قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۳۲ ✅ اهمیت وجود حاکم و حکومت ⚖ نقش سلطان عادل ↩️در حديث ديگرى از همان حضرت آم
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۳۳
✅صفات مؤمنان راستين:
امام عليه السلام در اين گفتار نورانى صفات مؤمنان راستين را بيان فرموده و هجده وصف براى آنها برمى شمارد. جالب اينكه هر دو فقره، هماهنگى خاصى با هم دارند كه يكى جنبه مثبت را بيان مى كند و ديگرى جنبه منفى را و اگر در كسى اين اوصاف جمع شود به يقين سزاوار است كه نام مؤمن مخلص بر او بنهند.
در وصف اول و دوم مى فرمايد: «انسان باايمان شادى اش در چهره واندوهش در درون قلب اوست»؛ (قال عليه السلام فِي صِفَةِ الْمُوْمِنِ: المُؤْمِنُ بِشْرُهُ فِي وَجْهِهِ وَحُزْنُهُ فِي قَلْبِهِ). اشاره به اينكه شخص باايمان به قدرى صابر و شكيباست كه غم و اندوه خود را در دل نگه مى دارد و در چهره اش چيزى جز شادى نيست؛ شادى از نعمت هاى خدا و شادى در برابر دوستان و معاشران و همين امر جاذبه فوق العاده اى به آنها مى دهد، چراكه هميشه او را شاد و خندان مى بينند و او هرگز نزد كسى زبان به شكوه نمى گشايد و اندوه درون خود را به دوستان ومعاشران منتقل نمى سازد در حالى كه افراد ضعيف الايمان و كم ظرفيت تا مشكلى براى آنها پيدا مى شود سفره دل خود را در برابر همه كس باز مى كنند ولب به شكايت مى گشايند.
حضرت در سومين و چهارمين صفت مى افزايد: «سينه اش از هرچيز گشاده تر و هوسهاى نفسانى اش از هرچيز خوارتر (و تسليمتر) است»؛ (أَوْسَعُ شَيْءٍ صَدْراً، وَأَذَلُّ شَىْءٍ نَفْساً). اشاره به اينكه حوادث گوناگون زندگى او را تكان نمى دهد، در برابر ناملايمات تحمل مى كند، با همه افراد اعم از دوست و دشمن با سينه گشاده روبرو مى شود، عفو را بر انتقام ترجيح مى دهد و با افرادى كه به او ستم روا مى دارند و دوستانى كه او را در تنگناها محروم و تنها مى گذارند محبت مى ورزد و بدى را با خوبى پاسخ مى گويد. نيز هواى نفس در برابر او ذليل و تسليم است؛ هرگز عنان خويش را به دست هواى نفس نمى سپارد و خواسته هاى دل را با حكم عقل و ايمان كنترل مى كند. جمله اخير تفسير ديگرى نيز دارد و آن اينكه مؤمن از همه در برابر عظمت خدا و در برابر خلق خدا متواضع تر است.
در كتاب كافى درباره سعه صدر پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله حديث جالبى آمده و آن اينكه امام صادق عليه السلام به يكى از يارانش فرمود: آيا مى خواهى حديثى را براى تو بازگو كنم كه در دست هيچيك از (محدثان) اهل مدينه نيست؟ عرض كرد: آرى. فرمود: روزى پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله در مسجد نشسته بود، كنيز يكى از انصار وارد مسجد شد و گوشه لباس پيغمبر صلي الله عليه و آله را گرفت. پيامبر صلي الله عليه و آله برخاست ببيند چه مى خواهد ولى آن كنيز چيزى نگفت و پيغمبر هم به او چيزى نگفت و نشست. بار ديگر آمد و همين كار را تكرار كرد تا سه مرتبه. پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله براى مرتبه چهارم برخاست در حالى كه كنيز پشت سر پيغمبر صلي الله عليه و آله بود. او نخى از لباس پيغمبر صلي الله عليه و آله كشيد و با خود برد. مردم به او گفتند: خدا تو را چنين و چنان كند، پيغمبر صلي الله عليه و آله را سه بار از كار خود بازداشتى و در هيچ مرتبه چيزى نگفتى و او هم چيزى نگفت: از حضرت چه مى خواستى؟ گفت: ما بيمارى داشتيم، خانواده من مرا فرستادند كه نخى از لباس پيامبر اكرم صلي الله عليه و آله برگيرم تا به وسيله آن بيمار شفا يابد. هنگامى كه تصميم به اين كار گرفتم پيغمبر صلي الله عليه و آله مرا ديد و برخاست. من حيا كردم كه نخى برگيرم در حالى كه او مى ديد مرا و دوست نداشتم كه از او اجازه بخواهم، ازاينرو (پشت سر حضرت رفتم و) آن را گرفتم.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
✍امام رضا علیه السلام فرمودند:
🔹اِعْلَمْ اَنَّهُ لا وَرَعَ اَنْفَعُ مِنْ تَجَنُّبِ مَحارِمِ اللّه ِ وَالْكَـفِّ عَنْ اَذَى الْمُـؤمِنِ.
🔹بدان كه هيچ ورع و پرهيزگارى، سودمندتر از پرهيز از حرامهاى خدا و اجتناب از اذيّت مؤمن نيست.
📚فقه الرضا عليه السلام، ص 356
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: صد و نود و پنجم 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی 42- ﻣﺤﺐ ﺍﻟﺪﻳﻦ ﺍﻓﻨﺪﻱ، ﺩ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: صد و نود و شش
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﺧﺎﺯﻥ ﮔﻮﻳﺪ: " ﻫﻲ ﻣﻮﻟﺎﻛﻢ: ﺍﻱ ﻭﻟﻴﻜﻢ " ﻳﻌﻨﻲ (ﺩﺭ ﺁﻳﻪ ﻣﻮﺭﺩ ﺍﺳﺘﺸﻬﺎﺩ) ﻣﻮﻟﻲ ﺑﻤﻌﻨﺎﻱ ﻭﻟﻲ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺑﻤﻌﻨﺎﻱ ﺍﻭﻟﻲ ﺍﺳﺖ، ﻳﻌﻨﻲ ﺁﺗﺶ ﺍﻭﻟﻲ. (ﺳﺰﺍﻭﺍﺭﺗﺮ) ﺑﺸﻤﺎ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﮔﻨﺎﻫﻲ ﻛﻪ ﻣﺮﺗﻜﺐ ﺷﺪﻩ ﺍﻳﺪ، ﻭ ﻣﻌﻨﻲ ﭼﻨﻴﻦ ﻣﻴﺸﻮﺩ: ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺘﻮﻟﻲ ﺍﻣﺮ ﺷﻤﺎ ﻣﻴﺸﻮﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﺁﺗﺶ ﺍﻣﺮ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﺧﺘﻴﺎﺭ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ (ﺑﺴﺒﺐ ﻛﻔﺮ ﻭ ﻧﻔﺎﻕ) ﺗﺴﻠﻴﻢ ﺁﻥ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻳﺪ، ﭘﺲ ﺁﺗﺶ ﺍﺯ ﻫﺮ ﭼﻴﺰﻱ ﺍﻭﻟﻲ (ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ)
ﺗﺮ ﺍﺳﺖ ﺑﺸﻤﺎ، ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺟﻤﻠﻪ " ﻫﻲ ﻣﻮﻟﺎﻛﻢ " ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ: ﻣﻮﻟﻲ ﻭ ﻧﺎﺻﺮﻱ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﺯﻳﺮﺍ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﺁﺗﺶ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﺍﻭ ﺑﺎﺷﺪ ﻣﻮﻟﺎﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻧﺪﺍﺭﻩ، ﺍﻩ. ﺍﻣﺎ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻭﻟﻲ، ﺍﻳﻨﻬﻢ ﻣﻨﺎﻓﺎﺗﻲ ﺑﺎ ﻧﻈﺮ ﻣﺎ ﻧﺪﺍﺭﺩ ﺯﻳﺮﺍ ﺛﺎﺑﺖ ﻭ ﻣﺤﻘﻖ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﻭﻟﻲ ﺑﺎ ﻣﻮﻟﻲ ﺩﺭ ﻣﻌﺎﻧﻲ ﻣﺘﻌﺪﺩﻱ ﻳﻜﺴﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﻥ ﻣﻌﺎﻧﻲ: ﺍﻭﻟﻲ ﺑﺎﻣﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﺮﻳﺒﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺑﻮﺿﻮﺡ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﭘﻴﻮﺳﺖ ﺍﻧﺸﺎﺀ ﺍﻟﻠﻪ ﺗﻌﺎﻟﻲ، ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻗﻮﻝ ﺗﻨﻬﺎ ﺩﺭ ﺗﻌﺒﻴﺮ ﻣﻐﺎﻳﺮﺕ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺣﻘﻴﻘﺖ ﻣﺒﺎﻳﻨﺘﻲ ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ، ﻭ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪﻩ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﻗﺒﻠﺎ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﺗﻘﺮﻳﺒﻲ ﺍﺳﺖ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﻣﻌﻨﻲ، ﻭ ﻗﻮﻝ ﺳﻮﻡ ﻋﺒﺎﺭﺗﺴﺖ ﺍﺯ ﺫﻛﺮ ﻟﺎﺯﻣﻪ ﻣﻌﻨﻲ ﺧﻮﺍﻩ ﻭﻟﻲ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺧﻮﺍﻩ ﺍﻭﻟﻲ، ﻭ ﺑﻨﺎﺑﺮﺍﻳﻦ ﺑﻴﻦ ﺁﻥ ﻧﻴﺰ ﺑﺎ ﺁﻧﭽﻪ ﺍﺯ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﻟﻔﻆ ﺑﻴﺎﻥ ﺷﺪ ﻣﻨﺎﻓﺎﺗﻲ ﻭﺟﻮﺩ ﻧﺨﻮﺍﻫﺪ ﺩﺍﺷﺖ، ﻭ ﺩﺭ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺁﻳﺎﺕ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﻴﺰ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﻮﻟﻲ ﺩﺭ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﻣﻌﻨﺎﻱ ﺍﻭﻟﻲ ﺑﺎﻣﺮ ﺍﺳﺘﻌﻤﺎﻝ ﺷﺪﻩ، ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺁﻥ ﺁﻳﺎﺕ ﺍﺳﺖ: ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺑﻘﺮﻩ: " ﺍﻧﺖ ﻣﻮﻟﺎﻧﺎ " ﺛﻌﻠﺒﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﻜﺸﻒ ﻭ ﺍﻟﺒﻴﺎﻥ " ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ﻳﻌﻨﻲ: ﻧﺎﺻﺮﻧﺎ ﻭ ﺣﺎﻓﻈﻨﺎ ﻭ ﻭﻟﻴﻨﺎ ﻭ ﺍﻭﻟﻲ ﺑﻨﺎ. ﻭ ﻗﻮﻝ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻌﺎﻟﻲ ﺩﺭ ﺳﻮﺭﻩ ﺁﻝ ﻋﻤﺮﺍﻥ: " ﺑﻞ ﺍﻟﻠﻪ ﻣﻮﻟﺎﻛﻢ " ﺍﺣﻤﺪ ﺑﻦ ﺣﺴﻦ ﺯﺍﻫﺪ ﺩﺭ ﻭﺍﺟﻜﻲ ﺩﺭ ﺗﻔﺴﻴﺮ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺯﺍﻫﺪﻱ ﮔﻮﻳﺪ: ﻳﻌﻨﻲ " ﺍﻟﻠﻪ ﺍﻭﻟﻲ ﺑﺎﻥ ﻳﻄﺎﻉ " ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﻭﻟﻲ (ﺳﺰﺍﻭﺍﺭ) ﺗﺮ
ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺍﻃﺎﻋﺖ ﺷﻮﺩ.
↩️ ادامه دارد....
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
* * * نکته ها: ۱ ـ جمع بندى و مرورى بر این آیات آیات فوق، ترسیم دقیقى از حال گمراهان و موانع شناخ
📝تفسیر سوره مبارکه اسراء آیات ۴۵ تا ۴۸
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️۳ ـ حجاب مستور چیست؟
در معنى حجاب مستور میان مفسران گفتگو است:
الف ـ مستور را صفت حجاب مى دانند و مى گویند ظاهر تعبیر قرآن این است که: این حجاب از دیده ها پنهان است، در واقع حجاب کینه، عداوت و حسادت، چیزى نیست که با چشم دیده شود، ولى، با این حال پرده ضخیمى میان انسان و شخصى که مورد کینه و حسادت او است، ایجاد مى کند.
ب ـ بعضى دیگر مستور را به معنى ساتر دانسته اند (زیرا اسم مفعول گاهى به معنى فاعل مى آید، همان گونه که در همین سلسله آیات نیز، بعضى از مفسران مسحور را به معنى ساحر دانسته اند).(۴)
ج ـ بعضى دیگر توصیف حجاب را به مستور یک توصیف مجازى مى دانند، مى گویند: منظور این نیست که این حجاب مستور است، بلکه حقایقى که ماوراء این حجاب است، مستور مى باشد (مانند شخصیت پیامبر و صدق دعوت او و عظمت سخنانش).
اما دقت در این سه تفسیر، نشان مى دهد: تفسیر اول، با ظاهر آیه هماهنگ تر است.
در بعضى از روایات نیز، مى خوانیم: گاهى دشمنان سرسخت پیامبر(صلى الله علیه وآله) به سراغ او مى آمدند; در حالى که او با یاران خود، مشغول تلاوت قرآن بود، اما، او را نمى دیدند، گوئى عظمت خیره کننده پیامبر(صلى الله علیه وآله) مانع مى شد که این کوردلان او را ببینند و بشناسند و آزار دهند.
* * *
۴ ـ أَکِنَّه و وَقْر چیست؟
أَکِنَّه جمع کنان (بر وزن زیان) در اصل، به معنى هر پوششى است که چیزى را با آن مستور مى کنند، اما کِنّ (بر وزن جنّ) به معنى ظرفى است که چیزى را در آن محفوظ مى دارند.
و جمع کِنّ ، اکنان است، سپس، این معنى توسعه یافته، و به هر چیزى که سبب مستور شدن است، مانند پرده و خانه و اجسامى که انسان در پشت آن خود را پنهان مى کند، گفته شده است.
وَقْر (بر وزن جبر) به معنى سنگینى است که در گوش پدید مى آید و وِقْر (بر وزن رزق) به معنى بار سنگین است .
* * *
۵ ـ تفسیر جمله ما یَسْتَمِعُونَ بِهِ
در معنى این جمله، دو تفسیر ذکر کرده اند: بعضى مانند طبرسى در مجمع البیان و فخر رازى در تفسیر کبیر ، آن را به معنى انگیزه استماع گرفته اند، یعنى ما مى دانیم آنها به چه انگیزه اى به سخنان تو گوش فرا مى دهند، نه براى درک حق، بلکه، براى استهزاء، وصله چسباندن، توجیهات انحرافى و سرانجام گمراه شدن و گمراه کردن دیگران.
بعضى دیگر (همچون علامه طباطبائى در المیزان) آن را به معنى وسیله استماع گرفته اند، یعنى: ما آگاهیم آنها با چه گوش هائى به سخنان تو گوش فرا مى دهند، و از دل هاى آنها و از نجواهاى آنها آگاهى داریم (تفسیر اول نزدیک تر به نظر مى رسد).
* * *
۶ ـ چرا مسحور به پیامبر(صلى الله علیه وآله) نسبت مى دادند؟
مسحور به معنى سحر شده و ساحر به معنى سحر کننده است.
توصیف پیامبر(صلى الله علیه وآله) به مسحور از ناحیه دشمنان، یا به خاطر این بوده است که: مى خواستند از این طریق، نسبت جنون به پیامبر(صلى الله علیه وآله) دهند، بگویند ساحران در فکر و عقل او نفوذ کرده، و به وسیله ساحران ـ العیاذ باللّه ـ اختلال حواس یافته.
بعضى از مفسران، نیز احتمال داده اند: مسحور به معنى ساحر باشد (زیرا چنان که گفتیم، اسم مفعول گاهى به معنى اسم فاعل مى آید) به این ترتیب نفوذ خارق العاده کلام پیامبر(صلى الله علیه وآله) را در دل هاى آماده مردم حق طلب، به سحر نسبت مى دادند که این، خود، اعتراف ضمنى جالبى است بر نفوذ عجیب گفتار او.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2