#تــݪنگــر
❌🔴...اصل میدی؟؟؟؟....🔴❌
😱آغاز یک #گناه بزرگ.....🚨
😏شاید فکر میکنی #سرگرمی است
😒و شاید #حوصله ات سر رفته تنهایی
😞احساس #تنهایی میکنی.....
⭕️ای #جوان به گوش باش
⭕️ای جوان #مراقب باش
⭕️که #شیطان بر تو دام نهاده است
⚠️متاسفانه در #فضای_مجازی پر از گروههایی است که جز آشنا شدن های خلاف شرع چیز دیگری👈 #هدف نیست....
😳ای #جوان مگر اصل تو...
✅ #مسلمان بودنت نیست❗️❗️
✅ #اسلام دین پاکت نیست❗️❗️
✅ #پیامبرت حضرت❤️םבםב❤ﷺنیست
😏مگر از امت اش نیستی....؟؟!!!
😔وای به روزی که در #قیامت پیامبرمان بگوید تو از امت من نیستی....
📲پس این شروع #شیطانی 😈 و #گفتگو را آغاز نکن.....❌
@modafeaneharam
📌 #تلنگر
👌بیایید به جای اینکه یک جا بنشینیــم
و هی شهادت شهادت کنیم💔
به جای اینکه فقط ارزوی شهادت را کنیـم💔
اندکے در رفتــارمان تامل کنیـم😔
بیایید نکته ضعــف هایــمان را پیدا کنیم➖➕
باید بیابیــم را های نفوذی #شیطان را...
براے شهید شدن باید رســم #شهادت را در زندگیمان پیــاده کنیـم.
✖#یک_کلام*
تا خود را وقف امام زمانمان نکنیــم.
#شهیــد نمیشویم🔻
@modafeaneharam
💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖💖
همیشه آیهي وَ جَعَلْنا را زمزمه میکرد
گفتم:
#آقا_ابراهیم این آیه برای محافظت در مقابل دشمنه
اینجا که دشمن نیست!
نگاه معنا داری کرد گفت:
دشمنی بزرگتراز #شیطان هم وجود داره؟
💐شهیدابراهیم هادی💐
چه بدانم ؛ چه ندانم #شهدا میبینند...
گاه در حال گناهم؛ شهدا میبینند😭
بی تفاوت شدم و عین #خیالم هم نیست 😔
بوی نان میدهد آهم #شهدا میبینند...
غافلم که همه عمر گره خورده بهم ....
تیر #شیطان و نگاهم ؛ شهدا میبینند💔
از خدا دور شدم دور خودم #میچرخم
مدتی گم شده راهم شهدا میبینند
مدعی بودم و هستم که #شهادت_طلبم ...
با همین روی سیاهم شهدا میبینند ....😔
🌷
شیـــ ↯ ــطاטּ
در محیط مجـازے هم
بعد از یڪ خـ🚺ـانم و یڪ آقـ🚹ـا
نفر ســ3⃣ــوم مےشود!
فرقے نـــ ✘ ــمےڪند
در فضاے حقیقے باشد یا مجـازے ،
پیــــامڪ باشد یا ڪـــامنت،
ڪلامے باشد یا نوشتارے،
تلفنے باشد یا حضورے؛
👌این را قبل از آنڪہ ادبــــ سخن
بر ما دیڪتہ ڪند، ↶
تقوا حڪم مےڪند ڪہ ارتباط با نــــامحرم را بہ حداقــل برسان
👈و وقتے روے سخن با جنــس مخــــالف است ⇩ ⇣ ⇩
⇠ باید بداند ڪہ فعــــل ها را همیشہ جمــــع ببندد.
✔️ و همیشــہ یادش باشد ڪہ
شیـــ ↯ ــطاטּ براے اضافه شدن
⇜ بہ گفتگوهاے دو نفره،
نیازے بہ دعوت💌نامہ نــ✘ـــدارد!
(نہ در دنیاے حقیقے نہ دنیاے مجـازے …)
• دنیاست،
مجـازے بودنش فریبـــت نـــ✘ــدهد!
پیامبر گرامے اسلام (صلوات الله علیه)فرمود:
بدانيد ڪہ هيچ مردے با زن نامحرم خلوت نمےڪند، جز آن ڪہ سومے آن ها شيطان است.
#فضاے_مجازے
#شیطان
🌹🌹🌹🌹🌹🌹
👂درگوشی با #بـــرادرا⁉️⁉️
☝️ببین آقای محترم ...
تا الان هرچی #شکایت کردی و گفتی خانوما بی حجاب میان تو خيابون ما قبول کردیم
ولی حالا خوب خوب دقت کن چی 🗣ميگم❓❔❓
بهتره شما هم #نگاهتو کنترل کنی❗️👀
بهتره شما هم یکم حواست به خودت باشه❕
بهتره شما هم بدونی #شیطان در کمینته❗️👹
بهتره شما هم #مواظب باشی اون دختری که تو خیابون داره راه میره خواهرته ❕😞
بهتره شما هم مراقب تیر زهر آلود شیطان باشی ❗️😱
✍من نمیگم که شما مقصری ...
فقط خواستم خیلی آروم در👂🗣 گوشتون بگم طوری که کسی نشنوه و فقط بین خودمون❣جوونای انقلابی❣ باشه‼️⁉️
قبول کن که شما هم داری کوتاهی میکنی...
درسته خانومی #بی_حجاب و با آرایش 💅💄میاد بیرون ...
ولی درست نیست شما هم به این بهونه نگاه👀 کنی...
درستی خانومی با لباس👗👠 نامناسب میاد بیرون...
ولی درست نیست شما #ایمانت😓 متزلزل بشه...
درسته شیطان👹 دست گذاشته رو #جهاد_اکبر اون خانوم...
ولی درست نیست شما از❣ #جهاد با #نفس❣ غافل بشی...
📢یه کلام...
📢ختم کلام...
⚜همیشه گفتیم خواهرم حجابت
الان میگیم برادرم نگاهت⚜
#واقعـا_دمٺـــــــ_گـــرم 👌❤️
#بـــــرادرم...
#فرازے_از_وصیت_نامہ📜
● احمق ها فکر کرده اند چون #شیطان بزرگ و استکبار جهانی و ظالمان عالم در کنارشان است قدرت دارند ولی کور خوانده اند😏 مگر #بچه_شیعه مرده باشد که بگذارد این خزان زدگان و نوکران استکبار جهانی و این کافران و حرام زادگان به اهداف شوم خود برسند.☝️
● ما بچه شیعه ها به پیروی از منش مولای متقیان #امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام خود را موظف به حمایت از مظلومین عالم می دانیم. 👌
آسمانی هـا
به #شهادت نمی رسند !
این خاکی ها هستند
که لایق شهادت اند . . .🕊
#شهـید_میثم_مدواری🌷
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دل_بده ❤️
حاج حسین یکتا میگفت:
توصیه میکنم
جوانها اگر بخواهند
از دستِ #شیطان راحت شوند❗️
عشق به #شهادت را
در وجود خود زنده نگه دارند...👌
بقولِ شهید حاج امینی
خُدایا عاشقم کن ...❤️
@Modafeaneharaam
بسم رب الشهداء و الصديقين
#خط_خون(وصیت شهداء)
#شهید_مدافع_حرم(بخشی از وصیت شهید)
شهید میثم مدواری:🌷
🔰چندی است که اشق #اشقیا و بدترین دشمنان اسلام و قرآن📖 و ولایت آمده اند که ریشه دین را بزنند و این بار نقطه عزت مندی ما را یعنی #حریم و حرم آل الله در سوریه و عراق را هدف قرار داده اند.
🔆احمق ها فکر کرده اند چون #شیطان بزرگ و استکبار جهانی و ظالمان عالم در کنارشان است قدرت دارند❗️ ولی کور خوانده اند مگر بچه #شیعه مرده باشد که بگذارد این خزان زدگان و نوکران استکبار جهانی و این کافران و حرام زادگان به اهداف شوم خود برسند.☝️
🔰 ما بچه شیعه ها به پیروی از منش مولای متقیان #امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام خود را موظف به حمایت از مظلومین عالم می دانیم.👌
امیدوارم که آقا #صاحب الزمان علیه السلام از من رو سیاه قبول بفرماید. من شرمنده ام😔 که بارها و بارها با #گناهانم دل صاحب الزمان علیه السلام را به درد آورده ام. امیدوارم با شفاعت شما آقاجان، خداوند متعال از گناهان من حقیر بگذرد(امید با شفاعت شما است )🤲🏻
#شهید_میثم_مدواری💞
@Modafeaneharaam
✍ راویت؛ مادر شهید
✨مدام می گفت مادر من را #دعا کن. من مادر هستم نمی توانستم دعای #شهادت کنم، تنها از خدا می خواستم هرچه لیاقتش هست به او بدهد.
✨وقت رفتن، گفت مادر اگر بروم بدرقه ام می کنی؟ گفتم تو بدرقه شده خداهستی #لیاقت داده که به سوریه بروی.
خواستم بدرقه کنم دیدم قدش آنقدر #بلند است که فقط چند سانت تا چهارچوب فاصله دارد.
✨نگاهش نکردم، گفتم نکند #شیطان وسوسه ام کند که داری چه کار میکنی؟ چرا اجازه میدهی پسرت برود. ولی اجازه ندادم این افکار در سرم باشد، گفتم پسرم برو خدا به همراهت.
تاریخ تولد:۱۳۷۳/۱۲/۱۸
تاریخ شهادت:۱۳۹۷/۶/۱۸
محل شهادت: سوریه_حلب_شقیدله...
نام جهادی:#مقداد
#شهید_اصغر_الیاسی🌷
#شهید_مدافع_حرم
#سالروزشهادت🕊
🕊 شادی روح شهداء 🌹صلوات
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_یازدهم 💠 احساس میکردم از دهانش آتش میپاشد که از درد و ترس چشمانم را در ه
✍️ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_دوازدهم
💠 حتی روزی که به بهای وصال سعد ترکشان میکردم، در آخرین لحظات خروج از خانه مادرم دستم را گرفت و به پایم التماس میکرد که "تو هدیه #حضرت_زینبی، نرو!" و من هویتم را پیش از سعد از دست داده و خانواده را هم فدای #عشقم کردم که به همه چیزم پشت پا زدم و رفتم.
حالا در این #غربت دیگر هیچ چیز برایم نمانده بود که همین نام زینب آتشم میزد و سعد بیخبر از خاطرم پرخاش کرد :«بس کن نازنین! داری دیوونهام میکنی!» و همین پرخاش مثل خنجر در قلبم فرو رفت و دست خودم نبود که دوباره ناله مصطفی در گوشم پیچید و آرزو کردم ای کاش هنوز نفس میکشید و باز هم مراقبم بود.
💠 در تاکسی که نشستیم خودش را به سمتم کشید و زیر گوشم نجوا کرد :«میخوام ببرمت یه جای خوب که حال و هوات عوض شه! فقط نمیخوام با هیچکس حرف بزنی، نمیخوام کسی بدونه #ایرانی هستی که دوباره دردسر بشه!»
از کنار صورتش نگاهم به تابلوی #زینبیه ماند و دیدم تاکسی به مسیر دیگری میرود که دلم لرزید و دوباره از وحشت مقصدی که نمیدانستم کجاست، ترسیدم.
💠 چشمان بیحالم را به سمتش کشیدم و تا خواستم سوال کنم، انگشت اشارهاش را روی دهانم فشار داد و بیشتر تحقیرم کرد :«هیس! اصلاً نمیخوام حرف بزنی که بفهمن #ایرانی هستی!» و شاید رمز اشکهایم را پای تابلوی زینبیه فهمیده بود که نگاه سردش روی صورتم ماسید و با لحن کثیفش حالم را به هم زد :«تو همه چیت خوبه نازنین، فقط همین ایرانی و #شیعه بودنت کار رو خراب میکنه!»
حس میکردم از حرارت بدنش تنم میسوزد که خودم را به سمت در کشیدم و دلم میخواست از شرّش خلاص شوم که نگاهم به سمت دستگیره رفت و خط نگاهم را دید که مچم را محکم گرفت و تنها یک جمله گفت :«دیوونه من دوسِت دارم!»
💠 از ضبط صوت تاکسی آهنگ #عربی تندی پخش میشد و او چشمانش از عشقم خمار شده بود که دیوانگیاش را به رخم کشید :«نازنین یا پیشم میمونی یا میکُشمت! تو یا برای منی یا نمیذارم زنده بمونی!» و درِ تاکسی را از داخل قفل کرد تا حتی راه خودکشی را به رویم ببندد.
تاکسی دقایقی میشد از مسیر زینبیه فاصله گرفته و قلب من هنوز پیش نام زینب جا مانده بود که دلم سمت #حرم پرید و بیاختیار نیت کردم اگر از دست سعد آزاد شوم، دوباره زینب شوم!
💠 اگر حرفهای مادرم حقیقت داشت، اگر اینها خرافه نبود و این #شیطان رهایم میکرد، دوباره به تمام #مقدسات مؤمن میشدم و ظاهراً خبری از اجابت نبود که تاکسی مقابل ویلایی زیبا در محلهای سرسبز متوقف شد تا خانه جدید من و سعد باشد.
خیابانها و کوچههای این شهر همه سبز و اصلاً شبیه #درعا نبود و من دیگر نوری به نگاهم برای لذت بردن نمانده بود که مثل #اسیری پشت سعد کشیده میشدم تا مقابل در ویلا رسیدیم.
💠 دیگر از فشار انگشتانش دستم ضعف میرفت و حتی رحمی به شانه مجروحم نمیکرد که لحظهای دستم را رها کند و میخواست همیشه در مشتش باشم.
درِ ویلا را که باز کرد به رویم خندید و انگار در دلش آب از آب تکان نخورده بود که شیرینزبانی کرد :«به بهشت #داریا خوش اومدی عزیزم!» و اینبار دستم را نکشید و با فشار دست هلم داد تا وارد خانه شوم و همچنان برایم زبان میریخت :«اینجا ییلاق #دمشق حساب میشه! خوش آب و هواترین منطقه #سوریه!» و من جز فتنه در چشمان شیطانی سعد نمیدیدم که به صورتم چشمک زد و با خنده خواهش کرد :«دیگه بخند نازنینم! هر چی بود تموم شد، دیگه نمیذارم آب تو دلت تکون بخوره!»
💠 یاد دیشب افتادم که به صورتم دست میکشید و دلداریام میداد تا به #ایران برگردیم و چه راحت #دروغ میگفت و آدم میکشت و حالا مرا اسیر این خانه کرده و به درماندگیام میخندید.
دیگر خیالش راحت شده بود در این حیاط راه فراری ندارم که دستم را رها کرد و نمیفهمید چه زجری میکشم که با خنده خبر داد :«به جبران بلایی که تو درعا سرمون اومد، ولید این ویلا رو برامون گرفت!» و ولخرجیهای ولید مستش کرده بود که دست به کمر مقابلم قدم میزد و در برابر چشمان خیسم خیالبافی میکرد :«البته این ویلا که مهم نیس! تو #دولت آینده سوریه به کمتر از وزارت رضایت نمیدم!»
💠 ردّ خون دیروزم هنوز روی پیراهنش مانده و حالا میدیدم خون مصطفی هم به آستینش ریخته و او روی همین #خونها میخواست سهم مبارزهاش را به چنگ آورد که حالم از این مبارزه و انقلاب به هم خورد و او برای اولین بار انتهای قصه را #صادقانه نشانم داد :«فکر کردی برا چی خودمو و تو رو اینجوری آواره کردم؟ اگه تو صبر کنی، تهش به همه چی میرسیم!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@Modafeaneharaam
مدافعان حرم 🇮🇷
✍ #دمشق_شهرِ_عشق #قسمت_پانزدهم 💠 صورت بزرگ مرد زیر حجم انبوهی از ریش و سبیل خاکستری در هم رفت و ب
✍ #دمشق_شهرِ_عشق
#قسمت_شانزدهم
💠 قدمی عقب رفتم و تیزی نگاه هیزش داشت جانم را میگرفت که صدای بسمه در گوشم شکست :«پس چرا وایسادی؟ بیا لباساتو عوض کن!»
