eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و هشتاد و سه 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﺍﮔﺮ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﻲ ﺑ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: چهارصد و هشتاد و چهار 🔷 ↩️ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﮔﻔﺖ: ﺩﻟﻢ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺎ ﻧﻴﺰﻩ‌ﻫﺎ ﭘﺎﺭﻩ ﭘﺎﺭﻩ ﻧﻤﺎﺋﻴﺪ. ﻣﺮﻭﺍﻥ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ ﺗﻮ ﻳﺎﻭﻩ ﺳﺮﺍﺋﻲ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻲ، ﻭ ﻳﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﺍﺳﺘﻬﺰﺍ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻲ ﻭ ﺑﻪ ﮔﻤﺎﻧﻢ ﻣﺎ ﺑﺮ ﺗﻮ ﮔﺮﺍﻥ ﺁﻣﺪﻩ ﺍﻳﻢ. ﻋﺘﺒﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ: ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﭘﺴﺮ ﺣﺮﺏ ﺑﻪ ﻣﺎ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ: ﺁﻳﺎ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﻮﻧﺨﻮﺍﻫﻲ، ﺩﺍﻭﻃﻠﺒﻲ ﻧﻴﺴﺖ، ﻛﻪ ﺑﺎ ﻗﺪﺭﺕ ﺭﺍﻩ ﺑﺮ ﻋﻠﻲ ﺑﺒﻨﺪﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺍﺯ ﭘﺎﻱ ﺩﺭ ﺁﻭﺭﺩ؟ ﭘﺲ ﻣﻦ ﺑﻪ ﺍﻭ ﮔﻔﺘﻢ: ﺁﻳﺎ ﻛﺎﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺑﺎﺯﻱ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﺍﻱ، ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﻫﻨﺪ، ﮔﻮﺋﻲ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻣﻴﺎﻥ ﻣﺎ، ﻣﺮﺩﻱ ﻏﺮﻳﺐ ﻫﺴﺘﻲ؟ ﺁﻳﺎ ﻣﺎ ﺭﺍ ﻓﺮﻳﺐ ﻣﻲ‌ﺩﻫﻲ ﻛﻪ ﮔﺮﻓﺘﺎﺭ ﻣﺎﺭ ﺧﻄﺮﻧﺎﻙ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﺻﺤﺮﺍ ﺷﻮﻳﻢ ﻛﻪ ﺍﮔﺮ ﮔﺰﻳﺪ، ﺩﻳﮕﺮ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﻥ ﺩﻭﺍ ﻭ ﺷﻔﺎﺋﻲ ﻧﻴﺴﺖ. ﺍﻳﻦ ﻛﻔﺘﺎﺭ ﭼﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺩﺍﻣﻨﻪ ﺩﺷﺖ ﺑﻪ ﺟﻨﺒﺶ ﺩﺭ ﺁﻳﺪ ﻭ ﺣﺎﻝ ﺁﻧﻜﻪ، ﺷﻴﺮﻱ ﻣﻬﻴﺐ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭﺣﻤﻠﻪ ﻭﺭ ﺍﺳﺖ. [ جلد سوم ﺻﻔﺤﻪ 293] ﺑﻪ ﺿﻌﻴﻔﺘﺮﻳﻦ ﺣﻴﻠﻪ‌ﻫﺎ ﻣﺎ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﻮﻳﻢ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻋﺠﻴﺐ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮ ﻛﺲ ﺧﻮﺍﻫﺎﻥ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺟﻨﮓ ﺷﺪ، ﻣﺮﮒ ﻧﺰﺩﻳﻚ ﺍﻭ ﻗﺮﺍﺭﻣﻲ ﮔﻴﺮﺩ ﺟﺰ ﻋﻤﺮﻭ ﻛﻪ ﻋﻮﺭﺕ ﺍﻭ ﻧﺠﺎﺗﺶ ﺩﺍﺩ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﻗﻠﺐ ﺍﻭ ﻫﺮﺍﺳﺎﻥ ﺑﻮﺩ. ﮔﻮﺋﻲ، ﻫﺮ ﮔﺮﻭﻫﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﺭﺯﻡ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﻮﻧﺪ، ﺩﻳﮕﺮ ﺩﻝ ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﻣﺎﻧﻨﺪ ﻋﻤﺮﻭ ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﭘﺴﺮ ﺣﺮﺏ، ﺍﻳﻦ ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻦ ﻧﻴﺴﺖ، ﺑﺰﻭﺩﻱ ﻋﻴﺐ ﻭ ﻋﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻓﺮﺍ ﻣﻲ‌ﮔﻴﺮﺩ. ﻋﻠﻲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻣﻴﺪﺍﻥ ﻧﺒﺮﺩ ﺩﻋﻮﺕ ﻛﺮﺩ، ﻭ ﺍﻭ ﻫﻢ ﺷﻨﻴﺪ ﻭﻟﻲ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ، ﺟﻮﺍﺑﻲ ﻧﺪﺍﺩ. ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ، ﺧﺸﻤﻨﺎﻙ ﺷﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻭﻟﻴﺪ ﺭﺍﺳﺖ ﻣﻲ‌ﮔﻮﻳﺪ ﺧﻮﺩﺵ ﺑﺎ ﻋﻠﻲ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﻮﺩ، ﻳﺎ ﺩﺭ ﺟﺎﺋﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﮔﻴﺮﺩ ﻛﻪ ﺻﺪﺍﻱ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺸﻨﻮﺩ، ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺭﺍ ﺳﺮﻭﺩ. ﻭﻟﻴﺪ ﻣﺮﺍ ﺑﻴﺎﺩ ﺩﻋﻮﺕ ﻋﻠﻲ ﻣﻲ‌ﺍﻧﺪﺍﺯﺩ، ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺩﺭﻭﻥ ﺍﻭ ﺍﺯ ﺑﻴﻤﻨﺎﻛﻲ ﻭ ﺗﺮﺱ ﭘﺮ ﺍﺳﺖ. ﻫﺮ ﮔﺎﻩ ﻗﺮﻳﺶ ﺭﺯﻣﻨﺪﮔﻴﻬﺎﻱ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﺩ ﺁﻭﺭﺩ، ﺩﻟﺸﺎﻥ ﺍﺯ ﺗﺮﺱ ﺑﺸﺪﺕ ﻣﻲ‌ﭘﺮﺩ. [ ﺻﻔﺤﻪ 294] ﻭ ﺍﻣﺎ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﻣﻠﺎﻗﺎﺕ ﺑﺎ ﺍﻭ ﻛﺠﺎﻳﻨﺪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﭘﺴﺮ ﺣﺮﺏ ﻭ ﻭﻟﻴﺪ؟. ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ، ﻭﻟﻴﺪ ﺭﺍ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﻛﺮﺩ ﺩﺭ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﺷﺪﻥ ﺑﺎ ﺷﻴﺮﻱ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺯﻣﺎﻥ ﺻﺪﺍﻱ ﺳﻬﻤﮕﻴﻦ ﺍﻭ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﻮﺩ، ﺷﻴﺮﺍﻥ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻫﺮﺍﺱ ﺍﻓﺘﻨﺪ. ﻧﻴﺰﻩ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺁﻣﺎﺩﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺑﻌﺪ ﺍﺯ ﺍﺻﺎﺑﺖ ﻧﻴﺰﻩ ﺍﻭ ﺩﻳﮕﺮ ﭼﻪ ﻣﻲ‌ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﺍﻳﻨﻚ ﺗﻮ ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﺍﺑﻲ ﻣﻌﻴﻂ ﺍﮔﺮ ﭼﻨﻴﻦ ﻗﺼﺪﻱ ﺩﺍﺭﻱ ﺩﺭ ﺣﺎﻟﻴﻜﻪ ﺗﻮ ﺍﺯ ﻳﻜﻪ ﺗﺎﺯﺍﻥ ﺑﻲ ﻧﻈﻴﺮﻱ ﻭﻟﻲ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻳﺎﺩ ﻣﻲ‌ﻛﻨﻢ، ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﮔﺮ ﺻﺪﺍﻱ ﻋﻠﻲ ﺭﺍ ﻣﻲ‌ﺷﻨﻴﺪﻱ ﺩﻝ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﻣﻲ‌ﺩﺍﺩﻱ ﻭ ﺭﮒ ﺣﻴﺎﺕ ﺗﻮ ﻣﺘﻮﺭﻡ ﻣﻲ‌ﺷﺪ. ﻭ ﺍﮔﺮ ﺑﺎ ﺍﻭ ﺭﻭﺑﺮﻭ ﻣﻲ‌ﺷﺪﻱ، ﺩﺭ ﻣﺮﮒ ﮔﺮﻳﺒﺎﻧﻬﺎ ﭼﺎﻙ ﻣﻲ‌ﺷﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺻﻮﺭﺗﻬﺎ، ﻟﻄﻤﻪ‌ﻫﺎ ﻭﺍﺭﺩ ﻣﻲ‌ﮔﺸﺖ. ﻭ ﺩﺭ ﺭﻭﺍﻳﺖ ﺳﺒﻂ ﺍﺑﻦ ﺟﻮﺯﻱ ﭼﻨﻴﻦ ﺁﻣﺪﻩ: ﺳﭙﺲ ﻭﻟﻴﺪ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻃﺮﻑ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﻋﺎﺹ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﮔﺮ ﻛﻠﺎﻡ ﻣﺮﺍ ﺗﺼﺪﻳﻖ ﻧﻤﻲ ﻛﻨﻴﺪ، ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﺷﺨﺺ (ﻋﻤﺮﻭ) ﺳﻮﺍﻝ ﻛﻨﻴﺪ ﻭ ﻣﻘﺼﻮﺩﺵ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﺭﺍ ﺭﺳﻮﺍ ﺳﺎﺯﺩ ﻭ ﻧﻜﻮﻫﺶ ﻛﻨﺪ. ﻫﺸﺎﻡ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻌﻨﻲ ﺍﻳﻦ ﺳﺨﻦ ﺍﻳﻨﺴﺖ. ﺭﻭﺯﻱ ﺍﺯ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﺟﻨﮓ ﺻﻔﻴﻦ، ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺧﺎﺭﺝ ﺷﺪ ﻭ ﻋﻤﺮﻭ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻛﻨﺎﺭ ﺳﭙﺎﻫﻴﺎﻥ ﺩﻳﺪ، ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ. ﻭ ﺑﺎ ﻧﻴﺰﻩ ﺑﺮ ﺍﻭ ﺯﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺍﻓﺘﺎﺩ ﻭ ﻋﻮﺭﺗﺶ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﺷﺪﻭ ﺩﺭ ﻫﻤﺎﻥ ﺍﻝ ﺑﻪ ﺟﺎﻧﺐ ﻋﻠﻲ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺁﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺯ ﺍﻭ ﺍﻋﺮﺍﺽ ﻓﺮﻣﻮﺩ ﻭ ﺳﭙﺲ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺷﻨﺎﺧﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺍﻱ ﭘﺴﺮ ﻧﺎﺑﻐﻪ ﺗﻮ ﺩﺭ ﺗﻤﺎﻡ ﻋﻤﺮﺕ ﺁﺯﺍﺩﻩ ﺷﺪﻩ ﺩﺑﺮﺕ ﻫﺴﺘﻲ: - ﺍﻳﻦ ﻋﻤﻞ ﺍﺯ ﻋﻤﺮﻭ ﻣﻜﺮﺭﺳﺮ ﺯﺩﻩ ﺑﻮﺩ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۴۱ تا ۴۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🔸 گوش اگر گوش
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۴۱ و ۴۵ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ آیه بعد، اشاره به یکى از علل مهم سرکشى و طغیان افراد بى ایمان کرده مى گوید: ما به این گروه و پدرانشان انواع نعمت ها بخشیدیم تا آنجا که عمرهاى طولانى پیدا کردند (بَلْ مَتَّعْنا هؤُلاءِ وَ آباءَهُمْ حَتّى طالَ عَلَیْهِمُ الْعُمُرُ). اما به جاى این که این عمر طولانى و نعمت فراوان، حسّ شکرگزارى را در آنها تحریک کرده، و سر بر آستان عبودیت حق بگذارند مایه غرور و طغیانشان شد. ولى آیا آنها نمى بینند که این جهان و نعمت هایش پایدار نیست؟ آیا نمى بینند که ما مرتباً از زمین و مردم زمین مى کاهیم ؟! (أَ فَلا یَرَوْنَ أَنّا نَأْتِی الاْ َرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها). اقوام و قبائل یکى بعد از دیگرى مى آیند و مى روند، افراد کوچک و بزرگ هیچ یک عمر جاویدان ندارند، و همه، سر به نقاب فنا فرو مى برند، اقوامى که از آنها قوى تر، نیرومندتر و سرکش تر بودند همگى سر به تیره خاک کشیدند و حتى دانشمندان، بزرگان و علما که قوام زمین به آنها بود، چشم از جهان فرو بستند! آیا با این حال آنها غالب اند یا ما غالبیم ؟! (أَ فَهُمُ الْغالِبُونَ). در این که منظور از جمله: أَنّا نَأْتِی الاْ َرْضَ نَنْقُصُها مِنْ أَطْرافِها: ما به سراغ زمین مى آئیم و مرتباً از اطراف آن مى کاهیم چیست؟ مفسران بحث هاى گوناگونى دارند: ۱ ـ بعضى گفته اند: منظور این است که خدا تدریجاً از اراضى و سرزمین هاى مشرکان مى کاهد و بر بلاد مسلمین مى افزاید. اما با توجه به این که: این سوره در مکّه نازل شده و در آن روز مسلمانان چنین فتوحاتى نداشتند، این تفسیر، مناسب به نظر نمى رسد. ۲ ـ بعضى دیگر گفته اند: منظور خراب شدن و ویرانى زمین ها به طور تدریجى است. ۳ ـ بعضى آن را اشاره به ساکنان زمین مى دانند. ۴ ـ و بعضى خصوص دانشمندان و علماء را در اینجا ذکر کرده اند. اما مناسب تر از همه این است که: منظور از زمین مردم سرزمین هاى مختلف جهان است، اقوام و افراد گوناگونى که تدریجاً و دائماً به سوى دیار عدم مى شتابند و با زندگى دنیا وداع مى گویند، و به این ترتیب دائماً از اطراف زمین کاسته مى شود. در بعضى از روایات که از امامان اهل بیت(علیهم السلام) نقل شده، این آیه به مرگ علما و دانشمندان تفسیر گردیده است، امام صادق(علیه السلام) مى فرماید: نُقْصانُها ذَهابُ عالِمِها: نقصان زمین به معنى فقدان دانشمندان است .(۲) البته مى دانیم این روایات معمولاً براى بیان مصداق هاى روشن است، نه این که مفهوم آیه را منحصر در افراد خاصى کند. و به این ترتیب، آیه مى خواهد مرگ و میر تدریجى بزرگان و اقوام پر جمعیت و حتى دانشمندان را به عنوان یک درس عبرت، براى کافران مغرور و بى خبر بیان کند و به آنها نشان دهد: در مبارزه با خدا پیروزى براى آنها وجود ندارد. * * * سپس این حقیقت را بازگو مى کند که وظیفه پیامبر(صلى الله علیه وآله) آن است که مردم را از طریق وحى آسمانى انذار کند، روى سخن را به پیامبر(صلى الله علیه وآله) کرده مى گوید: به آنها بگو من از پیش خود چیزى نمى گویم تنها به وسیله وحى شما را انذار مى کنم (قُلْ إِنَّما أُنْذِرُکُمْ بِالْوَحْیِ). و اگر در دل سخت شما اثر نمى گذارد، جاى تعجب نیست، و نه دلیلى بر نقصان وحى آسمانى، بلکه به خاطر آن است که افراد کر، هنگامى که انذار مى شوند سخنان را نمى شنوند ! (وَ لایَسْمَعُ الصُّمُّ الدُّعاءَ إِذا ما یُنْذَرُونَ). گوش شنوا لازم است تا سخن خدا را بشنود، نه گوش هائى که آن چنان پرده هاى گناه، غفلت و غرور بر آنها افتاده که شنوائى حق را به کلّى از دست داده است. * * * ✍ پی نوشت: ۲ ـ نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۴۲۹. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۷ بخش ششم ⚖ مقایسه یاران پیامبر و امام ✅ یاران واقعى پیامبر چنین بودند! 2- ک
📝 شرح و تفسیر خطبه ۹۸ 👹 ظلم و ستم بنی امیه 🔭خطبه در يك نگاه: در اين خطبه، امام عليه السلام در جمله هاى كوتاهى از فاجعه حكومت بنى اميّه و ظلم و انحراف آنها سخن مى گويد و به قدرى رسا و گويا است كه تمام مظالم و رسوايى هاى اين قوم بى دادگر، در همين عبارات فشرده بيان شده است و نشان مى دهد كه سستى مردم در مبارزه با آنها چه عواقب دردناكى براى خودشان و كلّ جامعه اسلامى در بر خواهد داشت. تاريخ نيز نشان مى دهد كه تمام پيش بينى هاى امام درست بود و عدم توجّه به اين هشدارها، سرانجام كار خود را كرد و چنان ظلم و ستمى بر مسلمين رفت كه در تاريخ بشريّت كم سابقه، يا بى سابقه بود! اين خطبه، در ضمن پاسخى است دندان شكن به ساده انديشانى كه اصرار امام عليه السلام را در جنگ با بنى اميّه زير سؤال مى برند و مى گويند چرا مسلمان با مسلمان بجنگند؟ 🔺مظالم بى حساب بنى اميّه! امام(عليه السلام) در اين سخن فشرده خود آينده بنى اميّه را شرح مى دهد و فجايع اين حکومت ظالم و ستمگر را در پنج عنوان خلاصه مى کند. نخست مى فرمايد: «به خدا سوگند! آنها همچنان به حکومت خود ادامه مى دهند تا آنجا که حرامى را باقى نگذارند، مگر اين که حلال بشمارند و پيمانى (از پيمان هاى الهى و مردمى) نمى ماند مگر اينکه آن را مى شکنند». (وَاللهِ لاَيَزَالُونَ(1) حَتَّى لايَدَعُوا للهِِ مُحَرَّماً إِلاَّ اسْتَحَلُّوهُ، وَ لاَ عَقْداً إِلاَّ حَلُّوهُ). بعضى از بزرگان، فهرستى از بدعت هاى بنى اميّه و حرام هايى را که آنها حلال کردند و پيمان هايى را که شکستند، گرد آورى نموده اند، که در بحث نکات خواهد آمد. از مطالعه آنها روشن مى شود که اين قوم بيدادگر، چه بلايى بر سر اسلام آوردند. ✍ پی نوشت: پی نوشت: 1- جمعى از شارحان گفته اند که: جمله «لاَيَزَالوُنَ» محذوفى دارد و در تقدير «لاَيَزَالوُنَ ظَالِمينَ» مى باشد ولى ظاهر اين است که «لاَ يَزَالوُنَ حَاکِمينَ» مى باشد، تا متناسب با جمله هاى بعد باشد. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2