قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝تفسیر سوره مبارکه حج آیات ۲۶ الی ۲۹ 📖 منبع: تفسیر «نمونه» آیت الله مکارم شیرازی 🕋 دعوت عام براى ح
🎙 تفسیر صوتی آیات ۲۷،۲۶ و۲۸ سوره مبارکه حج
مفسّر : حجتالاسلاموالمسلمین قرائتی
↩️ بعد از آماده شدن خانه کعبه، براى عبادت کنندگان، خدا به ابراهیم(علیه السلام)دستور مى دهد: در میان مردم براى حج اعلام کن، تا پیاده و سوار بر مرکب هاى لاغر، از هر راه دور، قصد خانه خدا کنند (وَ أَذِّنْ فِی النّاسِ بِالْحَجِّ یَأْتُوکَ رِجالاً وَ عَلى کُلِّ ضامِر یَأْتِینَ مِنْ کُلِّ فَجّ عَمِیق). أَذِّن از ماده اذان به معنى اعلام و رجال جمع راجل به معنى پیاده ، و ضامر به معنى حیوان لاغر، و فج در اصل به معنى فاصله میان دو کوه و سپس به جاده هاى وسیع اطلاق شده و عمیق در اینجا به معنى دور است.
در روایتى در تفسیر على بن ابراهیم آمده: هنگامى که ابراهیم(علیه السلام) چنین دستورى را دریافت داشت عرض کرد: خداوندا، صداى من به گوش مردم نمى رسد، اما خدا به او فرمود: عَلَیْکَ الأَذانُ وَ عَلَىَّ الْبَلاغُ!: تو اعلام کن و من به گوش آنها مى رسانم !.
ابراهیم (علیه السلام) بر محل مقام بر آمد، و انگشت در گوش گذارد و رو به سوى شرق و غرب کرده، صدا زد، گفت: أَیُّهَا النّاسُ کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْحَجُّ اِلَى الْبَیْتِ الْعَتِیْقِ فَأَجِیْبُوا رَبَّکُم:
اى مردم حج خانه کعبه بر شما نوشته شده، دعوت پروردگارتان را اجابت کنید .
و خداوند صداى او را به گوش همگان ـ حتى کسانى که در پشت پدران و رحم مادران بودند ـ رسانید، و آنها در پاسخ گفتند: لَبَّیْکَ اللّهُمَّ لَبَّیْکَ!... و تمام کسانى که از آن روز تا روز قیامت در مراسم شرکت مى کنند از کسانى هستند که در آن روز دعوت ابراهیم(علیه السلام) را اجابت کردند.(۴)
و اگر حج پیاده را مقدم بر سواره ذکر کرده، به خاطر این است که: مقام آنها در پیشگاه خدا افضل است; چرا که رنج این سفر را بیشتر تحمل مى کنند، و به همین دلیل، در روایتى از پیامبر(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: کسى که پیاده حج مى کند در هر گام هفتصد حسنه دارد در حالى که سواره ها در هر گام هفتاد حسنه دارند .(۵)
و یا به خاطر این است که: اهمیت زیارت خانه خدا را مشخص کند، که باید با استفاده از هر گونه امکانات به سوى او آیند و همیشه در انتظار مرکب سوارى ننشینند.
تعبیر به ضامر (حیوان لاغر) اشاره به این است که: این راه، راهى است که حیوانات را لاغر مى کند; چرا که از بیابان هاى سوزان، خشک و بى آب و علف مى گذرد، و هشدارى است براى تحمل مشکلات این راه.
و یا این که: حیواناتى را انتخاب کنند، ورزیده، چابک و پر تحمل، حیواناتى که در میدان تمرین، لاغر شده و عضلاتى سفت و محکم دارند که در این گونه راه ها حیوانات پروارى به کار نمى آید (و انسان هاى پرورش یافته در ناز و نعمت نیز مرد این راه نیستند).
تعبیر به مِنْ کُلِّ فَجّ عَمِیْق اشاره به این است که: نه فقط از راه هاى نزدیک بلکه از راه هاى دور نیز، باید به سوى این مقصد حرکت کنند (کلمه کُل در اینجا به معنى استقراء و فراگیرى نیست بلکه به معنى کثرت است).
✍ پی نوشت:
۴ ـ نقل با تلخیص از تفسیر على بن ابراهیم ، طبق نقل نور الثقلین ، جلد ۳، صفحه ۴۸۸، آلوسى نیزدر روح المعانى و فخر رازى در تفسیر کبیر ، جلد ۲۳، صفحه ۲۷، ذیل آیه مورد بحث، نظیر آن را با کمى تفاوت نقل کرده اند.
