eitaa logo
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
106 دنبال‌کننده
498 عکس
615 ویدیو
5 فایل
*گاهی می‌نویسم...* ارتباط با ادمین: @MohammadMahdi_BORHAN
مشاهده در ایتا
دانلود
** ماده‌گرگی‌دل‌اگر‌از‌سگ‌چوپان‌ببرد ** هر نسيمي كه نصيب از گل و باران ببرد می‌تواند خبر از مصر به كنعان ببرد آه از عشق كه يك مرتبه تصميم گرفت: يوسف از چاه درآورده به زندان ببرد وای بر تلخی فرجام رعيت پسری كه بخواهد دلی از دختر يك خان ببرد ماهرویی دل من برده و ترسم اين است سرمه بر چشم كشد، زيره به كرمان ببرد دودلم اينكه بيايد من معمولی را سر و سامان بدهد يا سر و سامان ببرد مرد آنگاه كه از درد به خود می‌پيچد ناگزير است لی تا لب قليان ببرد شعر كوتاه ولي حرف به اندازه‌ی كوه بايد اين قائله را "آه" به پايان ببرد شب به شب قوچی ازين دهكده كم خواهد شد ماده گرگی دل اگر از سگ چوپان ببرد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسلمان نمایان تکنوکرات! رهاوردتان چیست جز منکرات؟! شما گر نماینده‌ی مردمید چرا مات و مبهوت و سردرگُمید؟ شمایی که دین را به نان می‌دهید کجا در ره عشق جان میدهید؟ نمایندگانی که از این اُمتند خداباور و تشنه‌ی خدمتند اگر ملایم شود بر این سرزمین غرب حاکم شود الا ای عارفان بی معارف! جهالت پیشگان شبه عارف! اگر فرهنگتان فرهنگ دین است چرا آهنگتان کفر آفرین است؟ شما گر پیرو خط امامید چرا دلبسته‌ی میز و مقامید؟ مرحوم *چقدر این شعر و موسیقی متن "بابل" ترکیب خوبی ساخته 👌🏻
۰۰• بــسمـ‌اللّٰہ‌الرحمـٰـن‌الرحیــم •۰۰ ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄ • عالم هِیٖچْکـٰاك یـــا عالم مُـرْتضیٰ؟! • () بخش بعدی نگارۀ «» به بررسی شخصیّت می‌پردازد. ظاهراً به زعم عدّه‌ای، استفاده از عناصری همچون ، ، ، و ریشه در ترس‌های کودکی و شرایط محیطی دارد. به هیچ عنوان چنین چیزی را نمی‌پذیرد و حتّی در مرحله‌ای بالاتر، را هم محصول آزار و اذیّت دوران کودکی، روانپریشی و ذهن بیمارش نمی‌داند؛ چراکه نمی‌پذیرد ، زادۀ و یا باشد: «میان وجودِ فعلی انسان و پریشانی‌های روانی او ویا وقایعی که در گذشته بر او رفته است نیز رابطه‌ای انکار ناپذیر وجود دارد... امّا سؤال این‌جاست که یافتن این رابطه چه مشکلی را حل می‌کند؟ اگر دربارۀ یک بیمار روانی و به قصد معالجه‌اش سخن می‌گفتیم شاید این تحلیل کفایت می‌کرد، امّا اگر جوهر را منشأ گرفته از وقایع دوران کودکی، موقعیّت اجتماعی و علل بیرونی دیگر بدانیم، آن‌گاه چه جوابی برای این سؤال خواهیم یافت که چرا همۀ افراد انسانی به نخبگانی چون و مبدّل نشده اند؟» در ادامه، را هنرمندی توصیف می‌کند که برای حرف زدن، را برگزیده و بدون ، هیچ است. و و نیست، امّا در قامت یک ، همۀ این‌ها هست؛ به عبارتی: «، است و به عبارت بهتر ، است.» « مجرّد از هیچ نیست، اگرچه به مثابه یک ، ، و حتّی بزرگی نیز هست.» «او [هیچکاک] هرگز تلاش نمی‌کند را به خدمت حرف‌هایی در بیاورد که متعلّق به نیست.» حتّی خود در مواجه با فیلم‌های پُرگویی مثل «» یا «» آنها را اشتباهاتی حرفه‌ای تلقّی می‌کند: «وقتی به گذشته فکر می‌کنم می‌بینم کار مهملی بود. (هیچکاک در مصاحبه با تروفو)» م.بُـــرهان ۱۴۰۱/۱۲/۱۷ ... ┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄
جویدن «تنهایی» برای «قد کشیدن»: ...گفتم: موضوع فکر کردنْ خود «من» هستم، امّا «من» فقط مشکلاتم نیست. در واقع، شاید مشکلات هیچ ربطی به این «من» نداشته باشد. امّا منظور از این «من» چیست؟ ما هر روز از خواب بیـدار می‌شویم، صورت‌مان را می‌شوییم و صبحانه می‌خوریم. بعد سـراغ دانشگاه یا شغل‌مان می‌رویم. در طول روز، می‌خوریم، می‌خندیم، بعضی وقت‌ها گریه می‌کنیم، بعضی وقت‌ها عصبانی می‌شویم و فریاد می‌کشیم و نهایتاً می‌خوابیم. ما برای معرفی خودمان «رزومه» ارائه می‌دهیم، توضیح می‌دهیم که کـجا درس خوانده‌ایم و چه نمره‌ای گرفته‌ایم و کـجا زندگی می‌کنیم. امّا این تمام «ما» نیست. شاید بـتوانم بگویم که همه‌ی این‌ها، بخش‌هایی از حیات ظاهری ماست که احتمالاً برای دیگران هم (کم و بیش) قابل مشاهده است. "امّا فکر می‌کنم که «من» دیگری وجود دارد که به موازات این حیات ظاهری‌مان، در «بطن» زندگی‌مان قد می‌کشد..." 👌🏻 *اصل یادداشت را در اینجا بخوانید
«نـفـیٖر نِــےْ» | مُحَـمَّد بُرْهـٰان
خيــال خــام پلنگ مــن به سـوی مـاه جهيدن بود ...و ماه را ز بلندايـش به روی خــاک کشيدن بود پلنگ من
. . . به مسلخ می‌برم خود را چنان کز پیش دانستم به سوی ماه هرچه بیشتر... ! برخورد سنگین‌تر پلنگی نوجوان بودم مرا ناموخت استادم که عاشق هرچه شد نزدیک‌تر گشت است غمگین‌تر ┄┄┅•❁•┄┄┅••=✧؛❁؛✧=••┅┄┄•❁•┅┄┄ بنظر من هر شعری یک داستانی پشتش هست و اگر شعرا داستان هر شعری رو یعنی اون نقطه عطف و جرقه اصلی شروع اون شعر رو در کنار شعرشون برای مخاطب تعریف میکردن الان هزاران هزار داستان هزار یک شب داشتیم. داستان این دوبیتی هم برگرفته از تلاش یک عاشق برای رسیدن به عشقی هست که میدونه بهش نمیرسه ولی باز هم داره تلاشش رو میکنه و با اینکه میدونه هرچی به معشوقش نزدیک تر میشه ضربه جدایی براش سنگین تر هست ولی باز هم از این کار دست بر نمیداره. شاید اون لحظه داشته به این شعر فکر میکرده که میگه: شیرینی فراق کم از شور وصل نیست گر عشق مقصد است خوشا لذت مسیر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الفرقان: وَعِبَادُ الرَّحْمَٰنِ الَّذِينَ يَمْشُونَ عَلَى الْأَرْضِ هَوْنًا وَإِذَا خَاطَبَهُمُ الْجَاهِلُونَ قَالُوا سَلَامًا (63)
15.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
درود و‌ رضوان خدا به روح مطهر آن حکیم کم نظیر الهی حضرت آیت الله قدس سره
یا دليل المتحيرين سلام على الغدر بالاهتمام سر راه من نیز بگذار دامی مقام فنا چیست در سلک مستان نه نعره نه مستی نه ساغر نه جامی چو هیچی مکن آرزوی تمکن به کوی گدایان چه برفی چه بامی لئيمان خود از عشق و حالند فارغ نه نان حلالی نه آب حرامی به دستت چو افتاد زلفی نکو دار سر سلسله باشد و احترامی گروهی فقیرند و جمعی اسیرند تو ای معنی بی سر و پا کدامی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
* یک کار فنّی👌🏻سوئیچ از مقام به گوشه و بازگشت به 💯 الأنبياء: وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ (107) قُلْ إِنَّمَا يُوحَىٰ إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَٰهُكُمْ إِلَٰهٌ وَاحِدٌ فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ (108)