eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : 🌷شنبه‌‌‌‌ها‌و سه‌شنبه‌ها شرح 🦋خطبه ها 🌹یکشنبه‌ها و چهار‌شنبه‌هاشرح 🌴حکمتها 🌷دوشنبه‌ها و پنج‌شنبه‌ها شرح 🕊نامه ها 🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گزاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» ✨﴾﷽﴿✨ وَكَذَٰلِكَ أَنزَلْنَاهُ حُكْمًا عَرَبِيًّا ۚ وَلَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُم بَعْدَمَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن وَلِيٍّ وَلَا وَاقٍ همان گونه (که به پیامبران پیشین کتاب آسمانى دادیم.) بر تو نیز این (قرآن) را بعنوان فرمان روشن و صریحى نازل کردیم. و اگر بعد از علم و دانشى که به تو رسیده از هوسهاى آنان پیروى کنى، در برابر خدا، نه سرپرستى خواهى داشت و نه نگهدارنده اى. (الرعد/۳۷) * وَلَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلًا مِّن قَبْلِكَ وَجَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَذُرِّيَّةً ۚ وَمَا كَانَ لِرَسُولٍ أَن يَأْتِيَ بِآيَةٍ إِلَّا بِإِذْنِ اللَّهِ ۗ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ وما پیش از تو (نیز) پیامبرانى فرستادیم. و براى آنها همسران و فرزندانى قرار دادیم. و هیچ پیامبرى نمى توانست معجزه اى بیاورد، مگر به اذن خدا. و براى هر سرنوشتى موعد مقررى است. (الرعد/۳۸) * يَمْحُو اللَّهُ مَا يَشَاءُ وَيُثْبِتُ ۖ وَعِندَهُ أُمُّ الْكِتَابِ خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد ثابت نگه مى دارد.و «ام الکتاب» [= لوح محفوظ] نزد اوست. (الرعد/۳۹) *** وَإِن مَّا نُرِيَنَّكَ بَعْضَ الَّذِي نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّيَنَّكَ فَإِنَّمَا عَلَيْكَ الْبَلَاغُ وَعَلَيْنَا الْحِسَابُ و اگر پاره اى از مجازاتها را که به آنها وعده مى دهیم به تو نشان دهیم، یا (پیش از فرارسیدن این مجازاتها) تو را بمیرانیم، در هر حال وظیفه تو فقط ابلاغ (وحى الهى) است. و حساب (آنها) بر ماست. (الرعد/۴۰) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹 تفسیر سوره مبارکه رعد آیه (۳۶)🔹 🔷خداپرستان و احزاب در این آیه به عکس العمل متفاوت مردم در برابر
🔹تفسیر سوره مبارکه رعد آیات(۳۷ الی ۴۰)🔹 🔹حوادث قطعى و قابل تغییر این آیات همچنان مسائل مربوط به نبوّت را دنبال مى کند. در نخستین آیه مى فرماید: همان گونه (که به پیامبران پیشین کتاب آسمانى دادیم) بر تو نیز این (قرآن) را به عنوان فرمان روشن و صریحى نازل کردیم (وَ کَذلِکَ أَنزَلْنَاهُ حُکْمًا عَرَبِیًّا). عَرَبى همان گونه که راغب در مفردات مى گوید، به معنى سخن فصیح و روشن است (الفَصیحُ البَیِّنُ مِنَ الکَلامِ) و لذا هنگامى که گفته مى شود إمرَئةٌ عَروبَةٌ یعنى زنى که با رفتارش از عفّت و پاکدامنى و محبّت خود نسبت به همسرش خبر مى دهد. سپس مى افزاید: قولُهُ حُکماً عَرَبِیّاً قیلَ مَعناهُ مُفصِحاً