Kolbe_Andishe_Farhang‌
💠ثار 🚩 فردی از یک قبیله، یک فرد از قبیله دیگر را میکشد. قبیله ای که عضو آن کشته شده، صاحب خون است، آن کشته «ثار» این قبیله است. غیرت یعنی گرفتن انتقام «ثار». تحمل نکردن این بار «ثار» بر دوش خویش. هر کس را ببخشد یا درصدد انتقام برنیاید، معلوم میشود که ناموسش را هم میفروشد.. همه چیزش را میفروشد.. ✍دکتر علی شریعتی 📚حسین (ع) وارث آدم https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang‌ @Kolbe_Andishe_Farhang
4_6005718753579370034.mp3
6.27M
💠 کربلایی شدن به کربلا رفتن نیست کربلایی شدن فقط سفر با تن نیست کربلایی شدن ضریح رو بوسیدن نیست کربلایی شدن فقط حرم دیدن نیست گریه کن نیستم سینه زن نیستم من اگر روزی روبروی نایستم t.me/Kolbe_Andishe_Farhang sapp.ir/Kolbe_Andishe_Farhang eitaa.com/Kolbe_Andishe_Farhang @kolbe_Andishe_farhang
💠چرا خود را به گریه‌زدن (تباکی) هم برای امام حسین(ع) ثواب دارد؟ ◾️عزاداری امام حسین(ع) که به حق درباره‌اش گفته شده: «مَنْ بَکی‏ اوْ ابْکی‏ اوْ تَباکی وَجَبَتْ لَهُ الْجَنَّةُ» که حتی برای تباکی (خود را شبیه گریه‌کن ساختن) هم ارزش فراوان قائل شده، در اصل، فلسفه‌اش تهییج احساسات علیه یزیدها و ابن‌زیادها و به سود حسین‏‌ها و حسینی‏‌ها بوده. در شرایطی که حسین به صورت یک مکتب در یک زمان حضور دارد و سمبل راه و روش اجتماعی معین و نفی‌کننده راه و روش موجود معین دیگری است، یک قطره اشک برایش ریختن واقعاً نوعی سربازی است. ◾️ در شرایط خشن یزیدی، در حزب حسینی‏‌ها شرکت کردن و تظاهر به گریه کردن بر شهدا نوعی اعلام وابسته بودن به گروه اهل حق و اعلان جنگ با گروه اهل باطل و در حقیقت نوعی از خود گذشتگی است. اینجاست که عزاداری حسین بن علی(ع) یک حرکت است، یک موج است، یک مبارزه اجتماعی است. ◾️ اما تدریجاً روح و فلسفه این دستور فراموش می‌شود و مسئله‌ شکل یک عادت به خود می‌گیرد که مردمی دور هم جمع بشوند و به مراسم عزاداری مشغول شوند، بدون اینکه نمایانگر یک جهت‌گیری خاص اجتماعی باشد و بدون آنکه از نظر اجتماعی عمل معنی‏‌داری به شمار رود، فقط برای کسب ثواب (که البته دیگر ثوابی هم در کار نخواهد بود) مراسمی را مجرّد از وظایف اجتماعی و بی‌رابطه با حسین‏‌های زمان و بی‌رابطه با یزیدها و عبیدالله‌های زمان به پا دارند. ◾️ در چنین مراسمی است که اگر شخص یزید بن معاویه هم از گور به در آید حاضر است که شرکت کند، بلکه بزرگترین مراسم را به پا دارد. در چنین مراسم است که نه تنها «تباکی» اثر ندارد، اگر یک من اشک هم نثار کنیم به جایی برنمی‌خورد. ✍ استاد مطهری، بررسی اجمالی نهضت‌های اسلامی در صدساله اخیر، ص۸۳ https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang @Kolbe_Andishe_Farhang
💠عاشورا، مظلومیتی مضاعف در جامعه های بشری ، حتی جامعه های کوچک و بدوی – همیشه فساد از قشرهای بالا و افراد مقتدر و صاحب مقام و فرزندان و خاندان آنها، به سوی قشرهای متوسط و پایین سرازیر می گردد و نفوذ می کند. چون فساد از دو چیز پدید می آید: 1- بسیار داشتن (تکاثر) / 2-کم داشتن ( فقر) و سبب فقر فقیران – به نصّ آیات و احادیث – توانگری توانگران حق شناس جلاد مسلک و تورم آفرین است. پس اسلام، تا این اندازه با تکاثر ( زیاده داری) و اسراف (زیاده خواری بی بند و باری در مصرف)، مبارزه کرده برای همین است که یکی از علل مهم نشر فساد در جامعه و شیوع ظلم و له شدن بیچارگان، و شکسته شدن حرمت بشری و کرامت انسانی، غنای بیشتر از حد« قوام»است، چنانکه امام صادق (ع) و امام کاظم (ع) یکی از علل سقوط اخلاقی و انسانی و تربیتی جامعه را، وجود غنای تکاثری دانسته اند. اکنون ملاحظه می کنید که تا عدالت اجرا نگردد، و قسط قرآنی (رسیدن هر کس به حق خویش) عملی نشود، هر چه از اسلام گفته شود، حرف است. فقر مانع رشد است، غنای تکاثری مانع رشد است، زندگی های پر ریخت و پاش (که باعث پایمال شدن حقوق دیگران و محرومیت ضعفا و محرومان است)، مانع رشد است، مجالس اشرافی و قارونی گرفتن مانع رشد است. عاشورا یک حرکت بنیادین و بزرگ جامعه سازی است، که حضرت امام حسین(ع) در بیان هدف خود از این حرکت می فرماید: «ای خدا! تو خوب می دانی که ما برای قدرت طلبی، یا دنیا خواری قیام نکردیم، بلکه خواستیم احکام روشن دین تو را به کار بندیم، و کشور اسلامی را اصلاح کنیم، و مظلومان و ستم دیدگان را از زیر بار ستم نجات دهیم.» آن امر به معروف و نهی ازمنکری که امام حسین، در سخنی دیگر می فرمایند که «ما قیام کردیم برای اصلاح جامعه اسلامی و اقامه امر به معروف و نهی از منکر» مقصود چسبیدن به یقه چهار تا محروم و بدبخت، یا چند جوان بی پناه نیست، بلکه حرکت امر به معروف و نهی از منکر در صورت اصلی خود، قیام در برابر ظلم و ستم است، و خروش برداشتن در برابر سران حاکم و سروران اقتصادی و دیکتاتوری مال (که جامعه ما امروز در چنگ آن گرفتار است!) و هر حاکمیتی که مجری عدالت نباشد. عاشورا، حرکتی برای نفی ظلم و اجرای عدالت است، چنانکه در خطبه دوم حضرت امام حسین (ع) به صراحت ذکر شده است. عاشورا حماسه فجرهای بزرگ انقلاب های خونینی است، که حق محرومان را بگیرد و به آنان برساند. عاشورا، پرچم اجرای عدالت است که بر قله خورشید نصب شده است، و اگر شیعه کوتاهی نکرده بود و عاشورا را به جهانیان شناسانده بود، امروز عاشورا همه محیط های انسانی را با عدالت و انصاف آشنا کرده بود. به شرط اینکه خود طرفداران عاشورا و حکومت های مدعی اعتقاد به عاشورا، به عدالت و انصاف معتقد باشند، و جامعه را بر اساس عدل و داد بسازند، و این همه تفاوت های جهنمی و «دره های فقر» و «قله های ثروت» وجود نداشته باشد، و یزیدیانی که در زیر نام حسین(ع) خود را پنهان کرده اند و در میان نباشد. ✍استاد محمدرضا حکیمی https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang @Kolbe_Andishe_Farhang
💠 قیام ،با عددی قلیل و ایمانی وعشقی بزرگ،در مقابل ستمگران کاخ نشین و مستکبران غارتگربود ودستور آن است که این برنامه سرلوحه زندگی است درهر روز و درهر سرزمین ✍امام خمینی(ره) https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang @Kolbe_Andishe_Farhang
5.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 انقلاب اسلامی هم به عاشورا ختم می‌شود اگر... 🎥 رهبر انقلاب، ۱۳۷۵/۳/۲۰: 🔹 جا دارد ملت اسلام فکر کند که چرا پنجاه سال بعد از وفات پیغمبر، کار کشور اسلامی به جایی رسید که مردم مسلمان در کوفه و کربلا جمع شدند و جگر گوشه‌ی پیغمبر را با آن وضع فجیع به خاک و خون کشیدند؟! 🔹 اگر امروز من و شما جلو قضیه را نگیریم، ممکن است پنجاه سال دیگر، ده سال دیگر یا پنج سال دیگر، جامعه‌ی اسلامی ما کارش به جایی برسد که در زمان امام حسین علیه‌السّلام رسیده بود. 🔹 دورانِ لغزشِ خواصِ طرفدارِ حق، حدوداً هفت، هشت سال پس از رحلت پیغمبر شروع شد. ابتدا سابقه‌داران اسلام از امتیازات برخوردار شدند، که بهره‌مندی مالی بیشتر از بیت‌المال، یکی از آن امتیازات بود. در دوران خلیفه‌ی سوم، وضعیت به گونه‌ای شد که برجستگان صحابه‌ی پیغمبر، جزو بزرگترین زمان خود محسوب می‌شدند! https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang @Kolbe_Andishe_Farhang
