eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۰ بخش دوم ☀️ پیروی از امام حق ↩️ «پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) پرچم حق را در ميان ما به يادگار گذارد». (وَ خَلَّفَ فِينَا رَايَةَ الْحَقِّ). در تفسير «رَايَةَ الْحَقِّ» (پرچم حق) در ميان مفسّران گفتگوست; بعضى آن را به قرآن مجيد، و بعضى به کتاب و سنّت و بعضى به قرآن و عترت - که در حديث ثقلين آمده است - تفسير کرده اند. ولى با توجه به جمله هايى که از «دَلِيلُهَا مَکِيثُ الْکَلاَمِ...» شروع مى شود، مناسبتر از همه آن است که «راية حق» همان کتاب و سنّت باشد (زيرا کتاب الله، دعوت به سنّت هم نموده است). سپس مى افزايد: «پرچمى که هر کس از آن پيشى گيرد از دين خارج شود، و هر کس از آن عقب بماند هلاک گردد، و آن کس که ملازم آن باشد (به سر منزل سعادت) مى رسد». (مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ(1)، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا زَهَقَ(2)، وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ). جمله هاى سه گانه بالا درباره نحوه برخورد گروههاى سه گانه مردم با حق و واقعيّت است: گروهى اهل افراطند و از حق پيشى مى گيرند و در بيراهه ها سرگردان و گمراه مى شوند; مانند خوارج که به گمان خود مى خواستند در عمل کردن به قرآن، از امام زمان خود پيشى بگيرند و با کارهاى احمقانه، گرفتار تضاد شدند. يا همچون کسانى که در عصر پيامبر هنگامى که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در سفر روزه خود را افطار کرد، آنها گفتند: ما چنين نخواهيم کرد و احترام ماه رمضان را بايد حفظ کنيم! که آنها به نام «عُصاة» (گردنکشان) ناميده شدند.(3) گروه ديگر، تفريط کاران هستند که چند قدمى به دنبال حق مى روند و سپس تنبلى و سستى و هوا پرستى آنها را از ادامه پيروى از حق باز مى دارد. گروه سوم، ملازمان حقّند; که نه بر آن پيشى مى گيرند و نه از آن عقب مى مانند; هميشه در ظلّ و سايه حق گام بر مى دارند و به سر منزل مقصود مى رسند.(4) در ادامه سخن، به مسئله مهم ديگرى پرداخته مى فرمايد: «راهنماى اين پرچم (داراى اين اوصاف است:) با تأنّى سخن مى گويد، و دير به پا مى خيزد، امّا هنگامى که به پا خاست با سرعت و قاطعيّت پيش مى رود!». (دَلِيلُهَا مَکِيثُ(5) الْکَلامِ، بَطِيءُ الْقِيَامِ، سَرِيعٌ إِذَا قَامَ). تعبير به «دَليلُها» آيا اشاره به کسى است که «حامل رايت»، يعنى پرچمدار است؟ و يا آن کس که پيشاپيش لشکر حرکت مى کند و آشنايى کامل به جاده دارد و آنها را در مسير صحيح هدايت مى کند؟ احتمال اوّل نزديکتر به نظر مى رسد; چرا که پرچمدار عهده دار بخشى از راهنمايى نيز مى باشد و به هر جا مى رود آحاد لشکر موظّفند به دنبال او حرکت کنند. ولى دليل و راهنما (اگر نيازى به وجود او باشد،) دليل و راهنماى لشکر و قافله است، نه راهنماى پرچم که در عبارت بالا آمد. پی نوشت: 1. «مَرق» از مادّه «مُروق» (بر وزن غروب) به معناى خارج شدن تير از کمان است و بر همين اساس، به «خوارج که از ايمان خارج شدند، «مار قين» گفته مى شود. 2. «زَهق» از مادّه «زُهوق» به معناى اضمحلال و هلاکت و نابودى است. 3. وسائل الشيعه، جلد 7، صفحه 125، حديث 7. (ابواب من يصحّ منه الصوم) 4. مفعول «لحق» مى تواند «کتاب الله» يا «رسول الله» يا «حق» و يا همه اينها بوده باشد. 5. «مکيث» از مادّه «مکث» به معناى ماندن و توقّفِ توأم با انتظار است و «مکيث» به کسى گفته مى شود که عاقل و هوشيار است و حساب شده سخن مى گويدو حرکت مى کند. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیه ۹۱ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ☀️ مریم(علیه السلام)
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۹۲ الی ۹۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ✅ امت واحده از آنجا که در آیات گذشته، نام گروهى از پیامبران الهى و همچنین مریم آن بانوى نمونه و بخشى از سرگذشت آنها آمده، در آیات مورد بحث به عنوان یک جمع بندى و نتیجه گیرى کلى چنین مى گوید: این پیامبران بزرگى که به آنها اشاره شد (و پیروان آنها) امت شما است، امت واحد که در صورت طرفدارى آنها از حق، لازم است به آنها اقتدا کنید (إِنَّ هذِهِ أُمَّتُکُمْ أُمَّةً واحِدَةً). برنامه آنها یکى، هدف و مقصد آنها نیز یکى بوده است، هر چند با اختلاف زمان و محیط، داراى ویژگى ها، روش ها و به اصطلاح تاکتیک هاى متفاوت بودند اما همه، در نهایت امر، در یک خط حرکت داشتند، همه آنها در خط توحید و مبارزه با شرک و دعوت مردم جهان به یگانگى و حق و عدالت، گام برمى داشتند. این یگانگى و وحدت برنامه ها و هدف، به خاطر آن بوده که همه از یک مبدأ سرچشمه مى گرفته، از اراده خداوند واحد یکتا، و لذا بلافاصله مى گوید: و من پروردگار همه شما هستم، تنها مرا پرستش کنید (وَ أَنَا رَبُّکُمْ فَاعْبُدُونِ). در واقع توحید عقیدتى و عملى انبیاء، از توحید منبع وحى سرچشمه مى گیرد و این سخن، شبیه گفتارى است که على(علیه السلام) در وصیتش به فرزندش امام مجتبى(علیه السلام) دارد: وَ اعْلَمْ یا بُنَیَّ أَنَّهُ لَوْ کانَ لِرَبِّکَ شَرِیکٌ لَأَتَتْکَ رُسُلُهُ وَ لَرَأَیْتَ آثارَ مُلْکِهِ وَ سُلْطانِهِ وَ لَعَرَفْتَ أَفْعالَهُ وَ صِفاتِهِ: پسرم! بدان اگر پروردگارت شریکى داشت رسولان او نیز به سوى تو مى آمدند، آثار ملک و قدرتش را مى دیدى و افعال و صفاتش را مى شناختى .(۱) امت چنان که راغب در کتاب مفردات مى گوید: به معنى هر گروه و جمعیتى است که جهت مشترکى آنها را به هم پیوند دهد: اشتراک در دین و آئین، و یا زمان و عصر واحد، یا مکان معین، خواه این وحدت، اختیارى بوده باشد و یا بدون اختیار. بعضى از مفسران، امت واحده را در اینجا به معنى دین واحد گرفته ـ اند، ولى همان گونه که گفتیم: این تفسیر با ریشه لغوى امت ، سازگار نیست. بعضى دیگر نیز گفته اند: منظور از امت در این آیه، همه