یُحِقُّ الحَقَّ وَ یُبطِلُ الباطِلَ: اینکه خداوند فرموده حُکماً عَرَبِیّاً یعنى سخنى است روشن و آشکار که حق را ثابت و باطل را روشن مى سازد . این احتمال نیز داده شده است که عربى در اینجا به معنى شریف است، زیرا این کلمه به همین معنى نیز در لغت آمده است. به این ترتیب منظور از توصیف قرآن به این صفت، یعنى احکامش روشن و آشکار و جاى سوءِاستفاده و تعبیرهاى مختلف ندارد. لذا به دنبال همین تعبیر در آیات دیگرى روى مسأله استقامت و عدم اعوجاج یا علم و آگاهى تکیه شده است. در آیه ۲۸ سوره زمر مى خوانیم: قُرآنًا عَرَبِیًّا غَیْرَذِى عِوَج: این قرآنى است آشکار و خالى از هرگونه کجى و اعوجاج . و در آیه ۳ سوره فصلت مى خوانیم: کِتَابٌ فُصِّلَتْ آیَاتُهُ قُرْآنًا عَرَبِیًّا لِقَوْم یَعْلَمُونَ: این کتابى است که آیاتش تشریح شده و قرآنى است روشن و آشکار براى آنها که مى خواهند بدانند . و بر این اساس، جمله قبل و بعد در این آیه تأیید مى کند که منظور از عربى ، همان فصاحت و روشنى بیان و خالى بودن از پیچ و خم است. این تعبیر در هفت سوره از سوره هاى قرآن آمده است. البتّه در چند مورد نیز لِسانٌ عَربِىٌّ مُبینٌ یا مانند آن ذکر شده که آن نیز ممکن است به همین معنى، یعنى روشنى بیان و خالى بودن از ابهام بوده باشد. البتّه در این مورد خاص ممکن است اشاره به زبان عربى نیز باشد، زیرا خداوند هر پیامبرى را به زبان قوم خود مبعوث مى کرد، تا براى نخستین بار قوم و ملّت خویش را هدایت کند، سپس دامنه این انقلاب را به نقاط دیگر گسترد. بعد با لحنى تهدیدآمیز و قاطع، پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) را مخاطب ساخته مى گوید: و اگر از هوس هاى آنان ـ بعد از آنکه آگاهى براى تو آمده ـ پیروى کنى، (به کیفر الهى مجازات خواهى شد و ) هیچ کس در برابر خدا از تو حمایت و جلوگیرى نخواهد کرد (وَ لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ مَا جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ مَا لَکَ مِنَ اللهِ مِنْ وَلِىّ وَ لاَ وَاق). مسلّماً در مورد پیامبر(صلى الله علیه وآله) با آن مقام عصمت و معرفت و آگاهى، احتمال انحراف وجود نداشته است. امّا این تعبیر اوّلاً روشن مى سازد که خدا با هیچ کس ارتباط خصوصى و به اصطلاح خویشاوندى ندارد و اگر پیامبر مقامش والاست، به خاطر تسلیم و عبودیّت و ایمان و استقامت اوست; ثانیاً تأکیدى است براى دیگران، زیرا جایى که پیامبر در صورت انحراف از مسیر حق و گرایش به باطل، مصونیّتى از مجازات الهى نداشته باشد حساب دیگران معلوم است. این درست به آن مى مانَد که شخصى فرزند درستکار خود را مخاطب مى سازد و مى گوید: اگر دست از پا خطا کنى مجازاتت مى کنم. تا دیگران حساب خویش را برسند. یادآورى این نکته نیز لازم است که ولىّ (سرپرست و حافظ) و واق (نگه دارنده) گرچه از نظر معنى شبیه اند، این تفاوت را دارند که یکى جنبه اثباتى را بیان مى کند و دیگرى جنبه نفى را. یکى به معنى نصرت است و دیگرى به معنى دفاع و نگهدارى. آیه بعد در حقیقت پاسخى است به ایرادهاى مختلفى که دشمنان پیامبر(صلى الله علیه وآله)درباره آن حضرت مطرح مى کردند، از جمله اینکه گروهى مى گفتند: مگر ممکن است پیامبر از جنس بشر باشد و همسر اختیار کند و فرزندانى داشته باشد؟ آیه مورد بحث در پاسخ مى گوید: این امر تازه اى نیست، ما پیش از تو (نیز) رسولانى فرستادیم و براى آنان همسران و فرزندانى قرار دادیم (وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلاً مِنْ قَبْلِکَ وَ جَعَلْنَا لَهُمْ أَزْوَاجًا وَ ذُرِّیَّةً). ایراد آنها نشان مى دهد که یا از تاریخ انبیا بى خبرند، و یا خود را به نادانى مى زنند، وگرنه چنین ایرادى نمى کردند. دیگر اینکه آنها انتظار دارند هر معجزه اى را پیشنهاد مى کنند و هر چه را هوسشان اقتضا مى کند انجام دهى ـ چه ایمان بیاورند یا نیاورند ـ ، ولى باید بدانند: هیچ رسولى نمى توانست (از پیش خود) معجزه اى بیاورد مگر به فرمان خدا (وَ مَا کَانَ لِرَسُول أَنْ یَأْتِىَ بِـَایَة إِلاَّ بِإِذْنِ اللهِ).⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
🔹تفسیر سوره مبارکه رعد آیات(۳۷ الی ۴۰)🔹 🔹حوادث قطعى و قابل تغییر این آیات همچنان مسائل مربوط به نب
↩️سومین ایرادشان این بود که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) احکامى از تورات یا انجیل را دگرگون کرده است! مگر نه این است که اینها کتاب آسمانى است و از طرف خدا نازل شده؟ مگر ممکن است خداوند فرمان خود را نقض کند؟ (این ایراد مخصوصاً با آنچه از یهود معروف است که معتقد به عدم امکان نسخ احکام بودند کاملاً هماهنگ است). آیه فوق در آخرین جمله خود به آنها پاسخ مى گوید که: هر زمانى نوشته اى دارد تا بشر به مرحله بلوغ نهایى برسد و آخرین فرمان صادر شود (لِکُلِّ أَجَل کِتَابٌ). بنابراین جاى تعجّب نیست که یک روز تورات و روز دیگر انجیل را نازل کند، زیرا بشر در زندگىِ متحوّل و متکامل خود نیاز به برنامه هاى گوناگون دارد. این احتمال نیز وجود دارد که جمله لِکُلِّ أَجَل کِتَابٌ پاسخى بوده باشد به ایراد کسانى که مى گفتند: اگر پیامبر راست مى گوید چرا عذاب الهى مخالفانش را از پاى در نمى آورد. قرآن پاسخ مى دهد که هر چیزى زمانى دارد و بى حساب و کتاب نیست، زمان مجازات نیز به موقع فرامى رسد. * آیه بعد به منزله تأکید و استدلالى است بر آنچه در ذیل آیه قبل گفته شد که هر حکم و فرمانى زمان معیّنى دارد که گفته اند: إنَّ الاُمورَ مَرهونَةٌ بِأوقاتِها و اگر مى بینى یک کتاب آسمانى جاى یکى دیگر را مى گیرد به خاطر آن است که: خداوند هر چه را بخواهد محو، و هر چه را بخواهد اثبات مى کند و امّ الکتاب ]= لوح محفوظ[ نزد اوست (یَمْحُوا اللهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ وَ عِنْدَهُ أُمُّ الْکِتَابِ). * سرانجام به عنوان تأکید بیشتر در مورد مجازات هایى که پیامبر(صلى الله علیه وآله) وعده مى داد و آنها انتظارش را مى کشیدند و حتّى ایراد مى کردند که چرا وعده هاى تو عملى نمى شود، مى فرماید: و اگر پاره اى از مجازات ها را که به آنان وعده مى دهیم به تو بنمایانیم، یا (پیش از فرا رسیدن آن مجازات ها) تو را بمیرانیم، در هر حال تو فقط مأمور به ابلاغ هستى، و حساب (آنها) بر ماست (وَ إِنْ مَا نُرِیَنَّکَ بَعْضَ الَّذِى نَعِدُهُمْ أَوْ نَتَوَفَّیَنَّکَ فَإِنَّمَا عَلَیْکَ الْبَلاَغُ وَ عَلَیْنَا الْحِسَابُ). نکته ها: ۱. لوح محو و اثبات و امّ الکتاب گرچه جمله یَمْحُوا اللهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ... در آیات فوق در زمینه نزول معجزات یا کتاب هاى آسمانى به پیامبران وارد شده، یک قانون کلّى را بیان مى کند که در منابع مختلف اسلامى نیز مورد اشاره قرار گرفته است و بر اساس آن، تحقّق موجودات و حوادث مختلف جهان دو مرحله دارد: یکى مرحله قطعیّت که هیچ دگرگونى و تبدیلى در آن راه ندارد و در آیه مورد بحث از آن به امّ الکتاب تعبیر شده است، و دیگرى مرحله غیر قطعى و به عبارت دیگر مشروط که دگرگونى در آن راه دارد و به آن مرحله محو و اثبات مى گویند.گاهى نیز از این دو، تعبیر به لوح محفوظ و لوح محو و اثبات مى شود. گویى در یکى از این دو لوح، در آنچه نوشته شده است به هیچ روى دگرگونى راه ندارد و کاملاً محفوظ است، امّا در دیگرى ممکن است چیزى نوشته شود، سپس محو گردد و به جاى آن چیز دیگرى نوشته شود. حقیقت امر این است که گاهى یک حادثه را با اسباب و علل ناقصه آن در نظر مى گیریم. مثلاً سمّ کشنده اى را که مقتضاى طبیعتش نابود کردن یک انسان است مورد توجّه قرار مى دهیم و مى گوییم: هر کس آن را بخورد مى میرد. بى خبر از اینکه سم، یک ضدّ سم هم دارد که اگر بعد از آن بخورند اثرش را خنثى مى کند (البتّه ممکن است بى خبر هم نباشم امّا نخواهیم یا موقعیّت اقتضا نکند که سخنى از ضدّ سم بگوییم). ملاحظه مى کنید که این حادثه ـ یعنى مرگ به خاطر خوردن سمّ ـ جنبه قطعى ندارد و به اصطلاح جاى آن لوح محو و اثبات است که با توجّه به حوادث دیگر دگرگونى در آن راه دارد. ولى اگر حادثه را با علّت تامّه اش ـ یعنى وجود مقتضى ـ و اجتماع همه شرایط و از میان رفتن همه موانع در نظر بگیریم (در مثال بالا، سم را با نخوردن ضدّ سم، توأم در نظر بگیریم) در اینجا دیگر حادثه قطعى است و به اصطلاح جایش در لوح محفوظ و امّ الکتاب است و هیچ دگرگونى در آن راه ندارد. به بیان دیگر، علم خداوند داراى دو مرحله است: علم به مقتضیات و علل ناقصه، و علم به علل تامّه. آنچه مربوط به مرحله دوم است از آن به امّ الکتاب و لوح محفوظ، و آنچه مربوط به مرحله اوّل است به لوح محو و اثبات تعبیر مى شود (وگرنه لوحى در گوشه اى از آسمان گذارده نشده است که چیزى روى آن بنویسند یا محو کنند و چیز دیگرى در آن ثبت نمایند). و از اینجا به پرسش هاى بسیارى که از مطالعه در منابع اسلامى به وجود مى آید پاسخ گفته مى شود، زیرا گاهى در روایات یا در بعضى از آیات قرآن مى خوانیم که فلان کار موجب فلان اثر و نتیجه مى شود امّا ما گاهى چنان نتیجه اى را در آن نمى بینیم.این به خاطر آن است که تحقّق نتیجه داراى شرایط یا موانعى بوده است که بر اثر فقدان شرط یا وجود مانع تحقّق نیافته است.⬇️
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
↩️سومین ایرادشان این بود که پیامبر اسلام(صلى الله علیه وآله) احکامى از تورات یا انجیل را دگرگون کرده
↩️و نیز روایات بسیارى که در زمینه لوح محفوظ و لوح محو و اثبات و علم پیامبران و امامان وارد شده، با توجّه به توضیح بالا کاملاً حل مى شود که براى نمونه چند قسمت را ذیلاً مى آوریم: ۱. از امیر مؤمنان على(علیه السلام) نقل شده است که از پیامبر(صلى الله علیه وآله) درباره آیه مورد بحث پرسید، حضرت فرمود: لاَُقِرَّنَّ عَینَیکَ بِتَفسیرِها وَ لاَُقِرَّنَّ عَینَ اُمَّتى بَعدى بِتَفسیرها، الصَّدَقَةُ عَلى وَجهِها وَ بِرُّ الوالدَینِ وَاصطِناعُ المَعروفِ یُحَوِّلُ الشَّقاءَ سَعادَةً وَ یَزیدُ فِى العُمرِ، وَ یَقی مَصارِعَ السُّوءِ: من چشمان تو را به تفسیر این آیه روشن مى سازم و همچنین چشمان امّتم را بعد از من: کمک به نیازمندان هرگاه به صورت صحیح انجام گیرد و نیکى به پدر و مادر و انجام هر کار خیر، شقاوت را به سعادت مبدّل مى کند و عمر را طولانى و از خطرها جلوگیرى مى نماید . اشاره به اینکه سعادت و شقاوت یک امر حتمى و اجتناب ناپذیر نیست، حتّى اگر انسان کارهایى انجام داده باشد که در صف اشقیا قرار گیرد، مى تواند با تغییر موضع خود و روى آوردن به نیکى ها و مخصوصاً کمک و خدمت به خلق خدا، سرنوشت خود را دگرگون سازد، زیرا جاى این امور، لوح محو و اثبات است نه امّ الکتاب.باید توجّه داشت که آنچه در حدیث فوق آمده، قسمتى از مفهوم آیه است که به عنوان یک مثال روشن بیان شده است. ۲. از امام باقر(علیه السلام) نقل شده است که: مِنَ الاُمورِ اُمورٌ مَحتومَةٌ کائنَةٌ لا مَحالَةَ، وَ مِنَ الاُمورِ اُمورٌ مَوقوفَةٌ عِندَاللهِ، یُقَدّمُ فیها ما یَشاءُ وَ یَمحو ما یَشاءُ وَ یُثبِتُ مِنها ما یَشاءُ...: قسمتى از حوادث، حتمى است که باید تحقّق پذیرد و قسمت دیگر مشروط به شرایطى است در نزد خدا که هر کدام را صلاح بداند، مقدّم مى دارد; هر کدام را اراده کند، محو مى سازد و هر کدام را اراده کند، اثبات مى نماید . ۳. و نیز در حدیثى از امام علىّ بن الحسین زین العابدین(علیه السلام) مى خوانیم که فرمود: لَولا آیَةٌ فِى کِتابِ اللهِ لَحَدَّثتُکُم بِما کانَ وَ ما یَکونُ إلى یَومِ القِیامَةِ، فَقُلتُ لَهُ أیَّةُ آیَّةُ فَقالَ: قالَ اللهُ، یَمحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثبِتُ وَ عِندَهُ اُمُّ الکِتابِ: اگر یک آیه در قرآن نبود، من از حوادث گذشته و آینده تا روز قیامت به شما خبر مى دادم. راوى حدیث مى گوید عرض کردم کدام آیه؟ فرمود: خداوند مى فرماید: یَمحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثبِتُ وَ عِندَهُ اُمُّ الکِتابِ . این حدیث دلیل بر آن است که حدّاقل بخشى از علوم پیشوایان بزرگ دین نسبت به حوادث مختلف، مربوط به لوح محو و اثبات است و لوح محفوظ با تمام خصوصیّاتش مخصوص خداست و تنها بخشى از آن را که صلاح بداند به بندگان خاصّش تعلیم مى کند. در دعاهاى شب هاى ماه مبارک رمضان نیز کراراً مى خوانیم: وَ إن کُنتُ مِنَ الأشقِیاءِ فَامحُنی مِنَ الأشقِیاءِ وَاکتُبنی مِنَ السُّعَداءِ: اگر من از شقاوتمندانم مرا از آنها حذف کن و در سعادتمندان بنویس یعنى توفیق این کار را به من مرحمت کن. به هر حال محو و اثبات به ترتیبى که گفته شد معنى جامعى دارد که هر دگرگونى را بر اثر تغییر شرایط، یا وجود موانع شامل مى شود. و اینکه برخى از مفسّران انگشت روى یک مصداق خاص نهاده و مثلاً گفته اند این جمله اشاره به مسأله محو گناهان بر اثر توبه یا کم و زیاد شدن روزى بر اثر تغییر شرایط و مانند آن است، صحیح به نظر نمى رسد مگر اینکه منظور بیان یک مصداق باشد. ۲. بداء چیست؟ یکى از بحث هاى جنجالى میان شیعه و اهل تسنن مسأله بداء است. فخر رازى در تفسیر خود ذیل آیه مورد بحث مى گوید: شیعه معتقدند که بداء بر خدا جایز است و حقیقت بداء نزد آنها این است که شخص چیزى را معتقد باشد سپس ظاهر شود که واقع برخلاف اعتقاد اوست. و براى اثبات این مطلب به آیه یَمْحُوا اللهُ ما یَشاءُ وَ یُثْبِتُ تمسّک جسته اند. سپس اضافه مى کند: این عقیده باطل است، زیرا علم خدا از لوازم ذات اوست و آنچه چنین است تغییر و تبدّل در آن محال است. متأسّفانه عدم آگاهى از عقیده شیعه درباره مسأله بداء سبب شده است که بسیارى از اهل تسنن چنین نسبت هاى ناروا به شیعه بدهند. توضیح اینکه: بداء در لغت به معنى آشکار شدن و وضوح کامل است و به معنى پشیمانى نیز آمده، زیرا شخصى که پشیمان مى شود حتماً مطلب تازه اى براى او پیدا مى شود. بى گمان بداء به این معنى در مورد خداوند معنى ندارد و هیچ آدم عاقل و دانایى ممکن نیست احتمال بدهد مطلبى بر خدا پوشیده باشد و سپس با گذشت زمان بر او آشکار گردد. اصولاً این سخن کفر صریح و زننده اى است و لازمه آن نسبت دادن جهل به ذات پاک خداوند است و ذات او را محلّ تغییر و حوادث دانستن. حاشا که شیعه امامیه چنین احتمالى را درباره ذات مقدّس خدا بدهد. ✔️ادامه دارد.. @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 بهترین سنتها در بیان امام زمان 🔺 امام زمان علیه السلام فرمودند : سَجدةُ الشّكرِ مِن ألزَمِ السُّنَنِ وَأوجَبِها 🔵 سجدۀ شکر از واجب‌ترین و ضروری‌ترین سنّت‌هاست. 📚 وسائل الشیعه ج ۶ ص ۴۹۰ ح ۸۵۱۴ 🌕 بعد از نمازهایمان چند ثانیه ای سر به سجده بگذاریم و برای تمامی نعمت های الهی به ویژه نعمت محبت اهل بیت و امام زمان علیهم السلام از خداوند تشکر کنیم. 🤲اللهم عجل لولیک الفرج @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا