قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۱۰۵ و ۱۰۶ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی ۲ ـ بشارت حکو
📝تفسیر سوره مبارکه انبیاء آیات ۱۰۵ و ۱۰۶
📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی
↩️ در اخبار جرائد آمده بود: یک جوان دانشجو بر اثر یک تکان شدید مغزى در یک حادثه رانندگى، تقریباً تمام گذشته خود را فراموش کرده است! در حالى که از جهات دیگر سالم است، برادر و خواهر خود را نمى شناسد و از این که مادرش او را در آغوش مى فشارد، و مى بوسد وحشت مى کند که: این زن بیگانه با من چه کار دارد؟
او را به زادگاهش مى برند، به اطاقى که در آن بزرگ شده، به کارهاى دستى و تابلوهاى نقاشى خودش مى نگرد، ولى مى گوید: این نخستین بار است که چنین اطاق و تابلوى را مشاهده مى کند!!
شاید فکر مى کند از کره دیگرى به این کره قدم گذارده است که همه چیز براى او تازگى دارد.
شاید از میان چند میلیارد سلول مغز او، تنها چند سلول ارتباطى که گذشته را با حال پیوند مى داده، از کار افتاده باشد، ولى همین به هم خوردن تنظیم جزئى چه اثر وحشتناکى به بار آورد؟!
آیا جامعه انسانى مى تواند با انتخاب لا نظام ، هرج و مرج، ظلم و ستم، نابسامانى و ناهنجارى، خود را از مسیر رودخانه عظیم جهان آفرینش که همه در آن با برنامه منظم پیش مى روند کنار بکشد؟!
آیا مشاهده وضع عمومى جهان، ما را به این فکر نمى اندازد که بشریت نیز، خواه ناخواه باید در برابر نظام عالم هستى، سر فرود آرد و قوانین منظم و عادلانه اى را بپذیرد، به مسیر اصلى بازگردد، و هم رنگ این نظام شود؟!
نظرى به ساختمان دستگاه هاى گوناگون و پیچیده بدن هر انسان که مى افکنیم! از قلب و مغز گرفته، تا چشم و گوش و زبان، و حتى یک پیاز مو، مى بینیم همه آنها تابع قوانین و نظم و حسابى هستند، با این حال چگونه جامعه بشریت بدون پیروى از ضوابط، مقررات و نظام صحیح عادلانه مى تواند برقرار بماند؟
ما خواهان بقاى بشریت هستیم و براى آن تلاش مى کنیم منتها هنوز سطح آگاهى اجتماع ما به آن حد نرسیده که: بدانیم ادامه راه کنونى منتهى به فنا و نابودى ما مى شود، ولى کم کم بر سر عقل مى آئیم و این درک و رشد فکرى براى ما حاصل مى گردد.
ما خواهان منافع خویشتن هستیم، ولى هنوز نمى دانیم ادامه وضع فعلى منافع ما را بر باد مى دهد، اما تدریجاً ارقام و آمار زنده و گویا را مثلاً در مورد مسابقه تسلیحاتى در برابر چشممان مى گذاریم و مى بینیم چگونه نیمى از فعال ترین نیروهاى فکرى و جسمانى جوامع جهان و نیمى از ثروت ها و سرمایه هاى بزرگ در این راه، به هدر مى رود، نه تنها به هدر مى رود بلکه در مسیر نابود کردن نیم دوم به کار مى افتد!
هم زمان با افزایش سطح آگاهى، به روشنى مى یابیم که باید به نظام عمومى عالم هستى بازگردیم و با آن هم صدا شویم.
و همان طور که واقعاً جزئى از این کل هستیم، عملاً هم باید چنین باشیم تا بتوانیم به اهداف خود در تمام زمینه ها برسیم.
نتیجه این که: نظام آفرینش، دلیل روشنى بر پذیرش یک نظام صحیح اجتماعى در آینده، در جهان انسانیت خواهد بود، و این همان چیزى است که از آیه مورد بحث و احادیث مربوط به قیام مصلح بزرگ جهانى (مهدى ارواحنا فداه) استفاده مى شود.(۵)
✍ پی نوشت:
۵ ـ قابل توجه این که این بحث، در شب پانزدهم ماه شعبان ۱۴٠۲ که مصادف با میلاد مسعود حضرت مهدى امام زمان (ارواحنا له الفداء) است نوشته شده، این بحث را در زمانى مى نویسیم که: مردم مسلمان ما از دو جهت شادند و خود را آماده براى جشن هاى با شکوهى کرده اند:
از جهت تقارن با میلاد مسعود حضرت مهدى(علیه السلام).
