eitaa logo
دکتر محمدرضا کرامتی
532 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
1.3هزار ویدیو
49 فایل
دکتر رشته علوم قرآن و حدیث از دانشگاه فردوسی مشهد «نشر مطالب کانال، فقط همراه لینک آن رواست» نکات تفسیری نقد ترجمه‌های قرآن، آثار متفکران و... مفردات قرآن معرفی کتاب فرق کلمات طرح سؤال عقاید امامیه اخلاق احکام و... @mohammadrezakaramatitafsirdoost
مشاهده در ایتا
دانلود
روي جهالت گناه و قبل از احتضار توبه كنند، بر خود لازم كرده است و افزون بر آن به قبولي توبه آنان نيز وعده مي دهد: (فَاُولئِكَ يَتوبُ اللهُ عَلَيهِم). و از اين وعده تخلّف نمي كند، چون خلف وعده بر خدا محال است. اين جمله از آيه، گزارش از وفا به همان وعده و تعهّدي است كه خداوند در آغاز آيه بر خودش لازم دانست: (اِنَّمَا التَّوبَةُ عَلَي الله... )؛ يعني نخست تعهد و وعده مي دهد، آن گاه به اين وعده وفا مي كند. خدا «بر» عبد توبه مي كند (عليهم) نه به سوي عبد؛ يعني فيضي است كه از بالا اشراق داشته و بر سر عبد پرتوافكن مي شود. تعبير (فَاُولئِكَ يَتوبُ اللهُ عَلَيهِم) كه اشاره به دور است، بيانگر رفعت مقام تائبان است. تكليف به توبه، همگاني است و بدين جهت نصاب اصل توبه و امكانات نخستين براي رجوع بندگان به سوي خدا به مقدار لازم به همگان داده مي شود؛ هرچند تنها برخي از آن بهره برده و توفيق خاص توبه براساس حكمت براي برخي فراهم مي شود نه براي همه و از اين فضل الهي و گرايش و هشياري زائد تنها برخي بهره مي برند. پذيرش يا عدم پذيرش توبه افراد از سوي خداوند نيز حكيمانه است و براساس مصالحي پنهان است كه كسي از آن آگاه نيست: (فَاُولئِكَ يَتوبُ اللهُ عَلَيهِم وكانَ اللهُ عَليماً حَكيما). اسماي حسناي (عَليماً حَكيما) دربرگيرنده محتواي آيه است؛ يعني خدا مي داند چه كسي از روي جهالت گناه كرده و بدون سهل انگاري توبه مي كند تا حكيمانه مشمول لطف حكيمانه الهي شود و توبه اش پذيرفته گردد و نيز مي داند چه كسي از سر عناد و لجبازي گناه كرده و توبه را ترك مي كند. تسنيم ج 18 صص 27 تا 31 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
حق گوش اما حق گوش بر تو آنست كه منزه وپاك كني از اينكه راهي بهسوي قلب تو باشد مگر براي شنيدن مطالب خوب و مفيدي كه در قلب تو خيري ايجاد نمايد ؛ يا آنكه سبب كسب خلق نيكي گردد ؛ زيرا گوش دروازهء سخن به سوي قلب است و موجـــب انتقال انواع و اقسام معاني به قلب ميباشد با تمــام خوبيها يا بديهاي كه در آن وجود دارد و قوت و قدرتي نيست مگر قوت و قدرت پروردگار . متن عربی: و أما حق السمع فتنزيهه عن أن تجعله طريقا إلى قلبك إلا لفوهة كريمة تحدث فــى قلبك خيراأو تكسب خلقا كريما فإنه باب الكلام إلى القلب يؤدى إليه ضروب المعانى على ما فيها من خير او شر و لاقوة الا بالله . https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
استحاله استحاله گاهی به معنای دگرگونی است. مثلا در علم فقه، استحاله یکی از مطهِّرات (پاک‌کننده‌ها) است. و زمانی به معنای مُحال (غیر ممکن) بودن است. این کاربرد، در علم فلسفه بیشتر رایج است. محمدرضا کرامتی مسأله 195 رساله توضیح المسائل امام خمینی: اگر چیز نجس به طوری عوض شود که به صورت چیز پاکی درآيد، پاک می‌شود و می‌گویند: استحاله شده است. مثل اینکه... سگ در نمکزار فرورود و نمک شود. تفسیر تسنیم ج 5 ص 143: و اگر به معناي خارج شدن روح انسان از بدن كسي و تعلّق گرفتن آن به بدن حيوان يا گياه يا جماد يا انسان ديگر باشد، محال است و دليل عقلي بر استحاله آن وجود دارد. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥سردار شهید حاج احمد کاظمی وقتی سرتیپ هستی؛ ولی روی درجه‌ات را می‌پوشانی تا وقتی با سرباز صحبت می‌کنی، او احساس راحتی کند و خودت هم بخاطر پارچه های روی دوش مغرور نشوی ‌‌‌ سالروز شهادت سردار رشید اسلام سرلشکر احمد کاظمی، فرمانده نیروی زمینی سپاه و ١١تن از یاران و همراهانش گرامی باد ‌‌‌ 🔴 👇 @bidariymelat
بسم الله الرحمن الرحیم اللهم عجل لولیک الفرج ولَيسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذينَ يَعمَلونَ السَّيِّئاتِ حَتّي اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ المَوتُ قالَ اِنّي تُبتُ الآن ولاَالَّذينَ يَموتونَ وهُم كُفّارٌ اُولئِكَ اَعتَدنا لَهُم عَذاباً اَليما (18) پس از بيان شرط اثباتي توبه و تعهد الهي به پذيرش توبه واجد شرايط در آيه قبل، اين آيه به شرط نفي توبه (توبه مردود) مي پردازد. در اين آيه نيز مراد از (التَّوبَة) بنابراين (لَيسَتِ التَّوبَةُ لِلَّذين... ) يعني «ليست التوبة علي الله للذين... ». كلمه «علي الله» به قرينه آيه قبلي محذوف است. اين آيه پذيرفته نشدن توبه دو گروه را بيان مي كند: 1. مسلماناني كه براثر جهالت و سفاهت، تجرّي، و كثرت تمرد تساهل و تسامح، تكرار و تراكم و انباشته شدن گناهان و مساهله و مسامحه و سهل انگاري در توبه، توبه را تا لبه مرگ و زمان احتضار و مشاهده آيات الهي و نشانه هاي مرگ و ورود به آستانه و دالان برزخ به تأخير مي اندازند، خود را از عنايت ويژه خدا در پذيرش توبه محروم مي كنند. در آيه قبل به قرينه كلمه مفرد (السُّوء) گناه هنوز ملكه شده است؛ ليكن در آيه مورد بحث به قرينه جمع داراي الف و لام (السَّيِّئات) كه بر تعدد سيئة دلالت صريح دارد، گناهكاري مراد است كه زياد گناه مي كند. خداوند توبه همگان را قبل از مرگ و احتضارشان مي پذيرد؛ خواه توبه از گناه و فسق يا از كفر و شرك باشد؛ اما توبه در حال حضور مرگ پذيرفته نيست و توبه موعود الهي نصيب كساني نمي شود كه تا واپسين لحظات زندگي خدا را معصيت مي كنند، چون نشان قبولي در توبه آنان نيست و توبه در آن حال، با اضطرار و ترس از عذاب الهي است نه به جهت زشتي گناه و زيبايي اطاعت فرمان الهي، پس همان گونه كه توبه پس از مرگ، خواه توبه كافر يا توبه مؤمن گنهكار، اثري ندارد، توبه در حال احتضار نيز پذيرفته نمي شود و آيه شريفه اين توبه را كه شديد است به توبه شديدتر، يعني به توبه كافران پس از مرگ ملحق كرده و توبه هنگام «حضور مرگ» را نيز مردود مي داند. كلمه (الآن) هم اعتراف ضمني تبهكار به عدم صلاحيت توبه مزبور براي پذيرش است و هم زمينه ساز و كمك به جواب ردّ توبه است و با اينكه در كلام تائب آمده است از باب تعليق حكم بر وصف كه مشعر به عليت است، به علت پذيرفته نشدن توبه تبهكار در حالت قطع وي به مرگ اشعار دارد؛ يعني با سپري شدن وقت توبه مجالي براي قبولي آن نيست. مراد از «حضور مرگ» در (اِذا حَضَرَ اَحَدَهُمُ المَوت) زمان احتضار است نه روزهاي پايان عمر، زيرا در هنگام احتضار است كه همه احكام و تكاليف و از جمله تكليف توبه برداشته شده و هيچ عملي اثر شرعي ندارد و از انسان پذيرفته نمي شود، چون در آن زمان انسان مشاعر دنيوي خود را از دست داده، هيچ اختياري درباره امور دنيا ندارد و همه راه هاي ارادي براي نجات به روي او بسته مي شود، پس نه مختار است و نه تكليفي متوجه اوست؛ اما در روزهاي پايان زندگي، وصيت انسان نافذ و همه تكاليف بر عهده اوست و بايد توبه كند و توبه اش نيز قبول مي شود، زيرا ممكن نيست خداوند چيزي را بر بنده خود واجب كند و آن بنده امتثال كند ولي خدا آن را نپذيرد. خداوند سبحان پذيرش توبه بندگان را وعده داده است و وعده الهي خلاف ناپذير است. 2. كساني كه با كفر و الحاد از دنيا بروند. اينان همچون مؤمنان گنهكاري كه بدون توبه مي ميرند، پس از مرگ با ديدن عذاب الهي اظهار ندامت و توبه مي كنند؛ ليكن توبه آنان پذيرفته نيست، زيرا پس از مرگ، توبه نيست و توفيق قبولي و عنايت ويژه الهي به آنان نمي رسد. كسي كه با كفر از دنيا برود همه اعمالش از بين مي رود، حتي اگر پيش از آن مسلمان بوده و از گناهانش توبه كرده باشد. كيفر تلخ كافران و گنهكاران متجرّي، عذاب دردناكي است كه براي آنان مهيّا و آماده شده است: (اُولئِكَ اَعتَدنا لَهُم عَذاباً اَليما). بر خلاف آيه قبل، در اين آيه (اُولئِك) براي تبعيد دركات بسيار پست فاسق و كافر است. در اين جمله، مؤمنان مبتلا به تسامح و تساهل در گناه كه بي توبه بميرند، همراه كافران ذكر شده اند و مراد اين است كه در بخشي از دركات عذاب به كساني ملحق اند كه در حال كفر مي ميرند، وگرنه روشن است كه در دركات اختصاصي كافران، مانند خلود، سهيم نيستند. گفتني است كه عدم پذيرش توبه محتضر، تهديد و وعيد است و مخالفت وعيد كه اِنشاء است نه اِخبار، خلاف حكمت نيست، بلكه مطابق عفو و احسان و تفضّل است. تنها خلف وعده محال است، چون مخالف كرامت الهي است. تسنيم ج 18 صص 118 تا 120 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
٩ سؤال : آيا هر مسلمانى، مؤمن است يا آنكه ميان اسلام و ايمان تفاوت است‌؟ پاسخ : در قرآن، يكجا مى‌خوانيم كه مردم وارد دين مى‌شوند: «يدخلون فى دين اللّه افواجا» ١ و در جاى ديگر به كسانى كه شعار ديندارى مى‌دادند گفته مى‌شود: هنوز ايمان وارد دلهاى شما نشده است: «ولمّا يدخل الايمان فى قلوبكم» ٢ يعنى دين بايد وارد مردم شود. آرى، ديندارى مراحلى دارد: مرحلۀ گرم شدن، مرحلۀ داغ شدن و مرحلۀ پخته شدن. هر گرم و داغى، سرد مى‌شود ولى هيچ پخته‌اى خام نمى‌شود. ورود مردم در دين آسان است؛ هركس بگويد: « أشهد ان لا اله الاّ اللّه و أشهد انّ‌ محمّداً رسول اللّه »، مسلمان است. اين مرحله گرم شدن است. امّا بالاتر از گرم شدن، داغ شدن است. اصحاب پيامبر با احساس و هيجان داغى به جبهه‌ها مى‌رفتند و حاضر بودند در كنار پيامبر جان فشانى كنند. ولى قرآن به آنها مى‌گويد اگر دين داريد، خمس غنائم جنگى را بدهيد: «واعلموا انّما غَنمتُم من شىءٍ فانّ‌ لِلّه خُمُسَه و للرّسول... انْ‌ كنتم آمنتم باللّه» ١ آرى، كسانى كه شهادتين مى‌گويند و حتى در جبهه‌ها كنار پيامبر مى‌جنگند، ممكن است در مسايل مالى آسيب‌پذير باشند كه قرآن مى‌فرمايد: در كنار شهادتين و جبهه و نماز، حق خدا و رسول و فقرا را نيز بپردازيد. در اين مرحله است كه ايمان وارد قلب مى‌شود. قرآن فقط‍‌ به گروه خاصّى مى‌فرمايد: «اولئك هُم المؤمنونَ‌ حقّاً» ٢ مؤمنون واقعى گروه خاصّى هستند، ولى نسبت به گروهى كه منافقانه اظهار ايمان دارند، مى‌فرمايد: اينها مؤمن واقعى نيستند: «و مِن النّاس مَن يقول آمنّا بِاللّه و باليوم الآخر و ما هم بمؤمنين» ٣ قراءتی، تمثیلات، صص 22 و 23 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
(خیرخواهی) سخنانی جامع از رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم طلب مال حلال، جهاد است. مشکینی علی، مترجم: جنتی احمد، نصايح، ص 16 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
[مجاری ادراکی و مجاری تحریکی] طبق تفسير تسنيم ج 31 ص 528، مراد از مجاری ادراکی، گوش و چشم و قلب هستند و منظور از مجاری تحریکی، دست و پا هستند. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
انسان، حیوان ناطق است یا حی حامد؟ از تفسیر تسنیم ج 31 ص 540 برمی‌آید که انسان، حی حامد یا حی حمید است نه حيوان ناطق. https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
[مراتب ولایت الهی] ذات اقدس الهی، افزون بر ولایت تکوینی عام بر همه مخلوقات، به گونه‌ای خاص بر مؤمنان، به شکلی اخص بر انبیا و اولیایش و به صورتی اخص از آن، بر شخص پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم ولایت دارد. تسنیم 541/31 https://eitaa.com/Mohammadrezakaramati1402
14.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه کم صلابت و اقتدار ببینیم حالمون خوب شه! میشه پیش بینی کرد چند سال دیگه در قامت سخنگوی ارتش ببینیمش😉 واقعا تحسین برانگیزه👌خداوند حفظش کنه هزار ماشاءالله🌹🌹
🌹🌺🇮🇷🇮🇷🌺🌺🌹🌹دیروز روز طلبه بود ولی احدی حرفی از نجابت طلاب مظلوم در عین اقتدار نزدند ... ولی به احترام آن روحانی نجیب کسی چه می‌داند؟ هیچ بعید نیست که دعوای آن زن و شوهرِ فرودگاه، زرگری بوده تا کسی شک نکند و زمینه‌ی دعوای بعدی فراهم شود. شاید این خانم، شوهرش را پیچاند و آمد عدل وسط دو مرد، بغل دست آن طلبه‌ی متین نشست که بتواند کرم بریزد و دعوا درست کند. ظاهر فیلم که این را می‌گوید. بعد که حاج‌آقا بهترین کار را کرد و از پیش این خانم دور شد، بی‌خیال نشد و آمد بدترین کاری که در آن شرایط می‌شد با یک طلبه‌ی معمم کرد، کرد. اگر مزدوری چیزی بوده باشند از این بهتر نمی‌شد انجام مأموریت کنند و آن طلبه‌ی روحانی را به واکنشی کنترل‌نشده وادارش کنند. بعد از چنین اهانتی هر جور واکنشی طبیعی و قابل درک است. حتی اگر آن طلبه دست بلند کند و کشیده‌ای محکم درِ گوش آن خانم بخواباند، اگر چه خطا و جرم کرده ولی می‌شود درکش کرد؛ از بس که اهانت، شدید است. گر چه دشمنان و فتنه‌گران به کم‌تر از این واکنش هم راضی‌اند. همین که حاج‌آقا داد بزند یا با خشم به این خانم نگاه کند یا دو قدم به طرفش بدود که عمامه‌اش را پس بگیرد، آن‌ها ماهی‌شان را می‌گیرند و بمب رسانه‌ای‌شان را در می‌کنند و تا هر چقدر که زورشان بچربد فضای کشور را به هم می‌ریزند. بنازم به این حاج‌آقای متین که به‌ترین و پخته‌ترین و سخت‌ترین کار ممکن را بدون کم‌وکاست در غافل‌گیرانه‌ترین و هیجان‌انگیزترین شرایط ممکن انجام داد. این که فضای رسانه‌ای نامرد داخل و خارج کشور، در هم‌چین درگیری‌هایی همیشه به نفع دختران بی‌حجاب و احیانا هتاک سوت می‌زند، نگذاشته جامعه تمام‌قد به احترام این روحانی متین و خودساخته بایستد. وگرنه مگر داریم هم‌چین صبر و نجابتی؟! کسی چه می‌داند؟! شاید اگر درگیر شده بود، فتنه گرفته بود و باز خون بود که کف خیابان‌های تهران می‌ریخت. با نجابت و کرامت دندان روی جگر گذاشت و کظم غیظ کرد و افسار خشمش را محکم گرفت و آرام نگه داشت فضای کشور را. با کارهایی به مراتب ساده‌تر و کم‌اثرتر، قهرمان ملی شده‌اند خیلی‌ها. بی‌انصافی است اگر از کار بزرگ این طلبه‌ی ناشناس و گم‌نام بگذریم و هیچ نگوییم. چاره‌ای نیست؛ دشمن، سوراخ دعا را خوب پیدا کرده و حالا‌حالاها ول‌کن موضوع حجاب نیست. باز لابد دخترکِ مثلا بیماری را به جان یک ترجیحا روحانی خواهد انداخت تا جرقه‌ی فتنه‌ی حجاب بخورد و دوباره کار، بگیرد. فکر می‌کنم وظیفه‌ی ما طلبه‌ها در هم‌چین شرایطی عدم درگیری و دور شدن از صحنه است. درست مثل این حاج‌آقا. باید بدانیم هر خانمِ مثلا مستِ لابد نامتعادلِ ان‌شاالله حال‌خرابی که به ما حمله می‌کند، چند فیلم‌بردارِ اتفاقا حواس‌جمعِ هوش‌یارِ بلد دوروبرش هست که منتظر شکارند. ولی زیباست هر کسی که دل‌سوز اخلاق و فرهنگ و ادب و انسانیت این سرزمین است به دفاع از این طلبه‌ی نجیبِ بی‌گناه، برخیزد و توهین آن زن هتاک را محکوم کند. قطعا اگر صحنه برعکس بود، همه سینه چاک کرده بودند و فریاد وا انسانیتاه سر داده بودند. اما الآن انگار نه انگار زنی گستاخ، انسانیت را در برابر چشم میلیون‌ها ایرانی ذبح کرد و زیر پا لگدمال کرد. خیلی‌ها به روی مبارک‌شان نمی‌آورند که نشان می‌دهد نه دل‌شان برای این انسان طلبه سوخت نه کک‌شان گزید، ولی بدانند، انسانیت گزینشیِ جناحی، انسانیت نیست؛ بی‌شرفی است. اما وظیفه‌ی مسئولین و دست‌گاه قضا چیست؟ با آن‌هایی که هرازگاهی «یا بخت و یا اقبال» می‌گویند و کبریت می‌کشند بل‌که آتش فتنه‌ی اشد من القتل دوباره بگیرد چه باید کرد؟! و راستی قانون حجاب معطل چیست؟ یا بگو معطل کیست؟🌈🌺🌹🇮🇷🇮🇷🌺💐🌈🌺🌹