۵ ـ تفسیر روح المعانى ، و مجمع البیان ، و فخر رازى .
۶ ـ تفسیر ابوالفتوح رازى ، ذیل آیات مورد بحث.
۷ ـ عالم و دانشمند ارجمند مرحوم شعرانى مى گوید: براى کسانى که از اندلس یا مراکش یا نقاط دور دست چین یا اقیانوسیه به سوى مکّه مى آیند چنین مدت طولانى با توجه به وسائل آن روز و ناامنى راه ها که گاه چندین ماه آنها را متوقف مى ساخت، عجیب نیست، (علاوه بر این، گاهى بعضى از عاشقان بیقرار خانه خدا، در وسط راه اموالشان به وسیله سارقان از بین مى رفت، و ناچار بودند مدتى بمانند، کار کنند و وسائل ادامه راه را فراهم سازند).
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۰۸ 🔺 با حق ستيزه مكن! به زمين خواهى خورد: امام(عليه السلام) در اين گفتار كوتاه
📝 شرح و تفسیر حکمت ۴۰۸
🔺 با حق ستيزه مكن! به زمين خواهى خورد:
↩️ جالب توجه اين كه ابن ابى الحديد در شرح خطبه قاصعه پس از اشاره به فعاليت هاى تبليغاتى بنى اميه براى محو آثار على(عليه السلام) و فضايل او و تعيين جايزه براى كسانى كه اخبار و احاديث براى خلفاى پيشين ذكر كنند مى گويد: آن ها در هنگامى كه قدرت به دست داشتند از هيچ كوششى براى محو كردن نام على(عليه السلام) و فرزندانش و خاموش كردن نور آن ها و كتمان فضايل و مناقب و سوابقشان و وادار كردن مردم به سب و لعن آن ها بر منابر كوتاهى نكردند. پيوسته خون از شمشيرهاى آن ها مى چكيد در حالى كه اهل بيت(عليهم السلام) در آن زمان عده كمى بودند و دشمنان، بسيار. بعضى را كشتند و بعضى را اسير كردند و بعضى را تبعيد نمودند و بعضى فرار كردند و پنهان شدند و بعضى پيوسته در خوف به سر مى بردند اين اوضاع به قدرى وخيم بود كه گاه فقيه و محدث و قاضى و متكلمى را ملاقات مى كردند و او را تهديد شديد به اشد عقوبات مى نمودند كه كمترين سخنى از فضايل اهل بيت(عليهم السلام) نگويد و كار تقيه به جايى رسيد كه وقتى يكى از محدثين مى خواست حديثى از على(عليه السلام) نقل كند نام او رانمى برد و به جاى آن مى گفت: مردى از قريش چنين گفت يا مردى از قريش چنين كرد... .
سپس مى افزايد: معاويه و يزيد و بنى مروان در ايام حكومتشان كه هشتاد سال طول كشيد با تمام توان تلاش كردند كه مردم را مجبور به دشنام دادن به اميرمؤمنان على(عليه السلام) و پنهان كردن فضايلش كنند تا آن جا كه عامر بن عبدالله بن زبير به فرزندش گفت: پسرم على(عليه السلام) را جز به نيكى ياد مكن زيرا بنى اميه هشتاد سال او را بر منابر لعن كردند اما اين كار چيزى جز بر رفعت مقام و عظمت على(عليه السلام) نيفزود. سپس اشاره به دوران حجاج مى كند كه چه جناياتى را براى اخفاء فضايل على(عليه السلام) و فرزندان و شيعيانش مرتكب شد.
و در پايان مى گويد: ولى خداوند اراده كرده بود كه روزبه روز بر نور و روشنايى فضايل آن ها بيفزايد و محبت آن ها را در دل ها افزون كند. اگر فضايل آن حضرت مانند كعبه آشكار و روشن نبود چيزى از آن امروز به دست ما نمى رسيد.[4]
آرى، به گفته امام شافعى: در شگفتم از مردى كه دشمنانش فضايل او را از روى حسد كتمان كردند و دوستانش از ترس، ولى با اين حال شرق و غرب جهان را پر كرده است.[5]
در مقابل، دشمنانش چنان منفور شدند كه در مركز حكومت آن ها (شام) حتى قبر آبادى از آن ها ديده نمى شود در حالى كه آثار اهل بيت(عليهم السلام) در پايتخت حكومت آن ها مثل آفتاب مى درخشد. آرى كسى كه با حق بجنگد حق او را بر زمين مى كوبد.
