قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۵۲ ⚖اعتدال در پرداختن به خانواده 🔴 زیاد خود را اسیر آنها مکن ↩️ در حديثى كه ع
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۵۳
🔴 بزرگترین عیب
✅نخست به اصلاح خويش پرداز:
امام عليه السلام در اين گفتار پرمعنا به افراد عيبجو هشدار مى دهد كه «بزرگ ترين عيب آن است كه آنچه خود دارى براى ديگران عيب بشمارى»؛ (أَكْبَرُ الْعَيْبِ أَنْ تَعِيبَ مَا فِيکَ مِثْلُهُ).
اشاره به اينكه چنين انسانى خود داراى عيبى است و آن را ناديده مى گيرد حتى ممكن است به آن افتخار كند؛ اما هنگامى كه اين عيب را در ديگران مى بيند زبان به نكوهش مى گشايد و صاحب آن عيب را ملامت و سرزنش مى كند و گاه بر سر او فرياد مى زند. چنين انسانى گرفتار تناقض آشكارى است و در آنِ واحد چيزى را هم خوب مى داند و هم بد، در حالى كه عدم امكان جمع بين نقيضين وضدين حتى بر كودكان و گاه بر حيوانات هم آشكار است و اين نشانه انحطاط فوق العاده فكرى كسى است كه مرتكب آن مى شود. به همين دليل امام عليه السلام آن را بزرگ ترين عيب شمرده است.
در گفتار حكيمانه 349 كه به تازگى از شرح آن گذشتيم امام عليه السلام چنين كسى را احمق واقعى مى شمارد و مى فرمايد: «وَمَنْ نَظَرَ فِى عُيوبِ النَّاسِ فَأَنْكَرَهَا ثُمَّ رَضِيهَا لِنَفْسِهِ فَذَلِکَ الاَْحْمَقُ بِعَينِهِ». در خطبه هاى فراوانى نيز امام عليه السلام به همين نكته با تعابير ديگرى اشاره كرده است؛ از جمله در خطبه 140 مى فرمايد: «در عيبجويى هيچكس نسبت به گناهى كه انجام داده شتاب نكن شايد او آمرزيده شده باشد و در عين حال بر گناه كوچكى كه خود انجام داده اى ايمن مباش شايد به سبب آن مجازات شوى، بنابراين هركدام از شما از عيب ديگرى آگاه شود؛ ولى مى داند خودش عيب دارد از عيب جويى او خوددارى كند»؛ (لا تَعْجَلْ فِى عَيبِ أَحَدٍ بِذَنْبِهِ فَلَعَلَّهُ مَغْفُورٌ لَهُ وَلا تَأْمَنْ عَلَى نَفْسِکَ صَغِيرَ مَعْصِيةٍ فَلَعَلَّکَ مُعَذَّبٌ عَلَيهِ فَلْيَكْفُفْ مَنْ عَلِمَ مِنْكُمْ عَيبَ غَيرِهِ لِمَا يعْلَمُ مِنْ عَيبِ نَفْسِه).
در خطبه 176 مى فرمايد: «خوشا به حال كسى كه پرداختن به حال خويش، او را از پرداختن به عيب مردم بازمى دارد»؛ (طُوبَى لِمَنْ شَغَلَهُ عَيبُهُ عَنْ عُيوبِ النَّاس).
در غررالحكم نيز اين معنا با عبارت ديگرى آمده است: «إنْ سَمَتَّ هِمَّتَکَ لإصْلاحِ النّاسِ فَابْدأ بِنَفْسِکَ فَإنْ تَعاطِيکَ صَلاحُ غَيْرِکَ وَأَنْتَ فاسِدٌ أَكْبَرِ الْعَيْبَ».
اين نكته نيز قابل توجه است كه انسان براثر حب ذات، گاه عيب خود را هرگز نمى بيند و يا اگر ببيند كوچك مى شمرد؛ اما براثر رقابت با ديگران گاه عيوب آنها را بسيار بزرگتر از آنچه هست مى پندارد و اين سبب مى شود از عيب خويش غافل گردد و به عيبجويى از ديگران بپردازد و اين خطر بزرگى است بر سر راه پويندگان راه حق و طالبان سير و سلوك الى الله و مشكل بزرگى است در جوامع انسانى كه وحدت جامعه را هدف مى گيرد.
شعراى عرب و عجم نيز اين مطلب را به نظم كشيده اند؛ يكى از شعرا مى گويد:
إذا أَنْتَ عِبْتَ الاْمْرَ ثُمَّ أَتَيْتَهُ فَأَنْتَ وَمَنْ تَزْري عَلَيْهِ سِواءٌ
هنگامى كه كارى را (از ديگران) عيب مى شمرى؛ اما خودت آن را انجام مى دهى تو با آنكس كه بر او خرده مى گيرى يكسان هستى.
شاعر ديگرى مى گويد:
يَمْنَعُني عَنْ عَيْبِ غَيْري الَّذي أعْرِفُهُ عِنْدي مِنَ الْعَيْبي
عَيْبي لَهُمْ بِالظَّنِّ مِنِّي لَهُمْ وَلَسْتُ مِنْ عَيْبي في رَيْبي
عيبى را كه من از خود سراغ دارم مرا از عيبجويى ديگران بازمى دارد. چراكه عيبى را كه در آنها سراغ دارم به ظن و گمان است؛ ولى عيبى را كه در خودم مى دانم يقينى و قطعى است.
شاعر فارسى زبان نيز مى گويد:
هر كسى گر عيب خود ديدى ز پيش كى بُدى فارغ وى از اصلاح خويش
غافلند اين خلق از خود اى پدر لاجرم گويند عيب همدگر
شاعر ديگرى مى گويد:
مكن عيب خلق اى خردمند فاش به عيب خود از خلق مشغول باش
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه 🔷 حکمت های: ۳۴۸ الی ۳۵۰ @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_حکمت_۳۵۱_و_۳۵۲_و_۳۵۳.mp3
9.82M
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
🔷 حکمت های: ۳۵۱ الی ۳۵۳
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) :
✍ كسى كه #آخرت همّ و غم او باشد ، خداوند دلش را بى نياز مى گرداند و پريشانى اش را رفع می کند و دنيا ، بر خلاف میل او ، به او روى مى آورد.
👌 و كسى كه #دنیا همّ و غم او باشد ، خداوند فقر را در پيش چشمانش قرار مى دهد و ذهنش را آشفته مى کند و از دنيا جز همان كه برايش مقدّر شده است ، نصيب او نمى شود.
📗 كنز العمّال ، ج 3 ، ص 205
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: دویست و نود شش 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﻗﺴﻤﺖ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺷﻌﺮﺵ ﻛﻪ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: دویست و نود هفت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺘﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﻣﻴﮕﻮﻳﺪ: ﻛﻌﺐ ﻣﺼﺮﻉ ﺁﺧﺮ ﺭﺍ " ﻣﻦ ﺳﻴﻮﻑ ﺍﻟﻬﻨﺪ " ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻧﻪ " ﻣﻦ ﺳﻴﻮﻑ ﺍﻟﻠﻪ ". ﻭ ﺑﺎﺯ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺭﻭﺍﺣﻪ ﺭﺍ ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﻢ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺣﻀﺮﺕ ﺷﻌﺮﻣﻲ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ ﻣﺴﺮﻭﺭ ﻣﻴﺸﻮﺩ: ﺑﺮﺍ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ ﮔﻮﻳﺪ: ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ (ﺹ) ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﻛﻪ ﺧﺎﻛﻬﺎﻱ ﺧﻨﺪﻕ ﺭﺍ ﺣﻤﻞ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﻭ ﮔﺮﺩ ﻭ ﺧﺎﻙ ﺭﻭﻱ ﺷﻜﻢ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺍ ﭘﻮﺷﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ، ﺣﻀﺮﺕ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﻌﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺭﻭﺍﺣﻪ ﺭﺍ ﺯﻣﺰﻣﻪ ﻣﻴﻜﺮﺩ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪﺍ ﺍﮔﺮ ﺗﻮ ﻧﺒﻮﺩﻱ ﻣﺎ ﺑﻪ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻧﻤﻲ ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﻔﺎﻗﻲ ﺩﺭ ﺭﺍﻫﺖ ﻣﻲﻧﻤﻮﺩﻳﻢ ﻭ ﻧﻪ ﺑﻪ ﺳﭙﺎﺱ ﺗﻮ ﺑﻪ ﻧﻤﺎﺯ ﻣﻲﺍﻳﺴﺘﺎﺩﻳﻢ، ﺗﻮ ﺧﻮﺩ ﺁﺭﺍﻣﺸﻲ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﺭ ﻭ ﮔﺎﻣﻬﺎﻱ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻮﺍﺭ ﮔﺮﺩﺍﻥ. ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺑﺮ ﻣﺎ ﺳﺘﻢ ﻧﻤﻮﺩﻧﺪ ﻭ ﻣﺎ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻓﺘﻨﻪ ﻫﺎﻳﺸﺎﻥ ﭘﺎﻳﻤﺮﺩﻱ ﻧﻤﻮﺩﻳﻢ. ﻭ ﺍﺯ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺍﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺩﺭ (ﻃﺒﻘﺎﺗﺶ) ﻭ ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﺑﺮ ﻣﻲﺁﻳﺪ ﻛﻪ ﺷﻌﺮﻫﺎﻱ ﺑﺎﻟﺎ ﻣﺮﺑﻮﻁ ﺑﻪ ﻋﺎﻣﺮ ﺍﺑﻦ ﺍﻛﻮﻉ ﺍﺳﺖ: ﺍﺑﻦ ﺍﺛﻴﺮ ﺩﺭﺝ 3 (ﺍﺳﺪ ﺍﻟﻐﺎﺑﻪ) ﺹ 72 ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﻛﻪ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺭﻓﺘﻦ ﺑﻪ ﺧﻴﺒﺮ ﺑﻪ ﻋﺎﻣﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﺍﺯ ﻣﺮﻛﺐ ﺧﻮﺩ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻱ ﻭ ﺍﺯ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺧﻮﺩ ﺑﻪ ﺁﻫﻨﮓ ﺣﺪﻱ ﺑﺨﻮﺍﻥ. ﺭﺍﻭﻱ ﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ ﻋﺎﻣﺮ ﺍﺯ ﺍﺳﺐ ﻓﺮﻭﺩ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺷﻌﺮ ﺑﺎﻟﺎ ﺭﺍ ﺳﺮﻭﺩ. ﺳﭙﺲ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺭﺣﻢ ﺁﻭﺭﺩ، ﻭ ﺩﺭ
(ﻃﺒﻘﺎﺕ) ﺝ 3 ﺹ 619 ﭼﻨﻴﻦ
[ جلد۳/ﺻﻔﺤﻪ 16]
ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﺧﺪﺍﻳﺖ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯﺩ. ﻭ ﻧﻴﺰ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻛﺮﻡ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺷﻌﺮ ﺣﺴﺎﻥ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ ﺩﺭ ﻭﺟﺪ ﻭ ﺳﺮﻭﺭ ﻣﻲﺑﻴﻨﻴﻢ: ﺣﺴﺎﻥ ﺭﻭﺯ ﻏﺪﻳﺮ ﺧﻢ ﺟﺮﻳﺎﻥ ﻏﺪﻳﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺷﻌﺮ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ، ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺩﻋﺎ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ: ﻟﺎ ﺗﺰﺍﻝ ﻳﺎ ﺣﺴﺎﻥ ﻣﻮﻳﺪﺍ ﺑﺮﻭﺡ ﺍﻟﻘﺪﺱ ﻣﺎ ﻧﺼﺮﺗﻨﺎ ﺑﻠﺴﺎﻧﻚ. ﺗﺎ ﺁﻥ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺳﺨﻨﺖ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻳﺎﺭﻱ ﻛﻨﻲ ﺍﺯ ﺗﺎﻳﻴﺪﺍﺕ ﺭﻭﺡ ﺍﻟﻘﺪﺱ ﺑﻬﺮﻣﻨﺪ ﮔﺮﺩﻱ. ﺣﻀﺮﺕ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ (ﺹ) ﻣﻨﺒﺮﻱ ﺩﺭ ﻣﺴﺠﺪ ﺑﺮﺍﻱ ﺣﺴﺎﻥ ﻣﻴﮕﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺑﺮ ﻣﻨﺒﺮ ﻣﻲﺍﻳﺴﺘﺎﺩ ﻭ ﻓﻀﺎﻳﻞ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻭ ﻣﻜﺘﺐ ﺍﻭ ﺭﺍ، ﺑﺎﺯﮔﻮ ﻣﻴﻜﺮﺩ، ﻭ ﺑﺎﺯ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻛﻪ: " ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺣﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺎ ﻣﻮﻗﻌﻴﻜﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﺩﻓﺎﻉ ﻣﻴﻜﻨﺪ ﺗﺎﻳﻴﺪ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ ". ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺳﺮﻭﺭ ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺭﺍ (ﺹ) ﺍﺯ ﺷﻌﺮ ﺍﺑﻲ ﻛﺒﻴﺮ ﻫﺬﻟﻲ ﻣﺸﺎﻫﺪﻩ ﻣﻴﻜﻨﻴﻢ، ﻋﺎﻳﺸﻪ ﮔﻮﻳﺪ: ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ (ﺹ) ﭘﺎﭘﻮﺵ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺻﻠﺎﺡ ﻣﻲﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻣﻦ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻪ ﺭﻳﺴﻨﺪﮔﻲ ﻣﺸﻐﻮﻝ ﺑﻮﺩﻡ ﻧﺎﮔﻬﺎﻥ ﭼﺸﻤﻢ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺕ ﻣﺒﺎﺭﻛﺶ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻛﻪ ﺩﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺍﺵ ﻋﺮﻕ ﻣﻲﺩﺭﺧﺸﻴﺪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺣﺎﻟﺖ ﻣﺒﻬﻮﺕ ﺷﺪﻡ، ﺣﻀﺮﺕ ﺭﺳﻮﻝ ﺑﻪ ﻣﻦ ﻧﮕﺮﻳﺴﺖ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﭼﻪ ﺷﺪﻩ ﻛﻪ ﭼﻨﻴﻦ
ﺑﻬﺖ ﺯﺩﻩ ﻣﻴﻨﮕﺮﻱ؟ ﮔﻔﺘﻢ: ﺍﻱ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﺩﻳﺪﻡ ﺩﺭ ﭼﻬﺮﻩ ﺷﻤﺎ ﺩﺍﻧﻪﻫﺎﻱ ﻋﺮﻕ ﻧﻮﺭﺍﻓﺸﺎﻧﻲ ﻣﻴﻜﻨﻨﺪ، ﺍﮔﺮ ﺍﺑﻮﻛﺒﻴﺮ ﻫﺬﻟﻲ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻣﻴﺪﻳﺪ ﻣﻴﺪﺍﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﺳﺮﻭﺩﻩ ﺍﻭ ﺍﺯ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺷﺎﻳﺴﺘﻪ ﺗﺮ ﺍﺳﺖ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﻣﮕﺮ ﺍﺑﻮﻛﺒﻴﺮ ﭼﻪ ﺳﺮﻭﺩﻩ؟ ﮔﻔﺖ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﺷﻌﺮ: ﺍﻭ ﺍﺯ ﺁﺯﺍﺭ ﺭﺣﻢ ﻣﺎﺩﺭ ﭘﺎﻙ ﻭ ﺍﺯ ﺁﻟﻮﺩﮔﻴﻬﺎﻱ ﺩﺍﻳﻪ ﻭ ﭘﺴﺘﺎﻧﺶ ﺑﺮﻛﻨﺎﺭ ﻭ ﻫﻴﭽﮕﻮﻧﻪ ﺑﻴﻤﺎﺭﻱ ﺩﺍﻣﻨﮕﻴﺮ ﺍﻭ ﻧﻴﺴﺖ. ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻴﻜﻪ ﺑﻪ ﺧﻄﻮﻁ ﺯﻳﺒﺎﻱ ﺻﻮﺭﺗﺶ ﻣﻴﻨﮕﺮﻡ ﭼﻮﻥ ﺩﺭﺧﺸﺶ ﺩﺍﻧﻪﻫﺎﻱ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺭﻳﺰﺍﻥ ﺍﺳﺖ ﻣﻴﺪﺭﺧﺸﺪ. ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺍﻛﺮﻡ ﺍﺯ ﺳﺨﻦ ﻋﺎﺋﺸﻪ ﺍﻇﻬﺎﺭ ﺳﺮﻭﺭ ﻓﺮﻣﻮﺩ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2