eitaa logo
مهدقرآن کریم و ولایت شاهین شهر
249 دنبال‌کننده
1.9هزار عکس
531 ویدیو
44 فایل
✳️موسسه قرآن کریم و ولایت شاهین شهر✳️ برای مشاهده اطلاعات بیشتر و پیوستن به خانواده بزرگ ما، به لینک زیر مراجعه کنید. https://zil.ink/mahdkarim_sh2
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 💠 شرح 🔅قسمت نهم 🔷 جهاد 🔻چهارمین رکن از ارکان ایمان از منظر مولا علی(علیه السلام) در حکمت ۳۱ عبارت است از "جهاد". امیرالمؤمنین می فرمایند: جهاد نيز بر چهار پايه استوار است؛ 1️⃣ امر به معروف 2️⃣ نهی از منكر 3️⃣ راستگويی در هر حال 4️⃣ دشمنی با فاسقان پس هر كس به معروف امر كند، پشتوانه نيرومند مؤمنان شود و آن كس كه از زشتی ها نهي نماید، بينی منافقان را به خاك می مالد و آن كس كه در ميدان نبرد صادقانه استقامت كند حقی را كه بر گردن او بوده ادا كرده و كسی كه با فاسقان دشمنی كند و برای خدا خشم بگيرد، خدا هم برای او خشم آورد و روز قيامت او را خشنود می سازد. 🔻اولاً باید بدانیم از منظر مولا علی (علیه السلام) "جهاد" جایگاه بسیار بسیار رفیعی دارد ، تا جایی که در ابتدای خطبه ۲۷ نهج البلاغه، مولا علی(علیه السلام) اینگونه می فرمایند: «إنَّ الْجِهَادَ بَابٌ مِنْ أَبْوَابِ الْجَنَّةِ فَتَحَهُ اللَّهُ لِخَاصَّةِ أَوْلِيَائِهِ»؛ جهاد در راه خدا، دری از درهای بهشت است که خداوند آن در را فقط برای اولیاء خاصّ خودش باز کرده است. 🔻 این جهاد در نگاه مولا علی(علیه السلام) چهار رکن دارد ؛ چهار بُعد دارد. 🔹۱. بُعد اولش "امر به معروف" است؛ امرکردن به خوبیها، نیکی ها. 🔹۲. بُعد دومش نهی از منکر است؛ نهی کردن از محرمات، زشتیها، بدیها. درباره امر به معروف و نهی از منکر توصیه می کنم سه حکمت( ۳۷۳، ۳۷۴ و ۳۷۵) را به همان ترتیبی که مرحوم سید رضی(رحمة الله علیه) در نهج البلاغه چیدمان کرده اند، بخوانید. آنجا خواهیم دید مثلا در حکمت ۳۷۴ حضرت علی(علیه السلام) ما را به چند دسته تقسیم می کنند و برای هر دسته ارزش گذاری می فرمایند. می فرمایند: گروهی، مُنكر را با دست و زبان و قلب انكار می كنند، آنان همه خصلت های نيكو را در خود گرد آورده اند. یعنی از نگاه امیرالمؤمنین (علیه السلام) بر خلاف ما که آدمی را که نهی از منکر می کند را آدم سبکی می بینیم، آدم فضولی می بینیم، آدم تند رویی می دانیم، حضرت علی(علیه السلام) می فرمایند: کسی که قلبش از منکر انزجار دارد، با زبان تذکر می دهد، هرجا هم که اقتضای تکلیف شرعی باشد با دست و اعمالش هم اقدام می کند برای نهی از منکر، این همه خوبیها را دارد. همه ی خوبیها! گروهی دیگر منکر را با زبان و قلب انکار می کنند اما با دست اقدامی نمی کنند. یعنی اگر شرایطش پیش بیاید، بخواهند مبارزه ای بکنند، اقدامی بکنند، عرضه ندارند. پس چنین کسی دو خصلت از خصلت های نیکو را گرفته و دیگری را تباه کرده است. و بعضی ها منکر را فقط با قلب انکار می کنند، ولی با دست و زبان خویش اقدامی ندارند. پس دو خصلت را که شریف تر است تباه کرده اند و یک خصلت را به دست آورده اند. فقط قلباً ناراحت هستند، عرضه اینکه تذکر بدهند و مبارزه کنند را ندارند. و بعضی دیگر منکر را با زبان و قلب و دست رها ساخته اند، که چنین کسی از آنان مرده ای است، میان زندگان. بنابراین کسی که اهل نهی از منکر، حتی قلباً نیست، این اصلا مسلمان نیست، مؤمن نیست؛ چون حیات حقیقی ما به ایمان ماست. پس درباره امر به معروف و نهی از منکر به سه حکمت ( ۳۷۳ ، ۳۷۴ و ۳۷۵) مراجعه کنید. 🔻 نکته مهم دیگری که باید در این بخش از حکمت ۳۱ عرض بکنم، نتیجه ای است که حضرت برای این چهار رکن بیان کرده اند. می فرمایند وقتی که همه شروع کنند به امر به معروف، مؤمنین قوّت قلب می گیرند، پشتوانه پیدا می کنند. وقتی که در یک اداره، در یک منطقه، در یک فامیل، در یک مهمانی، در یک جلسه، در یک کلاس دانشگاه، بین ۵۰ نفر، ۱۰۰ نفر، یک دفعه ۶۰ نفر، ۴۰ نفر، شروع می کنند یک منکری را تذکر میدهند به آن شخصی که به آن منکر مبتلاست، چه اتفاقی می افتد؟ افراد اهل دیانت و معنویت و ایمان و پاکدامنی قوی می شوند. تقویت می شوند، می بینند ما زیادیم. بر عکس، اگر یک نفر گفت و بقیه از بی عرضگی و عافیت طلبی سکوت کردند، پشت مؤمنین شکسته می شود. از آن طرف کسی که نهی از منکر می کند، بینی منافق را به خاک می مالد، چون خیلی ها می خواهند از طرفی ادعا میکند که قانونمدار و شریعتمدار هستند، اما رفتارهایشان خلاف آن است. وقتی یک عده ای به اینها تذکر می دهند و اینها را نهی می کنند از غیبت، حق الناس، از مال بیت المال خوردن، چهره اینها بالاخره باید یکرو شود. اینها نفاقشان رو میشود که ادعا میکردند ما متدیّنیم، ما انقلابی هستیم، ما مسلمانیم اما دارند بیت المال مردم را به تاراج میبرند. 🔻 نهی از منکر بینی منافق را به خاک می مالد. امیدوارم همه ما اهل جهاد امر به معروف و نهی از منکر باشیم. 🎙 حجت الاسلام والمسلمین استاد ↩️ ادامه دارد... @Mahdkarim_sh2
بسم الله الرحمن الرحیم 📋 حقوق زنان پس از طلاق ؛ قرآن درباره حقوق زنانی که طلاق گرفته اند، نیز آیات مشخصی دارد. این نشان از اهمیت رعایت حقوق زنان دارد.  در این آیه خدا دستور به تأمین مسکن زنان مطلقه ای که باردار هستند، می دهد. آن هم مسکنی مسکن در حد مسکن خود فرد. همچنین تاکید می فرماید کاری نکنید که شرایط بر آن ها سخت شود و آنچنان در فشار قرار گيرند كه همه چيز را رها كرده و از آنجا بروند! سپس تأکید می فرماید مادام كه وضع حمل نكرده اند در حال عده هستند، و نفقه و مسكن بر همسر واجب است .  همچنین می فرماید اگر زن بعد از جدایی حاضر به شیر دادن فرزندش شد، مرد باید اجر و پاداش زن را به این خاطر بپردازد. در پنجمين حكم نیز يك دستور قاطع صادر كرده ، مى فرمايد: درباره سرنوشت فرزندان با مشاوره يكديگر و به طور شايسته تصميم بگيريد. یعنی مبادا اختلافات پدر و مادر آسیبی به زندگی و رشد کودکان وارد سازد.  آخرین دستور خداوند در این آیه این است که اگر میان زن و شوهر برای شیر دادن نوزاد توافق حاصل نشد، شیر دادن فرزند را به زن دیگری بسپارند. مبادا که کودک به خاطر این اختلاف ها از شیر خوردن محروم بماند. 🔷 آیه روز : أَسْكِنُوهُنَّ مِنْ حَيْثُ سَكَنتُم مِّن وُجْدِكُمْ وَ لَا تُضَارُّوهُنَّ لِتُضَيِّقُوا عَلَيْهِنَّ وَ إِن كُنَّ أُولَاتِ حَمْلٍ فَأَنفِقُوا عَلَيْهِنَّ حَتَّى يَضَعْنَ حَمْلَهُنَّ فَإِنْ أَرْضَعْنَ لَكُمْ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَ أْتَمِرُوا بَيْنَكُم بِمَعْرُوفٍ وَ إِن تَعَاسَرْتُمْ فَسَتُرْضِعُ لَهُ أُخْرَى  (طلاق / آیه 6) 🔶 ترجمه : آنها ( زنان مطلقه) را هر جا خودتان سكونت دارید و در توانایى شماست سكونت دهید; و به آنها زیان نرسانید تا كار را بر آنان تنگ كنید (و مجبور به ترك منزل شوند); و اگر باردار باشند، نفقه آنها را بپردازید تا وضع حمل كنند; و اگر براى شما (فرزند را) شیر مى ‏دهند، پاداش آنها را بپردازید; و (درباره فرزندان، كار را) با مشاوره شایسته انجام دهید; و اگر به توافق نرسیدید، آن دیگرى شیردادن آن بچه را بر عهده مى ‏گیرد. 🗓چهارشنبه  ۱  اسفند  ۱۴۰۳ ، ، ، 🌼هر روز یک آیه🌼👇 @Mahdkarim_sh2
بسم الله الرحمن الرحیم 📋 صبر پای وعده حق الهی؛ دستور خداوند به پیامبر صبر است. صبر در  برابر عناد و لجاجت دشمنان و كارشكنى آنان، در مقابل نادانى جمعى از دوستان و سستى و سهل انگارى و احيانا آزار آنان. صبر كليد پيروزى است. اما دشوار است. آنچه باعث آسانی این امر دشوار می شود، ایمان به حقانیت وعده خدا است. که آن روز غلبه پیامبر بر دشمنان و مشرکان بود. امروز هم ما در برابر وعده حق دیگری از خدا هستیم و آن پیروزی آخرالزمانی مومنان است، از رهگذر ظهور. پس اگر به این وعده ایمان داریم، باید صبر پیشه کنیم و از خدا بخواهیم که کاستی ها و گناهانمان را جبران کند و بپوشاند (استغفار) تا با تمام قوا به سوی هدف حرکت کنیم. 🔷 آیه روز: فَاصْبِرْ إِنَّ وَعْدَ اللَّهِ حَقٌّ وَ اسْتَغْفِرْ لِذَنْبِكَ وَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّكَ بِالْعَشِيِّ و َالْإِبْكَارِ (غافر / آیه 55) 🔶 ترجمه: صبر و شكيبائي پيشه كن كه وعده خدا حق است و براي گناهت استغفار نما و تسبيح و حمد پروردگارت را هر صبح و شام بجا آور. 📅 جمعه ۳ مهر ۱۴۰۳ ، ، ، ، 🌹تعجیل در فرج ولی عصر صلوات🌹 🌼هر روز یک آیه🌼👇 @Mahdkarim_sh2
بسم الله الرحمن الرحیم ◾ شرح 🔰قسمت ۱۰ 🔷 ارکان کفر 🔻 امیرالمؤمنین (علیه السلام) در ادامه حکمت ۳۱ نهج البلاغه برای کفر چهار ستون معرفی می فرمایند، که عبارتند از: 1️⃣ تعمّق 2️⃣ تنازع 3️⃣ زیْغ (یعنی بازگشت قلب بعد از هدایت به ظلالت) 4️⃣ شقاق( یعنی دشمنی و اختلاف کردن) 🔻درباره "تعمّق" یک نکته قابل توجّه است و آن اینکه همین مکتب نورانی اسلام که اصرار بر تفکّر دارد، از طرفی به ما هشدار می دهد در اموری که با فکر نمی شود به آن قانون رسید، تعمق نکنید؛ مثل تفکّر در ذات خدا و... لذا این نوع تعمّق را پایه اول سقوط انسان در کفر معرفی می کنند. مولا علی(علیه السلام) در نهج البلاغه شریف می فرمایند: اگر خداوند متعال ما را "راسِخونَ فِی العِلم" معرفی کرده، به خاطر این است که ما در آنچه که تکلیف نداشته ایم که بحث و جستجو از عمقش بکنیم، ترک تعمّق کرده ایم. 🔻 مسأله دوم "تنازع" است؛ یعنی با همدیگر جدل و جدال کردن. اوّلین کسی که در نهج البلاغه به عنوان جدل کننده و نزاع کننده معرفی شده است، ابلیس است. حضرت در خطبه ۱۹۲ می فرمایند: «نَازَعَ اللَّهَ رِدَاءَ الْجَبْرِيَّةِ» ؛ ابلیس در ردای جَبریّت که مخصوص خداوند متعال است، با خدا نزاع کرد. همچنین در خطبه ۱۹۲ ، امیرالمؤمنین (علیه السلام) می فرمایند: عزّت و کبریا مخصوص خداست و خداوند هر کسی از بندگانش را که در این لباس عزّت و کبریا با خدا منازعه کند، لعنت کرده است. یکی از دلایلی که باعث شد مسلمانان بعد از پیغمبر عزیز، قاطبه شان ( عمومشان ) به جز سه چهار نفر، به ارتداد معنوی دچار بشوند، تنازع با اهل بیت بر سر مسأله جانشینی پیامبر بود، که مولا علی(علیه السلام) در نامه ۶۲ به این نکته اشاره کرده و فرمود: «فَلَمَّا مَضَى رَسولُ اللّه (صلّی الله علیه و آله و سلّم) تَنَازَعَ الْمُسْلِمُونَ الْأَمْرَ مِنْ بَعْدِهِ» ؛ بعد از اینکه پیامبر عظیم الشأن اسلام از دنیا رفت، مسلمانان در مسأله ولایت امر با هم نزاع کردند. می دانید که به واسطه همین نزاع بود که حضرت فرمودند: « إرتَدَّ النّاسُ بَعدَ النَّبیِّ إلّا أربَع أوْ ثَلاث» ؛ بعد از پیامبر همه مردم مُرتد شدند، جز سه نفر یا چهار نفر، یعنی به کفر معنوی مبتلا شدند ولو اینکه رو به قبله نماز می خواندند، چون اصل اسلام را که ولایت است منحرف کردند و از اصل اسلام رویگردان شدند. 🔻 مسأله سوّم، مسأله "زیغ" است. "زیغ" که در بعضی دعاهای قنوت هم می خوانیم: « رَبَّنا لا تُزِغْ قُلوبَنا» ، این است که انسان یک بار هدایت شده باشد، دوباره قلبش بعد از هدایت به ضلالت و گمراهی برگردد. حضرت علی(علیه السلام) معتقدند یکی از چیزهایی که باعث می شود انسان به کفر مبتلا بشود، این بلای "زیغ" است. در خطبه ۱۵۱ می فرمایند: « فَتَزِيغُ قُلُوبٌ بَعْدَ اسْتِقَامَةٍ» ؛ بعضی از قلبها بعد از اینکه در مسیر مستقیم حق قرار داشتند، از حق برگشتند و به ضلالت مبتلا شدند. به هر حال سوّمین رکن از ارکان کفر "زَیغ" است. 🔻 آخری هم "شقاق" و "اختلاف" است، که توضیحش مشخص است. 🔰 با این مقدمات، این بخش از حکمت ۳۱ را با هم می خوانیم : كفر بر چهار ستون پايدار است: 🔸 كنجكاوی دروغين 🔸 ستيزه جويی و جَدَل 🔸 انحراف از حق 🔸 دشمنی كردن پس آن كس كه دنبال توهّم و كنجكاوی دروغين برود، به حق نمی رسد و آن كس كه به ستيزه جويی و نزاع بپردازد، از ديدن حق نابينا شود و كسی كه از راه حق منحرف شود، نيكويی را زشت و زشتی را نيكويی می پندارد و سرمست گمراهی ها میگردد و آن كس كه دشمنی ورزد، پيمودن راه حق برای او دشوار و كارش سخت و نجات او از مشكلات دشوار خواهد شد ». 🎙 حجت الاسلام والمسلمین استاد ↩️ ادامه دارد... @Mahdkarim_sh2
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔅قسمت ۱۱ 🔷 ارکان شک 🔻در ادامه حکمت ۳۱ نهج البلاغه و در باب ارکان کفر، امیرالمؤمنین (علیه السلام) رابطه بین تعمّق بی جا، تنازع، زَیغ و شقاق را اینگونه بیان می فرمایند: کسی که بی جا کنجکاوی کند، هرگز به سمت حق برنمی گردد و کسی که نزاعش به خاطر جهل زیاد باشد، کوری او از دیدن حقیقت طولانی خواهد شد و ادامه خواهد یافت و کسی که قلبش از حق به ضلالت برگردد، نزد او نیکی زشت دیده میشود و زشتی، نیکی و زیبایی و در مستی ضلالت باقی می ماند و کسی که با حق درآمیزد، تمام راههای حقیقت بر او بسته می شود و امر او مشکل خواهد شد و راه خروجش از ضلالت و کفر بسیار تنگ خواهد بود. 🔻 بعد از این امیرالمؤمنین (علیه السلام) قصّه "شک" را بیان می کنند. همین که شک را در مقابل ایمان و هم عرض کفر قرار می دهند، نکته بسیار بسیار مهمی است؛ چون در شک دو مرحله داریم: 1️⃣ شکی که مقدّمه یقین می شود. 2️⃣ شکی که منجر به کفر می شود. به قول استاد شهید مرتضی مطهری، شک معبر خوبی هست، اما مقرّ خوبی نیست. یعنی اگر شک باعث بشود که انسان سؤال خودش را از مسیر درست و منابع درست تحقیق کند و به حق برسد، معبر خوبی است برای رسیدن به یقین. اما اگر در شک بماند و جستجو نکند و این شک را به نااهل عرضه بکند، شک به شبهه و کم کم به انکار و کفر منجر میذشود. 🔻 لذا حضرت علی (علیه السلام) در این حکمت می فرمایند: شک هم بر چهار شعبه است؛ یعنی شک هم به این سادگیها نیست که انسان بگوید خوب یک نوع سوال است فقط، نه! شک هم برای خودش ارکانی دارد که باید این ارکان را بشناسیم و در مقابلش علاج داشته باشیم. 🔰 شک چهار بخش دارد: 1️⃣ جدال در گفتار 2️⃣ ترسیدن 3️⃣ دو دل بودن 4️⃣ تسلیم حوادث روزگار شدن بعد می فرمایند: پس آنکس که جدال و نزاع را عادت خود قرار دهد، از تاریکی شبهات بیرون نخواهد آمد و آنکس که از هر چیزی بترسد، همواره در حال عقب گرد است و آنکس که در تردید و دودلی بماند، زیر پای شیطان کوبیده خواهد شد و آنکس که تسلیم حوادث شود و به تباهی دنیا و آخرت گردن نهد، هر دو جهان را از کف خواهد داد. 🔻همانطور که ملاحظه می فرمایید، اینجا منظور آن شکی که برای هر انسانی و حتی هر محقّقی پیش می آید نیست، منظور آن شکی است که یا صاحبش نسبت به آن لجاجت دارد یا برای برون رفت از آن تلاش نمی کند، یا تلاشش از مسیر درست و منطقی نیست لذا به حق نمی رسد و به تعابیری که امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمودند مبتلا می شود. 🎙 حجت الاسلام والمسلمین استاد قسمت پایانی از خطبه ۳۱ @Mahdkarim_sh2
بسم الله الرحمن الرحیم 📋 شما را می بیند؛ این آیه به بینا بودن پروردگار نسبت به اعمال انسان اشاره دارد. منظور این است که خداوند همه اعمال او را ثبت می کند و در کارنامه اعمالش نگه می دارد. این آیه مى تـوانـد بـه مـنـزله دليـلى بر مساءله معاد محسوب شود. چرا که بـصـيـر بودن خداوند نسبت به اعمال آدمى، و ثبت و ضبط آنها حتما بايد مقدمه اى براى حساب و جزا باشد و گرنه بيهوده است. 🔷 آیه روز: بَلَى إِنَّ رَبَّهُ كَانَ بِهِ بَصِيرًا ( انشقاق / آیه ۱۵) 🔶 ترجمه: آري پروردگارش نسبت به او بينا بود (و اعمالش را براي حساب ثبت كرد). 📅 یکشنبه ۵ اسفند ۱۴۰۳ ، ، 🌼هر روز یک آیه🌼👇 @Mahdkarim_sh2
حکمت۳۲.mp3
زمان: حجم: 3.13M
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد @Mahdkarim_sh2
✨ بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔷 ارزش و والایی انجام دهنده کار خیر 💠 و درود خدا بر امیرالمؤمنین فرمودند: "نيكوكار، از كار نيك بهتر است و بدكار از كار بد بدتر " . 🔻 در حکمت ۳۲ نهج‌البلاغه شریف پیرامون خیر و شر، نکات فراوانی وجود دارد و اساساً امیرالمؤمنین (علیه السلام) واژه "خیر و شر" را بسیار استفاده کردند. اگر ما با محوریت موضوع حکمت ۳۲ پیرامون خیر نکاتی را عرض بکنیم خودبه‌خود آنچه در مورد شر هم باید دانسته شود در مقابل آن فهم خواهد شد. نکاتی که متناسب با حکمت سی و دوم از نهج البلاغه قابل استفاده است عبارتند از : 1️⃣ راه رسیدن به خیر : مولا علی(علیه السلام) در نامه سی و یکم خطاب به امام حسن (علیه السلام) می فرمایند: آن خیری که جز از راه شر نمی شود به آن دسترسی پیدا کرد اساساً هیچ خیری در آن نیست. 2️⃣ نیّت خیر: در نامه ۳۱ به امام حسن (علیه السلام) مرقوم می فرمایند: «فإنَّ العطيَّةَ على قَدْرِ النِّيَّةِ »؛ همانا عطای الهی اندازه نیّت انسان هاست. در حکمت ۹۷ هم پیرامون نیّت به معنای اعتقاد ، می فرمایند :«نَومٌ عَلَی یَقِینٍ خَیرٌ مِن صَلاَةٍ فی شَکٍ» ؛ اینکه انسان تا صبح بخوابد اما در حال یقین در اعتقاداتش باشد، بهتر است از اینکه تا صبح نماز بخواند در حالیکه در شکّ و تردید نسبت به امامش باشد. 3️⃣ فاعل و کننده کار خیر: حضرت یک بار در نامه ۳۳ می فرمایند : «وَلَنْ يَفُوزَ بِالْخَيْرِ إِلاَّ عَامِلُهُ» ؛ با انجام کار خیر کسی جز کننده آن کار خیر رستگار نمی‌ شود و به بهشت نمی رود. یک بار هم در همین حکمت ۳۲ فرمودند: « فاعِلُ الْخيْرِ خيْرٌ مِنْهُ»؛ انجام دهنده کار خیر از خود کار خیر بهتر است. 4️⃣ عاقبت کار خیر : حضرت در حکمت ۳۸۷ می فرمایند: « ما خَيْرٌ بِخَيْرٍ بَعْدَهُ النّارُ » ؛ عملی که بعدش آتش جهنّم باشد اصلاً خیر نیست. 5️⃣ ثواب کار خیر: در حکمت ۱۱۴ مولا علی (علیه السلام) ثواب کار خیر را برتر از خود کار خیر می دانند و می فرمایند : «وَ لَيسَ شَيءٌ بِخَيرٍ مِنَ الخَيرِ إلّا ثَوابَهُ» ؛ چیزی بهتر از خود کار خیر نیست مگر ثواب کار خیر. 🎙حجت الاسلام والمسلمین استاد @Mahdkarim_sh2
بسم الله الرحمن الرحیم 📋 امر خدا محقق می شود؛ همانطور که می دانیم، برادران یوسف به دنبال حذف او بودند. اما امر الهی و اراده او چیز دیگری بود. این آیه به ورود یوسف به کاخ عزیز مصر اشاره دارد. آنجایی که عزیز مصر که از یوسف خوشش آمده به همسرش می گوید: او را گرامی دار، شاید به دردمان بخورد و یا اصلا جای فرزند نداشته مان را پر کند. خدا مهر یوسف را به دل او انداخت. این که او فرزند دار نمی شد هم اراده خدا بود تا به یوسف احساس نیاز کند و فراتر از برده با او برخورد نماید تا مقدمه رشد اجتماعی یوسف شود. همچنین آیه به قدرت تعبیر خواب هم اشاره می کند که به او در پیشرفتش خیلی کمک کرد و آن هم رحمتی دیگر از سوی خدا بود. نهایت این اتفاقات، به امیری یوسف در مصر ختم می شود که امر مد نظر خدا بود. بر خلاف خواسته برادرانش! خدا با مجموعه ای از تقدیرها امر خود را محقق می کند. پس در انتهای آیه می فرماید: خداوند در تحقق امر خود مسلط و پیروز است. نکته مهمی است که ما باید بدانیم که خدا بدون نیاز به ما انسانها امر خود را پیش می برد. پس اگر یوسف ما در چاه هم افتاد، از خدا نا امید نشویم. مانند آن اکثریتی نباشیم که آیه می فرماید، که به این نکته مهم توجه ندارند! 🔷 آیه روز: وَ قَالَ الَّذِي اشْتَرَاهُ مِنْ مِصْرَ لِامْرَأَتِهِ أَكْرِمِي مَثْوَاهُ عَسَى أَنْ يَنْفَعَنَا أَوْ نَتَّخِذَهُ وَلَدًا وَ كَذَلِكَ مَكَّنَّا لِيُوسُفَ فِي الْأَرْضِ وَ لِنُعَلِّمَهُ مِنْ تَأْوِيلِ الْأَحَادِيثِ وَ اللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ ( یوسف / آیه ۲۱) 🔶 ترجمه: و آنكس كه او را از سرزمين مصر خريد به همسرش گفت: مقام وي را گرامي دار، شايد براي ما مفيد باشد، و يا او را به عنوان فرزند انتخاب كنيم، و اينچنين يوسف را در آن سرزمين متمكن ساختيم، (ما اين كار را كرديم) تا تعبير خواب را بياموزد و خداوند بر كار خود پيروز است، ولي اكثر مردم نمي‏دانند.  📅 سه شنبه ۷ اسفند  ۱۴۰۳ ، ،   🌼هر روز یک آیه🌼👇 @Mahdkarim_sh2