و از جهت پیروزى هاى چشم گیرى که در جبهه هاى جنگ نصیب لشکر اسلام شده است، و خدا را بر این تقارن ها شکر مى گوئیم.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۰بخش سوم ☀️ اهل بیت، ستارگان هدایت در پرتو آل محمّد(صلى الله عليه وآله): در
📝 شرح و تفسیر خطبه ۱۰۰بخش سوم
☀️ اهل بیت، ستارگان هدایت
✔️ نکته ها:
1- يک حديث پرمعنا
آنچه امام(عليه السلام) در اين بخش از خطبه، در مورد آل محمّد(صلى الله عليه وآله) و تشبيه آنها به ستارگان آسمان بيان فرموده، در واقع اقتباسى است از حديث معروف پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) که درباره آنها فرموده است: «أَلنُّجُومُ أَمَانٌ لاَِهْلِ الأَرْضِ مِنَ الْغَرقِ، وَ أَهْلُ بَيْتِي أَمَانٌ لاُِمَّتِي مِنَ الاِْخْتِلاَفِ; ستارگان، مايه امنيّت و نجات ازغرق شدن براى اهل زمين هستند (زيرا در مسافرت هاى دريايى، با کمک ستارگان به مقصد مى رسيدند) و اهل بيت من، سبب امان و نجات امّتم از اختلافات هستند.»
اين حديث را «حاکم نيشابورى» از علماى معروف اهل سنّت در کتاب «مستدرک» از «ابن عبّاس» نقل مى کند و به دنبال آن مى گويد: «هذا حَديثٌ صَحيحُ الإِسْنَادِ; اين حديثى است که سندش صحيح است».(5)
عدّه ديگرى از معاريف اهل سنّت نيز، اين حديث يا شبيه آن را از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل کرده اند; از جمله «حموينى» در «فرائد السمطين» «ابن حجر» در «صواعق»، «محمّد بن صبان» در «اسعاف الراغبين» و غير آنان.(6)
مرحوم «علاّمه مجلسى» در بحث امامت «بحارالأنوار» بابى تحت عنوان «إِنَّهُمْ أَمَانٌ لاَِهْلِ الأَرْضِ مِنَ الْعَذَابِ» ذکر کرده، که در آن احاديث متعدّدى از طرق اهل بيت(عليهم السلام) آورده و در ضمن تصريح مى کند که «احمد بن حنبل» نيز در مسندش اين حديث را از پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) نقل کرده است. (7)
روشن است که تشبيه اهل بيت(عليهم السلام) به ستارگان، به دلالت التزامى بر آنچه که امام(عليه السلام) در خطبه بالا فرموده نيز دلالت دارد; چرا که طبيعت ستارگان آسمان چنين است که هر زمان يکى از آنها در افق مغرب غروب کند، ديگرى در افق مشرق طلوع مى کند. اضافه بر اين، تعبير «أُمَّتي» که در حديث آمده، نشان مى دهد که تمام امّت پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) در طول زمان مى توانند از هدايت هاى اهل بيت(عليهم السلام) بهره مند شوند درنتيجه، هميشه امامى از اهل بيت(عليهم السلام) در ميان امّت خواهد بود.
2- آخرين مرحله تکامل نعمت هاى الهى
اين نکته نيز قابل توجّه است که تکامل نعمت هاى الهى در پرتو اهل بيت(عليهم السلام) در هر زمان خواهد بود، ولى نهايت کمال آن در عصر ظهور حضرت مهدى(عليه السلام) ارواحنا فداه است. همان گونه که در حديثى که مرحوم «ابن ميثم» در شرح خطبه بالا نقل کرده است، استفاده مى شود. او مى گويد: من در خطبه اى از آن حضرت سخنى يافتم که در واقع مى تواند شرح خطبه مورد بحث باشد; آنجا که مى گويد:
«يَا قَوْمِ اعْلَمُوا عِلْماً يَقِيناً! إِنَّ الَّذِي يَسْتَقْبِلُ قَائِمُنَا مِنْ أَمْرِجَاهِلِيّتِکُمْ لَيْسَ بِدوُنِ مَا اسْتَقْبَلَ الرَّسُولُ مِنْ أَمْرِجَاهِلِيَّتِکُمْ... وَ لَعَمْرِي لَيَنْزِعَنَّ عَنْکُمْ قُضَاةُ السُّوءِ، وَ ليَقْبِضَنَّ عَنْکُمْ الْمَرَاضَِينَ (المرائين) وَ لَيَعْزِلَنَّ عَنْکُمْ أُمَرَاءَ الْجَوْرِ، وَ لَيُطَهِّرَنَّ الأَرْضَ مِنْ کُلِّ غَاشٍّ وَ لَيَعْمَلَنَّ فِيکُمْ بِالْعَدْلِ، وَ لَيَقُومَنَّ فِيکُمْ بِالْقِسْطَاسِ الْمُسْتَقِيمِ; اى مردم! به يقين بدانيد جاهليّتى که امام قائم، ما با آن روبه رو مى شود، کمتر از جاهليتى که پيامبر اکرم(صلى الله عليه وآله) با آن روبه رو شد، نخواهد بود... و به جان خودم سوگند! که او تمام قضات فاسد را از جامعه شما دور مى کند و امتياز طلبان و سازشکاران (يا رياکاران) را بر مى گيرد و حاکمان جور را معزول مى سازد و زمين را از هر خيانتکارى پاک مى کند و در ميان شما به عدل رفتار مى نمايد و معيارهاى صحيح را در ميان شما بر پا مى دارد.»(8)
****
✍ پی نوشت:
5. مستدرک حاکم، جلد 3، صفحه 149. (طبق نقل إِحقاق الحق، جلد 9، صفحه 294).
6. براى آگاهى بيشتر به احقاق الحق، جلد 9، صفحه 294 تا 296 مراجعه شود.
7. بحارالانوار، جلد 27، صفحه 308 به بعد.
8. شرح نهج البلاغه ابن ميثم، جلد 3، صفحه 9.
✔️ پایان
@Nahjolbalaghe2
شرح_خطبه_۱۰۰.mp3
6.77M
📝شرح صوتی خطبه های نهج البلاغه
🎙 خطبه: ۱۰۰
☀️ اهل بیت، ستارگان هدایت
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
☀️ عَن رَسُولِ اللّه ِ صلي الله عليه و آله: إنَّ الدّينارَ وَالدِّرهَمَ أهْلَكا مَنْ كانَ قَبلَكُم وَ هُما مُهْلِكاكُم.
☀️پيامبر صلي الله عليه و آله فرمود: دينار و درهم، كسانى راكه پيش از شما بودند، نابودكرد و آن دو شما را هم به نابودى مى كشند.
📙كافى ج 2 ص 316 ح 6.
@Nahjolbalaghe2
D1737469T13569778(Web).mp3
13.49M
#موعظه
☀️امام رضا علیهالسلام و روابط با خانواده و اجتماع
🎙استاد حسینی قمی
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و بیست و دو 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی " ﺷﻴﺦ ﺍﻛﺒﺮ ﺻﻔﺎﺭ " ﺩﺭ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و بیست و سه
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
" ﺻﺎﻋﺪ " ﮔﻔﺖ: ﺑﺎ ﻛﻤﻴﺖ، ﺑﻪ ﺧﺪﻣﺖ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺣﺴﻴﻦ (ﻉ) ﺭﺳﻴﺪﻳﻢ، ﻓﺮﻣﻮﺩ: [ ﺻﻔﺤﻪ 31] ﺍﻳﻦ ﻣﺮﺩ، ﺷﺎﻋﺮ ﻣﺎ ﺧﺎﻧﺪﺍﻥ ﻭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ) ﺍﺳﺖ. ﺳﭙﺲ ﻗﺪﺣﻲ ﻛﻪ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺳﻮﻳﻖ (ﺷﺮﺑﺖ) ﺑﻮﺩ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﻫﻢ ﺯﺩ ﻭ ﺑﻪ ﻛﻤﻴﺖ ﻧﻮﺷﺎﻧﺪ، ﻭ ﺍﻭ ﺁﺷﺎﻣﻴﺪ. ﭘﺲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺩﺳﺘﻮﺭ ﺳﻴﺼﺪ ﺩﻳﻨﺎﺭ ﺑﺎ ﺍﺳﺒﻲ ﺳﻮﺍﺭﻱ ﺑﻪ ﻛﻤﻴﺖ ﺑﺪﻫﻨﺪ، ﺩﻳﺪﻩﻫﺎﻱ ﻛﻤﻴﺖ ﺑﻪ ﺍﺷﻚ ﻧﺸﺴﺖ ﻭ ﮔﻔﺖ: ﻧﻪ، ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻧﻤﻲ ﭘﺬﻳﺮﻡ ﻛﻪ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺍﺭﻱ، ﺩﻭﺳﺖ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﺭﻡ. " ﺍﻏﺎﻧﻲ " ﺟﻠﺪ 15 ﺻﻔﺤﻪ 123. ﻭ ﻛﻤﻴﺖ ﺭﺍ ﺩﺭ ﭘﺲ ﺩﺍﺩﻥ ﺻﻠﻪﻫﺎﻱ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺷﺨﺼﻴﺖﻫﺎﻱ ﮔﺮﺍﻣﻲ ﺑﻨﻲ ﻫﺎﺷﻢ، ﻣﻜﺮﻣﺖ ﻭ ﻣﺤﻤﺪﺕ ﭼﻨﺪﺍﻥ ﻋﻈﻴﻢ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻳﺎﺩ ﻭﻱ ﺭﺍ ﺟﺎﻭﻳﺪ ﻣﻲﺳﺎﺯﺩ، ﻭ ﻫﺮ ﻳﻚ ﺍﺯ ﺁﻧﻬﺎ ﮔﻮﺍﻩ ﺭﺍﺳﺘﻴﻦ، ﺑﺮ ﺻﻤﻴﻤﻴﺖ ﺍﻭ ﺩﺭ ﻭﻟﺎﻳﺖ، ﻧﻴﺮﻭﻱ ﺍﻳﻤﺎﻥ ﻭ ﭘﺎﻛﻲ ﻧﻴﺖ، ﻧﻴﻜﻮﺋﻲ ﻋﻘﻴﺪﺕ، ﺭﺳﻮﺥ ﺩﻳﻦ، ﺍﺑﺎﺀ ﻧﻔﺲ، ﺑﻠﻨﺪﻱ ﻫﻤﺖ، ﺍﺳﺘﻮﺍﺭﻱ ﺍﻭ ﺩﺭ ﺍﺻﻞ ﻣﻘﺪﺱ ﻋﻠﻮﻱ ﻭ ﺩﺭﺳﺘﻲ ﺳﺨﻨﺶ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ ﺳﺠﺎﺩ ﺯﻳﻦ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﻳﻦ (ﻉ) ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺟﻬﺖ ﻣﺪﺡ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ، ﻛﻪ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﻭﺳﻴﻠﻪ ﺍﻱ ﺩﺭ ﭘﻴﺸﮕﺎﻩ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﺑﺎﺷﻴﺪ. ﻭ ﺭﻭﺷﻨﮕﺮ ﻫﻤﻪ ﺍﻳﻦ " ﺑﺮﺟﺴﺘﮕﻴﻬﺎ ﺭ ﺻﺮﻳﺢ ﮔﻔﺘﺎﺭ ﺍﻭ ﺑﻪ ﺍﻣﺎﻡ
ﺑﺎﻗﺮ ﻣﺤﻤﺪ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﮔﺬﺭﺍﻥ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﺯ ﺳﺘﺎﻳﺶ ﺷﻤﺎ ﺟﺰ ﭘﻴﻮﻧﺪ ﺑﺎ ﭘﻴﺎﻣﺒﺮ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺣﻘﻲ ﻛﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺑﺮ ﻣﻦ ﻭﺍﺟﺐ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﺳﺖ، ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺩﻳﮕﺮﻱ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻭ ﺳﺨﻦ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﻣﺎﻡ ﺍﺳﺖ: ﻫﺎﻥ ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﺲ ﻧﺪﺍﻧﺪ (ﻭ ﺁﻥ ﺭﻭﺯ ﻧﻴﺎﻳﺪ) ﻛﻪ ﻣﻦ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﺩﺭﻫﻢ ﻭ ﺩﻳﻨﺎﺭﻱ ﺑﮕﻴﺮﻡ، ﺗﺎ ﺧﺪﺍﻱ ﮔﺮﺍﻣﻲ ﻭ ﺑﺰﺭﮔﻲ ﻫﺴﺖ ﻛﻪ ﻣﺮﺍ ﻛﻔﺎﻳﺖ ﻛﻨﺪ. ﻭ ﻗﻮﻝ ﺩﻳﮕﺮ ﺍﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺩﻭ ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ (ﻉ) ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﺪﺍ ﻗﺴﻢ ﻣﻦ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻧﺪﻳﺸﻪ ﺩﻧﻴﺎ ﺩﺍﺭﻱ ﺩﻭﺳﺖ ﻧﻤﻲ ﺩﺍﺭﻡ ﻭ ﺍﮔﺮ ﺧﻮﺍﺳﺘﺎﺭ ﺩﻧﻴﺎ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﻪ ﻧﺰﺩ ﻛﺴﻲ ﻣﻲﺭﻓﺘﻢ ﻛﻪ ﺁﻥ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺷﺖ ﺍﻣﺎ ﻣﻦ ﺑﺮﺍﻱ ﺁﺧﺮﺕ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻬﺮ ﻣﻲﻭﺭﺯﻡ ﻭ ﺑﻪ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺑﻦ ﺣﺴﻦ ﺑﻦ ﻋﻠﻲ (ﻉ) ﮔﻔﺖ: ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺍﻱ ﺩﺭﺑﺎﺭﻩ ﺷﻤﺎ ﺟﺰ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺮﻭﺩﻩﺍﻡ ﻭ ﻣﻦ ﺩﺭ ﺑﺮﺍﺑﺮ ﺁﻧﭽﻪ ﺑﺮﺍﻱ ﺧﺪﺍ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻡ، ﻣﺰﺩ ﻭ ﺑﻬﺎﺋﻲ ﻧﻤﻲ ﮔﻴﺮﻡ. ﻭ ﺑﻪ ﻋﺒﺪ ﺍﻟﻠﻪ ﺟﻌﻔﺮ ﮔﻔﺖ: ﻣﻦ ﺍﺯ ﻣﺪﺡ ﺷﻤﺎ، ﺟﺰ ﺭﺿﺎﻱ ﺧﺪﺍ ﻭ ﺭﺳﻮﻟﺶ ﺍﺭﺍﺩﻩ ﺍﻱ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪﺍﻡ ﻭ ﭘﺎﺩﺍﺵ ﺩﻧﻴﻮﻱ ﺍﺯ ﺷﻤﺎ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻫﻢ. ﻭ ﺑﻪ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺩﺧﺘﺮ ﺍﻣﺎﻡ ﺳﺒﻂ ﮔﻔﺖ: [جلد چهارم ﺻﻔﺤﻪ 32]
ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺩﻧﻴﺎ ﻧﻴﺴﺖ ﻛﻪ ﺑﻪ ﺷﻤﺎ ﻣﻬﺮ ﻣﻲﻭﺭﺯﻡ. ﻭ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ ﺭﻓﺘﺎﺭ ﺷﻴﻌﻪ ﺳﻠﻒ ﻭ ﺧﻠﻒ، ﻭ ﺧﻮﻱ
ﭘﺴﻨﺪﻳﺪﻩ ﻫﺮ ﺷﻴﻌﻪ ﺻﻤﻴﻤﻲ ﻭ ﺁﺋﻴﻦ ﻫﻤﻪ ﺩﻟﺒﺴﺘﮕﺎﻥ ﺑﻪ ﻣﻬﺮ ﻋﻠﻲ ﻭ ﺭﻭﺣﻴﻪ ﻫﺮ ﻋﻠﻮﻱ ﻭ ﺟﻌﻔﺮﻱ، ﻭ ﻫﻤﻴﻦ ﺍﺳﺖ ﺷﻌﺎﺭ ﺗﺸﻴﻊ ﻭ ﺟﺰ ﺍﻳﻦ ﻧﻴﺴﺖ: ﻭ ﺑﻤﺜﻞ ﻫﺬﺍ ﻓﻠﻴﻌﻤﻞ ﺍﻟﻌﺎﻣﻠﻮﻥ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2