قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و هشتاد 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺷﻤﺎ ﺑﺎ ﭘﺮﭼﻤﻲ ﻫﺴﺘﻴﺪ ﻛﻪ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و هشتاد و یک
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﺍﻱ ﻫﺬﻳﻦ ﻣﺎ ﺍﺭﺩﺕ ﻓﺨﺬﻩ؟ ﻟﻴﺲ ﻣﻨﺎ ﻭ ﻟﻴﺲ ﻣﻨﻚ ﺍﻟﻬﻮﻳﻨﺎ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺍﻳﻨﺪﻭ ﺭﺍ ﻛﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻲ ﺑﮕﻴﺮ ﻧﻪ ﺍﺯ ﻣﺎ ﻭ ﻧﻪ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﺮﻣﺶ ﻭ ﻣﺪﺍﺭﺍ ﻛﺮﺩﻥ ﻧﻴﺴﺖ ﺛﻢ ﻟﺎ ﻳﻨﺰﻉ ﺍﻟﻌﺠﺎﺟﻪ ﺣﺘﻲ ﺗﻨﺠﻠﻲ ﺣﻮﺑﻨﺎ ﻟﻨﺎ ﺍﻭ ﻋﻠﻴﻨﺎ ﮔﺮﺩ ﻭ ﻏﺒﺎﺭ ﺟﻨﮓ ﻓﺮﻭ ﻧﻨﺸﻴﻨﺪ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺧﻄﺮ ﺑﺮﻃﺮﻑ ﺷﻮﺩ ﻳﺎ ﺑﻨﻔﻊ ﻣﺎ ﻭﻳﺎ ﺑﻀﺮﺭ ﻣﺎ ﻟﻴﺖ ﻣﺎ ﺗﻄﻠﺐ ﺍﻟﻌﺪﺍﻩ ﺍﺗﺎﻧﺎ ﺍﻧﻌﻢ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺎﻟﺸﻬﺎﺩﻩ ﻋﻴﻨﺎ ﺍﻱ ﻛﺎﺵ ﺁﻥ ﻣﺮﮔﻲ ﻛﻪ ﺩﺷﻤﻨﺎﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﺎ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺁﻥ ﻫﺴﺘﻨﺪ ﺑﻤﺎ ﺑﺮﺳﺪ ﻭ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﺎ ﻧﻌﻤﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﺭﺍ ﻋﻨﺎﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﻋﻴﻨﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﺑﻴﻢ
[جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۱۴۱]
ﺍﻧﻨﺎ ﺍﻧﻨﺎ ﺍﻟﺬﻳﻦ ﺍﺫﺍ ﺍﻟﻔﺘﺢ ﺷﻬﺪﻧﺎ ﻭ ﺧﻴﺒﺮﺍ ﻭ ﺣﻨﻴﻨﺎ ﻣﺎ، ﻣﺎ ﻫﻤﺎﻧﻬﺎﺋﻲ ﻫﺴﺘﻴﻢ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻓﺘﺢ ﻣﻜﻪ ﺣﺎﺿﺮ ﺷﺪﻳﻢ ﻭ ﺩﺭ
ﺟﻨﮓ ﺧﻴﺒﺮ ﻭ ﺣﻨﻴﻦ ﺷﺮﻛﺖ ﻛﺮﺩﻳﻢ ﺑﻌﺪ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺗﻠﻚ ﻗﺎﺻﻤﻪ ﺍﻟﻈﻬﺮ ﻭﺍﺣﺪ ﻭ ﺑﺎﻟﻨﻀﻴﺮ ﺛﻨﻴﻨﺎ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺪﺭ ﻭ ﺁﻥ ﻛﻤﺮ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﻲﺷﻜﺴﺖ ﻭ ﺟﻨﮓ ﺍﺣﺪ ﻭ ﺣﻤﻠﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻛﻪ ﺑﺮ ﻳﻬﻮﺩﻳﺎﻥ ﺑﻨﻲ ﺍﻟﻨﻀﻴﺮﺁﻭﺭﺩﻳﻢ ﻳﻮﻡ ﺍﻟﺎﺣﺰﺍﺏ ﻗﺪ ﻋﻠﻢ ﺍﻟﻨﺎﺱ ﺷﻔﻴﻨﺎ ﻣﻦ ﻗﺒﻠﻜﻢ ﻭ ﺍﺷﺘﻔﻴﻨﺎ ﺩﺭ ﺭﻭﺯ ﺍﺣﺰﺍﺏ ﻣﺮﺩﻡ ﺑﺨﻮﺑﻲ ﻣﻲﺩﺍﻧﻨﺪ ﻛﻪ ﻣﺎ ﺍﺯ ﮔﺬﺷﺘﮕﺎﻥ ﺷﻤﺎ ﺍﻧﺘﻘﺎﻡ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﺩﻟﻤﺎﻥ ﺭﺍ ﺗﺸﻔﻲ ﺩﺍﺩﻩ ﻭ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﺪﻳﻢ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻗﻴﺲ ﺧﺒﺮﺩﺍﺭ ﺷﺪ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺑﮕﻮﺷﺶ ﺭﺳﻴﺪ، ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺭﺍ ﺍﺣﻀﺎﺭ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﻓﺤﺶ ﻭ ﻧﺎﺳﺰﺍﮔﻮﺋﻲ ﺑﻪ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﭼﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻲﺩﻫﻲ؟ ﺁﻳﺎ ﺻﻠﺎﺡ ﺍﺳﺖ ﻳﺎ ﺧﻴﺮ؟ ﻋﻤﺮﻭ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻛﻨﻲ ﻭﻟﻲ ﻓﺤﺶ ﻧﺪﻫﻲ، ﭼﻪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻲ ﺑﻪ ﺁﻧﺎﻥ ﺑﮕﻮﺋﻲ؟ ﺍﮔﺮ ﺑﺨﻮﺍﻫﻲ ﺁﻧﺎﻧﺮﺍ ﻣﺬﻣﺖ ﻛﻨﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺪﻧﻬﺎﻳﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﺬﻣﺖ ﻛﻨﻲ ﻭﻟﻲ ﺑﻪ ﺣﺴﺐ ﻭ ﻧﺴﺐ ﺁﻧﻬﺎ ﻧﻤﻲ ﺗﻮﺍﻧﻲ ﻛﺎﺭﻱ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ﻭ ﻣﻮﺭﺩ ﻣﺬﻣﺖ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻲ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﺳﺨﻨﺮﺍﻥ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ
ﺁﻧﺎﻥ ﺑﭙﺎ ﻣﻲﺧﻴﺰﺩ ﻭ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻲ ﻣﻲﻛﻨﺪ ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﺩﺍﺭﺩ ﻓﺮﺩﺍ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻳﻦ ﺑﺮﺩﻩ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺁﻧﻜﺲ ﻛﻪ ﻓﻴﻞﻫﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺯ ﺩﺍﺷﺖ ﺟﻠﻮ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﮕﻴﺮﺩ، ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻮﺩ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺳﺎﺧﺖ، ﻧﻈﺮ ﺷﻤﺎ ﭼﻴﺴﺖ؟
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَإِن مِّنكُمْ إِلَّا وَارِدُهَا ۚ كَانَ عَلَىٰ رَبِّكَ حَتْمًا مَّقْضِيًّا
و همه
شما (بدون استثنا) وارد جهنم مى شوید. این امر، نزد پروردگارت، حتمى و پایان یافته است.
(مریم/۷۱)
***
ثُمَّ نُنَجِّي الَّذِينَ اتَّقَوا وَّنَذَرُ الظَّالِمِينَ فِيهَا جِثِيًّا
سپس کسانى را که تقوا پیشه کردند (از آن) رهایى مى بخشیم. و ستمکاران را- در حالى که
به زانو درآمده اند ـ در آن رها مى سازیم.
(مریم/۷۲)
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۶۶ و ۷۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ در آیه بعد، با
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۷۱ و ۷۲
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
🔥 همه وارد جهنم مى شوند؟!
آیات فوق نیز، ادامه بحث در ویژگى هاى رستاخیز و پاداش و کیفر است.
نخست، به مطلبى که شاید شنیدنش براى غالب مردم شگفت انگیز باشد اشاره کرده مى گوید: همه شما بدون استثنا وارد جهنم مى شوید (وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلاّ وارِدُها).
این امرى است حتمى و فرمانى است قطعى از پروردگارتان (کانَ عَلى رَبِّکَ حَتْماً مَقْضِیّاً).
* * *
سپس آنها که تقوا پیشه کردند را از آن نجات مى دهیم، و ظالمان و ستمگران را در حالى که از ضعف و ذلت به زانو در آمده اند در آن رها مى کنیم (ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا وَ نَذَرُ الظّالِمِینَ فِیها جِثِیّاً).
* * *
در تفسیر این دو آیه میان مفسران گفتگوى دامنه دارى است، بر اساس این که منظور از ورود در جمله وَ إِنْ مِنْکُمْ إِلاّ وارِدُها چیست؟
بعضى از مفسران معتقدند: ورود در اینجا به معنى نزدیک شدن و اشراف پیدا کردن است، یعنى همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثنا براى حسابرسى یا براى مشاهده سرنوشت نهائى بدکاران، به کنار جهنم مى آیند، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائى مى بخشد و ستمگران را در آن رها مى کند.