انسان ها در تمام قرون و اعصارند، یعنى اى انسان ها همه شما یک امتید، پروردگار شما یکى است و مقصد نهائى همه شما یک مقصد است. این تفسیر هر چند مناسب تر از تفسیر گذشته مى باشد ولى با توجه به پیوند این آیه، با آیات قبل، مناسب به نظر نمى رسد، مناسب تر از همه، این است که این جمله اشاره به انبیاء و پیامبرانى بوده باشد که شرح حالشان در آیات گذشته آمده است. * * * در آیه بعد، اشاره به انحراف گروه عظیمى از مردم از این اصل واحد توحیدى کرده چنین مى گوید: آنها کار خود را در میان خود به تفرقه و تجزیه کشاندند (وَ تَقَطَّعُوا أَمْرَهُمْ بَیْنَهُمْ). کارشان به جائى رسید که در برابر هم ایستادند، و هر گروه، گروه دیگرى را لعن و نفرین مى کرد و از او برائت و بیزارى مى جست، به این نیز قناعت نکردند بر روى همدیگر اسلحه کشیدند و خون هاى زیادى را ریختند، و این بود نتیجه انحراف از اصل اساسى توحید و آئین یگانه حق. جمله تَقَطَّعُوا که از ماده قطع مى باشد به معنى جدا کردن قطعه هائى از یک موضوع به هم پیوسته است، و با توجه به این که از باب تفعّل آمده که به معنى پذیرش مى آید، مفهوم جمله این چنین مى شود: آنها در برابر عوامل تفرقه و نفاق تسلیم شدند، جدائى و بیگانگى از یکدیگر را پذیرا گشتند، به یکپارچگى فطرى و توحیدى خود پایان دادند و در نتیجه گرفتار آن همه شکست، ناکامى و بدبختى شدند. ✍پی نوشت: ۱ ـ نهج البلاغه ، نامه ۳۱. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
21.Anbiya.092-94.mp3
2.32M
🎙 تفسیر صوتی آیات ۹۲ الی ۹۴ سوره مبارکه انبیاء مفسّر : حجت‌الاسلام‌والمسلمین قرائتی @Nahjolbalaghe2
🤲 دعای هر روز ماه صفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۰ بخش اول ☀️ شناخت خدا و رسول او ↩️ امام(عليه السلام) بعد از اين حمد و ثنا، ش
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۰ بخش دوم ☀️ پیروی از امام حق ↩️ «پيامبر اکرم (صلى الله عليه وآله) پرچم حق را در ميان ما به يادگار گذارد». (وَ خَلَّفَ فِينَا رَايَةَ الْحَقِّ). در تفسير «رَايَةَ الْحَقِّ» (پرچم حق) در ميان مفسّران گفتگوست; بعضى آن را به قرآن مجيد، و بعضى به کتاب و سنّت و بعضى به قرآن و عترت - که در حديث ثقلين آمده است - تفسير کرده اند. ولى با توجه به جمله هايى که از «دَلِيلُهَا مَکِيثُ الْکَلاَمِ...» شروع مى شود، مناسبتر از همه آن است که «راية حق» همان کتاب و سنّت باشد (زيرا کتاب الله، دعوت به سنّت هم نموده است). سپس مى افزايد: «پرچمى که هر کس از آن پيشى گيرد از دين خارج شود، و هر کس از آن عقب بماند هلاک گردد، و آن کس که ملازم آن باشد (به سر منزل سعادت) مى رسد». (مَنْ تَقَدَّمَهَا مَرَقَ(1)، وَ مَنْ تَخَلَّفَ عَنْهَا زَهَقَ(2)، وَ مَنْ لَزِمَهَا لَحِقَ). جمله هاى سه گانه بالا درباره نحوه برخورد گروههاى سه گانه مردم با حق و واقعيّت است: گروهى اهل افراطند و از حق پيشى مى گيرند و در بيراهه ها سرگردان و گمراه مى شوند; مانند خوارج که به گمان خود مى خواستند در عمل کردن به قرآن، از امام زمان خود پيشى بگيرند و با کارهاى احمقانه، گرفتار تضاد شدند. يا همچون کسانى که در عصر پيامبر هنگامى که رسول خدا(صلى الله عليه وآله) در سفر روزه خود را افطار کرد، آنها گفتند: ما چنين نخواهيم کرد و احترام ماه رمضان را بايد حفظ کنيم! که آنها به نام «عُصاة» (گردنکشان) ناميده شدند.