eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۷بخس اول 🔺سستی پیروان حق 🔭 خطبه در يك نگاه: با توجه به اينكه شأن ورود اين خطب
📝 شرح خطبه ۹۷ بخش اول 🔸 سستی پیروان حق ↩️ اين تعبيرات ممکن است اشاره به معاويه و لشکريان شام باشد; که مبادا فرصت خداوند به آنها، سبب شکّ و ترديد شما گردد و در حقّانيت خود، يا باطل بودن آن ها ترديدى به خود راه دهيد و اين، در واقع نوعى دلدارى به لشکريان امام(عليه السلام) است تا با توجّه به اين حقيقت، روحيّه خود را از دست ندهند. اين احتمال نيز وجود دارد که منظور از ظالم، همان لشکر متمرّد و عصيانگر است و در واقع، تهديدى است در برابر آنها که اگر چند صباحى خداوند به شما مهلت داده، از عذاب و مجازات او در برابر عصيان و گردنکشى تان ايمن نباشيد! ولى تفسير اوّل، مناسب تر به نظر مى رسد. به هر حال، اين همان چيزى است که قرآن مجيد کراراً به آن اشاره کرده و مى فرمايد : «وَ لاَ يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ کَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لاَِنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوَا إِثْماً وَ لَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ; آنها که کافر شدند تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت مى دهيم به سودشان است; ما به آنها مهلت مى دهيم براى آنکه بر گناهان خود بيفزايند و براى آنها عذاب خوار کننده اى است.»(4) و در جاى ديگر مى فرمايد: «اِنَّ رَبَّکَ لَبِالْمِرْصَادِ; به يقين پروردگار تو در کمين گاه (ظالمان) است.»(5) اين موضوع، نه تنها درباره ستمگران شام و گردنکشان لشکر عراق صادق است; بلکه امروز هم براى همه ما درس آموزنده اى است که مهلت هاى الهى درباره ستمگران، نبايد سبب غرور و غفلت ما گردد. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم که: «خداوند فرشته اى را (براى مأموريتى) به زمين فرستاد; مدّتى در زمين ماند و سپس به آسمان عروج کرد; به او خطاب شد در زمين چه ديدى؟ گفت: شگفتى هاى فراوانى ديدم و از عجيب ترين چيزهايى که ديدم اين بود که بنده اى از بندگانت را غرق نعمتت ديدم; رزق و رزوىِ تو را مى خورد و ادّعاى خدايى مى کرد، من از جرأت و جسارت او در برابر تو و از حلم تو در برابر او در شگفتى فرو رفتم! خداوند فرمود: آيا از حلم من تعجّب کردى؟! من چهار صد سال به او مهلت دادم، کمترين ناراحتى جسمانى پيدا نکرد و هر چه از دنيا مى خواست به آن مى رسيد و غذا و آب او کمترين تغييرى پيدا نمى کرد (اينها همه براى اين بوده است تا او را بيازمايم و بندگان را هم به وسيله او آزمايش کنم).»(6) سپس امام(عليه السلام) آينده وضع آنها را در برابر دشمنان بى رحم چنين پيش بينى مى کند و مى فرمايد: «آگاه باشيد! سوگند به آن کس که جانم در دست قدرت اوست! اين قوم سرانجام بر شما پيروز مى شوند; امّا نه به خاطر اين که آنها در حقّانيّت، از شما سزاوارترند; بلکه به اين جهت که آنها در راه باطل زمامدارانشان سريع و کوشا هستند، در حالى که شما در اداى حقّ من کُند و سُست هستيد!» (أَمَا وَ الَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ، لَيَظْهَرَنَّ هؤُلاَءِ الْقَوْمُ عَلَيْکُمْ، لَيْسَ لاَِنَّهُمْ أَوْلَى بِالْحَقِّ مِنْکُمْ، وَلکِنْ لإِسْراعِهِمْ إِلَى بَاطِلِ صَاحِبِهِمْ، وَ إِبْطَائِکُمْ عَنْ حَقِّي). در واقع، امام(عليه السلام) در اينجا به نکته مهمّى اشاره مى کند; مى فرمايد: سرانجام آنها بر شما پيروز مى شوند، ولى گمان نکنيد که اين پيروزى به خاطر حقّانيّت آنهاست! مبادا کسى گمان کند که عامل پيروزى آنها تکيه بر حق است و اين امر سبب گمراهى شما شود. آنها قطعاً بر باطلند، ولى در باطل خود کوشا و مصمّم اند و گوش بر فرمان معاويه دارند; ولى شما با اينکه در مسير حق گام بر مى داريد، افرادى سست و بى اراده و در برابر فرمانده خود، سرکش و عصيانگريد و اين صفات در هر کس و هر قوم و ملّتى باشد، سرنوشتى جز شکست نخواهد داشت. و عجب اينکه، همين سخن را «مسلم بن عقبه» (همان کسى که از سوى يزيد، فرمانده لشکرى بود که مدينه را به خاک و خون کشيد) در برابر اهل شام هنگامى که مى خواست آنها را به ميدان نبرد بکشاند تکرار کرد. گفت: اى مردم شام! شما از نظر شخصيّت و نسب برترين عرب نيستيد; جمعيّت شما نيز بيش از ديگران نيست و منطقه زندگى شما نيز گسترده تر نمى باشد. اگر شما بر دشمنانتان پيروز مى شويد، تنها به خاطر انضباط و اطاعت از پيشوايان، و ايستادگى در برابر دشمن است; در حالى که دشمنان شما چنين نيستند(7). ✍ پی نوشت: 4. سوره آل عمران، آيه 178. 