eitaa logo
از زبان مشاور
517 دنبال‌کننده
193 عکس
63 ویدیو
61 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 ازدواج آری، تعهد نه! 🖋 : ؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ ازدواج 🔻 پرسش دختر‌خانمی پرسیده است: دختری مجرد هستم. پدرم وفات کرده است. الحمدلله اهل روابط پراکنده نیستم. اعتقادات و نمازم برایم مهم است. به آقایی دل بسته‌ام. تا پای ازدواج پیش رفتیم، اما خانواده‌ها مخالفت کردند. اما ما هم‌چنان به رابطه ادامه دادیم تا تلاش بیشتری کنیم. من، برای این‌که عذاب وجدان نگیرم و احساس گناه نکنم، پیشنهاد عقد موقت به پسر دادم، بدون اطلاع دیگران. آیا عقدمان صحیح است؟ 🔻 پاسخ ما ۱. در صورت وفات پدر، اگر دختر رشیده باشد و به بلوغ عقلانی رسیده باشد، عقد، از منظر فقهی و شرعی، درست است، اما از نظر اخلاقی، بهتر است که به خانواده گفته شود. ۲. در این نوع رابطه، هیچ تعهدی وجود ندارد. در صورت به‌هم‌خوردن رابطه، دختر آسیب‌پذیرتر است. ۳. در خفا، هیچ تعهد و حمایتی از طرف خانواده وجود ندارد. آدمی، به‌ویژه دختر، به حمایت خانواده نیاز دارد؛ نیازی حتمی. ۴. تا ابد نمی‌توانید زندگی در خفا داشته باشید. ۵. توجه داشته باشید که خطرهایی هم‌چون بارداری، طلاق، زایل‌شدن دوشیزگی، و اقبال کمتری برای ازدواج مجدد، دختر را تهدید می‌کند. ۶. حواس‌تان باشد که تنها چند صباحی در کنار او آرام خواهید گرفت. پس از گذشت زمان، با آمدن مسؤلیت‌ها و نیازها، مشکلات بر سر راه می‌آیند. ۷. اکنون فوراً با مشاوری دانا و توانا، مشورت کنید. خدای مهربان، یاری‌تان کند. به او توکل کنید. ۱۲ بهمن ۱۴۰۱ 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 انقلابی‌بودن امیر مؤمنان (ع) چنین بود. هر چه امام علی (ع) دارد، از توحید او سرچشمه می‌گیرد. 🌸 سالروز ولادت عدل مجسم؛ امیر موحدان و روز پدر و روز مرد، مبارکا بادا! ۱۴ بهمن ۱۴۰۱ 🌐 🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir _ 🌐 http://mazaheriesfahani.ir
از زبان مشاور
🍂 ریشه‌های طلاق (۷) 🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری ⭕️ نابلدی مهارت‌های زندگی مشترک در این
🍁 بسترِ طلاق! 🍂 ریشه‌های طلاق (۸) 🖌 : ؛ کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی، مدرس زبان عواملی در شکل‌گیری ازدواج‌های اشتباه یا ایجاد طلاق، مؤثرند. برخی‌، دانه‌درشت‌‌اند و پاره‌ای، اگرچه در ابتدا، کوچک‌اند، در هم که می‌تنند، به زنجیرهایی سترگ بدل می‌شوند و بر دست و پای زندگی می‌پیچند و از حیات زوجیت دمار برمی‌آورند. حلقه‌های این زنجیرها را باید یکی‌یکی از اندام‌های زندگی‌مان باز و حذف کنیم. ⭕️ خوابگاهِ مبارک! همان‌گونه که آدمی به آب و هوا و غذا نیاز دارد، به عاطفه‌ورزی و روابط جنسی نیز نیازمند است. همان‌سان که عبادت‌های شرعی، در دایرهٔ قوانین الاهی آموزش داده می‌شود، بایسته