eitaa logo
«نفیر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
115 دنبال‌کننده
595 عکس
664 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
زُغــٰال سُــرخ *روزنگاشت جهادی ۱۴۰۴ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ (: رسانه‌چی‌ها) [و امّا مهم‌ترین بخش اردو؛ این شما و این واحد !] رسانه‌چی‌ها آدم‌های عجیب‌الخلقه‌ای هستند که به زبان یاجوج و ماجوج سخن می‌گویند: «یه چنتا راشِ وایْـد بگیر، اینا رو یادت نره آرشیو کنی، اُسْمـو کو؟ رونیـن رو بیار...» و هزار و یک اصطلاح دیگر که فقط خودشان ازش سردرمی‌آورند. رسانه، دو دسته تولیدی دارد. یکی که مصرف داخلی دارد و دیگری که قرار است بیرون پخش شود. تولید کلیپ‌های کوتاه، چه طنز و چه معنوی، می‌تواند انرژی‌بخش بچه‌ها در پایان یک روز کاری خسته‌کننده باشد. مثل کلیپ قدر جهادی و راه قدس و قاب‌های خاکی. بعضی کارها هم که گزارشی‌ست. همه باید بدانند که این همه آدم در دور افتاده‌ترین بخش‌های کشور، چه می‌کنند. این، وظیفه واحد رسانه است که تولید یک ، فعالیت‌های عمرانی و فرهنگی اردو را بازتاب دهد. رسانه‌چی‌ها از جمله افراد خطرناک اردو هستند. اگر بخواهند، می‌توانند با سوژه کردن شما حیثیتــتان را بر باد دهند. البته کسی این خطر بزرگ را درک نمی‌کند؛ رسانه‌ای‌ها هم مثل فرهنگی‌ها و تدارکات، در تیررس بچه‌های عمرانی هستند. خیلی از اوقات بچه‌ها وقتی یک فرد دوربین به دست را سر پروژه می‌بینند، فوری صدایش می‌کنند که: «عکاس‌باشی! بیا یه چنتا عکس خفن از ما بنداز» و برایش ژست می‌گیرند. تک و توک هم افرادی پیدا می‌شوند که از دوربین فراری هستند. این‌ها دشمنان اصلی واحد رسانه‌اند! اصلا آدم می‌خواهد از سر لج، بیشتر ازشان عکس و فیلم بگیرد. البته اینان بندگان مخلص خدایند و می‌خواهند ریا نشود مثلاً. من امسال در این واحد مشغولم. تجهیزاتی که برای تصويربرداری داریم را به عمرم از نزدیک ندیده بودم. دو دوربین آلفا 7، یک لنز تله ۲۰۰-۷۰، یک لنز ۷۰-۲۴، یک رونین و یک اسمو پاکتِ ۲ با وسایل نورپردازی. دو کیس قوی و دو مانیتور خفن هم با خودمان آورده‌ایم. یک رسانه‌چی دیگر از خدا چه می‌خواهد؟! کار ما شب و روز ندارد. همیشه باید گوش به زنگ و دست به دوربین باشیم؛ موقعی که بچه‌ها کار می‌کنند، ما هم کار می‌کنیم. وقتی استراحت می‌کنند، ما عکاسی می‌کنیم. وقتی هم که غذا می‌خورند یا خوابند، ما باید فیلمبرداری کنیم. راش‌های خام از محیط می‌خواهیم و باید کُلّ خمینی‌شهر را کز کنيم تا بتوانیم از محیط تصویربرداری کنیم. بدو بدو کردن هم جزء کار ماست؛ بعضی وقت‌ها در فيلم‌ها، صدای نفس نفس زدن تصویربردار کاملا واضح شنیده می‌شود. بعد از جمع کردن راش‌های خام، تازه نوبت به کار مزخرف و ملال‌آور کردن تصاویر می‌رسد. از آنجا که من اصلا از کارهای ملال‌آور و خسته‌کننده خوشم نمی‌آید، عزیزان لطف کرده‌اند و کار آرشیو کردن را به من سپرده‌اند. آرشیوْمَن باید آدم با حوصله و دقیقی باشد. به عبارت بهتر، نباید مثل من باشد... هر دوربینی که بعد از تصویربرداری به اتاق برمی‌گردد، باید فی‌الفور رَم‌اش خالی شود؛ بعد از آن باید همه عکس‌ها و فیلم‌ها بررسی شود و به دردنخورهای آن، حذف. بازبینی عکس و فیلم‌ها و سپس دسته‌بندی‌شان برای من بسیار جان‌کاه است. یک کار پُر زحمت که نتیجه‌اش به درد ادیتور می‌خورد. یک آرشیو منظم با دسته‌بندی تمیز و مرتب، آرزوی هر تدوینگری‌ست. بعد از آرشیو، حالا همه‌ی چشم‌ها به تدوینگر است که باید یک خروجی حال‌خوب‌کن به کُلّ اردو تحویل بدهد. البته در این بین، نوشتن سناریوها، طراحی سوالات برای مصاحبه و رسیدگی به تجهیزات و هزار جور درد و بلای دیگر هم دست واحد رسانه را می‌بوسد. کار ما، دردسرهای خودش را دارد. به قول یکی از بچه‌ها، کار ما در شهر هم پشت کامپیوتر نشستن است و اینجا هم همینطور. یکنواختی خسته‌کننده‌ای بهمان دست داده. با خودم گفته بودم می‌آیم اینجا و یک دل سیر بیل می‌زنم و آجر پرتاب می‌کنم ولی اوضاع جور دیگری رقم خورده. حالا شاید راحت‌تر بفهمید چرا در این مدت، نتوانسته‌ام حتی یک آجر جابه‌جا کنم. کار من در واحد رسانه است و همین، باعث شده تا نتوانم به کار عمرانی سر بزنم. راستش را بخواهید دلم برای بیل زدن کنار آقای عباسی دور تنوره ملات، تنگ شده. شاید اگر کمی کار کنم، سرحال بیایم... ... ┄┄┅••┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄••┅┄┄ یادداشت‌های پارسال: صدسال تنهایی @NafirNey
3.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 این قسمت: «گرم کردن تیم برای یک بازی سخت» 🏃🏻‍♂⚽️ *خمینی‌شهر یک سالن ورزشی نسبتا بزرگ دارد. امشب برای اینکه حال و هوای بچه‌های جهادی عوض شود و یک مقدار تفریحْ چاشنی کار، رفتیم فوتسال بازی کنیم. *سیاست تیم رسانه این بود که در راستای انسان‌دوستی، بعد از هر بازی از زمین خارج شود و اجازه دهد یک تیم دیگر هم بازی کند. البته اینکه می‌باختیم هم بی‌تاثیر نبود. 😅 @NafirNey