چنین دلدادگی کار من و این عمر کوته نیست .
هزاران سال پیش از بودنم دل بسته ات بودم !
- معصومه صابر
شب کمنظیری بود . از آن شب ها که فقط در شور شباب ممکن است . آسمان به قدری پر ستاره و روشن بود که وقتی به آن نگاه می کردی بی اختیار می پرسیدی آیا ممکن است چنین آسمانی این همه آدم های بدخلق و بوالهوس زیر چادر خود داشته باشد ؟
[ شبهای روشن - فئودور داستایوفسکی ]
زخم هایت را نشانم بده .
تا بدانم چگونه باید دوستت بدارم ؛
تا یاد بگیرم چگونه نوازشت کنم !