داروخانه معنوی
🌷 #هر_روز_با_شهدا شهید بزرگوار مسعود عسگری عزیز❤️ شهید همه فن حریف!!! فعالیت ها، آموزش ها و مهارت ه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 #هر_روز_با_شهدا
قرعهکشی_برای_رفتن_به_قربانگاه_کومله!!
🌷وقتی به سقز رسیدیم، صدای خواندن دعای کمیل ما را به سمت خود کشید. کسی که دعا میخواند، در بین دعا خاطرهای از آن منطقه تعریف کرد و گفت: «کومولهها ده نفر از سربازهای ارتش را اسیر کردند و گفتند: ما به شرطی گروگانها را پس میدهیم که یک پاسدار به ما بدهید. یکی از برادران سپاه داوطلب شد و گفت: من حاضرم بروم. برادران دیگر اعتراض کردند و گفتند: ما هم میخواهیم برویم. قرعهکشی شد و قرعه به نام همان داوطلب اولی درآمد. او رفت و ما....
🌷و ما با دوربین نگاه میکردیم. منافقین آن پاسدار را گرفتند و به غیر از یک سرباز، نه اسیر را آزاد کردند. با چشمانمان دیدیم که اول لباس فرم آن سپاهی را سالم درآوردند و بعد مثل وحشیها با چاقو بر سر او ریختند و هر کدام تکهای از بدنش را کندند. هر کسی این منظره را با دوربین نگاه میکرد، حالش بد میشد. بعد کومولهها بدن تکهتکه شده را داخل پلاستیک گذاشتند و لباس سپاه را رویش قرار دادند و به آن سرباز گفتند: این هم پاسدار شما، حالا برو.»
راوی: جانباز سرافراز سعید بلوری از رزمنده گردان تخریب لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص)
📚 کتاب "روزهای جنگی سعید"
❌️❌️ امنیت اتفاقی نبوده و نیست!!
#لبیک_یا_خامنه_ای
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@Manavi_2
خـــآص بودَنـــ یَعنے:
بٰا شہدآء بودَنـْــ ،
دَࢪمَسیر شُہداء بودَنـْــ !
؏طْرشُہدٰاء ࢪٰا دٰاشْتنـــ ....
ࢪَنڱ شُہداٰء ࢪٰا دآشتنـــْ ۔۔۔
اِخـــلآص شُہدٰاء ٰࢪا دٰاشتنـــْ ؛
مُوࢪد ؏نآیت شُہدٰاء بودَنـــْ !
تٰا دَࢪ دٰا۾ شَهـ♤ـآدت اُفتادَنـــْ...♡
نَھ دَࢪدٰا۾ دُنیآ و شِیطآنــ اُفتٰادَنْ .
الـٰلّهُمَ؏َجــِّلِلوَلــیِّڪَاَلْفــَرَجْ
#شهدا
#شہیدانه🕊
@Manavi_2
#درخواستی👇
#رسیدن_به_آرزوها
#حاجت
🌸✨ جهت اجابت حاجت
و برآورده شدن آرزو بعد از 《7》بار
صلوات بر محمد و آل محمد
آیه
《51》 سوره یس را خالصانه بخوان.
وَنُفِخَ فِي الصُّورِ فَإِذَا هُمْ مِنَ الْأَجْدَاثِ إِلَى
رَبِّهِمْ يَنْسِلُونَ ﴿۵۱
📚 زادالمعاد 247
@Manavi_2
داروخانه معنوی
🔴 #رمان #داستان 🌷 #سلام_بر_ابراهیم – قسمت 2⃣ 🍀 زندگینامه و خاطرات پهلوان بیمزار " #شهید_ابراهیم_
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 #رمان #داستان
🌷 #سلام_بر_ابراهیم – قسمت 3⃣
🍀 زندگینامه و خاطرات پهلوان بیمزار " #شهید_ابراهیم_هادی "
✅ محبت پدر (راوی: رضا هادی)
💥 درخانهاي کوچک و مستأجري در حوالي ميدان خراسان تهران زندگي ميكردیم. اولين روزهاي ارديبهشت سال1336 بود. پدر چند روزی است كه خيلي خوشحال است. خدا در اولین روز این ماه، پسری به او عطا کرد. او دائماً از خدا تشكر ميكرد .
هر چند حالا در خانه سه پسر و يك دختر هستیم ولي پدر براي اين پسر تازه متولد شده خيلي ذوق ميكند. البته حق هم دارد. پسر خيلي با نمكي است. اسم بچه را هم انتخاب كرد: "ابراهيم".
پدرمان نام پيامبري را بر او نهاد كه مظهر صبر و قهرمان توكل و توحيد بود و اين اسم واقعاً برازندهی او بود.
بستگان و دوستان هر وقت او را میدیدند با تعجب ميگفتند: « حسين آقا، تو سه تا فرزند ديگه هم داري، چرا برای اين پسر اينقدر خوشحالي ميكني؟!»
پدر با آرامش خاصي جواب ميداد: «اين پسر حالت عجيبي دارد! من مطمئن هستم که ابراهیم من، بندهی خوب خدا ميشود، این پسر نام من را هم زنده ميكند!»
راست ميگفت. محبت پدرمان به ابراهيم، محبت عجيبي بود. هر چند بعد از او، خدا يك پسر و يك دختر ديگر به خانوادهی ما عطا كرد اما از محبت پدرم به ابراهيم چيزي كم نشد.
💥 ابراهیم دوران دستان را به مدرسهی طالقانی در خیابان زیبا رفت. اخلاق خاصی داشت. توی همان دوران دبستان نمازش ترک نمیشد. یکبار هم در همان سالهای دبستان به دوستش گفته بود: «بابای من آدم خیلی خوبیه. تا حالا چند بار امام زمان(عج) را توی خواب دیده. وقتی هم که خیلی آرزوی زیارت کربلا داشته، حضرت عباس(ع) را در خواب دیده که به دیدنش آمده و با او حرف زده.»
زمانی هم که سال آخر دبستان بود به دوستانش گفته بود: «پدرم میگه آقای خمینی که شاه، چند ساله تبعیدش کرده آدم خیلی خوبیه. حتی بابام میگه: همه باید به دستورات اون آقا عمل کنند. چون مثل دستورات امام زمان(عج) میمونه.»
دوستانش هم گفته بودند: «ابراهیم! دیگه این حرفها رو نزن. آقای ناظم بفهمه اخراجت میکنه.»
شاید برای دوستان ابراهیم، شنیدن این حرفها عجیب بود ولی او به حرفهای پدر خیلی اعتقاد داشت.
🍃🌹 پایان قسمت سوم
@Manavi_2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸✨نیایش شبانه با حضرت عشق ❤️❤️
🌸✨خــــــدایــــــا🤲
⚪️✨آرامشی عطا فرما تا بپذیریم،
🌸✨هر آنچه را نمیتوانیم تغییر دهیم
⚪️✨و شهامتی که تغییر دهیم
🌸✨هر آنچه را که میتوانیم؛
⚪️✨و دانشی که تفاوت میان
🌸✨ایـــن دو را بــدانـیـم
⚪️✨آمــــیـــن یـــــا رَبَّ🤲
🌸✨وقتی صبرت سر اومد
⚪️✨و طـــاقــتــت کــم شــد...
🌸✨رو به خدا مدام در دلت بگو:
⚪️✨اراده تــو٫ نــه اراده مــن
🌸✨به طریق تو٫ نه به طریق من
⚪️✨به وقت تو٫ نه به وقت من
🌸✨شبتون پر از نشونه های خدایی
#شب_بخیر
@Manavi_2