eitaa logo
کلبه اندیشه و فرهنگ
587 دنبال‌کننده
341 عکس
1.1هزار ویدیو
192 فایل
تاملات و یادداشت های تحلیلی در حوزه فرهنگ، سیاست و حکمرانی @Kolbe_Andishe_Farhang ادمین @mohsenmohammadi63
مشاهده در ایتا
دانلود
💠گریه بر حسین(ع) باید مقدمه فهم ولایت باشد. ▪️یک عده خوششان می‌آید سر خودشان را کلاه بگذارند. خیال می‌کنند دارای ولایت بودن یک آدم به این است که آدم در مجالس اهل بیت گریه کند فقط‌. خیال می‌کنند دارای ولایت بودن به این است که وقتی اسم اهل بیت می‌آید؛ علیهم‌السلام را بگوید پشت سرش حتما، فقط همین و بس. خیال می‌کنند که دارای ولایت بودن به این است که اهل بیت(عهم) در دل انسان باشد. همین و بس‌. بله محبت اهل بیت را داشتن واجب و فرض است. نام این بزرگواران را با عظمت گفتن لازم است، به نام اینها مجلس بپا کردن و از عزا و شادی آنها درس گرفتن، عزای آنها را گفتن، شادی آنها را گفتن، گریستن بر بزرگواری آنها، بر شهامت‌های آنها، بر مظلومیت‌های آنها، همه اینها لازم است. اما همه اینها ولایت نیست! ولایت از این بالاتر است. آنی که در مجلس سیدالشهداء(ع) می‌نشیند و می‌ریزد کار خوبی میکند که اشک می‌ریزد اما کار بدی می‌کند اگر اشک ریختن را برای دارای بودن ولایت کافی بداند. ▪️درست بفهمید چه می‌گویم. آن کسانی که ذهنشان تحت تاثیر تلقینات و القائات مغرضانه یا جاهلانه است درست دقت کنند، گفته نشود که با گریستن بر سیدالشهداء کسی مخالف است، نه. اگر هم کسی مخالف باشد ما مخالف نیستیم، ما . ما می‌گوییم گریستن بر امام حسین(ع) گاهی میتواند یک ملت را بدهد. ▪️اما تعظیم امیرالمومنین(ع) و امام حسین(ع) مختص شیعه نیست، جناب عالی حالا خیلی هنر کردی که وقتی می‌گویی علی‌ابن‌ابی‌طالب؛ دنبالش علیه‌السلام می‌گویی؟ خیلی کار مهمی انجام دادی؟ و خیال میکنی ولایت یعنی همین؟ بسی اشتباه بزرگ. آن ولایتی که انسان را به می‌برد این نیست. گریه بر امام حسین یکی از گوشه‌ها، شعبه‌ها، بخشهای بسیار دورِ اصل بسیار مهم ولایت میتواند به حساب بیاید. یک‌ عده‌ای از روی جهالت و ان‌شاءالله نه از روی غرض مسائل سطحی باب ولایت و تشیع را مطرح می‌کنند و منحصر میکنند ولایت را به اینها؛ و شگفتا که ولایت‌فهم‌ها و ولایت‌شناس‌ها و را با همین حربه می‌کوبند! منحصر میکنند ولایت را در یک متاغ و محدوده تنگ و کوچکی که شایسته این اصل مهم اسلامی نیست‌. ▪️ولایت در یک انسان به معنای وابستگی فکری و عملی هرچه بیشتر و روزافزون با ولی‌ست. ولی را پیدا کن؛ ولی خدا را بشناس، آن کسی که او ولیّ حقانی جامعه اسلامی است، او را مشخص کن، بعد از آنی که مشخص کردی، شخصا از لحاظ ، از لحاظ ، از لحاظ ، از لحاظ راه و رسم و ، خودت را به او متصل کن، مرتبط کن، دنبالش راه بیفت، حرکت بکن. اگر تلاشِ تو تلاشِ او، جهادِ تو جهادِ او، دوستیِ تو دوستیِ او، دشمنیِ تو دشمنیِ او، های تو جبهه‌بندی‌های او باشد؛ تو دارای ولایتی. آدم دارای ولایت این است؛ ولی را بشناسد، فکر ولی را بداند، با ولی بشود، عمل ولی را بشناسد، با ولی بشود، دنبال او راه بیفتد و خودش را فکراً و عملاً پیوسته با ولی کند. این است ✍تلخیص بیانات حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای/ رمضان‌ ۱۳۵۳/ جلسه ۲۳و۲۵ کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن eitaa.com/joinchat/470286336C5a1bc85809
💠معجزه انقلاب 🔻به صرفا به مثابه یک نباید نگاه کرد، نگاه صرف فردی به او، ما را از درس‌ها و نکته‌هایی که می‌بایست از آن بگیریم، محدود می‌کند. «سردار شهید عزیز ما را با چشم یک ، یک راه، یک مدرسه‌ی درس‌آموز، با این چشم نگاه کنیم آن وقت اهمّیّت این قضیّه روشن خواهد شد.» ۹۸/۱۰/۲۷ 🔹اگر به از زاویه‌ی یک بنگریم، آنگاه می‌توان سؤالات و محورهای عدیده‌ای مشخص کرد و به آنها پاسخ داد که از لحاظ و برای مهم باشد. از جمله آنکه چگونه جوانی روستازاده، به نام قاسم سلیمانی، که تا پیش از پیروزی انقلاب، از پیمانکاران سازمان آب استان کرمان بود، بعد از انقلاب اسلامی، به فرماندهی لشگر 41 ثارالله و بعد از آن به فرماندهی سپاه پاسداران منصوب می‌شود؟ چگونه قاسم سلیمانی به سردار یا به قول غربی‌ها تبدیل می‌شود که کابوس بیست ساله‌ی همه‌ی مقامات آمریکایی و غربی در منطقه و جهان بود؟ سؤال بعد هم اینکه، مختصات این مکتب، چیست و چه دارد؟ 🔹در پاسخ به سؤال اول می‌توان گفت که بی‌تردید، این بود که استعداد‌ها را به فعلیت رساند. «یک بار امام [در مورد] جنگ فرمودند که این انقلاب تربیت جوان‌ها و رشد دادن این نهال‌های بالنده است... حق با ایشان بود... این همه فتوحات و این همه کارهای مهم، در مقابل این کوچک است؛ تربیت انسان‌های برجسته.» ۹۸/۱۰/۱۸ «حالا در مورد استعداد اشخاص به نظر من این نکته‌ی مهم و قابل توجهی است که به آن توجه نمی‌شود... و آن این است که این دفاع مقدس وسیله‌ای شد برای اینکه استعدادهای مکنون در انسان‌ها، به شکل عجیبی بروز کند... مثلا فرض کنید من‌باب مثال، بلاشک یک طراح جنگی است... کِی؟ در سال ۱۳۶۱؛ کِی وارد جنگ شده است؟ در سال ۱۳۵۹. این مسیر حرکت از یک سرباز صفر به یک استراتژیست نظامی، یک حرکت بیست ساله، بیست و پنج ساله است؛ این جوان در ظرف دو سال این حرکت را کرده است!..اینها معجزه‌ی انقلاب است.» ۹۲/۹/۲۵ 🔹در پاسخ به سؤال دوم هم باید گفت برای شناخت مکتب حاج قاسم باید مختصات و ویژگی‌های خمینی(ره) را دانست. «مکتب امام یک بسته‌ی کامل است، دارای ابعادی است؛ این ابعاد را باید با هم دید: دو بُعد اصلی در مکتب امام بزرگوار ما، بُعد و بُعد است. بُعد معنویت است؛ یعنی امام بزرگوار ما صرفاً با تکیه‌ی بر و ، راه خود را پی نمی‌گرفت؛ اهل ارتباط با خدا، اهل ، اهل و و و بود؛ به باور داشت؛ امید او به خدای متعال، امید پایان‌ناپذیری بود. و در بُعد عقلانیت، به کار گرفتن و و و ، در مکتب امام مورد ملاحظه بوده است.» ۹۰/۳/۱۴ 🔹 هر دوی ویژگی‌ و ، و بُعد اخلاص و معنویت نیز در رفتار و گفتار حاج قاسم، به تمام‌معنا ظهور و بروز داشت. «شهید سلیمانی، هم شجاع بود، هم با تدبیر بود؛ صِرف نبود؛ بعضی‌ها شجاعت دارند امّا تدبیر و عقل لازم برای به کار بردن این شجاعت را ندارند. بعضی‌ها اهل تدبیرند امّا اهل اقدام و عمل نیستند، دل و جگر کار را ندارند. این شهید عزیزِ ما هم دل و جگر داشت... هم با تدبیر بود. این دو شاخص مهم مکتب امام و به تبع آن، مکتب حاج قاسم، شاخص‌های مهمی است که هم می‌تواند سنگ محک رفتارها و فعالیت قرار گیرد، و هم به وسیله‌ی آن، جریان‌های مختلف سیاسی- فرهنگی کشور را مورد سنجش قرار داد. نزدیکی و دوری افراد و عملکردها به این شاخص‌ها، سنجه‌ی مناسبی است برای اثبات ادعاها. http://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang @kolbe_Andishe_farhang
⁠💠در مورد منبری ها و فالوئرهای میلیونی 🔹 در کتاب ده گفتار به پدیده ای در بین برخی از روحانیون منبری نقد وارد می کند که از آن به تعبیر می نماید. شهید عزیز این سوال را طرح می کند که چرا بسیاری از پیغمبران وقتی مبعوث می شوند مخالفان زیادی پیدا می کنند و برخی مانند حضرت پس از صدها سال تبلیغ هم اندازه انگشتان دو دست حتی از نزدیکان خودشان پیرو ندارند و در مقابل برخی از مبلغین و منبری در مدت کوتاهی پیروان زیادی پیدا می کنند. 🔹به تعبیر این پدیده رمزی دارد و آن رمز این است که هدف و پیامبران مبارزه با نقاط ضعف مردم بوده است و ما می خواهیم از همان نقاط ضعف برای جذب مرید بهره برداری کنیم. به تعبیر دیگر هدف پیامبران نقاط ضعف و معایب جامعه است و هدف منبری های مزاج گو راضی کردن مخاطب و لذا اولی مطابق مخاطب سخن می گوید و دیگری مطابق او. 🔹شهید مطهری حالت دوم را بهره برداری از نقاط ضعف و جهالت و عوامی بخشی از مردم و بر ضد و در جبهه مقابل پیامبری می داند و برای آن از تعبیر «تبدیل کردن منبر به کرسی شخصیت ها» استفاده می کند و معتقد است کرسی منبر باید از این آلودگی پاک شود. خود شهید مطهری نیز البته از این قاعده تبعیت می کرد و به همین دلیل هم تا آخرین روزهای مخاطب و مریدی بسیار کم تعدادتر از برخی منبری های مزاج گوی کم سواد همان دوره داشتند. 🔹 خلاصه کلام این که هم کسانی که از فالوئرهای منبری مزاج گوی اخیر ذوق زده شده اند و هم کسانی که از آن به هراس افتاده اند می بایست بدانند این مسئله پدیده جدیدی چه در تشیع و چه نیست. البته این مسئله پدیده ای منحصر به منبری ذکر شده نیز نیست و در برخی از افراد مذهبی و حزب اللهی نیز در سال های اخیر شیوع داشته است. 🔹 خیلی از این رفتارها ناشی از یک فهم غلط و سیاست زده از مفهوم و هست. اساس مفهوم جذب به معنی تلاش برای بالا بردن مخاطب و نزدیک کردن آن به دینی است. اگر قرآن «و ما ارسلنا من رسول الا » هم می گوید، تاکید بر استفاده از و متناسب با مخاطب می کند و نه در محتوا. 🔹اما عده ای چون تحقق این تعریف مستلزم ، برنامه و تلاش و کار است، راه ساده تر را انتخاب می کنند. فکر و رفتارهای خودشان را به سطح تلقی ای که از نگاه طیف جامعه دارد، تقلیل می دهند. ⁣این جا دیگر مساله جذب به مفاهیم و مطرح نیست. مخاطب باید جذب من و شخصیت من شوند که مصداق همان مفهوم دلالی شخصیتی است که شهید مطهری به آن اشاره می کند. ✍میثم ظهوریان https://t.me/Kolbe_Andishe_Farhang @Kolbe_Andishe_Farhang