فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
❌ آبروریزی بالاترین ظلم است.
🎥 آیت الله مظاهری
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و هفتاد و هشت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻣﺰﺑﻮﺭ ﺭ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: دویست و هفتاد و نه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️3- ﻣﻄﺮ ﺑﻦ ﻃﻬﻤﺎﻥ ﻭﺭﺍﻕ ﺍﺑﻮ ﺭﺟﺎﺀ ﺧﺮﺍﺳﺎﻧﻲ، ﻣﻮﻟﻲ ﻋﻠﻲ، ﺩﺭ ﺑﺼﺮﻩ ﺳﻜﻮﻧﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﺭﻙ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻮ ﻧﻌﻴﻢ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺍﻭﻟﻴﺎﺀ ﺷﻤﺮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﺝ 3 " ﺣﻠﻴﻪ " ﺻﻔﺤﻪ 75 ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺟﺪﺍﮔﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺛﺒﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ، ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻋﻴﺴﻲ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪ: ﻣﻦ ﺑﻤﺎﻧﻨﺪ ﻣﻄﺮ ﺩﺭ ﻓﻘﺎﻫﺖ ﻭ ﺯﻫﺪ ﻧﺪﻳﺪﻡ، ﻭ ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 10 ﺗﻬﺬﻳﺐ ﺹ 167 ﺩﺭﺝ ﻭ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺍﺑﻲ ﻧﻌﻴﻢ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﺭﺍ ﻧﻘﻞ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺣﺒﺎﻥ ﺩﺭ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺛﻘﻪ ﺍﺯ ﺍﻭ ﻳﺎﺩ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻋﺠﻠﻲ ﺭﺍﺳﺘﻲ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻭ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺑﺎﻛﻲ ﺑﺮﻭﺍﻳﺖ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ ﻧﻘﻞ ﻭ ﺍﺯ ﺑﺰﺍﺯ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ: ﺑﺎﻛﻲ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ ﻭ ﺍﻧﺲ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻩ ﻭ ﺳﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺭﻳﻢ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺮﻙ ﻧﻤﻮﺩﻩ
ﺑﺎﺷﺪ، ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 125 ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ 129 ﺩﺭ ﮔﺬﺷﺘﻪ، ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺣﺪﻭﺩ 140 ﻣﻨﺼﻮﺭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺸﺘﻪ، ﺑﺨﺎﺭﻱ ﻭ ﻣﺴﻠﻢ ﻭ ﺑﻘﻴﻪ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮ ﺷﺶ ﮔﺎﻧﻪ ﻳﻌﻨﻲ ﺻﺎﺣﺒﺎﻥ ﺻﺤﺎﺡ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻘﻞ ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ. 4- ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺷﻮﺫﺏ، ﺣﺎﻓﻆ ﺍﺑﻮ ﻧﻌﻴﻢ ﺩﺭ ﺝ 6 " ﺣﻠﻴﻪ " ﺹ 135- 129 ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺷﻤﺎﺭ ﺍﻭﻟﻴﺎﺀ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﻛﺜﻴﺮ ﺑﻦ ﻭﻟﻴﺪ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻪ: ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﺍﺑﻦ ﺷﻮﺫﺏ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﻳﺪﻡ ﻣﻠﺎﺋﻜﻪ ﺭﺍ ﻳﺎﺩ ﻣﻴﻨﻤﻮﺩﻡ. ﻭ ﺟﺰﺭﻱ ﺩﺭ " ﺧﻠﺎﺻﻪ " ﺹ 170 ﺍﺯ ﺍﺣﻤﺪ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﻌﻴﻦ ﺛﻘﻪ ﺑﻮﺩﻥ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺣﺠﺮ ﺩﺭ ﺟﻠﺪ 5 " ﺗﻬﺬﻳﺐ " ﺹ 255 ﺍﺯ ﺍﻭ ﺫﻛﺮﻱ ﺑﻤﻴﺎﻥ ﺁﻭﺭﺩﻩ ﻛﻪ ﺧﻠﺎﺻﻪ ﺍﺵ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ: ﺍﻭ ﺍﺳﺘﻤﺎﻉ ﺣﺪﻳﺚ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻭ ﺩﺭ ﻓﻘﻪ ﺩﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻪ ﻭ ﺍﺯ ﺛﻘﺎﺕ ﺑﻮﺩﻩ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺛﻮﺭﻱ ﮔﻔﺘﻪ: ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺍﺯ ﺍﺳﺘﺎﺩﺍﻥ ﻣﻮﺭﺩ ﻭﺛﻮﻕ ﻣﺎ ﺑﻮﺩﻩ ﻭ ﺍﺑﻦ ﺧﻠﻔﻮﻥ ﺍﺯ ﺍﺑﻦ ﻧﻤﻴﺮ ﻭ ﻏﻴﺮﻩ ﺗﻮﺛﻴﻖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﻘﻠﻦ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺑﻲ ﻃﺎﻟﺐ ﻭ ﻋﺠﻠﻲ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻋﻤﺎﺭ ﻭ ﺍﺑﻦ ﻣﻌﻴﻦ ﻭ ﻧﺴﺎﺋﻲ ﺣﻜﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻛﻪ ﻧﺎﻣﺒﺮﺩﻩ ﺛﻘﻪ ﺍﺳﺖ، ﺩﺭ ﺳﺎﻝ 86 ﻣﺘﻮﻟﺪ ﻭ ﺩﺭ ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺳﺎﻟﻬﺎﻱ 156/156/144 ﻭﻓﺎﺕ ﻳﺎﻓﺘﻪ، ﺣﺪﻳﺚ ﺍﻭ ﺭﺍ ﭘﻴﺸﻮﺍﻳﺎﻥ ﺷﺸﮕﺎﻧﻪ ﺟﺰ ﻣﺴﻠﻢ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻭ ﺣﺎﻛﻢ ﺩﺭ " ﻣﺴﺘﺪﺭﻙ " ﻭ ﺫﻫﺒﻲ ﺩﺭ " ﺗﻠﺨﻴﺺ " ﺻﺤﻴﺢ ﺑﻮﺩﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
مداحی آنلاین - سه محور زندگی حضرت ام البنین - استاد رفیعی.mp3
7.17M
🏴 #وفات_حضرت_ام_البنین_(س)
#تسلیت
3⃣ سه محور زندگی حضرت ام البنین
🎙 حجت الاسلام والمسلمین رفیعی
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱۹ و ۲۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی بیدارى بعد از یک
📝تفسیر سوره مبارکه کهف آیات ۱۹ و ۲۰
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ ۲ ـ تقیّه سازنده
از تعبیرات آیات فوق، به خوبى استفاده مى شود اصحاب کهف اصرار داشتند در آن محیط، کسى از جایگاه آنها آگاه نشود، مبادا آنها را مجبور به قبول آئین بت پرستى کنند، و یا به بدترین وضعى آنها را به قتل برسانند، یعنى سنگسارشان کنند، آنها مى خواستند ناشناخته بمانند، تا از این طریق، بتوانند نیروى خود را براى مبارزات آینده، و یا لااقل براى حفظ ایمان خویش، نگهدارند.
این خود یکى از اقسام تقیه سازنده است، زیرا حقیقت تقیه این است که: انسان از به هدر دادن نیروها جلوگیرى کند، و با پوشاندن خویش، یا عقیده خویش، موجودیت خود را حفظ نماید، تا در موقع لزوم، بتواند به مبارزات مؤثر خود ادامه دهد.
بدیهى است آنجا که: اخفاى عقیده، باعث شکست هدف و برنامه ها است در اینجا تقیه ممنوع است، باید همه چیز را آشکار کرد، وَ لَوْ بَلَغَ ما بَلَغَ: هر آنچه باداباد !.
* * *
۳ ـ کانون قرآن لطف است
جمله وَ لْیَتَلَطَّفْ که طبق مشهور، درست نقطه وسط قرآن مجید از نظر شماره کلمات است، خود، داراى لطف خاص و معنى بسیار لطیفى است، زیرا از ماده لطف و لطافت گرفته شده، که در اینجا به معنى دقت و ظرافت به خرج دادن است، یعنى مأمور تهیه غذا آن چنان برود و بازگردد که هیچ کس از ماجراى آنها آگاه نشود.
بعضى از مفسران گفته اند: منظور لطافت در خریدن غذا است، به گونه اى که در معامله سختگیرى نکند، نزاع و جنجالى به راه نیندازد، و جنس بهترین را انتخاب کند.
و این خود لطفى است که جمله وسط قرآن را لطف و تلطف تشکیل مى دهد.(۳)
✍پی نوشت:
۳ ـ اکنون که به توفیق پروردگار بزرگ، بعد از ۱٠ سال تمام به نیمه تفسیر قرآن مى رسیم، خدا را شکر مى گوئیم که: با تمام حوادث سخت و دردناک و طوفان هاى پى در پى که بر ما و کشور ما گذشت، نور اسلام در این منطقه خاموش نشده، بلکه دامنه اش گسترده تر گشته، و نیز خدا را شکر که: وقفه اى در کار نوشتن آن رخ نداده، اما امیدواریم که باقیمانده تفسیر به سرعتى بیشتر پیش رود (ان شاء اللّه).
درست است که ده سال مدت کمى نیست ولى کارى که تا کنون روى این تفسیر انجام گرفته نیز، به حمد اللّه کار کوچکى نبوده است.
* * *
با توجه به این که تفسیر از سال ۱۳۵٠ شروع و در سال ۱۳۶۱ این جلد (جلد ۱۲) در دست تهیه بوده و سرانجام به ۲۷ جلد رسید و در سال ۱۳۶۵ به پایان رسیده، روشن مى شود دعاى فوق به هدف اجابت رسیده است و دلیل آن توفیقات خاص الهى بوده که جلسات تفسیر به صورت هر روز یک جلسه انجام گردید، اما در ایام تعطیلى ماه رمضان، محرم و صفر و تابستان معمولاً هر روز دو جلسه تشکیل مى گردید.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش چهارم ✅بی همتایی خداوند ↩️ در تاريخ مسيحيّت نيز، اعتقاد به تثليث (خدايان
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۱ بخش ۴
✅ بی همتایی خداوند
↩️ فراتر از احاطه عقلها
امام(عليه السلام) در اين فراز بار ديگر به مسأله انحراف مشرکان و اهل تشبيه باز مى گردد و شهادتى ديگر در پيشگاه خداوند نسبت به انحراف آنها مى دهد، تا مخاطبين بشنوند و در دام تشبيه گرفتار نشوند.
مى فرمايد: «و گواهى مى دهم آنان که تو را با چيزى از مخلوقاتت مساوى شمردند، همتايى براى تو قائل شده اند و آن کس که براى تو همتايى قائل شود نسبت به آنچه «آيات محکمات» تو آورده و شواهد «دلائل آشکار» تو از آن سخن مى گويد، کافر شده است!». (وَ أَشْهَدُ أَنَّ مَنْ سَاوَاکَ بِشَيْء مِنْ خَلْقِکَ فَقَدْ عَدَلَ بِکَ، وَ الْعَادِلُ بِکَ کَافِرٌ بِمَا تَنَزَّلَتْ بِهِ مُحْکَمَاتُ آيَاتِکَ، وَ نَطَقَتْ عَنْهُ شَوَاهِدُ حُجَجِ بَيِّنَاتِکَ).
به نظر مى رسد اين شهادتى که امام(عليه السلام) در اين فراز، درباره انحراف مشرکان داده، با شهادتى که در فراز قبل بود، متفاوت و ناظر به دو گروه باشد; شهادت جمله هاى پيشين مربوط به بت پرستانى است که خدا را تشبيه به بت ها مى کردند و بت ها را در مقام ربوبيّت قرار مى دادند يعنى حاجات خود را از آنها مى طلبيدند و به همين دليل، آنها را پرستش مى کردند; ولى آنچه در اين فراز آمده، ناظر به کسانى است که براى خدا همتايى در جميع جهات قرار مى دادند; همچون «وثنيّين» (دوگانه پرستان)، که معتقد به خداى خير و خداى شرّ بودند و مسيحيان که قائل به «تثليث» (خدايان سه گانه) بودند و آنها را «اب» و «ابن» و «روح القدس» مى ناميدند. امام(عليه السلام) آنها را کافر به محکمات آيات و حجّتهاى بيّنات دانسته است.
ممکن است تعبير به «آيات محکمات» و «حجج بيّنات» هر دو اشاره به آياتى بوده باشد که با صراحت، هرگونه همتايى را براى خداوند نفى مى کند، مانند «قُلْ أَإِنَّکُمْ لَتَکْفُرُونَ بِالَّذِى خَلَقَ الأَرْضَ فِى يَوْمَينِ وَ تَجْعَلُونَ لَهُ أَنْدَاداً; بگو آيا شما به آن کس که زمين را در دو روز (دو دوران) آفريد، کافر مى شويد و براى او همتايانى قرار مى دهيد!».(16) و آيه «فَلاَ تَجْعَلُؤا للهِ أَنْدَادَاً وَ أَنْتُمْ تَعْلَمُونَ; براى خداوند همتايانى قرار ندهيد در حالى که مى دانيد (اين سخن اشتباه محض است)».(17)
اين احتمال نيز وجود دارد که «آيات محکمات» اشاره به آيات توحيدى صريح قرآن مجيد باشد و «حجج بيّنات» اشاره باشد به دلائل عقلى که هرگونه شبيه و مانند و همتايى را براى خدا نفى مى کند.
جمله هاى بعد گواه بر همين احتمال است; آنجا که مى گويد: «تو همان خدايى هستى که عقل ها به تو احاطه نمى يابد، تا در مسير وزش افکار، در کيفيت خاصّى قرار گيرى! و در خاطره ها و انديشه ها، جاى نمى گيرى، تا محدود و قابل تغيير باشى!» (وَ أِنَّکَ أَنْتَ اللهُ الَّذِي لَمْ تَتَنَاهَ فِي الْعُقُولِ، فَتَکُونَ في مَهَبِّ(18) فِکْرِهَا مُکَيَّفاً، وَلاَ فِي رَوِيَّاتِ خَوَاطِرِهَا فَتَکُونَ مَحْدُوداً مُصَرَّفاً).
امام(عليه السلام) در جمله اوّل، اشاره به عدم درک عقل ها نسبت به کنه ذات و صفات خدا مى کند که در آغاز اين خطبه نيز، با عبارات ديگرى به آن اشاره شده بود و مى فرمايد: اگر عقل قادر به درک تو بود، بايد کيفيّت خاصّى در ذات پاک تو باشد; ولى از آنجا که بالاتر از کيفيّت مى باشى و هستى محض و خالصى; عقل قادر به درک کنه ذات و صفاتت نيست.
در جمله دوم، به عدم احاطه انديشه ها به ذات پاک او اشاره مى کند، چرا که اگر انديشه به او احاطه يابد، حتماً بايد محدود باشد و هر چيز که محدود باشد، در معرض تغييرات زمانى و مکانى و جهات ديگر قرار مى گيرد.
✍پی نوشت:
16. سوره فصّلت، آيه 9.
17. سوره بقره، آيه 22.
18. «مَهَبّ» اسم مکان از مادّه «هُبوب» به معناى محل وزش باد است و در عبارت بالا فکر، به نسيمى تشبيه شده که از گذرگاهى مى گذرد; ولى کنه ذات و صفات خدا از اين گذرگاه بيرون است.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2