فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#قصه_های_کودکانه | داستان کودکانه دربارۀ امام زمان(عج)
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
وَهُوَ الَّذِي يُرْسِلُ الرِّيَاحَ بُشْرًا بَيْنَ يَدَيْ رَحْمَتِهِ ۖ حَتَّىٰ إِذَا أَقَلَّتْ سَحَابًا ثِقَالًا سُقْنَاهُ لِبَلَدٍ مَّيِّتٍ فَأَنزَلْنَا بِهِ الْمَاءَ فَأَخْرَجْنَا بِهِ مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ ۚ كَذَٰلِكَ نُخْرِجُ الْمَوْتَىٰ لَعَلَّكُمْ تَذَكَّرُونَ
او همان کسى است که بادها را به عنوان بشارت، در پیشاپیش (باران) رحمتش مى فرستد. تا ابرهاى سنگین بار را (بر دوش) کشند. (سپس) ما آنها را به سوى زمینهاى مرده مى فرستیم. و بوسیله آنها، آب (حیاتبخش) را نازل مى کنیم. و با آن، میوه هاى گوناگون (از خاک تیره) بیرون مى آوریم. این گونه (که زمینهاى مرده را زنده کردیم،) مردگان را (نیز در قیامت) زنده مى کنیم، شاید
(با توجه به این مثال) متذکّر شوید.
(اعراف/۵۷)
***
وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ۖ وَالَّذِي خَبُثَ لَا يَخْرُجُ إِلَّا نَكِدًا ۚ كَذَٰلِكَ نُصَرِّفُ الْآيَاتِ لِقَوْمٍ يَشْكُرُونَ
سرزمین پاکیزه (و مستعد)، گیاهش به فرمان پروردگار مى روید. امّا سرزمین هاى ناپاک (و شوره زار)، جز گیاه اندک و بى ارزش، از آن نمى روید. این گونه آیات (خود)
را براى گروهى که شکرگزارند، شرح مى دهیم.
(اعراف/۵۸)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۵۵و۵۶)🔹 🤲شرایط اجابت دعا آیه گذشته با ذکر دلائل روشن به این حقیقت ا
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۵۷و۵۸)🔹
🔹مربى و قابلیت هر دو لازم است
در آیات گذشته اشاره هاى مکرر به مسأله مبدأ یعنى توحید و شناسائى پروردگار از طریق اسرار جهان آفرینش شد، و در این آیات ضمن شرح قسمتى از نعمت هاى خدا، به مسأله معاد و رستاخیز اشاره مى شود، تا این دو بحث یکدیگر را تکمیل کنند.
و این سیره قرآن است که در بسیارى از موارد مبدأ و معاد را با هم قرین مى سازد، و جالب این که هم براى شناسائى خدا و هم براى توجه به امر معاد از طریق اسرار آفرینش موجودات این عالم استدلال مى کند.
نخست مى فرماید: او کسى است که بادها را پیشاپیش باران رحمتش همچون بشارت دهنده اى که از قدوم مسافر عزیزى خبر مى دهد مى فرستد (وَ هُوَ الَّذی یُرْسِلُ الرِّیاحَ بُشْراً بَیْنَ یَدَیْ رَحْمَتِهِ).
پس از آن مى افزاید: بادهائى که از اقیانوس ها برخاسته و ابرهاى سنگین بار و پر آب را با خود حمل مى کند (حَتّى إِذا أَقَلَّتْسَحاباً ثِقالاً).
آنگاه چنین توضیح مى دهد: در این موقع آنها را به سوى سرزمین هاى مرده و خشک و سوزان مى رانیم (سُقْناهُ لِبَلَد مَیِّت).
و مأموریت آبیارى این تشنگان را به عهده آنها مى نهیم.
و به وسیله آن، آب حیات بخش را در همه جا فرو مى فرستیم (فَأَنْزَلْنا بِهِ الْماءَ).
و نتیجه مى گیرد: به کمک این آب، انواع میوه ها را از خاک تیره بیرون مى آوریم (فَأَخْرَجْنا بِهِ مِنْ کُلِّ الثَّمَراتِ).
آرى آفتاب بر اقیانوس ها مى تابد و بخار آب را به بالا مى فرستد، بخارها متراکم مى شوند و توده هاى سنگین ابر را تشکیل مى دهند، امواج باد توده هاى کوه پیکر ابر را بر دوش خود حمل مى کنند، و به سوى سرزمین هائى که مأاموریت دارند پیش مى روند.
قسمتى از این بادها که در پیشاپیش توده هاى ابر در حرکتند و آمیخته با رطوبت ملایمى هستند، نسیم دل انگیزى ایجاد مى کنند که از درون آن بوى باران حیاتبخش به مشام مى رسد، اینها در حقیقت مبشران نزول باران هستند.
سپس توده هاى عظیم ابر، دانه هاى باران را از خود بیرون مى فرستند، نه چندان درشتند که زراعت ها را بشویند و زمین ها را ویران کنند، و نه چندان کوچک که در فضا سرگردان بمانند، آرام و ملایم بر زمین مى نشینند، و آهسته در آن نفوذ مى کنند و محیط را براى رستاخیز بذرها و دانه ها آماده مى سازند.
زمینى که در خشکى مى سوخت و شباهت کامل به منظره یک گورستان خاموش و خشک داشت، تبدیل به کانون فعالى از حیات و زندگى و باغ هاى پر گل و پر میوه مى شود.
و به دنبال آن اضافه مى کند: این چنین مردگان را از زمین بیرون مى آوریم (کَذلِکَ نُخْرِجُ الْمَوْتى)، و لباس حیات را در اندامشان مى پوشانیم.
و سرانجام توجه مى دهد: این مثال را براى آن آوردیم که نمونه معاد را در این دنیا که همه سال در برابر چشم شما تکرار مى شود به شما نشان دهیم تا متذکر گردید (لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونَ).
* * *
در آیه بعد، براى این که گمان نشود یکنواخت بودن باران، دلیل آن است که همه سرزمین ها یکسان زنده مى شوند، و براى این که روشن گردد، استعدادها و آمادگى هاى متفاوت سبب استفاده هاى مختلف از مواهب الهى مى شود، مى فرماید: سرزمین شیرین و پاکیزه، گیاهش به اذن پروردگارش مى روید (وَ الْبَلَدُ الطَّیِّبُ یَخْرُجُ نَباتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ).
اما زمین هاى شوره زار و خبیث و زشت، چیزى جز گیاهان ناچیز و کم ارزش نمى رویاند (وَ الَّذی خَبُثَ لایَخْرُجُ إِلاّ نَکِداً).
همچنین فرمان رستاخیز، گر چه سبب تجدید حیات و جان گرفتن انسان ها مى گردد، ولى همه انسان ها یکسان وارد محشر نمى شوند، آنها نیز همانند زمین هاى شیرین و شوره زار با هم متفاوتند، تفاوتى که از اعمال و عقائد و نیاتشان سرچشمه مى گیرد.
و در پایان آیه مى فرماید: این چنین، آیات را براى کسانى که شکرگزارند، از آن استفاده مى کنند و راه هدایت را مى پویند، بیان مى کنیم (کَذلِکَ نُصَرِّفُ الآْیاتِ لِقَوْم یَشْکُرُونَ).
آیه فوق در حقیقت اشاره به یک مسأله مهم است که در زندگى این جهان و جهان دیگر در همه جا تجلى مى کند، و آن این که: تنها فاعلیتِ فاعل براى به ثمر رسیدن، کافى نیست بلکه استعداد و قابلیتِ قابل نیز شرط است، از دانه هاى باران حیات بخش تر و لطیفتر تصور نمى شود، اما همین بارانى که در لطافت طبعش کلامى نیست در یک جا سبزه و گل مى رویاند و در جاى دیگر خس و خاشاک !»
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹ترجمه و شرح حکمت(۱۷۳)🔹 ✅راه شناخت حق: امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه راه به دست آ
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح حکمت(۱۷۴)🔹
✅اهمیت خشم برای خدا و راه پيروزى بر دشمن:
🔹امام(عليه السلام) در اين گفتار حكيمانه راه پيروزى بر دشمنان نيرومند را تبيين مى كند، مى فرمايد: «كسى كه سرنيزه خشم را براى خدا تيز كند توانايى بر قتل سردمداران باطل پيدا خواهد كرد»; (مَنْ أَحَدَّ سِنَانَ الْغَضَبِ لِلَّهِ قَوِيَ عَلَى قَتْلِ أَشِدَّاءِ الْبَاطِلِ).
اشاره به اين كه راه رسيدن به پيروزى در مقابل دشمنان سرسخت و نيرومند دو چيز است: آمادگى كامل و خلوص نيت و توكل بر خدا. هرگاه اين دو با هم جمع شوند سرسخت ترين دشمنان را مى توان به وسيله آن به زانو در آورد.
قرآن مجید روى هر دو عامل تکیه کرده در یک جا مى فرماید: «(وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَّا اسْتَطَعْتُمْ مِّنْ قُوَّة); براى مقابله با آنها (= دشمنان)، هر چه در توان دارید از نیرو و... آماده سازید».(1)
در جاى دیگر مى فرماید: «(وَلاَ تَهِنُوا وَلاَ تَحْزَنُوا وَأَنْتُمُ الاَْعْلَوْنَ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنِینَ); هرگز سست نشوید! و غمگین نگردید; و شما برترید اگر ایمان داشته باشید».(2)
منظور از «غضب» در این گفتار حکیمانه امام(علیه السلام) خشم هاى زودگذر بى دلیل نیست بلکه منظور قوت اراده و تصمیم جدى براى مبارزه با دشمن آن هم براى خدا، تقویت آیین و دفاع از بندگان اوست.
تعبیر به «اَشدّاءِ الْباطل» سردمداران و نیرومندان آنهاست.
تعبیر به «قتل» اشاره به هر نوع پیروزى بر آنها و خاموش کردن و از بین بردن نفوذ آنها در جوامع بشرى است.
غضب و خشم غالبا نکوهیده است، زیرا در آن حالت، انسان از مرز حق بیرون مى رود و دست به کارهایى مى زند که سبب پشیمانى در عمر مى شود، ازاین رو در روایات اسلامى از امام صادق(علیه السلام) آمده است: «الْغَضَبُ مِفْتاحُ کُلُّ شَرٍّ».(3)
ولى گاه به سبب کارهاى خلافى که انجام مى شود: آشکار شدن منکرات، غصب حقوق ضعیفان، تعرض به نوامیس مردم، ایجاد ناامنى در جامعه اسلامى و غلبه هوا و هوس بر اجتماع، در چنین شرایطى انسانِ مؤمن، بیدار و غیور، خشمگین مى شود; نه خشمى زودگذر بلکه خشمى عمیق و براى خدا و مى دانیم در حالت خشم تمام نیروهاى انسان بسیج مى گردند و گاه یک انسان معمولى قدرت چندین نفر را پیدا مى کند و آمادگى براى مبارزه با باطل حاصل مى شود.
به همین دلیل قرآن مجید خشمگین شدن موسى بعد از بازگشت از کوه طور و مشاهده گوساله پرستى بنى اسرائیل را به شکلى مثبت و کارى صحیح بیان کرده است. آنجا که مى فرماید: «(فَرَجَعَ مُوسَى إِلَى قَوْمِهِ غَضْبَانَ أَسِفاً قَالَ یَا قَوْمِ أَلَمْ یَعِدْکُمْ رَبُّکُمْ وَعْداً حَسَناً أَفَطَالَ عَلَیْکُمُ الْعَهْدُ أَمْ أَرَدْتُّمْ أَنْ یَحِلَّ عَلَیْکُمْ غَضَبٌ مِّنْ رَّبِّکُمْ فَأَخْلَفْتُمْ مَّوْعِدِى); موسى خشمگین و اندوهناک به سوى قوم خود باز گشت و گفت: اى قوم من! مگر پروردگارتان وعده نیکویى به شما نداد؟! آیا مدّت (جدایى من از) شما به طول انجامید، یا مى خواستید غضب پروردگارتان بر شما نازل شود که از وعده من تخلّف کردید؟!».(4)
در آیه آخر سوره «فتح» نیز درباره مؤمنان راستین تعبیر به (أَشِدَّآءُ عَلَى الْکُفَّارِ) شده است.
در حدیثى نیز که علامه مجلسى(رحمه الله) در بحارالانوار آورده مى خوانیم: هنگامى که امیرمؤمنان على(علیه السلام) درباره اموال غنایم، نسبت به بعضى از جنگجویان سختگیرى کرد گروهى از آن حضرت شاکى بودند. پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) دستور داد منادى در میان مردم ندا دهد و بگوید: «ارْفَعُوا ألْسِنَتَکُمْ عَنْ عَلىّ بْنِ أبی طالب فَإنّه خَشِنٌ فى ذاتِ اللهِ عَزَّوَجَلَّ غَیْرُ مُداهِن فی دینِهِ; اى مردم زبان شکایت را از على بن ابى طالب بردارید، چرا که او درباره اوامر الهى سختگیر است و سازش کارى در دینش را مجاز نمى شمرد». مردمى که این سخن شنیدند لب از شکایت فرو بستند و دانستند این گونه سختگیرى ها مطلوب خدا و پیغمبر(صلى الله علیه وآله) است.(5)
در حدیث مشهورى نیز مى خوانیم که پیغمبر(صلى الله علیه وآله) روزى از مردم سؤال کرد: «أىُّ عُرَى الاْیمانِ أوْثَقٌ; کدام یک از دستگیره هاى ایمان محکم تر است؟» جمعى گفتند: خدا و رسولش آگاه ترند; بعضى نماز، برخى دیگر زکات، عده اى روزه، گروهى حج و عمره و جمعى دیگر جهاد را ذکر کردند. پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: «آنچه را گفتید داراى فضیلت است ولى پاسخ من نیست (سپس فرمود:) محکم ترین دستگیره هاى ایمان حبُّ فى الله و بغض فى الله و دوست داشتن اولیاء الله و بیزارى از دشمنان خداست».(6)
این سخن را با حدیثى که علامه مجلسى در بحارالانوار آورده است پایان مى دهیم او مى گوید: در روایتى آمده است که خداى متعال به موسى(علیه السلام) گفت:⬇️
⬆️«هَلْ عَمِلْتَ لِى عَمَلاً؟! قالَ صَلَّیْتُ لَکَ وَصُمْتُ وَتَصَدَّقُتُ وَذَکَرْتُ لَکَ، قالَ اللَّهُ تَبارَکَ وَتَعالى، وَامَّا الصَّلَوةْ فَلَکَ بُرهانٌ، وَالصَّوْمُ جُنَّةٌ وَالصَّدَقَةُ ظِلٌّ، وَالذِّکُرْ نُورٌ، فَاىُّ عَمَل عَمِلْتَ لِى؟! قالَ مُوْسى: دُلَّنِى عَلَى العَمَلِ الَّذى هُوَ لَکَ، قالَ یا مُوسى هَلْ والَیْتَ لِى وَلِیّاً وَهَلْ عادَیْتَ لى عَدُوّاً قَطُّ فَعَلِمَ مُوسى انَّ افْضَلَ الاَْعْمالِ الْحُبُّ فِى اللَّهِ وَالْبُغْضُ فِى اللَّهِ; آیا هرگز براى من کارى انجام داده اى؟ موسى عرض کرد: براى تو نماز خوانده ام، روزه گرفته ام و صدقه داده ام. خداوند متعال به او فرمود: اما نماز براى تو نشانه ایمان است و روزه سپرى سپر آتش و انفاق سایه اى در محشر و ذکر خدا نور است کدام عمل را براى من بجا آورده اى اى موسى! عرض کرد: خداوندا! خودت مرا در این مورد راهنمایى فرما. فرمود: آیا کسى را براى من دوست داشته اى و براى من کسى را دشمن داشته اى؟ در اینجا بود که موسى(علیه السلام) دانست بهترین اعمال، دوستى براى خدا و دشمنى براى خداست»(7). (8)
*
پی نوشت:
(1). انفال، آیه 60 .
(2). آل عمران، آیه 139 .
(3). کافى، ج 2، ص 303.
(4). طه، آیه 86.
(5). بحارالانوار، ج 21، ص 385.
(6). کافى، ج 2، 125، ح 6.
(7). بحارالانوار، ج 66، ص 352، ح 33.
(8). سند گفتار حکیمانه: این گفتار حکیمانه ـ به گفته مرحوم خطیب در مصادر ـ در کتب فراوان دیگرى نیز آمده است; از جمله زمخشرى در ربیع الابرار به عین عبارت نهج البلاغه و آمدى در غررالحکم با تفاوتى آن را آورده است. نیز امیر یحیى علوى در کتاب الطراز آن را با کمى تفاوت ذکر کرده که نشان مى دهد منبع دیگرى غیر از نهج البلاغه در اختیار داشته است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 144)
@Nahjolbalaghe2