است که به آموزش‌های عاطفه‌ورزی و عشق‌ورزی، از منظر آموزه‌های دینی نیز بنگریم. در بخش‌هایی از جامعهٔ اکنونی ما، تعادلی معقول، در عرصهٔ برآوری نیازهای عاطفی، وجود ندارد؛ بدین‌سان که متعصبان، کم می‌گذارند و آدمیان لذتِ حلال‌جو را هوس‌ران می‌خوانند، شهوت‌پرستان نیز آدمیان عفیف را متعصب می‌شمارند و می‌پندارند که مذهبیون، لذت را حرام می‌دانند. در نظر داشته باشیم که این‌ها، از نیازهای حتمی انسان‌اند و باید در چارچوب‌های تعریف‌شده‌ و تٱییدشده به آن‌ها پرداخت. تأمين‌ نیازهای عاطفی و جنسی، در دایره‌ای قاعده‌مند، فوایدی پرشمار دارد: ۱. آرامش ذهنی. ۲. آرامش روحی. ۳. تازه‌سازی نیروی‌های جسمانی و روانی. ۲. دفع انرژی‌های کاذب، زاید، منفی، و پنجاه فایدهٔ دیگر. بنابراین، اگر این فایده‌ها تامین نشود و آن انرژی‌های زاید دفع نگردد، عواقبی ناگوار به بار می‌آید: ۱. انرژی‌های منفی و مازاد، در راه‌های زیان‌بار مصرف خواهند شد. ۲. تمرکز ذهنی، کاهش می‌یابد. ۳. جان و روان، گناه‌آلود می‌شود. و زیان‌های پرشمار دیگر. 🔹 اعتراضی و راهکاری چرا در خانواده‌های ما، هرکدام از فرزندان، اتاقی جداگانه دارند و حریمی برای خود قائل‌اند؟ چرا برای کار و مطالعه، اتاق مخصوص داریم و کسی اجازهٔ ورود به آن را ندارد؟ چرا برای مهمانان، اتاقی را برمی‌گزینیم تا راحت باشند؟ پس چرا «اتاق همسران» نداریم؟ اتاقی که احدی، اجازهٔ ورود به آن را نداشته باشند؟ اتاقی که کلیدش تنها به دست همسران باشد. چرا همسران، حجله‌شان را نگاه نمی‌دارند؟ شایسته، بلکه بایسته است که بخشی از خانه‌، مخصوص همسران باشد. باید آن اتاق، مانند آشپزخانه، سالن نشینمن، بلکه بهتر، زیباترین تزئینات (نه مجسمه و ظروف) را داشته باشد. باید شاداب‌ترین رنگ‌ها در آن اتاق باشد. برخی از خانم‌ها بر این اندیشه‌اند که فلان قسمت خانه را دیگران نمی‌بینند، بنابراین نظافت و آراستگی آن اهمیت ندارد یا کم‌اهمیت است. چرا؟! آن‌ها نمی‌بینند، شما که می‌بینید. خانم و آقا باید تمام خلاقیت‌ و هنر و ایده‌پردازی‌هایشان را مصروف آن اتاق کنند. نمی‌گوییم که بستر خوب، مشکلات زندگی را حل می‌کند، که می‌کند، می‌گوییم راه را برای حل مسائل و اختلافات، هموار می‌کند؛ ذهن آرام و شوق‌انگیز می‌آورد. آدمی را در برابر مشکلات قدرتمند می‌کند و حل آن‌ها را آسان می‌گرداند. 🔹 نوبتِ مهارت‌آموزی بعد از ازدواج به‌هنگام و عاقلانه و عاشقانه، نوبت به آموزش‌های عاطفه‌ورزی و عشق‌ورزی می‌رسد. بنابرمثال: بسیاری از مردمان، مطالعات روان‌شناسی دارند؛ اما برای شناخت دیگران، نه شناخت روانی جنسی خود و همسرشان. اگر در غفلت به سر بریم، همان ازدواج درست هم به طلاق می‌انجامد. بعضی از بسترها، خودشان بستر طلاق‌اند! ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 دفاع جانانه! 🖌 : ⭕️ جلسهٔ دفاع رسالهٔ کارشناسی ارشد روان‌شناسی عروسم، در بیمارستان! عروسم سعیده‌خانوم، امروز؛ ۱۶ بهمن ۱۴۰۱، دفاع رسالهٔ ارشد روان‌شناسی داشت. تاریخ آن از قبل تعیین شده بود. ده روز پیش، نوه‌ام احسان، فرزند سوم سعیده‌خانم و پسرم آقامحمد، در بیمارستان کودکان، بستری شد. هیچ‌کس غیر از سعیده‌خانم، نمی‌شد که همراه احسان باشد؛ چون غذای احسان، شیر مادرش است. تاریخ دفاع رساله را نمی‌شد تغییر داد. اگر امروز دفاع نمی‌کرد، یک ترم عقب می‌افتاد. 🔻 چارهٔ کار: دفاع در بیمارستان! حضور اساتید، در بیمارستان، ممکن نبود. تنها راه، جلسهٔ مجازی بود. سعیده‌خانم، که خستگی ده‌روز حضور در بیمارستان و پرستاری سختِ احسان را بر تن و روان داشت، خود را برای دفاع آماده کرد. اساتید، همکاری و همراهی کردند. جلسهٔ دفاع، به‌خوبی انجام گرفت و سعیده‌خانم، با بالاترین نمره؛ ۱۹/۷۵، رساله را گذراند. آن ۲۵٪ نیز برای مقالهٔ خارجی بود، که ممکن نبود. به عروسم گفته بودم که همراهی احسان در بیمارستان، جهاد است. شما پاداش مجاهدان در راه خدا را دارید. اکنون به ایشان می‌گویم: مرحبا عروس خوبم! جهادتان و پاداشتان، دوچندان شد؛ جهاد نگهداری و پرستاری احسان‌جان، و جهاد دانش. اکنون پاداشتان، نزد خداوند مهربان، دوچندان شد. گوارای وجودتان! الاهی خوشبخت باشید. از اساتید ایشان، که چنین بزرگ‌منشانه اقدام کردند، سپاسگزارم. از مادر عروسم نیز، که در دوران بیمارستان، حسین و علی را مادری کردند، تشکر می‌کنم. پاداش ایشان، بر لطف خداوند سبحان. ۱۶ بهمن ۱۴۰۱ 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
پیام تسلیت رحلت مرحوم حجةالاسلام، جناب حاج‌آقا سیدعلی‌اصغر شهیدی؛ امام جمعهٔ پیشین لامرد، را به خاندان محترم ایشان و لامردیان عزیز، تسلیت می‌گویم. رحمت و مغفرت الاهی را برای آن مرحوم و صبوری و پاداش را برای خانوادهٔ ایشان، از خداوند رحیم و رحمان، می‌طلبم. علی‌اکبر مظاهری ۲۰ بهمن ۱۴۰۱ قم مقدس 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
7.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📚 میلاد سه فرزند، در یک روز! 🌹 کتاب‌هایمان، فرزندان‌مان‌اند. امروز (۲۰ بهمن ۱۴۰۱) جناب آقای علی‌رضا سبحانی‌نسب؛ مدیر «نشر جمال»، خبری مسرت‌بخش دادند: «هر سه کتاب، از چاپ در آمد.» و فورا آن‌ها را برایم فرستادند: ۱. برای دختران‌مان. ۲. جنگ و صلح همسران. ۳. از زبان مشاور، نشر جدید. این سه خواهر و برادر دردانه، برایم عزیزند. دوستشان دارم، مانند آن بیست خواهر و برادر دیگرشان. خداوند را بر توفیق این نعمت‌ها، شکرگزارم. بر مدیر نشر جمال و همکارانشان، آفرین می‌گویم. علی‌اکبر مظاهری ۲۱ بهمن ۱۴۰۱ 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 خبرگزاري مهر گزارش کرد: 🔹 کتاب «از زبان مشاور؛ ارکان پنج‌گانهٔ زندگی خانوادگی»، منتشر شد. 🔸 نویسنده: حجت‌الاسلام علی‌اکبر مظاهری 🔸 ناشر: نشر جمال 🌐 https://www.mehrnews.com/news/5707269/ 🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir _ 🌐 http://mazaheriesfahani.ir 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1 ۲۳ بهمن ۱۴۰۱