آنها براى این تفسیر به آیه ۲۳ سوره قصص استدلال مى کنند: وَ لَمّا وَرَدَ ماءَ مَدْیَنَ...: هنگامى که موسى کنار آب مدین رسید... که در اینجا نیز ورود به همان معنى است.
تفسیر دومى که اکثر مفسران آن را انتخاب کرده اند این است که: ورود در اینجا به معنى دخول است و به این ترتیب، همه انسان ها بدون استثناء، نیک و بد، وارد جهنم مى شوند، منتها دوزخ بر نیکان سرد و سالم خواهد بود همان گونه که آتش نمرود بر ابراهیم(علیه السلام) (یا نارُ کُونِى بَرْداً وَ سَلاماً عَلى إِبْراهِیْمَ);(۱) چرا که آتش با آنها سنخیت ندارد، گوئى از آنان دور مى شود و فرار مى کند، و هر جا آنها قرار مى گیرند خاموش مى گردد، ولى دوزخیان که تناسب با آتش دوزخ دارند همچون ماده قابل اشتعالى که به آتش برسد، فوراً شعلهور مى شوند.
قطع نظر از این که فلسفه این کار چیست که بعداً به خواست خدا شرح خواهیم داد، بدون شک ظاهر آیه فوق، با تفسیر دوم هماهنگ است; زیرا معنى اصلى ورود، دخول است، و غیر آن نیاز به قرینه دارد.
علاوه بر این، جمله: ثُمَّ نُنَجِّی الَّذِینَ اتَّقَوْا: سپس پرهیزگاران را نجات مى دهیم همچون جمله: نَذَرُ الظّالِمِینَ فِیها: ستمگران را در آن وا مى گذاریم همه، شاهد براى این معنى است.
به علاوه روایات متعددى در تفسیر آیه رسیده است که: این معنى را کاملاً تقویت مى کند:
از جمله از جابر بن عبداللّه انصارى چنین نقل شده که: شخصى از او درباره این آیه پرسید، جابر با هر دو انگشت به دو گوشش اشاره کرد و گفت: مطلبى با این دو گوش خود از پیامبر(صلى الله علیه وآله) شنیدم که اگر دروغ بگویم هر دو کر باد! مى فرمود: الوُرُودُ الدُّخُولُ، لایَبْقى بَرٌّ وَ لا فاجِرٌ إِلاّ یَدْخُلُها فَیَکُونُ عَلَى الْمُؤْمِنِیْنَ بَرْداً وَ سَلاماً کَما کانَتْ عَلى إِبْراهِیْمَ حَتّى أَنَّ لِلْنّارِ ـ أَوْ قالَ لِجَهَنَّمَ ـ ضَجِیْجاً مِنْ بَرْدِها، ثُمَّ یُنَجِّى اللّهُ الَّذِیْنَ اتَّقُوا وَ یَذَرُ الظّالِمِیْنَ فِیْها جِثِیّاً:
ورود در اینجا به معنى دخول است هیچ نیکوکار و بدکارى نیست مگر این که داخل جهنم مى شود، آتش در برابر مؤمنان سرد و سالم خواهد بود، همان گونه که بر ابراهیم(علیه السلام) بود، تا آنجا که آتش ـ یا جهنم ـ (تردید از جابر است) از شدت سردى فریاد مى کشد، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائى مى بخشد و ظالمان را در آن ذلیلانه رها مى کند .(۲)
در حدیث دیگرى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: تَقُولُ النّارُ لِلْمُؤْمِنِ یَوْمَ الْقِیامَهِ جُزْ، یا مُؤْمِنُ! فَقَدْ أَطْفَأَ نُورُکَ لَهَبِى: آتش به فرد با ایمان در روز قیامت مى گوید: زودتر از من بگذر که نورت، شعله مرا خاموش کرد !(۳)
این معنى از بعضى دیگر از روایات نیز استفاده مى شود.
✍ پی نوشت:
۱ ـ تفسیر قرطبى ، جلد ۶، صفحه ۴۱۶۸ ـ و تفسیر مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث (با کمى تفاوت).
۲ ـ انبیاء، آیه ۶۹.
۳ و۴ ـ نور الثقلین ، جلد ۳، صفحات ۳۵۳ و ۳۵۴.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
19.Maryam.71-72.mp3
1.62M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۷۱ و ۷۲ سوره مبارکه مریم
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۷۱ 🗝 کلیدهای سعادت دنیا و آخرت ↩️ حقيقت قناعت يك ملكه درونى است كه انسان با دا
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۷۱
🗝کلیدهای سعادت دنیا و آخرت
↩️ "در پايان براى تكميل نكات گذشته به نكته ديگر كه ناظر به سه رذيله اخلاقى است با ذكر آثار آن ها اشاره كرده، مى فرمايد: «حرص و تكبر و حسد انگيزه اى هستند براى فرو رفتن در گناهان، و شر و بدكارى، جامع تمام (اين) عيب هاست»; (وَالْحِرْصُ وَالْكِبْرُ وَالْحَسَدُ دَوَاع إِلَى التَّقَحُّمِ فِي الذُّنُوبِ، وَ الشَّرُّ جَامِعُ مَسَاوِي الْعُيُوبِ).
«تقحُّم» به معناى فرو رفتن در چيزى است.
سه رذيله اى كه امام(عليه السلام) به عنوان انگيزه غوطه ور شدن در گناهان بيان فرموده همان سه رذيله معروف آغاز آفرينش انسان است; شيطان بر اثر تكبر رانده درگاه خدا شد و آدم به دليل حرص، ترك اولى كرد و از درخت ممنوع خورد و از بهشت اخراج شد و قابيل براثر حسد، نخستين قتل و جنايت را در عالم بنيان نهاد و منفور ساحت قدس پروردگار گشت.
در حديثى از امام على بن الحسين(عليه السلام) مى خوانيم: «فَأَوَّلُ مَا عُصِى اللَّهُ بِهِ الْكِبْرُ وَ هِى مَعْصِيةُ إِبْلِيسَ حِينَ أَبَى وَ اسْتَكْبَرَ وَ كَانَ مِنَ الْكَافِرِينَ وَ الْحِرْصُ وَ هِى مَعْصِيةُ آدَمَ وَ حَوَّاءَ حِينَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ لَهُمَا فَكُلا مِنْ حَيثُ شِئْتُما وَ لا تَقْرَبا هذِهِ الشَّجَرَةَ فَتَكُونا مِنَ الظَّالِمِينَ فَأَخَذَا مَا لاَ حَاجَةَ بِهِمَا إِلَيهِ فَدَخَلَ ذَلِكَ عَلَى ذُرِّيتِهِمَا إِلَى يوْمِ الْقِيامَةِ وَ ذَلِكَ أَنَّ أَكْثَرَ مَا يطْلُبُ ابْنُ آدَمَ مَا لاَ حَاجَةَ بِهِ إِلَيهِ ثُمَّ الْحَسَدُ وَ هِى مَعْصِيةُ ابْنِ آدَمَ حَيثُ حَسَدَ أَخَاهُ فَقَتَلَهُ فَتَشَعَّبَ مِنْ ذَلِكَ حُبُّ النِّسَاءِ وَ حُبُّ الدُّنْيا وَ حُبُّ الرِّئَاسَةِ وَ حُبُّ الرَّاحَةِ وَ حُبُّ الْكَلاَمِ وَ حُبُّ الْعُلُوِّ وَ الثَّرْوَةِ فَصِرْنَ سَبْعَ خِصَال فَاجْتَمَعْنَ كُلُّهُنَّ فِى حُبِّ الدُّنْيا فَقَالَ الاَْنْبِياءُ وَ الْعُلَمَاءُ بَعْدَ مَعْرِفَةِ ذَلِكَ حُبُّ الدُّنْيا رَأْسُ كُلِّ خَطِيئَة; نخستين چيزى كه با آن معصيت خدا شد تكبر بود و آن معصيت ابليس بود هنگامى كه از اطاعت فرمان خدا سر باز زد و تكبر كرد و از كافران شد (سپس) حرص بود و آن (سرچشمه) معصيت آدم و حوا شد. هنگامى كه خداوند عزّوجلّ به آن ها فرمود: از ميوه هاى بهشتى هرگونه مى خواهيد بخوريد ولى نزديك اين درخت (ممنوع) نشويد كه از ظالمان خواهيد شد. ولى آن ها چيزى را كه نياز به آن نداشتند برگرفتند و اين مشكلى براى ذريه آن ها تا روز قيامت ايجاد كرد و ازاين رو بيشترين چيزى كه فرزندان آدم به دنبال آن هستند چيزى است كه به آن نيازى ندارند. سپس حسد بود كه (سرچشمه) معصيت فرزند آدم (قابيل) شد در آن جا كه به برادرش حسد ورزيد و او را به قتل رساند. و از اين صفات رذيله سه گانه، عشق به زنان و عشق به دنيا و عشق به رياست و راحت طلبى و عشق به سخن گفتن و برترى جويى و ثروت، سرچشمه گرفت و هفت خصلت شد كه تمام آن ها در حب دنيا جمع شد. ازاين رو پيغمبران و دانشمندان بعد از آگاهى از اين موضوع گفتند: حب دنيا سرچشمه تمام گناهان است».[5]
جمله «وَ الشَّرُّ جَامِعُ مَسَاوِى الْعُيوبِ» اشاره به اين نكته است كه اين عيوب سه گانه (حرص و كبر و حسد) و عيوب ديگر، همه تحت عنوان «شر» قرار مى گيرند كه نقطه مقابل خير است و تمام آفات و آسيب ها از آن سرچشمه مى گيرد.[6]"
✍ پی نوشت:
[5]. كافى، ج 2، ص 130، ح 11.
[6]. سند گفتار حكيمانه: در كتاب مصادر آمده است كه مرحوم سيد رضى اين گوهرهاى پرارزش را از خطبه اميرمؤمنان(عليه السلام) كه به نام «خطبة الوسيلة» معروف است برگرفته و گروهى قبل از سيد رضى و بعد از او آن را نقل كرده اند. ازجمله مرحوم كلينى در كتاب روضه كافى آن را به طور كامل آورده است و بخشى از آن را ابن شعبه حرانى در تحف العقول آورده همان گونه كه با تفاوت مختصرى در وصيت اميرمؤمنان(عليه السلام) به فرزندش امام حسين(عليه السلام) نيز آمده است. نيز مرحوم صدوق در كتاب امالى به آن اشاره كرده است (مصادر نهج البلاغه، ج4، ص271). اضافه مى كنيم: در كتاب شريف من لا يحضر نيز اين كلمات نورانى به عنوان خطبه اى كه اميرمؤمنان(عليه السلام) بعد از رحلت پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) بيان كرده ذكر شده است. (من لا يحضر، ج 4، ص 406، ح 5880)
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) :
✍ اِلا اِنَّ خَيْرَ الرِّجالِ مَنْ كان بَطى ءَ الْغَضَبِ سَريعَ الرِّضا وَ شَرَّ الرِّجالِمَنْ كانَ سَريعَ الْغَضَبِ بَطى ءَ الرِّضا
🖌 بدانید که بهترین انسانها کسانی هستند که دیر به خشم آیند و زود راضی شوند و بدترین انسانها کسانی هستند که زود به خشم آیند و دیر راضی شوند.
📓 نهج الفصاحه ، ح۴۶۹
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه 🔷 حکمت های: ۳۶۶ الی ۳۶۸ @Nahjolbalaghe2
شرح_صوتی_حکمت_۳۶۹_و_۳۷۰_و_۳۷۱.mp3
9.34M
🎙شرح صوتی حکمت های نهج البلاغه
🔷 حکمت های: ۳۶۹ الی ۳۷۱
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#موعظه
✅ کار خوبه برای خدا باشه (بالاترین افتخار حضرت علی علیه السلام)
🎥دکتر رفیعی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: سیصد و هشتاد و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺍﻱ ﻫﺬﻳﻦ ﻣﺎ ﺍﺭﺩﺕ ﻓ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: سیصد و هشتاد و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻋﻤﺮﻭ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺍﻳﻨﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺧﺪﺍﻱ ﺗﻮﻛﻞ ﻧﻤﺎﺋﻴﻢ ﻭ ﺻﺒﺮ ﺭﺍ ﭘﻴﺸﻪ ﺧﻮﺩ ﺳﺎﺯﻳﻢ. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ ﻋﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺎﻥ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﻧﺎﻣﻪ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻭ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺳﺮﺯﻧﺶ ﻧﻤﻮﺩ ﻣﻦ ﺟﻤﻠﻪ: ﻋﻘﺒﻪ ﺑﻦ ﻋﻤﺮﻭ، ﺍﺑﻮ ﻣﺴﻌﻮﺩ، ﺑﺮﺍ ﺑﻦ ﻋﺎﺯﺏ، ﻋﺒﺪﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﻟﻴﻠﻲ، ﺧﺰﻳﻤﻪ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ، [ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۱۴۲] ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺍﺭﻗﻢ، ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﻤﺮﻭ، ﺣﺠﺎﺝ ﺑﻦ ﻏﺰﻳﻪ، ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻭ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﻌﻤﻞ ﺁﻣﺪ ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﻬﺎ ﮔﻔﺖ ﻧﺰﺩ ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺑﺮﻭﻳﺪ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺻﺤﺒﺖ ﻛﻨﻴﺪ ﻫﻤﮕﻲ ﻧﺰﺩ ﻗﻴﺲ ﺁﻣﺪﻩ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ: ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﮔﻮﻳﺪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻓﺤﺶ ﻭ ﺑﺪﮔﻮﺋﻲ ﺧﻮﺩ، ﺧﻮﺩﺩﺍﺭﻱ ﻛﻦ. ﻗﻴﺲ ﭘﺎﺳﺦ ﺩﺍﺩ: ﻣﻦ ﻭ ﻳﺎ ﻓﺮﺩﻱ ﻫﻢ ﭼﻮﻥ ﻣﻦ ﻓﺤﺶ ﻭ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﻧﺪﻫﺪ ﻟﻜﻦ ﻣﻦ ﻫﻴﭻ ﮔﺎﻩ ﺩﺳﺖ ﺍﺯ ﺟﻨﮓ ﺑﺎ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﺮﻧﺨﻮﺍﻫﻢ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﺎ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﻛﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﺍ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﻛﻨﻢ. ﻓﺮﺩﺍﻱ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻟﺸﻜﺮﻳﺎﻥ ﺑﻪ ﺣﺮﻛﺖ ﺩﺭ ﺁﻣﺪﻧﺪ، ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﮔﻤﺎﻥ ﻛﺮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﺁﻧﻬﺎ ﺍﺳﺖ ﺑﺮ ﻣﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺷﺒﻴﻪ
ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻮﺩ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺷﻤﺸﻴﺮ ﺭﻭﭘﻮﺵ ﺍﺯ ﺭﻭﻱ ﺍﻭ ﺑﺮﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﺷﺪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﻱ ﺩﻳﮕﺮ ﻛﻪ ﻫﻤﺎﻧﻨﺪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻮﺩ ﺣﻤﻠﻪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺿﺮﺑﻪ ﺍﻱ ﺑﺮ ﺍﻭ ﻭﺍﺭﺩ ﻛﺮﺩ، ﻭﻗﺘﻲ ﻓﻬﻤﻴﺪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻧﻴﺴﺖ ﺑﺮﮔﺸﺖ ﻭ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﻣﻲﮔﻔﺖ: ﻗﻮﻟﻮﺍ ﻟﻬﺬﺍ ﺍﻟﺸﺎﺗﻤﻲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﻥ ﻛﻠﻤﺎ ﺍﻭﻋﺪﺕ ﺭﻳﺢ ﻫﺎﻭﻳﻪ ﺑﺎﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺑﺪﺯﺑﺎﻥ ﻭ ﻓﺤﺎﺵ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ ﻫﺮ ﭼﻪ ﺗﻬﺪﻳﺪ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻱ ﺑﺎﺩ ﻭﺯﻧﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﺯ ﺑﺎﻟﺎﻱ ﺗﭙﻪ ﺍﻱ ﺑﻮﺯﺩ ﺧﻮﻓﺘﻨﺎﻟﻜﻠﺐ ﻗﻮﻡ ﻋﺎﻭﻳﻪ ﺍﻟﻲ ﻳﺎﺑﻦ ﺍﻟﺨﺎﻃﺌﻴﻦ ﺍﻟﻤﺎﺿﻴﻪ ﺗﻮ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﮓ ﺯﻭﺯﻩ ﻛﺶ ﻗﺒﻴﻠﻪ ﺍﺕ ﺗﺮﺳﺎﻧﺪﻱ ﺍﻱ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺧﻄﺎﻛﺎﺭﺍﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺑﺴﻮﻱ ﻣﻦ ﺑﻴﺎ ﺗﺮﻗﻞ ﺍﺭﻗﺎﻝ ﺍﻟﻌﺠﻮﺯ ﺍﻟﺨﺎﻭﻳﻪ ﻓﻲ ﺍﺛﺮ ﺍﻟﺴﺎﺭﻱ ﻟﻴﺎﻝ ﺍﻟﺸﺎﺗﻴﻪ ﻫﻢ ﭼﻮﻥ ﭘﻴﺮ ﺯﻧﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺷﺐ ﺗﺎﺭ ﺯﻣﺴﺘﺎﻥ ﺍﺯ ﻛﺎﺭﻭﺍﻥ ﻋﻘﺐ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﻭ ﻣﻲﺩﻭﺩ ﺗﻮ ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺁﻥ ﻣﻲﺩﻭﻱ ﻭ ﺭﺍﻩ ﻣﻲﺭﻭﻱ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﻣﺮﺩﻡ ﺷﺎﻡ ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ ﺭﺍ ﺩﻳﺪﻳﺪ ﺑﺪﻳﻬﺎﻳﺶ ﺭﺍ ﺑﮕﻮﺋﻴﺪ ﻭ ﺑﺎﻭ ﻓﺤﺶ ﺩﻫﻴﺪ (ﻭﻗﺘﻲ ﺩﻭ ﻟﺸﻜﺮ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﻢ ﺻﻒ ﺁﺭﺍﺋﻲ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﻭ ﻭ ﺳﺎﻳﺮ ﺍﻧﺼﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻟﻔﺎﻅ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺭﻛﻴﻚ ﻭ ﺯﺷﺘﻲ ﻓﺤﺶ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻧﺎﺳﺰﺍ ﮔﻔﺖ) ﺗﻌﻤﺎﻥ
ﻭ ﻣﺴﻠﻤﻪ ﻏﻀﺒﻨﺎﻙ ﺷﺪﻩ [ جلد سومﺻﻔﺤﻪ ۱۴۳] ﺑﺮ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﭘﺮﺧﺎﺵ ﻛﺮﺩﻧﺪ ﻭﻟﻲ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻫﻤﻴﻨﻜﻪ ﺩﻳﺪ ﻣﻴﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ﺑﻄﺮﻑ ﻗﻮﻡ ﺧﻮﺩ ﺑﺮﻭﻧﺪ ﺁﻧﺎﻥ ﺭﺍ ﺭﺍﺿﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺍﺯ ﺧﻮﺩ ﺧﻮﺷﻨﻮﺩ ﺳﺎﺧﺖ.
↩️ ادامه دارد
@Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چه سپاهی چه امیری
چه فرمانده کلی...😍❤️
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۷۱ و ۷۲ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔥 همه وارد جهنم م
📝تفسیر سوره مبارکه مریم آیات ۷۱ و ۷۲
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ تعبیر پر معنائى که درباره پل صراط در روایات آمده که آن بر روى جهنم کشیده شده، از مو باریک تر و از شمشیر تیزتر است نیز شاهد و گواه دیگرى بر این تفسیر است.(۴)
اما این که بعضى مى گویند: آیه ۱٠۱ سوره انبیاء : أُولئِکَ عَنْها مُبْعَدُونَ: آنها (مؤمنان) از آتش دور خواهند بود دلیل بر تفسیر اول است، صحیح به نظر نمى رسد; زیرا این آیه مربوط به جایگاه دائمى و قرارگاه همیشگى مؤمنان است، حتى در آیه بعد از آن مى خوانیم: لایَسْمَعُونَ حَسِیْسَها: مؤمنان حتى صداى شعله هاى آتش را نمى شنوند .
اگر ورود در آیه مورد بحث، به معنى نزدیک شدن باشد، نه با کلمه مُبْعَدُون سازگار است و نه با جمله لایَسْمَعُونَ حَسِیْسَها .
* * *
پاسخ به یک سؤال
تنها سؤالى که در اینجا باقى مى ماند این است که: فلسفه این کار از نظر حکمت پروردگار چیست؟ به علاوه آیا مؤمنان از این کار آزار و عذابى نمى بینند؟
پاسخ این سؤال که از هر دو جنبه در روایات اسلامى وارد شده است، با کمى دقت روشن مى شود:
در حقیقت مشاهده دوزخ و عذاب هاى آن، مقدمه اى خواهد بود که مؤمنان از نعمت هاى خداداد بهشت، حداکثر لذت را ببرند; چرا که قدر عافیت را کسى داند که به مصیبتى گرفتار آید (وَ بِالأَضْدادِ تُعْرَفُ الاْ َشْیاءُ).
در اینجا مؤمنان گرفتار مصیبت نمى شوند، بلکه تنها صحنه مصیبت را مشاهده مى کنند و همان گونه که در روایات فوق خواندیم، آتش بر آنها سرد و سالم مى شود و نور آنها شعله آتش را تحت الشعاع قرار مى دهد.
به علاوه آنها چنان سریع و قاطع از آتش مى گذرند که کمترین اثرى در آنها نمى تواند داشته باشد، همان گونه که در حدیثى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) نقل شده: یَرِدُ النّاسُ النّارَ ثُمَّ یَصْدُرُونَ بِأَعْمالِهِمْ فَأَوَّلُهُمْ کَلَمْعِ الْبَرْقِ، ثُمَّ کَمَرِّ الرِّیْحِ، ثُمَّ کَحُضْرِ الْفَرَسِ، ثُمَّ کَالرّاکِبِ، ثُمَّ کَشَدِّ الرَّجُلِ، ثُمَّ کَمَشْیِهِ:
مردم همگى وارد آتش (دوزخ) مى شوند، سپس بر حسب اعمالشان از آن بیرون مى آیند، بعضى همچون برق، سپس کمتر از آن همچون گذشتن تندباد، بعضى همچون دویدن شدید اسب، بعضى همچون سوار معمولى، بعضى همچون پیاده اى که تند مى رود، و بعضى همچون کسى که معمولى راه مى رود .(۵)
و از این گذشته، دوزخیان نیز از مشاهده این صحنه که بهشتیان با چنان سرعتى مى گذرند و آنها مى مانند، مجازات بیشترى مى بینند، و به این ترتیب پاسخ هر دو سؤال روشن مى شود.
* * *
✍پی نوشت:
۴ ـ نور الثقلین ، جلد ۳، صفحات ۳۵۳ و ۳۵۴.
۵ ـ تفسیر نور الثقلین ، جلد ۵، صفحه ۵۷۲، ذیل آیه إن ربک لبا المرصاد (فجر ـ ۱۴).
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۷۱ 🗝کلیدهای سعادت دنیا و آخرت ↩️ "در پايان براى تكميل نكات گذشته به نكته ديگر
📝شرح و تفسیر حکمت ۳۷۲
🔹اركان دين و دنيا:
اميرمؤمنان على(عليه السلام) در اين كلام جامع و نورانى خطاب به جابر بن عبدالله انصارى (آن يار وفادار و باشخصيت) درباره قوام دين و دنيا سخن مى گويد و مى فرمايد: «اى جابر! استوارى دين و دنيا به چهار چيز است»; (لِجَابِرِ بْنِ عَبْدِاللَّهِ الاَْنْصَارِيِّ: يَا جَابِرُ، قِوَامُ الدِّينِ وَالدُّنْيَا بِأَرْبَعَة). اشاره به اين كه اگر اين چهار چيز هركدام در جاى خود قرار گيرد هم دين مردم سامان مى يابد و هم دنياى آنها.
سپس در توضيح آن فرمود: «(نخست) دانشمندى كه علم خود را به كار گيرد (و دوم) نادانى كه از فراگيرى علم سر باز نزند»; (عَالِم مُسْتَعْمِل عِلْمَهُ، وَجَاهِل لاَيَسْتَنْكِفُ أَنْ يَتَعَلَّمَ).
بنابراين نخستين پايه ها علم و دانش، و تعليم و تعلم است و تا اين دو پايه محكم نشود نه دين مردم سامان مى يابد نه دنياى آنها; در دينشان گرفتار انواع خرافات و بدعت ها مى شوند و در دنيايشان گرفتار انواع پريشانى ها و اختلافات و رنج ها و ناكامى ها.
آنگاه به ركن سوم و چهارم اشاره كرده، مى فرمايد: «(و سوم) سخاوتمندى كه در كمك هاى مالى به ديگران بخل نورزد و (چهارم) نيازمندى كه آخرت خود را به دنيا نفروشد»; (وَ جَوَاد لاَ يَبْخَلُ بِمَعْرُوفِهِ، وَ فَقِير لاَ يَبِيعُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ).
«معروف» در اين جا به معناى كمك مالى كردن به مردم است.
اشاره به اين كه بعد از علم و دانش، دو ركن اصلى ديگر، مال و ثروت و تقسيم عادلانه آن و حل مشكلات نيازمندان است. جامعه فقير و همچنين جامعه اى كه ثروتمندان بخيلى داشته باشد از آرامش و امنيت محروم خواهد بود.
آنگاه امام(عليه السلام) اشاره به نقطه مقابل اين چهار ركن و آثار شوم آن مى كند و مى فرمايد: «پس هرگاه عالم، علم خود را به كار نگيرد و ضايع كند جاهل از فراگيرى علم خوددارى خواهد كرد و زمانى كه اغنيا در كمك هاى مالى بخل ورزند، نيازمندان، آخرت خود را به دنيا مى فروشند»; (فَإِذَا ضَيَّعَ الْعَالِمُ عِلْمَهُ اسْتَنْكَفَ الْجَاهِلُ أَنْ يَتَعَلَّمَ، وَ إِذَا بَخِلَ الْغَنِيُّ بِمَعْرُوفِهِ بَاعَ الْفَقِيرُ آخِرَتَهُ بِدُنْيَاهُ).
بديهى است كه افراد غير عالم هنگامى كه ببينند علما به علم خود پايبند نيستند، هم به خود آن ها بى اعتماد مى شوند و هم به علمشان و در اين حال به دنبال فراگيرى علوم آن ها نمى روند و مى گويند: اگر علم آن ها حقيقتى داشت خودشان به آن عمل مى كردند. به تعبير ديگر، بهترين راه تبليغ علم، عمل به آن است همان گونه كه در حديث معروف از امام صادق(عليه السلام) آمده است: «كُونُوا دُعَاةً لِلنَّاسِ بِغَيرِ أَلْسِنَتِكُمْ».
در حديث ديگرى از آن حضرت مى خوانيم كه فرمود: «إِنَّ الْعَالِمَ إِذَا لَمْ يعْمَلْ بِعِلْمِهِ زَلَّتْ مَوْعِظَتُهُ عَنِ الْقُلُوبِ كَمَا يزِلُّ الْمَطَرُ عَنِ الصَّفَا; هنگامى كه عالم به علمش عمل نكند مواعظ و اندرزهاى او از دل ها فرو مى ريزد آن گونه كه باران از سنگ هاى سخت فرو مى ريزد (و بر آن باقى نمى ماند)».
نيز روشن است كه هرگاه اغنيا به وظايف خود در برابر نيازمندان عمل نكنند آن ها سد تقوا را شكسته و آلوده انواع گناهان، امثال سرقت و غارت، خيانت در امانت، حتى قيام هاى عمومى بر ضد ثروتمندان و رفتن به سراغ نظام هاى اشتراكى و كمونيستى مى شوند.
↩️ ادامه دارد..
@Nahjolbalaghe2