eitaa logo
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
486 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
822 ویدیو
230 فایل
اینجا کانالی عمومی است محفلی بی تکلف و صمیمی برای رسیدن به روشنای نور که شما هم دعوتید راه ارتباطی @Ostadi1998 لطفا مطالب با لینک منتقل شود @Manodaneshjooham لینک در ایتا @Manodaneshjooha لینک در تلگرام
مشاهده در ایتا
دانلود
• تعارض بین آیات قرآن در رابطه با انسان باتوجه به آیه 82 سوره ی نساء، تعارض در آیات قرآنی غیرممکن است زیرا که خداوند خود عدم تفاوت در آیات را دلیل صحت قرآن و الهی بودن کلام آن می داند و وجود تعارض در سخنان خداوند سازگار نیست. تعارض خود به معنی تضاد در مدلول و محتواست ولیکن آیات قران بعضی گویای بعضی دیگر و برخی شاهد و دلیل بر بعضی دیگراند و باهم تنافی ندارند. آنچه گاه به عنوان تعارض در آیات قرآن بیان می‌شود به دلیل نگرش سطحی و مبتدی به آیات است و میتوان با کمی تامل و نگرش عقالنی به معنای حقیقی آیات دست یافت. در آیه 72 سوره صاد، خداوند به انسان مقام والایی عطا کرده و بیان میکند که از روخ خود در آدمی دمیده و فرشتگان باید بر آنان سجده کنند اما در آیه 179 سوره‌ی ‌انعام میبینیم که خداوند انسان را با چهارپایان هم عرض دانسته و چه بسا مقامشان را پایین تر از آنان پنداشته. در نگاه ظاهری بین این دو آیه و مقام انسان در نظر خداوند تعارض مشهود است و گویی جایگاه حقیقی انسان در نظر خداوند گاه ارزشمند و گاه بی ارزش شمرده شده اما هنگامی که در معنی و کنه آیات تفکر می کنیم، نمایان است که خداوند انسان را گرامی میدارد و آنان را به دودسته ی کلی صالحان و دوزخیان دسته‌بندی میکند. آنان که در نظر خداوند با اعمال نیکو شناخته می شوند و در زمره نیکوکاران اند و طبق آیه 72 صاد باید مورد سجده‌ی فرشتگان قرار گیرند و مقرب خداو ند هستند. همچنان که انسان هایی که از قدرت تعقل خود بهره نمیبرند و همچون حیوانات بنابر غریزات خود به زندگی ادامه میدهند در نزد خداوند از چهارپایان نیز پست ترند. پس در سوره‌ی صاد خداوند اشاره به خودعالی انسانی دارد که بالقوه‌ی انسان است و در سوره ی انعام اشاره به بعد خوددانی انسانی که جزوی از طبیعت حیوانی است که از این طبیعت برای رسیدن به فطرت و تعالی بهره نمیبرد. درنهایت این ستایش ها شامل روح الهی و فطرت انسانی است و نکوهش ها به دلیل بها دادن بر بعد طبیعی و مادی انسانی‌ست که به دنبال زیاده خواهی و لذت جویی می‌رود و با آنکه فطرت الهی در همه‌ی انسانها وجود دارد گاه از آن دوری میکنند و با قدرت اختیار خود به سمت بعد حیوانی متمایل میشوند و به جای بعد خودعالی به تقویت بعد مادی میپردازد. باآنکه وجود بعد حیوانی فی ذاته بد نیست بلکه بخشی از خلقت پروردگار است اما انسانی که به طرز غیرصحیح از آن برای رسید ن به لذتهای دنیوی بهره میبرد، همچون حیوانات عمل می کند و در نظر خداوند جایگاه پستی دارد. @Manodaneshjooham
انسان کسی نیست که ثروت دارد ؛ کسی نیست که علم دارد ؛ بلکه کسی است که به این همه جهت می دهد و اینها را در مسیر حق به جریان می اندازد . @Manodaneshjooham
آیت الله جوادی آملی، تعریف ارسطویی از انسان (حیوان ناطق) را رد نموده و به تعریف جدیدی از انسان دست یافته که انسان، "حیّ متاله" است. یعنی، زنده ای که الهی است و حیّ است. آثار حیات دارد و متاله است. یعنی، منسوب به الله بوده و وجودش حول محور او معنای حقیقی خود را می یابد. اگر انسان را بنا به نظر استاد جوادی آملی حیّ متاله بدانیم، یعنی زنده ای که الهی فکر می کند، الهی تغذیه می کند، الهی تولید می کند، الهی مصرف می کند و... @Manodaneshjooham
