«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
✨﴾﷽﴿✨
۞ وَإِلَىٰ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا ۚ قَالَ يَا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ مَا لَكُم مِّنْ إِلَٰهٍ غَيْرُهُ ۖ وَلَا تَنقُصُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ ۚ إِنِّي أَرَاكُم بِخَيْرٍ وَإِنِّي أَخَافُ عَلَيْكُمْ عَذَابَ يَوْمٍ مُّحِيطٍ
وبه سوى «مَدْیَن» برادرشان شعیب را فرستادیم.
گفت: «اى قوم من! خدا را پرستش کنید، که جز او، معبودى براى شما نیست. پیمانه
و وزن را کم نکنید (و دست به کم فروشى نزنید). که من خیرخواه شما هستم و از عذاب روز فراگیر، بر شما بیمناکم.
(هود/۸۴)
*
وَيَا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِكْيَالَ وَالْمِيزَانَ بِالْقِسْطِ ۖ وَلَا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْيَاءَهُمْ وَلَا تَعْثَوْا فِي الْأَرْضِ مُفْسِدِينَ
و اى قوم من! حق پیمانه و وزن را با
عدالت، ادا کنید.
و از اموال مردم چیزى کم نگذارید. و در زمین به فساد نکوشید.
(هود/۸۵)
*
بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ ۚ وَمَا أَنَا عَلَيْكُم بِحَفِيظٍ
آنچه
(از سرمایه هاى حلال،) خداوند براى شما باقى گذارده، برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید. و من، نگهبان شما (و مأمور بر اجبارتان به ایمان)
نیستم.»
(هود/۸۶)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات (۸۱ الی۸۳)🔹 ↩️و بعضى از فقها گفته اند: اگر زن شوهردارى این عمل ر
✨﴾﷽﴿✨
🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۸۴ الی ۸۶)🔹
🔷مدین سرزمین شعیب
با پایان یافتن داستان عبرت انگیز قوم لوط ، نوبت به قوم شعیب ششمین پیامبر مورد ذکر دراین سوره و مردم مدین مى رسد، همان جمعیتى که راه توحید را رها کردند، و در سنگلاخ شرک و بت پرستى سرگردان شدند، نه تنها بت، که درهم و دینار و مال و ثروت خویش را مى پرستیدند، و به خاطر آن، کسب و تجارت با رونق خویش را، آلوده به تقلب، کم فروشى و خلافکارى هاى دیگر مى کردند.
در آغاز مى گوید: و به سوى مدین برادرشان شعیب را فرستادیم (وَ إِلى مَدْیَنَ أَخاهُمْ شُعَیْباً).
کلمه أَخاهُم (برادرشان) همان گونه که سابقاً هم اشاره کردیم، به خاطر آن است که نهایت محبت پیامبران را به قوم خود باز گو کند، نه فقط به خاطر این که از افراد قبیله و طائفه آنها بود، بلکه علاوه بر آن خیرخواه و دلسوز آنها همچون یک برادر بود.
مَدْیَن (بر وزن مریم) نام آبادى شعیب (علیه السلام) و قبیله او است، این شهر، در مشرق خلیج عقبه قرار داشته، و مردم آن از فرزندان اسماعیل (علیه السلام) بودند، و با مصر ، لبنان و فلسطین تجارت داشته اند.
امروز شهر مدین ، معان نامیده مى شود، ولى بعضى از جغرافیون نام مدین را بر مردمى اطلاق کرده اند که در میان خلیج عقبه تا کوه سینا مى زیسته اند.
در تورات نیز نام مدیان آمده، اما به عنوان بعضى از قبائل (و البته اطلاق یک نام بر شهر و صاحبان شهر معمول است).
این پیامبر، این برادر دلسوز و مهربان، همان گونه که شیوه همه پیامبران در آغاز دعوت بود، نخست آنها را به اساسى ترین پایه هاى مذهب، یعنى توحید دعوت کرده، گفت: اى قوم! خداوند یگانه یکتا را بپرستید که جز او معبودى براى شما نیست ( قالَ یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِله غَیْرُهُ).
چرا که دعوت به توحید، دعوت به شکستن همه طاغوت ها و همه سنت هاى جاهلى است، و هر گونه اصلاح اجتماعى و اخلاقى بدون آن میسر نخواهد بود.
آنگاه، به یکى از مفاسد اقتصادى که از روح شرک و بت پرستى سرچشمه مى گیرد و در آن زمان در میان اهل مدین سخت رایج بوده، اشاره کرده، گفت: به هنگام خرید و فروش پیمانه و وزن اشیاء را کم نکنید (وَ لاتَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ).
