eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات«۵۶ الی ۶۰» 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️این پندار ممک
📝تفسیر سوره مبارکه نحل آیات«۵۶ تا ۶۰» 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️من فکر کردم ساعتى بعد به خانه خود مى رود اما با تعجب دیدم نرفت، غافل از این که: او دختر من است و مادرش این واقعیت را مکتوم مى دارد، مبادا به دست من کشته شود. سرانجام گفتم: راستش را بگو این دختر کیست؟ گفت: به خاطر دارى هنگامى که به سفر رفتى باردار بودم، این نتیجه همان حمل است و دختر تو است!. آن شب را با کمال ناراحتى خوابیدم، گاهى، به خواب مى رفتم و گاهى، بیدار مى شدم، صبح نزدیک شده بود، از بستر برخاستم و کنار بستر دخترک رفتم در کنار مادرش به خواب رفته بود، او را بیرون کشیدم و بیدارش کردم و گفتم: همراه من به نخلستان بیا. او به دنبال من حرکت مى کرد تا نزدیک نخلستان رسیدیم، من شروع به کندن حفره اى کردم، و او به من کمک مى کرد که خاک را بیرون آورم، هنگامى که حفره تمام شد، من زیر بغل او را گرفتم و در وسط حفره افکندم... در این هنگام، هر دو چشم پیامبر(صلى الله علیه وآله) پر از اشک شد... سپس دست چپم را به کتف او گذاشتم که بیرون نیاید و با دست راست خاک بر او مى افشاندم! و او پیوسته دست و پا مى زد، و مظلومانه، فریاد مى کشید پدر جان! چه با من مى کنى؟ در این هنگام، مقدارى خاک به روى ریشهاى من ریخت او دستش را دراز کرد و خاک را از صورت من پاک نمود، ولى من، همچنان قساوتمندانه خاک به روى او مى ریختم، تا آخرین ناله هایش در زیر قشر عظیمى از خاک محو شد!. در اینجا پیامبر(صلى الله علیه وآله) در حالى که بسیار ناراحت و پریشان بود و اشکها را از چشم پاک مى کرد، فرمود: اگر نه این بود که رحمت خدا بر غضبش پیشى گرفته، لازم بود هر چه زودتر انتقام از تو بگیرد!. و نیز در حالات قیس بن عاصم که از اشراف و رؤساى قبیله بنى تمیم در جاهلیت بود، و پس از ظهور پیامبر(صلى الله علیه وآله)، اسلام آورد مى خوانیم: روزى به خدمت پیامبر(صلى الله علیه وآله) آمد تا بار گناه سنگینى را که بر دوش مى کشید، شاید سبک کند. عرض کرد: در گذشته گروهى از پدران بر اثر جهل و بى خبرى دختران بى گناه خود را زنده به گور کردند، من نیز دوازده دختر نصیبم شد که همه را به این سرنوشت شوم مبتلا ساختم!. هنگامى که سیزدهمین دخترم را همسرم مخفیانه به دنیا آورد و چنین وانمود کرد که نوزادش مرده به دنیا آمده، اما در خفا آن را نزد اقوام خود فرستاده بود موقتاً فکرم از ناحیه این نوزاد راحت شد. اما بعداً که از ماجرا آگاه شدم، او را با خود به نقطه اى بردم و به تضرع و التماس و گریه او اعتنا نکرده و زنده به گورش ساختم!. پیامبر(صلى الله علیه وآله) از شنیدن این ماجرا، سخت ناراحت شد و در حالى که اشک مى ریخت فرمود: مَنْ لایَرْحَمُ لایُرْحَمُ: کسى که رحم نکند به او رحم نخواهد شد ، سپس رو به سوى قیس کرده گفت: روز بدى در پیش دارى، قیس عرض کرد چه کنم تا بار گناهم سبک شود؟ پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: به تعداد دخترانى که کشته اى بندگانى آزاد کن (شاید بار گناهت سبک شود). و نیز در حالات صعصعة بن ناجیه (جدّ فرزدق شاعر معروف) که انسان آزاده و شریفى بود، مى خوانیم در عصر جاهلیت با بسیارى از عادات زشت آنها مبارزه مى کرد، تا آنجا که ۳۶٠ دختر را از پدرانشان خرید، و از مرگ نجات داد، و حتى در یک مورد، براى نجات نوزاد دخترى که پدرش تصمیم بر قتل او داشت، مرکب سوارى خود، و دو شتر، به پدر آن دختر داد. پیامبر(صلى الله علیه وآله) فرمود: کار بسیار بزرگى انجام دادى، و پاداش تو نزد خدا محفوظ است!. فرزدق به این کار نیاى خود افتخار کرده مى گفت: وَ مِنَّا الَّذِی مَنَعَ الْوائِداتِ * فَأَحْیَا الْوَئِیْدَ فَلَمْ تُوائَدْ: از دودمان ما کسى را سراغ داریم که جلو زنده به گور کردن دختران را گرفت آنها را زنده کرد تا در خاک دفن نشوند . به زودى خواهیم دید: چگونه اسلام به همه این فجایع و جنایات وحشتناک پایان داد و به زن شخصیتى عطا کرد که در تاریخ سابقه نداشت. * * * ۳ ـ نقش اسلام در احیاى ارزش مقام زن تحقیر و در هم شکستن شخصیت زن، تنها در میان عرب جاهلى نبود، بلکه در میان اقوام دیگر و حتى شاید متمدن ترین ملل آن زمان نیز، زن شخصیتى ناچیز داشت، و غالباً با او به صورت یک کالا و نه یک انسان رفتار مى شد، ولى مسلماً عرب جاهلى این تحقیر را در اشکال زننده تر و وحشتناکترى انجام مى داد. تا آنجا که اصلاً نسب را به مرد مربوط مى دانست و مادر را تنها ظرفى براى نگاهدارى و پرورش جنین، محسوب مى کرد! چنانکه در شعر معروف جاهلى منعکس است: بَنُونا بَنُو أَبْنائِنا وَ بَناتُنا * بَنُوهُنَّ أَبْناءُ الرِّجالِ الأَباعِدِ: فرزندان ما فرزندان پسران ما هستند و اما فرزندان دختران ما پسران مردان بیگانه اند . ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله): 🌱 هرکس مؤمنی را غمگین کند سپس همه دنیا را به او بدهد، این کار جبران آن نخواهد کرد و پاداشی برای این کارش داده نمی شود. 📚بحار، ج۷۲، ص۱۵۰ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
D1737469T13569778(Web)-mc.mp3
13.16M
🔹 علیه السلام و خانواده 🎙استاد حسینی قمی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: هفتاد و پنجم 🔷واقعه غدیرخم #علامه‌امینی ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺒﺮ ﺩﺭ " ﺍﻟﺎﺳﺘﻴ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: هفتاد و ششم 🔷واقعه غدیرخم ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 1 " ﺍﻟﺎﺻﺎﺑﻪ " ﺹ 345 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻭ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﺪﻟﺎﺋﻞ " ﻭ ﺳﻴﻮﻃﻲ ﺩﺭ ﺝ 2 " ﺍﻟﺨﺼﺎﻳﺺ ﺍﻟﻜﺒﺮﻱ " ﺻﻔﺤﻪ 79 ﺍﺯ ﺣﺎﻛﻢ (ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺑﺼﺤﺖ ﺁﻥ ﺗﺼﺮﻳﺢ ﻛﺮﺩﻩ) ﻭ ﺍﺯ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﻭ ﻃﺒﺮﺍﻧﻲ ﺍﺯ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﺻﺪﻳﻖ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ: ﺣﻜﻢ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﻌﺎﺹ ﺩﺭ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻣﻴﻨﺸﺴﺖ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺳﺨﻦ ﮔﻔﺘﻦ ﺁﻧﺠﻨﺎﺏ ﺑﺎ ﺗﻐﻴﻴﺮ ﭼﻬﺮﻩ ﻭ ﺷﻜﻞ ﺧﻮﺩ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍﺀ ﻣﻴﻨﻤﻮﺩ، ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺎﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺎﺵ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﺑﺎﺧﺘﻠﺎﺝ ﻭ ﺗﺸﻨﺞ ﺑﻮﺩ ﺗﺎ ﻣﺮﺩ، ﻭ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﻴﺰ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺝ 1 " ﺍﻟﺎﺻﺎﺑﻪ " ﺹ 346 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﻣﺎﻟﻚ ﺑﻦ ﺩﻳﻨﺎﺭ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻫﻨﺪ ﭘﺴﺮ ﺧﺪﻳﺠﻪ ﺯﻭﺟﻪ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ: ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺣﻜﻢ ﻋﺒﻮﺭ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻭ ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺑﺎ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺍﻧﮕﺸﺖ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﻣﺴﺨﺮﻩ ﻭ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍﺀ ﻧﻤﻮﺩ، ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻛﻪ ﺍﻭ ﻭ ﺣﺮﻛﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭼﻠﭙﺎﺳﻪ ﮔﺮﺩﺍﻥ، ﺑﻠﺎ ﺩﺭﻧﮓ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﺑﺨﺰﻳﺪﻥ ﺷﺪ. ﻭ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 1 " ﺍﻟﺎﺻﺎﺑﻪ " ﺹ 276 ﻭ ﺟﻠﺪ 2 " ﺍﻟﺨﺼﺎﺋﺺ ﺍﻟﻜﺒﺮﻱ " ﺻﻔﺤﻪ 79 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺍﺑﻦ ﻓﺘﺤﻮﻥ ﺍﺯ ﻃﺒﺮﻱ ﺫﻛﺮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻳﻨﻜﻪ: ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺍﺯ ﺣﺎﺭﺙ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺍﻟﺤﺎﺭﺛﻪ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﺟﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺘﮕﺎﺭﻱ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﺣﺎﺭﺙ ﮔﻔﺖ: ﺩﺧﺘﺮﻡ ﺑﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺑﺪﻱ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﺘﻲ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ ﻧﺒﻮﺩ، ﻭﻟﻲ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﺨﺎﻧﻪ ﺁﻣﺪ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﺧﺘﺮﺵ ﻣﺒﺘﻠﺎ ﺑﻪ ﺑﺮﺹ ﺷﺪﻩ، ﻭ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 2 " ﺍﻟﺨﺼﺎﺋﺺ ﺍﻟﻜﺒﺮﻱ " ﺻﻔﺤﻪ 78 ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﺍﺯ ﺍﺳﺎﻣﻪ ﺑﻦ ﺯﻳﺪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺭﺍ ﺑﻤﺎﻣﻮﺭﻳﺘﻲ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﺩﺭﻭﻍ ﺑﺮ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺑﺴﺖ، ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻛﺮﺩ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻣﺮﺩﺍﺭ ﻳﺎﻓﺘﻨﺪ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻲ ﻛﻪ ﺷﻜﻢ ﺍﻭ ﺷﻜﺎﻓﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺯﻣﻴﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﭙﺬﻳﺮﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﻭ ﺑﺎﺯ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 1 " ﺍﻟﺨﺼﺎﺋﺺ ﺍﻟﻜﺒﺮﻱ " ﺻﻔﺤﻪ 147 ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺑﻴﻬﻘﻲ ﻭ ﺍﺑﻮ ﻧﻌﻴﻢ ﺍﺯ ﻃﺮﻳﻖ ﺍﺑﻲ ﻧﻮﻓﻞ ﺍﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻋﻘﺮﺏ ﺍﺯ ﭘﺪﺭﺵ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻟﻬﺐ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻟﻬﺐ ﺑﻨﺰﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﻧﺤﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﺩﺷﻨﺎﻡ ﺩﺍﺩ، ﺭﺳﻮﻟﺨﺪﺍ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎﺭ ﺧﺪﺍﻳﺎ ﺳﮓ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻣﺴﻠﻂ ﻓﺮﻣﺎ، ﮔﻮﻳﺪ: ﺍﺑﻮ ﻟﻬﺐ ﻣﺎﻝ ﺍﻟﺘﺠﺎﺭﻩ ﺑﺸﺎﻡ ﻣﻴﻔﺮﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﻓﺮﺯﻧﺪﺵ ﻟﻬﺐ ﺭﺍ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﻏﻠﺎﻣﺎﻥ ﻭ ﻭﻛﻠﺎﻱ ﺧﻮﺩ ﺍﻋﺰﺍﻡ ﻣﻴﺪﺍﺷﺖ، ﺑﺎﻧﻬﺎ ﺳﻔﺎﺭﺵ ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﺮﺍﻗﺐ ﻟﻬﻮ ﺑﺎﺷﻴﺪ ﺯﻳﺮﺍ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﺛﺮ ﻧﻔﺮﻳﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﻠﻲ ﺍﻟﻠﻪ ﻋﻠﻴﻪ ﻭ ﺁﻟﻪ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺗﺮﺳﻨﺎﻙ ﻫﺴﺘﻢ، ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻬﺮ ﻣﻨﺰﻝ ﻛﻪ ﻓﺮﻭﺩ ﻣﻴﺎﻣﺪﻧﺪ ﻟﻬﺐ ﺭﺍ ﭘﻬﻠﻮﻱ ﺩﻳﻮﺍﺭ ﻣﻴﺨﻮﺍﺑﺎﻧﻴﺪﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻟﺒﺎﺱ ﻭ ﺍﺛﺎﺙ ﻣﻴﭙﻮﺷﺎﻧﻴﺪﻧﺪ، ﻣﺪﺗﻲ ﺩﺭ ﺭﺍﻩ ﺑﺎﻳﻦ ﻛﻴﻔﻴﺖ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻣﻮﺍﻇﺒﺖ ﻣﻴﻜﺮﺩﻧﺪ ﺗﺎ ﺷﺒﻲ ﺩﺭﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺰﻣﻴﻦ ﺯﺩ ﻭ ﺑﻘﺘﻞ ﺭﺳﺎﻧﻴﺪ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا