eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
شرح_نامه_۶۹_-_خطاب_به_حارث_همدانی_-_(جلسه_۲).mp3
10.07M
📝شرح صوتی نامه های نهج البلاغه ✉️نامه(۶۹)جلسه دوم 📝 خطاب به حارث همدانیاز دوستداران امام علیه‌السلام @Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨ ❣پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله  : أللهُ أفرَحُ بِتَوبَةِ العَبدِ مِنَ العَقیمِ الوالِدِ وَ مِنَ الضّالِّ الواجِدِ. خداوند از توبه بنده اش بیش از عقیمی که صاحب فرزند شود و گم کرده ای که گمشده اش را پیدا می کند خوشحال می شود. 📜نهج الفصاحه ص 620 ، ح 2199 🤲اللهم عجل لولیک الفرج @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴❗️ویژگی‌های شیعه 💜امام محمدباقر(ع) به جابر فرمود: آيا كسى كه خودش را به شيعه نسبت مى دهد همين مقدار كه اظهار دوستى با ما اهل بيت را كند برايش كافى است؟ به خدا قسم شيعه ما نيست مگر كسى كه از خدا بپرهيزد و فرمانبردار او باشد، و شيعيان ما شناخته نمى شوند مگر با فروتنى و خضوع و بسيار ياد خدا،و روزه گرفتن و نماز خواندن، و دلجويى از همسايگان مستمند وفقيران و بدهكاران ويتيمان،و راستگويى،وخواندن قرآن ونگاه داشتن زبان در برابر مردم مگر به كلام نيكو،و اينها در همه چيز امين قبايل خود بودند. 🔶جابر گويد:گفتم:يا ابن رسول اللّٰه ما كسى را به اين صفات نمى شناسيم. فرمود:اى جابر سخنان مردم در تو تأثير نگذارد،آيا همين بس است كه كسى بگويد من على را دوست دارم و پيرو او هستم،ولى كارى نكند،و اگر بگويد:من رسول خدا را دوست دارم و رسول خدا بهتر از على است،سپس به شيوه و روش او عمل نكند و سنت او را پيروى نكند محبّت پيامبر نفعى به حال او ندارد. پس از خدا بپرهيزيد وبراى آنچه نزد خدا هست عمل نمایيد زيرا بين خدا و كسى خويشاوندى نيست بلكه محبوبترين بندگان نزد خداوند و ارجمندترين ايشان نزد او با تقواترين آنهاست،وعمل كننده ترين آنها به طاعت اوست. بخدا قسم تقرّب به خدا ميسّر نيست براى كسى مگر به اطاعت و بندگى،و برات آزادى از دوزخ به دست ما نيست،و احدى را بر خدا حجتى نيست،هر كس مطيع خداست دوست ماست،وهر كس نافرمانى خدا كند دشمن ماست،وفرداى قيامت به ولايت ما نمى رسد مگر به وسيله فضيلت و پرهيز از گناه. 📚مشکات الانوار،ج1،ص107 🤲اللهم عجل لولیک الفرج @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
29.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥هدیه آسمانی ۱۸ 🌺 سوره مبارکه البینه 🔊 قاری استاد منشاوی و تکرار کودک 🎈 💌 @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🌳شجره آشوب« قسمت چهل و هشتم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻4. در
🌳شجره آشوب« قسمت چهل و نهم » 📌بررسی نفوذی های بنی امیه در حکومت امیرالمومنین علیه السلام 🔻9. ابن اعثم در الفتوح آورده است که امام علی فرمود: «به‌سوی جنگ با اهل شام، انسان‌های کور و طاغی، حرکت کنید. حرکت کنید به‌سوی اولیای شیطان و دشمنان سنت و قرآن. حرکت کنید به‌سوی دروغ‌گویان گناهکار و قاتلین مهاجرین و انصار.» 🔻10. امام علی در مورد معاویه و اعوانش فرمود: «اینان از روى حقیقت اسلام نیاوردند، اسلامشان از روى ترس بوده و کفر را در درون خود پنهان داشتند و چون یار و یاور یافتند آن را ظاهر نمودند!» 🔻11. امام علی در خلال جنگ صفین فرمود: «من به ایمان و به اسلام معاویه و اصحابش اقرار نکردم.» 12. امام علی درباره آیه شریفه «فمنهم من آمن و منهم من کفر» فرمود: «ما کسانی هستیم که ایمان آوردیم و بنی‌امیه کفر ورزیدند» 🔻13. امام علی در جنگ صفین فرمود: «باقیمانده احزاب را بکشید، اولیای شیطان را بکشید. بکشید کسانی را که می‌گویند خدا و رسولش دروغ گفتند...آن‌ها چیزی را اظهار کردند که آن را پنهان می‌داشتند ومی‌گویند [به دروغ که] خدا و رسول راست گفتند.» نکته جالب‌توجه در این روایت اینکه امام از سپاه شام به‌عنوان بقیه احزاب یاد می‌کند. با توجه به اینکه نبرد احزاب را یهودیان نیز پشتیبانی می‌کردند و کفار نیز برای جنگ با مسلمانان کمر همت بسته بودند، اشاره به باقیمانده احزاب می‌تواند بیانگر این مطلب باشد که لشکر معاویه نیز همانند کفار و یهودیانی هستند که در زمان رسول خدا به نبرد با ایشان برخاستند و اکنون تعدادی از آن‌ها باقی مانده‌اند. 📚 کتاب شجره آشوب 💬 نویسندگان: آقایان یوسفی و آقامیری ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ ثُمَّ بَدَا لَهُم مِّن بَعْدِ مَا رَأَوُا الْآيَاتِ لَيَسْجُنُنَّهُ حَتَّىٰ حِينٍ سپس با اینکه نشانه هاى (پاکى یوسف) را دیدند، تصمیم گرفتند او را تا مدّتى زندانى کنند. (یوسف/۳۵) * وَدَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَيَانِ ۖ قَالَ أَحَدُهُمَا إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْرًا ۖ وَقَالَ الْآخَرُ إِنِّي أَرَانِي أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسِي خُبْزًا تَأْكُلُ الطَّيْرُ مِنْهُ ۖ نَبِّئْنَا بِتَأْوِيلِهِ ۖ إِنَّا نَرَاكَ مِنَ الْمُحْسِنِينَ و (در این هنگام) دوجوان، همراه او وارد زندان شدند. یکى از آن دو گفت: «من در خواب دیدم که (انگور براى ساختن) شراب مى فشارم.» و دیگرى گفت: «من درخواب دیدم نان بر سرم حمل مى کنم. که پرندگان از آن مى خورند. ما را از تعبیر این خواب آگاه کن که تو را از نیکوکاران مى بینیم.» (یوسف/۳۶) * قَالَ لَا يَأْتِيكُمَا طَعَامٌ تُرْزَقَانِهِ إِلَّا نَبَّأْتُكُمَا بِتَأْوِيلِهِ قَبْلَ أَن يَأْتِيَكُمَا ۚ ذَٰلِكُمَا مِمَّا عَلَّمَنِي رَبِّي ۚ إِنِّي تَرَكْتُ مِلَّةَ قَوْمٍ لَّا يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَهُم بِالْآخِرَةِ هُمْ كَافِرُونَ (یوسف) گفت:«غذاى روزانه شما را نمى آورند، مگر اینکه پیش از آن، شما را از تعبیر خوابتان آگاه خواهم ساخت. این، از دانشى است که پروردگارم به من آموخته است. زیرا من آیین قومى را که به خدا ایمان ندارند، و به سراى دیگر کافرند، ترک گفتم (و شایسته چنین موهبتى شدم). (یوسف/۳۷) *** وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِي إِبْرَاهِيمَ وَإِسْحَاقَ وَيَعْقُوبَ ۚ مَا كَانَ لَنَا أَن نُّشْرِكَ بِاللَّهِ مِن شَيْءٍ ۚ ذَٰلِكَ مِن فَضْلِ اللَّهِ عَلَيْنَا وَعَلَى النَّاسِ وَلَٰكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَشْكُرُونَ و من از آیین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروى کردم. براى ما شایسته نبود چیزى را همتاى خدا قرار دهیم.این از فضل خدا بر ما و بر مردم است. ولى بیشتر مردم شکرگزارى نمى کنند. (یوسف/۳۸) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات(۳۰ الی۳۴)🔹 ↩️یک لحظه بحرانى شدید براى یوسف(علیه السلام) فراهم س
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات(۳۵ الی۳۸)🔹 ❌زندان به جرم بى گناهى! جلسه عجیب زنان مصر با یوسف(علیه السلام) در قصر عزیز با آن شور و غوغا پایان یافت، ولى طبعاً خبرش به گوش عزیز رسید، و از مجموع این جریانات روشن شد که یوسف(علیه السلام) یک جوان عادى و معمولى نیست، آن چنان پاک است که هیچ قدرتى نمى تواند او را وادار به آلودگى کند، و نشانه هاى این پاکى از جهات مختلف آشکار شد. پاره شدن پیراهن یوسف از پشت سر. مقاومت او در برابر وسوسه هاى زنان مصر. آماده شدن او براى رفتن به زندان. و عدم تسلیم در برابر تهدیدهاى همسر عزیز به زندان و عذاب الیم. همه اینها دلیل بر پاکى او بود، دلائلى که کسى نمى توانست آن را پرده پوشى یا انکار کند. و لازمه این دلائل، اثبات ناپاکى و جرم همسر عزیز مصر بود، و به دنبال ثبوت این جرم، بیم رسوائى و افتضاح جنسى خاندان عزیز در نظر توده مردم روز به روز بیشتر مى شد. تنها چاره اى که براى این کار از طرف عزیز مصر و مشاورانش دیده شد، این بود که یوسف را به کلى از صحنه خارج کنند، آن چنان که مردم، او و نامش را به دست فراموشى بسپارند، و بهترین راه براى این کار، فرستادنش به سیاه چال زندان بود، که هم او را به فراموشى مى سپرد و هم در میان مردم به این تفسیر مى شد که مجرم اصلى، یوسف(علیه السلام) بوده است!. لذا قرآن مى گوید: بعد از آن که آنها آیات و نشانه هاى (پاکى یوسف) را دیدند، تصمیم گرفتند که او را تا مدتى زندانى کنند (ثُمَّ بَدا لَهُمْ مِنْ بَعْدِ ما رَأَوُا الآْیاتِ لَیَسْجُنُنَّهُ حَتّى حین). تعبیر به بَدا که به معنى پیدا شدن رأى جدید است، نشان مى دهد: قبلاً چنین تصمیمى در مورد او نداشتند، و این عقیده را احتمالاً همسر عزیز براى اولین بار پیشنهاد کرد، و به این ترتیب، یوسف(علیه السلام) بى گناه به گناه پاکى دامانش، به زندان رفت و این نه اولین بار بود و نه آخرین بار که انسان شایسته اى به جرم پاکى به زندان برود. بى گناهى کم گناهى نیست در دیوان عشق *** یوسف از دامان پاک خود به زندان رفته است آرى، در یک محیط آلوده، آزادى از آن آلودگان است که همراه مسیر آب حرکت مى کنند، نه فقط آزادى، که همه چیز متعلق به آنها است، و افراد پاکدامن و با ارزشى همچون یوسف(علیه السلام)، که همجنس و همرنگ آن محیط نیستند و بر خلاف جریان آب حرکت مى کنند باید منزوى شوند، اما تا کى، آیا براى همیشه؟ نه، مسلماً نه!. * * * از جمله کسانى که با یوسف وارد زندان شدند، دو جوان بودند (وَ دَخَلَ مَعَهُ السِّجْنَ فَتَیانِ). و از آنجا که وقتى انسان نتواند از طریق عادى و معمولى دسترسى به اخبار پیدا کند، احساسات دیگر او به کار مى افتد، تا مسیر حوادث را جستجو و پیش بینى کند، و خواب و رؤیا هم براى او مطلبى مى شود. از همین رو، یک روز این دو جوان که گفته مى شود یکى از آن دو مأمور آبدارخانه شاه، و دیگرى سر پرست غذا و آشپزخانه بود، و به علت سعایت دشمنان و اتهام به تصمیم بر مسموم نمودن شاه به زندان افتاده بودند، نزد یوسف(علیه السلام) آمدند و هر کدام خوابى را که شب گذشته دیده بود، و برایش عجیب و جالب مى نمود باز گو کرد. یکى از آن دو گفت: من در عالم خواب چنین دیدم که انگور را براى شراب ساختن مى فشارم ! (قالَ أَحَدُهُما إِنِّی أَرانی أَعْصِرُ خَمْراً). و دومى گفت: من در خواب دیدم که مقدارى نان روى سرم حمل مى کنم، و پرندگان آسمان مى آیند و از آن مى خورند (وَ قالَ الآْخَرُ إِنِّی أَرانی أَحْمِلُ فَوْقَ رَأْسی خُبْزاً تَأْکُلُ الطَّیْرُ مِنْهُ). و اضافه کردند: ما را از تعبیر خوابمان آگاه ساز، که تو را از نیکوکاران مى بینیم (نَبِّئْنا بِتَأْویلِهِ إِنّا نَراکَ مِنَ الْمُحْسِنینَ). در این که این دو جوان از کجا دانستند یوسف(علیه السلام) از تعبیر خواب اطلاع وسیعى دارد، در میان مفسران گفتگو است. بعضى گفته اند: یوسف شخصاً خود را در زندان براى زندانیان معرفى کرده بود که از تعبیر خواب اطلاع وسیعى دارد. بعضى گفته اند: سیماى ملکوتى یوسف نشان مى داد او یک فرد عادى نیست، بلکه فرد آگاه، صاحب فکر و بینش است و لابد چنین کسى مى تواند مشکل آنها را در تعبیر خواب حل کند. و بعضى دیگر گفته اند: یوسف از آغاز ورودش به زندان، با اخلاق نیک و حسن خلق و دلدارى زندانیان و خدمت آنها، و عیادت از مریضان نشان داده بود که یک فرد نیکوکار و گره گشا است، به همین دلیل، در مشکلاتشان به او پناه مى بردند و از او کمک مى خواستند. ذکر این نکته نیز لازم است که در اینجا قرآن به جاى کلمه عبد و برده تعبیر به فَتى (جوان) مى کند، که یک نوع احترام است، و در حدیث داریم: لایَقُولُنَّ أَحَدُکُمْ عَبْدِى وَ أَمَتِى وَ لکِنْ فَتاى وَ فَتاتِى: هیچ کدام از شما نباید بگوید غلام من، و کنیز من، بلکه بگوید جوان من ⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
✨﴾﷽﴿✨ 🔹تفسیر سوره مبارکه یوسف آیات(۳۵ الی۳۸)🔹 ❌زندان به جرم بى گناهى! جلسه عجیب زنان مصر با یوسف
↩️(تا در دوران آزادى تدریجى بردگان، که اسلام برنامه دقیقى براى آن چیده است ، بردگان از هر گونه تحقیر در امان باشند). تعبیر به إِنِّی أَعْصِرُ خَمْراً (من شراب مى فشردم)، یا به خاطر آن است که او در خواب دید انگور را براى ساختن شراب مى فشارد. یا انگورى را که در خم، تخمیر شده بود، براى صاف کردن و خارج ساختن شراب از آن مى فشرده است. و یا این که انگور را مى فشرده تا عصیر آن را به شاه بدهد، بى آن که شراب شده باشد و از آنجا که این انگور قابل تبدیل به شراب است این کلمه به آن اطلاق شده است. تعبیر به إِنِّی أَرانی (من مى بینم) ـ با این که قاعدتاً باید بگوید من در خواب دیدم ـ به عنوان حکایت حال است، یعنى خود را در آن لحظه اى که خواب مى بیند فرض مى کند، و این سخن را براى ترسیم آن حال بیان مى دارد. * * * به هر حال، یوسف که هیچ فرصتى را براى ارشاد و راهنمائى زندانیان از دست نمى داد، مراجعه این دو زندانى را براى مسأله تعبیر خواب غنیمت شمرد و به بهانه آن، حقایق مهمى را که راهگشاى آنها و همه انسان ها بود بیان داشت. نخست، براى جلب اعتماد آنها در مورد آگاهى او بر تعبیر خواب که سخت مورد توجه آن دو زندانى بود چنین گفت: من به زودى و قبل از آن که جیره غذائى شما فرا رسد، شما را از تعبیر خوابتان آگاه خواهم ساخت (قالَ لایَأْتیکُما طَعامٌ تُرْزَقانِهِ إِلاّ نَبَّأْتُکُما بِتَأْویلِهِ قَبْلَ أَنْ یَأْتِیَکُما). و به این ترتیب، به آنها اطمینان داد که قبل از فرا رسیدن موعد غذائى آنها، مقصود گمشده خود را خواهند یافت. در تفسیر این جمله، مفسران احتمالات فراوانى داده اند. از جمله این که یوسف گفت: من به فرمان پروردگار از بخشى از اسرار آگاهم، نه تنها مى توانم تعبیر خواب شما را بازگو کنم، بلکه از هم اکنون مى توانم بگویم، غذائى که براى شما امروز مى آورند، چه نوع غذا و با چه کیفیت است و خصوصیات آن را بر مى شمرم. بنابراین تأویل به معنى ذکر خصوصیات آن غذاست، البته تأویل کمتر به چنین معنى آمده، به خصوص این که در جمله قبل به معنى تعبیر خواب است. احتمال دیگر این که: منظور یوسف(علیه السلام) این بوده که هر گونه طعامى در خواب ببینید، من مى توانم تعبیر آن را براى شما باز گو کنم (ولى این احتمال، با جمله قَبْلَ أَنْ یَأْتِیَکُما سازگار نیست) بنابراین بهترین تفسیر جمله فوق همان است که در آغاز سخن گفتیم. سپس یوسفِ با ایمان و خداپرست که توحید با همه ابعادش در اعماق وجود او ریشه دوانده بود، براى این که روشن سازد چیزى جز به فرمان پروردگار تحقق نمى پذیرد چنین ادامه داد: این علم و دانش و آگاهى من از تعبیر خواب از امورى است که پروردگارم به من آموخته است (ذلِکُما مِمّا عَلَّمَنی رَبِّی). و براى این که تصور نکنند خداوند، بى حساب چیزى به کسى مى بخشد اضافه کرد من آئین جمعیتى را که ایمان به خدا ندارند، و نسبت به سراى آخرت کافرند، ترک کردم و این نور ایمان و تقوا مرا شایسته چنین موهبتى ساخته است (إِنِّی تَرَکْتُ مِلَّةَ قَوْم لایُؤْمِنُونَ بِاللّهِ وَ هُمْ بِالآْخِرَةِ هُمْ کافِرُونَ). منظور از این قوم و جمعیت، مردم بت پرست مصر یا بت پرستان کنعان است. * * * من باید از این گونه عقاید جدا شوم; چرا که بر خلاف فطرت پاک انسانى است، و به علاوه من در خاندانى پرورش یافته ام که خاندان وحى و نبوت است، من از آئین پدران و نیاکانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروى کردم (وَ اتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبائی إِبْراهیمَ وَ إِسْحاقَ وَ یَعْقُوبَ). شاید این اولین بار بود که یوسف(علیه السلام) خود را این چنین به زندانیان معرفى مى کرد، تا بدانند او زاده وحى و نبوت است، و مانند بسیارى از زندانیان دیگر که در نظام هاى طاغوتى به زندان مى رفتند بى گناه به زندان افتاده است. بعد به عنوان تأکید اضافه مى کند: براى ما شایسته نیست که چیزى را شریک خدا قرار دهیم ; چرا که خاندان ما، خاندان توحید، خاندان ابراهیم(علیه السلام) بت شکن است (ما کانَ لَنا أَنْ نُشْرِکَ بِاللّهِ مِنْ شَیْء). این از مواهب الهى بر ما و بر همه مردم است (ذلِکَ مِنْ فَضْلِ اللّهِ عَلَیْنا وَ عَلَى النّاسِ). بنابراین، تصور نکنید این فضل و محبت تنها شامل ما خانواده پیامبران شده است، این موهبتى است عام، و شامل همه بندگان خدا که در درون جانشان به عنوان یک فطرت به ودیعه گذاشته شده است و به وسیله رهبرى انبیاء تکامل مى یابد. ولى متأسفانه اکثر مردم این مواهب الهى را شکرگزارى نمى کنند و از راه توحید و ایمان منحرف مى شوند (وَ لکِنَّ أَکْثَرَ النّاسِ لایَشْکُرُونَ). قابل توجه این که در آیه فوق، ابراهیم و اسحاق در زمره پدران (آباء) یوسف شمرده شده، در حالى که مى دانیم یوسف (علیه السلام) فرزند یعقوب ، یعقوب فرزند اسحاق و اسحاق فرزند ابراهیم است، بنابراین کلمه أَب بر جدّ نیز اطلاق مى شود. @Nahjolbalaghe2