مِکْیال و مِیْزان به معنى پیمانه و ترازو است، و کم کردن آنها به معنى کم فروشى و نپرداختن حقوق مردم است.
رواج این دو کار، در میان آنها، نشانه اى بود از نبودن نظم، حساب و میزان و سنجش در کارهایشان، و نمونه اى بود از غارتگرى و استثمار و ظلم و ستم در جامعه ثروتمند آنها.
این پیامبر بزرگ، پس از این دستور، بلافاصله اشاره به دو علت براى آن مى کند:
نخست مى گوید: قبول این اندرز سبب مى شود: درهاى خیرات به روى شما گشوده شود، پیشرفت امر تجارت، پائین آمدن سطح قیمت ها، آرامش جامعه، خلاصه من خیر خواه شما هستم و مطمئنم این اندرز نیز سرچشمه خیر و برکت براى جامعه شما خواهد بود (إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْر).
این احتمال نیز، در تفسیر این جمله وجود دارد که شعیب مى گوید: من شما را داراى نعمت فراوان و خیر کثیرى مى بینم بنابراین دلیلى ندارد که تن به پستى در دهید و حقوق مردم را ضایع کنید، و به جاى شکر نعمت، کفران نمائید.
دیگر این که: من از آن مى ترسم که اصرار بر شرک، کفران نعمت و کم فروشى، عذاب روز فراگیر، همه شما را فرو گیرد (وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْم مُحیط).
مُحِیط در اینجا صفت براى یَوْم است، یعنى یک روز فراگیر ، و البته فراگیر بودن روز، به معنى فراگیر بودن مجازات آن روز است، و این مى تواند اشاره به عذاب آخرت، و همچنین مجازات هاى فراگیر دنیا باشد.
بنابراین، هم شما نیاز به این گونه کارها ندارید، و هم عذاب خدا در کمین شما است، پس باید هر چه زودتر وضع خویش را اصلاح کنید.
* * *
آیه بعد، مجدداً روى نظام اقتصادى آنها تأکید مى کند، و اگر قبلاً شعیب قوم خود را از کم فروشى نهى کرده بود، در اینجا دعوت به پرداختن حقوق مردم کرده، مى گوید: اى قوم! پیمانه و وزن را با قسط و عدل وفا کنید (وَ یا قَوْمِ أَوْفُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ بِالْقِسْطِ).
و این اصل، یعنى اقامه قسط و عدل و دادن حق هر کس به او، باید بر سراسر جامعه شما حکومت کند.
سپس، قدم از آن فراتر نهاده، مى گوید: بر اشیاء و اجناس مردم عیب مگذارید، و چیزى از آنها را کم مکنید (وَ لاتَبْخَسُوا النّاسَ أَشْیاءَهُمْ).
بَخْس (بر وزن نحس) در اصل به معنى کم کردن به عنوان ظلم و ستم است.
و این که، به زمین هائى که بدون آبیارى زراعت مى شود بَخْس گفته مى شود، به همین علت است که، آب آن کم است (تنها از باران استفاده مى کند) و یا آن که محصول آن نسبت به زمین هاى آبى کمتر مى باشد.⬇️
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه هود آیات(۸۴ الی ۸۶)🔹 🔷مدین سرزمین شعیب با پایان یافتن داستان عبرت ان
↩️و اگر به وسعت مفهوم این جمله نظر بیافکنیم، دعوتى است به رعایت همه حقوق فردى و اجتماعى براى همه اقوام و همه ملت ها، بخس حق در هر محیط و هر عصر و زمان، به شکلى ظهور مى کند، و حتى گاهى در شکل کمک بلا عوض! و تعاون و دادن وام! (همان گونه که روش استثمارگران در عصر و زمان ما است).
در پایان آیه، باز هم از این فراتر رفته، مى گوید: در روى زمین فساد مکنید (وَ لاتَعْثَوْا فِی الأَرْضِ مُفْسِدینَ).
فساد از طریق کم فروشى.
فساد از طریق غصب حقوق مردم و تجاوز به حق دیگران.
فساد به خاطر بر هم زدن میزان ها و مقیاس هاى اجتماعى.
فساد از طریق عیب گذاشتن بر اموال و اشخاص و بالاخره فساد به خاطر تجاوز به حریم حیثیت و آبرو و ناموس و جان مردم!.
جمله لاتَعْثَوا به معنى فساد نکنید است، بنابراین ذکر مُفْسِدِین بعد از آن، به خاطر تأکید هر چه بیشتر روى این مسأله است.
