هدایت شده از قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👌یک کلیپ متفاوت و جدید...
❌فرق من با بقیه دختر بازا میدونی چیه؟
من حواسم هست
میدونم دارم چیکار می کنم ....
🤨اگر هم با اون زن شوهر دار در ارتباطم فقط بخاطر اینه که کمکش کنم!!!!!
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🍂🍃🍂🌹🍂🍃🍂🍃
📣 #پیشنهاد_دانلود
⁉️چرا #ماسک الزامی آری، حجاب الزامی نه⁉️
📍بررسی تفاوت پرداختن مسئولین به مسئله ی زدن ماسک، با پرداختن ایشان به مسئله ی عفاف و حجاب
🔥استاد آیت الله وفسی
🌹🌹
🦋 #عفاف و #حجاب
🦋 در دست گلی دارم، این بار که می آیم
کان را به تو بسپارم، این بار که می آیم
ابرم، همه بارانم، وی باغ گل افشانم
جز بر تو نمی بارم، این بار که می آیم
خواهی اگرم سنجی، می سنج که جز مهرت
از هر چه سبک بارم، این بار که می آیم
سقفم ندهی باری، جایی بسپار، آری
در سایه ی دیوارم، این بار که می آیم
زان بیهُشی سنگین، وان خواب غبار آگین
هشیارم و بیدارم، این بار که می آیم
دیروز بهل جانا، با تو همه از فردا
یک سینه سخن دارم، این بار که می آیم 🦋
#حسین_منزوی
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨ 🍃ادامه شرح خطبه ۳ بخش ۳ ... 2ـ داستان ابولؤلؤ و آغاز حکومت عثمان «ابن اثير» در «کامل» چنين نق
🍂
🍃ادامه شرح خطبه ۳ بخش ۳
سرانجام «طلحه» که مى دانست با وجود «على»(عليه السلام) و «عثمان» به او خلافت نخواهد رسيد و از «على» دل خوشى نداشت جانب «عثمان» را گرفت در حالى که زبير حقّ خود را به «على»(عليه السلام) واگذار کرد، «سعد بن ابى وقاص» حقّ خويش را به پسر عمويش «عبدالرحمان بن عوف» داد. بنابراين شش نفر در سه نفر خلاصه شدند: «على»(عليه السلام)، «عبدالرحمان» و «عثمان». «عبدالرحمان» رو به «على»(عليه السلام) کرد و گفت با تو بيعت مى کنم که طبق کتاب خدا و سنّت پيامبر و روش «عمر» و «ابوبکر» با مردم رفتار کنى، «على»(عليه السلام) در پاسخ گفت: مى پذيرم، ولى طبق کتاب خدا و سنّت پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) و اعتقاد خودم عمل مى کنم. «عبدالرحمان» رو به «عثمان» کرد و همان جمله را تکرار نمود و «عثمان» آن را پذيرفت. «عبدالرحمان» سه بار اين جمله را تکرار کرد و همان جواب را شنيد لذا دست «عثمان» را به خلافت فشرد، اين جا بود که «على»(عليه السلام) به «عبدالرحمان» فرمود: «به خدا سوگند تو اين کار را نکردى مگر اين که از او انتظارى دارى همان انتظارى که خليفه اوّل و دوّم از يکديگر داشتند، ولى هرگز به مقصود خودنخواهى رسيد».(26)
شک نيست که اين شورا از جهات مختلفى زير سؤال است:
اولا: اگر بنابر آراى مردم است، چرا تبعيت عام صورت نگيرد؟ و اگر بنابر انتصاب است شوراى شش نفرى چرا؟ و اگر شورا بايد برگزيند شخصيّتهاى معروف ديگرى در ميان مسلمين نيز بودند.
ثانياً: اگر اينها مشمول رضاى پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) بودند پس تصريح نارضايى پيامبر تا آخر عمر از «طلحه» چه مفهومى مى تواند داشته باشد؟
ثالثاً: به فرض اين که آنها نتوانند از نظر انجام وظيفه توافق بر کسى کنند چگونه مى توان گردن همه را زد.
رابعاً: اگر واقعاً هدف شورا بود، چرا پيش بينى خلافت «عثمان» را با صراحت ذکر کرد؟ و اگر از خلافت او بر جامعه اسلامى مى ترسيد، لازم بود او را جزء شورا قرار ندهد، تا نفر ديگرى انتخاب شود.
خامساً: در صورتى که سه نفر در يک طرف و سه نفر در طرف ديگر قرار گيرد چرا آن طرف که على(عليه السلام) است و به گفته عمر، مردم را به سوى حق و راه روشن فرا مى خواند و تنها اشکالش بسيار مزاح کردن است مقدّم نشود.
سادساً: آيا مزاح کردن مشکلى در امر خلافت ايجاد مى کند و آيا اين اشکال با اشکالى که بر عثمان گرفت که اگر تو بر مردم مسلّط شوى بنى اميّه را برگردن مردم سوار خواهى کرد و بيت المال را غارت مى کنند هرگز مى تواند برابرى کند؟
اينها ايرادهايى است که پاسخى براى آن وجود ندارد!
4ـ علل شورش بر ضدّ عثمان
به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه صحيح ترين گفتار درباره «عثمان» همان است که «طبرى» در تاريخ خود آورده که عبارت آن چنين است: عثمان، حوادث تازه اى در اسلام به وجود آورد که باعث خشم مسلمانان شد، از جمله: سپردن امارتها به دست بنى اميّه به ويژه فاسقان و سفيهان و افراد بى دين آنها و بخشيدن غنائم به آنان و آزار و ستمهايى که در مورد «عمّارياسر» و «ابوذر» و «عبدالله بن مسعود» روا داشت و کارهاى ديگرى از اين قبيل که در آخر خلافت خويش انجام داد.
«وليد بن عقبه» را والى «کوفه» ساخت که گروهى به شراب نوشيدن او گواهى دادند... و نيز «سعيد بن عاص» را پس از «وليد» فرماندار «کوفه» ساخت. سعید اعتقاد داشت که «عراق» باغ «قريش و بنى اميّه» است; که «مالک اشتر» در پاسخ وى گفت: «تو گمان مى کنى سرزمين عراق که خداوند آن را به وسيله شمشير ما مسلمانان فتح نموده، مربوط به تو و اقوام توست!» اين معنا به درگيريهايى ميان «اشتر» و «طايفه نخع» از يکسو و «رييس شرطه» از سوى ديگر انجاميد و تدريجاً صداى اعتراض مردم بر ضدّ «سعيد» و سپس بر ضدّ «عثمان» بلند شد. «عثمان» به جاى اين که مردم «کوفه» را از طريق صحيحى آرام کند، دستور تبعيد رهبران شورش را به «شام» صادر کرد که عدّه اى از بزرگان «کوفه» از جمله «مالک اشتر» و «صَعْصَعَةِ بْنِ صُوحان» را به شام تبعيد نمود.
در سال يازدهم خلافت او، عدّه اى از ياران پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) گرد هم آمدند و ايرادهاى مختلفى را که به عثمان داشتند به وسيله «عامر بن عبد قيس» که مردى عابد و خداشناس بود به او رساندند; «عثمان به جاى اين که برخورد منطقى با او کند، پاسخ اهانت آميزى به او داد.
ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻رعایت حلال حرام مال از زبان "آیت الله مجتهدی"
بسیار شنیدنی👌
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📚۱ ـ مُباهَله در اصل از ماده بَهْل (بر وزن اهل) به معنى رها کردن و قید و بند را از چیزى برداشتن
✨
🍃ادامه تفسیر سوره آل عمران
🌷آیه ۶۲
✅داستان هاى راستین
در آیات فوق، پس از شرح زندگى مسیح(علیه السلام) به عنوان تأکید هر چه بیشتر مى فرماید: اینها سرگذشت واقعى مسیح است نه ادعاهائى همچون الوهیت مسیح یا فرزند خدا بودنش (إِنَّ هذا لَهُوَ الْقَصَصُ الْحَقُّ).
نه مدعیان خدائى او سخن حقى مى گفتند، و نه آنهائى که ـ العیاذ باللّه ـ فرزند نامشروعش مى خوانند، حق آن است که تو آوردى و تو گفتى او بنده خدا و پیامبر بود که با یک معجزه الهى از مادرى پاک، بدون پدر تولد یافت.
باز براى تأکید بیشتر مى افزاید: و هیچ معبودى جز خداوند یگانه نیست (وَ ما مِنْ إِله إِلاَّ اللّهُ).
و خداوند یگانه قدرتمند و توانا و حکیم است و تولد فرزندى بدون پدر در برابر قدرتش مسأله مهمى نیست (وَ إِنَّ اللّهَ لَهُوَ الْعَزیزُ الْحَکیمُ).
آرى، چنین کسى سزاوار پرستش است نه غیر او.
واژه قَصَص مفرد است و به معنى قصه مى باشد و در اصل از ماده قَصّ (بر وزن صف) به معنى جستجوى چیزى کردن گرفته شده، مثلاً در داستان موسى بن عمران(علیه السلام) مى خوانیم: وَ قالَتْ لاِ ُخْتِهِ قُصِّیْهِ: مادر موسى به خواهرش گفت: به جستجوى موسى بپرداز .(۱)
و این که تلافى خون را قصاص مى گویند به خاطر آن است که جستجوى حق صاحب خون در آن مى شود سرگذشت ها و تاریخ پیشینیان را که حالات و ماجراهاى زندگى آنها را جستجو مى کند، نیز قصه مى گویند.
از آنچه در بالا گفته شد معلوم شد مشار الیه در هذا سرگذشت مسیح(علیه السلام)است نه قرآن مجید یا مجموعه تاریخ انبیاء.
در آیه بعد، کسانى را که از پذیرش این حقایق سر باز مى زنند، مورد تهدید قرار داده، مى فرماید: اگر (با این همه دلایل و شواهد روشن باز هم) روى برگردانند (بدان که در جستجوى حق نیستند و فاسد و مفسدند) زیرا خداوند از مفسدان آگاه است و کاملاً آنها را مى شناسد (فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّ اللّهَ عَلیمٌ بِالْمُفْسِدینَ).
مسلّم است جمعیتى که پس از آن همه استدلالات منطقى قرآن درباره مسیح، و همچنین عقب نشینى از دعوت به مباهله تسلیم حق نشوند، و باز هم به گفتگوهاى لجوجانه خود ادامه دهند (حق جو) نیستند بلکه (مفسده جویانى) هستند که هدف آنها تخدیر عقاید صحیح مردم است، و مسلماً خداوند آنها را مى شناسد و از نیاتشان با خبر است و به موقع آنان را کیفر خواهد داد.
📚۱ ـ قصص، آیه ۱۱
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥قطعه ای زیبا از تلاوت حاج حامد شاکرنژاد
🌷سوره نباء
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 برای رفتن راه خدا چه باید کرد؟
شاید دیگر فرصتی نباشد...
#سیر_و_سلوک
#عشق
✅پیشنهاد دانلود
🌷امام مهدی شناسی 🌥
🌿شرح دعای امام رضا علیه السلام
🔶«اللَّهُمَّ وَ اجْعَلْ ذَلِک لَنَا خَالِصاً مِنْ کلِ شَک وَ شُبْهَةٍ وَ رِیاءٍ وَ سُمْعَةٍ حَتَّى لَا نَعْتَمِدَ بِهِ غَیرَک وَ لَا نَطْلُبَ بِهِ إِلَّا وَجْهَک»
«خدایا! درخواستهای ما را از هر شک، شبهه، ریا و سمعهای خالص گردان تا به واسطه امام زمان (عجل الله فرجه) غیر از تو به کسی اعتماد نکنیم و جز وجه تو را طلب ننمائیم»🔶
🔴آفات بزرگ
💠چهار آفت بزرگ،دوستان امام عصر (علیه السلام) را تهدید میکند:
♨️شک:
⭕️اگر خواهان دستیابی به مقامات متعالی هستیم، نباید برای وصول به مقصودمان شک کنیم.