5. سوره فجر، آيه 14.  6. بحارالانوار، جلد 70، صفحه 381.  7. ابومخنف، طبق نقل شرح نهج البلاغه مرحوم تسترى، جلد 10، صفحه 596. (با کمى تلخيص).  ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امیرالمومنین (عليه السلام) : ✍ اذا طَلَبْتَ الْعِزَّ فَاطْلُبْهُ بِالطّاعَةِ. 🖋 هر گاه كه عزت خواستى ، آن را با اطاعت بجوى. 📙سوره مبارکه طه آیه ۹۸ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☀️ نماز امام صادق علیه‌السلام برای سعادت‌فرزندان 🎥 دکتر رفیعی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و پنجاه و هفت 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﻋﻤﺮﻭ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و پنجاه و هشت 🔷 ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﺎﺹ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﻧﻮﺷﺖ، ﻭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﻴﻌﺖ ﺑﺎ ﺧﻮﺩ ﺩﻋﻮﺕ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺩﺭ ﻳﻦ ﻣﻮﺿﻮﻉ، ﺑﺎ ﺑﺮﺍﺩﺭ ﺧﻮﺩ، ﻋﺘﺒﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻧﻤﻮﺩ ﻋﺘﺒﻪ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺯ ﺍﻓﻜﺎﺭ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺍﺳﺘﻤﺪﺍﺩ ﻛﻦ ﭼﻪ، ﺗﻮ ﺯﻳﺮﻛﻲ ﻭ ﻣﺎﻝ ﺍﻧﺪﻳﺸﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻛﺎﻣﻠﺎ ﻣﻲ‌ﺩﺍﻧﻲ، ﻋﻤﺮﻭ، ﺩﺭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﺍﺯ ﺍﻣﺮ ﺍﻭ ﻛﻨﺎﺭﻩ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﺪﺍﻥ ﻛﻪ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺑﻴﺸﺘﺮﻛﻨﺎﺭﻩ ﮔﻴﺮﻱ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻛﺮﺩ، ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﺩﻳﻦ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺮﻱ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﺑﻬﺎﻱ ﻣﻨﺎﺳﺒﻲ ﺑﺮﺍﻳﺶ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﻫﻲ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺻﻮﺭﺕ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺍﻭ ﺑﺎ ﺗﻮ ﺑﻴﻌﺖ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﻧﻤﻮﺩ ﭼﻪ ﺍﻭ ﻣﺮﺩﻱ ﺍﺳﺖ ﺩﻧﻴﺎﻃﻠﺐ. ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﺩﺭ ﻓﻠﺴﻄﻴﻦ ﺑﻮﺩ، ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻪ ﺍﻭ ﻧﻮﺷﺖ: ﻫﻤﺎﻧﺎ ﻛﺎﺭ ﻋﻠﻲ ﻭ ﻃﻠﺤﻪ ﻭ ﺯﺑﻴﺮ ﭼﻨﺎﻥ ﺷﺪ ﺣﺘﻤﺎ ﺑﻪ ﺗﻮ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﻭ ﻣﻄﻠﻌﻲ، ﻣﺮﻭﺍﻥ ﺑﻦ ﺣﻜﻢ ﺑﺎ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﺯ ﺑﺼﺮﻩ ﻛﻪ ﺍﺯ ﻓﺮﻣﺎﻧﺪﻩ ﺧﻮﺩ ﺳﺮﭘﻴﭽﻲ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻣﺎ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻧﺪ ﻭ ﺟﺮﻳﺮ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺩﺭ ﺑﺎﺭﻩ ﺑﻴﻌﺖ ﺑﺎ ﻋﻠﻲ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺁﻣﺪﻩ ﻭﻟﻲ ﻣﻦ ﺍﺑﺮﺍﺯ ﻋﻘﻴﺪﻩ ﻭ ﺗﺼﻤﻴﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻣﺘﻮﻗﻒ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﺗﻮ ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻡ، ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻣﻦ ﺑﻴﺎ، ﺗﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺑﺎ ﺗﻮ ﻣﺬﺍﻛﺮﻩ ﻧﻤﺎﻳﻢ. ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﻧﺪﻥ ﻧﺎﻣﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ، ﺑﺎ ﭘﻴﺮﺍﻥ ﺧﻮﺩ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﻣﺤﻤﺪ [جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۵۷] ﻣﺸﻮﺭﺕ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﻧﻈﺮ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﺳﺖ، ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺩﺭﮔﺬﺷﺖ، ﺍﺯ ﺗﻮﺧﺸﻨﻮﺩ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻫﻤﭽﻨﻴﻦ ﺩﻭ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ، ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻛﺸﺘﻪ ﺷﺪﻥ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻫﻢ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺣﻀﻮﺭ ﻧﺪﺍﺷﺘﻲ، ﺑﻨﺎﺑﺮ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺧﺎﻧﻪ ﺧﻮﺩ ﺑﻤﺎﻥ، ﺗﻮ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻨﺪ ﻭ ﻫﻢ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺣﺎﺷﻴﻪ ﻧﺸﻴﻦ ﺩﺭﺑﺎﺭ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﺮﺩﻱ، ﺁﻧﻬﻢ ﺑﺮﺍﻱ ﺭﺳﻴﺪﻥ ﺑﻪ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻧﺎﭼﻴﺰﻱ ﻛﻪ ﻣﻤﻜﻦ ﺍﺳﺖ ﺍﺯ ﺁﻥ ﻫﻢ ﻣﺤﺮﻭﻡ ﮔﺮﺩﻱ ﻭ ﺩﻭﺭﺍﻥ ﻋﻤﺮﺕ ﺳﺮ ﺁﻳﺪ. ﻣﺤﻤﺪ (ﭘﺴﺮ ﺩﻳﮕﺮ ﻋﻤﺮﻭ) ﮔﻔﺖ: ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﻦ، ﺗﻮ ﺑﺰﺭﮒ ﻗﺮﻳﺶ ﻭ ﻋﻬﺪﻩ ﺩﺍﺭ ﺍﻣﻮﺭ ﺁﻧﻬﺎﺋﻲ، ﺍﮔﺮ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﻗﻄﻌﻲ ﺑﺨﻮﺩ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻭ ﺍﻣﺮ ﺧﺎﺗﻤﻪ ﻳﺎﺑﺪ ﻭ ﺗﻮ ﮔﻤﻨﺎﻡ ﻭ ﻣﻬﺠﻮﺭ ﺑﺎﺷﻲ، ﺑﺎﻋﺚ ﻛﻮﭼﻚ ﺷﺪﻥ ﺗﻮ ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺷﺪ، ﺑﻨﺎﺑﺮﻳﻦ ﻣﺼﻠﺤﺖ ﺁﻧﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺍﻫﻞ ﺷﺎﻡ ﻣﻠﺤﻖ ﺷﻮﻱ ﻭ ﺧﻮﺩ ﭼﻮﻥ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﺩﺳﺘﻲ ﺑﺮ ﺁﺭﻱ ﻭ ﺩﺭ ﻣﻘﺎﻡ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﻫﻲ ﻋﺜﻤﺎﻥ ﻗﻴﺎﻡ ﻛﻨﻲ، ﺑﺪﻳﻦ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺗﻮ ﺑﺎ ﺑﻨﻲ ﺍﻣﻴﻪ ﺭﺍﻩ ﺳﻠﺎﻣﺖ ﺭﺍ ﭘﻴﻤﻮﺩﻩ ﺍﻱ. ﻋﻤﺮﻭ، ﺩﺭ ﺟﻮﺍﺏ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺎ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺭﺍﻱ ﺗﻮ ﺍﻱ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺧﻴﺮ ﻭ ﺻﻠﺎﺡ ﺩﻳﻦ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻧﻈﺮ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻱ ﻭﻟﻲ ﺗﻮ ﺍﻱ ﻣﺤﻤﺪ ﺧﻴﺮ ﻭ ﺻﻠﺎﺡ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻣﺮﺍ ﭘﻴﺸﻨﻬﺎﺩ ﻛﺮﺩﻱ ﻭ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺑﺎﻳﺪ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻭ ﺍﻣﺮ ﻣﻄﺎﻟﻌﻪ ﻛﻨﻢ، ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ، ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺍﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺩﻳﺪﻧﺪ ﻛﻪ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺻﺪﺍﻱ ﺑﻠﻨﺪ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻧﺪ. [ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ ۲۵۸] ﺷﺐ ﻫﻨﮕﺎﻡ، ﺍﻓﻜﺎﺭ ﻭ ﺣﻮﺍﺩﺙ ﻛﻮﺑﻨﺪﻩ ﺑﺮ ﻣﻦ ﭼﻴﺮﻩ ﮔﺸﺖ ﻭ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﺗﺮﺱ ﻭ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﭼﻬﺮﻩ ﻣﻮﺍﻧﻊ ﻭ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭﻳﻬﺎ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻠﻮﻩ ﮔﺮ ﺑﻮﺩ. ﭘﺴﺮ ﻫﻨﺪ (ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ) ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﺩﻳﺪﺍﺭ ﻣﻦ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻣﺮ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﺎﻳﻪ ﻓﺴﺎﺩ ﻭ ﺗﺒﺎﻫﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺗﻮﻟﻴﺪ ﻣﻲ‌ﺷﻮﺩ. ﺟﺮﻳﺮ، ﻧﺎﻣﻪ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺁﻭﺭﺩﻩ، ﻧﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﻛﻪ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺗﻠﺦ ﻭ ﺗﻨﮕﻲ ﻭ ﺩﺷﻮﺍﺭﻳﻬﺎ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﮔﺮﻓﺘﻪ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا