eitaa logo
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
1.5هزار دنبال‌کننده
2.3هزار عکس
1.6هزار ویدیو
32 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☀️ امام صادق علیه السلام: 🔹منْ سَرَّهُ أَنْ يُسْتَجَابَ لَهُ دَعْوَتُهُ فَلْيُطِبْ مَكْسَبَهُ. 🔸هر كس خوش دارد دعايش مستجاب شود، بايد اهل كسب حلال باشد. 📚 الکافی (باب الدعاء) جلد ۲ صفحه ۴۸۶ @Nahjolbalaghe2
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و چهارده 🔷#واقعه‌غدیرخم #علامه‌امینی ↩️ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﺍﺯ ﺍﻳﻦ، ﺍﺣﺘﺠﺎ
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و پانزده 🔷 🔹ﻗﺼﻴﺪﻩ ﻟﺎﻣﻴﻪ ﻫﺎﺷﻤﻴﺎﺕ ﺍﻟﺎﻫﻞ ﻋﻢ ﻓﻲ ﺭﺍﻳﻪ ﻣﺘﺎﻣﻞ ﻭ ﻫﻞ ﻣﺪﺑﺮ ﺑﻌﺪ ﺍﻟﺎﺳﺎﺋﻪ ﻣﻘﺒﻞ " ﻫﺎﻥ ﺁﻳﺎ ﻫﻴﭻ ﻛﻮﺭﺩﻟﻲ، ﻧﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺧﻮﻳﺶ ﻫﺴﺖ؟ ﻭ ﻫﻴﭻ ﺭﻭﻱ ﺍﺯ ﺣﻖ ﺗﺎﻓﺘﻪ ﺍﻱ ﭘﺲ ﺍﺯ ﺗﺒﻬﻜﺎﺭﻱ ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺣﻖ ﺑﺎﺯ ﻣﻲ‌ﮔﺮﺩﺩ ". " ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺮﺝ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 126 ﺟﻠﺪ 2 " ﺍﻏﺎﻧﻲ" ﺑﻪ ﺍﺳﻨﺎﺩ ﻭﻱ ﺍﺯ " ﺍﺑﻲ ﺑﻜﺮ ﺧﻀﺮﻣﻲ " ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺩﺭ ﺍﻳﺎﻡ ﺗﺸﺮﻳﻖ ﺩﺭ " ﻣﻨﻲ " ﺍﺯ " ﺍﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ (ﻉ) " ﺑﺮﺍﻱ ﻛﻤﻴﺖ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﺷﺮﻓﻴﺎﺑﻲ ﺧﻮﺍﺳﺘﻢ ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﺟﺎﺯﻩ ﻓﺮﻣﻮﺩ، ﻛﻤﻴﺖ (ﺷﺮﻓﻴﺎﺏ ﺷﺪ) ﻭ ﺑﻪ ﻋﺮﺽ ﺭﺳﺎﻧﺪ: ﻗﺮﺑﺎﻧﺖ ﮔﺮﺩﻡ، ﺩﺭ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺷﻤﺎ ﺷﻌﺮﻱ ﺳﺮﻭﺩﻩ‌ﺍﻡ ﻛﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡ ﺑﺮﺍﻳﺘﺎﻥ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ. ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﻣﺸﺨﺺ ﺷﺪﻩ ﻭ ﺷﻤﺎﺭﻩ ﺷﺪﻩ، ﺑﻪ ﻳﺎﺩ ﺧﺪﺍ [جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 21] ﺑﺎﺵ. ﻛﻤﻴﺖ ﺍﺳﺘﺪﻋﺎﻱ ﺧﻮﻳﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺳﺮ ﮔﺮﻓﺖ. ﺍﺑﻮ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﺮﻭﻱ ﺭﻗﺖ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﻮﺍﻥ ﻛﻤﻴﺖ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ: ﻳﺼﻴﺐ ﺑﻪ ﺍﻟﺮﺍﻣﻮﻥ ﻋﻦ ﻗﻮﺱ ﻏﻴﺮﻫﻢ ﻓﻴﺎ ﺁﺧﺮ ﺍﺳﺪﻱ ﻟﻪ ﺍﻟﻐﻲ ﺍﻭﻝ " ﺗﻴﺮ ﺍﻧﺪﺍﺯﺍﻥ، ﺑﺎ ﻛﻤﺎﻥ ﺩﻳﮕﺮﻱ (ﻳﺰﻳﺪ) ﺑﻪ ﺳﻮﻱ ﺍﻭ (ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﻉ) ﺗﻴﺮ ﻣﻲ‌ﺍﻧﺪﺍﺯﻧﺪ ﻭﺍﻱ ﺑﺮ ﺁﻥ ﺁﺧﺮﻱ ﻛﻪ ﺯﻣﻴﻨﻪ ﺗﺒﻬﻜﺎﺭﻱ ﺭﺍ ﺍﻭﻟﻲ ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﻓﺮﺍﻫﻢ ﺁﻭﺭﺩ ". " ﺍﺑﻲ ﺟﻌﻔﺮ " ﺩﺳﺘﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﻛﻤﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯ ﻭ ﺍﺯ " ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﺳﻬﻞ " ﺩﻭﺳﺖ ﻭ ﺻﺎﺣﺐ ﻛﻤﻴﺖ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﻛﻤﻴﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ " ﺍﺑﻲ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) " ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ ﺑﻪ ﻋﺮﺽ ﺭﺳﺎﻧﺪ: ﻗﺮﺑﺎﻧﺖ ﮔﺮﺩﻡ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﺷﻌﺮﻱ ﺑﺨﻮﺍﻧﻢ؟ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺍﻳﻦ ﺭﻭﺯﻫﺎ، ﺭﻭﺯﻫﺎﻱ ﭘﺮ ﺍﺭﺯﺵ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﺍﺳﺖ، ﻛﻤﻴﺖ ﮔﻔﺖ: ﺍﺷﻌﺎﺭ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻤﺎ ﺍﺳﺖ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺳﭙﺲ ﺍﺑﻲ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﻛﺴﻲ ﺭﺍ ﻧﺰﺩ ﺑﺮﺧﻲ ﺍﺯ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺧﺎﻧﺪﺍﻧﺶ ﻓﺮﺳﺘﺎﺩ ﻭ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﺰﺩﻳﻜﺘﺮ ﻧﺸﺎﻧﺪ، ﻭ ﻛﻤﻴﺖ ﺑﻪ ﺍﻧﺸﺎﺩ ﭘﺮﺩﺍﺧﺖ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﺯﻳﺎﺩﻱ ﺩﺭ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﭼﻮﻥ ﺑﻪ ﺍﻳﻦ ﺑﻴﺖ ﺭﺳﻴﺪ ﻛﻪ: ﻳﺼﻴﺐ ﺑﻪ ﺍﻟﺮﺍﻣﻮﻥ ﺗﺎ ﺁﺧﺮ ﺷﻌﺮ، ﺍﺑﻮ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺩﺳﺘﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺁﺳﻤﺎﻥ ﺑﻠﻨﺪ ﻛﺮﺩ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﮔﻨﺎﻫﺎﻥ ﮔﺬﺷﺘﻪ ﻭ ﺁﻳﻨﺪﻩ ﻭ ﻧﻬﺎﻥ ﻭ ﺁﺷﻜﺎﺭ ﻛﻤﻴﺖ ﺭﺍ ﺑﻴﺎﻣﺮﺯ ﻭ ﺁﻧﻘﺪﺭ ﺑﻪ ﻭﻱ ﻋﻄﺎ ﻛﻦ ﻛﻪ ﺧﺸﻨﻮﺩ ﺷﻮﺩ. " ﺍﻏﺎﻧﻲ " ﺟﻠﺪ 15 - ﺻﻔﺤﻪ 123 " ﺍﻟﻤﻌﺎﻫﺪ " ﺟﻠﺪ 2 ﺻﻔﺤﻪ 27. ↩️ ادامه دارد... @Nahjolbalaghe2
🤲 دعای هر روز ماه صفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. «أعوذ بِاللَّهِ مِنَ الشَّیطَانِ الرَّجِیمِ» بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ وَحَرَامٌ عَلَىٰ قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَاهَا أَنَّهُمْ لَا يَرْجِعُونَ و حرام است بر شهرها و آبادیهایى که (بر اثر گناه) نابودشان کردیم (که به دنیا بازگردند.) آنها هرگز باز نخواهند گشت. (انبیاء/95) * حَتَّىٰ إِذَا فُتِحَتْ يَأْجُوجُ وَمَأْجُوجُ وَهُم مِّن كُلِّ حَدَبٍ يَنسِلُونَ تا آن زمان که (راه بر) «یأجوج» و «مأجوج» گشوده شود. و آنها از هر محلّ مرتفعى بسرعت عبور کنند. (انبیاء/96) * وَاقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ فَإِذَا هِيَ شَاخِصَةٌ أَبْصَارُ الَّذِينَ كَفَرُوا يَا وَيْلَنَا قَدْ كُنَّا فِي غَفْلَةٍ مِّنْ هَٰذَا بَلْ كُنَّا ظَالِمِينَ و وعده حق (و رستاخیز) نزدیک شود. در آن هنگام چشمهاى کافران (از وحشت) از حرکت باز مى ماند. (مى گویند:) اى واى بر ما که از این (امر) در غفلت بودیم. بلکه ما ستمکار بودیم! (انبیاء/97) @Nahjolbalaghe2
قرآن و نهج‌البلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۹۲ الی ۹۴ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ↩️ و در آخر آ
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۹۵ الی ۹۷ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 👹 کافران در آستانه رستاخیز در آخرین آیات بحث گذشته، سخن از مؤمنان نیکوکار و صالح العمل بود، و در نخستین آیه مورد بحث، به افرادى اشاره مى کند که در نقطه مقابل آنها قرار دارند، آنها که تا آخرین نفس به ضلالت و فساد ادامه مى دهند. مى فرماید: و حرام است بر شهرهائى که آنها را به جرم گناهانشان نابود کردیم به دنیا بازگردند آنها هرگز باز نخواهند گشت (وَ حَرامٌ عَلى قَرْیَة أَهْلَکْناها أَنَّهُمْ لایَرْجِعُونَ). در حقیقت آنها کسانى هستند که بعد از مشاهده عذاب الهى، یا بعد از نابودى و رفتن به جهان برزخ، پرده هاى غرور و غفلت از برابر دیدگانشان کنار مى رود آرزو مى کنند، اى کاش براى جبران این همه خطاها بار دیگر به دنیا بازمى گشتند ولى قرآن با صراحت مى گوید: بازگشت آنها به کلى حرام یعنى ممنوع است، و راهى براى جبران باقى نمانده است. این شبیه همان است که در آیات ۹۹ و ۱٠٠ سوره مؤمنون مى خوانیم: حَتّى إِذا جاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قالَ رَبِّ ارْجِعُونِ لَعَلِّى أَعْمَلُ صالِحاً فِیْما تَرَکْتُ کَلاّ...: این وضع آنها ادامه مى یابد تا یکى از آنان مرگشان فرا رسد، مى گوید: پروردگارا مرا به دنیا بازگردانید، تا اعمال صالحى را که ترک گفتم، انجام دهم... . در تفسیر این آیه، بیانات دیگرى نیز ذکر شده است که در ذیل صفحه، به بعضى از آنها اشاره مى شود. * * * به هر حال، این بى خبران دائماً در غرور و غفلتند، و این بدبختى تا پایان جهان همچنان ادامه دارد. چنان که قرآن مى فرماید: این تا زمانى ادامه دارد که راه بر یأجوج و مأجوج گشوده شود و آنها در سراسر زمین پخش شوند، و از هر بلندى و ارتفاعى با سرعت بگذرند (حَتّى إِذا فُتِحَتْ یَأْجُوجُ وَ مَأْجُوجُ وَ هُمْ مِنْ کُلِّ حَدَب یَنْسِلُونَ ). درباره یأجوج و مأجوج و این که آنها کدام طائفه بودند؟ و در کجا زندگى داشتند؟ و سرانجام چه مى کنند، و چه خواهند شد؟ در ذیل آیات ۹۴ به بعد سوره کهف بحث کرده ایم، و همچنین در مورد سدى که ذوالقرنین براى جلوگیرى از نفوذ آنها در یک تنگه کوهستانى ساخت مشروحاً بحث شد. آیا منظور از گشوده شدن راه این دو طایفه، شکسته شدن سد آنها و نفوذشان از این طریق، در مناطق دیگر جهان است؟ و یا منظور نفوذ آنها به طور کلى در کره زمین از هر سو و هر ناحیه مى باشد؟ آیه فوق صریحاً در این باره سخن نگفته، تنها از انتشار و پراکندگى آنها در کره زمین به عنوان یک نشانه پایان جهان و مقدمه رستاخیز و قیامت یاد کرده است. * * * و بلافاصله مى گوید: در این هنگام وعده حق خداوند نزدیک مى شود (وَ اقْتَرَبَ الْوَعْدُ الْحَقُّ). و آن چنان وحشتى سراسر وجود کافران را فرا مى گیرد که چشمهایشان از حرکت باز مى ایستد و خیره خیره به آن صحنه نگاه مى کنند (فَإِذا هِیَ شاخِصَةٌ أَبْصارُ الَّذِینَ کَفَرُوا). در این هنگام پرده هاى غرور و غفلت از برابر دیدگانشان کنار مى رود و فریادشان بلند مى شود اى واى بر ما، ما از این صحنه در غفلت بودیم (یا وَیْلَنا قَدْ کُنّا فِی غَفْلَة مِنْ هذا). و چون نمى توانند با این عذر، گناه خویش را بپوشانند و خود را تبرئه کنند با صراحت مى گویند: نه، ما ظالم و ستمگر بودیم ! (بَلْ کُنّا ظالِمِین). اصولاً چگونه ممکن است با وجود این همه پیامبران الهى و کتب آسمانى و این همه حوادث تکان دهنده، و همچنین درس هاى عبرتى که روزگار به آنها مى دهد در غفلت باشند، آنچه از آنها سر زده، تقصیر است و ظلم بر خویشتن و دیگران. * * * معنى چند لغت: حَدَب (بر وزن ادب) به معنى بلندى هائى است که میان پستى ها قرار گرفته و گاهى به برآمدگى پشت انسان نیز حدب گفته مى شود. یَنْسِلُون از ماده نسول (بر وزن فضول) به معنى خروج با سرعت است. این که در مورد یأجوج و مأجوج مى گوید: آنها از هر بلندى به سرعت مى گذرند و خارج مى شوند، اشاره به نفوذ فوق العاده آنها در کره زمین است. شاخِصَه از ماده شخوص (بر وزن خلوص) در اصل، به معنى خارج شدن از منزل، یا خارج شدن از شهرى به شهر دیگر است، و از آنجا که به هنگام تعجب و خیره شدن چشم، گوئى مى خواهد چشم انسان بیرون بیاید، به این حالت نیز، شخوص گفته شده است، این حالتى است که در محشر به گنه کاران دست مى دهد، آن چنان خیره مى شوند که گوئى چشم هایشان مى خواهد از حدقه بیرون بیاید. ✔️ پایان @Nahjolbalaghe2