18.mp3
9.38M
🎥 شرح دعای روز هجدهم ماه مبارک رمضان
🔰 #آیت_الله_مجتهدی
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
📖 انس با قرآن :سوره بقره
🔹 جلسه چهاردهم
🤔 تا حالا دیدید کسی بتونه با چشم بسته و گوش بسته رانندگی بکنه!!!؟
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
♥️ فـرصــت بازگشـت بـه خدا
🌙 مروری بر توصیههای معنوی حضرت آیتالله خامنـهای بــرای استفاده از فرصت شبهای قدر
🏷 #شب_قدر
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
🌷شنبههاو سهشنبهها شرح 🦋خطبه ها
🌹یکشنبهها و چهارشنبههاشرح 🌴حکمتها
🌷دوشنبهها و پنجشنبهها شرح 🕊نامه ها
#روزانهتفسیرقرآن
🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
🌺🍃
@Nahjolbalaghe2
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
وَلَمَّا وَقَعَ عَلَيْهِمُ الرِّجْزُ قَالُوا يَا مُوسَى ادْعُ لَنَا رَبَّكَ بِمَا عَهِدَ عِندَكَ ۖ لَئِن كَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَكَ وَلَنُرْسِلَنَّ مَعَكَ بَنِي إِسْرَائِيلَ
هنگامى که بلا بر آنها مسلّط مى شد، مى گفتند: «اى موسى! از پروردگارت براى ما بخواه به عهدى که با تو کرده، رفتار کند.اگر این بلا را از ما مرتفع سازى، به یقین به تو ایمان مى آوریم،
و بنى اسرائیل را با تو خواهیم فرستاد.»
(اعراف/۱۳۴)
*
فَلَمَّا كَشَفْنَا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلَىٰ أَجَلٍ هُم بَالِغُوهُ إِذَا هُمْ يَنكُثُونَ
امّا هنگامى که بلا را، پس از مهلت معیّنى که به آن مى رسیدند، از آنها برمى داشتیم، پیمان خویش را مى شکستند.
(اعراف/ ۱۳۵)
*
فَانتَقَمْنَا مِنْهُمْ فَأَغْرَقْنَاهُمْ فِي الْيَمِّ بِأَنَّهُمْ كَذَّبُوا بِآيَاتِنَا وَكَانُوا عَنْهَا غَافِلِينَ
سرانجام از آنها انتقام گرفتیم،و آنان را در دریا غرق کردیم. زیرا آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند.
(اعراف/۱۳۶)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات (۱۳۲و۱۳۳)🔹 🔺بلاهاى پى درپى و رنگارنگ در این آیات، به مرحل
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۳۴تا۱۳۶)🔹
🔴پیمان شکنى هاى مکرر
در این آیات واکنشى را که فرعونیان در برابر بلاهاى آموزنده و بیدارکننده پروردگار نشان دادند، بیان شده است، و از مجموع آنها چنین استفاده مى شود: آنان هنگامى که در چنگال بلا گرفتار مى شدند ـ همانند همه تبهکاران ـ موقتاً از خواب غفلت بیدار مى گشتند، به دست و پا مى افتادند و از موسى(علیه السلام)مى خواستند که دست به دعا بردارد و نجات آنها را از خدا بخواهد.
اما همین که طوفان بلا و امواج حوادث فرو مى نشست، همه چیز را فراموش کرده به حال اول باز مى گشتند.
در آیه نخست، مى خوانیم: هنگامى که بلا بر آنها مسلط مى شد، مى گفتند: اى موسى، براى ما از خدایت بخواه تا به عهدى که با تو کرده است وفا کند، و دعایت را در حق ما مستجاب نماید (وَ لَمّا وَقَعَ عَلَیْهِمُ الرِّجْزُ قالُوا یا مُوسَى ادْعُ لَنا رَبَّکَ بِما عَهِدَ عِنْدَکَ).
و اضافه کردند: اگر تو این بلا را از ما برطرف سازى، سوگند یاد مى کنیم که قطعاً هم خودمان به تو ایمان خواهیم آورد و هم بنى اسرائیل را آزاد ساخته و با تو مى فرستیم (لَئِنْ کَشَفْتَ عَنَّا الرِّجْزَ لَنُؤْمِنَنَّ لَکَ وَ لَنُرْسِلَنَّ مَعَکَ بَنی إِسْرائیلَ).
رِجْز در معانى زیادى به کار رفته است: بلاهاى سخت، طاعون، بت و بت پرستى، وسوسه شیطان، و برف یا تگرگ سخت .
ولى همه اینها مصداق هاى مختلفى است از مفهومى که ریشه اصلى آن را تشکیل مى دهد; زیرا ریشه اصلى آن به طورى که راغب در کتاب مفردات گفته، همان اضطراب است.
و به گفته طبرسى در مجمع البیان مفهوم اصلیش انحراف از حق مى باشد.
بنابراین، اگر به مجازات و کیفر و بلا رِجْز گفته مى شود، براى این است که بر اثر انحراف از حق و ارتکاب گناه، دامان انسان را مى گیرد.
همچنین بت پرستى یک نوع انحراف از حق و اضطراب در عقیده است، و نیز به همین جهت عرب ها به یک نوع بیمارى که به شتر دست مى دهد و سبب لرزش پاى او مى گردد، تا آنجا که مجبور است گام ها را کوتاه بردارد، گاهى راه برود و گاهى توقف کند رَجَز (بر وزن مرض) مى گویند.
و این که ملاحظه مى کنیم به اشعار جنگى، رَجَز اطلاق مى شود آن نیز به خاطر آن است که داراى مقطع هاى کوتاه و نزدیک به هم مى باشد.
به هر حال منظور از رِجز در آیات فوق، ظاهراً همان مجازات هاى بیدارکننده پنجگانه اى است که در آیات قبل به آن اشاره شد، اگر چه بعضى از مفسران احتمال داده اند که اشاره به بلاهاى دیگرى باشد که خداوند بر آنها نازل کرد، که در آیات گذشته به آن اشاره نشده است، از جمله بلاى طاعون و یا برف و تگرگ شدید و مرگبار که در تورات نیز به قسمت اخیر اشاره شده است.
در مورد جمله بِما عَهِدَ عِنْدَکَ و این که منظور از آن عهد الهى که نزد موسى بوده چیست؟ مفسران گفتگو کرده اند، آنچه نزدیک تر به نظر مى رسد این است که:
منظور از آن، وعده اى است که خدا به موسى داده بود که اگر دعا کند، دعایش به اجابت مى رسد.
ولى این احتمال را نیز داده اند که: منظور از عهد همان عهد نبوت است و باء باء قسم مى باشد یعنى تو را به حق مقام نبوتى که دارى سوگند مى دهیم که براى برطرف شدن این حوادث دردناک دعا کن.
* * *
در آیه بعد، اشاره به پیمان شکنى آنها کرده، مى فرماید: هنگامى که بلا را پس از مدت تعیین شده اى از آنها برمى داشتیم، پیمان خود را مى شکستند (فَلَمّا کَشَفْنا عَنْهُمُ الرِّجْزَ إِلى أَجَل هُمْ بالِغُوهُ إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ).
نه خودشان ایمان مى آوردند و نه بنى اسرائیل را از زنجیر اسارت رها مى ساختند.
جمله إِلى أَجَل هُمْ بالِغُوهُ اشاره به این است که: موسى، براى آنها مدتى تعیین مى کرد، و مى گفت: در فلان وقت، این بلا برطرف خواهد شد، براى این که: کاملاً روشن شود این دگرگونى تصادفى نبوده، بلکه به برکت درخواست او از خدا بوده است.
جمله إِذا هُمْ یَنْکُثُونَ با توجه به این که یَنْکُثُونَ فعل مضارع است و دلیل بر استمرار مى باشد نشان مى دهد: آنها مکرر با موسى(علیه السلام) پیمان مى بستند سپس آن را مى شکستند، به طورى که پیمان شکنى جزء برنامه آنها شده بود.
* * *
آخرین آیه، سرانجامِ این همه خیره سرى و سرکشى و پیمان شکنى را در دو جمله کوتاه بیان مى کند، نخست به صورت سربسته مى فرماید: ما از آنها انتقام گرفتیم (فَانْتَقَمْنا مِنْهُمْ).
سپس این انتقام را شرح مى دهد و مى فرماید: آنها را در دریا غرق کردیم ; زیرا آنها آیات ما را تکذیب کردند، و از آن غافل بودند (فَأَغْرَقْناهُمْ فِی الْیَمِّ بِأَنَّهُمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا وَ کانُواعَنْها غافِلینَ).
نه این که براستى غافل بودند; زیرا بارها با وسائل مختلف، موسى(علیه السلام) به آنها گوشزد کرده بود، بلکه عملاً همچون غافلان بى خبر کمترین توجهى به آیات خدا نداشتند.⬇️
↩️شک نیست که منظور از انتقام الهى این نیست که خداوند همانند اشخاص کینه توز به مقابله برخیزد، و در برابر اعمال دیگران واکنش نشان دهد، بلکه منظور از انتقام الهى آن است که جمعیت فاسد و غیر قابل اصلاح را که در نظام آفرینش حق حیات ندارند، نابود سازند، و انتقام در لغت عرب چنان که سابقاً هم گفته ایم به معنى مجازات و کیفر دادن است، نه آن چنان که در فارسى امروز از آن فهمیده مى شود.»
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح نامه(۴۷)بخش سوم🔹 🔹سفارش اکيد امام(عليه السلام) درباره قاتلش! امام(عليه السلام) در بخش
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح نامه(۴۸)🔹
✅نصيحت جامع به معاويه:
امام(عليه السلام) در اين نامه کوتاه و پر معنا چند نکته مهم را به معاويه يادآور مى شود که اگر پند امام(عليه السلام) را به گوش جان شنيده بود و به کار بسته بود آن همه فساد در جهان اسلام پيدا نمى شد و شجره شوم بنى اميّه در سرزمين مقدّس اسلام رشد و نمو نمى کرد.
نخست به صورت اندرزى کلّى مى فرمايد: «(بدانيد) به يقين ظلم و ستم و سخنان باطل و بر خلاف حق انسان را در دين و دنيايش به هلاکت مى افکند و عيوب او را نزد عيب جويان آشکار مى سازد»; (وَإِنَّ الْبَغْيَ وَ الزُّورَ يُوتِغَانِ الْمَرْءَ فِي دِينِهِ وَدُنْيَاهُ، وَيُبْدِيَانِ خَلَلَهُ عِنْدَ مَنْ يَعِيبُهُ).
آرى هيچ چيز بدتر از ظلم و گفتار باطل نيست، زيرا انسان را فريب داده و به وادى هاى خطرناکى مى کشاند که هيچ گونه راه بازگشتى از آن ندارد و دين و دنيايش را بر باد مى دهد و در افکار عموم مردم فردى فاسد و مفسد معرفى خواهد شد.
در دومين نکته مى فرمايد: «من مى دانم که آنچه (از سوى خداوند) فوت آن مقدّر شده به دست نخواهى آورد»; (وَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّکَ غَيْرُ مُدْرِک مَا قُضِيَ فَوَاتُهُ).
بسيارى از شارحان نهج البلاغه، اين جمله را اشاره به خونخواهى دروغين عثمان از سوى معاويه مى دانند، زيرا آنها که دستشان به خون عثمان آغشته بود و يا با سکوت و ترک يارى او شريک در قتل او بودند، براى پيشرفت کار خود و تحميق عوام، مطالبه خون عثمان را عنوان کردند و از امام خواستند که قاتلان عثمان را به آنها بسپارد تا قصاص کنند; ولى امام(عليه السلام) مى فرمايد: با اين کار هرگز به مقصود خود نخواهى رسيد و تو و همدستانت که شريک قتل عثمان بوده ايد هرگز نمى توانيد خون او را مطالبه کنيد و قاتلان را به قصاص برسانيد.
اين احتمال نيز وجود دارد که منظور از جمله «مَا قُضِيَ فَوَاتُهُ» حکومت شام باشد که معاويه آن را از امام(عليه السلام) درخواست کرده بود. امام(عليه السلام) مى فرمايد: من هرگز تو را به چنين حکومتى منصوب نخواهم کرد. گواه بر اين احتمال مطلبى است که در نامه 17 گذشت.
احتمال ديگرى نيز از سوى بعضى از شارحان در اينجا داده شده و آن اينکه امام(عليه السلام) مى فرمايد: تو هرگز به دنيايى که مى خواهى نخواهى رسيد و چند روز حکومت با تمام حوادث و مشکلاتش امرى است زود گذر و بيهوده و مرگ بار. شاهد اين تفسير جمله اى است که در بعضى از نقل هاى اين نامه پيش از اين جمله آمده است که مى فرمايد: «فَاحْذَرِ الدُّنْيَا فَإِنَّهُ لاَ فَرَحَ فِي شَيْء وَصَلْتَ إِلَيْهِ مِنْهَا وَلَقَدْ عَلِمْتُ أَنَّکَ غَيْرُ مُدْرِک مَا قُضِيَ فَوَاتُه; از دنيا بپرهيز، زيرا آنچه از زرق و برق دنيا نصيب تو مى شود شادى آفرين نيست و من مى دانم تو به آنچه فرمان الهى بر از دست رفتن آن صادر شده نخواهى رسيد».
سپس امام(عليه السلام) در سومين نکته از نامه خود به معاويه هشدار مى دهد تا از خواب غفلت بيدار گردد، مى فرمايد: «گروهى (پيش از تو) در مطالبه امر (خلافت) به ناحق برخاستند و با هم به خدا سوگند ياد کردند; ولى خداوند آنها را تکذيب کرد (چرا که هرگز به اهدافشان نرسيدند)»; (وَقَدْ رَامَ أَقْوَامٌ أَمْراً بِغَيْرِ الْحَقِّ فَتَأَلَّوْا عَلَى اللهِ فَأَکْذَبَهُمْ).
شارحان نهج البلاغه غالباً اين جمله را اشاره به طلحه و زبير و پيروانشان که براى رسيدن به خلافت آتش جنگ جمل را روشن کردند مى دانند. آنها هم پيمان شده بودند که از پاى ننشينند تا حکومت بصره را به دست آورند و در صورت توانايى گسترش دهند; ولى همگى ناکام و سردمداران کشته شدند و بقيه شکست سختى خوردند و عايشه که از رهبران اصلى اين جنگ بود مورد عفو امام(عليه السلام) واقع شد و شرمسار به مدينه بازگشت و به اين ترتيب جمله «فَأَکْذَبَهُمْ; خداوند آنها را تکذيب کرد و دروغشان را ظاهر ساخت» انجام گرفت.
آن گاه امام(عليه السلام) در چهارمين نکته خود به معاويه هشدار مى دهد که به ياد روز قيامت باشد و از عواقب کار خويش در آن روز نگران گردد، مى فرمايد: «از آن روزى برحذر باش که افرادى که کارهاى پسنديده انجام داده اند، شادند و کسانى که زمام خويش را به دست شيطان سپردند و آن را باز پس نگرفته اند سخت پشيمانند»; (فَاحْذَرْ يَوْماً يَغْتَبِطُ فِيهِ مَنْ أَحْمَدَ عَاقِبَةَ عَمَلِهِ، وَ يَنْدَمُ مَنْ أَمْکَنَ الشَّيْطَانَ مِنْ قِيَادِهِ فَلَمْ يُجَاذِبْهُ).
آرى در آن روز نيکان شاد و مسرورند و در عين حال تأسف مى خورند که چرا بيشتر و بهتر عمل نکردند و بَدان به سبب سيئات اعمال و کيفرهايى که با چشم مى بينند سخت نادم مى شوند.«
@Nahjolbalaghe2
AUD-20210502-WA0002.mp3
5.48M
📖جز نوزدهم
تلاوت تحدیر (تندخوانی)
🕋 هر روز ماه مبارک رمضان
#جزء_۱۹ #قرآن_کریم
💐 هدیه به ساحت مقدس ائمه اطهار علیهم السلام
🎙 با صدای استاد معتزآقایی
@Nahjolbalaghe2
sharh-doa-roozhaye-mah-e-ramezan-mojtehedi_sharh-doa-rooz-aval-ramezan_19.mp3
2.47M
🎙شرح دعای روز نوزدهم
مرحوم آیت الله مجتهدی تهرانی(ره)
@Nahjolbalaghe2
ترجمه قرآن ۱۶.mp3
5.57M
📖 انس با قرآن :سوره بقره آیه ۹-۸
🔹 جلسه پانزدهم
🤔 آیا میشه انسان ایمان داشته باشه ولی تو دلش پر از ترس باشه!!!؟
📌 برای رسیدن به جواب سوالات کلیپ بالا رو حتما ببینید
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 توصیه رهبر انقلاب برای شبهای #قدر
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
۞وَأَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذِينَ كَانُوا يُسْتَضْعَفُونَ مَشَارِقَ الْأَرْضِ وَمَغَارِبَهَا الَّتِي بَارَكْنَا فِيهَا ۖ وَتَمَّتْ كَلِمَتُ رَبِّكَ الْحُسْنَىٰ عَلَىٰ بَنِي إِسْرَائِيلَ بِمَا صَبَرُوا ۖ وَدَمَّرْنَا مَا كَانَ يَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَقَوْمُهُ وَمَا كَانُوا يَعْرِشُونَ
«صَدَقَ اللهُ العَلیُ العَظیم»
و مشرقها و مغربهاى پر برکت زمین را به آن قوم که (زیر زنجیر ظلم و ستم) به ضعف کشانده شده بودند، واگذار کردیم. و وعده نیک پروردگارت بر بنى اسرائیل، بخاطر صبر و استقامتى که به خرج دادند، تحقّق یافت.
و آنچه فرعون و فرعونیان (از کاخهاى مجلّل) مى ساختند، و آنچه از باغهاى داربست دار فراهم ساخته بودند، در هم کوبیدیم!
(اعراف/۱۳۷)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیات(۱۳۴تا۱۳۶)🔹 🔴پیمان شکنى هاى مکرر در این آیات واکنشى را که
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه اعراف آیه (۱۳۷)🔹
♨️سرانجام دردناک قوم فرعون
پس از نابودى قوم فرعون و در هم شکستن قدرت آنها، بنى اسرائیل که سالیان دراز در زنجیر اسارت و بردگى به سر مى بردند، وارث سرزمین هاى پهناور آنها شدند، آیه فوق به همین معنى اشاره کرده، مى فرماید: مشرق ها و مغرب هاى پر برکت زمین را به ارث در اختیار جمعیت مستضعف و استعمار شده قرار دادیم (وَ أَوْرَثْنَا الْقَوْمَ الَّذینَ کانُوا یُسْتَضْعَفُونَ مَشارِقَ الأَرْضِ وَ مَغارِبَهَا الَّتی بارَکْنا فیها).
همان طور که سابقاً هم اشاره کرده ایم ارث در لغت به معنى مالى است که بدون تجارت و معامله از کسى به کسى مى رسد، اعم از این که از مردگان باشد یا از زندگان.
یَسْتَضْعَفُون از ماده استضعاف معادل کلمه استعمار است که در عصر و زمان ما به کار مى رود و مفهوم آن این است که: قومى ستم پیشه، جمعیتى را تضعیف کنند تا بتوانند از آنها در مسیر مقاصدشان بهره کشى نمایند.
منتها با کلمه استعمار این تفاوت را دارد، که استعمار ظاهرش به معنى آباد ساختن است و باطنش به معنى ویرانگرى، ولى استضعاف ظاهر و باطنش هر دو یکى است!
تعبیر به کانُوا یَسْتَضْعَفُون اشاره به این است که: فرعونیان به طور مداوم آنها را در ضعف و ناتوانى نگه مى داشتند، ضعف و ناتوانى فکرى، و اخلاقى و اقتصادى از هر نظر و در تمام جهات.
و تعبیر به مَشارِقَ الأَرْضِ وَ مَغارِبَها: مشرق ها و مغرب هاى زمین اشاره به سرزمین هاى وسیع و پهناورى است که در اختیار فرعونیان بود; زیرا سرزمین هاى کوچک، مشرق ها و مغرب هاى مختلف و به تعبیر دیگر افقهاى متعدد ندارد، اما یک سرزمین پهناور، حتماً اختلاف افق و مشرق ها و مغرب ها ـ به خاطر خاصیت کُرویت زمین ـ خواهد داشت، به همین دلیل است که ما این تعبیر را کنایه از وسعت سرزمین فراعنه گرفتیم.
