eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و یک 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺍﻳﻦ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و دو 🔷 📝 ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺷﺎﻋﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺣﻤﻴﺮﻱ (ﻋﺪﻳﻞ ﻭ ﺭﻓﻴﻖ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﺎﺹ) ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻲ‌ﺭﻭﺩ ﭘﺴﺮ ﻗﺎﺿﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ، ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﺍﻭ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻳﻜﻪ ﺟﻬﺸﻴﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﻮﺯﺍ ﻭ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ " ﺹ 15 ﻣﺘﺬﻛﺮ ﺷﺪﻩ [ ﺻﻔﺤﻪ 324] ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﻘﺎﻡ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺑﻮﺩﻩ: ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﻭﻝ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﺭﺍ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺿﻤﻦ ﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﻦ ﺍﺑﻴﻪ، ﻋﺎﻣﻞ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺻﺎﺩﺭ ﻧﻤﻮﺩ، ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﻳﻜﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺯﺑﻴﺮ ﻛﺎﺭﺳﺎﺯﻱ ﺩﺍﺭﺩ. ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺯﺑﻴﺮ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺳﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﻳﻜﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﻳﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ ﺯﻳﺎﺩ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﺴﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﻢ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻳﻜﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻭ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺍﻣﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺩ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﺍﻣﺮ ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﻳﻜﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺍﺿﺎﻓﻲ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﺍﻧﻲ ﻛﻨﺪ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ، ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﺑﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﻠﺎﻭﻩ ﺑﺮ ﻣﻨﺼﺐ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻗﻮﻱ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﺬﻛﺮ، ﺧﻮﺩ ﻗﺎﺿﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﭘﺴﺮ ﮔﺬﺍﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻭ ﺍﻣﺎ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻨﺎﻱ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻬﺎﺩﻩ: ﺍﺑﻦ ﻃﻘﻄﻘﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﺎﺩﺍﺏ ﺍﻟﺴﻠﻄﺎﻧﻴﻪ " ﺹ 72 ﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ: ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻣﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﻛﺮﺩ، ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﺍﺳﺖ، ﺍﻳﻦ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺩﻳﻮﺍﻧﻬﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻭ ﺭﺳﻤﻴﺖ ﺷﺪ ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺗﺎ ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻨﻲ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﻓﺎﺗﺮﻱ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻴﺪﺍﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻧﻮﺍﺏ ﺧﺎﺹ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﻴﺸﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﻣﺮﻱ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ ﺻﺎﺩﺭ ﻣﻲ‌ﺷﺪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺍﻣﺮﻳﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻣﻲ‌ﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﻮﻡ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﻧﺦ ﻣﻲ‌ﺑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻧﮕﻪ ﻣﻲ‌ﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺭﻭﻳﻪ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻗﻀﺎﺓ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺍﺳﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
🤲 دعای هر روز ماه صفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﴾﷽﴿✨ ✅ برنامه‌ روزانه کانال : ✅🌷شنبه، سه‌شنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها ✅🌹یکشنبه‌، دوشنبه وچهار‌شنبه‌ شرح 🌴حکمتها ✅☫روزانه‌تفسیر قرآن‌‌☫ ✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️ لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783 ✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهج‌البلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینک‌های دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ و داود و سلیمان را (به خاطر بیاور) هنگامى که درباره کشتزارى که گوسفندانِ (بى شبانِ) مردم، شبانگاه در آن چریده (و آن را تباه کرده) بودند، داورى مى کردند. و ما گواه بر حکم آنان بودیم. (انبیاء/78) * فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ ۚ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ ۚ وَكُنَّا فَاعِلِينَ ما (حکم واقعى) آن را به سلیمان فهماندیم. و به هر یک از آنان (شایستگى) داورى، و علم فراوانى دادیم. وکوهها و پرندگان را مسخّر داود ساختیم، که با او تسبیح (خدا) مى گفتند. و ما بر این کار توانایى داشتیم. (انبیاء/79) * وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ ۖ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ و ساختن زره را بخاطر شما به او آموختیم، تا شما را در جنگهایتان (از آسیب) حفظ کند. آیا شما شکرگزار (این نعمتهاى خدا) هستید؟! (انبیاء/80) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۷۶ و ۷۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ نجات نوح از چ
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۷۸ الی ۸۰ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ⚖ قضاوت داود و سلیمان در تعقیب سرگذشت هاى مربوط به موسى، هارون، ابراهیم، نوح و لوط(علیهم السلام)، آیات مورد بحث، به بخشى از زندگى داود و سلیمان(علیهما السلام) اشاره مى کند، و در آغاز اشاره سربسته اى به ماجراى یک قضاوت و داورى که از ناحیه داود و سلیمان صورت گرفته دارد: مى فرماید: و داود و سلیمان را به یاد آر، هنگامى که درباره کشتزارى قضاوت مى کردند که گوسفندان قوم، شبانه در آن چریده بودند (وَ داوُدَ وَ سُلَیْمانَ إِذْ یَحْکُمانِ فِی الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِیهِ غَنَمُ الْقَوْمِ).(۱) و ما شاهد حکم آنها بودیم (وَ کُنّا لِحُکْمِهِمْ شاهِدِینَ). گر چه قرآن ماجراى این محاکمه و دادرسى را کاملاً سربسته بیان، و به یک اشاره اجمالى اکتفا نموده، و تنها به نتیجه اخلاقى و تربیتى آن ـ که بعداً اشاره خواهیم کرد ـ قناعت کرده است، ولى در روایات اسلامى و گفتار مفسران بحث هاى زیادى پیرامون آن به چشم مى خورد. جمعى گفته اند: داستان بدین قرار بوده: گله گوسفندى شبانه به تاکستانى وارد مى شوند، برگ ها و خوشه هاى انگور را خورده و ضایع مى کنند، صاحب باغ شکایت نزد داود(علیه السلام) مى برد، داود حکم مى دهد که در برابر این خسارت بزرگ باید تمام گوسفندان به صاحب باغ داده شود. سلیمان(علیه السلام) که در آن زمان کودک بوده به پدر مى گوید: اى پیامبر بزرگ خدا! این حکم را تغییر ده و تعدیل کن! پدر مى پرسد: چگونه؟ در پاسخ مى گوید: گوسفندان باید به صاحب باغ سپرده شوند، تا از منافع آنها و شیر و پشمشان استفاده کند، و باغ به دست صاحب گوسفندان، تا در اصلاح آن بکوشد و هنگامى که باغ به حال اول بازگشت، تحویل به صاحبش داده مى شود، و گوسفندان نیز به صاحبش برمى گردد (و خداوند طبق آیه بعد حکم سلیمان را تأیید کرد). این مضمون در روایتى از امام باقر و امام صادق(علیهما السلام) نقل شده است.(۲) ممکن است تصور شود این تفسیر با کلمه حرث که به معنى زراعت است سازگار نیست، ولى ظاهراً حرث مفهوم وسیعى دارد که هم زراعت را شامل مى شود و هم باغ را چنان که از داستان صاحبان باغ (أَصْحابُ الْجَنَّةِ) در سوره قلم از آیه ۱۷ تا ۳۲ استفاده مى شود. چند پرسش در اینجا چند سؤال مهم باقى مى ماند: ۱ ـ اساس و معیار این دو حکم چه بوده است؟ ۲ ـ چگونه حکم داود و سلیمان با هم اختلاف داشت؟ مگر آنها بر اساس اجتهاد حکم مى کردند؟ ۳ ـ آیا این مسأله به صورت مشاوره در حکم بوده است، یا دو حکم قاطع و مستقل از یکدیگر؟ در پاسخ سؤال اول مى توان گفت: معیار، جبران خسارت بوده داود نگاه مى کند و مى بیند خسارتى که به تاکستان وارد شده، معادل قیمت گوسفندان است، لذا حکم مى کند: گوسفندان براى جبران این خسارت به صاحب باغ باید داده شود; چرا که تقصیر متوجه صاحب گوسفندان است (توجه داشته باشید در بعضى از روایات اسلامى مى خوانیم: به هنگام شب وظیفه صاحب گوسفندان است که از تجاوز گله خود، به کشت و زرع دیگران جلوگیرى کند و در روز وظیفه صاحب کشت و زرع حفاظت از زراعت خویش است).(۳) و ضابطه حکم سلیمان این بوده که: خسارت صاحب باغ را معادل منافع یک ساله گوسفندان دیده است. بنابراین هر دو، قضاوت به حق و عدل کرده اند، با این تفاوت که قضاوت سلیمان به طور دقیق تر اجرا مى گردید; زیرا خسارت یکجا پرداخته نمى شد بلکه به طور تدریج ادا مى گشت، به طورى که بر صاحب گوسفندان نیز سنگین نبود. از این گذشته، تناسبى میان خسارت و جبران بود; چرا که ریشه هاى مَوْ از بین نرفته بود، تنها منافع موقت آنها از میان رفته بود، لذا عادلانه تر این بود که اصل گوسفندان به ملک صاحب باغ درنیاید بلکه منافع آن درآید. و در پاسخ سؤال دوم مى گوئیم: بدون شک حکم پیامبران مستند به وحى الهى است، اما مفهوم این سخن آن نیست که در هر مورد خاص از موارد داورى وحى مخصوص نازل مى شود، بلکه آنها طبق ضوابط کلیه اى که از وحى دریافت داشته اند داورى مى کنند. ✍ پی نوشت: ۱ ـ نَفَشَت از ماده نَفْش (بر وزن کفش) به معنى پراکنده شدن در شب است، و از آنجا که پراکنده شدن گوسفندان در شب آن هم در یک کشتزار طبعاً توأم با چریدن آن خواهد بود، بعضى آن را به معنى چریدن در شب گفته اند، و نَفَش (بر وزن قفس) به معنى گوسفندانى است که در شب پراکنده مى شوند. ۲ ـ مجمع البیان ، ذیل آیات مورد بحث. ۳ ـ در مجمع البیان ، ذیل آیه مورد بحث چنین مى خوانیم: رُوِىَ عَنِ النَّبِىِّ(صلى الله علیه وآله): أَنَّهُ قَضى بِحِفْظِ الْمَواشِى عَلى أَرْبابِها لَیْلاً وَ قَضى بِحِفْظِ الْحَرْثِ عَلى أَرْبابِهِ نَهاراً . همین مضمون در تفسیر صافى از کتاب کافى نقل شده است. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
21.Anbiya.078-79.mp3
3.8M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۷۸ الی ۸۰ سوره مبارکه انبیاء مفسّر : حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا