eitaa logo
علوم و معارف حدیث
1هزار دنبال‌کننده
635 عکس
220 ویدیو
216 فایل
امام رضا: رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا. رحمت خدا بر کسی که نام و یاد ما را زنده کند. کانال علوم و معارف حدیث، بستری جهت نشر معارف حدیثی اهل‌بیت علیهم‌السلام است. @amirmam
مشاهده در ایتا
دانلود
پیوسته نشست‌های علمی سید مرتضی (15) موضوع: ✅ کتاب «تحول گفتمان در گزارش واقعه کربلا» روش شناسی و نتایج ـــــــــــــــــــــ با ارائه: 👤 خانم دکتر سیده رقیه میر ابوالقاسمی 🔖 عضو هیئت علمی بنیاد دائرةالمعارف اسلامی ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ زمان: 🗓 دوشنبه ۳۰ فروردین ۱۴۰۰ ⏰ ساعت ۱۸ 🏢 برگزارکننده: دبیرخانه پیوسته نشست های علمی سید مرتضی (ره) - مجله دانش‌ها و آموزه‌های قرآن و حدیث ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ❗️با توجه به رعایت دستورالعمل های بهداشتی، این نشست به صورت مجازی و آنلاین برگزار می‌گردد. ⏸ لینک نشست https://ac.ismc.ir/anjomanhawzah2/ 🆔 @pnesm_ir
علوم و معارف حدیث
ضرورت توجّه به مصادر #نصيريه در مطالعات شيعی ✍محمدباقر ملکیان 🔰مرحوم آيت الله بروجردی و برخی از شا
رجب برسی و تراث نصيريه ✍محمدباقر ملکیان 🔰در مورد حافظ و کتاب معروف مشارق أنوار اليقين في أسرار أمير المؤمنين عليه السلام مطالب فراوانی گفته شده است. در ميان روايات متفرّدی که رجب برسی آنها را نقل کرده، مضامين غاليانه امری است که بسياری بدان تصريح کرده‌اند. علامه مجلسی می‌نويسد: «و كتاب مشارق الأنوار و كتاب الألفين للحافظ رجب‏ البرسي‏ و لا أعتمد على ما يتفرّد بنقله لاشتمال كتابيه على ما يوهم الخبط و الخلط و الارتفاع و إنما أخرجنا منهما ما يوافق الأخبار المأخوذة من الأصول المعتبرة. و نيز حر عاملی می‌گويد: «الشيخ رجب الحافظ البرسي كان فاضلاً شاعراً منشئاً أديباً له كتاب مشارق أنوار اليقين في حقائق أسرار أمير المؤمنين عليه السّلام و له رسائل في التوحيد و غيره و في كتابه إفراط و ربما نسب إلى الغلو». اين مضامين غاليانه از طرفی، و از طرف ديگر نقل از برخی آثار مثل هداية الکبری خصيبی ، و نيز مشابهت برخی از روايات غاليانه اين کتاب (مثل خطبة البيان) با آنچه در مصادر نصيريه آمده است، باعث تقويت اين باور شده که رجب برسی در نگارش کتاب مشارق، متأثر از تراث و انديشه نصيريه است. اين مطلب في الجمله صحيح است، يعنی اولاً رجب برسی در نقل برخی از روايات، از تراث نصيريه بهره‌مند شده است. و ثانياً رد پای بسياری از روايات غاليانه کتاب مشارق به وضوح در تراث نصيريه ديده می‌شود. اما گاه مطالبی در کتاب مشارق ديده می‌شود که آشکارا حکايت از ناآشنائی رجب برسی با فرقه نصيريه دارد، اموری که دانستن آنها مؤونه چندانی نمی برد و نيازمند مطالعات عميق و گسترده در مصادر نصيريه نيست، اما عدم اطلاع از آنها، نشان دهنده اين است که رجب برسی از اوليات اين فرقه نيز آگاهی ندارد. برای نمونه به اين عبارت رجب برسی بنگريد: «الخصيبية أصحاب يزيد بن الخصيب، و عنده أنّ الله لا يظهر إلا في أمير المؤمنين و الأئمة من بعده، و أنّ الرسل هو أرسلهم يحثّون عباده على طاعته، و أنّ الرجل هو إبليس الأبالسة، و أنّ ظلمة زريق قديمة مع نور عليّ لأنّ الظلمة عكس النور. در حالی که هر کس اندک اطلاعی (در حد تورق مصادر نصيريه نه بيشتر) داشته باشد، خطای رجب برسی برايش آشکار می‌شود. به نظر می‌رسد هر چند برخی از مصادر عمومی نصيريه مثل در اختيار رجب برسی بوده است، اما به علت اين که مصادر مهم و سری اين فرقه (مثل رساله رستباشيه) در اختيار او نبوده، و همچنين معاشرتی از نزديک با طائفه نصيريه نداشته، اطلاع چندانی از اين گروه و اعتقادات آنها ندارد. بنابراين برای مشابهت برخی از روايات کتاب مشارق با مصادر نصيريه بايد علتی ديگر را پيگيری نمود. البته ممکن است اين خطاهای آشکار و واضحی که در کلمات رجب برسی نسبت به فرقه نصيريه ديده می‌شود به اصطلاح برای رد گم کردن باشد تا کسی او را متّهم به تأثير پذيری از نصيريه نکند، آن گونه که شيخ محمود شبستری وقتی می‌خواهد نسبت شاعری را از خود دور کند، بيتی با قافيه معيوب می‌سرايد: همه دانند کاين کس در همه عمر نکرده هيچ قصد گفتن شعر به هر حال اين امر نياز مند تأملی بيشتر است؛ والحمد لله رب العالمين 🌐https://malekian.kateban.com/post/4765 @MaarefHadith
نشست اعتبار کتاب الکافی. استاد مسجدی ۲۰۲۱۰۴۱۲_۱۹۵۱۴۴.m4a
12.11M
🔊 روایات کتاب کافی ؛از ضعف تا اعتبار : دیدگاه ها و معیارها 🎤 حجت الاسلام و المسلمین حیدر مسجدی @MaarefHadith
ٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام قَال‏: ثَلَاثٌ لَمْ يَجْعَلِ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لِأَحَدٍ فِيهِنَّ رُخْصَةً أَدَاءُ الْأَمَانَةِ إِلَى الْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ الْوَفَاءُ بِالْعَهْدِ لِلْبَرِّ وَ الْفَاجِرِ وَ بِرُّ الْوَالِدَيْنِ بَرَّيْنِ كَانَا أَوْ فَاجِرَيْنِ. ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ امام باقر علیه السلام فرمود: در سه چیز خداوند متعال به احدی اجازه ترک آنها را نداده است. ۱ - ادای امانت به مرد نیکوکار و فاسق. ۲ - وفای به عهد و پیمان نسبت به نیکوکار و فاسق. ۳ - نیکی به پدر و مادر، نیکو کار باشند یا فاسق و لا ابالی. 📚 الكافي (ط - الإسلامية)، ج‏2، ص: 162 @MaarefHadith
علی بن مغیره خدمت امام موسی بن جعفر علیه السلام عرض کرد:  ....پدرم چنين بود که چهل بار قرآن را در ختم می‌کرد و من نيز از اين پس از پدرم (به همين اندازه‌ها) ختم می‌کنم گاهی بيش‌تر و گاهی کم‌تر به اندازه فراغت و شغلم و به اندازه نشاط و کسالتم. و چون روز عيد فطر شود يک ختم آن را به رسول خدا صل‌الله‌علیه‌وآله، ، و يکی را به علی علیه السلام و يکی را به فاطمه علیها السلام و همچنين برای هر يک از ائمه علیهم السلام تا برسد به شما که برای هر يک، يکی هديه میکنم و تا به این حال رسيده‌ام چنين کرده‌ام. برای من در برابر اين عمل چه پاداشی هست؟ حضرت فرمود: پاداشت اين است که روز قيامت با ايشان باشی. گفتم: اللّه کبر! اين است پاداش من؟ حضرت سه بار فرمود: آری. 📗الکافی، ج۲، ۶۱۸. @MaarefHadith
علوم و معارف حدیث
پیوسته نشست‌های علمی سید مرتضی (15) موضوع: ✅ کتاب «تحول گفتمان در گزارش واقعه کربلا»
‼️ تا نیم ساعت دیگر (ساعت 18) 🔔پیوسته نشست‌های علمی سید مرتضی (15) ✅ موضوع: کتاب «تحول گفتمان در گزارش واقعه کربلا» روش شناسی و نتایج ـــــــــــــــــــــ با ارائه: 👤 خانم دکتر سیده رقیه میر ابوالقاسمی ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ⏸ لینک نشست https://ac.ismc.ir/anjomanhawzah2/
نشست کتاب تحول گفتمان در گزارش واقعه کربلا ۲۰۲۱۰۴۱۹_۱۹۳۹۳۲.m4a
10.99M
🔊🔊 صوت ✅ موضوع: کتاب «تحول گفتمان در گزارش واقعه کربلا» روش شناسی و نتایج ـــــــــــــــــــــ با ارائه: 👤 خانم دکتر سیده رقیه میر ابوالقاسمی ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄ ┄┅═══••✾❀✾••═══┅┄
💠الإمامُ الباقرُ علیه ‏السلام: «إِنَّ الْعَبْدَ لَيَكُونُ بَارّاً بِوَالِدَيْهِ فِي حَيَاتِهِمَا ثُمَّ يَمُوتَانِ فَلَا يَقْضِي عَنْهُمَا دُيُونَهُمَا وَ لَا يَسْتَغْفِرُ لَهُمَا فَيَكْتُبُهُ اللَّهُ عَاقّاً وَ إِنَّهُ لَيَكُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِي حَيَاتِهِمَا غَيْرَ بَارٍّ بِهِمَا فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَيْنَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا فَيَكْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارّا»؛ (1) ✅امام باقر علیه السلام فرمودند: یک وقت هست که بنده در زمان حیات پدر و مادر خود نسبت به آنان نیکوکار است ، امّا وقتی می‏میرند ، نه بدهی آنان را می‏پردازد و نه برایشان طلب آمرزش می‏کند، در این صورت خداوند او را نافرمان قلمداد می‏کند و یک وقت هم هست که بنده در زمان حیات پدر و مادرِ خود ، ناخلف و نافرمان است و به آنان نیکی نمی‌‌‏کند ، امّا وقتی مُردند بدهی‏های آنها را می‏پردازد و برای ایشان آمرزش می‏طلبد در نتیجه، خداوند عز و جل او را نیکوکار می‏نویسد. ⚠️ توضیح: بنابراین ممکن است پدر و مادر انسان در دنیا از انسان راضی باشند ولی پس از مرگ آنها بر اثر بی توجهی فرزندان به آنها و از آنها یاد نکردن از فرزندان خود ناراضی شوند و آنها را عاق کنند و بر عکس فرزندانی که در زمان زنده بودن والدین به دلیل کوتاهی در حق آنها مورد عاق آنها واقع شده اند، پس از مرگ والدین در حق آنها خوبی کنند و برای آنها خیرات و مبرات دهند و یا واجباتی را که بر ذمه آنها است ادا کنند و والدین از آنها راضی و خشنود شوند. 📗1.الکافی، ج 2، ص 163.
طريقه نسخه شناختی (موسوم به "طريقه فهرستی") بخشی است از طريقه رجالی ✍حسن انصاری يکی از مهمترين دلائل بر عدم وجود طریقه فهرستی به عنوان شیوه ای مستقل از طریقه رجالی در میان قدمای امامیه این است که در هیچ کجا در ادبیات حدیثی و رجالی ما اشاره ای به وجود این تمایز نشده. در حقيقت آن چيزی که طبق اين نظريه، طريقه فهرستی ناميده می شود بخشی از همان شيوه رجالی قدماست. اين نظريه ابراز می دارد که بر خلاف اهل سنت محدثان اماميه طریقه فهرستی را به کار می گرفته اند. دلیل آن را هم اين می داند که در ميان قدمای ما حديث به شکل شفاهی نقل نمی شد بلکه اعتماد اصحاب به دفاتر حدیثی و نقل دست به دست و اعتماد به نسخه های شناخته شده بود. اگر کسی نگاهی گذرا به کتاب های رجالی و حدیثی و علل الحدیث بزرگان اهل سنت بیاندازد به روشنی برایش معلوم می شود که توجه به دفاتر و نسخه ها و طرق نقل و توجه به تمایز نسخه ها و روایات و تفاوت نقل ها در سماع و قرائت و مناوله همواره مورد توجه محدثان اهل سنت بوده و توجه به این موارد در کتاب های یاد شده به مراتب بیشتر از مواردی است که به شکل محدود ما در کتاب های خودمان می بینیم. روشن است که نقل شفاهی منافاتی با توجه و عنایت به دفاتر و نسخه ها ندارد. در جای خودش ثابت شده که نقل شفاهی محدثان اهل سنت متکی بر نقل های مکتوب بوده است. در واقع در نقل های شفاهی مبنا بر وجود نسخه های اصل بوده گرچه طبق سنت، صرف نقل از اصول و دفاتر را به دلیل احتمال تدلیس و تحریف و اضافه و کم کافی نمی دانسته اند و ضروری می دیدند که هر اصلی در سنت شفاهی در نسل های متوالی منتقل و مستند سازی شود. اگر نسخه های حدیثی موجود در کتابخانه ظاهریه و مجامیع عمریه را ملاحظه کنید با صدها و بل هزارها گواهی های "طباق" آشنا می شوید که در طی آن نقل های شفاهی مستند به اصول مکتوب و بالعکس است. اصلا این معنای واقعی طریقه فهرستی است. بدین معنا که نقل حدیث بر اساس دفاتر و نسخه ها و توجه به تمایز روایات نسخه هاست و همواره "اصلی" در ميان است که بايد طبق آن سنت شفاهی پيش رود. حتی در سده دوم قمری هم امروزه روشن شده که کتاب هایی مانند مصنف عبد الرزاق و موطأ مالک بر اساس اصولی مکتوب بوده که به دست عبدالرزاق و مالک رسیده بوده و آنها البته آنها را در سنتی شفاهی فرا می گرفتند و نسخه های "اصل" خود را بر آن اساس تنظيم می کردند. بنابراين چنانکه در يادداشت ديگری خواهم گفت معنای اصلی "اصل" يعنی همين: متنی که مبنای اصلی سنت شفاهی است. یعنی دفتری در حدیث که در طی سنت شفاهی فراهم می آمد و بعد در سنتی شفاهی نشر پيدا می کرد و منتقل می شد و سنت شفاهی را مستند سازی می کرد. يعنی در هر نسل محدثان آن مجموعه حديث را با اتکای بر آن اصل اوليه در سنت شفاهی سماع و قرائت می کردند و بعد اصالت نسخه های جدید فراهم آمده از مجالس شفاهی را با تکيه بر آن اصل مکتوب گواهی می کردند و آن گواهی ها را در نسخه "اصل" با توجه به طبقات جديد می افزودند و يا نسخه هایی از روی آن اصل اوليه فراهم می کردند و بعد با سنت مقابله و عرض و بلاغ و انهاء نسخه های تازه ای از آن "اصل" اوليه و با تکيه بر مجالس و سنت شفاهی فراهم می کردند. روی اين "اصل" ها سندهای دفاتر و روايات می آمد که به آن "طباق" گفته می شود. تفصيلش را در جای ديگری بحث کرده ام. بدین ترتیب برخلاف نظریه فهرستی، اهل سنت به دلیل نقل شفاهی نبود که سراغ علم رجال رفتند. بلکه ماهیت نقل دوگانه شفاهی/ مکتوب و يا "اصل" / سماع به گونه ای است که نیاز به علم رجال را در کنار توجه به اصالت دفاتر و روایات و نسخه ها ضروری می کند. سببش این است که همواره کسانی بودند که روایاتی از مشایخ طبقه قبلی را ادعا می کردند که اصول بازمانده از آنها در نزد برخی ديگر حاوی آن روايات نبود. بنابراين می بايست در ضمن بررسی های نسخه ای به وثاقت و ضبط و منزلت رجالی روات توجه می شد. محدثان گاهی در اصل ها دست می بردند و این به دلیل ماهیت و وضعیت کاغذ و نشر کتاب و امکانات نسخه های خطی بود. بنابراین صرف اعتماد به نسخه ها کافی نبود. با گذشت نسل ها اعتماد صرف به اصالت نسخه ها و گواهی خط ها کافی نبود و باید منزلت رجالی روات مورد بررسی قرار می گرفت. محدثی حدیثی از عبدالرزاق (و او به نقل از معمر بن راشد) نقل می کرد که شاگرد ديگر او در اصل هایش از عبدالرزاق از معمر نقل نکرده بود. بنابراين وضعيت رجالی آن محدث همکار ضروری بود. يا اينکه در مورد حديث نقل شده می گفت: ليس له "اصل". يعنی در اصل من از عبد الرزاق اين حديث نيست. و این معنای "اصل" است. می بينيد که بررسی منزلت رجالی چيزی جدا و بيگانه از بررسی های نسخه ای (يعنی آن چيزی که نظريه فهرستی آن را طريقه فهرستی می نامد) نيست. 🆔https://t.me/azbarresihayetarikhi @MaarefHadith
چرا دعایمان مستجاب نمی شود؟ در روز جمعه­ای حضرت علی (ع) خطبه بلیغی بیان فرمود. در پایان این خطبه فرمود: ای مردم هشت مصیبت بزرگ وجود دارد که از آنها باید به خدا پناه برد. از دانشمند گمراه، از عابد خسته، از مؤمن گمراه، از امانت دار خائن، از ثروتمند ورشکسته، از عزیز خوار شده و از فقیری که مریض گشته است، باید به خداوند پناه برد. در این هنگام مردی برخاست و گفت: راست می­گویی. ای امیرالمؤمنین تو قبله ما هستی هنگامی که به بی­راهه می­رویم و تو نور هستی آن زمان ­که در تاریکی قرار می­گیریم. ولی از تو درباره این سخن خدا می­پرسم که فرمود: «مرا بخوانید تا خواسته شما را بر آورده سازم» چه شده است که ما خدا را می­خوانیم، ولی جواب داده نمی­شود؟! حضرت فرمود: همانا قلب­های شما با هشت خصلت خیانت کرد. ✅ نخست این که شما خدا را شناختید، ولی حقش را همان­گونه که واجب کرده است، ادا نکردید. از این رو این شناخت برای شما سودی نداشت. ✅ دوم این که شما به فرستاده خدا ایمان آوردید، ولی به روش و سیره وی عامل نبودید و شریعت وی را از بین بردید. پس فایده ایمان شما چیست؟! ✅ سوم این که شما قران را خواندید، ولی آن را به کار نبستید. گفتید چشم اطاعت می کنیم، ولی مخالفت کردید. ✅ چهارم این که گفتید از آتش جهنم می­ترسید، ولی هر لحظه با انجام گناهان به آن نزدیک شدید. پس ترس شما کجاست؟! ✅ پنجم این که گفتید مشتاق بهشت هستید و حال آن که هر لحظه کاری می­کنید که شما را از آن دور می­سازد. پس اشتیاق شما کجاست؟! ✅ ششم این که از نعمت های الاهی بهره­مند می­شوید، ولی شکر آنها را به جای نمی­آورید. ✅ هفتم این که خداوند به شما فرمان داد با شیطان دشمنی کنید و فرمود: «همانا شیطان دشمن شماست پس او را دشمن خود بدانید» ولی شما بدون مخالفت با او دوستی کردید. ✅ هشتم این که تنها عیوب مردم را می­بینید و از عیب­های خویش غافل هستید. شما در حالی که خود به سرزنش کردن سزاوارترید، دیگران را ملامت می­کنید. ❓❓با این اوصاف کدام دعای شما مستجاب شود؟! ‼️ شما درها و راه­های دعا را به روی خود بسته­اید از خدا پروا داشته باشید و کارهایتان را درست کنید و باطن خویش را خالص سازید و امر به معروف و نهی از منکر کنید تا خداوند دعاهای شما را مستجاب کند. 📚 مستدرک الوسائل، ج 5، ص 268 و 269. @MaarefHadith
◾️عَنْ عَائِشَةَ قَالَتْ: كَانَ النَّبِيُّ ص إِذَا ذَكَرَ خَدِيجَةَ أَحْسَنَ الثَّنَاءَ عَلَيْهَا فَقُلْتُ لَهُ يَوْماً مَا تَذْكُرُ مِنْهَا وَ قَدْ أَبْدَلَكَ اللَّهُ خَيْراً مِنْهَا فَقَالَ مَا أَبْدَلَنِيَ اللَّهُ خَيْراً مِنْهَا صَدَّقَتْنِي إِذْ كَذَّبَنِيَ النَّاسُ وَ وَاسَتْنِي بِمَالِهَا إِذْ حَرَمَنِيَ النَّاسُ وَ رَزَقَنِيَ اللَّهُ الْوَلَدَ مِنْهَا وَ لَمْ يَرْزُقْنِي مِنْ غَيْرِهَا 🏴عایشه: پیامبر هر زمانی که خدیجه را یاد می کرد او را به نیکویی یاد می کرد و ثنا می گفت. پس روزی به پیامبر گفتم چرا از او یاد میکنی در حالی که خدا بهتر از او را به تو داده است!! حضرت فرمودند: خدا زنی بهتر از به من نداد. هنگامی که مردم تکذیبم می‌کردند، او مرا تصدیق کرد و هنگامی که مردم مرا تحریم کردند، با ثروتش کمکم کرد. و خدا از او فرزندانی به من داد در حالی که از دیگر زنانم به من فرزندی نداد. 📗الإفصاح في الإمامة، ص۲۱۷. وفات تسلیت باد @MaarefHadith
خديجة امرأة باكرة ...و كانت خديجة هذا ذات شرف ومال كثير وتجارة تبعث بها إلى الشام فتكون عيرها كعامة عير قريش... خديجه، زنى باكره، داراى اعتبار و مال بسيارى بود، كاروان تجارى‌اش را به سوى شام مى‌فرستاد و كاروان او به اندازه تمام كاروان قريش بود. دلائل النبوة، ج۱، ص۱۸۷. @MaarefHadith