💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به حقيقتى اشاره مىكند كه بسيارى از آن غافلند، مىفرمايد: «همراه هر انسانى دو فرشته است كه وى را (از خطرات) محافظت مىكنند، اما هنگامى كه روز مقدّر فرا رسد او را در برابر حوادث رها مىسازند و (بنابراين) اجل و سرآمد زندگى (كه از سوى خداوند تعيين شده) سپرى است محافظ و نگهدار»؛ (اِنَّ مَعَ كُلِّ إِنْسَانٍ مَلَكَيْنِ يَحْفَظَانِهِ، فَإِذَا جَاءَ الْقَدْرُ خَلَّيا بَيْنَهُ وَ بَيْنَهُ، وَ إِنَّ الْأَجَلَ جُنَّةٌ حَصِينَةٌ). از مجموع آيات قرآن و روايات اسلامى به خوبى استفاده مىشود كه انسان داراى دو اجل و سرآمد عمر است: يكى اجل معلق يا مشروط كه اگر در برابر آن دقت شود مىتوان از آن پرهيز كرد، مانند انواع بيمارىهاى قابل علاج، خطرات رانندگى كه بر اثر بىاحتياطى پيش مىآيد، خطرات زلزلهها و طوفانها كه بر اثر سستى ساختمان خانهها دامن انسان را مىگيرد تمام اينها از امورى است كه ممكن است به زندگى انسان پايان دهد ولى در عين حال قابل اجتناب است.
#حکمت_201
🔶 @Nahj_Et
🌸کلام امیر
#زمام_امور_به_دست_اوست
☀️إِنْ أَوْحَشَتْهُمُ الْغُرْبَةُ آنَسَهُمْ ذِکْرُکَ، وَ إِنْ صُبَّتْ عَلَيْهِمْ الْمَصَائِبُ لَجَؤُوا إِلَى الاِْسْتِجَارَةِ بِکَ، عِلْماً بِأَنَّ أَزِمَّةَ الاُْمُورِ بِيَدِکَ، وَ مَصَادِرَهَا عَنْ قَضَائِکَ
🌗اگر غربت آنها را به وحشت اندازد ياد تو مونس تنهايى آنهاست و اگر مصائب ومشکلات، بر آنان فرو بارد به سوى تو پناه مى آورند، زيرا مى دانند زمام تمام امور به دست (با کفايت) تو و سرچشمه همه آنها در اختيار تو است»
📘نهج البلاغه #خطبه_227
🔶 @Nahj_Et
💠🔹سخاوت خالص و حقيقى آن است كه انسان پس از آگاهى بر نيازمندى افراد آبرومند، در حل مشكل آنها به صورت پنهانى بكوشد و نيازى به سؤال نباشد. قرآن مجيد در سورۀ «بقره» هنگامى كه سخن از اهميت انفاق و آثار و بركات آن به ميان مىآورد بر انفاق به كسانى تأكيد مىكند كه روى سؤال ندارند و به دليل عفت و مناعت طبع مردم آنها را در زمرۀ اغنيا مىدانند، مىفرمايد: «يَحْسَبُهُمُ اَلْجٰاهِلُ أَغْنِيٰاءَ مِنَ اَلتَّعَفُّفِ تَعْرِفُهُمْ بِسِيمٰاهُمْ لاٰ يَسْئَلُونَ اَلنّٰاسَ إِلْحٰافاً». دربارۀ اهميت سخاوت در آيات قرآن و روايات اسلامى بحثهاى زيادى آمده است از جمله در حديثى از پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله مىخوانيم: «السَّخٰاءُ خُلْقُ اللّٰهِ الْأعْظَمِ؛ سخاوت صفت بزرگ خداست». در حديث ديگرى از امام صادق عليه السلام مىخوانيم: «السَّخَاءُ مِنْ أَخْلَاقِ الْأَنْبِيَاءِ وَ هُوَ عِمَادُ الْإِيمَانِ وَ لَا يَكُونُ مُؤْمِنٌ إِلَّا سَخِيّاً؛ سخاوت از اخلاق پيامبران و ستون ايمان است و هيچ مؤمنى نيست مگر اينكه صاحب سخاوت است»
#حکمت_53
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانۀ خود به يك سلسله عواطف انسانى و بخش مهمى از رذايل اخلاقى و آثار هر يك از آنها اشاره فرموده و مركز آنها را قلب مىشمرد و مىفرمايد: «در درون سينۀ اين انسان قطعه گوشتى است كه به رگ مخصوصى آويخته شده و عجيبترين اعضاى او و همان قلب وى است»؛ (لَقَدْ عُلِّقَ بِنِيَاطِ هَذَا الْإِنْسَانِ بَضْعَةٌ هِيَ أَعْجَبُ مَا فِيهِ: وَ ذَلِكَ الْقَلْبُ) . در اينكه چگونه قلب همان عضو صنوبرى كه مأمور رساندن خون به تمام اعضاست مىتواند مركز عواطف انسانى و فضايل و رذايل اخلاقى باشد در پايان اين بحث به طور مشروح از آن سخن خواهيم گفت. «نياط» همان رگى است كه قلب بهوسيلۀ آن در سينۀ انسان آويزان است كه اگر قطع شود در كمترين زمان حيات انسان پايان مىيابد.
#حکمت_108
🔶 @Nahj_Et
💠ابْتُلِيَ النَّاسُ بِهَا فِتْنَةً، فَمَا أَخَذُوهُ مِنْهَا لَهَا أُخْرِجُوا مِنْهُ وَحُوسِبُوا عَلَيْهِ، وَمَا أَخَذُوهُ مِنْهَا لِغَيْرِهَا قَدِمُوا عَلَيْهِ وَأَقَامُوا فِيهِ;
🔹مردم به وسيله دنيا آزمايش مى شوند، پس هر چيزى از دنيا را براى دنيا به دست آورند از كفشان بيرون مى رود، و بر آن محاسبه خواهند شد، و آنچه را در دنيا براى آخرت تهيّه كردند به آن خواهند رسيد، و با آن خواهند ماند،
✨ فإِنَّهَا عِنْدَ ذَوِي الْعُقُولِ کَفَيْءِ الظِّلِّ، بِيْنَا تَرَاهُ سَابِغاً حَتَّي قَلَصَ، وَزَائِداً حَتَّي نَقَصَ.
🔹دنيا در نظر خردمندان چونان سايه اى است كه هنوز گسترش نيافته، كوتاه مى گردد، و هنوز فزونى نيافته كاهش مى يابد. .
#خطبه_63
🔶 @Nahj_Et
💠🔹اين بخشى از سخنان آن حضرت است كه آن را در زمان «عثمان»، به هنگامى كه «سعيد بن عاص» حق مسلّم امام عليه السّلام را از بيت المال (به منظور قرار دادن امام در تنگناهاى اقتصادى) دريغ داشت، بيان فرمود. خطبه در يك نگاه اين كلام همانگونه كه در بالا اشاره شد زمانى از امام صادر شد كه «عثمان» بر مسلمانان حكومت مىكرد و اطرافيان او بيتالمال اسلام را در اختيار گرفته بودند و حيف و ميلهاى عجيبى صورت مىگرفت، هواخواهان او از «بنى اميّه» بر پستهاى كليدى كشور اسلام حكومت داشتند. از جمله «سعيد بن عاص» والى «كوفه» بود، او هدايايى تهيه كرده و به مدينه فرستاد و به حامل آنها (حارث بن حبيش) سفارش كرد اين پيام را به امام عليه السّلام برساند كه من براى هيچ كس - جز «عثمان» - بيش از آنچه براى شما فرستادهام، در واقع مىخواست منّتى بر امام بگذارد
#خطبه_77
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹اين بخشى از سخنان آن حضرت است كه آن را در زمان «عثمان»، به هنگامى كه «سعيد بن عاص» حق مسلّم امام
💠ادامه خطبه ۷۷
🔹امام عليه السّلام در جواب، سخن بالا را فرمود. اشاره به اينكه آنچه او فرستاده است مقدار ناچيزى از حق من است، سپس با صراحت و شجاعت فرمود: اگر زنده بمانم و قدرت را در دست گيرم «بنى اميه» را از مقامى كه غاصبانه به چنگ آوردهاند، كنار مىزنم و حقارت واقعى آنها را به مردم نشان مىدهم. إنّ بني أميّة ليفوّقوننى تراث محمّد صلّى اللّه عليه و آله تفويقا، و اللّه لئن بقيت لهم لأنفضنّهم نفض اللّحّام الوذام التّربة! ترجمه بنى اميه از ميراث محمّد صلّى اللّه عليه و آله جز مقدار كمى در اختيار من نمىگذارند: به اندازۀ يكبار دوشيدن شير شتر. به خدا سوگند! اگر زنده بمانم آنها را از صحنۀ حكومت اسلامى بيرون خواهم ريخت، همانگونه كه قصّاب اعضاى درون شكم حيوان را - كه به روى زمين مىافتد - از خاك پاك مىكند! شرح و تفسير نمونهاى از جنايات بنىاميّه
#خطبه_77
🔶 @Nahj_Et
💠🔹به هر حال امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه و بسيار پرمعنا به چهار نكته اشاره كرده، مىفرمايد: «چه بسيارند كسانى كه بهوسيلۀ نعمت به آنها غافلگير مىشوند و به سبب پردهپوشى خدا بر آنها مغرور مىگردند و براثر تعريف و تمجيد از آنان فريب مىخورند و خداوند هيچكس را به چيزى مانند مهلت دادن (و ادامۀ نعمتها و ترك عقوبت) آزمايش نكرده است»؛ (كَمْ مِنْ مُسْتَدْرَجٍ بِالْإِحْسَانِ إِلَيْهِ، وَ مَغْرُورٍ بِالسَّتْرِ عَلَيْهِ، وَ مَفْتُونٍ بِحُسْنِ الْقَوْلِ فِيهِ. وَ مَا ابْتَلَى اللّٰهُ سُبْحَانَهُ أَحَداً بِمِثْلِ الْإِمْلَاءِ لَهُ) . ما هر يك از اين چهار جمله را در ذيل حكمت 116 مشروحاً بيان كرديم. آنچه لازم است در اينجا اضافه شود اين است كه اين چهار نعمتى كه امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به آن اشاره كرده (احسان پروردگار، پوشاندن خطاها، ذكر خير بر زبان انسانها و مهلت دادن) قدر مشتركى دارد و آن اين است كه همۀ اينها در لباس نعمت است؛ اما در بسيارى از افراد سبب غفلت مىشود. جملۀ اوّل اشاره به افراد طغيانگر و فاسد و مفسدى است كه خداوند به آنها نيكى فراوان مىكند و ناگهان همه را از آنها مىگيرد تا مجازاتشان دردناكتر باشد
#حکمت_204
🔶 @Nahj_Et
142.mp3
1.65M
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به وضع حال بسيارى از مردم اشاره مىكند كه از مواهب مادى سوء استفاده مىكنند، مىفرمايد: «كسى كه به نوايى رسد طغيان مىكند و برترى مىجويد»؛ (مَنْ نَالَ اسْتَطَالَ) . «استطال» از ريشۀ «طول» بر وزن (قول) به معناى قدرت و برترى است و هگامى كه به باب استفعال مىرود مفهوم برترىجويى دارد. عبارت امام عليه السلام مفهوم وسيع و گستردهاى دارد و تمام كسانى را كه به مال يا مقام و يا هر گونه قدرت ديگرى مىرسند شامل مىشود و اين سيرهاى ناپسند در بسيارى از مردم است؛ هنگامى كه مال و ثروت فراوانى پيدا مىكنند مىكوشند خود را برتر از ديگران نشان دهند و هنگامى كه مقامى پيدا كنند اصرار دارند ديگران را زير سلطۀ خود قرار دهند. همچنين هنگامى كه علم و دانشى به دست مىآورند ديگران را نادان مىپندارند و شاگرد خود مىدانند. به ويژه اگر پيش از اين محروميتهايى كشيده باشند؛ فقير بوده و به نوايى رسيده، ضعيف بوده و به قدرتى دست يافته، جاهل مطلق بوده و به علم و دانش مختصرى رسيده است. كبر و غرور و برترىجويى اين گونه افراد بيشتر و شديدتر است و تاريخ گذشته و حتى حوادثى كه امروز با چشم خود مىبينيم شاهد گوياى اين گفتار امام عليه السلام است.
#حکمت_216
🔶 @Nahj_Et
👌افلاطون نظریه معروفی دارد به نام نظریه مدینه فاضله. ⬇️💯
میگوید دنیا آن روزی به سعادت نائل خواهد شد که حکیمان، زمامداران باشند و زمامداران، حکیمان.
تا وقتی که حکیمان طبقهای هستند و زمامداران طبقهای دیگر، دنیا روی سعادت نخواهد دید. ما مسلمانها بالاخص شیعیان میگوییم دوره سعادت بشر آن عصری است که دوره عدل کامل است یعنی عصر ظهور حضرت حجت (عج)، آن دورهای که اولین مشخّصش این است که دوره حکومت عقل است یعنی دورهای است که در آن، علم اسیر و برده نیست.
امیرالمؤمنین علیه السلام تعبیری درباره آن عصر دارد، میفرماید: وَ یغْبَقونَ کأْسَ الْحِکمَةِ بَعْدَ الصَّبوحِ [1] در آن عصر مردم صبحگاهان و شامگاهان جامی که مینوشند جام حکمت و معرفت است، جز جام حکمت و معرفت جام دیگری نمینوشند.
در کافی هست که در عصر ظهور حضرت حجت، خدا دست خود را بر سر افراد بشر میگذارد و عقل مردم زیاد میشود.
📚استاد مطهری، اسلام و نیازهای زمان، ج 1، ص37 ✨
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه به وضع حال بسيارى از مردم اشاره مىكند كه از مواهب مادى سو
💠ادامه حکمت۲۱۶
🔹در واقع مىتوان گفت: اين كلام حكيمانه از آيۀ شريفۀ 6 و 7 سورۀ «علق» برگرفته شده كه مىفرمايد: «كَلاّٰ إِنَّ اَلْإِنْسٰانَ لَيَطْغىٰ * أَنْ رَآهُ اِسْتَغْنىٰ» ؛ چنين نيست به يقين انسان طغيان مىكند از اينكه خود را بىنياز ببيند». گرچه بعضى از مفسران، انسان را در آيۀ مورد نظر، خصوص «ابو جهل» دانستهاند كه مرد ثروتمند و طغيانگرى بود و به مبارزه با پيغمبر اسلام صلى الله عليه و آله پرداخت؛ ولى به يقين، انسان در اينجا مفهومى كلى دارد كه به گروه كثيرى از نوع بشر اشاره مىكند و ابوجهل و امثال آن مصداقهاى روشنى از آن هستند
#حکمت_216
🔶 @Nahj_Et
💠 سزاوارترین مردم به عفو وبخشودن، تواناترین ایشان است به کیفر رساندن.
🔶 عفو و گذشت، یکی از بهترین راه های شکر نعمت توانمندی است؛
🔷 یکی از عناصر حیات اجتماعی، عفو و گذشت است. اگر همه مردم در گرفتن حقوق خویش، سخت گیر با شند وازکوچک ترین لغزشی چشم پوشی نکنن، زندگی بسیار تلخ می شود و روح صفا و صمیمیت و همکاری به کلی از جا معه رخت بر می بندد و نتیجه ای جز افسردگی و خشم ندارد.
📚 #حکمت_49 نهج البلاغه
🔶 @Nahj_Et
💠🔹امام عليه السلام در اين بيان كوتاه و پرمعنا از يكى از مواد معطر يعنى مِشك تعريف و تمجيد مىكند، مىفرمايد: «مشك، عطر خوبى است حملش سبك و عطرش بسيار خوب است»؛ (نِعْمَ الطِّيبُ الْمِسْكُ خَفِيفٌ مَحْمِلُهُ عَطِرٌ رِيحُهُ). بوى خوش در اسلام و مخصوصاً احاديث پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و ائمۀ هدى عليهم السلام بسيار مدح شده است و به مسلمانان دستور دادهاند كه از عطريات استفاده كنند و هميشه خوشبو باشند و مخصوصاً بههنگام نماز از بوى خوش استفاده نمايند. مرحوم كلينى در جلد ششم كافى از امام سجاد عليه السلام نقل مىكند كه آن حضرت ظرفى داشت كه در آن مشك بود و در كنار سجدهگاهش مىگذاشت و هنگامى كه مىخواست وارد نماز شود از آن بر مىداشت و خود را خوشبو مىساخت؛ (كَانَتْ لِعَلِى بْنِ الْحُسَينِ عليه السلام قَارُورَةُ مِسْكٍ فِى مَسْجِدِهِ فَإِذَا دَخَلَ لِلصَّلَاةِ أَخَذَ مِنْهُ فَتَمَسَّحَ بِهِ) . در حديث ديگرى آمده است كه امام صادق عليه السلام فرمود: «صَلاةُ مُتَطَيبٍ أَفْضَلُ مِنْ سَبْعِينَ صَلَاةً بِغَيرِ طِيبٍ؛ نماز كسى كه خود را خوشبو مىكند برتر از هفتاد نماز بدون آن است».
#حکمت_397
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹امام عليه السلام در اين بيان كوتاه و پرمعنا از يكى از مواد معطر يعنى مِشك تعريف و تمجيد مىكند،
💠🔹حتى براى روزهدار كه بوييدن گلها مكروه است استفاده از عطريات نه تنها ممنوع نيست بلكه توصيه شده است: در روايتى مىخوانيم: «كَانَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ عليه السلام إِذَا صَامَ تَطَيبَ بِالطِّيبِ وَ يقُولُ الطِّيبُ تُحْفَةُ الصَّائِمِ؛ امام صادق عليه السلام هنگامى كه روزه مىگرفت از عطر استفاده مىكرد و مىگفت: عطر تحفۀ روزهدار است». استفادۀ از عطر نه تنها در حال نماز و روزه بلكه در تمام حالات (جز در حال احرام) توصيه شده است تا آنجا كه دربارۀ پيغمبر صلى الله عليه و آله مىخوانيم: «كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله ينْفِقُ فِى الطِّيبِ أَكْثَرَ مِمَّا ينْفِقُ فِى الطَّعَامِ؛ آنچه پيامبر صلى الله عليه و آله براى عطر هزينه مىكرد بيش از آن بود كه براى غذا هزينه مىكرد»
#حکمت_197
🔶 @Nahj_Et
نهج البلاغه
💠🔹انسان در دو حالت از نظر زندگى مادى در آسايش است: نخست اين كه مال و درآمد فراوانى داشته باشد كه ج
💠ادامه حکمت۱۴۱
🔹هر كه بامش بيش برفش بيشتر. اين سخن شبيه چيزى است كه در كتاب «ادب الكتاب» آمده است كه مىگويد: «اَلْقَلُم أحَدُ اللِّسانَيْنِ وَ الْعَمُّ أحَدُ الْأَبَوَيْنِ وَ قِلَّةُ الْعِيالِ أَحَدُ الْيَسارَيْنِ وَ الْقَناعَةُ أحَدُ الرِّزْقَيْنِ وَ الْهَجْرُ أَحَدُ الْفِراقَيْنِ وَ الْيَأْسُ أَحَدُ النَّجْحَيْنِ ؛ قلم يكى از دو زبان و عمو يكى از دو پدر و كمى عيال يكى از دو آسايش و قناعت يكى از دو روزى و قهر كردن يكى از دو فراق و مأيوس شدن يكى از دو پيروزى است». در اينكه آيا اين سخن امام عليه السلام تشويقى بر تحديد نسل به هنگام محدود بودن درآمدهاست يا نه اختلاف نظر است. بعضى معتقدند كه اين كلام حكيمانه ناظر به مسئلۀ تحديد نسل است و جامعۀ اسلامى را دعوت مىكند كه در صورت كمبودها، مواليد را كنترل كنند مبادا به زحمت بيفتند، در حالى كه جمعى ديگر عقيده دارند اين جمله چنين مفهومى را ندارد، بلكه تنها بيان واقعيت است و تسلى خاطرى است براى كسانى كه فرزندان كمى دارند و از آن رنج مىبرند. درست مثل اينكه هرگاه كسى مركبى نداشته باشد به او مىگويند: نداشتن مركب سبب آسودگى از هزينههاى مختلف آن است
#حکمت_141
🔶 @Nahj_Et
💠🔹از خطبههاى امام عليه السّلام است كه در آن اندرزهاى مهمى به مردم مىدهد. خطبه در يك نگاه در بخش اوّل اين خطبه، امام عليه السّلام حمد و ثناى الهى را با تعبيراتى قرين مىكند كه راه خداشناسى را براى انسان هموار مىسازد و راه و روش شهادت به اخلاص را به انسان مىآموزد و اهميّت گواهى به توحيد و نبوّت را با تعبيرات پر معنايى نشان مىدهد. در بخش ديگرى از اين خطبه، همۀ مخاطبين را به تقواى الهى دعوت مىكند و آثار و بركات تقوا در وجود انسان را بر مىشمرد. در بخش سوّم، سخن از ناپايدارى دنيا و سرعت زوال نعمتها و ناتمام ماندن آرزوها و كم بودن فاصلۀ زندگى و مرگ مىگويد. در بخش چهارم اين خطبه با نصايح و اندرزهاى دقيق و حساب شده، همگان را به اطاعت پروردگار دعوت مىكند و از فراموشى جهان آخرت و گرفتار شدن در چنگال غفلت و عدم توجه به وضع دنياى زودگذر بر حذر مىدارد. ارتباط اين چهار بخش در ايجاد يك مجموعه، از اندرزهاى منسجم بر كسى پوشيده نيست.
#خطبه_114
🔶 @Nahj_Et
انسان و سرنوشت خود ✨💯⤵️
قرآن انسان را مدحها و ستایشها کرده و هم مذمتها و نکوهشها نموده است.
عالیترین مدحها و بزرگترین مذمتهای قرآن درباره انسان است؛ او را از آسمان و زمین و از فرشته برتر و در همان حال از دیو و چهارپایان پستتر شمرده است. از نظر قرآن، انسان موجودی است که توانایی دارد جهان را مسخّر خویش سازد و فرشتگان را به خدمت خویش بگمارد و هم میتواند به «اسفل سافلین» سقوط کند؛ این خود انسان است که باید درباره خود تصمیم بگیرد و سرنوشت نهایی خویش را تعیین نماید.
استاد مطهری، انسان در قرآن، ص7🇮🇷
🔶 @Nahj_Et