هدایت شده از مُـحَـدِّثْ
حضرت رسول اکرم (ص):💫
هرگاه هدف عالم
از دانش اندوزی رضای خدا باشد،
همه از او در خشیت باشند
و هرگاه هدف آموختن
علم ثروت اندوزی باشد،
همه از او بترسند..
📚نهج الفصاحه،ص۵۷۷
#روز_دانشجو
روز دانشجو مبارک
#داستانک🌾🍄
💠 شاید در بهشت بشناسمت!
🔹این جمله سرفصل یک داستان بسیار زیبا و پندآموز است که در یک برنامهی تلوزیونی مطرح شد.
مجری یک برنامهی تلوزیونی که مهمان او فرد ثروتمندی بود، این سوال را از او پرسید:
♨️مهمترین چیزی که شما را خوشبخت کرد چه بود؟
🔸فرد ثروتمند چنین پاسخ داد: چهار مرحله را طی کردم تا طعم حقیقی خوشبختی را چشیدم.
🌀در مرحلهی اول گمان میکردم خوشبختی در جمعآوری ثروت و کالاست، اما این چنین نبود.
🔆در مرحلهی دوم چنین به گمانم میرسید که خوشبختی در جمعآوری چیزهای کمیاب و ارزشمند است، ولی تاثیرش موقت بود.
🎈در مرحلهی سوم با خود فکر کردم که خوشبختی در به دست آوردن پروژههای بزرگ مانند خرید یک مکان تفریحی و غیره است، اما باز هم آنطور که فکر میکردم نبود.
🎉در مرحلهی چهارم اما یکی از دوستانم پیشنهادی به من داد. پیشنهاد این بود که برای جمعی از کودکان معلول صندلیهای مخصوص خریده شود، و من هم بیدرنگ این پیشنهاد را قبول کردم.
🔹اما دوستم اصرار کرد با او به جمع کودکان رفته و این هدیه را خود تقدیم آنان کنم. وقتی به جمعشان رفتم و هدیهها را به آنان تحویل دادم،
💎خوشحالی که در صورت آنها نهفته بود واقعا دیدن داشت! کودکان نشسته بر صندلی خود به شادی و بازی پرداخته و خنده بر لبهایشان نقش بسته بود. اما آن چیزی که طعم حقیقی خوشبختی را با آن حس کردم چیز دیگری بود!
⚜هنگامی که قصد رفتن داشتم، یکی از آن کودکان آمد و پایم را گرفت! سعی کردم پای خود را با مهربانی از دستانش جدا کنم اما او درحالی که با چشمانش به صورتم خیره شده بود این اجازه را به من نمیداد!
🔹خَم شدم و خیلی آرام از او پرسیدم: آیا قبل از رفتن درخواستی از من داری؟ این جوابش همان چیزی بود که معنای حقیقی خوشبختی را با آن فهمیدم...
💢او گفت:
میخواهم چهرهات را دقیق به یاد داشته باشم تا در لحظهی ملاقات در بهشت، شما را بشناسم. در آن هنگام جلوی پروردگار جهانیان دوباره از شما تشکر کنم!
✍️ ضیاء رئیسی (مترجم)
•┈••✾•✨♥️✨•✾••┈•
نوای حسین_۲۰۲۱_۱۲_۰۴_۱۷_۴۲_۰۷_۸۹۹.mp3
3.05M
●━━━━━━─── ⇆ㅤㅤ
◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤㅤ
سفینة النجات عالم
ای رفیق رو سیاها...🌱
#مداحی
#سجاد_محمدی
#اللهم_ارزقنا_زیارت_الحسین
#امام_زمان
🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻
#مهرومهتاب
پارت۱۱۸
نویسنده:ت،حمزه لو
به اطرافم نگاه کردم و با دیدن تلفن عمومی ،کمی دورتر از جایی که نشسته بودیم گفتم:«باید یه تلفن بزنم!!»
حسین گفت:«حتما،ببخشید خیلی وقتتون رو گرفتم!»
به طرف تلفن رفتم و شماره ی خانه لیلا را گرفتم.با اولین بوق خودش گوشی را برداشت.گفتم:«لیلا.....سلام!!»
صدای پر از نگرانی اش به گوشم رسید:«مهتاااب،تو کجایی...مامانت ده بار زنگ زد اینجا.!»
قلبم به تپش افتاد.پرسیدم:«تو چی بهش گفتی؟!»
با صدایی آهسته جواب داد:«نگران نباش !من گفتم تو مجبور شدی بری آزمایشگاه.گفتم اسمت رو روی برد زده بودن و باید میرفتی مشکل ثبت نامت تو آزمایشگاه رو حل کنی...فقط بجنب زود برو خونه تا دیرتر نشده.!!»
نفس عمیقی از سر آسودگی کشیدم و گفتم:«وای خدایا،،ممنون لیلا جون!!»
وقتی تماس را قطع کردم حسین را دیدم که نزدیک کیوسک ایستاده بود و با نگرانی به من نگاه میکرد.خندیدم و گفتم:«دیدی گفتم دروغ بعضی وقتا چیز خوبیه!!!»
صورت حسین در هم رفت و با ناراحتی گفت:«بار همه ی این دروغها رو دوش منه،شما به خاطر من داری دروغ میگی،خدا منو ببخشه!!»
چند لحظه ای در سکوت نگاهش کردم،وقتی نگاههای مرا دید سرش را پایین انداخت ..لبم را تر کردم و گفتم:«حسین ...تو زندگی خیلی سختی داشتی،من برای از دست دادن عزیزانت بهت تسلیت میگم و به خاطر غیرت و شجاعتت بهت تبریک میگم...با وجود تمام حرفهایی که زدی و تمام فاصله هایی که واقعا بینمون هست..میخوام یه سوال ازت بپرسم و دلم میخواد جوابش رو از ته قلبت بهم بگی!!»
حسین منتظر نگاهم میکرد،چند لحظه ای ساکت شدم.از شدت هیجان صدای قلبم را به وضوح میشنیدم.نفسم را بیرون دادم و به سختی گفتم:«با تمام این تفاوتهایی که گفتی و شنیدم دلم میخواد که تا آخر عمر در کنارت باشم،تو هم اینو میخوای،راه سختی در پیش داریم،حاضری تلاش کنی تا کنارهم باشیم؟!!»
صورت حسین پر شد از علامت تعجب ،بعد لبخند شرمگینی زد و گفت:«این چه سوالیه!!اگر همین الان بهم بگن فقط میتونی یه خواسته از خدا داشته باشی و بعد از اون دیگه نمیتونی چیزی بخوای،قطعا،بودن کنار تو رو از خدا میخوام !!!»
سرم راپایین انداختم و گفتم:«پس زندگی سختت و سختی های زندگیت هنوز تموم نشده،بازهم باید تحمل کنی تا بتونیم کنار هم باشیم.
حسین با صدایی که پر از بغض بود گفت:«تحمل میکنم،هرکاری که شما و پدر مادرتون بگید؛با کمال میل انجام میدم.دلم میخواد هرچه زودتر با پدرتون صحبت کنم و حرف دلم رو بزنم ..اصلا از این وضع راضی نیستم...»
در ماشین را باز کردم و در حال نشستن داخل ماشین بودم که گفتم:«لطفا تا خودم چیزی بهتون نگفتم کاری نکنید،اونا الان درگیر قضیه ازدواج سهیل هستن.باید کم کم با تو و اخلاق و کردارت آشنا بشن و بعد این قضیه مطرح بشه.»
کنار در ماشین ایستاد و گفت :«خیلی ببخشید که ناراحتتون کردم ولی خوشحالم که دیگه همه چیز رو راجع به من میدونید و حرفی توی دلم نمونده.!»
از حسین خدا حافظی کردم و با سرعت به سمت خانه رفتم.
🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻
هدایت شده از مُـحَـدِّثْ
امام صادق(ع):
دوست ندارم جوانی از شما(شیعیان)را جز بر دو حالت ببینم؛
دانشمند🔬 یا دانشجو🎓
📚الأمالی طوسی،ص۳۰۴
#روز_دانشجو
روز دانشجو مبارک👏🏻
🕊غنی شدن در روز قیامت باخواندن نماز شب!