💠⭕️چه کسی نردبان مرا برداشته است؟ از بوسعید تا سیمون وی صدیق قطبی؛ نویسنده معاصر ایرانی (با اندکی تلخیص و تصرف) مولانا غزل جالبی دارد که شاید تا به حال کمتر به آن توجه شده: گفتم که بنما نردبان، تا بر رَوَم بر آسمان گفتا سر تو نردبان، سر را درآور زیر پا چون پای خود بر سر نهی، پا بر سر اختر نهی چون تو هوا را بشکنی، پا بر هوا نه، هین بیا بوسعید هم مضمون مشابهی دارد: «سعادت بر زِبَرِ سَرِ تست. زیرِ قدم نِه تا دست بر سعادت رسد.» ترجمه امروزی این می شود که رستگاری بالای سر توست. سرت را زیر پایت بگذار تا دستت به رستگاری برسد. بوسعید و مولانا هر دو باور دارند که آسمان (=رستگاری) فراتر از ماست و برای رسیدن به آن نیازمند نردبانیم. هر دو باور دارند که این نردبان، سرِ ما است. یعنی خودِ ما. از خودمان باید بالا برویم تا دستمان به دامان آسمان برسد. نردبانی بیرون از ما نیست. خودمان را باید نردبان کنیم. البته کاری در این عالَم سخت‌تر از پا بر سرِ خود گذاشتن نیست. 🖊⭕️تحلیل تطبیقی و جالب اینجاست که سیمون وی (عارفه، فیلسوف و فعال اجتماعی فرانسوی) می‌گفت: «ما در جهان صاحب هیچ چیز نیستیم - یک اتفاق کافی است تا همه چیز را از ما بگیرد- مگر توانایی «من» گفتن را. این است آنچه باید به خداوند واگذار کنیم یا به بیان دیگر، در راه او معدومش کنیم. هیچ کنش ارادی دیگری وجود ندارد که بر عهده‌ ما نهاده شده باشد مگر نابودن ساختنِ «من». ما جز «من» چیز دیگری را نمی‌توانیم پیشکش کنیم و همه‌ چیزهایی را که پیشکش نام‌گذاری می‌کنیم، صرفاً برچسب‌هایی ترمیم‌گرند که بر ابرازِ «منِ» خود می‌چسبانیم.»(جاذبه و رحمت، سیمون وی، ص۱۱۳، نشر نی) به واسطه‌ ناپدید شدن «منِ فردی»، عشق به خدا می‌تواند مانند عبور نور از یک تکه شیشه از روح انسان عبور کند. منظور از حضور روح‌القدس در روح همین است. این در اختیار ماست که میان خدا و بخشی از خلقت که به ما سپرده شده، باشیم. رضایت ما لازم است تا از طریق خودمان، خداوند بتواند خلقت خود را فراگیرد. فقط لازم است خودمان را از جان خودمان کنار بکشیم.» (سیمون‌وی، ترجمه اکبر زمرّدی) ما با عقب‌نشینی از خود، راه را برای عبور خداوند از وجودمان فراهم می‌کنیم. حافظ نیز سر نهادن (گذار از خویشتن) را نردبان آسمان می‌داند: بر آستانِ جانان گر سر توان نهادن گلبانگِ سربلندی بر آسمان توان زد پایان سخن آنکه کسی نردبان شما را برنداشته، نردبان همین جاست: خود شما! موسسه جام @Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
🔹 #آزادی در کلام امیرالمؤمنین وقتی کلام مولا مشکل متفکر مسیحی را حل می‌کند و او مسلمان می‌شود. 🔸از
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣آزادی واقعی یعنی چه! آیا مفهوم آزادی این است که هرجایی دلم خواست برم، هرکاری دلم خواست انجام بدم؟!!! سوال مجری : مگه شما در ژاپن محدودیتی داشتین؟ چرا مسلمان شدین؟ مفهوم آزادی از زبان بانوی تازه مسلمان ژاپنی: «آزادی واقعی را در بندگی خدا یافتم.» ✾ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📣 کانال جواهرانه @Manodaneshjooham
: «آدم حسابی‌های جهانِ آینده: آنانند که سبک زندگی خود را لحظه به لحظه با حوادث آخرالزمان، بروزرسانی می‌کنند✍️ آنقدر نورانیت دارد که شبیه آینه شده خودش! مهربانِ در سکوت! ولی صادق. کنارش که باشی، می‌فهمی کدام ورت کج و کوله شده... بی‌آنکه کمی احساس ناامنی کنی. آمده بود سری به ما بزند. جلسه‌ای داشتیم، آخرهایش بود، نشست کنار ما و گوش کرد! آخر جلسه به بچه‌ها گفتم: همانگونه که چهار پنج سال پیش گفتم، و همه این سالها تکرار کردم: «تولیداتی که هدف‌گذاری‌شان روی فطرت انسانهاست، مرز داخل و بین‌الملل ندارد. فطرتها باهم یکی‌اند، حرفی را که من و شما می‌‎فهمیم همه می‌فهمند چون مصداق دارد در جهان درون آدمها، می‌شنوند و در خود می‌یابند و می‌پذیرند». این مرزبندی‌ها را جهان‌‌بینی‌های کوچک ایجاد می‌کنند. ✘ امروز با یقین بی‌نهایت بالاتر می‌گویم که جهان تمام مرزهای اَنفسی‌اش را از دست داده و خواهد داد. مرز جغرافیایی میان کشورها و قاره‌ها مرز حساب نمی‌شود که! آنها پارامترهایی‌اند برای ایجاد نظم و حریم ماده. مرزها را «جهانِ درون آدمهای جهان» تعیین می‌کند. ✘ آنجا که جهان‌بینی‌ها باهم یکی می‌شوند؛ مرز میان آدمها از بین می‌رود! مثل امروز و واکنش جهان به «حوادث رفح» ... و حالا باید منتظر فردای بی‌مرزتر باشیم. این واکنش‌ها بی‌پشتوانه نیستند! یک جهان‌بینی‌اند، که در حال ایجاد رفتارِ یکسانند. • جلسه که تمام شد، نزدیکتر نشست و از من پرسید: چه شده بود در رفح؟ گفتم خبرها را نخواندی از نیمه شب؟ گفت نه! سرم گرم شد به مشکلات داخلی محل کارمان، غافل شدم. گفتم : چقدر حق گفته‌اند که در آخرالزمان، لحظه‌ای از حوادث جهان غافل نشوید، که خواب غفلتِ آخرالزمان، با زمانهای دیگرِ تاریخ فرق می‌کند. • گفت: و بالعکس در آخرالزمان، مشکلات و مصائب هم بیشتر می‌شود و تمرکزت را می‌گیرد. گفتم: غربال یعنی همین دیگر! جهان را بگذارند در یک الک با سوراخهایی که سایزهای مختلف دارد. تکانش دهند و تکانش دهند و تکانش دهند! با انواع بلایا و فتنه‌ها و حمله‌ها... تا فقط دانه درشت‌ها بمانند. گفت : و دانه درشتهای آخرالزمان، با دانه‌درشتهای تمام تاریخ فرق دارند. دانشمندان و سیاستمداران و تاجران و ... نیستند! اتفاقاً «تنهاترین آدمهای زمانند». • گفتم : دقیقِ دقیقِ ! آنان که «دل بریدند از همه الّا او» ! و بی تعلّق به هیچ گیر و بندی، سبک زندگی خود را لحظه به لحظه با حوادث آخرالزمان، بروزرسانی می‌کنند و درست با سایز و اقتضائات آخرالزمان تمام «انتخابها، ارتباطات، افکار و رفتار» خود را تنظیم می‌کنند. و او ادامه داد: منظورت آیا این نیست که آنان جوری برنامه‌ریزی نمی‌کنند برای بخش‌های حیوانی زندگی‌شان، که تا خِرخِره تمرکزشان را بگیرد، و دیگر نرسند به فکر کردن، و تلاش برای تبدیل شدن به یک انسان تراز در دولت کریمه؟ و آیا برای همین است حوادث و پیگیری آنها، آنقدر مهم است؟ ✘ گفتم : توجه به حوادث بیدار نگه میدارد ما را ! و قدرت «زمان‌شناسی» را افزایش می‌دهد. یقین کنی تاریخ دارد ورق می‌خورد، دیگر به یقین میرسی وقت قناعت است در تمام نیازهای حیوانی، و وقت سرعت گرفتن است در قدرت گرفتن‌های انسانی. دولت کریمه دولت آدم حسابی‌های موحّد است... گفته باشم! @ostad_shojae -------‐-‐-----‐—— @Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
#مکمل_درسی #خود_عالی #انسان_در_اسلام #تعریف_انسان آیت الله جوادی آملی، تعریف ارسطویی از انسان (
شرح حکمت ۳۴۳ نهج البلاغه قسمت اول🌺🌺 هركس در گرو اعمال خويش است: امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه درباره چند خطر كه در انتظار انسان هاست هشدار مى دهد: نخست مى فرمايد: «گفتار انسانها نگهدارى مى شود»؛انسان هيچ سخنى را بر زبان نمى آورد مگر اين كه فرشته اى مراقب وآماده براى (ضبط) آن است!».در دومين هشدار مى فرمايد: «باطن اشخاص آزموده خواهد شد»؛ (وَالسَّرَائِرُ مَبْلُوَّةٌ). انسانها در كشاكش امتحانهاى سخت قرار مى گيرند تا آنچه در باطن دارند آشكار گردد و معلوم شود تا چه حد در ادعاهاى خود صادقندهمانگونه كه قرآن مجيد خطاب به ياران پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله مى فرمايد: «(وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ حَتَّى نَعْلَمَ الْمُجَاهِدِينَ مِنْكُمْ وَالصَّابِرِينَ وَنَبْلُوَ أَخْبَارَكُمْ)؛ ما همه شما را قطعاً مى آزماييم تا معلوم شود مجاهدان واقعى و صابران از ميان شما كيانند، و اخبار شما را بيازماييم!».آنگاه امام عليه السلام سخن از هشدار چهارم مى گويد: «(بدانيد) مردم همگى در نُقصانند و همگى داراى عيوبى هستند جز كسى كه خداوند او را حفظ كرده استهشدار چهارم اشاره به كسانى است كه گرفتار انواع معاصى و گناهان هستند و مى گويند: ما سرانجام توبه خواهيم كرد و خود را اصلاح مى كنيم. امام عليه السلام مى فرمايد: همگى در حال نُقصانند و عيوب به باطن آنها سرايت مى كند وبازگشت و جبران، روزبه روز مشكل تر مى شود.إِلاَّ مَنْ عَصَمَ آللّهُ» در درجه اوّل شامل حال معصومان است و ليكن تمام كسانى كه پيرو آنانند و در مسير آنها گام برمى دارند نيز از نوعى عصمت الهى برخوردار مى شوند. @Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
#خرد_زیستن پدرها شما بخوانید! ✍روح الله کریمی خویگانی "ماجوری لوزاف" دانشمند علوم اجتماعی به م
خویشتن نشناخت مسکین آدمی... ✍روح الله کریمی خویگانی *مارادونا* یه مدت به خاطر افسردگی بعد از ترک اعتیاد تو بیمارستان روانی بستری بود وقتی داشت مرخص میشد گفت: "اینجا آدمای زیادی هستن که همه دیوونه ان، یکی میگه من چه گوارا هستم همه باور می‌کنند، یکی دیگه میگه من گاندی ام همه باور می‌کنند ولی وقتی من بهشون میگفتم که من مارادونا ام همه بهم می‌خندیدن و میگفتن: هیچوقت، هیچکسی، مارادونا، نمیشه. . . *و من از مردم خجالت میکشم که چی به سر خودم آوردم* گاهی فکر می کنم این قصه درست مثل قصه خیلی از آدم هاست که نمی دونیم کی هستیم و قرار بوده که چی بشیم. دارم فکر می کنم به صحنه ای که لحظات عمر هر انسانی است و اعضا و جوارح اون دارن سرزنشش می کنند و با صدای بلند فریاد می زنند و می گویند: ما می توانستیم با هدایت تو به اعلی علیین برسیم ولی تو با ندونم کاریت، با هوسرانیت، با بی فکریت، با کارهای هیجانیت، با غفلتت، با ... ما را به چه روزی انداختی،....ما نه تنها رشد نکردیم، بلکه با تو ضایع شدیم، کاش ما اعضای بدن تو نبودیم.. به قول مولانا خویشتن نشناخت مسکین آدمی از فزونی آمد و شد در کمی! پرورش @Manodaneshjooham
روشنای نور ( من و دانشجوهام )
#تلنگرانه مزرعه دیگران را آباد نکنیم #مکمل_درسی #انسان_در_اسلام #خود_عالی @Manodaneshjooham
در زمین مردمان خانه مکن / کار خود کن ، کار بیگانه مکن کیست بیگانه ؟ تن خاکی تو / کز برای اوست غمناکی تو چون زخود رستی همه برهان شدی / چون که گفتی بنده‌ام سلطان شدی چون تهی گشت و خودیّ او نماند / باز جانش را خدا در پیش خواند چونکه جانش وارهید از ننگ من / رفت شادان پیش اصل خویشتن مولوی @Manodaneshjooham
برخی ارتباطات انسان، ظاهری است و برخی باطنی. عموم اساتید در حال تنظیم ارتباطاتِ ظاهریِ انسان هستند و این فرد را سطحی و قشری بار می‌آورد ... تا ارتباط‌مان با خودمان درست نشود، اصلاح سطوح دیگر ارتباطاتی مثل مُسَکِّن است! 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/2151219200Cf6cb8914a4 پ.ن. و چه خوش فرمودند استاد شهید مرتضی مطهری که حصول آزادیِ اجتماعی در گرو حصول است و آزادی معنوی محقق نمی شود مگر با تسلط بر در مملکت نفس. سلب آزادی ها در سطح اجتماعی ماشی از تعارض منافع افراد است. نقل مضمون و کلیت از کتاب آزادی معنوی انتشارات صدرا یا همان آزادی انسان از انتشارات بینش مطهر @Manodaneshjooham