در اين جا ممكن است سؤال شود كه پس چرا ما جمعى از طرفداران باطل را مى بينيم كه مدت ها بر سر كار ماندند و حكومت كردند و با حق درافتادند و در عين حال به زمين نخوردند؟
پاسخ اين سؤال با توجه به يك نكته روشن مى شود و آن اين كه اين گونه حكومت ها براى حفظ خود كارهاى مثبتى نيز داشتند: ايجاد امنيت، پيشرفت اقتصادى و گاه كمك به نيازمندان. آن ها به دليل همين مقدار از حق كه عمل مى كردند مدتى بر سر كار ماندند نه به سبب حمايت هايى كه از باطل داشتند.
اين نكته را نيز نبايد فراموش كرد كه گروه هايى ممكن است براثر اشتباه در راه باطل گام گذاشته باشند و اكثريت را در بعضى از جوامع تشكيل دهند اما چون با حق مبارزه ندارند مصداق كلام اميرمؤمنان(عليه السلام) نيستند كه حق، آن ها را بر زمين بزند.[6]
✍ پی نوشت:
[4]. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 13، ص 219 به بعد.
[5]. على فى الكتاب و السنة، ج 1، ص 10.
[6]. سند گفتار حكيمانه: از كسانى كه «قبل از سيد رضى» اين گفتار حكيمانه را نقل كرده اند مرحوم شيخ مفيد در ارشاد است و از كسانى كه «بعد از سيد رضى» آن را در كتب خود آورده اند ميدانى در مجمع الامثال و زمخشرى در ربيع الابرار و قضاعى در دُستور معالم الحكم است. (مصادر نهج البلاغه، ج 4، ص 291)
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
#در_محضر_اهل_بیت
🏷 امام حسن عليهالسلام و پاسخ سوالات پدر!
☀️امام حسن علیه السلام :
✓ «ـ به نقل از شُرَيح بن هانى ـ: امير مؤمنان عليه السلام از فرزندش حسن عليه السلام پرسيد:
...«بزرگوارى، يعنى چه؟». پاسخ داد: تحمّل خسارتها و بنيان نهادن بزرگىها. پرسيد: «بزرگى چيست؟». گفت:اجابتِ درخواستكننده و بخشيدن آنچه رسيده است. پرسيد : «بخل شديد (شُحّ)، يعنى چه؟». پاسخ داد: [اين كه] كم را هم اسراف ببينى و انفاق را تلف».
⁙ « سَأَلَ أميرُ المُؤمِنينَ عليه السلام ابنَهُ الحَسَنَ بنَ عَلِيٍّ عليه السلام، فَقالَ:يا بُنَيَّ! ... مَا المَجدُ؟ قالَ:حَملُ المَغارِمِ، وَابتِناءُ المَكارِمِ. قالَ: فَمَا السَّماحَةُ؟ قالَ: إجابَةُ السّائِلِ، وبَذلُ النّائِلِ. قالَ : فَمَا الشُحُّ؟ قالَ: أن تَرَى القَليلَ سَرَفا، وما أنفَقتَ تَلَفا».
📚 معاني الأخبار : ص٤٠١ ح٦٢
@Nahjolbalaghe2
حجت الاسلام تراشيون 03-1-31.mp3
40.04M
#موعظه
🎥 حجت الاسلام و المسلمین تراشیون
📝 موضوع: صبر در زندگی مهمترین عامل سعادتمندی است
@Nahjolbalaghe2
قرآن و نهجالبلاغه 🌸🌸
. 📝ترجمه کتاب الغدیر ✅ قسمت: پانصد و چهل و هفت 🔷#واقعهغدیرخم #علامهامینی ↩️ ﺩﺭ ﭘﻴﺮﺍﻣﻮﻥ ﺍﻳﻦ ﻏﺪ
.