🌴 جابربن عبداللّه می گوید:
☀️ «پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: مادر حضرت سلیمان به او گفت: ای پسرم! بپرهیز از زیاد خوابیدن در شب، زیرا خواب زیاد در شب، انسان را در روز قیامت فقیر می کند. چون در شب، مخصوصا در دل شب که مردم در خواب هستند، خرمن برکات و خیرات را پهن می کنند، کسی که در خواب باشد دستش از این برکاتْ تهی خواهد بود و در روز قیامت چیزی نخواهد داشت و فقیر خواهد بود»
#نمازشب
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🌸 ـبِـسمِـاللهالࢪحمــݩِالࢪحیـمـ 🌸
پیامبر رحمت صلی اللهعلیه وآله
#ترکعبادت ، دل را #سخت میکند،🌪°
ورها کردن یاد خدا، جان را میمیراند.‼️
📚التنبیه الخواطر،جلد۲،ص۱۲۰
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
السَّلامُعَلَيْكَیابقِیَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللهُ فی اَرضِه
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ اَیُّهَا الْحُجَّةِ الثّانی عشر
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا نورُ اللهِ فی ظُلُماتِ الْاَرضِ
اَلسّلامُ عَلَیْکَیا مَولایَ یاصاحِبَالزَّمان
اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا فارسُالْحِجاز
اَلسَّلامُعَلَیْکَ یاخَلیفَةَ الرَّحمَنُویاشَریکَالْقُران
وَیااِمامَ الْاُنسِوَالْجان
#مولایمن
🍂بالا گرفته ایم برایت دو دست را
ای مرد مستجابِ قنوت و دعا بیا...
🍂فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ایم
دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا....
#صبحتون_مهدوی
#امام_زمان
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
✨ #مقام_عرشی_حضرت_زهرا "س"
قسمت چهاردهم
#امام_زمان
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
AUD-20210715-WA0002.mp3
14.24M
#مقام_عرشی_حضرت_زهرا "س
قسمت چهاردهم
✨ در اخباری که جبرئیل بر "حضرت زهرا" سلاماللهعلیها از اتفاقات آیندهی جهان، وحی نمودند، و امروز در کتاب "مصحف فاطمه س" جمعآوری شده؛
مسئلهی انقلابی در شرق، که مقدمهساز انقلاب جهانی حضرت مهدی "عج" است، آمده است!
✦این مسئله را چگونه ثابت میکنید؟
#استاد_شجاعی 🎤
#امام_زمان
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
🍃🦋💚
اسمے از عمہ ے ساداٺ نیاور بہ دهان
اسم #زینب ڪہ بیاید همہ حساس شویم
تا نفس هسٺ و حرم هسٺ محال اسٺ ڪہ ما
بے خیاݪ حرم #خواهر عبّاس شویم
#مدافع_حرم
#ڪلناعباسڪ_یازینب_س
#یا_زینب_ڪبرے_س
#اللﮩـمالرزقنا_ڪربلا
#امام_زمان
اللهم عجل لولیک الفرج
❗️لطفا دقت نظر کافی را داشته باشید ودر کنار گوشی تلفن همراه نخوابید
حتما زمان خواب دستگاه وای فای منزل را خاموش کنید
▫️این امواج در زنان و مردان تأثیرات منفی داشته و در کودکان و افراد ضعیف 2برابر بیشتر تأثیرات منفی خود را به جای میگذارد
▫️بیماریهای روانی و بدخوابی ، تومورهای سرطانی و ناباروری از اثرات منفی امواج موبایل و وای فای هستند.
#همسرانه
💟 ...ریزه کاریهای زناشویی...
1⃣ گلایه اطرافیان از همسر:
💠 گاه اطرافیان و یا خانواده شما از همسرتان بدگویی کرده و یا گلایهای را مطرح میکنند.
🔰 در این مواقع باید با حفظ ادب و احترام نسبت به فرد گلایه کننده، نیّت خیر همسرتان و یا توجیههایی که باعث کم شدن بدبینی اطرافیان نسبت به همسرتان میشود ابراز کرده، و حافظ آبرو و اَسرار او باشید!
🔰 به تدریج باید با رفتار و گفتار خود دلهای دو طرف را به هم نزدیک کنید.
🔰 در مواقعی که گلایهی آنها اساسی و بزرگ است حتما به مشاور_دینی خانواده مراجعه نمایید!
‼️نکته مهم:
❌ تا میتوانید گلایه خانواده خود را به همسرتان نرسانید، چرا که زمینهساز کینه، فتنه، بدبینی و سردی روابط میگردد!
🔷🔶🔹
سخنگوی فارسیزبان سعودی : رابطه ایران و امارات سابقه چند صد ساله داره.
