eitaa logo
مدافعان حرم 🇮🇷
33.7هزار دنبال‌کننده
30.7هزار عکس
12.5هزار ویدیو
291 فایل
اینجا قراره که فقط از شهدا درس زندگی بگیریم♥ مطمئن باشین شهدا دعوتتون کردن💌 تاسیس 16اسفند96 ارتباط👇 @Soleimaniam5 https://gkite.ir/es/9987697 تبلیغ👇 https://eitaa.com/joinchat/2294677581C1095782f6c عنایات شهدا👇 https://eitaa.com/shahiidaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
❣ با این دل سیاه و تباهم چه دل‌خوشم بر این خیال کهنه واهی، ببینمت! ♥️اَلَّلهُمـ ّعجِّل‌لِوَلیِڪَ‌الفَرَج♥️ 🌹تعجیل درفرج صلوات🌹 @Modafeaneharaam
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله: الطِّيبُ يَشُدُّ القَلبَ بوىِ خوش، قلب را تقويت مى كند الكافی جلد6 صفحه510 @Modafeaneharaam
✍حاج قاسم سلیمانی: در عرصه مدیریتی ذهن همه باید به سمت همت و خرازی و احمد متوسلیان معطوف شود زیرا آنان حرف و عملشان یکی بود... @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یازهرا: 📹 ببینید | رهبر انقلاب، امروز: در مدارس نظرخواهی کنید ببینید چند درصد کاظمی آشتیانی را با آن همه خدمات می‌شناسند؟ و رونالدو را چند درصد؟ گاهی اوقات بچه‌های کوچک خانواده‌ی ما اسمهایی را می‌آورند که من نمیتوانم یاد بگیرم حتی آن اسمها را... ما چرا افتخارات ملی خودمان را نمی‌شناسیم؟ 🔍 متن کامل را بخوانید👇 https://farsi.khamenei.ir/speech-content?id=50226 @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💌 کسی نمی‌تواند تو را سرزنش کند که چرا از زیبایی ظاهری سهمی نداشته‌ای؛ به همین شکل به دنیا آمده‌ای، ولی زیبایی باطنی، در اختیار خودت است. اگر به فکر آن نباشی، قابل سرزنش خواهی بود. 📚 کتاب رویای نیمه شب «مظفر سالاری» @Modafeaneharaam
‍ 💢خاطره‌ای از شهید رضا سنجرانی (کرار) به روایت یکی از فرماندهان فاطمیون بسم الله الرحمن الرحیم وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُون (آل عمران 169) همانطور که بر تمام رزمندگان جبهه مقاومت معلوم و محسوس بوده و هست، گروهک داعش با شنیدن نام فاطمیون ترس و لرز بر اندام نحسش می‌افتاد و توان مقابله با لشکر خدا را نداشت. روزی وارد اتاق سردار شهید قریشی شدم. شهید قریشی همراه یکی دیگر از عزیزان مسئول نشسته بودند و کمی آنطرف‌تر جوانی که به گمانم تازه از مرخصی به منطقه برگشته بود. نگاهی به چهره‌اش انداختم دیدم خیلی گرفته و کلافه به نظر می‌رسید و گهگاهی قطرات اشک چشمش را پاک می‌کرد و با بغضی که در گلو داشت، درخواست بکارگیری‌اش را در خط و یگان‌های عملیاتی می نمود. انگار با این دو فرمانده بر سر این موضوع خیلی کلنجار رفته بود و جواب دلخواهش را نشنیده بود. من گزارشی را داشتم به شهید قریشی می‌دادم که در لابلای صحبت‌هایم این جوان رشید رو به شهید قریشی نمود و گفت: حاجی یه جایی مشغولیت بده، مشغول بشم و... دیدم سید به شوخی گفت: اگر دوست داری شهید بشی با ایشون برو تیپ حضرت ابوالفضل العباس(ع) دیدم جوان گفت از خُدامِه ... خب بفرستید و.... من گزارش‌ها را دادم و حرف‌هایم تمام شد. نگاهی به این رزمنده غیور و با غیرت انداختم در حالیکه تا اون لحظه هیچ شناختی از این عزیز نداشتم ولی از رفتار و صحبت‌هایی که بین این دوستان رد و بدل می‌شد از جرات و صحبت‌هایش خوشم آمد و رسما از شهید قریشی خواستم که واقعا به همچنین نیرویی نیاز دارم. موافقت شد و سوار ماشین شدیم. در مسیر راه متوجه شدم که خیلی شوخ طبع و خوش ذوق هست. خیلی با هم در مسیر خندیدیم و گفتیم و من هم شیفته اخلاقش شدم. فشار و آتش گروهک تکفیری داعش چند وقتی بود که سنگین شده بود. باید برنامه و طرحی را طراحی می‌کردیم که جلوی تهاجمات و حملات را بگیریم و تروریست‌ها را مجبور به فرار از منطقه کنیم. عملیات در روز 1396/7/1 با رمز یا اباالفضل(ع) ساعت 5 بامداد از مقابل فرودگاه دیرالزور و از سه محور آغاز شد. شهید سنجرانی (کرار) که مسئول عملیات بود، به همراه چند رزمنده از محور میانه حرکت کرد. پیشروی خوبی داشت و تلفات سنگینی از دشمن گرفته بود و از جناحین هم اخبار خوبی به گوش می رسید که ناگهان از شبکه بیسیم صدای کرار را شنیدم. مرا پیج می‌کرد. بلافاصله جواب دادم و گفت که وسیله بفرست یک مجروح داریم. فورا نفربر فرستادم. چون درگیری سنگین بود و منطقه هم موانع طبیعی و غیرطبیعی زیادی داشت، در چندین مرحله رفت و برگشت، نفربر نتوانست مجروح را پیدا کند. پشت سر هم به کرار بیسیم می‌زدم: «کار گره خورده و پیشروی کند شده. علت کجاست؟» جواب داد: «کمی با مشکل مواجه شدیم. نفربر بفرستید، مجروح داریم» در اوج تیرباران و آتش، نفربر می‌رفت و بر می‌گشت ولی مجروح را پیدا نمی‌کرد. از طرفی هم بیسیم کرار پاسخگو نبود. دیدم چاره‌ای نیست، بعد از لحظاتی دو عدد تانک را بعنوان پشتیبانی با نفربر همراه کردم و خودم نیز همراه نفربر به نقطه اعلام شده رفتم. وقتی رسیدم ... دیدم کرار به درختی تکیه زده و غرق در خون است. هر چه صدا می‌زدم جوابی نمی‌شنیدم. دیگر کرار از بین ما رفته بود و مهمان مولایش حضرت امام حسین علیه السلام شده بود. در آن لحظه به دقت نظر و بزرگی کرار پی بردم. به خاطر حفظ روحیه رزمندگان اعلام نکرد که خودش مجروح شده. یادش و خاطرش گرامی باد و راهش پر رهرو فرمانده تیپ حضرت اباالفضل العباس(ع) لشکر فاطمیون @Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسلمونه وسط رژه روسیه میگه: لبیک یا خامنه ای😂 این فوق العاده بود. نظامی مسلمان روس تصاویر رهبران ایران را آورده در رژه مسکو و فریاد لبیک یا خامنه ای و لبیک یا خمینی سر میدهد... آنها هم به سبک خودشان "سلام فرمانده" می گویند😂😁✌️🇮🇷 نکته : این ویدئو برگرفته از "مرکز مطالعات آذربایجان" می باشد @Modafeaneharaam
📌 ویژه برنامه «فاطمیون سپاه آزادی قدس»/ همزمان با نهمین سالروز تاسیس لشکر فاطمیون جمعه ۲۳ اردیبهشت، مشهد @Modafeaneharaam
پایان مأموریت بسیجی شهادت است.😭🌹 شهیدان مصطفی عارفی جواد کوهساری محمد اسدی #۱۶تکه_استخوان @Modafeaneharaam
10.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📽 حاج قاسم سلیمانی: هیچ چیز به اندازه این کار برادرها (تشکیل فاطمیون) نمی‌توانست بر جامعه ایران اثر بگذارد. نسبت به برادران و خواهران افغانستانی، یک احترام فوق العاده وجود دارد. ۲۲ اردیبهشت ماه، سالروز تاسیس فاطمیون گرامی باد @Modafeaneharaam
‍ . 🌸🌼🌺🌼🌸🌺🌼🌸 🌸🌼🌺🌼🌸 🌸🌼🌺 🌸 ❇️ 💠شهید مدافع‌حرم شهید نقل می‌کنند: ارادت حسن به امام رضــا علیه‌السلام دائمی بود. از نُه ساختمان سوری‌ها، یکی دست داعـش افتاده بود و فرمانده سوری‌ها می‌خواست عقب‌نشینی کند که نگذاشتم✋🏻 گفتیم: صبر کن ما پَسِش می‌گیریم☺️ شب جمعه بود؛ از 20نفــــر نیروهای پشتیبان تک‌تیرانداز، نیروی داوطلــــب خواستیم؛ فقط شـش‌نفــــر آمدند. با من و حسن شدیم هشت‌نفر و رفتیم طرف ساختــــمان🏠 مکـــــث کــــردم... حسن گفت: هشت نفریم ها! پس اسم عملیات، عملیات امام رضــــاست. با نوای یا علی‌بن‌موسی‌الرضا وارد ساختمان شدیم💚 تکفیری‌ها می‌پرسیدند: مَــــن اَنتُــــم؟(شما کیستید؟)👺 حسن با دو نارنجک رفت طرفشان و فریاد زد: نحن شیعــــةُ عَلی‌ّبن‌اَبی‌طالب، نحن اَبناءُ فاطمــــة‌الزهرا، نحن اَبناءُ رسول‌الله💪🏻 با شنیدن صدای گلوله ، فهمیدیم که حسن تیر خورده، چون اسلحه‌ای نداشت؛ اما حسن با وجود اینکه زخمی بود، نارنجک‌ها رو به طرف داعشی‌ها پرتاب کرد و پس از مدتی صدای آه و ناله‌ی تکفیری‌ها بلند شد🔥👹 حســــن رو که مجــــروح شده بود، به عقب برگردوندیم و به بیمارستــــان حلب منتقل کردیم و حوالی ساعت 10 قبل از ظهر جمعــــه، حسن قاسمی دانا در بیمارستان حلــــب پرواز کرد و به آرزویش رسید🕊 بعد از شهادت حســــن، یکی از اقوام خوابش را دیده بود. گفته بود: حســــن! تو که مثل ما بودی، چه شد که شهیــــد شدی؟🤔 حسن گفته بود: به خاطر این که شب‌های جمعــــه زیارتِ حرمِ امام رضــــا رفتنم قطع نشــــد❤️🕌 راســــت می‌گفت! چهارسال برنامه ثابتش این بود. شب جمعـه می‌رفت هیئت علمدار، بعد از آن تا صبح زائر امام رضا بود و دم صبح کَلـّــه‌پاچــه می‌خورد و می‌آمد خانــه🤍 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• @Modafeaneharaam