ایتا - آبـےعزیزمن ؛

روشن زیسته‌ایم ؛ البته گاه کمی تاریک . 
شبیه گرگ و میش صبح !

180 مشاهده21:25

اولین باری که تو را دیدم
زخمی داشتی که از دیگری بود ؛
من تو را با زخم هایت دوست داشتم .

162 مشاهده20:30

- خیلی زیاد به من فکر کن . تا فردا می‌بوسمت ! -

[ بخشی از نامه‌های عاشقانه آلبر کامو به ماریا کاسارس ]

164 مشاهده19:46

من دارم از کف می روم ؛
فکر نجات کیستی ؟

164 مشاهده18:52

-

500 مشاهده03:57

- ما قيلَ بِالأعيُن لا يُنسىٰ -
آنچه با چشم ها گفته شده ،
فراموش نمی‌شود .

174 مشاهده19:36

می‌روم بخوابم ، خرد و خسته‌ام .
تمام بعدازظهر بی‌محابا گریستم .
تو را بیش‌تر در آغوش می‌گیرم . 
تو هم بیش از پیش دوستم بدار ،
چون غمگینم .

163 مشاهده19:37

گوشه‌ دفتر خاطراتش‌ نوشته بود :
دستم را بگیر دارم به یادت می افتم .

344 مشاهده19:43

‏من شما را بی آنکه امیدی داشته باشم ،
دوست می‌دارم .

226 مشاهده19:27

،

179 مشاهده19:35

حرف می زنم ، کار می کنم ،
تغییر چندانی نکرده ام ، سیگار می کشم ،
نگرانم .
چگونه رو در روی این همه شب ایستاده‌ام ؟

1 مشاهده20:13

پوسته ظاهری چه اهمیت دارد ؟
درونم ویرانه است !

سال بلوا - عباس معروفی

1 مشاهده18:28

مطالب بعدی