⭕️اجازه نداریم در هنگام زیارت خواندن و عرض ادب کردن، به جواب سلام دادن امام علیهالسلام تردید داشته باشیم، مگر میشود حضرت از امر واجبی صرف نظر کند؟
⭕️اجازه نداریم در زمان توسلها و تضرّعها، در لطف و احسان آن رحمت واسعه خداوند شک نمائیم؛ مگر میشود او دعوتمان کند، به ما اجازه اشک و ناله بدهد و در را به رویمان باز نکند؟
⭕️اجازه نداریم در کنار عرض ارادتها و خدمتهایمان برای امام عصر عجلاللهتعالیفرجه در دلمان تردید راه دهیم که این امور حاصلی ندارد و به نتیجهای نمیرسد!
⭕️باید باور داشته باشیم امام عجلاللهتعالیفرجه ولّی است و تمام توفیقات جزئی و کلّی زندگیمان به لطف و عنایت اوست: «بِیمْنِهِ رُزِقَ الْوَرَى»پس اگر برای قرب او طالبِ صادقی باشیم، به وصالش نائل میشویم.
⭕️اگر به جدّ درخواست کنیم و صادقانه طلب نمائیم، امام علیهالسلام خواستههایمان را برآورده میسازد.
⭕️قضای حاجات ما برای او کاری ندارد، زیرا امام دارای مقام ولایت امر است. او صاحب الامر است و عالم امر در تصرف اوست:«إِذا أَرادَ شَیئاً أَنْ یقُولَ لَهُ کنْ فَیکون»«کارش این بس که مىگوید: «باش»؛ پس [بىدرنگ] موجود مىشود»
⭕️شک نکنیم اماممان میتواند در کمتر از لحظهای درخواستهایمان را اجابت کند.
⭕️اجازه نداریم در صفات امام زمان عجلاللهتعالیفرجه شک کنیم. او «عَینَ اللَّهِ النَّاظِرَة» است، باید یقین داشته باشیم همواره ما را میبیند و به ظاهر و باطن ما واقف است.
⭕️از مرحوم بهلول پرسیدند چه کنیم تا خدمت حجّت عجلاللهتعالیفرجه شرفیاب شویم؟ ایشان فرمودند: دیدار امام زمان عجلاللهتعالیفرجه آن قدر مهم نیست که دیدن ایشان مهم است.
⭕️در «دیدار» تنها یک لحظه حضرت را میبینید، امّا در «دیدن» به این مسئله توجه دارید که حضرت دائم شما را میبینند. پس به جای تلاش برای یک لحظه دیدار، بکوشید تا خود را از آلودگیها پاک سازید تا هر زمان که امام عصر عجلاللهتعالیفرجه به شما نظر کردند آلوده نباشید.
⭕️خیلیها امیرالمؤمنین علیهالسلام را دیدند ولی حضرت ایشان را ندید. خیلیها هم ظاهراً حضرت را ندیده و دائم در نزد او جا داشتند. خیلیها به حضور معصومین رسیدند، ولی این حضور برایشان معیت به ارمغان نیاورد.
💠بکوشیم به طهارت روح و جان برسیم، تا عاشق خالص و طالب صادق باشیم و سعی کنیم تمام اعتقادات و باورهایمان نسبت به امام علیهالسلام را از هر شک و تردیدی دور نگه داریم، تا در پیشگاه او جایی داشته باشیم و در شمار اعوان و انصارش قرار گیریم.
♨️شبهه
⭕️زمانی برای ما شبهه ایجاد میشود که به وسوسههای شیطان تن دهیم، آن وقت بعضی از امور حق را به صورت باطل و بعضی از امور باطل را در نظرمان حق جلوه میدهد.
💠از خدای متعال درخواست میکنیم تا قوه تشخیص و قدرت درک ما را بالا ببرد تا در محضر حضرت حجّت، هیچ امری برایمان مشتبه نشود.
#دعای_امام_رضا_علیه_السلام
#امام_زمان
#استاد_بروجردی
@Nahjolbalaghe2
✨﷽✨
⚠️چرا زیاد صدقه می دهید؟
✅ امام علی (ع) بسیار صدقه می دادند.
یک روز، شخصی به ایشان گفت:
👈«چقدر زیاد صدقه می دهید، آیا
چیزی برای خود نگه می دارید؟»
🔹امام علی در پاسخ فرمودند:
«اگر بدانم خداوند یکی از اعمال
من را قبول می کند، از زیاده روی در
انفاق خود داری می کنم،
🔸ولی نمی دانم که آیا این کارهای من مورد قبول خداوند هست یا نه؟ اکنون که نمیدانم؛ آنقدر صدقه می دهم تا بلکه یکی از آنها مورد قبول واقع گردد.»
📚بحارالانوار ، ج 41 ، ص138
🍃🌹🍃
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📚نهج البلاغه / حکمت ۵۴ 🔻ارزشهای اخلاقی (اخلاقی،اجتماعی) ✨ وَ قَالَ ( عليه السلام ) : لَا غِنَي كَا
🌿شرح حکمت ۵۴
( مکارم شیرازی )
🔻ارزش عقل و ادب و مشورت
🍃چهار جمله پربار:
امام(علیه السلام) در این کلام حکیمانه و پرمایه خود در ضمن چهار جمله کوتاه به چهار مطلب مهم اشاره کرده، مى فرماید:
«هیچ ثروت و بى نیازى چون عقل»; (لاَ غِنَى کَالْعَقْلِ);
«و هیچ فقرى همچون جهل»; (وَلاَ فَقْرَ کَالْجَهْلِ);
«و هیچ میراثى چون ادب»; (وَلاَ مِیرَاثَ کَالاَْدَبِ);
«و هیچ پشتیبانى چون مشورت نمى باشد»; (وَلاَ ظَهِیرَ کَالْمُشَاوَرَةِ).
درباره اهمیت عقل همین بس که اگر عقل و تدبیر باشد همه چیز به دنبال آن خواهد آمد مال و ثروت را با عقل و تدبیر به دست مى آورند، مقام و شخصیت نیز زاییده عقل است و آسایش و آرامش و سعادت دو جهان با عقل حاصل مى شود.
به گفته بعضى از شارحان نهج البلاغه در قرآن مجید واژه عقل و علم و مشتقات آنها 880 مرتبه آمده است و این نشانه اهمیت فوق العاده قرآن و اسلام به مسأله عقل است.(1)
روایات اسلامى نیز درباره اهمیت عقل فوق حد احصا و شمارش است. مرحوم کلینى در جلد اول کافى در کتاب العقل والجهل احادیث بسیار فراوان و پرمایه اى درباره اهمیت عقل از پیغمبر اکرم و امامان معصوم(علیهم السلام) نقل کرده است.
ابن ابى الحدید بخشى از آن را در شرح خود ذیل همین کلام حکمت آمیز از کتاب کامل مبرد نقل کرده از جمله این که رسول خدا فرمود: «ما قَسَمَ لِلْعِبادِ أفْضَلُ مِنَ الْعَقْلِ فَنَوْمُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ سَهَرِ الْجاهِلِ وَفِطْرُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ صَوْمِ الْجاهِلِ وَ إقامَةُ الْعاقِلِ أفْضَلُ مِنْ شُخُوصِ الْجاهِلِ وَما بَعَثَ اللّهُ رَسُولاً حَتّی یَسْتَکْمِلَ الْعَقْلَ وَحَتّی یَکُونَ عَقْلُهُ أفْضَلَ مِنْ عُقُولِ جَمیعِ أُمَّتِهِ; خداوند هیچ نعمتى را برتر از عقل در میان بندگانش تقسیم نکرده است. خواب عاقل از شب زنده دارى جاهل (و عبادت شبانه او) برتر و روزه نگرفتنش از روزه (مستحبى) جاهل برتر و توقفش از سفر جاهل (براى اطاعت پروردگار یا جهاد) مهم تر است و خداوند هیچ پیامبرى را مبعوث نکرد مگر این که عقلش کامل شد و عقل او برتر از عقول تمام امتش بود.
در حدیث دیگرى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم: «صَدیقُ کُلُّ أمْرء عَقْلُهُ وَعَدُوُّهُ جَهْلُهُ; دوست هر کس عقل اوست و دشمنش جهل اوست».
در نقطه مقابل عقل جهل و نادانى بدترین فقر و تنگدستى است، زیرا انسان جاهل و نادان هم ثروتش را از دست مى دهد و هم آبرو و حیثیتش را و در یک کلمه دین و دنیایش را تباه مى کند.(2)
البته منظور از عقل، همان گونه که در روایات اسلامى آمده همان هوش و فراستى است که انسان را به خدا و اطاعت او نزدیک مى کند و از زشتى ها دور مى سازد. در دنیاى دیروز و امروز افراد ظاهراً عاقلى بوده اند که سال ها بر کشورهایى حکومت کرده اند ولى بسیارى از آنها فاقد عقل به معنایى که در بالا آمد بوده اند. هوش و ذکاوت آنها نوعى شیطنت بوده است، همان گونه که در حدیثى از امام صادق(علیه السلام) مى خوانیم که بعضی از یاران آن حضرت درباره عقل از محضرش سؤال کردند فرمود: «ما عُبِدَ بِهِ الرَّحْمانُ وَاکْتُسِبَ بِهِ الْجِنانُ; عقل چیزى است که انسان به وسیله آن خدا را پرستش مى کند و بهشت را به دست مى آورد». راوى عرض کرد مى گویند معاویه عاقل است؟ فرمود: این نوعى شیطنت شبیه عقل است و عقل نیست.(3)
اما در مورد ادب همین بس که امیرمؤمنان على(علیه السلام) در حدیثى که در غررالحکم آمده مى فرماید: «خَیْرُ ما وَرَّثَ الاْباءُ لِلاْبْناءِ الاْدَبُ; بهترین چیزى که پدران براى فرزندان به ارث مى گذارند ادب است». و در حدیث دیگرى در همان کتاب از آن حضرت مى خوانیم: «قَلیلُ الاْدَبِ خَیْرٌ مِنْ کَثِیرِ النَّسَبِ; کمى ادب بهتر از برجستگى بسیار نسب است».
منظور از ادب حسن معاشرت با مردم و تواضع در برابر خلق و خالق و برخورد پسندیده با همه افراد است.
معنى اصلى واژه ادب دعوت کردن است و از آنجایى که اخلاق نیک و برخورد شایسته مردم را به خوبى ها دعوت مى کند آن را ادب نامیده اند.
جمله زیبایى نیز از حکیم ایرانى بزرگمهر در این زمینه نقل شده است که مى گوید: بهترین میراثى که پدران براى فرزندان گذارده اند ادب است، زیرا کسى که داراى ادب باشد به وسیله آن مى تواند اموال فراوانى کسب کند; ولى اگر پدر مال فراوانى بدون ادب براى فرزند گذاشته باشد فرزند با بى ادبى و نادانى همه را تلف کرده و از مال و ادب تهى دست مى شود.
آنچه امام(علیه السلام) درباره مشورت در اینجا بیان فرموده و آن را بهترین پشتیبان شمرده است مطلبى است که به تعبیرات دیگر در سایر سخنان امام(علیه السلام) وارد
شده است.
ادامه در پست بعد⬇️
@Nahjolbalaghe2