دو آیه فوق، این واقعیت را به خوبى منعکس مى کند که، بعد از مسأله اعتقاد به توحید و ایدئولوژى صحیح، یک اقتصاد سالم از اهمیت ویژه اى برخوردار است، و نیز نشان مى دهد، به هم ریختگى نظام اقتصادى، سرچشمه فساد وسیع در جامعه خواهد بود.
* * *
سرانجام، به آنها گوشزد کرد که: افزایش کمیت ثروت ـ ثروتى که از راه ظلم و ستم و استثمار دیگران به دست آید ـ سبب بى نیازى شما نخواهد بود، بلکه سرمایه حلالى که براى شما باقى مى ماند، هر چند کم و اندک باشد اگر ایمان به خدا و دستورش داشته باشید بهتر است (بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ).
تعبیر به بَقِیَّةُ اللّه یا به خاطر آن است که سود حلال اندک، چون به فرمان خدا است بَقِیَّةُ اللّه است.
یا این که، تحصیل حلال، باعث دوام نعمت الهى و بقاى برکات مى شود.
و یا این که، اشاره به پاداش و ثواب هاى معنوى است که تا ابد باقى مى ماند هر چند دنیا و تمام آنچه در آن است فانى شود، آیه ۴۶ سوره کهف : وَ الْباقِیاتُ الصّالِحاتُ خَیْرٌ عِنْدَ رَبِّکَ ثَواباً وَ خَیْرٌ أَمَلاً نیز، اشاره به همین است.
و تعبیر به إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ (اگر ایمان داشته باشید) اشاره به این است که، این واقعیت را تنها کسانى درک مى کنند که ایمان به خدا و حکمت او و فلسفه فرمان هایش داشته باشند.
در روایات متعددى مى خوانیم: بَقِیَّةُ اللّه تفسیر به وجود مهدى(علیه السلام)یا بعضى از امامان دیگر شده است، از جمله در کتاب اکمال الدین از امام باقر(علیه السلام)چنین نقل شده: أَوَّلُ ما یَنْطِقُ بِهِ الْقائِمُ(علیه السلام) حِیْنَ خَرَجَ، هذِهِ الآْیَةُ بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ .
ثُمَّ یَقُولُ: أَنَا بَقِیَّةُ اللّهِ وَ حُجَّتُهُ وَ خَلِیْفَتُهُ عَلَیْکُمْ فلا یُسَلِّمُ عَلَیْهِ مُسَلِّمٌ إِلاّ قالَ اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِه:
نخستین سخنى که مهدى(علیه السلام)پس از قیام خود مى گوید، این آیه است بَقِیَّةُ اللّهِ خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ مُؤْمِنینَ .
سپس مى گوید: منم بقیة اللّه و حجت و خلیفه او در میان شما، آنگاه هیچ کس بر او سلام نمى کند مگر این که مى گوید: اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا بَقِیَّةَ اللّهِ فِی أَرْضِه .
بارها گفته ایم، آیات قرآن هر چند در مورد خاصى نازل شده باشد، مفاهیم جامعى دارد که مى تواند در اعصار و قرون بعد، بر مصداق هاى کلى تر و وسیع تر، تطبیق شود.
درست است که در آیه مورد بحث، مخاطب قوم شعیب اند، و منظور از بقیة اللّه سود و سرمایه حلال و یا پاداش الهى است، ولى هر موجود نافع که از طرف خداوند براى بشر باقى مانده و مایه خیر و سعادت او گردد، خ بقیة اللّه محسوب مى شود.
تمام پیامبران الهى و پیشوایان بزرگ بقیة اللّه اند.
تمام رهبران راستین که پس از مبارزه با یک دشمن سرسخت براى یک قوم و ملت باقى مى مانند از این نظر بقیة اللّه اند.
همچنین سربازان مبارزى که پس از پیروزى از میدان جنگ باز مى گردند، آنها نیز بقیة اللّه اند.
و از آنجا که، مهدى موعود(علیه السلام) آخرین پیشوا و بزرگ ترین رهبر انقلابى پس از قیام پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) است، یکى از روشن ترین مصادیق بقیة اللّه و از همه به این لقب شایسته تر است، به خصوص که تنها باقیمانده بعد از پیامبران و امامان است.
در پایان آیه مورد بحث، از زبان شعیب مى خوانیم: وظیفه من همین ابلاغ و انذار و هشدار بود که گفتم و من مسئول اعمال شما و موظف به اجبار کردنتان بر پذیرفتن این راه نیستم این شما و این راه و این چاه! (وَ ما أَنَا عَلَیْکُمْ بِحَفیظ).