(3) گروه ديگر، تفريط کاران هستند که چند قدمى به دنبال حق مى روند و سپس تنبلى و سستى و هوا پرستى آنها را از ادامه پيروى از حق باز مى دارد. گروه سوم، ملازمان حقّند; که نه بر آن پيشى مى گيرند و نه از آن عقب مى مانند; هميشه در ظلّ و سايه حق گام بر مى دارند و به سر منزل مقصود مى رسند.(4) در ادامه سخن، به مسئله مهم ديگرى پرداخته مى فرمايد: «راهنماى اين پرچم (داراى اين اوصاف است:) با تأنّى سخن مى گويد، و دير به پا مى خيزد، امّا هنگامى که به پا خاست با سرعت و قاطعيّت پيش مى رود!». (دَلِيلُهَا مَکِيثُ(5) الْکَلامِ، بَطِيءُ الْقِيَامِ، سَرِيعٌ إِذَا قَامَ). تعبير به «دَليلُها» آيا اشاره به کسى است که «حامل رايت»، يعنى پرچمدار است؟ و يا آن کس که پيشاپيش لشکر حرکت مى کند و آشنايى کامل به جاده دارد و آنها را در مسير صحيح هدايت مى کند؟ احتمال اوّل نزديکتر به نظر مى رسد; چرا که پرچمدار عهده دار بخشى از راهنمايى نيز مى باشد و به هر جا مى رود آحاد لشکر موظّفند به دنبال او حرکت کنند. ولى دليل و راهنما (اگر نيازى به وجود او باشد،) دليل و راهنماى لشکر و قافله است، نه راهنماى پرچم که در عبارت بالا آمد. پی نوشت: 1. «مَرق» از مادّه «مُروق» (بر وزن غروب) به معناى خارج شدن تير از کمان است و بر همين اساس، به «خوارج که از ايمان خارج شدند، «مار قين» گفته مى شود. 2. «زَهق» از مادّه «زُهوق» به معناى اضمحلال و هلاکت و نابودى است. 3. وسائل الشيعه، جلد 7، صفحه 125، حديث 7. (ابواب من يصحّ منه الصوم) 4. مفعول «لحق» مى تواند «کتاب الله» يا «رسول الله» يا «حق» و يا همه اينها بوده باشد. 5. «مکيث» از مادّه «مکث» به معناى ماندن و توقّفِ توأم با انتظار است و «مکيث» به کسى گفته مى شود که عاقل و هوشيار است و حساب شده سخن مى گويدو حرکت مى کند. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم فرمودند: 《إنَّ أعظَمَ النّاسِ مَنزِلَةً عِندَ اللهِ يَومَ القِيامَةِ أمشاهُم فب اَرضِهِ بالنَّصيحَةِ لِخَلقِهِ》 با منزلت ترين مردم نزد خداوند در روز قيامت كسى است كه در راه خيرخواهى براى خلق او بيش از ديگران قدم بردارد 📚كافی، جلد ۲، صفحه ۲۰۸ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
10.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔅 عباس(ع) اینجوری هوای زائرای اربعین رو داره! ✅ ماجرای شنیدی نوزاد شش‌ماهه‌ای که در اربعین گم شد... 🎥استاد پناهیان @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و سیزده 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﻭ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 14 ﺷﺮﺡ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و چهارده 🔷 ↩️ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ، ﺍﺣﺘﺠﺎﺝ ﺑﻪ ﺣﺠﺖ ﻣﺬﻛﻮﺭ ﻭ ﻏﻴﺮ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺣﺘﻲ ﭘﻴﺶ ﺍﺯ ﺁﻧﻜﻪ [ جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 20] ﻧﻄﻔﻪ ﺟﺎﺣﻆ ﺑﺴﺘﻪ ﺷﻮﺩ، ﺩﺭ ﺷﻌﺮ ﻭ ﻛﻠﻤﺎﺕ ﻣﻨﺜﻮﺭ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﻭ ﺗﺎﺑﻌﺎﻧﻲ ﻛﻪ ﺑﻪ ﻧﻴﻜﻮﺋﻲ ﺍﺯ ﺻﺤﺎﺑﻪ ﭘﻴﺮﻭﻱ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻣﺜﻞ " ﺧﺰﻳﻤﻪ ﺑﻦ ﺛﺎﺑﺖ " ﺫﻭ ﺍﻟﺸﻬﺎﺩﺗﻴﻦ " ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ " ﻭ " ﻓﻀﻞ ﺑﻦ ﻋﺒﺎﺱ " ﻭ " ﻋﻤﺎﺭ ﻳﺎﺳﺮ " ﻭ " ﺍﺑﻲ ﺫﺭ ﻏﻔﺎﺭﻱ " ﻭ " ﻗﻴﺲ ﺑﻦ ﺳﻌﺪ ﺍﻧﺼﺎﺭﻱ " ﻭ " ﺭﺑﻴﻌﻪ ﺑﻦ ﺣﺮﺙ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄﻠﺐ " ﻭ " ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺍﺑﻲ ﺳﻔﻴﺎﻥ ﺑﻦ ﺣﺮﺙ ﺑﻦ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻤﻄﻠﺐ " ﻭ " ﺯﻓﺮ ﺑﻦ ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﺣﺬﻳﻔﻪ " ﻭ " ﻧﺠﺎﺷﻲ ﭘﺴﺮ ﺣﺮﺙ ﺑﻦ ﻛﻌﺐ " ﻭ " ﺟﺮﻳﺮ ﭘﺴﺮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﺠﻠﻲ " ﻭ " ﻋﺒﺪ ﺍﻟﺮﺣﻤﻦ ﺑﻦ ﺣﻨﺒﻞ " ﻫﻤﭙﻴﻤﺎﻥ " ﺑﻨﻲ ﺟﻤﻊ " ﻭ ﺑﺴﻴﺎﺭﻱ ﺩﻳﮕﺮ، ﺑﺨﻮﺑﻲ ﻣﻲ‌ﺗﻮﺍﻥ ﺩﻳﺪ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﻣﻴﺮ ﺍﻟﻤﻮﻣﻨﻴﻦ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﻟﻨﮕﻪ ﺍﻳﻦ ﺩﺭ ﺭﺍ، ﺑﻪ ﻧﻔﻊ ﺷﻴﻌﻪ ﺩﺭﻧﺎﻣﻪ‌ﻫﺎ ﻭ ﺧﻄﺒﻪ‌ﻫﺎﻱ ﻟﺒﺮﻳﺰ ﻭ ﺳﺮﺷﺎﺭ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻟﻬﺎﻳﺶ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻟﺎﺑﻠﺎﻱ ﻛﺘﺐ ﻭ ﺯﻭﺍﻳﺎﻱ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻴﻬﺎ ﻭ ﺭﺳﺎﻟﻪ‌ﻫﺎ ﻣﻀﺒﻮﻁ ﺍﺳﺖ، ﮔﺸﻮﺩ. ﺷﻴﺦ ﻣﺎ " ﻣﻔﻴﺪ " ﺁﻧﭽﻨﺎﻧﭽﻪ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 85 " ﻓﺼﻮﻝ " ﺍﺳﺖ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ: ﻛﻤﻴﺖ ﻓﻘﻂ ﻣﻌﻨﻲ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻛﻠﺎﻡ ﻣﻨﺜﻮﺭ ﺣﻀﺮﺗﺶ ﺩﺭ ﺣﺠﺖ ﺁﻭﺭﻱ ﺑﺮ ﻣﻌﺎﻭﻳﻪ ﺍﺳﺖ ﺑﻪ ﺭﺷﺘﻪ ﻧﻈﻢ ﻛﺸﻴﺪﻩ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻣﺤﻤﺪ (ﺹ) ﻭ ﻣﺘﻜﻠﻤﺎﻥ ﺷﻴﻌﻪ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻛﻤﻴﺖ ﻭ ﺩﺭ ﺯﻣﺎﻥ ﺍﻭ ﻭ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻭﻱ ﺍﻳﻦ ﮔﻮﻧﻪ ﺍﺳﺘﺪﻟﺎﻟﻬﺎ ﻣﻲ‌ﻧﻤﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ، ﻭ ﻧﻤﻮﻧﻪ ﺁﻥ ﺩﺭ ﺍﺧﺒﺎﺭ ﻣﺎﺛﻮﺭ، ﻭ ﺭﻭﺍﻳﺎﺕ ﻣﺸﻬﻮﺭ، ﻣﻮﺟﻮﺩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺑﻪ ﺁﻥ ﺣﺪﻳﺚ ﺍﺯ ﺩﺭﻭﻍ ﺭﺳﺪ ﻛﻪ ﺟﺎﺣﻆ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ، ﺳﺨﻦ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭﻱ ﻧﻴﺴﺖ. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2