و اینبار صدای این زن فرشته نجاتم شد که به سمت اتاق فرار کردم و او #هوس شوهرش را حس کرده بود که در را پشت سرم به هم کوبید و با خشمی سرکش تشر زد :«من وقتی شوهرم کشته شد، زنش شدم! تو هم بذار جون شوهرت بالا بیاد بعد!»
💠 ای کاش به جای این هیولا سعد در این خانه بود که مقابل چشمان وحشیاش با همان زبان دست و پا شکسته #عربی به گریه افتادم :«شوهرم منو کتک نزده، خودم تو کوچه خوردم زمین...»
اجازه نداد حرفم تمام شود که لباسی را به سمتم پرت کرد و جیغش را در گلو کشید تا صدایش به ابوجعده نرسد :«اگه میخوای بازم شوهرت رو ببینی، بپوش بریم بیرون!»
💠 نفهمیدم چه میگوید و دلم خیالبافی کرد میخواهد #فراریام دهد که میان گریه خندیدم و او میدانست چه آتشی به جان شوهرش افتاده که با سنگینی زبانش به گوشم سیلی زد :«اگه شده شوهرت رو سر میبُره تا به تو برسه!»
احساس کردم با پنجه جملاتش دلم را از جا کَند که قفسه سینهام از درد در هم شکست و او نه برای نجات من که برای تحقیر #شیعیان داریا نقشهای کشیده بود و حکمم را خواند :«اگه میخوای حداقل امشب نیاد سراغت با من بیا!»
💠 و بهانه خوبی بود تا عجالتاً این زن جوان را از مقابل چشمان شوهرش دور کند که شمرده شروع کرد :«نمیدونم تو چه #وهابی هستی که هیچی از #جهاد نمی دونی و از رفتن شوهرت اینهمه وحشت کردی! اما اگه اونقدر به #خدا و رسولش ایمان داری که نمیخوای رافضیها داریا رو هم مثل #کربلا و #نجف و #زینبیه به کفر بکشونن، امشب با من بیا!»
از گیجی نگاهم میفهمید حرفهایش برایم مفهومی ندارد که صدایش را بلندتر کرد :«این شهر از اول #سُنی نشین بوده، اما چندساله به هوای همین حرمی که ادعا میکنن قبر سکینه دختر علیِ، چندتا خونواده #رافضی مهاجرت کردن اینجا!»
💠 طوری اسم رافضی را با چندش تلفظ میکرد که فاتحه جانم را خواندم و او بیخبر از حضور این رافضی همچنان میگفت :«حالا همین حرم و همین چندتا خونواده شدن مرکز فتنه که بقیه مردم رو به سمت کفر خودشون دعوت کنن! ما باید مقاومت رافضیها رو بشکنیم وگرنه قبل از رسیدن #ارتش_آزاد، رافضیها این شهر رو اشغال میکنن، اونوقت من و تو رو به کنیزی میبرن!»
نمیفهمیدم از من چه میخواهد و در عوض ابوجعده مرا میخواست که از پشت در مستانه صدا رساند :«پس چرا نمیاید بیرون؟»
💠 از #وحشت نفسم بند آمد و فرصت زیادی نمانده بود که بسمه دستپاچه ادامه داد :«الان با هم میریم حرم!» سپس با سرانگشتش به گونه سردم کوبید و سرم منت گذاشت :«اینجوری هم در راه خدا #جهاد میکنیم هم تو امشب از شرّ ابوجعده راحت میشی!»
تمام تنم از زخم زمین خوردن و اینهمه وحشت درد میکرد و او نمیفهمید این جنازه جانی برای جهاد ندارد که دوباره دستور داد :«برو صورتت رو بشور تا من ابوجعده رو بپزم!»
💠 من میان اتاق ماندم و او رفت تا #شیطان شوهرش را فراری دهد که با کلماتی پُرکرشمه برایش ناز کرد :«امروز که رفتی #تظاهرات نیت کردم اگه سالم برگردی امشب رافضیها رو به نجاست بکشم! آخه امشب وفات جعفر بن محمدِ و رافضیها تو حرم مراسم دارن!»
سالها بود نامی از ائمه #شیعه بر زبانم جاری نشده و دست خودم نبود که وقتی نام #امام_صادق (علیهالسلام) را از زبان این وهابی اینگونه شنیدم جگرم آتش گرفت.
💠 انگار هنوز #زینب مادرم در جانم زنده مانده و در قفس سینه پَرپَر میزد که پایم برای بیحرمت کردن #حرم لرزید و باید از جهنم ابوجعده فرار میکردم که ناچار از اتاق خارج شدم.
چشمان گود ابوجعده خمار رفتنم شده و میترسید حسودی بسمه کار دستش دهد که دنبالمان به راه افتاد و حتی از پشت سر داغی نگاهش تنم را میسوزاند.
💠 با چشمانم دور خودم میچرخیدم بلکه فرصت #فراری پیدا کنم و هر قدمی که کج میکردم میدیدم ابوجعده کنارم خرناس میکشد.
وحشت این نامرد که دورم میچرخید و مثل سگ لَهلَه میزد جانم را به گلویم رسانده و دیگر آرزو کردم بمیرم که در تاریکی و خنکای پس از باران شب داریا، گنبد #حرم مثل ماه پیدا شد و نفهمیدم با دلم چه کرد که کاسه صبرم شکست و اشکم جاری شد.
💠 بسمه خیال میکرد هوای شوهر جوانم چشمم را بارانی کرده که مدام از اجر جهاد میگفت و دیگر به نزدیکی حرم رسیده بودیم که با کلامش جانم را گرفت :«میخوام امشب بساط کفر این مرتدها رو بهم بزنی! با هم میریم تو و هر کاری گفتم انجام میدی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | #آخرین_تلاش
👽 سری ماوراءالطبیعه: قسمت ۴
🔻 #شیطان چگونه میتواند بر زمین و زمینیان حکومت کند؟
هدف دشمن از تولیدات رسانهای با موضوع ماوراءالطبیعه چیست؟
راه دفع شیاطین و جنیان چیست؟
⚠️ امام رضا علیه السلام:
ولایت علی بن ابیطالب دژ مستحکم خدا است، پس هر کس داخل قلعه گردد، از عذاب خدا محفوظ خواهد بود.
📚 «عیون اخبار الرضا (ع)، ج۲، ص۱۴۶ / المناقب ج۳، ص ۱۰۱ / إثبات الهدة ج۳، ص۳۴»
┄┅┅═❅❅💠❅❅═┅┅┄
✍🏻 محمدامین اصغری
@Modafeaneharaam
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | سری عملیات صاعقه آبی
🔺قسمت اول: بز دست آموز
🔸 دشمن از چه سالی برنامه حاکمیت #شیطان را آغاز کرد؟
🦠چرا اسم ویروسی که سال ۲۰۱۹ منتشر انتشار یافت #کرونا انتخاب شد؟ کرونا به چه معنی است؟
🔸پاسخ این سوالات را همراه با بررسی کوتاه انیمیشن «I. Pet Got II» ببینید.
#آخرالزمان #حاج_قاسم
محقق: محمدامین اصغری
@Modafeaneharaam
❌پشت پرده فستیوال های مد و فشن و نقشه کثیف #یهودصهیون برای تسلط #شیطان بر زمین ❌
♨️رابطه #ساسی مانکن با سرویسهای جاسوسی بعد از شکست #فتنه_زن_زندگی
❌چرا #سبک_زندگی_جنسی در غرب برای جوانان جذاب است ⁉️
❌نقش گروه های موسیقی #bts و #کی_پاپ ها در انحراف #آخرالزمان
تمام اخبار مهم آخرالزمانی را اینجا 👇ببینید
https://eitaa.com/joinchat/1253245207C490361b978
https://eitaa.com/joinchat/1253245207C490361b978
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷 ظهور امام زمان چون نابوديِ ابليس است، #شیطان تمام سعی و تلاش خود را برای تأخير در ظهور به كار خواهد بست و در #آخرالزمان با تمام قوا به میدان خواهد آمد
#استاد_عالی
🔹جهت تعجیل فرج صلوات
@Modafeaneharaam