9.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 دره‌های فقر و فساد و تبعیض با مواسات پر نمی‌شود 🎥 جای چنین منابری در مراسمات مذهبی این روز‌ها، بسیار خالی است. سید محمد در باب آرامش اجتماعی، عدالت و مواسات می‌گوید: 🔹 راه حل اینکه مردم یک آرامش اجتماعی داشته باشند، یک کلمه بیشتر نیست و آن هم است. 🔹 وظیفه مجلس و قوه مجریه و قوه مقننه این است که ساختار‌ها را به نوعی بچینند که عدالت برقرار شود. اگر الان ما عدالت اجتماعی نداریم، مشکل، مشکل ساختار است. مشکل ساختار با کمک‌های مومنانه و مواسات، هیچ ارتباطی ندارد. https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang @Kolbe_Andishe_Farhang
⁠💠در مورد منبری ها و فالوئرهای میلیونی 🔹 در کتاب ده گفتار به پدیده ای در بین برخی از روحانیون منبری نقد وارد می کند که از آن به تعبیر می نماید. شهید عزیز این سوال را طرح می کند که چرا بسیاری از پیغمبران وقتی مبعوث می شوند مخالفان زیادی پیدا می کنند و برخی مانند حضرت پس از صدها سال تبلیغ هم اندازه انگشتان دو دست حتی از نزدیکان خودشان پیرو ندارند و در مقابل برخی از مبلغین و منبری در مدت کوتاهی پیروان زیادی پیدا می کنند. 🔹به تعبیر این پدیده رمزی دارد و آن رمز این است که هدف و پیامبران مبارزه با نقاط ضعف مردم بوده است و ما می خواهیم از همان نقاط ضعف برای جذب مرید بهره برداری کنیم. به تعبیر دیگر هدف پیامبران نقاط ضعف و معایب جامعه است و هدف منبری های مزاج گو راضی کردن مخاطب و لذا اولی مطابق مخاطب سخن می گوید و دیگری مطابق او. 🔹شهید مطهری حالت دوم را بهره برداری از نقاط ضعف و جهالت و عوامی بخشی از مردم و بر ضد و در جبهه مقابل پیامبری می داند و برای آن از تعبیر «تبدیل کردن منبر به کرسی شخصیت ها» استفاده می کند و معتقد است کرسی منبر باید از این آلودگی پاک شود. خود شهید مطهری نیز البته از این قاعده تبعیت می کرد و به همین دلیل هم تا آخرین روزهای مخاطب و مریدی بسیار کم تعدادتر از برخی منبری های مزاج گوی کم سواد همان دوره داشتند. 🔹 خلاصه کلام این که هم کسانی که از فالوئرهای منبری مزاج گوی اخیر ذوق زده شده اند و هم کسانی که از آن به هراس افتاده اند می بایست بدانند این مسئله پدیده جدیدی چه در تشیع و چه نیست. البته این مسئله پدیده ای منحصر به منبری ذکر شده نیز نیست و در برخی از افراد مذهبی و حزب اللهی نیز در سال های اخیر شیوع داشته است. 🔹 خیلی از این رفتارها ناشی از یک فهم غلط و سیاست زده از مفهوم و هست. اساس مفهوم جذب به معنی تلاش برای بالا بردن مخاطب و نزدیک کردن آن به دینی است. اگر قرآن «و ما ارسلنا من رسول الا » هم می گوید، تاکید بر استفاده از و متناسب با مخاطب می کند و نه در محتوا. 🔹اما عده ای چون تحقق این تعریف مستلزم ، برنامه و تلاش و کار است، راه ساده تر را انتخاب می کنند. فکر و رفتارهای خودشان را به سطح تلقی ای که از نگاه طیف جامعه دارد، تقلیل می دهند. ⁣این جا دیگر مساله جذب به مفاهیم و مطرح نیست. مخاطب باید جذب من و شخصیت من شوند که مصداق همان مفهوم دلالی شخصیتی است که شهید مطهری به آن اشاره می کند. ✍میثم ظهوریان https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang @Kolbe_Andishe_Farhang