فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
11.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#کلیپ
#ویدیو
#صبح
#جان_فدا
#جانفدا
🖤امروز سه شنبه13دی ماه1401:
از یاد تو یک نفس دلم غافل نیست
هرچند که جز حسرت دل😢
حاصل نیست
از شوق #تو میسوزم و میسازم، چون
آن دل که به شوق تو💖 نسوزد
دل نیست
سردار راهت ادامه دارد...
سومین سالگرد شهادت سردار دلها
حاج قاسم سلیمانی تسلیت باد 🥀
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
✨﷽✨
#جانفدا
#جان_فدا
#سلیمانی
🔰روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم
♦️پنجشنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق ساعت ۷ صبح
✍️با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
ساعت ۷:۴۵ صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند.
ساعت ۸ صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند ، دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
ساعت ۱۱:۴۰ ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
ساعت ۳ عصر
حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خودرویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
ساعت حدود ۹ شب
حاجی از بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند.
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسید #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
ساعت ۱۲ شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت ۲ صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
«در آن نوشته بود مرا پاکیزه بپذیر»
@Manavi_2
@Manavi_3
@Manavi_4
شهید پور جعفری میگفت:
روزی در منطقه ای در سوریه، حاجی خواست با دوربین دید بزنه، خیلی محل خطرناکی بود، من بلوکی را که سوراخی داشت بلند کردم که بذارم بالای دیوار که دوربین استتار بشه
همین که گذاشتمش بالا تک تیرانداز بلوک رو طوری زد که تکه تکه شد ریخت روی سر و صورت ما!
حاجی کمی فاصله گرفت، خواست دوباره با دوربین دیدبزنه که این بار گلوله ای نشست
کنار گوشش روی دیوار، خلاصه شناسایی به خیر گذشت.
بعد از شناسایی داخل خانه ای شدیم برای تجدید وضو احساس کردم اوضاع اصلا مناسب نیست، به اصرار زیاد حاجی رو سوار ماشین کردیم و راه افتادیم.
هنوز زیاد دور نشده بودیم که همون خونه در جا منفجر شد و حدود هفده تن شهید شدند!
بعداز این اتفاق حاجی به من گفت: حسین امروز چند بار نزدیک بود شهید بشیم اما حیف...
☆☆☆☆☆
حاج قاسم همیشه او را با نامِ کوچک «حسین» صدا میزد و میگفت: «اگر دو نفر در این دنیا من را حلال کنند
من میتوانم شهید و وارد بهشت شوم؛ یکی خانمم و دیگری، حسین است.» کسیکه خیلے وقتها به خاطر مشغله کاری اش، قبل از اذان صبح دم در خانه حاج قاسم منتظر مےایستاد..
حتی یک کارتن در ماشین داشت که نماز صبحش را روی آن میخواند و منتظر حاجی میماند!!
موقع بازگشت هم وقتے مطمئن میشد حاج قاسم داخل خانه شده است به منزل خودش برمیگشت.🕊
🌹شهید#حسین_پور_جعفری
🌹#جان_فدا
#جان_فدا
روایت روزی که داعشیها از #حاج_قاسم طلب کمک کردند
حاج #بهرام_دریکوند از نیروهای #سپاه حضرت ابوالفضل(ع) #لرستان و از جمله همراهان و رفقای #شهید_سلیمانی:
به خاطر دارم طی یک عملیات #داعش در محاصره بین نیروهای #مقاومت و #ارتش_آمریکا قرار گرفت، زن و بچه، پیر و جوان و خلاصه اینکه نیروی زیادی را داعش به همراه داشت که همگی اینها در مرز بین #سوریه و #عراق گیر افتاده بودند، یک ماه تمام در منطقه ماندند و حاضر نبودند همراهان را به جایی بفرستند، به گفته خود داعشیها نه به روسیه اعتماد داشتند و نه به آمریکا و #ترکیه، در آخر تصمیم گرفتند که جمعیت همراه (غیر نظامی) را به #یونان بفرستند، اما تنها به یک شرط که حاج قاسم قول دهد که از آنها محافظت کند، چرا که تنها به سردار #اعتماد داشتند.
سردار ضمانت داد و تا انتهای مسیر راه را برایشان باز گذاشت تا زن و بچهها و برخی افراد سالمند و مریض بتوانند از مهلکه نجات پیدا کنند😔
👉 @Manavi_2
_و ســَـــلام بَر او کہ مےگُفـــــت:
◇◇عـــــزَّت دَست خُـــᰔــدٰاست !!!
و بـــــدٰانید أگر↓↓
⇆ گمنــٰـــام تَـــــرین هم بـــــٰاشید۔۔۔
○_ولے نیـَّــــت شُمــــٰـا ،
یـــٰــار؎مَـــــردم بــٰـــاشدمےبینیـــــد ؛
⇇خُـــــدٰاوند چِقـــــدر،
با ﴿عـــــزّت و عَظمـَــــت ﴾شُمــــٰـا را ؛
◇◇دَر آغـــــوش مےگیـــــرَد»✿⇉
«• شَهیـــدسِپهبدقٰاسم سُلیـــــمٰانے•»
#جان_فدا ❤️
#شهید_جمهور
«داروخانہ مـــــ؏ــنو؎»👇👇
@Manavi_2