قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۹۹ ↩️ ازاين رو پيش از آن كه هوى و هوس و فتنه هاى دنيا به تو هجوم آورد و همچون م
📝 شرح و تفسیر حکمت ۳۹۹
↩️ 7. توجه به اين نكته كه پدر (و مادر) اصل و ريشه انسان هستند. بنابراين هرگاه امتيازى در خود ببيند بايد بداند اساس اين نعمت از آن هاست پس خدا را شكرگزارى كند. (فَأَنْ تَعْلَمَ أَنَّهُ أَصْلُكَ وَ أَنَّهُ لَوْلاَهُ لَمْ تَكُنْ فَمَهْمَا رَأَيتَ فِى نَفْسِكَ مِمَّا يعْجِبُكَ فَاعْلَمْ أَنَّ أَبَاكَ أَصْلُ النِّعْمَةِ عَلَيكَ فِيهِ فَاحْمَدِ اللَّهَ وَ اشْكُرْهُ عَلَى قَدْرِ ذَلِكَ).[15] و شايد به همين دليل خداوند شكرگزارى در برابر پدر و مادر را به دنبال شكرگزارى نعمت هاى خود ذكر كرده است: (أَنِ اشْكُرْ لِى وَلِوَالِدَيْكَ إِلَىَّ الْمَصِيرُ).[16]
8 . احسان و نيكى به پدر و مادر. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه بعضى از ياران آن حضرت درباره تفسير آيه شريفه (وَبِالْوالِدَينِ إِحْساناً)[17] سؤال كردند كه مراد از احسان چيست؟ امام(عليه السلام) فرمود: «الاِْحْسَانُ أَنْ تُحْسِنَ صُحْبَتَهُمَا وَأَنْ لاَ تُكَلِّفَهُمَا أَنْ يسْأَلاَكَ شَيئاً مِمَّا يحْتَاجَانِ إِلَيهِ وَ إِنْ كَانَا مُسْتَغْنِيين; برخورد خود را با آن ها نيكو كن و اگر چيزى نياز داشتند پيش از آن كه از تو بخواهند براى آن ها فراهم كن تا ناچار نشوند از تو درخواست كنند هر چند خودشان هم بتوانند مشكل خويش را حل كنند».[18]
9. اگر آن ها بدهكارى دارند و در حيات خود نتوانستند دين خويش را ادا كنند فرزند دين آن ها را ادا كند و براى گناهان آن ها استغفار نمايند همان گونه كه در حديثى از امام باقر(عليه السلام) مى خوانيم: «وَ إِنَّهُ لَيكُونُ عَاقّاً لَهُمَا فِى حَياتِهِمَا غَيرَ بَارّ بِهِمَا فَإِذَا مَاتَا قَضَى دَينَهُمَا وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمَا فَيكْتُبُهُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ بَارّاً; گاه فرزند در حيات پدر و مادر عاق آنهاست و نيكى در حق آن ها نكرده اما بعد از وفات آن ها بدهى آن ها را ادا مى كند و براى آن ها استغفار مى نمايد. خدا او را جزء نيكوكاران (نه عاق) محسوب مى دارد».[19]
10. يكى ديگر از حقوق مهم پدران و مادران بر فرزندان اين است كه به هنگام ضعف و پيرى و ناتوانى كه نياز شديد به كمك و حمايت دارند آن ها را فراموش نكنند و مشكلات آن ها را تا آن جا كه در توان دارند حل كنند به عكس آنچه در دنياى امروز ديده مى شود كه به محض اين كه پدر و مادر پير و ناتوان شدند فرزندان از آنان فاصله مى گيرند و حداكثر كارى كه درباره آن ها مى كنند اين است كه آن ها را به خانه هاى سالمندان مى سپارند و گاه حتى از اين كار نيز خوددارى مى كنند. در حديثى از امام صادق(عليه السلام) مى خوانيم كه يكى از يارانش خدمت آن حضرت رسيد و عرض كرد: پدرم بسيار پير و ناتوان شده به گونه اى كه براى قضاى حاجت بايد او را بر دوش بگيريم. امام(عليه السلام) فرمود: «إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَلِى ذَلِكَ مِنْهُ فَافْعَلْ وَ لَقِّمْهُ بِيدِكَ فَإِنَّهُ جُنَّةٌ لَكَ غَداً; اگر توانستى اين كار را براى او انجام دهى انجام ده حتى لقمه غذا را با دست خود به دهان او بگذار كه اين كار سپرى است براى تو در فرداى قيامت (در برابر آتش دوزخ)».[20]
قرآن مجيد نيز اشاره اى به اين امر دارد آن جا كه مى فرمايد: «(إِمَّا يَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُمَا أَوْ كِلاَهُمَا فَلاَ تَقُلْ لَّهُمَا أُفّ وَلاَ تَنْهَرْهُمَا وَقُلْ لَّهُمَا قَوْلا كَرِيماً); هرگاه يكى از آن دو، يا هر دوى آنها، نزد تو به سن پيرى رسند، كمترين اهانتى به آن ها روا مدار! و بر آن ها فرياد مزن! و گفتار لطيف و سنجيده و بزرگوارانه به آن ها بگو! (و مشكلات آن ها را حل كن)».[21]
2. فرزندان بر پدران و مادران چه حقوقى دارند؟
در روايات اسلامى همان گونه كه موارد فراوانى از حقوق پدران و مادران بر فرزندان ذكر شده موارد زيادى نيز از حقوق فرزندان بر پدران و مادران بيان گرديده است كه سه قسمت مهم آن را امام اميرمؤمنان على(عليه السلام) در گفتار حكيمانه مورد بحث بيان فرموده است: اسم نيكو نهادن، تربيت خوب و تعليم قرآن. در روايات، حقوق ديگرى نيز ذكر شده ازجمله:
4. خواندن و نوشتن را به آن ها بياموزند.
5. شنا و تيراندازى را به آن ها تعليم دهند. (شنا براى جلوگيرى از غرق شدن و تيراندازى براى جهاد).
6. غذاى حلال به او بدهند.
اين سه حق در حديثى از رسول خدا(صلى الله عليه وآله) نقل شده كه فرمود: «حَقُّ الوَلَدِ على والِدِهِ أن يُعَلِّمَه الكِتابَةَ وَالسِّباحَةَ والرِّمايةَ وأن لا يَرزُقَه إلاّ طَيِّباً».[22]
✍ پی نوشت:
[15]. بحارالانوار، ج 71، ص 6.
[16]. لقمان، آيه 14.
[17]. بقره، آيه 83.
[18]. كافى، ج 2، ص 157، ح 1.
[19]. همان، ص 163، ح 21.
[20]. كافى، ج 2، ص 163، ح 13.
[21]. اسراء، آيه 23.
[22]. كنزالعمال، ح 45340 (طبق نقل ميزان الحكمة).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ امام صادق علیهالسلام:
⚫️ امام حسین علیهالسلام با دلی غمزده به شهادت رسید،
پس بر خدا سزاوار است که هر غمزدهای به زیارت او میرود، شاد و مسرور به وطن برگرداند.
🔹️ إِنَّ الْحُسَيْنَ قُتِلَ مَكْرُوباً وَ حَقِيقٌ عَلَى اللَّهِ أَنْ لَا يَأْتِيَهُ مَكْرُوبٌ إِلَّا رَدَّهُ اللَّهُ مَسْرُوراً.
📚 كامل الزيارات، ص ۱۶۷.
💚حسین جان!
میشود این بار زائرانت را با مژده ظهور بدرقه کنی؟
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و یک 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺍﻳﻦ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و دو
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
📝 ﺷﺮﺡ ﺣﺎﻝ ﺷﺎﻋﺮ
ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺣﻤﻴﺮﻱ (ﻋﺪﻳﻞ ﻭ ﺭﻓﻴﻖ ﻋﻤﺮﻭ ﻋﺎﺹ) ﮔﻤﺎﻥ ﻣﻲﺭﻭﺩ ﭘﺴﺮ ﻗﺎﺿﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺍﺳﺖ، ﻫﻤﺎﻥ ﻛﺴﻲ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ، ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻋﻬﺪﻩ ﺍﻭ ﮔﺬﺍﺭﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻃﻮﺭﻳﻜﻪ ﺟﻬﺸﻴﺎﺭﻱ ﺩﺭ ﻛﺘﺎﺏ " ﺍﻟﻮﺯﺍ ﻭ ﺍﻟﻜﺘﺎﺏ " ﺹ 15 ﻣﺘﺬﻛﺮ ﺷﺪﻩ [ ﺻﻔﺤﻪ 324] ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﻣﻘﺎﻡ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺑﻮﺩﻩ: ﮔﻮﻳﺪ: ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﻭﻝ ﻛﺴﻲ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﺭﺍ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻋﻠﺖ ﺍﻳﻦ ﻛﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺿﻤﻦ ﻓﺮﻣﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺩ ﺑﻦ ﺍﺑﻴﻪ، ﻋﺎﻣﻞ ﺧﻮﺩ ﺩﺭ ﻋﺮﺍﻕ ﺻﺎﺩﺭ ﻧﻤﻮﺩ، ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺩﺍﺩ ﻛﻪ ﻳﻜﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺑﻪ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺯﺑﻴﺮ ﻛﺎﺭﺳﺎﺯﻱ ﺩﺍﺭﺩ. ﻋﻤﺮﻭ ﺑﻦ ﺯﺑﻴﺮ، ﭘﺲ ﺍﺯ ﺩﺭﻳﺎﻓﺖ ﺍﻳﻦ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺳﺮ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮔﺸﻮﺩ ﻭ ﻳﻜﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻭﻳﺴﺖ ﻫﺰﺍﺭ ﺍﻓﺰﺍﻳﺶ ﺩﺍﺩ ﻭ ﻫﻨﮕﺎﻣﻲ ﻛﻪ
ﺯﻳﺎﺩ ﺻﻮﺭﺕ ﺣﺴﺎﺏ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﺑﺮﺍﻱ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﺍﻳﻦ ﺭﻗﻢ ﺭﺍ ﺩﻳﺪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﻓﻘﻂ ﻳﻜﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺣﻮﺍﻟﻪ ﻧﻤﻮﺩﻡ ﻭ ﻣﺮﺍﺗﺐ ﺍﻣﺮ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺯﻳﺎﺩ ﻧﻮﺷﺖ ﻭ ﺍﻣﺮ ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﻳﻜﺼﺪ ﻫﺰﺍﺭ ﺩﺭﻫﻢ ﺍﺿﺎﻓﻲ ﺭﺍ ﺑﮕﻴﺮﺩ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻫﻢ ﺯﻧﺪﺍﻧﻲ ﻛﻨﺪ، ﺩﺭ ﻧﺘﻴﺠﻪ ﺍﻳﻦ ﺟﺮﻳﺎﻥ، ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻫﻤﺎﻧﻄﻮﺭ ﻛﻪ ﮔﺬﺷﺖ ﺑﻪ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﻭﺍﮔﺬﺍﺭ ﻧﻤﻮﺩ ﻛﻪ ﻋﻠﺎﻭﻩ ﺑﺮ ﻣﻨﺼﺐ ﻗﻀﺎﻭﺕ ﺍﻳﻦ ﺳﺮﭘﺮﺳﺘﻲ ﺭﺍ ﻫﻢ ﻗﺒﻮﻝ ﻧﻤﻮﺩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﺣﺘﻤﺎﻝ ﻗﻮﻱ ﺻﺎﺣﺐ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻓﻮﻕ ﺍﻟﺬﻛﺮ، ﺧﻮﺩ ﻗﺎﺿﻲ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ ﺑﺎﺷﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺗﺎﺭﻳﺦ ﻧﺎﻡ ﭘﺪﺭ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺟﺎﻱ ﭘﺴﺮ ﮔﺬﺍﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ. ﻭ ﺍﻣﺎ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺑﻨﺎﻱ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻧﻬﺎﺩﻩ: ﺍﺑﻦ ﻃﻘﻄﻘﻲ ﺩﺭ " ﺍﻟﺎﺩﺍﺏ ﺍﻟﺴﻠﻄﺎﻧﻴﻪ " ﺹ 72 ﮔﻮﻳﺪ ﻛﻪ: ﺍﺯ ﺟﻤﻠﻪ ﺍﻣﻮﺭﻱ ﻛﻪ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺗﺎﺳﻴﺲ ﻛﺮﺩ، ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺧﺎﺗﻢ ﺍﺳﺖ، ﺍﻳﻦ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺍﺯ ﺑﺰﺭﮔﺘﺮﻳﻦ ﺩﻳﻮﺍﻧﻬﺎ ﺑﻮﺩ ﻭ ﺩﺍﺭﺍﻱ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ ﻭ ﺭﺳﻤﻴﺖ ﺷﺪ ﻭ ﭘﻴﻮﺳﺘﻪ ﺗﺎ ﺍﻭﺍﺳﻂ ﺩﻭﻟﺖ ﺑﻨﻲ ﻋﺒﺎﺱ ﺑﺮﻗﺮﺍﺭ ﺑﻮﺩ ﻭ ﻛﺎﺭ ﺍﻳﻦ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﺍﻳﻦ ﺑﻮﺩ ﻛﻪ ﺩﻓﺎﺗﺮﻱ ﺗﺸﻜﻴﻞ ﻣﻴﺪﺍﺩ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻣﺴﺌﻮﻟﻴﺖ ﻧﻮﺍﺏ ﺧﺎﺹ ﺳﻠﻄﺎﻥ ﺍﺩﺍﺭﻩ ﻣﻴﺸﺪ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺍﻣﺮﻱ ﺍﺯ ﻃﺮﻑ ﺧﻠﻴﻔﻪ ﺭﺍﺟﻊ ﺑﻪ ﻣﻮﺿﻮﻋﻲ ﺻﺎﺩﺭ ﻣﻲﺷﺪ ﺍﺑﺘﺪﺍ ﺁﻥ ﺍﻣﺮﻳﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻣﻲﺑﺮﺩﻧﺪ ﻭ ﻧﺴﺨﻪ ﺍﻱ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﻣﻬﺮ ﻭ ﻣﻮﻡ ﻛﺮﺩﻩ ﻭ ﺑﺎ ﻧﺦ ﻣﻲﺑﺴﺘﻨﺪ ﻭ ﺩﺭ ﺩﻳﻮﺍﻥ ﻧﮕﻪ ﻣﻲﺩﺍﺷﺘﻨﺪ ﭼﻨﺎﻧﻜﻪ ﻫﻤﻴﻦ
ﺭﻭﻳﻪ ﺩﺭ ﺑﻴﻦ ﻗﻀﺎﺓ ﺍﻳﻦ ﺯﻣﺎﻥ ﻣﻌﻤﻮﻝ ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2
.
«أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ»
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
وَدَاوُودَ وَسُلَيْمَانَ إِذْ يَحْكُمَانِ فِي الْحَرْثِ إِذْ نَفَشَتْ فِيهِ غَنَمُ الْقَوْمِ وَكُنَّا لِحُكْمِهِمْ شَاهِدِينَ
و داود و سلیمان را (به خاطر بیاور) هنگامى که درباره کشتزارى که گوسفندانِ (بى شبانِ) مردم، شبانگاه در آن چریده (و آن را تباه کرده) بودند، داورى مى کردند. و ما گواه بر حکم آنان بودیم.
(انبیاء/78)
*
فَفَهَّمْنَاهَا سُلَيْمَانَ ۚ وَكُلًّا آتَيْنَا حُكْمًا وَعِلْمًا ۚ وَسَخَّرْنَا مَعَ دَاوُودَ الْجِبَالَ يُسَبِّحْنَ وَالطَّيْرَ ۚ وَكُنَّا فَاعِلِينَ
ما (حکم واقعى) آن را به سلیمان فهماندیم. و به هر یک از آنان (شایستگى) داورى، و علم فراوانى دادیم. وکوهها و پرندگان را مسخّر داود ساختیم، که با او تسبیح (خدا) مى گفتند. و ما بر این کار توانایى داشتیم.
(انبیاء/79)
*
وَعَلَّمْنَاهُ صَنْعَةَ لَبُوسٍ لَّكُمْ لِتُحْصِنَكُم مِّن بَأْسِكُمْ ۖ فَهَلْ أَنتُمْ شَاكِرُونَ
و ساختن زره را بخاطر شما به او آموختیم، تا شما را در جنگهایتان (از آسیب) حفظ کند. آیا شما شکرگزار (این نعمتهاى خدا) هستید؟!
(انبیاء/80)
@Nahjolbalaghe2