پن : هرچی بخوام اضافه کنم از طنزش کم میکنه 😂😂😂 ///:
4_5857246299706888012.mp3
9.97M
🔊 #صوتی
💽 رفتی حرم لبخند بزن
🎤 استاد #پناهیان
📌 #امام_رضا
چهارشنبه های امام رضایی🍃💚
🎧 گوش کنید و نشر دهید 📡
#امام_زمان
ألـلَّـھُـمَــ ؏َـجِّـلْ لِوَلـیِـڪْ ألْـفَـرَج
🔴 حدود یه ماه پیش دولت به دستگاه ها دستور داد اگه فیش های حقوقیتون رو ثبت نکنین از حقوق خبری نیست...........😠
یه عده گفتن رئیسی حالا یه چیزی گفته...😒
حالا خبر اومده که مدیران ۲۲ دستگاه دولتی این ماه حقوق دریافت نخواهند کرد....😂
فرق میکنه کی رئیس جمهور باشه
✌️🏻😎🇮🇷
#دولت_مردمی
#رئیسی
12.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دوربین مخفی
واکنش مردم به سقوط بالگردآقای رئیسی و فوت او در بوشهر
#رئیسی
#دولت_مردمی
#امام_زمان
#شهدا
🌀معلم و دزدی دانشآموز
در مراسم عروسی، پیرمردی در گوشه سالن تنها نشسته بود که داماد جلو آمد و گفت: سلام استاد آیا منو میشناسید؟
معلّم بازنشسته جواب داد:
خیر عزیزم، فقط میدانم مهمان دعوتی از طرف داماد هستم.
داماد گفت:
آخه مگه میشه منو فراموش کرده باشید؟! یادتان هست سالها قبل، ساعت گرانقیمت یکی از بچهها گم شد و شما فرمودید که باید جیب همه دانشآموزان را بگردید و گفتید همه باید رو به دیوار بایستیم.
من که ساعت را دزدیده بودم از ترس و خجالت خیلی ناراحت بودم که آبرویم را میبرید، ولی شما ساعت را از جیبم بیرون آوردید و تفتیش جیب بقیه دانشآموزان را تا آخر انجام دادید و تا پایان آن سال و سالهای بعد در آن مدرسه هیچکس موضوع دزدی ساعت را به من نسبت نداد و خبردار نشد.
استاد گفت:
باز هم شما را نشناختم! ولی واقعه را دقیق یادم هست. چون من موقع تفتیش جیب دانشآموزان چشمهایم را بسته بودم.
تربیت و حکمت معلّم، دانشآموز را بزرگ میکند!
سیره اخلاق
سرود بی بی.اَلَم تَرَ حجب و حیای زینب_۲۰۲۱_۱۲_۰۸_۱۰_۵۶_۵۷_۱۳۵.mp3
13.64M
#سرودولادت حضرت زینب(س)🦋🌱
الم تر حجب و حیای زینب😍🌱
الم تر مهر و وفای زینب
🎤کربلایی امیر برومند
اللهم عجل لولیک الفرج
بحق زینب کبری❤️🌱🌸🍃
#زینب_کبری
#میلاد_حضرت_زینب
_آیتالله حـقشناس(ره):
شیطان دائماً مراقب شماست☝️🏻
ولی به کسانی که نمازشان را
در اول وقـــت مــیخـــواننـد⌚️
ڪمتــر نزدیڪ میشــود...👀
#جان_کلام
- - - - - - -🕊 - - - - - - - - - - -
آیت الله #کشمیری ؛
هر وقت عبد تمام کارهایش برای خدا شد و خودیت خود را ندید فانی فی الله می شود و محو در معبود می گردد .
🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻
#مهرومهتاب
پارت۱۱۹
نویسنده:ت،حمزه لو
بعد از آنکه از سرگذشت حسین باخبر شدم،یاد و فکر حسین و سختی هایی که کشیده بود ،یک لحظه رهایم نمی کرد و همه جا و هر لحظه چهره ی مظلوم و سختی کشیده اش جلو چشمانم بود.
به امتحانات پایان ترم نزدیک میشدیم و من حتی کلمه ای درس نخوانده بودم.
در تمام لحظاتی که سر کتابهایم مینشستم به بهانه ی درس خواندن ،تمام فکرم درگیر این بود که چه طور باید مسئله را به پدر و مادرم بگویم؟!اگر آنها مخالفت کنند که قطعا همینطور میشد،چه باید بکنم؟؟!قهر و دعوا؛یا صبر و استقامت!!!! اصلا میتوانستم با اعتقادات حسین کنار بیایم؟؟!
آینده مثل شهری در مه،ناپدید ونا مشخص بود.با کمکهای لیلا و اصرارهای شادی درسهایم راخواندم.با اینکه امتحانات کمی داشتم،ولی به خاطر درگیر بودن ذهنم،آمادگی همیشگی و کافی برای امتحان دادن نداشتم.بلاخره با هر زحمتی بود بانمراتی که همگی لب مرز بود،ترم تابستان را گذراندم.
همه چیز قاطی شده بود ومن گیج و سردرگم و خسته شده بودم.زمان زیادی به مراسم سهیل نمانده بود و همه در حال رفت و آمد و خرید و آماده کردن وسایل بودند.
قرار بود مراسم در خانه ی پدر عروس برگزار شود ،بنابراین ما کار زیادی نداشتیم فقط باید لباسهایمان و هدایای گلرخ را آماده میکردیم.
اوضاع حسابی به هم ریخته بود ومادرم بسیار آشفته بود؛خاله تقریبا تمام کارهایش را برای رفتن انجام داده بود و بعد مراسم سهیل قصد عزیمت داشتند.مادرم در معرض دو اتفاق مهم زندگی اش بود.جدا شدن از تنها خواهرش و عروسی پسرش.ولی من خوشحال بودم چون کسی حواسش به حال خراب من نبود.
قرار بود با لیلا برای خرید پارچه به بازار بروم تا برای لباسم پارچه بخرم و به خیاط بدهم که تا زمان مراسم آماده شود.
ساعت هشت بود و داشتم صبحانه میخوردم که صدای زنگ خانه بلند شد..لیلا اینجور مواقع همیشه هول بود و میخواست زود به خرید برود.آیفون رابرداشتم و با خنده گفتم:«لیلا ...بیا تو!!»
با صدایی که سعی داشت بالا نرود گفت:«چی...بیام تو....مگه نمیای بریم خرید!؟»
خندیدم و گفتم:«چقدر تو هولی...مغازه ها مگه انقدر زود باز میکنن...بیا بابا،بیا تو،مطمئن باش تا ساعت ده همه جا بسته س!!»
در باز کردم،لیلا پوفی کرد و داخل شد.
بعد از سلام و احوالپرسی با مادرم باهم به اتاقم رفتیم.روی تختم نشستیم.لیلا نگاهی به من انداخت و گفت:«خب...چه خبر!!؟»
پرسیدم:«از کجا خبر میخوای!؟»
خندید و گفت:«خب معلومه،از حسین!!»
شانه ای بالا انداختم و گفتم:«یه هفته ای میشه ازش خبر ندارم..دلم براش تنگ شده!!»
لیلا متعجب نگاهم کرد و گفت:«مهتاب!!!! این واقعا تویی!!!.....اصلا باورم نمیشه تو به یه همچین آدمی دل بستی!!!»
عصبی گفتم:«مگه من چه جوری ام؟!!»
لیلا گفت:«تو هیچ طوری نیستی!!!ولی اونم مثل تونیست،عقاید و تربیت این تیپ آدما با ماها خیلی فرق داره؛الان ،تو هر مهمونی و عروسی که میری بی حجابی!بعد میخوای بری زیر چادر!میتونی!الان سرگرمی ما شرکت تو مهمونی و مراسماییه که به بهانه های مختلف برگزار میشه و اکثرا هم مختلطه بعد تو میخوای بری تو مسجد و تکیه و هیئتا،گریه زاری کنی.!!!میتونی!!!دیگه میشی همسر یه جانباز،دائم باید با چادر باشی،دائم در حال نماز و دعا خوندن،در حال گریه زاری،عاشورا،تاسوعا،محرم،صفر....سی روز روزه،خلاصه باید کارایی رو بکنی که یه بارهم تو عمرت انجام ندادی و اصلا باهاشون آشنا نیستی!!تو میتونی باهاش کنار بیای؟؟؟!»
🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻🌙🌻
با افزایش سن، برای تقویت بیناییتان، شلیل بخورید !🍑
▫️شلیل حاوی لوتئین است، ماده مغذی مهمی که سلامت چشم ها را بهبود میبخشد و به کاهش ریسک تباهی لکه زرد در اثر افزایش سن کمک میکند.
▫️طبق تحقیقات، لوتئین نوعی آنتی اکسیدان بسیار قوی هم هست که به کاهش ریسک ابتلا به آب مروارید هسته ای کمک میکند بعلاوه، بتاکاروتن موجود در این میوه به ترکیب ویتامین A در بدن کمک میکند.
+ در حفظ سلامت چشم ها نقش دارد و از نابینایی و بیماری خشک چشمی جلوگیری میکند