📝ترجمه کتاب الغدیر
✅ قسمت: پانصد و چهل و هفت
🔷#واقعهغدیرخم
#علامهامینی
↩️ ﻭ " ﺍﺑﻮ ﺍﻟﻔﺮﺝ " ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 251 ﺟﻠﺪ 7 ﺍﻏﺎﻧﻲ ﺍﺯ " ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ " ﺭﻭﺍﻳﺖ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﮔﻔﺖ: ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻡ، ﻣﺮﺩﻱ ﻛﻪ ﺟﺎﻣﻪ ﺍﻱ ﺳﭙﻴﺪ ﺑﻪ ﺗﻦ ﺩﺍﺷﺖ ﺩﺭ ﺧﺪﻣﺘﺶ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺑﻮﺩ. ﺑﻪ ﺁﻥ ﻣﺮﺩ ﻧﮕﺎﻩ ﻛﺮﺩﻡ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺸﻨﺎﺧﺘﻢ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺭﻭﻱ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺁﻭﺭﺩ ﻭ ﻓﺮﻣﻮﺩ: ﺳﻴﺪ ﺑﺨﻮﺍﻥ ﺑﺮﺍﻳﻢ ﺳﺮﻭﺭﺩﻩ ﺍﺕ ﺭﺍ ﻛﻪ ﺑﺎ ﺍﻳﻦ ﻣﺼﺮﻉ ﺷﺮﻭﻉ ﻣﻲﺷﻮﺩ: ﻟﺎﻡ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﺎﻟﻠﻮﻱ ﻣﺮﺑﻊ... ﻭ ﺍﻭ ﺗﻤﺎﻡ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﺑﻲ ﺁﻧﻜﻪ ﺑﻴﺘﻲ ﺍﺯ ﺁﻥ ﺑﻴﻨﺪﺍﺯﺩ، ﺧﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﻣﻦ ﻫﻤﻪ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺧﻮﺍﺏ ﺍﺯ ﺣﻔﻆ ﻛﺮﺩﻡ. ﺍﺑﻮ ﺍﺳﻤﺎﻋﻴﻞ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺧﻮﺵ
ﺁﻫﻨﮓ ﺑﻮﺩ، ﺍﻣﺎ ﻫﺮﮔﺎﻩ ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ ﺭﺍ ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ ﺁﻫﻨﮕﻲ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﻪ ﻛﺎﺭ ﻧﻤﻲ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﺑﻪ ﺁﻭﺍﺯ ﻧﻤﻲ ﺧﻮﺍﻧﺪ ﺍﻳﻦ ﺣﺪﻳﺚ ﺭﺍ ﻣﺮﺯﺑﺎﻧﻲ ﻧﻴﺰ ﺩﺭ " ﺍﺧﺒﺎﺭ ﺍﻟﺴﻴﺪ " ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﺳﺖ. ﻭ ﺩﺭ ﺻﻔﺤﻪ 279 ﺟﻠﺪ 7 ﺍﻏﺎﻧﻲ ﺍﺯ " ﺍﺑﻲ ﺩﺍﻭﺩ ﻣﺴﺘﺮﻕ " ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻭﻱ ﺍﺯ ﻗﻮﻝ ﺧﻮﺩ ﺳﻴﺪ ﮔﻮﻳﺪ: ﻛﻪ ﻭﻱ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪﻩ ﻭ ﺣﻀﺮﺕ ﺍﻣﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ ﺷﻌﺮﻱ ﺑﺨﻮﺍﻧﺪ ﻭ ﺍﻭ، ﻗﺼﻴﺪﻩ " ﻟﺎﻡ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﺎﻟﻠﻮﻱ ﻣﺮﺑﻊ "، ﺭﺍ ﺧﻮﺍﻧﺪﻩ ﻭ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﺭﺳﻴﺪﻩ ﺍﺳﺖ ﻛﻪ: ﻗﺎﻟﻮﺍ ﻟﻪ ﻟﻮ ﺷﺌﺖ ﺍﻋﻠﻤﺘﻨﺎ ﺍﻟﻲ ﻣﻦ ﺍﻟﻐﺎﻳﻪ ﻭ ﺍﻟﻤﻔﺰﻉ ﻭ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﻓﺮﻣﻮﺩﻩ ﺍﻧﺪ: ﺑﺲ ﺍﺳﺖ ﺁﻧﮕﺎﻩ ﺩﺳﺖ ﺳﻴﺪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺩﺳﺖ ﮔﺮﻓﺘﻪ ﻭ ﮔﻔﺘﻪ ﺍﻧﺪ: ﺑﺨﺪﺍ ﺳﻮﮔﻨﺪ، ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺁﮔﻬﻲ ﺩﺍﺩﻡ. " ﺷﺮﻳﻒ ﺭﺿﻲ " ﺩﺭ " ﺧﺼﺎﺋﺺ ﺍﻟﺎﻳﻤﻪ " ﮔﻔﺘﻪ ﺍﺳﺖ: ﺁﻭﺭﺩﻩ ﺍﻧﺪ ﻛﻪ " ﺯﻳﺪ ﺑﻦ ﻣﻮﺳﻲ ﺑﻦ ﺟﻌﻔﺮ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ (ﻉ) " ﺭﺳﻮﻝ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﺭﺍ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﻳﺪ ﻭ ﮔﻮﺋﻲ ﺑﺎﻥ ﺣﻀﺮﺕ ﺑﺎ ﺍﻣﻴﺮ - ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ (ﻉ) ﺩﺭ ﺟﺎﻳﮕﺎﻩ ﺑﻠﻨﺪ ﺍﻳﻮﺍﻥ ﻣﺎﻧﻨﺪﻱ ﻛﻪ ﺑﺮ ﺁﻥ ﻧﺮﺩﺑﺎﻧﻲ ﻧﻬﺎﺩﻩ ﺑﻮﺩﻧﺪ ﻧﺸﺴﺘﻪ ﺍﻧﺪ. ﺩﺭ ﺍﻳﻦ ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺧﻮﺍﻧﻨﺪﻩ ﺍﻱ ﺍﻳﻦ ﻗﺼﻴﺪﻩ " ﺳﻴﺪ ﺑﻦ ﻣﺤﻤﺪ ﺣﻤﻴﺮﻱ " ﺭﺍﻛﻪ ﻣﻄﻠﻌﺶ ﺍﻳﻦ ﺍﺳﺖ " ﻟﺎﻡ ﻋﻤﺮﻭ ﺑﺎﻟﻠﻮﻱ ﻣﺮﺑﻊ ﺭﺍ " ﻣﻲﺧﻮﺍﻧﺪ، ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﻳﻨﺠﺎ ﻣﻲﺭﺳﻴﺪ
ﻗﺎﻟﻮﺍ ﻟﻪ ﻟﻮ ﺷﺌﺖ ﺍﻋﻠﻤﺘﻨﺎ ﺍﻟﻲ ﺍﻟﻐﺎﻳﻪ ﻭ ﺍﻟﻤﻔﺰﻉ ﭘﻴﻐﻤﺒﺮ ﺧﺪﺍ (ﺹ) ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺑﻪ ﺍﻣﻴﺮ ﻣﻮﻣﻨﺎﻥ ﻣﻲﺍﻧﺪﺍﺯﺩ ﻭ ﻟﺒﺨﻨﺪﻱ ﻣﻲﺯﻧﺪ، ﻭ [ ﺻﻔﺤﻪ 66] ﻣﻲ ﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﻣﮕﺮ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﻧﻜﺮﺩﻡ؟ ﻣﮕﺮ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﻧﻜﺮﺩﻡ؟ ﻣﮕﺮ ﺍﻋﻠﺎﻡ ﻧﻜﺮﺩﻡ؟ ﺳﭙﺲ ﺑﻪ ﺯﻳﺪ، ﻣﻲﻓﺮﻣﺎﻳﺪ: ﺗﻮﺑﻪ ﺗﺪﻋﺎﺩ ﭘﻠﻪ ﻫﺎﺋﻲ ﻛﻪ ﺑﺎﻟﺎ ﺁﻣﺪﻱ - ﻫﺮ ﭘﻠﻪ ﺍﻱ ﻳﻚ ﺳﺎﻝ - ﻋﻤﺮ ﻣﻲﻛﻨﻲ، ﺯﻳﺪ ﮔﻮﻳﺪ: ﭘﻠﻪﻫﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺷﻤﺮﺩﻡ ﻧﻮ ﺩﻭﺍﻧﺪﻱ ﺑﻮﺩ. ﻭ ﺯﻳﺪ ﻧﻮ ﺩﻭﺍﻧﺪﻱ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻛﺮﺩ ﻭ ﻫﻤﺮﺍﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻠﻘﺐ ﺑﻪ " ﺯﻳﺪ ﺍﻟﻨﺎﺭ " ﺍﺳﺖ.
↩️ ادامه دارد...
@Nahjolbalaghe2
✨﴾﷽﴿✨
✅ برنامه روزانه کانال :
✅🌷شنبه، سهشنبه و پنج شنبه شرح 🦋خطبه ها
✅🌹یکشنبه، دوشنبه وچهارشنبه شرح 🌴حکمتها
✅☫روزانهتفسیر قرآن☫
✅🌷شرح متنی و صوتی نامه ها بطور کامل در کانال بارگذاری شده و شرح آخرین نامه جهت سهولت در دسترسی، در اینجا آورده شده و بقیه نامه ها به هم پیوست میباشد⬇️
لینک شرح نامه ۷۹ ( آخرین نامه): https://eitaa.com/Nahjolbalaghe2/24783
✅🍃حکمتها، نامه ها و خطبه های نهجالبلاغه ترجمه محمد دشتی به طور کامل قبلا در کانال بار گذاری شده و لینکهای دسترسی به مطالب در کانال سنجاق شده اند
@Nahjolbalaghe2