و جمله بارَکْنا فِیْها اشاره به آبادى فوق العاده این منطقه، یعنى مصر و شام است، که هم در آن زمان، و هم در این زمان، از مناطق پر برکت دنیا محسوب مى شود، و به طورى که بعضى از مفسران نوشته اند در آن روز کشور فراعنه به قدرى وسعت داشت که سرزمین شامات را هم در بر مى گرفت.
بنابراین، منظور، حکومت بر تمام کره زمین نبوده است; زیرا این موضوع مسلماً بر خلاف تاریخ است، بلکه منظور، حکومت بنى اسرائیل بر سراسر سرزمین فراعنه مى باشد.
آنگاه مى فرماید: وعده نیک پروردگار تو در زمینه پیروزى بنى اسرائیل ـ به خاطر صبر و استقامتى که نشان دادند ـ تحقق یافت (وَ تَمَّتْ کَلِمَتُ رَبِّکَ الْحُسْنى عَلى بَنیإِسْرائیلَ بِما صَبَرُوا).
و این همان وعده اى است که در آیات قبل (آیات ۱۲۸ و ۱۲۹ همین سوره) به آن اشاره شده است.
گر چه در این آیه، تنها از بنى اسرائیل و سرانجام استقامت آنها در برابر فرعونیان سخن به میان آمده ولى به طورى که از آیات دیگر قرآن استفاده مى شود، این موضوع اختصاص به قوم و ملتى ندارد، بلکه هر جمعیت مستضعفى به پا خیزند، براى آزادى خود از چنگال اسارت و استعمار کوشش کنند و در این راه استقامت و پایمردى نشان دهند، سرانجام پیروز خواهند شد، و سرزمین هائى که به وسیله ظالمان و ستمگران اشغال شده است آزاد مى گردد.
و در پایان آیه اضافه مى کند: ما قصرهاى زیباى فرعون و فرعونیان و کاخ هاى مجلل و بناهاى پر زرق و برق و جالب آنها و همچنان باغات پرشکوهشان را نابود ساختیم (وَ دَمَّرْنا ما کانَ یَصْنَعُ فِرْعَوْنُ وَ قَوْمُهُ وَ ما کانُوا یَعْرِشُونَ).
صنع آن چنان که راغب در کتاب مفردات گفته (غالباً) به معنى کارهاى جالب مى آید، و در آیه فوق به معنى معمارى هاى زیبا و چشمگیر عصر فرعونیان آمده است.
یَعْرِشُونَ در اصل، به معنى درختان و باغ هائى است که به وسیله نصب داربست ها برپا مى شوند و منظره زیبا و پرشکوهى دارند.
دَمَّرْنا از ماده تدمیر به معنى هلاک کردن و نابود ساختن است.
در اینجا این سؤال پیش مى آید که: نابودى این کاخ ها و آن باغ ها:
اوّلاً ـ با چه وسیله بوده؟
و ثانیاً ـ چه ضرورتى داشته است؟
در پاسخ مى گوئیم: بعید نیست زلزله ها و سیلاب هاى جدیدى این وضع را ایجاد کرده باشد و ضرورت آن از اینجا روشن مى شود که تمام فرعونیان در دریا غرق نشدند بلکه خود فرعون و جمعى از خاصان و لشکریان او که در تعقیب موسى(علیه السلام) بودند از میان رفتند، و مسلماً اگر قدرت مالى و اقتصادى باقى ماندگان که تعداد نفوس آنها در سراسر مصر بسیار زیاد بود بر جا مى ماند باز توانائى این را داشتند که بنى اسرائیل را در هم بکوبند و یا لااقل مزاحمت هاى بزرگى براى آنها فراهم سازند، اما تهى شدن دست آنها از این وسائل سبب شد که براى همیشه به طغیانگرى آنها خاتمه داده شود.»
@Nahjolbalaghe2