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🔹ترجمه و شرح حکمت(۲۵۰)🔹 امام عليه السلام در اين كلام نورانىاش به يكى از دلايل توحيد اشاره كرده مى
✨﴾﷽﴿✨
🔹ترجمه و شرح حکمت (۲۵۱)🔹
🔷تلخى و شيرينى دنيا و آخرت:
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به تفاوت آشكار ميان امور شيرين و تلخ در دنيا و آخرت مىكند و مىفرمايد: «تلخى دنيا شيرينى آخرت است و شيرينى دنيا تلخى آخرت»؛ (مَرَارَةُ آلدُّنْيَا حَلاَوَةُ آلاْخِرَةِ، وَ حَلاَوَةُ آلدُّنْيَا مَرَارَةُ آلاْخِرَةِ).
اشاره به اينكه بسيارى از طاعات و عبادات و انجام دادن دستورات الهى تلخ كامىهايى دارد؛ جهاد فى سبيل الله، جهاد با هواى نفس و گاه رفتن به زيارت خانه خدا، پرداختن خمس و زكات و چشمپوشى از اموال حرام و مقامات عالى نامشروع، تلخىها و مشكلاتى براى انسان دارد؛ ولى به يقين اين تلخىها سبب شيرينى در سراى آخرت و بهشت برين است. نعمتهايى كه نه چشمى آن را ديده و نه گوشى سخنى از آن شنيده و نه به خاطر انسانى خطور كرده است. به عكس، بسيارى از گناهان ممكن است لذتبخش باشد. پيروى از هوا وهوس و عيش و نوشهاى گناهآلود و اموال فراوانى كه از طرق نامشروع تحصيل مىشود براى صاحبان آنها لذّتى دارد؛ ولى اين لذّات، تلخ كامىهايى را در آخرت به دنبال دارد عذابهايى كه بسيار شديد و طولانى است و حتى يك روز آن را نمىتوان تحمل كرد تا چه رسد به ساليان دراز. مقصود امام عليه السلام از اين گفتار حكيمانه اين است كه اگر در مسير اطاعت، مشكلات و شايد ناراحتىها و مرارتهايى وجود داشته باشد، نگران نشويم، آنها را به جان و دل بپذيريم به اميد وعدههاى الهى در آخرت و به عكس اگر در گناه، لذّتى باشد از عواقب تلخ آن غافل نگرديم و كوتاه سخن اينكه هدف امام عليه السلام تشويق به طاعات و ترك گناهان است.
شبيه اين سخن، تعبيرى است كه در خطبه 174 نهجالبلاغه گذشت كه امام عليه السلام مىفرمايد: «إِنَّ آلْجَنَّةَ حُفَّتْ بِالْمَكَارِهِ وَإِنَّ آلنَّارَ حُفَّتْ بِالشَّهَوَاتِ؛ بهشت در لابهلاى ناراحتىها پيچيده شده و دوزخ در لابهلاى شهوات».
نيز در حكمت 376 مىفرمايد: «إِنَّ الْحَقَّ ثَقِيلٌ مَرِيءٌ، وَإِنَّ الْبَاطِلَ خَفِيفٌ وَبِيءٌ؛ حق، سنگين اما گوارا و باطل، سبك و آسان؛ اما بلاخيز و مرگآور است». حق گرچه ثقيل و سنگين است ولى عاقبتش گواراست. به عكس، باطل كه در آغاز آسان و راحت است؛ ولى در پايان ناگوار و خطرناك است.
البته آنچه امام عليه السلام در اين جا فرموده بيان حكم غالبى است وگرنه موارد استثنايى نيز وجود دارد كه انسان از انجام دادن حق لذت ببرد و از انجام دادن باطل ناراحت شود. حديث معروفى كه مىگويد: «مؤمن اوقات شبانهروز خود را به سه بخش تقسيم مىكند: بخشى براى عبادت و بندگى پروردگار و بخشى براى سامان دادن به وضع زندگى و در بخش ديگرى به لذات حلال مىپردازد تا نيرو وآرامش براى انجام وظايف پيدا كند»، دليل روشنى بر اين استثناست.
در حالات انبيا و اولياى الهى به خصوص در آزمايش هاى سخت آنها، شواهد زيادى بر اصل گفتار امام عليه السلام هست. اگر حضرت يوسف عليه السلام تسليم خواسته نامشروع زليخا مىشد براى او لذتبخش بود؛ اما مرارت آخرت را به دنبال داشت و اينكه تسليم نشد وبه سبب آن، سالها در زندان ماند و مرارت زيادى را چشيد بر كسى پوشيده نيست؛ اما حلاوت آخرت بلكه حلاوت دنيا را در پايان و بعد از مدتى به دنبال داشت. حضرت آدم عليه السلام ترك اولى كرد و از شجره ممنوعه موقتا لذت برد؛ اما پايان غمانگيزى براى او داشت. بسيار مىشود مرارتهاى دنيا نتيجه شيرينى در همين دنيا نصيب انسان مىكند مانند جوانى كه سالها در غربت و با مشقت درس خوانده تا توانسته به مراحل عالى علم و دانش برسد كه لذت آن را در پايان در همين دنيا مىبيند وبه عكس جوانى كه تن به تنبلى و خوشگذرانى و عيش و نوش داده و بىسواد باقى مانده مرارت آن را در پايان كار در همين دنيا مىچشد.(1)
*
پی نوشت:
(1) . سند گفتار حکیمانه: خطیب در مصادر مى گوید: این کلام شریف در کتاب روضة الواعظین با تفاوت تقدیم جمله دوم بر جمله اوّل آمده است و در غررالحکم نیز به این صورت ذکر شده: «حلاوة الدنیا توجب مرارة الآخرة». این تفاوتها نشان مى دهد که آنها آن را از منبع دیگرى جز نهج البلاغه گرفته اند. (مصادر نهج البلاغه،ج 4، ص 192)
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 هدیه آسمانی ۸
🌺 سوره مبارکه کوثر
🔊 قاری استاد منشاوی و تکرار کودک
🎈 #فرزندان_علی
💌 #نهضت_جهانی_نهج_البلاغه_خوانی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
💎✨شیعه تسلیم دستور امام خویش
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ أَبِي يَعْفُورٍ، قَالَ قُلْتُ لِأَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام وَ اللَّهِ لَوْ فَلَقْتَ رُمَّانَةً بِنِصْفَيْنِ، فَقُلْتَ هَذَا حَرَامٌ وَ هَذَا حَلَالٌ، لَشَهِدْتُ أَنَّ الَّذِي قُلْتَ حَلَالٌ حَلَالٌ وَ أَنَّ الَّذِي قُلْتَ حَرَامٌ حَرَامٌ، فَقَالَ رَحِمَكَ اللَّهُ رَحِمَكَ اللَّهُ.
💜❗️عبدالله بن ابی یعفور نقل می کند که به امام صادق علیه السلام عرض کردم : به خدا قسم! اگر یک انار را به دو نیم تقسیم کنید و بگویید که این (یک نصف) حرام است و این (یک نصف دیگر) حلال است ، قطعاً شهادت میدهم که آنچه گفتی حلال ، حلال است و آنچه گفتی حرام ، حرام است .امام صادق علیه السلام فرمودند : خداوند تو را رحمت کند. خداوند تو را رحمت کند.
#شیعه_راستین
📚رجال الكشی ص249
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
🇮🇷 @Rahpooyan_basirat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔲✨وقتی حاج قاسم، فرهنگ تشریفاتی امروز را به چالش میکشد!
🌺🌿او از روزهایی میگوید که خبری از القاب و عناوین و تشریفات نبود. روزهایی که همه برادر بودند و برابر...
#لبیک_یا_مهدی
#لبیک_یا_خامنه_ای
#جان_فدا
🤲اللهم عجل لولیک الفرج
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت نوزدهم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻1.گروه دن
🌳شجره آشوب« قسمت بیستم »
📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام
🔻از نظر امام، دشمن پنهان خطرهایی بسیار بیشتری نسبت به دشمن آشکار دارد.
🔻 درنتیجه از همین نکته میتوان پی برد که اهل نفاق که در ظاهر مسلمان واقع میشوند و در حقیقت قصد براندازی اسلام و نظام اسلامی را دارند بیشترین ضربه را به حاکمیت خواهند زد. این جبهه علیرغم تظاهر به رعایت احکام شرع، با همکاری عناصر خودفروخته و مخالف یا دنیاطلب داخلی، تلاش میکنند تا اصل اسلام را از بین ببرند؛ بهنحویکه از اسلام جز نامی باقی نماند.
🔻 آنچه در کتب تاریخ برمیآید میتوان فهمید معاویه و سپاه شام، بهعنوان کانون فرماندهی و کنترل تمام فتنهها و آشوبهای داخلی حکومت امام علی بوده و با تقویت عناصر مخالف، سعی بر براندازی نظام تحت امر امام داشتند.
🔻 آنها نهتنها قصد از بین بردن نظام، بلکه میخواستند اسلام را بهطورکلی دفن کنند. ما در این کتاب در صدد این هستیم که نشان دهیم مهم ترین دشمن و اصلی ترین آن ها، از نظر امام همین جبهه بنی امیه هستند که نیت آن ها، انهدام اسلام بود.
📚 کتاب شجره آشوب
💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2