🌹 خبرگزاري مهر گزارش کرد: 🔹 کتاب « جنگ و صلح همسران؛ چگونه به زندگی آرام برسیم؟»، منتشر شد. 🔸 نویسنده: حجت‌الاسلام علی‌اکبر مظاهری 🔸 ناشر: نشر جمال 🌐 https://www.mehrnews.com/news/5708300/ 🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir _ 🌐 http://mazaheriesfahani.ir 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1 ۲۴ بهمن ۱۴۰۱
از زبان مشاور
🌹 دعای مستجاب پدر 🖌 #نویسنده: #علی_اکبر_مظاهری در آستانهٔ جوانی بودم. با پدر قدم می‌زدیم. تنهایی
🌹 مرد مردانهٔ من 🖌 : ⭕️ (ادامهٔ دعای مستجاب پدر) مرد مردانهٔ من، که محصول دعای مستجاب پدرم است، چنین است: ۱. مؤمن است به خدایمان ایمان استوار دارد. ایمانش از مغزش گذشته و به قلبش رسیده است و از قلبش تراوش کرده، و یا بگو فَوَران زده، و همهٔ هستی‌اش را فرا گرفته است. گویی خدا را همیشه می‌بیند، همان‌سان که خدا همواره او را می‌بیند. این سخن خدا را با جان و دل چشیده است که: «أَلَمۡ يَعۡلَم بِأَنَّ ٱللَّهَ يَرَىٰ»؛۱ مگر آدمی نمی‌داند که خدا می‌بیند؟! این سخن امام خمینی را که: «عالَم، محضر خداست. در محضر خدا معصیت نکنید»، از بُن جان دوست دارد و ریشهٔ آن را در همین آیه می‌داند. فرمان‌های خدا را، تا پای جان، اطاعت می‌کند. از نهی‌های خدا، تا پای جان، می‌پرهیزد. من را امانت خدا و امانت پدر و مادرم می‌داند و این امانت را، با دل و جان، تکریم می‌کند. هرگز از او گناه عمدی و ترک واجب عمدی، ندیده‌ام. مرد من، یار همراهی‌ است که دست مرا، به‌مهربانی، گرفته و داریم «پله‌پله تا ملاقات خدا»، عروج می‌کنیم. الاهی شکر. ۲. غیرتمند است هم بر من غیرت می‌ورزد، هم بر دیگران، هم بر خودش. به این سخن حضرت امیر، از سویدای قلب، باور دارد که: «مَا زَنَى غَيُورٌ قَطُّ»؛۲ آدم غیرتمند، هرگز زنا نمی‌کند. هر بی‌عفتی، کم‌عفتی، سست‌عفتی را مشمول این سخن حضرت می‌داند. چنان پاک است که گویا یوسف است. غیرت را بر خودش و همسرش و دیگران، یکسان روا می‌دارد. من که غیرت مَردَم را می‌بینم، خودم را بیشتر مراقبت می‌کنم. حواسم را شش‌دانگ جمع می‌کنم تا گوشهٔ رِدای غیرت مرد غیورم، چروکیده نشود. هیچ‌کداممان ذره‌ای از دلواپسی‌هایی را که برخی از همسران این روزگار دارند، نداریم. الاهی شکر. ۳. شجاع است   هم شجاع است، به معنای جرأت‌مندی و مردانگی، هم شجاع است، به معنای توان‌مندی و عُرضه‌داری. وقتی شجاعت مردانه‌اش را می‌بینم، این سخن باشکوه پیامبرمان در جانم طنین می‌افکند که: «المُؤمِنُ کَالجَبَلِ الرّاسِخِ لاتُحَرِّکُهُ العَواصِفُ»؛۳ مؤمن، چونان کوه استوار است که توفان‌ها او را نمی‌لرزانند. ۴. صبور است هم در ناملایمات زندگانی این‌جهانی صبور است، هم بر تلخی‌های دنیا، هم بر نامردمی‌های برخی مردمان. مَردَم را از مصداق‌های این سخن امام صادق می‌بینم که: «اَلْمُؤْمِنُ صَبُورٌ فِی اَلشَّدَائِدِ»؛۴ مؤمن، در سختی‌ها، شکیباست. اما صبوری‌هایش آن‌زمان چهرهٔ معصومانه می‌گیرد که بر بچگی‌های گهگاهی من، شکیبایی می‌ورزد. این‌گاه‌ها من بغض می‌کنم و در دامان شکیبانهٔ خودش پناه می‌گیرم. ۵. مهربان است از بیان مهربانی و مهرورزی مَردِ مردانه‌ام ناتوانم. همین‌قدر می‌گویم که اگر مهربانی، در قامت انسانی ظاهر شود، همو مردِ من است! و هفتاد و هفت صفت نیکوی دیگر دارد که بیان آن‌ها بماند برای وقتش! داریم اتوبیوگرافی (زندگی‌نامهٔ خودنوشت) دونفره می‌نویسیم. آنجا می‌خوانید. الاهی شکر. ۲۵ بهمن ۱۴۰۱ ۱. سورهٔ علق، آیهٔ ۱۴ ۲. نهج‌البلاغه، حکمت ۳۰۵ ۳. شرح اُصول الکافی، ج۹، ص ۱۸۱ ۴. مستدرک الوسائل، جلد ۲، صفحه ۴۸۸ 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
از زبان مشاور
🔥 طلاق‌های ناروا (۷) 🖌 #نویسنده_و_مشاور: #علی_اکبر_مظاهری 🔴 چوب حراج بر جان دختران نوع این جدای
🍂 طلاق‌های ناروا (۸) ⭕️ (ادامهٔ چوب حراج بر جان دختران) 🖌 : 🔻 اشاره این قلم، ذوق آن را دارد که همیشه در گلستان نیکویی‌ها بگردد. شوق آن را دارد که پیوسته در بوستان خُرَّمی‌ها سیاحت کند؛ از خجستگی‌های حیات بنویسد. در قلب‌ها قند آب کند. در ضمیرها عشق بیافریند. دل‌های عشقناک را آفرین گوید. جوانان را به بالندگی تشویق کند. در جان همسران، شعله‌های عشق را برافروزد. در دل‌های مردمان، جوانهٔ امید برویاند. صاحب این قلم، تمنای وصال دارد و معتقد است ما برای وصل‌کردن آمده‌ایم، نه برای فصل‌کردن. اما و هزار اما که معلم، باید مراقب تلخی‌ها نیز باشد و برای دردها مرهم آورد. معلمی که رهرو پیامبر است، باید چونان ایشان عمل کند. سخن حضرت امیر در وصف پیامبر (ص) را ببینید: «طَبِيبٌ دَوَّارٌ بِطِبِّهِ؛ قَدْ أَحْكَمَ مَرَاهِمَهُ وَ أَحْمَى مَوَاسِمَهُ، يَضَعُ ذَلِكَ حَيْثُ الْحَاجَةُ إِلَيْهِ؛ مِنْ قُلُوبٍ عُمْيٍ وَ آذَانٍ صُمٍّ وَ أَلْسِنَةٍ بُكْمٍ. مُتَتَبِّعٌ بِدَوَائِهِ مَوَاضِعَ الْغَفْلَةِ وَ مَوَاطِنَ الْحَيْرَةِ»؛ ۱ آن حضرت، طبیبی بود سیّار و گردان؛ طبّش و کارافزار طبابت و حکمتش همراهش، و در جست‌وجوی بیماران، (نه چونان دیگر طبیبان، نشسته به انتظار بیماران!) داروها و مرهم‌هایش را مهیّا ساخته و ابزار جرّاحی‌اش را نیکو گداخته؛ تا به‌گاه حاجت، عمل کند و هنگام نیاز، مرهم گذارد؛ بر دل‌های کورشده و گوش‌های کرشده و زبان‌های لال‌شده! (آن طبیب حکیم)، با داروهایش، در پی یافتن غافلان بود و غفلتکده‌ها و حیرانان و حيرتكده‌ها. هم «مرهم»، هم «میسم». و البته که ایشان، هم «بشیر» بود؛ بشارت‌دهنده. هم «نذیر» بود؛ هشداردهنده. باری؛ ناگواری‌های جامعه، گاهی نوک قلم را در جام زهر فرو می‌برد و بر صفحهٔ کاغذ، زهر می‌افشاند و زهرناک می‌نویسد، اما رسالت فربه‌تر قلم آن است که در جوهر زعفران فرو رود و بر صفحه‌های دیوان مردمان، گل نگارد. ما امر به معروف را مقدم بر نهی از منکر می‌دانیم؛ همیشه و همیشه. آری؛ بنابر ضرورت، گهگاهی قلم را به تلخی‌ها می‌آلاییم و اندکی - مثلا - از طلاق‌های ناروا و ریشه‌های طلاق می‌نویسیم. الاهی که این «ضرورت»، هرگز نباشد و اگر هست، اندک باشد؛ کوچک، درمان‌پذیر. 🔻 اما حکایت چوب حراج بر دختران‌مان! بسیاری از تراوش‌های این قلم، ریشه در مشاوره‌های‌مان دارد؛ مشاوره‌های حضوری، تلفنی، مجازی. بیست روز قبل، که «چوب حراج بر جان دختران» را نوشتم، دختر و پسری نزدم آمده بودند که «عقد موقت ناروا» کرده بودند؛ هنگام خواستگاری، پیش از گذراندن فرایند خواستگاری، بدون هیچ ضرورتی. پسر، بر اثر بیماری‌های درونی‌اش، پشیمان شده بود. هیچ حسی به دختر نداشت. قصد انصراف داشت، اما شهامت بیانش را نداشت. این‌گاه بود که به دامن مشاور پناه آورد؛ نه برای درمان، بلکه برای بیان سخن خود، از زبان مشاور. عقد موقت نابه‌جایشان را به‌شدت مذمت کردم. سپس راهکارهایی یک‌هفته‌ای دادم که شاید پسر، علاقه‌مند شود. می‌دانستم که نمی‌شود، اما احتیاط کردم و یک هفته فرصت دادم. پس از یک هفته، هیچ اتفاقی نیفتاد و جدا شدند! افسوس! دختر، شکسته شد؛ به معنای واقعی شکسته‌شدن، و پسر، رها شد؛ به معنای بد رهاشدن. اکنون برای دختر خواستگار دیگری آمده است. دختر، با اضطراب و نگرانی، از من پرسید: «عقد موقت را به خواستگارم بگویم یا نه؟» شما جای من باشید، به این دختر نگران، چه می‌گویید؟ بیایید برای سعادت فرزندانمان، بی‌پروایی نکنیم. چنین بر جانشان چوب حراج نزنیم! ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ ۱. نهج‌البلاغه، خطبه ۱۰۸ 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
مشاورهٔ صوتی 1.ogg
459.9K
📞 ⭕️ همتایی در خواستگاری 🔹 از زبان مشاور 🔸 مشاورهٔ ازدواج 📳 مادری پرسیده‌ است: ۱. برای دخترم خواستگار آمده. آن‌ها ترک‌زبانند و ما فارس‌زبانیم. آیا تفاوت زبانی میان دختر و پسر، باعث اختلاف می‌شود؟ ۲. دربارهٔ مردانی که می‌گویند: «من خودم، مطالعه دارم و با فنون مشاوره آشنا هستم»، و در زمان خواستگاری، با مشاورهٔ پیش از ازدواج مخالفت می‌کنند، نظرتان چیست؟ 🎧 پاسخ استاد علی‌اکبر مظاهری؛ نویسنده و مشاور، را می‌شنویم. ۲۷ بهمن ۱۴۰۱ 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1
🌹 خبرگزاري مهر گزارش کرد: 🔹 کتاب «برای دختران‌مان»، منتشر شد. 🔸 نویسنده: حجت‌الاسلام علی‌اکبر مظاهری 🔸 ناشر: نشر جمال 🙏 از برادر ارجمندمان، جناب آقای محمد آسیابانی؛ خبرنگار خبرگزاری مهر، سپاسگزاریم. 🌐 https://www.mehrnews.com/news/5709244/برای-دختران-مان-منتشر-شد 🌐 http://mazaheri.andishvaran.ir _ 🌐 http://mazaheriesfahani.ir 🌐 http://zil.ink/mazaheriesfahani?v=1 ۲۷ بهمن ۱۴۰۱